مزایا و مضرّات استفاده از گاز نیتروژن در لاستیک خودرو:
در ابتدااز گاز نیتروژن در تایر هواپیماها و ماشین های سنگین نظامی و بعد از این ها در اتومبیل های مسابقه ای مورد استفاده قرار گرفت. اما در سال های اخیر در خودروهای سواری و سنگین نیز مورد استفاده قرار می گیرد . این تکنولوژی نیز مانند دیگر تکنولوژی ها مزایا و معایب بسیاری به همراه دارد. از مهمترین مزایای استفاده از گاز نیتروژن در تایر خودرو می توان به افزایش عمر لاستیک و رینگ اشاره کرد . هوای معمولی دارای 21% اکسیژن و 78% نیتروژن و 1% گازهایی همچون اوزون،آرگون و نیز مقداری رطوبت است . از آنجا که لاستیک ها از سیم های فولادی تشکیل شده اند و جنس رینگ ها نیز فولادی یا آلمینیومی است ،وجود این رطوبت که به واسطه وجود اکسیژن است منجر به برقراری واکنش شیمیایی با فلزات موجود در رینگ و لاستیک می شود که خوردگی رینگ و لاستیک ها و به دنبال آن کاهش عمر آنها را به همراه دارد .
اما از آنجایی که در تایرهایی که با گاز نیتروژن پر شده اند ، عنصر اکسیژن حذف شده است در نتیجه رطوبت مورد اشاره حذف و رینگ و لاستیک از خوردگی مصون می مانند. از دیگر مزایای استفاده از گاز نیتروژن می توان به بزرگتر بودن مولکول های آن اشاره کرد که حاصل آن خروج کمتر آن ها از تایر است . بنابر تحقیقات 5 درصد هوای درون هر تایر در هر ماه به فضای بیرون منتقل می شود که این خروج هوا به مرور باعث کاهش فشار باد تایر و به دنبال آن برهم خوردن تعادل میان فشار هوای تایر ها می شود . مولکول های نیتروژن نسبت به گاز اکسیژن بزرگتر هستند و از آنجایی که خطر فرار مولکول های بزرگتر کمتر است بنابراین کاهش فشار گاز نیتروژن در تایر کمتر است .
تجارب و مطالعات شرکت میشلین مبنی بر کمتر بودن سرعت کاهش فشار گاز نیتروژن (حدود 3 برابر) نسبت به هوای معمولی خود شاهدی بر این ادعا است . از سوی دیگر می توان به کاهش مصرف سوخت در خودروهایی که تایر آنها با گاز نیتروژن پر شده است اشاره کرد .
از آنجا که نیروی کشش و حرکت خودرو از طریق چرخ هاست ، وزن چرخ نیز تاثیر مستقیم بر میزان کشش و سرعت خودرو دارد . وزن بالاتر چرخ باعث بیشتر گاز خوردن موتور می شود تا تفاوت کشش به وجود آمده جبران شود که خود افزایش مصرف سوخت خودرو را به همراه دارد . اما از آنجا که گاز نیتروژن نسبت به دیگر گازها سبکتر است ، سبکی تایری که با آن پر شده است (به دلیل آنکه گاز نیتروژن باعث کاهش 4 درصدی از وزن هوای درون تایر است ) را نیز به همراه دارد بنابراین مصرف سوخت به دلیل سبک تر بودن چرخ ها کاهش پیدا می کند . اما مهمتر از آن کاهش اصطکاک تایرهای پر شده با نیتروژن نسبت به انواع عادی است که این موضوع نیز تاثیر بسزایی در کاهش مصرف سوخت دارد .
گرمای کمتر ،سایش کمتر مزایایی که تا کنون برای نیتروژن مرور کردیم بیشتر برای خودروهای شهری مناسب است اما نیتروژن به طور گسترده در خودروهای مسابقه ای مورد استفاده قرار می گیرد . این خودروها نیتروژن را نه برای کاهش مصرف سوخت ، بلکه برای مسائلی حیاتی تر در جریان رقابت به کار می گیرند. یکی از مهمترین مزایای استفاده از نیتروژن در تایر خودرو به جای بهره گیری از هوای معمولی کاهش دمای تایر است گاز نیتروژن سریعتر از هوای معمولی گرما را از دست می دهد . این گرما که بر اثر سایش تایر به سطح آسفالت ایجاد می شود از یک سو عمر تایر های خودرو را به شدت کاهش می دهد و از سوی دیگر، تایرها را مستعد ترکیدن می کند . در کنار اینها به دلیل آنکه تغییرات حجمی نیتروژن در مقابل گرما بسیار کمتر از هوای معمولی است .
به این معنی که نیتروژن با دریافت دمایی برابر با هوای معمولی کمتر افزایش حجم پیدا می کند و منبسط می شود . در زمان کارکرد خودرو در شرایط سخت مانند حرکت بر روی آسفالت بسیار گرم و یا رانندگی پر فشار در پیست های مسابقه تایر هایی که با گاز نیتروژن پر شده اند کمتر دچار افزایش فشار می شوند که همین امر ایمنی این تایر را در مقایسه با تایرهای عادی افزایش می دهد . از دیگر مزایای استفاده از گاز نیتروژن در تایر خودرو و نرم شدن لاستیک ها است . همانطور که می دانید تنها قسمتی از خودرو که در تماس مستقیم با سطح جاده است تایرها می باشند . میزان انعطاف پذیری تایرها در تماس با جاده نرمی خودرو و راحتی سرنشینان را به همراه داد . از سوی دیگر نرمی لاستیک ها منجر به نرم تر شدن و عدم کوبش زیادتر از معمول کمک فنر ها می شود به دلیل آنکه بخشی از تنش موجود توسط تایر بدلیل انعطاف پذیر بودن آن گرفته شده است .
علاوه بر این نرمی لاستیک و بهتر کار کردن کمک فنر ها موجب سالم ماندن جلوبندی خودرو است . این عامل در مرور زمان استهلاک کمتر قطعات جلوبندی خ.درو و کمک فنر ها و در نهایت سالم ماندن اتاق خودرو را به همراه دارد . این دو مزیت نیتروژن باعث شده است استفاده از آن در خودروهایی که به مدت طولانی در جاده های کشور و به خصوص جاده های جنوب ایران رفت و آمد می کنند یک انتخاب ایده آل باشد کهمی تواند ایمنی این خودرو ها را به شکل قابل ملاحظه ای افزایش دهد ضمن آنکه به دلیل افزایش فشار کمتر ، تایرهایی که با این گاز پر شده اند در زمان حرکت بر روی آسفالت گرم ، نرمتر از تایر های معمولی عمل می کنند که این امر به وضوح در زمان راندن در جاده های کشور با تایرهای نیتروژنی از سوی راننده و سرنشینان احساس می شود .
از دیگر مزایای استفاده از گاز نیتروژن در تایر ها افزایش قابلیت ترمز گیری خودرو است . ار آنجا که تایرهایی که با نیتروژن پر شده اند نرم تر هستند فرآیند ترمزگیری خودرو با اطمینان و کاملتر صورت می گیرد . در رانندگی با سرعت بالا مانند پیست های مسابقه و نیز در ترمز گیری های شدید تایر های پر شده با نیتروژن بدلیل نرمی عملکرد بهتری از خود نشان می دهند و بنابر تحقیقات به عمل آمده ترمز گیری خودرو ها با این تایر ها تا 30 درصد افزایش می یابد که رانندگی ایمن تری را به همراه دارد .
