سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

نخستین فاتح فضا که بود؟
نخستین فاتح فضا که بود؟

 

نویسنده: آرمین منتظری




 
« پیامی برای نیروی هوایی؛ مأموریت با موفقیت انجام شد. در موقعیت (...) فرود آمدم. حالم خوب است.
ضرب دیدگی و شکستگی هم ندارم. گاگارین.» این پیام تلفنی در یک صبح بهاری و از جایی در جنوب اتحاد جماهیر شوروی سابق فرستاده شد تا دنیا وارد مرحله جدیدی شود. با همین پیام تلفنی بود که یوری گاگارین نخستین فضانورد جهان نام گرفت؛ کسی که برای نخستین بار موفق شد، زمین را از جایی که مانند دایره دیده می شود، ببیند.
در نهم مارس 1934، یک زوج کشاورز روسی که در منطقه کلوشینو واقع در حوالی مسکو روی یک زمین اشتراکی کشاورزی می کردند، صاحب پسر بچه ای شدند که او را یوری نامیدند. یوری الکسویچ گاگارین سومین فرزند این خانواده بود که بعدها فرزند چهارمی نیز به آنها اضافه شد.

معلم یوری خوب به خاطر داشت که وی دانش آموز باهوش و سختکوشی بود و البته بسیار شیطنت می کرد. زمانی که معلم ریاضی یوری به نیروی هوایی ارتش سرخ پیوست، آرزویی عمیق در قلب این جوان ماجراجو ریشه دواند که بعدها منشأ اثرات زیادی شد. یوری که مجبور بود زود به کار مشغول شود، آهنگری را برگزید و اندکی بعد او برای ادامه تحصیل در مدرسه عالی تکنولوژی انتخاب شد. در همان زمان یوری به عضویت کلوپ هوایی درآمد و پرواز با هواپیمای سبک را آموخت. علاقه شدید وی به خلبانی باعث شد که پس از پایان تحصیلات وارد مدرسه آموزش خلبانی شود.
در سال 1960 جست و جوی وسیعی برای انتخاب 20 نامزد جهت حضور در برنامه فضایی اتحاد شوروی آغاز شد. یوری هم با اشتیاق نامه درخواستی فرستاد. یک هفته بعد نامه ای به دستش رسید که نشان می داد او یکی از 20 منتخب خوش شانسی است که باید تمرینات سخت و جدید فضانوردی را پشت سر بگذارد. در نهایت پس از آزمایشات فراوان پزشکی و انجام تمرینات سخت فضانوردی، این یوری گاگارین بود که از بین 20 نفر افتخار سوار شدن بروستوک - 1 را به دست آورد. حدس زده می شود دلایل انتخاب یوری گاگارین به عنوان اولین فضانورد دنیا، علاوه بر توانایی های بدنی و روحی و توانایی های وی برای سفر به فضا، اخلاق و روحیات او نیز وابسته بوده باشد. یوری مرد بسیار متواضع و خوش مشربی بود که با وجود قد کوتاهش در جلسات و میهمانی ها به چشم می آمد. علاوه بر این کوچک بودن جثه گاگارین بسیاری از دغدغه های کمبود جا در اولین آزمایش ناو فضایی وستوک را برطرف می کرد.
روز 8 آوریل (20 فروردین) یعنی تنها چند روز پیش از پرواز فضایی، یوری گاگارین به عنوان نامزد اصلی پرواز گزینش شد. گرمان تیتوف به عنوان فضانورد ذخیره تعیین شد تا در صورت بروز هر گونه مشکلی برای گاگارین، بتواند به جای او پرواز کند. پس از مشخص شدن دو نامزد اصلی پرواز، سرگئی کارولوف، سر طراح و مغز متفکر برنامه های فضایی اتحاد جماهیر شوروی ضمن دیدار با گاگارین و تیتوف به آنها اطلاع داد که فضاپیما در تاریخ 8 آوریل آماده خواهد بود و پرواز برای روزهای 10 تا 12 آوریل برنامه ریزی شده است. جاسوس های روس به این نتیجه رسیده بودند که آمریکایی ها قرار است برنامه پرواز نخستین فضانوردشان را در 20 آوریل عملی کنند و روس ها باید زودتر از آنها به فضا می رفتند. تا پیش از پرواز یوری گاگارین، هیچ انسانی به فضا نرفته بود و خارج از جو زمین و در شرایط بی وزنی برای مدت طولانی قرار نگرفته بود. پزشکان و روان شناسان نگران این بودند که فضانورد با ورود به مدار زمین و قرار گرفتن در بی وزنی از یک سو و مشاهده عظمت فضای بیکران و کره زمین از سوی دیگر، تعادل روانی خود را از دست داده و دست به اقدامات غیر قابل پیش بینی بزند. به همین دلیل فضاپیمای وستوک - 1 به گونه ای ساخته شده بود که تمام پرواز به طور خودکار انجام دهد. تنها راه از کار انداختن سامانه خودکار و به دست گرفتن کنترل ناوبری فضاپیما، وارد کردن شماره رمز ویژه ای بود. این شماره رمز عدد «25» روی کاعذی نوشته شده و در پاکتی سربسته در داخل فضاپیما قرار داده شده بود. کنترل دستی فضاپیما تنها در حالتی امکان داشت که فضانورد در حالت روانی مناسب قرار داشته، توان باز کردن پاکت، خواندن شماره رمز، و وارد کردن آن شماره به سامانه ناوبری را داشته باشد!
یوری گاگارین در ساعت شش و هفت دقیقه صبح روز چهارشنبه 12 آوریل 1961 به وقت مسکو، از پایگاه فضایی بایکونور با فضاپیمای وستوک- 1 و با رمز پرواز «درخت سرو» به عنوان نخستین فضانورد جهان به مدار زمین پرواز کرد. متخصصان در مرکز کنترل پرواز، به وسیله سه کانال رادیویی و یک کانال تلویزیونی با گاگارین در مدار زمین ارتباط داشتند. نخستین جمله هایی که گاگارین به زمین مخابره کرد این بود: « پرواز به خوبی ادامه دارد. دید خوبی دارم. من زمین را می بینم. خیلی زیباست.» مشهور است که گاگارین در حال اوج گرفتن به مدار زمین، آهنگ یک سود میهن پرستانه روسی را زمزمه می کرده از «مام میهن می شنود» نام دارد.

