سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 از سقوط U2 تا فرود اجباری پهپادRQ170
از سقوط U2 تا فرود اجباری پهپادRQ170
روز اول می سال 1960میلادی، یک فروند هواپیمای u2آمریکا به خلبانی «گری پاورز» از پیشاور پاکستان به پرواز در آمد.این هواپیما توانایی اوج گیری بالایی داشت و به سامانه های جاسوسی مجهز بود. هدف مأموریت «پاورز»، عبور از روی خاک شوروی و عکسبرداری از نقاطی بود که احتمال آزمایش های موشکی می رفت و قرار بود پس از پایان کار در فرودگاه یک کشور اروپایی بنشیند. در حالی که وی با اطمینان از ناتوانی شوروی ها در شناسایی و حمله به هواپیمایش، مشغول عملیات جاسوسی بود و زمانی که بر فراز اورال در ارتفاع حدود20 کیلو متری از سطح زمین پرواز می کرد، توسط یک فروند موشک سام-2ضد هوایی های ارتش شوروی در نزدیکی شهر سوردلفسک سرنگون گردید. «گاری پاورز» خلبان 30ساله هواپیمای u2ساقط شده، با چتر نجات بیرون پرید اما بلافاصله پس از فرود آمدن توسط مأموران شوروی دستگیر شد.
7روز بعد، در حالی که آمریکایی ها با تصور کشته شدن «فرانسیس گاری پاورز» کشته شده ادعا کردند این یک پرواز عادی بوده، روس ها حقیقت ماجرا را افشا کردند. سقوط این هواپیما یکی از وقایع مهیج دوران جنگ سرد محسوب می شود که ضربه ای حیثیتی به آمریکا زد.
حالا نزدیک به 51 یک سال پس از آن ماجرا، بار دیگر یک هواپیمای جاسوسی فوق پیشرفته آمریکایی، این بار توسط کارشناسان هوشیار ایرانی، ساقط نشده، بلکه با هدایت، فرود آمده و آبروریزی بزرگی را برای آمریکا به وجود آورده است. کارشناسان نظامی ایران اعلام کرده اند پس از ورود این هواپیما به فضای شرق کشور، این پرنده در کمین گاه الکترونیکی نیروهای مسلح قرار گرفت و با حداقل خسارت در کشورمان به زمین نشانده شد. جهت آگاهی بیشتر خوانندگان "ماهنامه نوآور" لازم دیدیم در ادامه ابتدا با مشخصات و شکل گیری انواع هواپیماهای بدون سرنشین آشنا شده و سپس مشخصات 170-RQرا به صورت جامع مورد بررسی قرار دهیم.
«پهپاد»، مخفف عبارت «پرنده هدایت پذیر از دور»،نامی است که به وسایل پرنده بدون سرنشین اطلاق می شود. از آنجا که هزینه طراحی و ساخت این هواپیماها برای انجام یک ماموریت مشخص در مقایسه با هواپیماهای سرنشین دار کمتر است و همچنین خطرات جانی ندارد، گرایش های زیادی در صنایع هوایی نظامی و غیر نظامی به سمت این رده از وسایل پرنده دیده می شود. تجربه جنگ های اخیر ایالات متحده در افغانستان و عراق و استفاده گسترده نیروهای آمریکایی از هواپیماهای بدون سرنشین، قابلیت های برتر این هواپیماها را در جنگ به وضوح مشخص کرد. فناوری طراحی و ساخت هواپیماهای بدون سرنشین تا جایی پیش رفته که امروزه صحبت از طراحی و ساخت هواپیمای بدون سرنشین با قیمتی در حدود 1000دلار می شود. حذف خلبان از درون هواپیما و نشاندن یک سامانه هوشمند الکترونیکی به جای آن، اگر چه کار ساده ای نیست اما مزایای قابل توجهی را برای این رده از وسایل پرنده ایجاد نموده و دست طراحان هواپیما را در ارائه طرح های نوین و متنوع بسیار باز گذاشته است. تنوع گسترده ای در پهپادها از نظر ابعاد و اندازه، وزن، شکل ظاهری و ویژگی های عملیاتی به چشم می خورد که در مقالات مختلف "ماهنامه نوآور" آنها را مورد بررسی قرار داده ایم مع الوصف در ادامه برخی از آنها معرفی شده اند.
