![]() |
اشاره
رقابت، لازمه پویایی و حیات است و زمانیکه رقابت از بین برود ایستایی و رکود آغاز میشود. این نظریه محققان علوم اجتماعی بیانگر اهمیت رقابت در عرصههای مختلف زندگی بشری است. اهمیت وجود رقابت در عرصههای اقتصادی نیز بر کسی پوشیده نیست، با وجود رقابت دستاوردهای عظیم اقتصادی از جمله توسعه اقتصادی، افزایش کارایی در اقتصاد، کاهش هزینههای تولید، صنعتیشدن، افزایش کیفیت منافع مشتری و درنهایت قرارگرفتن هر چیز بر سر جای خود، اتفاق میافتد. بنابراین، ایجاد فرهنگ رقابت سالم در محیط کار و تولید از جایگاه مهمی برخوردار است زیرا دستاوردهای یاد شده بدون وجود رقابت سالم، حاصل نمیشوند. در این مقاله، فرهنگ ایجاد رقابت سالم در محیط کسبوکار و تولید و بسترسازی زمینههای ایجاد آن با توجه به واقعیات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران موردبررسی قرار گرفتهاست.
سؤالی که باید به آن پاسخ داده شود این است که چرا بسترهایی برای ایجاد فرهنگ رقابت سالم در محیط کسبوکار لازم است و الزامات این رقابت چگونه باید مهیا شوند؟
پاسخگویی به این سؤال، ابتدا تحقیقاتی را که در زمینه ایجاد فرهنگ رقابت سالم در محیط کسبوکار صورت گرفتهاند، بررسی کرده و با توجه به شرایط خاص اقتصاد ایران راهحلهایی متناسب ارائه خواهد شد.
پیشینه تحقیق
«وانگ» (2004) در تحقیقی بهنام «قوانین و فرهنگ رقابت در اقتصادهای در حال گذار» به بررسی اثرات تقویت فرهنگ رقابتی بر اقتصاد کشور چین پرداخته است. درنتیجه این تحقیق، عنوان شده است که تقویت رقابت در بازار اقتصادهای در حال گذار از دولتی به خصوصی، باعث افزایش کیفیت و منطقیشدن قیمتها میشود و فرایند رقابت در چنین بازارهایی، زمینهسازی تخصیص بهینه و کارای منابع و همچنین توسعه عقلایی و منطقی را در پی خواهد داشت. در این تحقیق، عنوان شدهاست که برای ساختن فرهنگ رقابت سالم در اقتصادهای درحال گذار باید موارد زیر را رعایت کرد:
* معرفی واضح ومشخص مکانیزم رقابتی و تحریک و افزایش اصلاحات در صنایع غیررقابتی
* اصلاح عملکرد دولت در جهت کاهش دخالت در بازار و همچنین کاهش حوزه فعالیتهای اجرایی دولت در اقتصاد
* برنامهریزی در زمینه تبلیغات برای تقویت فرهنگ رقابت، آموزش سیاستهای رقابتی و عملیاتی کردن برنامهریزیها
* اجراییکردن قانون رقابت بهطور مؤثر و کارا
* افزایش تحقیقات و مطالعات در زمینه سیاستهای رقابتی
* افزایش همکاریهای بینالمللی و مبادلات سیاست رقابتی
«نیلو» (2003) طی مطالعهای، به بررسی فرهنگ رقابت در حوزه بازارهای اقتصادی کشور نپال پرداختهاست. در این تحقیق، عنوان شدهاست که عملکرد در بازار به ایندلیل که بهطور همزمان منافع تولیدکننده و مصرفکننده را دربر میگیرد، اهمیت دارد. بهطور مشابه در زامبیا، گرچه کمیسیون رقابت بهتر شکل گرفتهاست اما عامه مردم هنوز در اجتماعات محلی، منافع اساسی را جستوجو میکنند. اعمال ضدرقابتی هنوز شایع بوده و فرهنگ رقابتی بین ذینفعان بازار، شکل نگرفتهاست.
