سفارش تبلیغ
صبا ویژن

واژه نامه ی فیزیکی

واژه نامه ی فیزیکی 

اتم (Atome): کوچک ترین جزء یک عنصر شیمیایی که در ساختمان یک مولکول، دخیل است. اتم، شامل یک هسته ی مرکزی است که الکترونها به دور آن می چرخند. بار مثبت هسته با بار منفی الکترونها پایاپای می شود.
اسپین (spin): حرکت چرخشی ذاتی یک ذره (شبیه چرخش یک توپی) که با یک بُردار نمایش داده می شود. نمایش اسپین یک پروتون یا یک الکترون بر روی یک محور، تنها دو کمیت می توان بپذیرد - ½ + ½ از h/2π(ثابت پلانک تقسیم بر دوپی) متناظر به چرخشها در جهت عکس یکدیگر.
الکترون: (Electron): یکی از اجزای تشکیل دهنده ی اتم. ذره ی بنیادی با بار برقی منفی. جرم آن معادل 0/51 MeV، یک الکترون اسپین ½ دارد. بار برقی یک الکترون، کوچک ترین بار برقی است که می توان اندازه گیری کرد.
الکترون مثبت (= پوزیتون): ذره ی بنیادی با بار برقی مثبت. جرم آن مساوی جرم الکترون و پادذره ی آن است.
(الکترون ــ ولت) (electron- volt= eV): واحد انرژی در فیزیک هسته ای و برابر است با انرژیی که یک الکترون برای عبور از یک اختلاف پتانسیل یک ولت می گیرد.
مگاالکترون ــ ولت (MeV) برابر با یک میلیون الکترون ولت است.
اندازه ی حرکت (momentum/ impulsion): حاصلضرب جرم ذره در سرعت آن.
اندازه ی حرکت زاویه ای (گشتاور) moment of momentum: در حرکت چرخشی به دور یک نقطه عبارت است از حاصلضرب بُردار اندازه ی حرکت یک ذره در فاصله اش از این نقطه. اندازه ی حرکت زاویه ای نسبت به صفحه ای که از اندازه ی حرکت و نقطه ی مرکزی تعیین می شود، عمود است.
انرژی بستگی (binding energy): انرژی بستگی کل: مقدار انرژی لازم برای جدا کردن اجزای تشکیل دهنده ی یک مجموعه، مثلاً، انرژیِ بستگیِ یک هسته، انرژی لازم برای متفرق کردن پروتونها و نوترونهای هسته ی اتم است. بالعکس، در موقع همجوشیِ این ذرات برای تشکیل یک هسته، این انرژی آزاد می شود.
انرژی بستگی یک الکترون: انرژی لازم برای جدا کردن یک الکترون از یک اتم است.
انرژی بستگی نوکلئون: به نمودار صفحه ی 231 رجوع کنید.
ایزوتوپ: (Isotops): هسته هایی که تعداد پروتونشان برابر است (متعلق به عنصر شیمیایی یکسان) اما از لحاظ تعداد نوترون، متفاوتند. مثلاً، اورانیوم 235 و اورانیوم 238. این دو ایزوتوپ، هر دو 92 پروتون دارند، اما اولی 143 نوترون و دومی 146 نوترون دارد.
باریون (Baryon): مجموع نوکلئونها و ذرات سنگین تر از اسپین ½ کامل را باریون می نامند. باریونها مستعد همه ی انواع برهمکنشی هستند.
پارتون (parton): نام ژنریکی که به کوارکها* و به گولونها داده شده است.
پروتون (proton): هسته ی اتم هیدروژن: یکی از ذرات بنیادی تشکیل دهنده ی هسته اتمها که بار برقی مثبت دارد. جرم آن تقریباً1840 برابر جرم الکترون، و اسپین آن½ است.
ثابت پلانک (planck"s constant): مقدار ثابت عمومی (علامتش h)، مساوی است با (34-)10× 6/63 ژول ثانیه یا (15-)10× 4/14 الکترون ــ ولت ثانیه. انرژی یک فوتون (یک کوانتوم انرژی) برابر است با بسامد آن ضربدر ثابت پلاک.