کوچک ترین گروه از پهپادها، گروهی موسوم به حشرات مکانیکی(Insect Flying)هستند. پرنده های این گروه، وزنی کمتر از 4گرم داشته و ابعادشان در حد میلی متر (و حداکثر چندسانتی متر) است. پرواز این پرنده ها مانند حشرات از طریق بال زدن مداوم با فرکانس نسبتاً بالا صورت می گیرد و قادرند مانند حشرات روی سطوح مختلف بنشینند و به پرواز در آیند. انرژی مورد نیاز حشرات مکانیکی از باتری های کوچک درونی تامین می شود که معمولا انرژی مورد نیاز برای پرواز چند دقیقه ای این پرنده ها را تامین می نماید. این وسایل که مجهز به دوربین های دیجیتال هستند، و عمدتاً برای کارهای جاسوسی در مراکز خاص به کار می روند و تصاویر و صداهای ضبط شده را به مرکز فرماندهی خود ارسال می نمایند. گروه دیگر از پهپادها موسوم به پرنده های بالزن(Omithopter)موجوداتی شبیه به پرنده ها هستند که از طریق بال زدن با فرکانس نسبتاً پایین به پرواز در می آیند. این پرنده ها نیز مانند حشرات مکانیکی با باتری کار می کنند و قادرند از چند دقیقه تا ده دقیقه در آسمان پرواز کنند. وزن این پرنده ها حدود 100گرم بوده و می توانند با وزن کمتر از 30 گرم را حمل کنند. البته پرنده های بالزنی که تاکنون ساخته شده، در شروع پرواز باید توسط دست انسان به طرف بالا و جلو پرتاب شوند و پس از آن با نیروی بال های خود به حرکت در آیند.
سومین گروه از پهپادها از نظر وزنی گروهی موسوم به ریز پهپادها (Micro aerial vehicles)هستند. پرنده های این گروه وزنی در حدود چند صد گرم دارند و ابعادشان حدود 30سانتی متر تا یک متر است. در این گروه از پرنده ها عموماً از موتورهای الکتریکی استفاده می شود، اما در برخی نمونه ها از موتورهای پیستونی بنزینی هم استفاده شده است. سرعت پرواز این پرنده ها حدود 20تا 60کیلومتر در ساعت است و ارتفاع پروازشان به چند صد متر می رسد. از آنجا که کنترل این پرنده ها عموماً توسط خلبان صورت می گیرد، برد پرواز آنها محدود به دامنه دید خلبان و در حد چند کیلومتر است. ریز پهپاد بیشتر برای کاربردهای تفریحی به کار گرفته می شوند؛ اگر چه پتانسیل خوبی، برای کاربردهایی نظیر عکسبرداری هوایی و شناسایی دارند.
در تقسیم بندی پهپادها از نظر طیف وزنی، پس از ریز پهپادها به گروهی از پرنده های بدون سرنشین می رسیم که از نظر تعداد پر جمعیت ترین و از نظر تنوع، متنوع ترین گروه پهپادهاست. وزن پهپادهای این گروه از حدود چند کیلوگرم شروع شده و تا پیش از 10تن ادامه می یابد. معمولا وقتی صحبت از پهپاد می شود، فقط همین گروه از پهپادها مورد نظر است و گروه های قبلی (حشرات مکانیکی، بالزن و ریز پهپادها)معمولا به نام های اختصاصی خودشان و جدا از این گروه شناخته می شوند. ابعاد پرنده های این گروه مانند وزن آنها بسیار متنوع است؛ به طوری که از حدود یک متر شروع شده و تا پرنده هایی با دهانه بال حدود یکصد متر ادامه می یابد! ارتفاع پروازی این پرنده ها بسته به نوع ماموریت متفاوت بوده و از حدود چند صد متر تا بیش از یکصد هزار پا(بیش از سی کیلومتر!) تغییر می کند. به احتمال زیاد اولین ماموریتی که برای پهپادها در نظر گرفته شده، استفاده از این پرنده ها به عنوان هدف هوایی برای آموزش نیروهای پدافندی بوده است. چرا که هم اکنون در حدود نصف پهپادهای موجود در دنیا برای این منظور ساخته می شوند. در این ماموریت پهپاد باید با سرعتی در حدود سرعت هواپیماهای جنگنده (در حدود 0/5تا1/5ماخ) و در ارتفاع مشابه (از چند صد متری تا حدود 20هزار پا) پرواز نماید تا بتواند حملات هوایی دشمن را برای نیروهای پدافندی شبیه سازی کند.نیروهای پدافند نیز با هدف قرار دادن پهپاد آموزشی های عملی برای مقابله با حملات احتمالی را می بینند.