روی دیگر سکه :استفاده از گاز نیتروژن برای پر کردن تایرها در کنار مزایای فراوانی که به آن اشاره شد ،مشکلاتی نیز دارد که تا کنون مانع از همه گیر شدن استفاده از آن شده است . از مواردی که جای تامل بسیاری را به همراه دلرد قیمت بالای استفاده کردن از نیتروژن است . تجهیزات تولید نیتروژن در مقایسه با پمپ های تولید هوای فشرده گران قیمت تر هستند و به همین دلیل باد کردن تایر با نیتروژن نیز گران تمام می شود که در کشورمان تا 4500 تومان برای هر تایر نیز می رسد . از طرف دیگر از دیگر مواردی که می بایست مد نظر فرار داد میزان خلوص گاز نیتروژن تزریق شده و اطمینان از صحت درجه خلوص بیان شده است . در اینجا بیان دیدگاههای متفاوت در مورد خلوص گاز نیترئژن در پر کردن تایر ها ، خالی از لطف نیست . تحقیقات شرکت بریجستون خلوص 93 تا 95 درصد را بیان می کند حال آنکه تحقیقات شرکت فورد تفاوتی بین درجه خلوص 96 تا 99 درصد را قایل نمی باشد . در این میان دستگاههای تولید نیتروژن با تکنولوژی بسیار ساده و مفیدی توسط شرکت های تولیدکننده ای تجهیزات ساخته شده اند .
از نکات قابل تامل در مورد این دستگاهها می توان به مواردی چون تولید نیتروژن با خلوص 98 درصد ،زمان کوتاه تخلیه و مکش باد هر لاستیکو زمان باد کردن لاستیک با گاز نیتروژن ،در حدود یک دقیقه اشاره کرد . لازم به ذکر است در این حالت حتی اگر هوای داخل تایر پیش از تزریق نیتروژن بطور کامل تخلیه نشود مشکلی وجود ندارد چون از یک سو این هوا به مرور خود از لاستیک خارج می شود و از سوی دیگر خلوص نزدیک به 90 درصد نیتروژن نیز کارکرد مناسبی دارد . این خلوص در دفعات بعدی باد زدن تایر به حالت ایده آل نزدیک می شود .
نسل جدید پلیمرهای خود-درمانگر با سرعت بهبود 60 ثانیه ای پلیمرهای خود-درمانگر قبلیش بر اساس ترکیبات آلی و باندهای شیمیایی فعالیت ترمیم را انجام می دادند، در عوض پلیمر جدید از باندهای کووالانت و حرارت برای این عمل بهره می برند.
احتمالا قبلا هم درباره مواد پلیمری که خودشان را ترمیم می کنند چیزهایی شنیده باشید. این مواد در صورت پاره شدن، به راحتی به درمان خودشان می پردازند و برای این کار هم تنها به 30 دقیقه تابش اشعه ماوراء بنفش احتیاج دارند. این پلیمرها دارای حافظه بوده، شکل خودشان را قبل از آسیب به خاطر دارند و بعد از هرگونه آسیبی سعی می کنند دوباره به شکل قبلی برگردند
خبر بهتر هم اینکه محققان به تازگی توانسته اند زمان درمانگری را از 30 دقیقه به کمتر از یک دقیقه کاهش دهند. پلیمرهای خود-درمانگر قبلی بر اساس ترکیبات آلی و باندهای شیمیایی فعالیت ترمیم را انجام می دادند، در عوض پلیمر جدید از باندهای کووالانت و حرارت برای این عمل بهره می برند.
در آزمونی که توسط Burnworth و تیم تحقیقاتی اش صورت گرفت، یک لایه از این پلیمر را به صورت فیلمی با ضخامت 350 تا 400 میکرومتر درآورده و سپس 50 تا 70 درصد ضخامت آن را برش دادند. آنگاه بخش بریده شده را طی دو بازه زمانی متوالی 30 ثانیه ای در برابر اشعه ماورابنفش با طول موج 320 تا 390 نانومتر و قدرت 950 مگاوات بر سانتی مترمربع قرار دادند. محل برش ترمیم شد! آنگاه برای مقایسه استقامت پلیمر ترمیم شده با پلیمر واقعی، از طیف سنجی اتمی استفاده کرده و دیدند که محل برش کاملا ناپدید شده است.
در صورتی که روزی این پروژه صنعتی شود، شاهد تحول بزرگی در صنایع مختلف (از پزشکی تا الکترونیک و نظامی) خواهیم بود. تصور کنید شکستگی موبایل تان به راحتی ترمیم می شود. یا فیبرنوری و کابل های اینترنتی که دیگر لنگر کشتی باعث قطعی یک ماهه شان نمی گردد. یا اندام های مصنوعی که به این راحتی خراب نمی شوند.
شما چه آینده ای را برای این پلیمر خود-درمانگر پیش بینی می کنید؟
پلیمر های متداول امروزی از نفت خام ساخته می شوند که با توجه به محدود بودن منابع نفتی باید به تدریج با بیوپلیمر ها که از منابع تجدید شونده ساخته می شوند، جانشین شوند.
بیوپلیمر از نظر بیوشیمی دان ها عبارت است از ماکرومولکول های بیولوژی که از تعداد زیادی زیر واحد کوچک و شبیه به هم که با اتصال کووالانسی به هم متصل شده اند ویک زنجیره طولانی را ایجاد می کنند، ساخته شده اند.
پلیمر های متداول امروزی از نفت خام ساخته می شوند که با توجه به محدود بودن منابع نفتی باید به تدریج با بیوپلیمر ها که از منابع تجدید شونده ساخته می شوند، جانشین شوند. بیوپلیمر از نظر بیوشیمی دان ها عبارت است از ماکرومولکول های بیولوژی که از تعداد زیادی زیر واحد کوچک و شبیه به هم که با اتصال کووالانسی به هم متصل شده اند ویک زنجیره طولانی را ایجاد می کنند، ساخته شده اند.
در روند طبیعی، بیوپلیمر ها و یا همان ماکرومولکول ها، ترکیبات داخل سلولی هستند که قابلیت زنده ماندن را به ارگانیسم در شرایط سخت محیطی می دهند.مواد بیوپلیمری در شکل های گوناگونی توسعه یافته اند؛ بنابراین ظرفیت استفاده در صنایع گوناگون را دارند. توسعه مواد بیوپلیمری به چنددلیل اهمیت دارد. اول این که این مواد بر خلاف پلیمر های امروزی که از مواد نفتی به دست می آیند، به محیط زیست برگشت پذیر هستند؛ بنابراین موادآلوده کننده محیط زیست به شمار نمی آیند. در این خصوص مواد بیوپلیمری در ساخت پلاستیک ها به دو صورت استفاده قرار می شوند.
اول استفاده از پلاستیک هایی که درآنها یک ماده تخریب پذیر(مانند نشاسته) به یک پلاستیک متداول (مانندپلی اتیلن) اضافه می شود، درنتیجه این ماده به افزایش سرعت تخریب پلاستیک کمک می کند. این مواد چند سالی هست که وارد بازار شده اند و با آن که کمک زیادی به کاهش زباله های پلاستیکی کرده اند، اما به دلیل این که در آنها از همان پلاستیک های متداول تخریب ناپذیر استفاده می شود و استفاده از مقدار زیادی مواد تخریب پذیر در پلاستیک ویژگی آن را تضعیف می کند، موقعیت چندان محکمی ندارند.
