سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تصحیح و توضیحات از آقایان سپهدار شفیعی، آقا فرج سعیدی، برای خدابشیری، حاج سلب علی ابراهیمی  بهرام ‏اسفندیاری، علی رحم رحیمی، علی ویس اسفندیاری و آقاویس ملتفت .

 

   قاسم پرویزی

بعد از شهر «مشهد بیلو» تقریبا وصل به آن، روستای مهم وبزرگ «مهجن آباد» قراردارد. که یک روستای قدیمی است، اولین مالک شناخته شده ی آن حاج نصراللّه خان ایلخانی بود که علاوه بر «مهجن آباد» دارای مالکیت‏های زیادی در تنگ شول، دلخان و قلعه ی «چغا» بود. بعد ازخودش، ورثه تمامی این املاک رابه فروش رسانیدند .

  بالاخره«مهجن آباد» را هم به قیمت 000/10تومان فروختند به «قوام السلطنة» قوام مدتی چند سال «مهجن آباد» رانگه داشت، دو نفر کدخدا معین کرد، یکی به نام بهرام بک، دیگری به نام مشهدی قباد. قوام نیز «مهجن آباد» را فروخت به میرزا محمد رضا خلیلی، در واقع ملک را «صولةالدولة» خرید، ولی چون میانه ی قوام با «صولة الدولة» همیشه بد بود، قوام اگر می‏دانست که طرف اصلی‏اش «صولةالدولة» است، هرگز ملک را نمی فروخت، او خیال کرد که طرف معامله‏اش خود میرزا محمد رضا خلیلی است. «صولةالدولة» کل «مهجن آباد» را از میرزا محمد رضاخلیلی به مبلغ 12 هزار تومان خرید.

  سپس دو نفر کدخدا به نام‏های ملاّ منصور و ملاّ خان محمد تعیین نمود. پس از مدتی از آن‏ها هم خیانت دید، هم کم کاری، در نتیجه آن ها را برکنار نموده و ملاّکیامرث فیروز را به کدخدایی «مهجن آباد» گماشت. حاج غلام علی فیروز دراین مورد چنین می‏گوید: «پدرم هم کدخدای «مهجن آباد» بود، هم نماینده ی خان در کل بلوک، که اراضی «خواجه» و چم شیر و 5 قلعه ی «تُل سرخ» را نیز زیر نظر داشت.»

 در سالی که «صولةالدولة» را به تهران فراخواندند، دولت ملک «مهجن آباد» را مصادره کرده وازطریق اداره ی مالیات به فروش رسانید، اداره ی مالیات مدعی بود که «صولةالدولة» بدهکار ی مالیاتی دارد، اراضی اورابه عوض مطالبات مالیاتی می فروخت، حاج نوراللّه روغنی اردکانی کل ملک «مهجن آباد» را به مبلغ 22 هزار تومان خرید، در آن زمان قیمت یک من گندم به مبلغ یک قِران بود. حاج نوراللّه روغنی 5 سال مالکش بود.

 تااین که در سال 1320 خسرو خان دوباره از تهران برگشت و املاک شان را تصرف نمود، درآن موقع خسرو خان آمد در «کهکران» یورد انداخته و ازآن جا به هرطرف برای نمایندگان خود وکلانتران قشقایی نامه نوشته وتقاضای تفنگ، نفرات جنگی و پول نمود، خسرو خان با کمک میر غارتی دوباره پاسگاه را خلع سلاح نموده و املاک خود را پس گرفت. از جمله ملک «مهجن آباد» نیزاز دست حاج نوراللّه روغنی خارج شد. حاج نوراللّه روغنی، یقه‏ی دولت را گرفت که من ملک را از تو خریده‏ام، حالا ملک مرا بده، دولت هم مجبور شد ملک جنت آباد، واقع در نواحی داراب را به عوض «مهجن» آباد به اوداد .

 بنا به پنداشت آقای قاسم پرویزی «مهجن آباد» در ابتدا " محمد آباد " نام داشته و این بدان  خاطر بوده است که نخستین سنگ بنای این روستا توسط شخصی  به همین نام نهاده شده است. به مرور زمان در اثر کثرت استعمال «محمد آباد» مبدل به «مهجن آباد» گردید. «پرویزی» در تشریح نظر خود می‏گوید:

«در زمان سلسله ی قاجاریه محمد جان قشقایی با کمک شخص دیگری به نام ولی محمد از تبار کهکلوئیه و بویر احمد، آبادی‏های زیادی در این محل برپا کرد ند، از آن زمان به بعد نام محمد آباد به «مهجن آباد» = (محمد جان آباد) تغییر یافت.

