چند روز دیگر دارم به مزار تو می آیم در پاسارگاد ،نمی دانم وقتی نزدیک آرامگاهت رسیدم چه بگویم . خیلی وقت هست چنین آرزویی رابر سر می پروراندم که به کنارت بیایم اما ... می ترسم. نمیدانم ذره ای از وجود من به تو تعلق دارد یا نه انقدر این مملکت مورد تهاجم یونان و عرب و ترک و.... قرار گرفت که دیگر شک دارم کسی یا کمتر کسی به نسل تو می رسد . بعد از تو ایرانت مفهوم آزادی را ندید یا خیلی کمتر شد. تو پادشاه صلح بودی ، پادشاه عشق آرامش حرفهای تو را از 2500 سال پیش کمتر کسی از یاد می برد . حتی جهانی شده و در سر در جهان متمدن امریکا شده (سازمان صلح). تو کشوری را می خواستی پر از آرامش عشق ، آرمانهای بزرگی داشتی و همه را در آرمانهای خودت سهیم کردی . چه بزرگ مردی .......
آه پدرم بعد از تو داریوش پادشاه بزرگی بود او نیز از خون تو بود مردی بزرگ از نسل تو ،اما دیری نکشید قدرت ،جانشینانت را از حقیقت دور کرد و آرمان پارسی را از یاد بردند . داریوش نیز می خواست این مملکت از بلایایی مانند جنگ و دروغ دور باشد اما چه بگویم که به همه ی آنها گرفتار شد. اول جنگ با یونان بعد عربها .. اونها دین اسلام را آوردند یک حقیقتی کامل حقایق قرآن با زرتشت تفاوتی ندارد مردم با زور و بعضی با عشق پذیرفتند اما نمیدانم شاید ساسانیانی که خود را از نسل تو می خواندند دین را تحریف و مردم را زده کردند.من حقیقت را نمیدانم اونها هم تمدن با شکوهی داشتند اما از حقایق زیبای دین سو استفاده کردند مانند امروز . مردم مسلمان شدند اما عرب نشدند بر خلاف همه ی کشورها . مطمئنم از این بابت خیلی خوشحال شدی. باز هم تمدن باشکوهی داشتیم اما هیچ وقت دوره ی تو تکرار نشد. مثلا مدارس با شکوه مساجدی ی نظیر کتابخانه ها عظیم که در دنیا نظیرش وجود نداشت . تا حمله ی مغولها و همه چیز به یکباره نابود شد. و جنگ نابودی و دروغ ... می دانی افتخار من از ایرانی بودنم چیست که همیشه در جنگها ملتی که ما را مورد تجاوز قرار میداد ،او تحت ناثیر تمدن و فرهنگ ما می شد نه ما . چه در جنگ عربها و چه ترکها . زیبا ست نه ..؟
گذشت و گذشت تا قوم قاجارها امدند . می دانم چه احساسی داشتی وقتی ذره ذره ی این خاک به دست بیگانگان افتاد . و بعد پهلوی و بعد ..... آه من هم مانند تو درد می کشم . همه چی داره از بین می رود مردی می خواهیم مانند امیر کبیر که بلند شود ولی کشته نشود . هزاران جوان پرپر زدند . انقدر جوان کشته شدند که با خون انها می شود خلیج فارس خالی از آب را سیراب کرد آه خلیج فارس....
نمی دانم کوروش ، پدرم ، از چه بگویم وقتی پیشت می آیم . ای کاش دستهای نا توان من توانا شود . ای کاش