دوم استفاده از پلاستیک های تخریب پذیر ذاتی است که به دلیل ساختمان شیمیایی خاص به وسیله باکتری ها، آب یا آنزیم ها در طبیعت تخریب می شوند و خیلی سریع تر از نوع اول به محیط زیست بر می گردند، دردرجه دوم اهمیت مواد بیوپلیمری به وسیله موجودات زنده ساخته می شوند و در نتیجه در چرخه ساخت و تجزیه مواد بیولوژیک قرار می گیرند، پس هیچ گاه منابع آن محدود و تمام شدنی نیست، در حالی که مواد پلیمری و پلاستیکی امروزی از سوخت های فسیلی ساخته می شود که منابع آن محدود و تمام شدنی است. هر چند این منابع در حال حاضر و به ویژه در کشور ما به وفور یافت می شوند، ولی روزی تمام خواهند شد. سومین مزیت بیوپلیمر ها، اقتصادی بودن این مواد است، زیرا تولید بیوپلیمر نیاز زیادی به کارخانه و صنعت پیشرفته ندارد و با حداقل امکانات می توان به تولید آن مبادرت ورزید. همچنین قیمت بالای نفت خام، کشور ها را به سوی استفاده از این مواد سوق داده است.
هر چند امروزه برای کاربردهای بسیار خاص مانند نخ بخیه جراحی(نخ بخیه حل شونده) به کار می روند، ولی دیری نخواهد پایید که به استفاده گسترده از این پلیمر ها توجه خواهد شد. سه گروه از موجودات زنده می توانند بیوپلیمرها را تولید کنند که عبارتند از:گیاهان، جانوران و میکروارگانیسم ها که از این میان گیاهان و میکروارگانیسم ها اهمیت بیشتری دارند.
گیاهان تولیدکننده
بیشترین تحقیقات بیوپلیمری روی مهندسی ژنتیک گیاهان تولیدکننده فیبر مانند کتان، کنف و ... متمرکز شده است. به عبارت دیگر، توسعه واکنش های مولکولی درون سلولی گیاهان که به تولید مواد بیوپلیمری منجر می شود، مورد توجه مهندسان ژنتیک و بیوتکنولوژی قرار گرفته است. مواد بیوپلیمری که در سلول های گیاهی ساخته می شود، بیشتر از جنس پلی هیدروکسی بوتیرات (PHB) است. این ماده از نظر خصوصیات فیزیکی و مکانیکی بسیار شبیه پلی پروپیلن حاصل از مواد نفتی است. امروزه با همسانه سازی کردن ژن تولید کننده پلیمر پلی هیدروکسی بوتیرات در گیاهان معمولی که قابلیت تولید بیوپلیمر را ندارند، توانسته اند این محصول پلیمری را به طور انبوه تولید کنند. گیاهان، نیشکر، یونجه، درخت خردل و ذرت برای تولید این بیوپلیمر از طریق مهندسی ژنتیک انتخاب شده اند که ژن تولید کننده این پلیمر به داخل ژنوم این گیاهان وارد می شود و گیاه یادشده را به ساختن بیوپلیمر پلی هیدروکسی بوتیرات قادرمی سازد.
ارگانیه های تولیدکننده بیوپلیمر ها
درحدود 80 سال قبل برای نخستین بار بیوپلیمر پلی هیدروکسی بوتیرات از باکتری باسیلوس مگاتریوم جدا سازی شد. ازآن پس دانشمندان بیوپلیمر به دنبال یافتن راه هایی هستند که تولیدات بیوپلیمری باکتریایی را توسعه دهند و به صورت تجاری درآورند.
بیوپلیمر هایی که سلول های باکتریایی قادر به تولید آن هستند و از آنها جداسازی شده اند، عبارتند از: پلی هیدروکسی آلکانوات (PHA)، پلی لاکتیک اسید (PLA) و پلی هیدروکسی بوتیرات (PHA). این بیوپلیمر ها از نظر خصوصیات فیزیکی به پلیمر های پلی استیلن و پلی پروپیلن شبیه هستند. بیوپلیمر های میکروبی در طبیعت به عنوان ترکیبات داخل سلولی میکروب ها یافت می شوند و بیشتر زمانی که باکتری ها در شرایط نامساعد محیطی قرار می گیرند، اقدام به تولید این مواد می کنند. این مواد در حالت طبیعی به عنوان یک منبع انرژی راحت و در دسترس عمل می کنند.
همچنین هنگامی که محیط اطراف باکتری غنی از کربن باشد و از نظر دیگر مواد غذایی مورد استفاده باکتری دچار کمبود باشد، باکتری اقدام به ساخت بیوپلیمر های یادشده می کند. باکتری ها برای ساختن بیوپلیمر های PHA و PHB از واکنش های تخمیری استفاده می کنند که در این واکنش ها نیز ازمواد خام گوناگونی استفاده می شود. PHB به وسیله یک باکتری به نام استافیلوکوکوس اپیدرمیس ساخته می شود که روی تفاله های حاصل از واکنش های روغن گیری دانه های کنجد رشد می کند و این بیوپلیمر را می سازد.
PHB در درون سیتوپلاسم باکتری به صورت دانه های ذخیره ای (اینکلوژن بادی) ذخیره می شود که این مواد را به وسیله سانتریفیوژ و واکنش های شست وشوی چند مرحله ای می توان استخراج و خالص سازی و ازآن استفاده کرد.در یک نتیجه گیری کلی در مورد استفاده از بیوپلیمر ها به جای پلاستیک ها و پلیمر های نفتی می توان گفت که با توجه به ماهیت و خصوصیات بیوپلیمر ها که مواد تجدید شونده و قابل برگشت به محیط زیست و یا به عبارتی دوست محیط زیست هستند، استفاده از آنها کاری معقول و اقتصادی خواهد بود. از سوی دیگر، با توجه به قیمت بالای نفت خام و محدود بودن منابع آن، استفاده از آن برای تولید مواد پلاستیکی که هم آلوده کننده محیط زیست است و هم در جامعه ما ارزش چندانی ندارد، کاری غیر اقتصادی است. پس امید می رود با توجه به سرعت روز افزون علم در زمینه مواد بیوپلیمری در بیشتر کشورها، درکشور ما نیز به این مقوله توجه بیشتری شود و با جانشین کردن مواد بیوپلیمری با پلیمر های نفتی، طلای سیاه را برای آیندگان به میراث بگذاریم.
پیوند مغز انسان با اعضای بدن مصنوعی عصبی...
بسیاری براثر سوانح مختلف و یا بیماری های پزشکی اعضای بدن خود را از دست می دهند باعث نقص عضو آنان می شود، باید، تا پایان عمر با این مشکل زندگی کنند. در طول گذشته، وسایل و اعضای مصنوعی تاحدودی به کمک این افراد آمده و توانسته درصدی از این ناتوانی را جبران کند. به طور مثال می توان از دست و پای مصنوعی، سمعک و نظایر آن نام برد. اما این ادوات نتوانسته اند که راهکار کلی، خصوصاً برای آنان که نقص عضوشان شدید باشد، مانند قطع دست و یا پا، ناشنوایی و نابینایی مؤثر واقع شوند.
تاکنون تلاش های بسیاری برای بهبود و تکامل اعضای مصنوعی بدن انجام شده ولی آخرین دست آورد که خبر بسیار خوبی برای این گونه ناتوانی هاست اینکه مهندسین علوم پزشکی، با یاری رایانه، سعی در ادغام و ارتباط مغز انسان با اعضای مصنوعی کرده تا شخص بتواند از آن مانند سایر اعضای بدن خود استفاده کامل ببرد.
دانشمندان دریافته اند که می توان مغز انسان را با اعضای مصنوعی بدن پیوند داد. بطور مثال دست مصنوعی متصل به شخص فقط با اراده او برای گرفتن اشیاء، مانند دست سالم، عمل می کند. شاید این موضوع کمی ساده به نظر برسد ولی باید گفت که ارتباط مغز با اعضای مصنوعی کاری، بس دشوار و نیازمند انجام آزمایش های متعدد و سعی و خطای فراوان است.
