سفارش تبلیغ
صبا ویژن

* کودک پنج ساله با دیدن صحنه های مبارزه مختار به وجد می آید. شمشیر پلاستیکی اش را بر می دارد، شنلش را به دوش می اندازد و به سمت من می آید. با زبان کودکانه می خواهد که با او مبارزه کنم. گمان می کنم که مختار شده و مبارز می طلبد. اما او می گوید: تو مختار باش و  ... من زورو! تعجب کردم. گفتم مختار که قوی تر است ، همه دشمنان را می کشد. چرا زورو می شوی؟ پاسخ می شنوم : نه. زورو قوی تر است. با سرعت حرکت می کند. آدم بدها را می کشد و... هزار دلیل بچگانه دیگر. او در مقابل تمام دلیل و منطق های من می گوید: اگر نمی خواهی مختار شوی، "بت من" باش!

* واقعا در مغز کودکمان چه گنجانده ایم؟ چه گفتیم و چه آموختیم که امروز او شده "زورو" و می خواهد با مختارِ اعتقادات ما دربیافتد؟

سری به کتاب های فرزند خردسالمان که بزنیم چه می یابیم؟ شعرها و داستان های کودکانه همراه با کتاب های رنگ آمیزی. تا اینجایش خوب است،فرهنگ کتاب و کتابخوانی را گسترش داده ایم. اما نام و موضوع کتابها نیز قابل توجه است. در لابلای کتب کودکمان کمیابند حکایت های خواندنی از زندگی ائمه (علیه السلام). اگر هم باشند مورد بی مهری قرار گرفته اند زیرا نه نثرشان کودکانه است و نه نقش هایشان جذاب! گاهی الفاظی در آن می یابی که تا بیایی برای کودک توضیحش بدهی، رشته داستان از ذهنش در می رود. کتاب های ترجمه شده هم در بین این کتب کم نیستند. کتابهایی که حتی ناشر زحمت تصویرگری مجدد به سبک ایرانی(!!!) را نیز به خود نداده است. اگر داستان های کودکانه را منتقل کننده ی فرهنگ و افکار قومی و ملی  هر ملت بدانیم، پس چه بی فرهنگ هایی بار می آیند کودکان ما که با قصه های شب "کارلوس باسکت" به خواب می روند.

از کتاب که بگذریم ؛ می رسیم به راهی آسانتر و بی دردسر تر برای سرگرم کردن کودک خردسالی که در پی نقشی بهتر از پدر خسته و عصبی و مادر بی حوصله است. فیلم کارتونی! کارگردان های ما ظاهراً در برابر جادوی "هری پاتر" و شیطنت های "تام و جری" خود را باخته اند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم در مسیر پیدا کردن "رد پای آبی" ، جاده منتهی به "خونه مادربزرگه" را گم کرده است. لاجرم جعبه CDهای کودکمان می شود جولانگاه مرد عنکبوتی و گوژپشت نتردام و  سیندرلا و ... . فیلم هایی هالیوودی ، که در کشورمان تیراژی 40برابر و قیمتی 2.5 برابر  کتاب های داستانی ایرانی دارد.

و امروز فرزند ما اعتقاد و آرمان هایی در حد همان "زورو"ی می گسار و "زیبای خفته"ی عاشق دارد!

* تا کی داد بزنیم که کارتون خارجی و به طور اخص هالیوودی به خورد کودکان ندهید؟ داستان های بی سر و ته که ارزش وقت تلف کردن هم ندارند برای کودکان ننویسید؟ فیلم های عاشقانه_مزخرفانه را کنار گذاشته و به بهانه فرزندان تشنه هنر این جامعه یادی از کودک درونتان کنید؟ صدا و سیما هم لطف کند این کلاه گشاد قرمز را از سر بچه های ما در بیاورد! لطفاً کمی عجله کنید فردا دیر است ، ذهن کودکان بازیافت نمی شود!






تاریخ : یکشنبه 90/11/16 | 7:29 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.