دفع کولنی (coulomb repulsion): یا دفع الکترواستاتیکی: اثر مزدوج نیروهای هسته ای (قوی، جذب کننده و کوتاه بُرد) و نیروهای الکتریکی (بلند بُرد و دفع کننده، میان ذراتی که بار برقی همنام دارند) برای همه ی ذرات دارنده ی بار برقی مثبت که از خارج (پرتابه ها) یا از درون می آیند یک «سّد پتانسیل» ایجاد می کند. یک چنین ذره ای هر گاه انرژی کافی داشته باشد، می تواند به موجب مکانیک کوانتومی با برخی احتمال، از این «سّد» عبور می کند.
دوتریوم (deuterium): هیدروژن سنگین که هارولد اوری آن را در 1932 کشف کرد. هسته ی دوتریوم ــ دوتون ــ از یک پروتون و یک نوترون تشکیل شده است. از ترکیب دوتریوم با اکسیژن، آب سنگین تهیه می شود.
دوره (period): برای یک جسم رادیواکتیو معیّن یا عنصر رادیواکتیو، پیوسته نسبت ثابتی از هسته های موجود در واحد زمان از راه گسیل پرتو (تابش)، فروپاشیده می شود. این خاصیّت با «قانون نمایی کاهش» متناظر است که با دوره اش مشخص می شود و آن، مدت زمانی است که طی آن، تعداد هسته های موجود به نصف کاهش پیدا می کند.
رادیواکتیویته (Radioactivity): خاصیت هسته ی عنصری که خودبه خود از راه تابش به هسته ی عنصر دیگر مبّدل می شود. رادیواکتیویته به دو نوع طبیعی و مصنوعی تمیز داده می شود. رادیواکتیویته ی طبیعی از عناصر پرتوزایی که در طبیعت وجود دارد، ناشی می شود. رادیواکتیویته ی مصنوعی از عناصر پرتوزایی که به طور مصنوعی تولید می شوند، به بار می آید.
رادیواکتیویته ی آلفا: هسته ی رادیواکتیوی که از تعداد Z پروتون و N نوترون تشکیل شده است، یک هسته ی هلیوم (ذره ی آلفا) گسیل می کند و به هسته ی دیگری شامل Z-2 پروتون و N-2 نوترون مبدّل می شود.
رادیواکتیویته ی بتا: رادیواکتیویته ای که طی آن، یک هسته در برهمکنشی ضعیف، یک الکترون (مثبت یا منفی) و یک نوترینو یا پادنوترینو گسیل می کند؛ در این تبّدل، هسته، همان تعداد نوکلئونها را حفظ می کند، منتهی یک پروتون به نوترون یا بالعکس، یک نوترون به پروتون مبدّل می شود. ذرات بنیادی مثل نوترون یا پیون در این نوع رادیواکتیویته واپاشیده می شود.
شکافت (Fission): واکنش هسته ای که در آن، یک هسته ی سنگین به دو هسته ی سبک تر (و پایدارتر) تقسیم می شود و مقداری معتنابهی انرژی آزاد می کند.
طول موج (Wavelength): یک تابش الکترومغناطیسی (مثل نور) می تواند به شکل موجی که پخش می شود ظاهر گردد؛ طول موجش از نوسان تابش طبق فرمول زیر به دست می آید: طول موج X بسامد= سرعت نور (= (8) 10×3 متر در ثانیه)
فوتون (photon): دانه ی بنیادی نور یا تابش الکترومغناطیسی که برابر است با یک کوانتوم انرژی الکترومغناطیسی.
قدر (Magnitude): در اخترشناسی، مقیاس برای اندازه گیری درخشندگی ستارگان. نظر به اختلاف زیادی که در درخشندگی ستارگان وجود دارد، برای قدرها از مقیاس لگاریتمی استفاده می شود. قدرهای منفی مربوط به ستارگان بسیار درخشنده است.
کوارک (Quark): اجزای بنیادی شبه نقطه ای ذراتی که در معرض برهمکنشیِ قوی هستند، نظیر نوکلئونها یا مزونها. چند «طعم» کوارک شناخته شده است (s،d،u، ...)؛ کوارکها به «رنگهای» متفاوت بیان می شوند. طعم و رنگ، اعداد کوانتومی هستند.
کوانتوم (Quantum): در لغت به معنای مقدار است.