رشته های عصبی مغز
گرچه ممکن است بخشی از گوشت و استخوان های یک عضو و یا حتی همه آن به طور کامل از دست رفته باشد ولی رشته های عصبی و مغز انسان که درگذشته با آن ارتباط داشته و به آن فرمان می داده اکثراً باقی و سالم می مانند در این میان مغز انسان همواره سعی در ارتباط با عضو از دست رفته می کند، در حالیکه ادامه اندام آسیب دیده وجود خارجی ندارد. این مانند تلفنی است که می خواهد با گیرنده خود تماس گرفته اما جوابی دریافت نمی کند.
اکنون با بکارگیری الکترودهای میکروسکوپی، رایانه و برنامه های آن و با انجام عمل جراحی، پزشکان سعی در راه اندازی ادواتی مانند دوربین، میکروفن و یا موتور کرده اند که به طور مستقیم، از مغز انسان فرمان می گیرد. با چنین اقدامی از این پس، یک شخص نابینا، می تواند ببیند، ناشنوا بشنود و دست مصنوعی دکمه های پیراهن را ببندد. در آینده به افرادی که عضوی از بدن خود را از دست داده اند. عضو مصنوعی جدیدی پیوند زده می شود که از مغز فرمان گرفته که نام آن »عضو مصنوعی عصبی« یا به قول فیلم های تخیلی بایونیک خواهید بود.
آرزوی یک مادر!
مادر »آیدین کلی« می گوید: زمانی که فرزندم به دنیا آمد متوجه ناشنوایی او شدم و در جریان معالجات، هیچ گونه وسایل کمک شنوایی به او یاری نرساند. من فقط او در آغوش گرفته و گریه می کردم. چگونه او مرا خواهد شناخت و نام مرا به زبان خواهد آورد؟ یک روز من و همسرم یک بطری بزرگ را محکم به زمین کوبیدیم تا شاید او بشنود، ولی هیچ عکس العملی از خود نشان نداد. در فوریه سال2009، جراحان بیمارستان »جان هاپکینز«22 الکترود بسیار کوچک را در بخش گوش میانی او که ارتعاشات را دریافت می کرد قرار دادند. میکروفن به کار گرفته شده اصوات را دریافت و علایم را به الکترودها که مستقیماً به سیستم های عصبی متصل هستند، می فرستاد. یک ماه پس از عمل جراحی متوجه شدیم که او به صداها واکنش نشان می دهد. او با شنیدن صدای من سر خود را می چرخاند. این بسیار شگفت انگیز بود. او اکنون در حال گذرانیدن یک دوره درمان شنوایی است و به فراگیری اصوات و زبان پرداخته و در حال یادگیری است.
تاریخ تلاش برای کاربرد دست و پای مصنوعی به سالیان بسیار گذشته برمی گردد. یک مؤسسه در شیکاگو ایالات متحده یکصد سال است که در این زمینه فعالیت دارد. ریاست آن می گوید، در این مدت طولانی تفاوت زیادی در کاربرد دست و پای مصنوعی به وجود نیامده است و فقط مواد آن از چرم به پلاستیک ارتقا یافته و کاربرد مفاصل پیشرفته تر شده است. در اعضای مصنوعی جدید موتور و کلیدها افزوده شده است. به طور مثال برای یک نوع دست مصنوعی کلیدهایی برروی سینه شخص نصب و او می تواند با چانه خود و فشار دادن کلید مربوطه، حرکاتی مانند بالا یا پایین رفتن و جمع شدن دست و نظایر آن را انجام دهد. باید گفت که این یک عمل خسته کننده بوده و گردن شخص بسیار خسته می شود. اخیراً بسیاری از سربازان برگشته از جنگ عراق که دارای نقص عضو شده اند برای دریافت کمک به این سازمان مراجعه می کنند.
ماجرای »آماندا کیت«
»آماندا کیت« در یک سانحه رانندگی، تصادف خودرو با یک کامیون، به شدت مجروح و دست چپ خود را از دست داد. این یک واقعه دردناک برای او بود. همسر این معلم40 ساله در سال2006 در اینترنت خواند که برای آزمایش یک بازوی مکانیکی که مستقیماً از مغز فرمان می گیرد نیاز به داوطلب هست. آماندا و شوهرش پذیرفتند. سازمان تحقیقات مهندسی بیوپزشکی»RIC« که در این زمینه فعالیت دارد: پروژه بازوی بایونیک خود را آغاز کرد. با انجام آزمایش ها مشخص شد که سیستم عصبی آماندا هنوز سالم و قادر است فرامین مغز را به بازو منتقل کند. به این ترتیب یک سیستم رایانه می توانست این فرامین را دریافت و موتورهای نصب شده برروی بازو را به حرکت درآورد. ولی تنها مشکل عمده ارتباط فرامین مغز با بازوی مکانیکی بود، زیرا سیستم های عصبی هادی الکتریسیته قادر به پیوند با کابل رایانه نبود. از سویی چون رشته های عصبی، میانه خوبی با سیم های فلزی ندارد و اتصال آنها به یکدیگر ممکن است باعث ایجاد عفونت شود، وصل کردن رشته های عصبی به سیم ها کار درستی نمی توانست باشد. تنها چاره، دریافت امواج ارسالی از مغز به انتهای رشته عصبی و ردیابی آن توسط الکترودهای نصب شده برروی پوست بدن بود.
اولین گام ترمیم رشته های پاره شده توسط عمل جراحی و قرار دادن آنها زیر پوست باقی مانده دست بود. باید این خطوط ارتباطی مرتب و در مکان مناسب قرار می گرفت. بعد از عمل جراحی و پس از گذشت چند ماه، این رشته ها میلیمتر به میلیمتر رشد کرد به طوری که سه ماه بعد آماندا می توانست آنها را زیر پوست خود احساس کند به این ترتیب و برای نخستین مرتبه، اولین بازوی آزمایشی بر روی شانه چپ آماندا نصب شد.
اکنون الکترودهای نصب شده در زیر این بازو فرامین حرکتی ارسالی از مغز را دریافت و رایانه نصب شده در پشت او آنها را تبدیل به فرامین حرکتی کرده و به موتورهای دست او می داد. حالا زمان آن رسیده بود که دست به حرکت درآید. الکترودها فرامین را از مغز دریافت و بازو به حرکت درآمد. این یک واقعه بزرگ بود.
»کیت« همسر آماندا می گوید که بار اول این موضوع به این سادگی نبود و نیاز به تمرین بسیار داشت. حالا او قادر شده تا بدون انجام کار خاصی دست خود را فقط با تفکر، مانند دست دیگر به حرکت درآورد. او قادر است یک نان را با چاقو بریده و یا یک فنجان قهوه را بردارد. به علت نداشتن حس دست در برخی موارد نمی داند چه مقدار فشار برای گرفتن یک وسیله مانند یک فنجان کاغذی لازم است. برای نخستین مرتبه زمانی که یک فنجان را برداشت آنقدر آن را فشرد که فنجان له شد. به نظر او فقط با تمرین می توان پیشرفت کرد. بعد از گذشت چند ماه آماندا به کلاس درس بازگشت. بچه ها همه تعجب کرده بودند و به او معلم بایونیک می گفتند. او با لبخند با همه دست داد و گفت می خواهید برایتان دست بزنم و چنین کرد.
مهندسین طراحی این بازو از کار خود بسیار راضی هستند و در تلاشند که بتوانند حس را نیز در این بازو بوجود آوردند تا او بتواند با لمس کردن، حس دست طبیعی خود را داشته باشد. تاکنون تعداد250 نفر دیگر از این روش استفاده کرده و پیش بینی می شود تعداد آنها بسیار افزایش یابد.