پس از ماموریت هدف، ماموریت شناسایی از طریق پرواز بر فراز مناطق مورد نظر و عکسبرداری یا فیلمبرداری هوایی یکی از مهم ترین ماموریت های پهپادهاست.پهپادهای شناسایی در ماموریت های نظامی، کارشناسایی نیروهای دشمن و مناطق حساس را به عهده دارند. غیر از ماموریت های فوق، پهپادها برای مقاصد دیگری از جمله جنگ الکترونیک هوایی و رله مخابراتی نیز به کار گرفته می شوند. در سال های اخیر و با پیشرفت های ایجاد شده در صنعت هوافضا، چشمان تیزبین پهپادها به دستان قوی نیز مجهز شده اند به طوری که برخی از پهپادها با حمل سلاح می توانند پس از شناسایی اهداف، بمب و موشک های خود را به سوی آنها روانه کنند. استفاده از پرنده های بدون سرنشین برای انواع ماموریت های غیر نظامی و نظامی در مقایسه با پرنده های سرنشین دار مزایای ویژه خود را به همراه دارد. اولین مزیت استفاده از پهپاد، کاهش خطر جانی برای خلبان، خصوصا در ماموریت نظامی است. همچنین به دلیل نبود سرنشین داخل وسیله پرنده و حذف بسیاری از سیستم های مرتبط با خلبان و همچنین ضریب ایمنی پایین تر در طراحی و ساخت، قیمت تمام شده پهپادها در مقایسه با هواپیماهای سر نشین دار با ماموریت مشابه کمتر خواهد بود. از دیگر مزایای پهپادها می توان به قابلیت پنهانکاری بیشتر به دلیل ابعاد کوچک تر، امکان استفاده از طرح ها غیر متعارف در ظاهر به دلیل نبود سرنشین، قابلیت استفاده در شرایط دشوار و خطرناک مانند مناطق آلوده به گازهای شیمیایی خطرناک، توانایی حمل بار بیشتر به نسبت سوخت مصرفی و پوشش دادن نقاط کور ماهواره ای برای فعالیت های جاسوسی یا مخابراتی اشاره کرد. البته در کنار این مزایا، استفاده از پهپادها همراه با محدودیت های خاص خود است که از جمله آنها می توان به اعتمادپذیری کمتر به علت عدم وجود کنترل مستقیم توسط خلبان و نیاز به تجهیزات و سیستم های پیچیده کنترلی اشاره کرد.
ایالات متحده از اواسط دهه1960پرنده های بدون سرنشین را برای ماموریت های جاسوسی و شناسایی بکار گرفت. در سال های نخستین دهه 1960نیز هواپیمای بدون سرنشین به منظور نظارت بر توسعه فعالیت های موشکی در اتحاد جماهیر شوروی و کوبا توسط ایالات متحده به کار گرفته شدند. در ویتنام نیز به دلیل رشد تلفات نیروی انسانی و هواپیمای ایالات متحده،استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین افزایش یافت. شوروی سابق نیز از دهه 1920به کار روی پرونده های بدون سرنشین همت گماشت.
با آغاز جنگ جهانی دوم شوروی شماری از وسیله های بدون سرنشین کنترل پذیر از دور هوایی و زمینی (تانک) و دریایی (قایق) را طراحی کرد که برخی از آنها در سال های 1941 تا 1943 به کار گرفته شدند، اما کارآمد نبودند. شوروی در دهه 1950 بار دیگر کار روی پرنده های بدون سرنشین را از سر گرفت. این پرنده ها موتور جت داشتند و در اصل برای ماموریت های تهاجمی و شناسایی طراحی شده بودند.
هواپیماهای بدون سرنشین به طور گسترده ای در دفاتر طراحی شرکت های «میگویان» و «توپولف» تکامل یافتند. در دهه 1970 و 1980 اتحاد جماهیر شوروی به طور همزمان در 20 ثانیه در زمینه پرنده های بدون سرنشین درگیر شدکه پرنده های دو برد «رویال» و ابر صوت «ورن» از جمله آنها بودند و البته تنها شمار اندکی از آنها به سرانجام رسیدند. به دنبال کامیابی پرنده های بدون سرنشین در سرزمین «اسکات» و «ماستیف»، روند تکمیل پرنده های بدون سرنشین در شوروی جان تازه ای گرفت و پرنده های کنترل از راه دور نسل نوین با نام «پچلا(زنبور)»، «دیاتل(دارکوب)» و «کورشان (زغن سیاه)» در این کشور آغاز شد.