اما حاج غلام علی فیروز با این نظر پرویز ی موافق نیست، او معتقد است که «مهجن آباد» از اول به همین اسم خوانده می‏شده و این اسم سابقه‏ی بس طولانی‏تر از دوران سلسله ی قاجاریه دارد. حاج غلام علی فیروز می افزاید که اسم «مهجن آباد» درسراسر ایران وجهان منحصر به فرد بوده ودیگر درهیچ جای دنیا محلی بااین نام وجود ندارد. آقای فیروز در تشریح نظر خود ادلّه ی قوی ترازاین ارایه نمی‏کند . 

اوج شکوفایی «مهجن آباد» در دوران مالکیت ایلخان قشقایی بود که یک قلعه ی بزرگ، دارای 4 برج باباروهای منظم در دو جهت چپ و راست در آن احداث شد، یک برج بسیار قطور ورفیع نیز در وسط قلعه برپا شده بود که نقش هماهنگی برج‏های اطراف را به عهده داشت. این قلعه ی با شکوه که به اسم «قلعه خان» یاد می‏شد، محل سکونت حاج نصر اللّه خان بود، آب قلعه به وسیله ی یک رشته قنات مخصوص ازچشمه ی حاجت تا پای قلعه می‏آمد، از آن جا به وسیله ی چرخ مخصوص آب کشی (موسوم به گاو چاه) که با نیروی گاو حرکت می‏کرد، تا تل قلعه کشیده می‏شد. بدین ترتیب قلعه ی «مهجن آباد» در عین حال که در یک نقطه ی مرتفع قرارداشت، پیوسته از نعمت آب جاری وگوارا برخوردار بود.

                                                  صولت الدوله و برادران 

قلعه ی خان دارای دیگر متعلقات از قبیل باغ بزرگ به مساحت 4 هکتار و آسیاب خیلی قوی نیز بود، دورادور قلعه به وسیله ی درختان بزرگ و تنومند گردو احاطه شده بود. چنان که تعدادی از آن درختان گردو تا چند سال قبل پا برجا بود، که به مرور برافتاد، به جایش خانه سازی شد. از آن جمله یک درخت بسیار بزرگ گردو موسوم به " گردوی قناتی " بود که سالیانه حدود 10 بار خر گردو می‏داد، از آن مهم‏تر گردوی معروف به " گردوی کربلایی نصراللّه فتحی " بود که حدود 100 سال جلوتر توسط کسی به نام جعفر به ازاء 30 من ذرّت خریداری شده بود. باغ خان در محل کنونی حسینیه واقع بود که اکنون علاوه بر حسینیه، دو باب مدرسه و یک زمین فوتبال به روی آن برپا شده است

                                 خدیجه بی بی - صولت الدوله با داشتن چنین زنی ، صولت الدوله بود .

از دیگر متعلقات قلعه ی خان آسیاب خیلی قوی بود؛ آن آسیاب از آن جهت که یک دانگش متعلق به ایتام بود، معروف به «آسیاب یتیمان» شده بود. 5 دانگ دیگر آن متعلق به مالک بود. آن آسیاب ازمحل درآمد همان یک دانگ خود قادر بود مخارج چند خانوار بی سرپرست را تأمین نماید .

 عظمت وشکوفایی «مهجن آباد» تا دوران «صولة الدولة» و فرزندان او ادامه یافت، آن ها به «مهجن آباد» اهتمام ویژه داده و به هنگام کوچ  به سوی سرحد - گرمسیر مدتی را در «مهجن آباد» اُتراق می‏کردند، از همین جا به اداره ی امور «کامفیروز» می پرداختند. دراین مورد " محمد ناصرخان قشقایی " در کتاب «مجموعه ی خاطرات» خود اشارات زیادی دارد، مکررا نوشته است که: «امروز " درمهجن آباد " ازساعت چند تا ساعت چند تماما به کارهای " ایل  " و " بلوک " رسیدگی نمودم، کی‏ها آمدند، چه گفتند...»

  در این مو قع سمت کدخدایی «مهجن آباد» به عهده ی ملاّکیامرث فیروز بود. در این خصوص حاج غلام علی فیروز چنین می‏گوید: «در یکی از مهمانی‏های ملاّ کیامرث از " محمد ناصرخان قشقایی "  تعداد 1000 نفر سوار همراه او بود ند، حدود یک هفته تدارکاتش طول کشید، درآن مهمانی تعداد 10 رأس کاوه سر بریدیم، چه مقدار برنج خیساندیم، چه مقدار روغن خوش، ادویه... مخارج اسب‏ها، قاطرها، الاغ‏ها...»

