ننه سرما از راه میرسد و گیاهانی در دل خاک برای بیرون آمدن لحظه شماری میکنند. چغندر، شلغم، هویجفرنگی، سیبزمینی و غیره جزو آن دسته از سبزیجات زیرخاکی هستند که به راستی به اندازهی تمام اجسام زیرخاکی از ارزش زیادی برخوردارند.
چغندر
چغندر از آن دسته سبزیجاتی است که سرشار از قند بوده و هر فنجان آن حاوی 50 کیلوکالری انرژی است.
چغندر دارای رنگدانهی گیاهی به نام «بتاسیانین» است که سلولهای بدن را از هجوم سلولهای سرطانزا حفظ میکند. این زیرخاکی پرطرفدار پتانسیل مقابله با تومورها را نیز در خود دارد.
میتوانید چغندر را پخته و میل کنید، حتی میتوانید به سالادتان نیز اضافه کنید به خاطر اینکه به همراه کاهو و مخلفات دیگر سالاد بسیار خوشمزه است.
هویج فرنگی
هویج فرنگی یک مادهی مغذی نشاسته دارِ کم کالری و همچنین سرشار از فیبر است.
هر نصف فنجان هویج فرنگی حاوی 60 کیلوکالری انرژی است.
این زیرخاکیِ ارزشمند همچنین منبع ویتامین C، اسیدفولیک و پتاسیممحسوب میشود.
به خاطر طعم کم شیرینی که دارد به راحتی قابل استفاده در انواع سوپها و خورشهاست. همچنین میتوانید برای ایجاد تنوع این هویج را جایگزین سیب زمینی یا دیگر سبزیجات نشاستهای بکنید.
سیب زمینی
در فصل سرما از سیب زمینی نهایت استفاده را بکنید. اگر توانستید همهی انواع آن از قبیل آبی، زرد و نارنجی را خریداری و مصرف کنید. این زیرخاکی نسبتاً ارزان قیمت بسیار مغذی و مفید است. اگر بتوانید سیب زمینی را با پوست میل کنید، گلوسید و فیبرهای بیشتری دریافت میکنید.
این ماده غذایی منبع خوب ویتامین C ویتامین B6، پتاسیم و مواد معدنی دیگر است.
بیشتر مردم تصور میکنند اگر سیب زمینی بخورند چاق میشوند. باید بگوییم سیب زمینی سرخ کرده یا سیب زمینی با کره باعث چاقی میشود. سیب زمینی آبپز یا کبابی شده حاوی 120 تا 150 کالری، اندکی پروتئین و مقدار کمی چربی است. سیب زمینیهایی که بخارپز یا در فر پخته میشوند، بیشتر مواد مغذی خود را حفظ میکنند.
شلغم
شلغم، کم کالری و بسیار مغذی است. شلغم منبع خوب ویتامین C و پتاسیم است.
این زیرخاکی سفید و ارغوانی همچنین سرشار از سولفور است که با برخی از سرطانها مقابله میکند.
میتوانید شلغم را آب پز کنید و یا این که در فر گذاشته و یا بخارپز کنید. شلغم را به سالاد، سوپ، آش و دیگر غذاهایی که به سبزیجات تهیه میشوند اضافه کنید.
کلم سنگ
این زیر خاکی مغذی کم کالری است. در واقع نصف فنجان کلم حاوی تقریباً 25 کیلوکالری انرژی است. کلم سنگ سرشار از ویتامین C، ویتامین A، اسید فولیک و فیبر است.
این زیرخاکی ارزشمند سیستم دفاعی بدن را تقویت میکند، از رگها و قلب شما حفاظت میکند و علائم آسم را کاهش میدهد. این کلم نیز مثل تمام کلمهای دیگر با سرطان مقابله میکند.
به افرادی که از سنگ کلیه رنج میبرند توصیه میشود از این گیاه مفید غافل نشوند. کلم سنگ تفت داده شده در آش بسیار خوشمزه است.
پیاز قرمز
پیاز قرمز برای سلامتی مفید است. پیاز حاوی «آدنوزین» است که ایجاد لخته در خون را به تأخیر میاندازد و از سکتهی قلبی پیشگیری میکند. همچنین به نظر میرسد که پیاز خام باعث کاهش کلسترول میشود.