دردسر در فضا

فضاپیمای وستوک- 1 پس از طی بخش بزرگی از مسیر پرواز، بر فراز قاره آفریقا رسیده بود که سیستم ناوبری، موتورهای جت ترمزی را به کار انداختند. قرار بر این بود که حدود 10 تا 12 ثانیه پس از اتمام کار موتور ترمزی، بخش سرویس فضاپیما از کپسول فضایی گاگارین جدا و مرحله بازگشت به زمین آغاز شود. اما به علت گیر کردن کابل های اتصال دهنده این دو بخش، بخش سرویس در حالت نیمه متصل به کپسول حامل گاگارین باقی ماند. کپسول گاگارین در این لحظه در حال ورود به جو زمین بود و این مشکل باعث شد که دچار دوران های شدید و غیر قابل کنترلی شود. یوری گاگارین خود در مورد این حادثه می گوید: « به محض اینکه کار موتور ترمز پایان یافت، فضاپیما تکان شدیدی خورد و شروع کرد به چرخش با سرعت بالا دور محور خودش. سرعت چرخش حدود 30 درجه در ثانیه بود. همه چیز می چرخید. این رویداد بر فراز قاره آفریقا رخ داد. از پنجره یک لحظه قاره آفریقا ، یک لحظه افق زمین و لحظه دیگر آسمان را می دیدم. اصلا وقت نداشتم خودم را در برابر نور شدید آفتاب محافظت کنم که کور نشوم. پاهایم را به سمت پنجره پایینی بردم که جلوی نور را بگیرد. اما پنجره را نبستم چون می خواستم موقعیت خودم را بدانم و ببینم اوضاع از چه قرار است.»
با ورود به لایه های ضخیم تر جو زمین، فضاپیما دچار دوران و تکان های شدیدتری شد. با این وجود، گاگارین اعتماد به نفس خود را از دست نداد و باور داشت که هنوز فضاپیما شانس فرود عادی را از دست نداده: «من به کنترل زمین اطلاع دادم که مرحله جداسازی بر اساس برنامه روی نداده. اما هنوز به نظرم موقعیت اضطراری نبود و من روی صفحه کنترل کد 4 VN را به زمین مخابره کردم (معنی کد این است: همه چیز به خوبی پیش می رود).»
این حالت حدود 10 دقیقه ادامه داشت تا اینکه کابل ها در اثر حرارت شدید ناشی از اصطکاک با جو زمین سوختند و بالاخره کپسول گاگارین آزاد شد. گاگارین اعتقاد داشت که در بدترین لحظات این حادثه، شتاب ترمزی در حدود 10 جی (هر یک جی ( g) معادل شتاب جاذبه زمین است) به او وارد می شده است. با این حساب گاگارین در لحظاتی از سفر 108 دقیقه ای خود، وزنی معادل 10 برابر وزن عادی اش را تحمل می کرده است: «در یک لحظه، برای حدود دو- سه ثانیه، داده های روی صفحه کنترل محو شدند و جلوی چشمانم تیره شد. خودم را محکم گرفتم و تلاش کردم در برابر فشار مقاومت کنم، تا بالاخره همه چیز تقریبا به حالت عادی برگشت.»