چشم های بایونیک
چشم های بایونیک نیز می توانند بعد از گوش و دست و پا به کار رود در صورتی که چشمی آسیب دید، با روش گفته شده می توان بینایی را به آن برگرداند. یکی از این افرادی که بینایی خود را به علت بیماری از دست داده بود، برای معالجه، به مهندسین بیوتکنیک مراجعه کرد. بعد از بررسی های بسیار و انجام عمل جراحی، این بیمار یک عینک با شیشه تاریک دریافت کرد که در روی آن یک دوربین ویدیویی با سیستم ارسال امواج نصب شده بود. این ویدیو، امواج دریافتی را به یک کامپیوتر متصل به کمربند وی منتقل می کند که سلول های مغز قادر به تشخیص آن هستند و آنها را به یک دریافت کننده در پشت گوش او ارسال می دارند! در عمل، یک سیستم متصل به داخل چشم که در یک مربع شامل16 سری الکترود، به ظرافت در شبکیه قرار دارد امواج را دریافت می کند و ارسال می کردند. امواج نوری، الکترودها را تحریک و آنها سلول ها را در آخر، مغز بقیه کار را انجام می دهد. ابتدا بیمار توانست خطوطی را در لبه و کنارهایش مشاهده کند. در سال2006 تیم مهندس پزشکی تعداد الکترودها را به60 افزایش دادند. این شبیه دوربین هایی با تعداد پیکسل های بیشتر بود. عینک جدید وضوح را بسیار بیشتر کرد. حالا بیمار می تواند تصاویر بیشتر و بهتری را دریافت کند. به طور مسلم در آینده بیناسازی از طریقی که گفته شد کامل تر خواهد شد.
مغزها به کار می افتد
دانشمندان در تلاشند که فن آوری بیوتکنیک را برای مغز انسان نیز فراهم کنند. در یک پروژه بنام »دروازه مغز« آنها می خواهند دستگاهی بسازند که به مغز متصل شده و فرامین حرکتی را برای آن دسته بیماران که بخشی از مغزشان از بین رفته و قادر به حرکت نیستند به اعضای بدن ارسال کند. اگر این کار نیز با موفقیت انجام پذیرد این بیماران قادر به حرکت و برداشتن اشیا خواهند بود.
در تحقیق دیگری، پژوهشگران در حال مطالعه برروی ساخت مصنوعی »هیپوکامپوس« بخشی از مغز هستند که ذخیره کننده حافظه انسان است. این برای افرادی به کار خواهد رفت که بخشی از حافظه خود را از دست داده اند.
آنچه تاکنون انجام گرفته بسیار شفگت انگیز بوده ولی باید گفت که هنوز راه بسیاری در پیش است. برخی از این وسایل با بدن انسان سازگاری نداشته و مشکلاتی را به وجود می آورند. دید بیماری که از آن صحبت شد، هنوز برای عبور از خیابان کافی نیست. آماندا بازوی جدیدی گرفته که می تواند بهتر کارهای خود را انجام دهد. او می خواهد چکش، قلم و اسباب بازی ها را به راحتی برداشته و با آنها کار کند.
پژوهشگران می گویند که ما به افراد ابزاری می دهیم که بتوانند نقص عضو خود را تا حدودی جبران کنند. هنوز راه بسیاری در پیش است و تلاش خواهیم کرد اعضایی بسازیم که نه تنها تمام فعالیت های مورد نظر را انجام دهد بلکه دارای حس نیز باشد.
چکیده
باافزایش روز افزون کاربرد بیومتریال ها در پزشکی ،به عنوان ابزار هایی در جهت رفع نیاز ها و مشکلات بدن و نیاز روز افزون به مواد جدید که به طرز شایسته تری جوابگوی این نیاز ها باشند ، چندین دهه است که مطالعات بر روی دسته ای نوین از مواد به نام هیدروژلها در حال انجام است .
به دلیل ویژگی های برجسته ای که این مواد در سیستم حیاتی بدن از خود نشان دادند ،کاربرد آنها در زمینه پزشکی و مهندسی زیستی روز به روز در حال گسترش است .از جمله این کاربردها می توان به تهیه پانسمانها و زخم پوشها، عدسیهای چشمی، غشاءهای زیستی، سیستمهای انتقال دارو, مهندسی بافت، پوست مصنوعی, انواع داربستهای تشکیل شونده در محل، ساخت بیوسنسورها، نانو بیومتریالها و . . اشاره نمود . همچنین تحقیقات وسیع در این رابطه، دسته های جدیدی از همین مواد را به عنوان هیدروژلهای فوق جاذب برای کاربردهای خاص تر ،به پزشکی معرفی نموده است .
مقدمه
امروزه مهندسی بیومتریال به عنوان یکی از زیر شاخههای علم مهندسی پزشکی گسترش بسیاری یافته و دارای زیر بخش های متعددی است. این شاخه از مهندسی پزشکی نزدیکترین ارتباطات را با بدن موجود مورد مطالعه قرار می دهد و این امر اهمیت کار مهندسان بیومتریال را آشکار میکند. هدف اصلی از مهندسی بیومتریال، طراحی مادهای با ویژگیهای خاص است که بتواند به طور موقت یا دائم جایگزین یک عضو یا بافت طبیعی گردد و یا در جهت تصحیح عملکرد عضو طبیعی موثر واقع شود.
طراحی یک بیومتریال شامل مراحل زیر است:
آنالیز عملکرد دلخواه و محل مناسب به کارگیری بیومتریال در بدن, فیزیولوژی و بافت شناسی بافتهایی که در تماس مستقیم با بیومتریال هستند، انتخاب ماده مناسب و تکنولوژی قابل دسترس در تولید آن, ساخت نمونههای اولیه و انجام آزمایشهای گوناگون جهت بررسی خواص مختلف فیزیکی و شیمیایی, آنالیز زیستسازگاری و آزمون های بیولوژیکی بیومتریال در نمونههای زنده بادر نظر گرفتن عملکرد نهایی و در نهایت بررسیهای مستمر و تستهای بالینی.
پاسخ یک بیومتریال در مراحل فوق بیش از هر چیز به نوع ماده انتخابی و طراحی آن وابسته است. امروزه مواد بسیاری همچون فلزات, سرامیکها, بافتهای طبیعی, پلیمرها و یا کامپوزیتها در ساخت یک بیومتریال مناسب بهکار میروند. در دسته مواد پلیمری هیدروژلها با زیست سازگاری بالا و ارتباط مناسبی که با بافتهای بدن برقرار میکنند، امید بسیاری را در جهت طراحی و تهیه بیومتریالهای موفق بهخصوص در چند دهه اخیر ایجاد نمودهاند.با وجود پیشرفتهای چشمگیر حاصل شده ، تحقیقات وسیعی بر روی هیدروژلها, خواص, ساختار, عملکرد آنها در مقابل سیستمهای زنده و اصلاح و آماده سازی این مواد برای کاربرد به عنوان بیومتریال پیوسته ادامه دارد.
معرفی هیدروژلها
هیدروژلها دستهای از مواد پلیمری با ساختار شبکهای (پیوندهای عرضی فیزیکی یا شیمیایی) بوده که قابلیت تورم و جذب آب بالایی دارند. این خصوصیت هیدروژلها را از سایر پلیمرها متمایز میسازد. پیوندهای عرضی فیزیکی میتوانند بوسیله درهم گره خوردگی<!--[if !supportFootnotes]-->[1]<!--[endif]--> زنجیرها، ایجاد بلور در ساختار پلیمر و یا برهمکنشهای ضعیف مثل پیوند هیدروژنی یا واندروالسی تشکیل شوندکه در شکل زیر نمایی ازاین پیوند ها دیده میشود.