مطالعات نشان میدهند که مصرف پیاز زیاد میتواند فشار خون بالا را نیز کاهش دهد.
میتوان پیاز را به انواع غذاها مثل انواع خورشها، املت، سوپ، آش و غیره اضافه کرد. از این گذشته میتوانید از پیاز در تهیهی انواع سالادها استفاده کنید. سالادهای سردی که با انواع کلمها، کرفس و غیره تهیه میشوند نیز با پیاز خوشمزه تر خواهند شد.
? چرا بعضی ها خوش عکس اند؟
فقط نورپردازی و زاویه دوربین نیست که روی خوش عکس بودن شما تاثیر دارد، شاید خودتان هم تجربه کرده باشید که بعضی اوقات وقتی بعضی از لباس های خاص را می پوشید در عکس ها خیلی زیباتر می افتید یا بعضی از رنگ ها روی چهره تان اثری ویژه دارند و وقتی آن رنگ را می پوشید همه اطرافیان زیباترشدن تان را یادآور می شوند و این جمله را زیاد می شنوید که : «امروز چه زیبا شده ای» اما بعضی از رنگ ها هم هستند که چهره را بی حال نشان می دهند و وقتی لباسی با آن رنگ را می پوشید انگار رنگ تان گرفته می شود به خصوص اگر رنگ آرایش تان نیز مناسب نباشد. به طور کلی رنگ و تن چهره در زیبایی ظاهر شما تاثیر بسیاری دارد و شما می توانید به راحتی با کمی تغییر در رنگ لباس یا رنگ آرایش تان زیبایی چهره تان را بیشتر کنید. اگر رنگ پوست تان یکنواخت نباشد به خوبی در عکس یا فیلم مشخص می شود و زیبایی چهره شما را کاملا خراب می کند.
? نور سفید صورت را سبز می کند
شاید تا به حال متوجه شده باشید که نور مهتابی و فلورسنت کمی رنگ پوست را سبز نشان می دهد، اگر رنگ پوست شما گرم باشد زیر نور سفید یعنی مهتابی و فلورسنت سبز به نظر خواهد رسید. به هیچ وجه برای پوشاندن لک ها و جوش های قرمز از مقدار زیادی آرایش استفاده نکنید. بسیاری از کرم پودرها و پوشاننده های پوست میزانی رنگ سبز دارند، چون رنگ سبز می تواند رنگ قرمز جوش ها و لک ها را به خوبی بپوشاند بنابراین اگر قرار است فیلم شما زیر نور سفید باشد، کرم پودرهای روی صورت می توانند کاملا یکنواختی رنگ پوست را از بین ببرند و صورت شما سبزتر هم به نظر برسد.
? رنگ پوست تان گرم است یا سرد؟
اول از همه باید تعیین کنید که رنگ پوست شما گرم است یا سرد؛ برای فهمیدن این موضوع باید به رگ های زیر پوستی روی ساعدتان نگاه کنید، اگر این رگ ها آبی باشند رنگ پوست شما سرد است و اگر این رگ ها سبز باشند رنگ پوست شما گرم است، شما باید براساس تن و رنگ پوست خود رنگ لباس تان را انتخاب کنید، رنگ های انتخابی شما می توانند در کامل کردن چهره شما نقش بسزایی داشته باشند. افرادی که رنگ پوست شان سرد است یعنی در رنگ پوست آنها تن آبی وجود دارد و بهتر است به دنبال زیورآلاتی باشند که درخشان و براقند درحالی که افرادی که رنگ پوست شان گرم است یعنی در رنگ پوست آنها تن زرد وجود دارد. بهتر است به دنبال جواهراتی مات و زرد باشند، همچنین رنگ قرمز و سبز نیز می تواند رنگ چهره شما را زیباتر نشان دهد.
افراد مختلف معمولا برای عکس گرفتن آرایش بیشتری می کنند، این کار اشکال ندارد ولی باید حواس تان باشد که مبادا آرایش، صورت تان را از حالت طبیعی دور کند چون یک صورت مصنوعی در عکس هم زیبا نخواهد بود.