سرانجام و در حالی که بخش بازگشت ناو کیهان پیمای وستوک- 1 مراحل سخت فرود را پشت سر گذاشته بود و با سرعت به زمین نزدیک می شد و در ارتفاعی حدود هشت کیلومتر از سطح زمین، طبق برنامه خودکاری که به سیستم هدایت و کنترل سفینه فضایی داده شده بود، دریچه فلزی بالای سر یوری گاگارین با صدای مهیبی کنده شد و موتورهای جت صندلی نجات داخل کپسول را به صورت خودکار روشن شده و یوری گاگارین را به بیرون پرتاب کردند. اما چتر نجات کپسول فضایی وستوک-1 در ارتفاع دو و نیم کیلومتری باز شد و به همین خاطر بود که یوری گاگارین 10 دقیقه بعد از کپسول فضایی اش به زمین نشست.
گاگارین پس از 108 دقیقه پرواز و یک دور گردش کامل به دور زمین، در 26 کیلومتری جنوب غربی شهر انگلس در منطقه ساراتوف فرود آمد. این نقطه از منطقه، پیش بینی شده برای فرود فاصله زیادی داشت و کسی برای استقبال از او حاضر نبود. آنا آکیموونا تاتارووا، همسر جنگلبان محلی و نوه شش ساله اش اولین کسانی بودند که گاگارین را پس از فرود دیدند. یوری گاگارین ماجرا را این گونه تعریف می کند: «آنها وقتی مرا با لباس و کلاه فضایی و چتر نجاتم دیدند، ترسیدند و عقب رفتند. من به آنها گفتم نگران نباشید من هم مثل شما شهروندی شوروی هستم. همین الان از فضا برگشتم و دنبال تلفن می گردم که به مسکو زنگ بزنم.» گاگارین پس از تماس تلفنی با دفتر نیروی هوایی، پیامی به این مضمون فرستاد: «پیامی برای نیروی هوایی! ماموریت با موفقیت انجام شد. در این موقعیت (....) فرود آمدم. حالم خوب است. ضرب دیدگی و شکستگی هم ندارم. گاگارین.»
در سال 1962،یوری گاگارین به سمت معاونت شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد، اما پس از مدتی به مرکز فضانوردی شوروی در « شهرک ستاره ها» بازگشت به مدت هفت سال در گروهی کار کرد که هدفشان طراحی فضا پیماهایی با قابلیت استفاده مجدد بود. وی پس از مدتی به سمت معاون مدیریت شهرک ستاره ها انتخاب شد و همزمان به تمریناتش به عنوان خلبان هواپیمای جنگنده ادامه داد. سرانجام در روز 27 مارس سال 1968، هواپیمای میگ- 15 یوری گاگارین و مربی پروازش طی یک پرواز تمرینی دچار سانحه شد و سقوط کرد و هر دو سرنشین آن کشته شدند.