«در این موقع یکی از رعیت‏ها با استفاده از فرصت، خود را به " ناصرخان قشقایی " رسانیده و از ملاّ کیامرث شکایت کرده بود  " ناصرخان " درجواب به او گفته بود: «اگرتو توانستی در عمرت یک چنین مهمانی بدهی، من ملاّ کیامرث را بر کنار می‏کنم، ترا به جایش می‏نشانمچنان که قبلا اشاره شد از این پس نمی‏توان برای «مهجن آباد» حد وحدود ی معین نمود، زیرا تفکیک میان «مهجن آباد» و «مشهد بیلو» مشکل می‏شود، این 3 محل با سرعت تمام در حال امتزاج و یگانه شدن است. چنان که در آینده ی نزدیک جمعا یک شهر را تشکیل خواهند داد. در همین راستا است که محل «مهجن آباد» در مسیر حرکت شتاب آلود خود به سوی ملحق شدن به «مشهد بیلو» سیمای قدیمی خود را از دست داده و در امتداد جاده های اصلی و فرعی به صورت چکشی یا (T) رشد کرده است .

  طول «مهجن آباد» در دو مسیر جاده ی اصلی و فرعی به حدود 5 کیلومتر بر آورد شده است، این مسافت از منزل مرحوم عیدی محمد طاهری در مجاورت «مشهد بیلو»  تا منزل محمد شاکری بر سر پیچ «منگان» و از آن جا به سوی تل گربه کان واز ابتدای باغ پردیس تا منزل جان محمد کریمی در آخرین نقطه ی بافت قدیم را شامل می‏شو. بدین ترتیب «مهجن آباد» امروزی از نقشه ی منظم برخوردار نیست .

 امروزه محدوده ی ساخت و ساز ومساحت اراضی تحت بنای «مهجن آباد» به حدود 80هکتار تخمین زده شده است. در قالب این 80هکتار زمین 457 خانوار شامل 2012 نفر زندگی می‏کنند. این محل مالک  یک هزار هکتار از حاصل خیزترین اراضی غرب رودخانه ی «کُر» است که همه ساله مرغوب ترین نوع برنج ازنوع «چمپا» به عمل می‏آورند. آب مصرفی و کشاورزی این روستا تماما از رودخانه ی تنگ بستانک، بویژه ازچشمه ی حاجت تأمین می‏شود. به طوری که می‏گویند: «مهجن آباد» بیش ترین سهم آب بهشت گمشده را به خود اختصاص داده است. کشت گندم، جو، صیفی جات وباغات ازجمله محصولات آن است، دامداری نیز در «مهجن آباد» رواج قابل ملاحظه دارد، لکن در آمد اصلی مردم از طریق همان برنج کاری است .

 اماکن فرهنگی - مذهبی - بهداشتی

 مردم «مهجن آباد» از قدیم الایام اهل تقوی و طهارت بوده و از نخستین زما ن‏های تأسیس روستا دارای حمام عمومی بوده‏اند، در زمان حاج نصراللّه خان ایلخانی حمام بزرگ تری درست شد، که تا هنوز به کار خود ادامه می‏دهد. در سال 1332 (هش) نخستین مدرسه ی آموزشی به نام مدرسه ی «صابر» شروع به کار کرد. بعضی‏ها تاریخ تأسیس این مدرسه ر ابه ده سال قبل از آن تاریخ بر می‏گردانند ومی گو یند: مدرسه ی صابر درسال 1322( هش) شروع به کارنموده است. «مهجن آباد» اکنون دارای دو باب مدرسه‏ی راهنمایی تحت نام‏های شهید حسینی و پروین اعتصامی، و یک باب مدرسه ی ابتدایی به نام شهید رحیمی است، که هر سه مدرسه به نحو دو شیفتی اداره می‏شوند .

 این روستا دارای یک باب مسجد و یک باب حسینیه ی بسیار وسیع ونوسازاست که هر کدام به فاصله ی چند صد قدم نسبت به یک دیگر دربافت قدیم قراردارد. زمین مسجد با کمک اهالی محل خریداری شده و بانیان آن آقایان حاج محمد زمان و حاج سلب علی هستند. هم چنین حسینیه ی روستا که در محل باغ خان سابق بنا شده است، به توسط مرحوم حاج حسین خان شاکری بنیاد گردیده است .

 «مهجن آباد» دارای دو هیأت عزاداری است که یکی به نام حضرت علی اکبر (ع) متعلق به قسمت پایین روستا و وابسته به حسینیه می‏باشد، دیگری به نام قمر بنی هاشم (ع) که در ناحیه ی فوقانی روستا موقعیت دارد و سال‏ها است در محلی که قرار است مسجدی در آن جا احداث گردد، مشغول  عزاداری ایام عاشورا می‏شوند .