شکل1 :
اهمیت هیدروژلها در کاربردهای پزشکی اولین بار در سال 1950 با استفاده از ژل پلی 2-هیدروکسی اتیل متاکریلات ((PHEMA در ساخت لنزهای تماسی نرم آشکار شد. این ژل خاصیت ترشوندگی بسیار خوب، رفتار الاستیکی بالا و زیستسازگاری مناسبی از خود نشان داد. به این جهت نسبت به سایر پلیمرهای سنتزی شباهت خوبی با بافتهای طبیعی بدن داشت. پس از آن تحقیقات زیادی در جهت توسعه هیدروژلها در کاربردهای پزشکی صورت گرفت. همانطورکه اشاره شد، موفقیت یک بیومتریال به میزان زیست سازگاری آن بستگی دارد. فاکتورهای بسیاری بر زیستسازگاری یک ماده موثر بوده و بررسی تمام منابع موجود نشان میدهد که هیدروژلها موادی زیست سازگار هستند. این خصوصیت در پی چند عامل است:
<!--[if !supportLists]-->1. <!--[endif]-->کشش سطحی<!--[if !supportFootnotes]-->[2]<!--[endif]--> هیدروژلها در فصل مشترک با بافتهای بیولوژیک پایین است و این عامل جذب پروتئین و چسبندگی سلولی را کاهش میدهد. به دلیل محتوای آب بالای این مواد, سطح هیدروژل به عنوان یک سطح قابل نفوذ ابر آبدوست شناخته میشود که از زیست سازگاری بالایی برخوردار است.
<!--[if !supportLists]-->2. <!--[endif]--> هیدروژلها برخی از خصوصیات هیدرودینامیک ژلهای بیولوژیک بدن, بافتها و سلولها را مدلسازی میکنند و این بررسی رفتار بافتهای طبیعی را نیز آسانتر میسازد.
<!--[if !supportLists]-->3. <!--[endif]--> ماهیت نرم و الاستیک برخی از هیدروژلها، اصطکاک سطحی این مواد را با بافتهای اطراف کم میکند. کاهش اصطکاک سطحی باعث میشود که غشا موکوسی مانند سطوح داخلی عروق آسیب کمتری ببیند .
با توجه به مزایای ذکر شده، خواص مکانیکی اغلب هیدروژلها پایین است به خصوص پس از تورم. البته این مشکل را میتوان از طریق اصلاح ساختار با روشهای مختلف برطرف کرد.
از جمله کاربردهای هیدروژلها به عنوان بیومتریال در پزشکی زیستی<!--[if !supportFootnotes]-->[3]<!--[endif]-->، میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
در تهیه پانسمانها و زخم پوشها، عدسیهای چشمی، غشاءهای زیستی، سیستمهای انتقال دارو, مهندسی بافت<!--[if !supportFootnotes]-->[4]<!--[endif]-->، پوست مصنوعی, انواع داربستهای تشکیل شونده در محل<!--[if !supportFootnotes]-->[5]<!--[endif]-->، ساخت بیوسنسورها، نانو بیومتریالها و . . .. جدول 1 عمومیترین و مهمترین هیدروژلهای پلیمری و کاربرد آنها در پزشکی را نشان میدهد.
جدول 1: مهمترین هیدروژلهای مورد استفاده در پزشکی
پلیمر هیدروژل |
کاربرد پزشکی |
Poly(vinyl alcohol) [PVA] |
هیدروژلهای خونسازگار |
Polyacrylamide [PAAm] | |
Poly(N-vinyl pyrrolidone) [PNVP] | |
Poly(hydroxyethyl methacrylate) [PHEMA] | |
Poly(ethylene oxide) [PEO] | |
Poly(ethylene glycol) [PEG] | |
Poly(ethylene glycol) monomethyl ether [PEGME] | |
Cellulose | |
Poly(hydroxyethyl methacrylate) [PHEMA] copolymerized with: NVP |
لنز تماسی |
Methacrylic acid [MAA] | |
Butyl methacrylate [BMA] | |
Methyl methacrylate [MMA] | |
3-methoxy-2-hydroxypropylmethacrylate MHPM] | |
PHEMA/poly(ethyleneterephthalate) [PTFE] |
تاندون مصنوعی |
Cellulose acetate |
کلیه مصنوعی |
PVA and cellulose acetate |
غشاء برای پلاسما فرزیس |
PNVP, PHEMA, cellulose acetate |
کبد مصنوعی |
PVA and PHEMA |
پوست مصنوعی |
Terpolymers of HEMA, MMA and NVP |
جراحی سینه |
PHEMA, P(HEMA-co-MMA) |
بازسازی سر و صورت |
PVA |
بازسازی تارهای صوتی |
P(HEMA-b-siloxane) |
بازسازی اندام تناسلی |
PVA, poly(acrylic acid) [PAA], poly (glyceriyl methacrylate) |
کاربردهای چشمی |
PVA, HEMA, MMA |
غضروف مصنوعی |
Poly(glycolic acid) [PGA], Poly(lactic acid) [PLA], PLA-PGA, PLA-PEG, Chitosan, Dextran, Dextran-PEG, polycyanoacrylates, fumaric acid-PEG, sebacic acid/1,3-bis(p-carboxyphenoxy) ) propane [P (CPP-SA)] |
هیدروژلهای زیستتخریب پذیر در رهایش کنترل شده دارو |
PHEMA, PVA, PNVP, poly(ethylene-co-vinyl acetate) [PEVAc] |
هیدروژلهای خنثی و زیست پایدار |
Poly(acrylamide) [PAAm], Poly (acrylic acid) [PAA], PMAA, poly (diethylaminoethyl methacrylate) [PDEAEMA], poly (dimethylaminoethyl methacrylate) [PDMAEMA] |
هیدروژلهای حساس به pH و زیست پایدار |
Poly(N-isopropyl acrylamide) [PNIPAAm] |
هیدروژلهای حساس به دما و زیست پایدار |
PNIPAAm/PAA, PNIPAAm/PMAA |
هیدروژلهای حساس به pH و دما |
هیدروژلها را میتوان از نقطه نظرهای متفاوتی دستهبندی نمود. هیدروژلها ممکن است خنثی و یا باردار باشند که این امر بستگی به گروههای آویزان<!--[if !supportFootnotes]-->[6]<!--[endif]--> یا جانبی ساختار پلیمر دارد. همچنین مورفولوژی ساختاری هیدروژلها ممکن است بیشکل یا نیمه بلورین باشد. علاوه بر این ممکن است ساختار شبکه آنها شامل باندهای هیدروژنی یا به شکل ابر مولکول باشد. از نظر سایز تخلخلها نیز تخلخلهای با ابعاد ماکرومتری، میکرومتری و یا نانومتری میتوانند در ساختار هیدروژلها ایجاد شوند. علاوه بر زیستسازگاری بالا، هیدروژلها نسبت به تغییرات محیط اطراف خود حساس بوده که این ویژگی سبب کاربرد آنها در موارد خاصی نظیر بیوسنسورهاوبرخی سیتم های رهایش هوشمند دارو شده است. طی سالهای اخیر بسیاری از تحقیقات بر آنالیزهای محیطی و پاسخ هیدروژلها به تغییرات محیطی متمرکز شده است. مثلاً تغییر دما, pH, بار الکتریکی, تابشهای الکترومغناطیس و ... میتواند باعث تغییر ابعاد هیدروژل گردد.
در یک دستهبندی کلی هیدروژلها را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
<!--[if !supportLists]-->1. <!--[endif]-->هیدروژلهای سنتی<!--[if !supportFootnotes]-->[7]<!--[endif]--> که از پلیمرهای آبدوست با پیوند عرضی نسبتاً کم بدست آمده و هنگامیکه در محیط آبی قرار گیرند، به طور قابل ملاحظهای تغییر حجم مییابند. این هیدروژلها عمدتاً بار الکتریکی ندارند و نسبت به تغییرات خواص محیط اطراف واکنش تورمی چندانی نشان نمیدهند.