مکانیک کوانتومی: مکانیک نوینی است که بور، هایزنبرگ، شرودینگر، دیراک و... آن را بسط داده اند. کاربرد آن در میکروفیزیک (مولکول، اتم، هسته و ذرات بنیادی) است. مکانیک کوانتومی از لحاظ برخی از قانونهایش از مکانیک کلاسیکی متمایز است، اما در محدوده ی مقادیر بزرگ، انرژیهای ضعیف و اعداد کوانتومی خیلی بالا، به آن ملحق می شود.
عدد کوانتومی: در مکانیک کوانتومی مقادیر ممکن و پنهان یک کمیت فیزیکی را مشخص می کند. مثال: اسپین، افسون، شگفتی، رنگ
مزون (Meson): در اصل به عنوان جرم ذره ای که میانی جرم الکترون و پروتون است، تعریف شد. مزون در معرض برهمکنشی قوی است. اسپین مزون عدد صحیح صفر، یک و ... مثال: مزون ?، مزون k،
مزون π (یا پیون): ذره با بار برقی مثبت، منفی یا خنثی که جرم آن تقریباً 276 برابر بزرگ تر از الکترون است. این ذره، یوکاواست. پیونها دائماً میان نوکلئونها در یک هسته مبادله می شوند. پیون حامل بر همکنشی قوی است و اسپین آن صفر است.
مقطع مؤثر (effective scattering) میزان احتمال واکنش یک ذره ی پرتابه با ذره یا هسته ای که آماجگاه است. در حالی که پرتابه مثل یک باریکه تصور می شود، ذره یا هسته آماجگاه را می توان صفحه ای در نظر گرفت که سطح آن با مقطع مؤثر برابر است و عمود بر پرتابه است که به آن اصابت می کند؛ هر گاه پرتابه به صفحه اصابت کند واکنش مورد انتظار تحقق می یابد.
مولکول (Molecule): کوچک ترین جزء یک جسم ساده یا مرکب. مستعد آن است که به حالت مجزا وجود داشته باشد. یک مولکول از اتمها تشکیل شده است.
میون (Muon): ذره ای شبیه یک الکترون سنگین است که در تابش کیهانی تولید می شود و بار برقی آن ممکن است مثبت یا منفی باشد. جرم آن تقریباً 212 برابر بزرگتر از الکترون، و اسپین اش ½ است.
نوترون (Neutron): یکی از ذرات بنیادی تشکیل دهنده ی هسته بدون بار برقی، جرم آن محسوساً مساوی پروتون و اسپین آن ½ است.
نوترینو (Neutrino): ذره بنیادی تقریباً بدون جرم یا دارای جرمی بسیار کوچک، بدون بار برقی، که در رادیواکتیویته ی بتا گسیل می شود. برهمکنشی آن ضعیف واسپین آن ½ است.
نوکلئون (Nucleon): نام ژنر یک پروتون و نوترون. یک هسته از نوکلئونها تشکیل شده است.
واکنش هسته ای (Nuclear reaction): برهمکنشی یک ذره ی پرتابه با یک هسته ی آماجگاه که طی آن پرتابه و آماجگاه تغییر حالت می دهند یا واپاشیده می شوند. وقتی که تغییر حالت رخ ندهد و پرتابه فقط از روی هسته ی آماجگاه ورجهد، می گویند پخش کشسانی (الاستیک) وجود داشته است.
هسته (Nucleus/ noyau): قمست مرکزی اتم، جثه ای بسیار ریز دارد که تقریباً تمامی جرم اتم در آن متمرکز شده است. هسته شامل پرتونها (که تعدادشان عدد اتمی عنصر را معین می کند) و نوترونهاست.
همجوشی (Fusion): دو هسته ی سبک در یکدیگر گداخته و ذوب می شوند و یک هسته ی سنگین (و پایدارتر) ایجاد می شود و مقدار معتنابهی انرژی آزاد می کند.
یون (Ion): اتم یا مجموع اتمهایی که از آن یک یا چند الکترون گرفته شده یا به آن افزوده شده است. یک یون حامل بار برقی مثبت یا منفی است. یونش (To ionize) به معنای تولید یونهاست.
منبع: سرگذشت اتم، شماره 2034





تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:45 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.