شاید وسیع ترین کاربرد هواپیماهای بدون سرنشین در جهان برای ماموریت های مختلف عملیاتی توسط رژیم صهیونیستی انجام شده باشد. تعقیب مبارزان لبنانی و فلسطینی، هدف یابی و هدایت بمب های لیزری، جنگ الکترونیک و انجام شنود و سایر کاربردهای نظامی در داخل و خارج منطقه با استفاده از چندین نوع هواپیمای بدون سرنشین ساخته شده توسط این رژیم، از مواردی است که تاکنون گزارش شده است. در کشور ما نیز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 3 نوع هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی به نام های MQM-107یا VSTT،Chukar با موتور جت و KD2R5 با موتور پیستونی برای تمرین پدافند هوایی در اختیار نیروی هوایی و نیروی دریایی ارتش قرار گرفت که مورد استفاده قرار می گرفت، ولی با گذشت زمان و پیشرفت سامانه های الکترونیکی، کاربرد این نمونه ها عملیاتی نبود. در سال 1363 در بحبوحه دفاع مقدس و بنابر ضرورت و نیاز به اطلاعات شناسایی و از طرفی کمبود تجهیزات گران قیمت هواپیماهای شناسایی F4-D، انگیزه به کارگیری پرنده های شناسایی ایجاد شد و گروهی از نیروهای علمیاتی و دانشگاهی با همکاری هم شروع به ساخت و به کارگیری پرنده های کوچک و ارزان قیمت نمودند که با استفاده از ساده ترین مواد و شیوه ساخت انجام می شد.
پرنده «تلاش» نمونه ای بود که بیشترین تعداد از آن ساخته شد و با نصب دوربین عکاسی روی آن عملیات متعدد شناسایی در زمان جنگ و دفاع مقدس توسط این وسیله انجام شد و نقش مهم و برجسته ای در موفقیت های عملیاتی ایفا کرد.
با آشکار شدن نقش مهم و برجسته پرنده های بدون سرنشین در انواع عملیات و کاربردها، کار روی توسعه و ساخت انواع پرنده های بدون سرنشین ادامه یافت و کاربردهای مختلفی برای این وسایل پرنده ساخته شده در داخل کشور محقق گردید. «مهاجر» نوع پیشرفته پرنده بدون سرنشین شناسایی است که در ادامه کار طراحی و ساخت توسط محققان و متخصصان داخلی ساخته و به کار گرفته شد.
در حال حاضر صنایع هوایی قدس که در زمان جنگ با نام طرح قدس و برای توسعه و ساخت انواع پرنده های بدون سرنشین شکل گرفت کار خود را براساس سفارش و نیاز نیروهای مسلح در امر طراحی، ساخت و تولید انواع پرنده های بدون سرنشین ادامه می دهد. علاوه بر صنایع هوایی قدس چند گروه دیگر از مراکز دولتی و خصوصی مانند صنایع هواپیماسازی (هسا) در طراحی و ساخت انواع پرنده های مدل و سامانه های مربوط به آن مشغول می باشند که خود عامل مهمی در توسعه و شکوفایی صنعت پرنده های بدون سرنشین و فناوری های مربوط به آن در داخل کشور هستند.

شکار دیده بان آمریکایی توسط کارشناسان ایرانی

پهپاد RQ-170 موسوم به دیده بان، هواپیمای خودکار، بدون سرنشین و پنهان کاری است که توسط شرکت هوا فضای لاکهید مارتین آمریکا طراحی و ساخته شده است. مشخصات این پرنده برای ارتش آمریکا بسیار سری بوده و از این رو جلوی انتشار هر گونه اطلاعات مربوط به این هواپیما تا ماه گذشته گرفته شده بود و اطلاعاتی هم که پیش از این در برخی منابع در رابطه با این هواپیما منتشر گردیده بر اساس تخمین کارشناسان بوده و سند رسمی نداشته است، البته پس از اتفاق اخیر و شکار یک فروند پهپاد توسط نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران، اطلاعات تازه ای پهپاد به دست آمد که به سرعت در منابع اطلاعاتی منتشر شد.