شایعات درباره مرگ گاگارین

در مورد چگونگی مرگ گاگارین البته تشکیک های شده و شایعاتی در این خصوص مطرح می شود. یکی از شایعات احتمال می دهد که او پیش از یک پرواز آزمایشی به طور سهوی، برخی از اطلاعات و اسرار را بازگو کرده و به همین دلیل قربانی توطئه و دسیسه KGB شده است. همچنین در این مورد گفته می شود که هواپیمای کوچک او در میان گردباد ناشی از حرکت موتور یک هواپیمای غول پیکر گیر افتاده و در نتیجه باعث مرگ او و معلم پروازش شده است. برای مثال کتابی که اخیرا در مورد گاگارین منتشر شده ادعا می کند مقامات اتحاد جماهیر شوروی درباره سفر تاریخی یوری گاگارین به فضا در سال 1961، موقعیت دقیق فرود آمدن وی و نحوه فرودش دروغ گفته اند. در کتاب جدیدی که خبرنگار روسی «آنتونی پرووشین» در نزدیکی پنجاهمین سالگرد پرواز مشهور گاگارین نوشته و چاپ کرده است، آشکار شده که دانشمندان موقعیت دقیق فرود گاگارین را دوبار به اشتباه محاسبه کرده اند و به این دلیل زمانی که وی در فاصله 800 مایلی جنوب مسکو به زمین فرود آمد، کسی در آنجا حضور نداشت تا به استقبالش برود. بر اساس کتاب «108 دقیقه ای که جهان را تغییر داد» مقامات روسی برای سال ها ادعا می کردند که گاگارین و کپسول «وستوک» دقیقا در موقعیتی تعیین شده فرود آمده اند، اما این اطلاعات حقیقت نداشته زیرا برنامه ریزان این ماموریت انتظار داشته اند که گاگارین در 400 کیلومتری جنوب مسکو به زمین بنشیند؛ از این رو زمانی که وی در مکانی دیگر به زمین رسید، کسی برای استقبال و کمک آنجا حضور نداشت. بر اساس مدعیات نویسنده این کتاب، مقامات روسی درباره نحوه فرود گاگارین نیز دروغ گفته اند. به گفته مقامات، گاگارین زمانی که فرود آمد درون کپسولش قرار داشته اما حقیقت این است که کپسول به تنهایی و گاگارین نیز به تنهایی و با کمک یک چتر نجات فرود آمده اند. دلیل دروغ هایی که مقامات روسی در آن زمان عنوان کردند جلوگیری از محدودیت هایی بوده که می توانسته آنها را از ثبت رسمی این پرواز فضایی به عنوان رکوردی جهانی باز دارد. در عین حال در این کتاب نامه ای تکان دهنده از گاگارین منتشر شده که وی در این برنامه به خانواده اش گفته درباره احتمال نابودی و مرگش اندیشیده و از همسر خود خواسته است در صورتی که هرگز از این سفر فضایی بازنگشت خود را در غم و اندوه غرق نکند. وی در ادامه نوشته امیدوار است خانواده اش هرگز مجبور به خواندن این نامه نشوند. گاگارین در بخشی از نامه خود نوشته است: «... اما گاهی پیش می آید که آدم ها در اثر زمین خوردن جان خود را از دست می دهند، شاید حادثه ای هم در آنجا (فضا) رخ دهد. در صورتی که چنین حادثه ای رخ داد از تو خواهش می کنم خود را در غم و اندوه غرق نکن. در نهایت، زندگی همین است و هیچ تضمینی وجود ندارد که فردا یک خودرو به زندگی کسی پایان ندهد.»
منبع: دانستنیها-ش27

 






تاریخ : شنبه 91/4/24 | 4:2 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.