<!--[if !supportLists]-->2. <!--[endif]-->هیدروژلهای حساس به تحریک<!--[if !supportFootnotes]-->[8]<!--[endif]--> که میتوانند حتی آبگریز باشند و نسبت به تغییرات محیط اطراف مثل دما، بار الکتریکی و غیره، تغییر حجم نشان داده و غالباً باردار هستند.
کاربردهای دارویی و پزشکی هیدروژلها
هیدروژلهایی که از نظر مولکولی با روشهای مهندسی طراحی شدهاند، میتوانند در محدوده وسیعی از کاربردهای پزشکی, بیولوژیکی و دارویی بهکار روند که در جدول 1 به تعدادی از آنها اشاره شده است. در بسیاری از این کاربردها از یک یا چند ویژگی ذکر شده استفاده میگردد از جمله, خواص نفوذی هیدروژلها یا رفتارهای تورمی آنها.
یکی از زمینههای کاربردی هیدروژلها, سیستمهای نوین رهایش دارو است که این سیستمها باید بتوانند غلظت دارو را درون منطقه دارویی (محل عمل دارو) در یک دوره زمانی مشخص حفظ کنند. در برخی از شرایط درمانی نیاز است که دارو تنها زمانی آزاد شود که به آن نیاز است و یا فقط در منطقه وجود عارضه آزاد شود. برآورده شدن این نیازها مستلزم وجود یک بیومتریال هوشمند است. هیدروژلها موادی هستند که میتوانند این نقش را ایفا کنند.
شکل 2: هیدروژل حامل دارو
کنترل نفوذپذیری, حساسیت نسبت به تغییرات محیط و یا قابلیت تشخیص هدف خاص توسط ترکیب شدن گروههای عاملی در ساختار آنها و بسیاری از خواص دیگر کاربرد هیدروژلها را در این زمینه آسانتر میسازد.
سیستمهایی که بر پایه کنترل نفوذ در هیدروژل است، میتوانند به دو دسته کلی ماتریسی و مخزنی تقسیم شوند. عامل فعال یا همان دارو میتواند در یک غشا هیدروژلی نفوذ کند و سپس وارد محیط بیولوژیک شود. در سیستمهای مخزنی عوامل فعال در هسته قرار گرفته و یک غشا پلیمری آن را در بر میگیرد. اما در یک سیستم ماتریسی دارو یا پروتئین به صورت یکنواخت درون غشاء پخش شده و به آرامی آزاد میشوند. این غشاء غالباً تخریب پذیر بوده که تخریب خود انواع متفاوتی دارد. مثلاً در سیستمهای زیستتخریب پذیر فرسایشی، ماتریس پلیمری به شکل سطحی یاتوده ای دچار هیدرولیز میشود. این سیستمها در رهایش دارو به خصوص در سسیتمهای قابل کاشت بسیار قابل توجه هستند. چراکه نیازی به جراحی مجدد و خروج آنها از بدن نیست و در عین حال میتوانند بر حسب سینتیک خوردگی داروی مورد نظر را آزاد کنند. پرمصرفترین پلیمرها در این سیستم شامل پلیلاکتیک اسید (PLA) و پلیگلایکولیک اسید (PGA) هستند. در این دو مورد محصولات ناشی از تخریب آب و 2CO است.از سیستمهای تورمی در رهایش کنترل شده دارو نیز استفاده میگردد.از هیدروژلهایی که رفتار تورمی قابل کنترل از خود بروز میدهند باید به(PHEMA), پلی وینیل الکل(PVA), پلی ان وینیل 2- پرولیدین (PNVP), پلی اتیلن گلایکول (PEG) و کوپلیمرهای آنها اشاره نمود.
سیستمهای حساس به محیط<!--[if !supportFootnotes]-->[9]<!--[endif]--> دستهای دیگر از کاربردهای هیدروژلها در رهایش داروست. توانایی این سیستمها در پاسخدهی به تغییرات محیط همچون دما, pH, بار یونی, ترکیب حلال, میدان مغناطیسی و . . . است.
بیشترین استفاده از هیدروژلها در این دسته مربوط به هیدروژلهای حساس به pHو حساس به دما است. هیدروژلهایی که دارای گروه های قابل یونیزه نظیر کربوکسیل یا آمین هستند، به تغییر بار الکتریکی محیط حساس بوده و در هنگام یونیزاسیون، متورم میشوند. در واقع دافعه الکترواستاتیکی باعث تورم شبکه و به دنبال آن نفوذ آب میگردد. مهمترین هیدروژلهای حساس به pH، پلیاکرلیک اسید (PAA), PMMA, پلی دی اتیل آمینو اتیل متاکریلات (PDEAEMA) و کوپلیمرهای آنها هستند. بیشترین مطالعات انجام شده برروی پلیمرهای حساس به دما برروی پلی ان ایزوپروپیل اکریل آمید (PNIPAAM) صورت گرفته است. کاربرد جدید هیدروژلها ناشی از پیشرفت و توسعه سیستمهای حساس به تحریک با استفاده از هیدروژلهای حساس به دما و pH است. این دسته از هیدروژلها به خصوص در توسعه حاملهای پلیمری که بتوانند داروهای پپتیدی را در سیستمهای مختلف رهایشی آزاد کنند, بسیار حائز اهمیت هستند. این سیستمها نه تنها در رهایش داروها، بلکه در سایر مصارف همچون بیوسنسورها نیز بسیار امید بخش هستند.
سختی و مشکلات انتقال پروتئینها و پپتیدها بهدلیل پایداری کم آنها در محیطهای محلول شیمیایی و قابلیت دسترسی کم آنها است. بدین جهت استفاده از این دسته از مواد به عنوان دارو از روشهای معمول تزریق (رگ یا ماهیچه) محدود شده و بازدهی کافی ندارد. هیدروژلهای حساس به pH و دما به خصوص در رابطه با داروهای پروتئینی وپپتیدی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند. به طور مثال انسولین یکی از مواد دارویی پروتئینی است که به عنوان یک مدل در این سیستمها بررسی شده است. این سیستم قادر است در مقابل بالا بودن سطح گلوگز در خون پاسخ دهدو انسولین مورد نیاز را آزاد سازد.
سیستمهای قابل تخریب در شرایط محیط فیزیولوژیکی, به طور گستردهای برای انتقال پروتئینها و پپتیدها مورد استفاده قرار میگیرند. این سیستمها شامل dextran، PLA، PGA و PLGA هستند . هیدروژلهای تشکیل شده از گلیسیریل متاکریلات که از دکستران مشتق شدهاند نیز جهت کاربرد در کنترل رهایش پروتئینهایی مثل لیزوزوم، آلبومین سرم گاوی و . . . مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفتهاند.
هیدوژلهای فوق متخلخل<!--[if !supportFootnotes]-->[10]<!--[endif]-->
دستهای از هیدروژلهای جدید که اخیراً توسعه یافتهاند، هیدروژلهای فوق متخلخل یا فوق جاذب هستند. به طور کلی هیدروژلهای فوق جاذب دارای سه ویژگی هستند، که آنها را از دیگر هیدروژلها متمایز میکند:
<!--[if !supportLists]-->1. <!--[endif]-->سرعت تورم بالا بدون تغییر شکل
<!--[if !supportLists]-->2. <!--[endif]-->افزایش ابعاد پس از تورم و در نتیجه افزایش وزن حالت متورم
<!--[if !supportLists]-->3. <!--[endif]-->ایجاد نیروی انبساطی قابل توجه در هنگام تورم
مشخص شده که تورم آرام هیدروژلها، از خصوصیاتی است که هیدروژل را برای کاربردهای خاص مثل رهایش دارو مناسب میسازد. اما در بسیاری از کاربردها نیاز به تورم سریع هیدروژلها است. منظور از تورم سریع, تورم در کسری از دقیقه است. کوتاه ساختن طول مسیری که ذرات (مثل آب) برای نفوذ به درون شبکه باید بپیمایند، باعث میشود که هیدروژل سرعت جذب بالاتری داشته و در کسری از دقیقه متورم شود. یکی از راههای غلبه بر جذب کند آب, ایجاد تخلخلهای به هم پیوسته است که باعث تسریع در فرآیند جذب آب میگردد. اندازه تخلخلها پارامتر مهمی است که خواص هیدروژل را تحت تاثیر قرار میدهد. در هیدروژلهای میکرو،ابعاد تخلخل ها بین متخلخل در حدود10 نانومتر-میکرومتر100 است.
یکی از ویژگیهای مناسب این هیدروژلها خواص مکانیکی بسیار بالای آنها حتی پس از تورم است. خواص مکانیکی میتوانند با افزودن مواد کامپوزیتی تقویت شوند. به تازگی هیدروژلهای فوق متخلخلی با خواص ارتجاعی تهیه شده است، بهطوری که میتواند تا دو برابر طول اولیه خود کشیده شود، بدون اینکه بشکند. در حالیکه هیچکدام از هیدروژلهای سابق چنین خواصی را نداشتهاند.
کاربردهای پزشکی هیدروژلهای فوق جاذب
این مواد هم در زمینههای پزشکی و هم غیر پزشکی به کار میروند. کاربردهای پزشکی این مواد به طور مختصر شامل موارد زیر است:
وسایل حفظ محتویات معده<!--[if !supportFootnotes]-->[11]<!--[endif]--> (GRD)
برای برخی مقاصد تشخیصی و یا درمانی نیاز است که از خروج آب از معده و ورود آن به روده جلوگیری شود. در این مواقع، هیدروژلهای فوق جاذب کمک خوبی در جهت دسترسی به این هدف هستند.
ابزارهای کمک رژیمی<!--[if !supportFootnotes]-->[12]<!--[endif]-->
یکی از روشهای کاهش وزن ایجاد سیری زودرس در افراد در حین خوردن وعدههای غذایی توسط پر کردن حجم معده است. برای این منظور خوردن قرصهای تهیه شده از این هیدروژلها که با ورود به معده متورم میشوند و حجم زیادی از معده را پر میکنند، میتواند مفید واقع شود.
درمان آنوریسم
با تشخیص محل ضایعه آنوریسم (اتساع شدید شریان در ناحیه آئورت شکمی) با تهیه هیدروژل فوق متخلخل به شکل حفره ایجاد شده اما با ابعاد کوچکتر و قرار دادن آن در محل ضایعه، پس از گذشت کوتاهترین زمان هیدروژل متورم شده و فضای خالی را پر میکند و این امر به مراحل بعدی درمان کمک میکند.
انتقال داروهای پپتیدی از طریق خوراکی
همان طورکه قبلاً اشاره شد، انتقال مواد پروتئینی از طریق سیستم گوارش دشوار است. به تازگی تحقیقاتی مبنی بر استفاده از این هیدروژلها در رفع این مشکل انجام شده است که در این روش از هیدروژلهای فوق جاذب به عنوان حامل دارو در مسیر گوارشی استفاده شده است، به طوریکه در روده متسع شوند و با چسبیدن به جدار آن دارو را آزاد کنند.
درمان تومورهای جامد
برای درمان و از بین بردن تومورهای جامد یک روش این است که راه رسیدن مواد غذایی و خون به تومور مسدود شود. در این روش از هیدروژلها به عنوان عامل هموستاز جهت ایجاد امبولی در مسیر رگ تغذیه کننده تومور استفاده میگردد.
جهتگیریهای آینده
دنیای علمی امروز و جوامع دانشگاهی در تلاش هستند که مشکلات پزشکی بشر را حل کنند. بنابراین درمان بیماریهایی مانند دیابت, پوکی استخوان, آسم, مشکلات قلبی و عروقی و انواع سرطانها بر پایه توسعه و پیشرفتهای پایهای دانشهای مولکولی امکانپذیر شده که پنجره جدیدی را برای درمان گشوده است. طراحی ابزارهای جدید پزشکی نیز نیازمند روشهای پیشرفته طراحی مولکولی و بهینهسازی آن است.انتظار میرود زمینه تهیه و بهرهبرداری از هیدروژلها به سمت طراحی در سطح مولکولی پیش رود. برای مثال در حدود 5 سال اخیر یک شانس بارز در درمان بیماریها توسط هیدروژلهای پیشرفته جدید به وجود آمده است که همگی مرهون تلاش مهندسان در زمینه طراحیهای مولکولی بر روی موادی مانند هیدروژلهاست. با پیشرفت علم مواد و گسترش دانش بیومتریال ،هر روز دسته ای جدید ازمواد در زمینه پزشکی وارد میشوند که به دنبال آن بخشی از مشکلات را مرتفع میسازند .
هیدروژل ها ازآن دسته موادی هستند که با پیشرفت روز افزون خود کاربرد ویژه ای در زمینه بیومتریال ها یافته اند . بر طبق پیش بینی ها و همچنین تلاشهایی که در جهت اصلاح هرچه بهتر این مواد صورت میگیرد در آینده نیز بازار وسیعی از محصولات پزشکی را به خود اختصاص خواهند داد.
تقدیر و تشکر
با سپاس فراوان ازسرکار خانم دکتر اورنگ و جناب آقای مهندس بنکدار- دانشجوی دکترای بیومتریال -که از راهنمایی ها وکمک بی دریغ ایشان در تهیه این مقاله بهره مند شدم.
فهرست منابع
<!--[if !supportLists]-->v <!--[endif]-->Physicochemical foundation and structural design of hydrogels in medicine and biology Annual. Review. Biomedical. Engineering. 2000. 02:9–29
<!--[if !supportLists]-->v <!--[endif]-->Hydrogels and their medical applications/ Nuclear Instruments and Methods in Physics Research B 151 (1999) 56-64
<!--[if !supportLists]-->v <!--[endif]-->Hydrogel dressing in the management of a variety of wound type :A review / journal of orthopedic nursing (2005) 9 suppl.1 s1-s11
<!--[if !supportLists]-->v <!--[endif]-->Biodegradable hydrogel for drug delivery / kinam park ,waleeds .w.shalby, naesun park/ chapter 1,2
<!--[if !supportLists]-->v <!--[endif]-->Biomaterials science :an introduction to material in medicine /chapter 2 /2.4 :hydrogels
<!--[endif]-->
<!--[if !supportFootnotes]-->[1]<!--[endif]--> Entanglement
<!--[if !supportFootnotes]-->[2]<!--[endif]--> Interface tension
<!--[if !supportFootnotes]-->[3]<!--[endif]--> bio medicine
<!--[if !supportFootnotes]-->[4]<!--[endif]--> Tissue engineering
<!--[if !supportFootnotes]-->[5]<!--[endif]--> In situ forming
<!--[if !supportFootnotes]-->[6]<!--[endif]--> Pendent group
<!--[if !supportFootnotes]-->[7]<!--[endif]--> conventional
<!--[if !supportFootnotes]-->[8]<!--[endif]--> stimuli-responsive
<!--[if !supportFootnotes]-->[9]<!--[endif]--> environmentally responsive system
<!--[if !supportFootnotes]-->[10]<!--[endif]-->super porous hydrogel
<!--[if !supportFootnotes]-->[11]<!--[endif]--> Gastric retention device
رعنا ایمانی، دانشجوی کارشناسی مهندسی پزشکی –بیومتریال
© کپی رایت توسط مهندسی پزشکی - BioMedical Engineering - Bioelectric Society - انجمن بیوالکتریک ایران - پایگاه اطلاع رسانی مهندسی پزشکی کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است.