? رنگ آرایش را چگونه انتخاب کنید
رنگ آرایش تاثیر زیادی در خوب افتادن شما در فیلم و عکس دارد و شما باید براساس رنگ نوری که قرار است در فیلم یا عکس گرفته شود، رنگ آرایش را انتخاب کنید اگر برای تان امکان دارد قبل از فیلم و عکس زیر همان نور بروید و آرایش خود را کنترل کنید تا بفهمید دقیقا در فیلم چگونه می افتید و درصورت لزوم رنگ آرایش را عوض یا اصلاح کنید. در نور طبیعی، نباید از کرم پودر زیاد استفاده کنید اما اگر قرار است زیر نور پرژکتورها فیلم و عکس بگیرید کرم پودر صورت، پوست شما را یکنواخت تر نشان می دهد البته باید رژگونه و رژ لب شما نیز نسبتا پررنگ باشند.
? اگر نمی دانید در چه نوری فیلم می گیرند
اگر نمی دانید با چه نوری قرار است از شما فیلم و عکس گرفته شود نگران نشوید، در این حالت نیز می توانید خود را آماده کنید، کافی است بدانید صورت شما نباید براق به نظر برسد. به همین دلیل اول از همه صورت تان را به خوبی بشویید و تمیز کنید و بعد برای این که منافذ پوستی کوچک تر به نظر برسند یک کرم سفت کننده (لیفتینگ) به پوست بزنید، می توانید به جای کرم سفت کننده از سفیده تخم مرغ استفاده کنید و بعد از کرم پودری استفاده کنید که دقیقا رنگ پوست طبیعی خودتان است و روی آن یک پنکک هم رنگ بزنید. پوست هایی که به طور طبیعی چرب هستند معمولا در فیلم و عکس چرب تر از حد واقعی به نظر می رسند، به همین دلیل این افراد باید از میزان بیشتری پنکک برای پوشاندن چربی ها و براقی های روی صورت استفاده کنند.
? هر زمان آماده باشید
این روزها که همه موبایل دارند ممکن است هر جایی از شما عکس بگیرند پس شما باید همیشه آماده باشید. اول از همه این که باید بدانید اصلا مهم نیست پوست شما چه تن و رنگی دارد بلکه مهم این است که کاری کنید پوست تان براق به نظر نرسد به همین علت نباید آرایش های براق و درخشان داشته باشید. افراد مختلف معمولا برای عکس گرفتن آرایش بیشتری می کنند، این کار اشکال ندارد ولی باید حواس تان باشد که مبادا آرایش، صورت تان را از حالت طبیعی دور کند چون یک صورت مصنوعی در عکس هم زیبا نخواهد بود. علاوه بر این ها چشم ها و لب ها نیز نقش بسزایی در زیبا افتادن عکس شما دارند اما آرایش این 2 باید برعکس باشد یعنی یکی کم رنگ و دیگری پررنگ.
? بهترین لبخندتان را بشناسید
با این که همه لبخندها در یک محل (دهان) ایجاد می شود اما بعضی از لبخندها موجی روی صورت تان ایجاد می کند که باعث می شود چشمان تان هم احساس تان را ابراز کند. اگر حال و حوصله ندارید و دلیلی هم برای خندیدن یا لبخند زدن نمی بینید، وقتی کسی لنز دوربین را به سمت تان می گیرد، یک لبخند مصنوعی تحویل عکاس می دهید. اگر بقیه آدم های توی عکس، واقعی لبخند زده اند یا می خندند، مطمئن باشید که این لبخند مصنوعی و یخ زده تان حتما عکس تان را نازیبا می کند.
پس برای این که در عکس خوب بیفتید، به عکس های قبلی خودتان نگاهی بیندازید و ببینید که کدام لبخند به صورت تان بیشتر می آید. حتما موقعیت را درنظر داشته باشید و یاد بگیرید که آن لبخند را تقلید کنید تا هر موقع دوربین هویدا شد بتوانید دقیقا همان لبخند را روی صورت تان بنشانید.
خدایا : عقیده مرا از دست عقده ام مصون بدار.
خدایا : به من قدرت تحمل عقیده مخالف ارزانی کن.
خدایا : جهل آمیخته با خودخواهی و حسد ؛ مرا رایگان ابزار قتاله دشمن برای حمله به دوست نسازد .