 این روستا دارای شرکت تعاونی مادر و فروشگاه مصرفی، بهداری مرکزی - داروخانه، مطب‏های شخصی در رشته‏های مختلف پزشک عمومی - دندان پزشکی و مرکز خانه ی بهداشت است. ازامکاناتی مانند آب لوله کشی، روشنایی برق، سیستم مخابرات، پست، پمپ بنزین، داروخانه ومغازه‏ها وتعمیرگاهای مدرن بهره ‏مند است .

                               نمای از مدرسه ی صابر - مهجن آباد

ورزش و هنر

 شاید بتوان گفت «مهجن آباد» همانند «ده ‏کهنه» یکی از قطب‏های ورزش «کامفیروز» است، در رشته‏های مختلف ورزشی ازقبیل بدن سازی، فوتبال‏و تکواندو حرف های برای گفتن دارد. مثلا دررشته ی تکواندو آقایان مراد رستگار، محمد ریاحی نژاد، جعفر فتحی، سردار مهمی، محمد حسین رستگار و مجتبی باقری دارا ی نام هستند .

 در رشته ی  فوتبال دارای 3 تیم به نام‏های شالیزار - جوانان و امید است که آقایان آیت ابراهیمی، علی رضا پرویزی، صفدر شفیعی، محمد جان رحیمی و سید جبار حسینی در آن حرف نخست را می‏زنند. هم چنین دو برادر به نام‏های سید فخرالدین حیات چهره و سید هاشم حیات چهره به ترتیب در باشگاهای جوانان پرسپولیس و امید سایپای تهران بازی می‏کنند، کسی به نام نادر فتحی در تیم امید برق «شیراز» مشغول است .

  در رشته ی بدن سازی آقایان شاه محمد رستگار، محمد جواد حیدری، سالار دانا، ولی اللّه رشیدی، هادی خدایاری، ناصر احمدی و اسماعیل احمدی دارای شهرت می‏باشند. به قراراطلاع، مقدمات افتتاح یک باشگاه ثابت بدن سازی دراین روستا فراهم شده است .

 روستای «مهجن آباد» در رشته‏های مختلف هنری نیز می‏تواند به وجود کسانی چون علی ویس ابراهیمی، محمد باقر احمدی، آیت ابراهیمی، مهراب پرویزی، احمد حسین سعیدی، زاد علی احمدی، قاسم پرویزی... افتخار نماید که هر یک در رشته‏های نقاشی، خطاطی، خوش نویسی، طراحی، منبت کاری و شعر و شاعری حرف‏های برای گفتن دارند. می‏توان گفت که در «مهجن آباد» از هر هفت رشته ی  هنر نمایندگانی وجود دارد. در حوزه ی آواز خوانی نادر فتحی را دارد که به گفته ی خودش دارای آثاری است که از طریق استر یودل آوای «شیراز» ضبط و منتشر شده است .

 هم چنین در حوزه‏های مختلف علم و تکنیک آقایان سید عبداللّه حسینی، سید اسماعیل حسینی وجعفر محمدی را دارد که از چهره‏های مطرح در سطح استان می‏باشند، همین طور دانشجوی موفق آقای قوام ملتفت که در سال جاری حایز مقام اول کشوری در رشته ی روان شناسی گردید.

 آقای علی ویس اسفندیاری، رئیس شورای اسلامی «مهجن آباد» تعدادی ازافرادموفق این روستارااین گونه معرفی نموده است: آقایان مجید فیروز وجلیل فیروزهریک به ترتیب معاون بخشداری ورئیس شورای بخش «کامفیروز» حدود 20 نفر معلم که درمقاطع مختلف آموزش وپرورش مشغول به خدمت هستند، حدود 20 نفر دانشجوی دختر وپسر مشغول به تحصیل، تعداد5 نفردرشرکت بریجستون، 6 نفر دراداره ی جنگلبانی ومنابع طبیعی، 2نفردرسپاه، 1نفردرجه دارارتش، 1نفردرآبخیزداری، 3نفردرشرکت نفت، 1نفردرشرکت تعاونی، 1نفر دربانک کشاورزی، 1نفردرآبفا، 1نفررئیس ثبت اسناد واملاک 5 نفر بابای مدرسه، 5نفرکارمند اداره ی آموزش وپرورش، 2نفرنگهبان بهشت گمشده، 2نفر کارمند دارو خانه و چند نفرکشاورز نمونه هر یک آقایان انوشیروان فیروز، سید یعقوب حسینی و حاج محمد محمدی .






تاریخ : یکشنبه 91/6/19 | 10:19 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.