این پهپاد برای اولین بار در سال 2007 به عنوان هواپیمای بدون سرنشین شناسایی جهت کمک به عملیات نظامی نیروی هوایی آمریکا در افغانستان به کار گرفته شد. اطلاعات مربوط به این پرنده در ارتش آمریکا بسیار محرمانه طبقه بندی شده است، به طوری که حتی ابعاد و اندازه آن نیز در هیچ مرجعی منتشر نشده و کارشناسان تنها از روی عکس، اندازه دهانه بال آن را در حدود 20 تا 27 متر تخمین زده اند. در چهار دسامبر 2009 یک فروند از این پهپاد در بیابان های اطراف قندهار در حال پرواز بود که برای یک لحظه در قاب دوربین یک عکاس قرار می گیرد و به این ترتیب عکس این پرنده در حال انجام مأموریت در هوا قاپ شده شد و منتشر گردید. از آن پس به این پرنده لقب جانور قندهار داده شد.
پنهان ماندن از دید رادار همواره یکی از مسائل مهم در طراحی هواپیماهای نظامی به شمار می آمده است. در اصطلاح فنی برای بیان توانایی یک هواپیما در مخفی ماندن از دید رادارها، از عبارت سطح مقطع راداری (Radar Cross Section) استفاده می شود.
سطح مقطع راداری، سطح مؤثری از یک وسیله پرنده است که امواج ارسالی از سوی رادار نیروهای مقابل را به سمت آن بازتاب می کند و بر این اساس لکه ای در صفحه نمایش رادار ایجاد می نماید.
هر قدر سطح مقطع راداری یک پرنده کمتر باشد، لکه ایجاد شده در صفحه رادار کوچک تر شده و شناسایی آن برای نیروهای مقابل دشوارتر می گردد. به هواپیماهایی که سطح مقطع راداری شان تا جایی کم باشد که عملاً امکان شناسایی شدن توسط نیروهای مقابل را نداشته باشند، هواپیماهای پنهانکار (Stealth)می گویند.
میزان سطح مقطع راداری یک پرنده به طور عمده متأثر از دو عامل شکل پیکره بندی و نوع مواد بدنه است. با توجه به به این که امواج رادار معمولا از اطراف به هواپیما می رسند (و نه از بالا یا زیر پرنده)، هر قدر سطوح عمودی روی پرنده کمتر باشد، سطح مقطع راداری هم کاهش می یابد. نوع مواد به کار رفته در بدنه هم در بازتاب امواج راداری تأثیر به سزایی دارند. چنان که استفاده از مواد غیرفلزی، مانند مواد کامپوزیتی یا مواد جاذب امواج منجر به کاهش چشمگیر بازتاب امواج راداری خواهد شد.
البته باید این نکته را هم اضافه کرد که سطح مقطع راداری یک پرنده با توجه به زاویه قرارگیری پرنده نسبت به رادار نیز تغییر خواهد کرد. چنان که حتی هواپیماهای پنهانکار هم در صورتی که دقیقا از روی یک رادار عبور کنند به راحتی شناخته خواهند شد. از شکل ظاهری پهپاد RQ-170 چنین بر می آید که پنهان ماندن از دید رادار هدف اصلی طراحان آن بوده است؛ به عنوان مثال بال و بدنه این پرنده چنان در هم ادغام شده اند که مرز مشخصی بین بال و بدنه دیده نمی شود.
این امر برای از بین بردن شکستگی سطوح و لبه های تیز و در نتیجه کاهش انعکاس امواج رادار صورت گرفته است. از طرفی مجموعه دم های افقی و عمودی که به نوبه خود سهم بالایی در ایجاد سطح مقطع راداری دارند در این پرنده به طور کلی حذف شده است. به این ترتیب ارتفاع این پرنده به رغم جثه بزرگی که دارد بسیار کم شده به طوری که تشخیص آن در فواصل بیش از چند متر از رو به رو حتی با چشم نیز دشوار است. ورودی هوای موتورهای جت نیز یکی از عوامل افزایش سطح مقطع راداری هواپیماست که در این پرنده با ظرافت خاصی به بالای بدنه منتقل شده تا حتی الامکان از برخورد امواج رادار به آن جلوگیری شود.
پهپاد RQ-170 دارای یک موتور جت است که البته نوع آن هنوز معلوم نیست. اما کارشناسان با توجه به سایر ویژگی های این پرنده احتمال استفاده از موتور T.F.34 شرکت جنرال الکتریک را مطرح می کنند.