خدایا : به من تقوای ستیز بیاموز تا در انبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم.
خدایا
: مرا از چهار زندان بزرگ انسان ؛ طبیعت ؛ تاریخ ؛ جامعه و خویشتن رها کن .
تا آنچنانکه تو ای آفریدگار من مرا آفریده ای ؛ خود آفریدگار خود باشم ؛
نه که همچون حیوان خود را با محیط ؛ که محیط را با خود تطبیق دهم .
خدایا : بر اراده ؛ دانش ؛ عصیان ؛ بی نیازی ؛ حیرت ؛ لطافت روح ؛ شهامت و تنهاییم بیفزای .
خدایا
: این کلام مقدسی را که به (( روسو )) الهام کرده ای ؛ هرگز از یاد من مبر
که : من ؛ دشمن تو و عقاید تو هستم ؛ اما حاضرم جانم را برای آزادی تو و
عقاید تو فدا کنم .
خدایا
: به من توفیق تلاش در شکست ؛ صبر در نومیدی ؛ رفتن بی همراه ؛ جهاد بی
سلاح ؛ کار بی پاداش ؛ فداکاری در سکوت ؛ دین بی دنیا ؛ مذهب بی عوام ؛
عظمت بی نام ؛ خدمت بی نان ؛ ایمان بی ریا ؛ خوبی بی نمود ؛ گستاخی بی خامی
؛ مناعت بی غرور ؛ عشق بی هوس ؛ تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی
آنکه دوست بداند روزی کن.
![http://davidkiyokawa.com/blog/wp-content/uploads/2009/12/charlie-chaplin.jpg](http://davidkiyokawa.com/blog/wp-content/uploads/2009/12/charlie-chaplin.jpg)
آموخته ام که، با پول میشود....
خانه خرید ولی آشیانه نه،
رختخواب خرید ولی خواب نه،
ساعت خرید ولی زمان نه،
می توان مقام خرید ولی احترام نه،
می توان کتاب خرید ولی دانش نه،
دارو خرید ولی سلامتی نه،
خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ،
می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.
آموخته ام که... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من
می گوید: تو مرا شاد کردی
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
آموخته
ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد،
همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است
آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند
آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته
ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من
بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد
آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد
پانزده
درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمیدهند!
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام
رساندن کارهای بی ارزش میکنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی
زندگی، هیچ ارزشی ندارند وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک
میکنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از
لحظات خود هیچ لذتی نمیبریم.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
در شیب وفراز قرار دهد". فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی
میافتد. برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده
است، تنها با ذهنی باز و خوش بین، به آنها خوش آمد بگویید !
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا میبرد. ولی خوب!
بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار "من" توضیح و
تعریف میکنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما" از خود و فضایل
خود تمجید و تفسیر کند، بسیار خسته کننده و یکنواخت است. این حالت
"خود محوری " است نه "اعتماد به نفس".
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها
به آنها میرسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در
زندگی، موفقیت های مادی، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل
در ملاک های برتری و ارزش های خود، از ثبات زندگی بیشتری بهره
خواهید برد.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
کند ! رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله، روابط
اجتماعی، زندگیمان را پر بار تر میکند، اما خوب، شاید این روابط
به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
زیباست. کلام و اعمال نیک، به دنبال خود، اعتماد و اطمینان دوستان
را در پی دارد. برای رسیدن به این درجه، تلاش کنید.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
انسان جایز الخطاست، همه ما اشتباه میکنیم، ولی با کینه توزی و
یادآوری صدمات گذشته، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمیبریم
نه دیگران !
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
خود را درمان کنید.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
سلامتی خود را دست کم نگیرید. با رعایت این نکات، از وضعیت جسمی
ایده آل خود، لذت ببرید.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
رساند. هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود
تلاش کنید.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش، مطالعه و یادگیری، ذهن خود
را فعال کنید.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است و به ما یاد میدهد که چطور
متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم. توماس
ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد، او میگفت :"من
شکست نخوردم، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید
نبود ! و به نتیجه نرسید !"
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
پیر چنین میگوید :"یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی
نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت
بگیرد".