پیش از هر نوع تلاش بهمنظور تهیه قانون رقابت، باید گروه تخصصی گستردهای تعیین، در مبارزات انتخاباتی برای آگاه کردن عموم، خطوط اصلی و اهمیت و مزایای فرهنگ رقابت، روشن شود. در اینصورت، حرکت در راستای فرهنگسازی رقابت در بین فعالان بازار، شتاب بیشتری خواهد گرفت. دستاندرکاران امر باید مکانیزمی را ایجاد کرده و توسعه دهند تا عملیات اطلاعرسانی را رهبری کرده و برنامههای آموزشی لازم را برای عموم در سطح گسترده و از طریق نمایندگان آژانسهای دولتی، تجارت و بخش خصوصی، گروههای مصرفکننده، جامعه مدنی و رسانهها، اجرا کند.
فرهنگ رقابت در ایران
مسلم این است که اقتصاد ایران از نظر قدرت رقابتی، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالملل، جایگاهی متفاوت دارد . درجه باز بودن اقتصاد از جمله معیارهایی است که وضعیت تعامل اقتصاد کشورها را با یکدیگر نشان میدهد. در این تعامل، کشورهایی که از نظر رتبهبندی درجه باز بودن اقتصاد (که آمارهای مربوط به آنها هر ساله توسط سازمانهای بینالمللی از جمله صندوق بینالمللی پول ارائه میشود) در ردههای بالاتر قرار گرفته و از نظر قدرت رقابتی نیز وضعیت مناسبی دارند.
در هرحال، وجود فرهنگ رقابت الزاماتی دارد که آنها را میتوان در جنبههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، تاریخی، سیاسی و حتی جنبههای جغرافیایی کشور جستوجو کرد. اقتصاد کشور، پویایی خود را از رقابت بین فعالان اقتصادی میگیرد و در واقع رقابت، مایه حیات اقتصاد است. عدم وجود رقابت باعث پدید آمدن اقتصادی ایستا میشود که در بلندمدت، محکوم به فروپاشی است.
پیشینه فرهنگی و الزامات تقویت فرهنگ رقابت در کشور
در مباحث قبلی، درمورد اهمیت بهبود فرهنگ رقابت در محیط کسبوکار و تولید در کشور مطالبی بیان شد، در اینجا مواردی که باعث تقویت فرهنگ رقابت در اقتصاد کشور میشوند، به تفصیل بررسی و از ارتباط بین جنبههای مختلف زندگی بشری وارتباط آنها با رقابت و تأثیرپذیری آنها، برای تشریح موقعیت بحث رقابت در اقتصاد استفاده خواهد شد. در هرحال اینطور که بهنظر میرسد، ایجاد تعادل بین منافع تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و بهوجود آوردن بازاری بینقص، براحتی امکانپذیر نیست.
کشورهای زیادی از جمله کشورهای درحال توسعه، از توان لازم برای ایجاد مکانیزم بازار کارا، برخوردار نیستند. در نبود چنین مکانیزمی، وضعیتی ضدرقابتی در اقتصاد این کشورها شیوع دارد. متأسفانه در چنین وضعیتی، معمولاً مصرفکنندگان غیرسازمانیافته قربانی میشوند. مثلاً در نپال، آداب غیررقابتی از جمله فروش محدود، محدودیت رقابت در بازارها، وجود کارتلها، سیستم سندیکایی، قیمتگذاری آمرانه و معاملات دسیسهآمیز، شایع است. علاوهبر این، تعدادی از انجمنهای تجاری، خود را ملزم به ثابت نگهداشتن قیمتها کردهاند که در نوع خود عملی غیررقابتی تلقی میشود.
در چنین وضعیتی، رفاه مصرفکننده تنها خیالی واهی است. تولیدکنندگان باید بدانند تلاشهای آگاهانه آنها در زمینه افزایش رفاه مصرفکنندگان، باعث افزایش سود در بلندمدت میشود. ساختار پایهای رقابت مبتنیبر سیستم بازار کار است و همانگونه که از مصرفکننده و تولیدکننده حمایت میکند باعث تخصیص کارا و بهینه منابع تولید و کارایی تشکیلات اقتصادی و تولید کالای با کیفیت با حداقل هزینه ممکن میشود.
سیاستهای رقابتی باعث ایجاد محیطی مناسب برای کارفرمایان جدید اقتصادی در زمینه فعالیتهای نوین شده و به افزایش اشتغال و رفاه مصرفکنندگان منجر میشود. قانون رقابت، محیطی مناسب برای اجرای مؤثر سیاستهای رقابتی بهوجود میآورد.
بدون ایجاد فرهنگ رقابتی صحیح بین صاحبان منافع در بازار، تدوین و تصویب قانونی ایدهآل در زمینه رقابت، مثمرثمر نبوده و اثرگذاری چنین قانونی زیر سؤال خواهد رفت. گذشته ثابت میکند که با تصویب هر قانونی بدون وجود احساس تعلق و مسئولیت در بین صاحبان منافع بازار کاری از پیش نمیرود.
در وضعیتی همچون وضعیت موجود در اقتصاد کشور ما که تنها سعی میکنیم مدلهای توسعه غربی را در کشور بیان کنیم، تشخیص و بازیابی مشکلات ملی، محل نگرانی جدی است. بنابراین، توسعه فرهنگی ما در این زمینه در حد خود نوعی ضرورت است. مثالی ساده و ملموس در اینباره این است که تعداد زیادی چراغ راهنما و خطکشی عابر پیاده در خیابانهای ما وجود دارد، اما واقعاً چنددرصد از مردم بهصورت خودجوش، قوانین عبور و مرور را رعایت میکنند؟ افراد زیادی هستند که تمایل به ریختن زباله در سطح خیابان دارند و به آن اهمیت نمیدهند درحالی که سطل زباله فاصله زیادی با آنها ندارد. اگر بخواهیم قانون رقابت اقتصادی بهطرزی صحیح در کشور اعمال شود، باید از هماکنون فرهنگ رقابت اقتصادی را بسازیم؛ البته چالشهای زیادی در این زمینه وجود دارد.
فرهنگ رقابت اقتصادی عبارت است از: نگرانی و توجه به موضوع رقابت بین عموم بهطور اعم و بین فعالان اقتصادی بهطور اخص. هماکنون در این زمینه نگرانی و توجه بهمیزانی قابلتوجه پایین است. تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به اهمیت شکلگیری فرهنگ رقابت، توجه کافی ندارند. مردم بهطور گسترده از اینکه علت اصلی رنجیدن آنها از عوامل ضدرقابتی، کمبود فرهنگ رقابت در بین آنان است، بیاطلاع هستند. مثلاً مصرفکنندگان تشخیص میدهند که عامل ضدرقابتی خاصی باعث آسیبدیدن و زیان آنها میشود، اما بین آنها فرهنگ یک صدایی و متحد شدن در برابر عامل ضدرقابتی، بسیار ضعیف است. دانستن نواقص موجود و تلاش و حرکت در جهت اصلاح آنها، دو چیز متفاوت هستند. فعالیتهای مربوط به افزایش آگاهی در این زمینه، باید در سطوح مختلف موردتوجه قرار گیرد و مفاهیم رقابتی نیز میبایستی در رئوس مطالب مدارس گنجانده شوند.
کمبود توجه به فرهنگ رقابت در بروکراسی اداری، بویژه بین مسئولان اجرای امور رقابتی نیز یکی از مشکلات و گرفتاریهاست. در پاکستان، اهداف تصویب قانون رقابت بهخاطر محدودسازی تمرکزگرایی، پیشگیری از رشد بیش از حد اقتصاد فردی و قدرت انحصاری و جلوگیری از اعمال محدودکننده تجارت بود. دلایل اصلی این شکست، عدم توانایی دستاندرکاران در القای اهمیت آن به عموم و همچنین عدم توانایی آنها در زمینه حرکت بهسمت مشارکت با سازمانهایی بود که در جهت منافع عموم حرکت میکردند. هرچه اهمیت جایگاه فرهنگ رقابت روشنتر شود، جایگاه آن نسبت به قبل متفاوتتر خواهد شد.
وضعیت اقتصاد ایران از نظر رقابتی
همانگونه که در مباحث پیشین مطرح شد، ایجاد و گسترش فرهنگ رقابت در محیط کار و تولید نیازمند پیشنیازهایی است که باتوجه به واقعیتهای فرهنگی وضعیت کشورهای مختلف در این زمینه، متفاوت است. با توجه به شواهد موجود، رقابت در حیطههای مختلف با شدت و ضعف در تمامی فرهنگها وجود دارد. بنابراین، صرفنظر از اینکه فرهنگ رقابت، پدیدهای ذاتی یا اکتسابی است و در تمامی فرهنگها حضور دارد، اما ممکن است در یک فرهنگ، مثلاً در حیطه فکری و فلسفی رقابت فکری وجود داشته باشد و در فرهنگی دیگر در حیطه اقتصادی، نمود و اهمیتی بیشتر داشته باشد. البته رقابت در شکل انحرافی آن، در امور روزمره زندگی، گاهی بهصورت پدیده حسادت و چشم و همچشمی نیز بروز میکند و صد البته منظور ما از این دو موضوع مستثناء است. به هر میزان که درجه باز بودن اقتصاد بالاتر و محدودیتهایی که دولت در مسیر تجارت خارجی ایجاد میکند کمتر باشد، به همان میزان محیط کار و تولید در کشور با چالش بیشتری از نظر رقابتی مواجه میشود. زمانی که تولیدکننده با رقابت بیشتری مواجه باشد، خواسته یا ناخواسته بهمنظور حفظ موجودیت خود در بازار، مجبور به برنامهریزی در زمینه بهبود موقعیت خویش از نظر کاهش هزینهها و افزایش کیفیت تولیدات و پیشگیری از بازنده بودن در مواجهه با ورود محصولات رقیب است. باتوجه به نمودار ارائه شده ملاحظه میشود که درجه باز بودن اقتصاد رابطهای نزدیک با رشد اقتصادی در ا یران طی سالهای مختلف داشته است، یعنی در دورههایی که اقتصاد بازتر بوده و صادارت و واردات بیشتری صورت گرفته و بهدنبال آن اقتصاد کشور در معرض رقابت بیشتری قرار داشتهاست، رونق بیشتر و دورنمای بهتری از رشد و پیشرفت اقتصادی در کشور وجود داشته است. برعکس در دورانهایی که سیاستهای تجاری همانند جانشینسازی واردات و درهای بسته اقتصادی از طرف دولت اعمال شدهاست، رشد اقتصادی نیز کاهش و رکود در اقتصاد کشور افزایش بیشتری یافتهاست.
اقتصاد ایران گرچه صنعتی نیست تا بتوانیم تأثیر رقابت بر وضعیت آن را در جهت مثبت یا منفی بررسی کنیم، اما تولید در ایران همواره از گذشته تا اکنون، یا بهصورت سنتی بوده و یا با صنایع کاملاً وارداتی در هم آمیخته است و عمدتاً هیچگونه ابتکاری در زمینههای مختلف، از زمان ورود آنها به کشور تاکنون صورت نگرفته است. بنابراین، همین وضعیت نشان میدهد که اقتصاد ایران هیچوقت در معرض رقابتی جدی نبوده و بهدلیل دولتیبودن اقتصاد از یک طرف و راحتی وصول درامد از طریق فروش نفتخام از طرفدیگر، حرکت اقتصاد کشور بهسمت تکمحصولی شدن بودهاست، مثلاً اگر بخواهیم در یک زمینه ایران را با کره جنوبی که حدود 40 تا 50 سال پیش بهصورت همزمان صاحب صنایع خودروسازی شدند مقایسه کنیم، ملاحظه میکنیم کره جنوبی بهدلیل برنامهریزی درجهت رقابتی کردن صنعت خودروسازی خود، امروزه صادرکننده خودرو به بسیاری از کشورها ازجمله اتحادیه اروپاست، اما صنعت خودروسازی ایران بهدلیل حمایتهای بدون برنامه و غیرهدفمند دولت از گذشته تاکنون، با مشکلاتی در این زمینه روبهرو است.
نتیجهگیری
در دنیای امروز که گفتمان رایج، زندگی در دهکده جهانی است، اگر بخواهیم اقتصادی فعال و پویا داشته باشیم، باید رقابت و برنامهریزی برای آن را به فعالان اقتصادی کشور آموزش دهیم. براساس تئوریهای اقتصادی، رشد پایدار و خود افزا، تنها در سایه افزایش قدرت رقابتی اقتصاد امکانپذیر است. امروزه با توجه به افزایش ارتباطات و بویژه بحث تجارت الکترونیک، دیگر نمیتوان خلأ یا فضایی گلخانهای را برای هیچ اقتصادی تضمین کرد. بنابراین، ورود به میدان مبارزه تنازع بقا، تنها راه بقا در زمینه اقتصاد است.
جایگاه رقابت سالم و آزاد در عرصه اقتصاد کشور تنها درصورت برخورد قوی و ضعیف در عرصه اقتصادی نهادینه خواهد شد و در نهایت برنده این نبرد، اقتصاد کشور خواهد بود. پیامد رونق اقتصادی افزایش رفاه عمومی و ارتقای جایگاه اقتصاد ایران درعرصه جهانی است. در مجموع، فرهنگ رقابت اقتصادی عبارتست از: نگرانی و توجه به موضوع رقابت در بین عموم بهطور اعم و در بین فعالان اقتصادی بهطور اخص. براساس ضربالمثل «خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج» ایجاد زمینه فرهنگسازی به افراد در سطوح و سنین پایینتر، اهمیت بیشتری دارد و باید در رئوس مطالب درسی مدارس بهگونهای برنامهریزی شود که افراد همانند آموزش در سایر زمینهها مثل ادبیات و فرهنگ، رقابت در عرصه کار و تولید را فرا گیرند و به آن باور داشته باشند.
روشن است که عدم مداخله دولت در امور اقتصادی بویژه در زمینههایی که بخش خصوصی به خوبی از عهده آنها برمیآید لازمه رقابت و وجود آزادی اقتصادی است. براساس تئوریهای معاصر در اقتصاد، دولت فقط باید به زیربناها و صنایعی که بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس دارند توجه کند و فعالیت اقتصادی داشته باشد و بقیه امور را به بخش خصوصی واگذار کند. در یک اقتصاد آزاد که فعالان اقتصادی آزادانه با استفاده از امکانات خود بهصورت هدفمند بهدنبال حداکثر کردن منافع شخصی حرکت میکنند، این وضعیت بهخودی خود رفاه اجتماعی را بهصورت مواردی از جمله استفاده بهینه و کارا از منافع تولید، مشتریمداری، حداقلکردن هزینهها و درنتیجه کاهش قیمتها بهدنبال خواهد داشت.
منابع:
1. وکیلزاده رهنما زرندی، ایمان «حضور ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO) و رقابتپذیری صنعتخودروی کشور» تهران: روشنی، 1387.
2. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، آمارهای سری زمانی سالهای مختلف.
3. رحیمی بروجردی، علیرضا. «روابط تجاری بینالمللی معاصر تئوریها و سیاستها»، تهران. دانشگاه آزاد اسلامی، 1374
4. رئیس دانا، فریبرز. «فرهنگ و هنر در راستای توسعه همگانی»، http://www.raisdana.ir ، 1385
5. Benjamin E. Hermalin, "Economics & Corporate Culture", University of California, Berkeley, February. 2004