وزن برخاست این پرنده نیز حدود چهار تن تخمین زده می شود. این پهپاد مجهز به حسگرهای الکترواپتیکال و مادون سرخ برای تصویربرداری در روز و شب است. همچنین در زیر بدنه این پرنده یک سامانه رادار نصب شده است.
زایده های روی بال ها نیز محفظه قرارگیری سامانه دریافت و ارسال داده به ماهواره است. براساس اطلاعات منتشر شده توسط نیروهای نظامی ایران، دهانه بال این پرنده حدود 26 متر، ارتفاع آن (بدون چرخ) در حدود 1/84 متر و طول آن در حدود 4/5 متر است. پهپاد دیده بان، از ابتدا برای انجام عملیات نظامی در افغانستان به کار گرفته شد. البته از آنجا که نیروهای طالبان و نظامیان افغان فاقد رادار بودند، استفاده از یک پهپاد رادار گریز جای تعجب داشت و بر این اساس از همان ابتدا این احتمال مطرح شد که هدف آمریکا از استقرار این پهپاد در افغانستان، انجام عملیات جاسوسی در خاک پاکستان، ایران و حتی کره شمالی است.در آذر 1388 یکی از روزنامه های کره جنوبی پرواز RQ-170 برفراز خاک این کشور را گزارش کرد.
همچنین ادعا می شود که در جریان حمله به مقر بن لادن در پاکستان که منجر به کشته شدن وی شد، این پهپاد نقش اصلی را در شناسایی محل اختفا و نیز هدایت موشک های اصابت شده به این محل داشته و تصاویر انجام این ماموریت که به طور زنده برای کاخ سفید ارسال می شده ، توسط این پهپاد گرفته شده است.
به دنبال اعلام خبر فرود آوردن پهپاد مذکور، وزارتخانه های دفاع و امور خارجه آمریکا و همین طور سازمان سیا از پاسخ به این خبر خودداری کردند و گفتند که درباره این موضوع اظهارنظر نمی کنند. حتی برخی از کارشناسان نظامی در وزارت دفاع آمریکا این ادعای ایران را بی اساس و غیر ممکن توصیف کردند.
همانطور که اشاره شد RQ-170 سنتینل نوعی هواپیمای بدون سرنشین شناسایی فوق پیشرفته است که خبر ساخت آن تنها در سال 2009 در رسانه های مربوط به امور نظامی درج شد و تقریبا یک سال طول کشید تا نیروی هوایی آمریکا، وجود این نوع هواپیما را تأیید کند.
پهپاد تجسسی RQ-170 سنتینل موسوم به "دیده بان" و با نام مستعار "جانور قندهار"،به پرتو نگاری حرارتی و انواع دوربین های پیشرفته بسیار دقیق به فناوری گرفتن تصاویر سه بعدی مجهز است. از هواپیماها می توانند در ارتفاع 50هزار پایی پرواز کنند که از تیررس آتش بارهای ضدهوایی خارج باشد. دارای سیستم های پیشرفته جمع آوری اطلاعات در ابعاد الکترونیکی،تصویری و مخابراتی و سامانه های راداری مختلف است. هدایت هواپیما، توسط ماهواره و همچنین ایستگاه های زمینی در افغانستان و آمریکا صورت می پذیرد. این هواپیما از جهت نوع ساخت و پوشش، رادار گریز طراحی شده و از حیث فناوری آخرین نمونه هواپیماهای پیشرفته بوده که ایالات متحده مورد استفاده قرار می دهد.
گرچه مقالات آمریکایی می کوشند اهمیت موفقیت کارشناسان ایرانی در فرود اجباری هواپیما را بزرگ جلوه ندهند اما «رابرت بر» افسر سابق آژانس مرکزی اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در مصاحبه با شبکه بی بی سی گفت: فکر می کنم این یک ضربه امنیتی عظیم است. البته دولت آمریکا هیچ چیز را تأیید نخواهد کرد اما امروزه جاسوسی، توسط هواپیماهای بدون سرنشین، مجهز به دوربین های از راه دور و با شنود مکالمات انجام می شود.
همانطور که گفته شد آمریکا سعی می کند با سکوت، اهمیت این موفقیت را پنهان کند، اما کارشناسان و متخصصان نظامی به خوبی واقفند که این هواپیما چه اطلاعات تکنولوژیکی ذی قیمتی با خود دارد.
منبع: ماهنامه نوآور-شماره 89.





تاریخ : سه شنبه 91/5/31 | 11:59 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.