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
آن نامعلوم. پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید و در هیچ شرایطی
از محبت به همنوعان خود دریغ نکنید.
![bullet.gif](http://persian-star.org/template/bullet.gif)
همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر، رفیق و حتی مهربانترین
و بهترین رئیس باشید، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر
دست یابید.
![http://icantfindajob.files.wordpress.com/2009/03/life.jpg](http://icantfindajob.files.wordpress.com/2009/03/life.jpg)
«اگر انسانها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معدهشان بود، اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.»
* «اگر واقعیات با نظریات هماهنگی ندارند، واقعیتها را تغییر بده.»
* «تا زمانی که حتی یک کودک ناخرسند روی زمین وجود دارد، هیچ کشف و پیشرفت جدی برای بشر وجود نخواهد داشت.»
* «تخیل مهمتر از دانش است.علم محدود است اما تخیل دنیا را دربر میگیرد.»
* «سعی نکن انسان موفقی باشی، بلکه سعی کن انسان ارزشمندی باشی.»
«خدا، شیر یا خط؟ نمیکند»
* «خداوند زیرک است اما بدخواه نیست.»
در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی هفت سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله "بور"، "فرمی"، "شوریندگر" و "دیراگ" و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند. آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی می کنند و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست تزئین می کنند و منشا و مفهوم این گلها را هم توضیح می دهند. چون می دانستند وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند. دکتر می گفت: " برای همه کارت دعوت فرستادم و چون می دانستم انیشتین بدون ویالونش جایی نمی رود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد. همه سر وقت آمدند اما انیشتین 20دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند. من فورا یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند. برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد."
آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت بعدها انیشتین به من گفت: " وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10هزارساله چیست. ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گلهای مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم همه درختها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است."
بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند و بعد این دعا را تحلیل و تفسیر می کنند. به گفته ی ایشان همه در آن جلسه از معانی این دعا و معانی ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفت زده شده بودند. بعد با شیرینی های محلی از مهمانان پذیرایی می کنند و کوک ویلون انیشتین را عوض می کنند و یک آهنگ ایرانی می نوازند. همه از این آوا متعجب می شوند و از آقای دکتر توضیح می خواهند. ایشان می گویند موسیقی ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر و بیان امید و آرزوست. انیشتین از آقای دکتر می خواهند که قطعه ی دیگری بنوازند. پس از پایان این قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انیشتین که چشمهایش را بسته بود چشم هایش را باز کرد و گفت" دقیقا من هم همین را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت سین را ببیند.
آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با "س" شروع می شد توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود. بعد توضیح می دهد که این در واقع هفت چین یعنی 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با "س" شروع می شود به نشانه ی رویش. ماهی با "م" به نشانه ی جنبش، آینه با "آ" به نشانه ی یکرنگی، شمع با "ش" به نشانه ی فروغ زندگی و ... همه متعجب می شوند و انیشتین می گوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را از دوستی، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد می دهد. آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرفها را نمی زد و نخبگانی مثل انیشتین، بور، فرمی و دیراک این مفاهیم عمیق را درک می کردند. بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقای دکتر برای مهمانان توضیح می دهند که این کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ی فضاست و نارنج نشانه ی کره ی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در فضاست. انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش بد می شود. از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟ می گوید : "ما در مملکت خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد کلیسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندانتان آموزش می دهید. علم شما کجا و علم ما کجا؟!"
خیلی جالب است که آدم به بهانه ی نوروز، فرهنگ و اعتبار ملی خودش را به جهانیان معرفی کند
"خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ "، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد...
روزی یک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ "، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است"، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن و افراد دور میز، آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می خندیدند، مرد روحانی گفت: "خداوندا نمی فهمم؟!"، خداوند پاسخ داد: "ساده است، فقط احتیاج به یک مهارت دارد، می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به یکدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می کنند!"
هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندیشید، هنگامی که عیسی مصلوب می شد، به شما فکر می کرد، هنگامی که حضرت محمد(ص) وفات می یافت نیز به شما می اندیشید، گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید، که به همنوع خود مهربانی نمایید، که همسایه خود را دوست بدارید، زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد