عصرایران: آنچه بر حال و روز این روزهای بازار ارز و سکه می گذرد، تبعاتی است از سرگیجه ای که بانک مرکزی گرفته است که با هر چرخشی در سیاستهای بانک مرکزی با تلاطم بیشتری در بازار روبرو می شود.

تلاطم در بازار ارز و سکه به جایی رسیده است که در حال حاضر چاره ای نیست مگر از بانک مرکزی بخواهیم کاهش و انطباق قیمت ارز و سکه با قیمتهای جهانی پیشکشتان باد، دستکم کاری کنید که ارز و سکه با این شدت گران نشود و آثار روانی وحشتناک خود را بر جامعه به شدت نگران کنونی تحمیل نکند!

در نگاه اول شاید خواسته یاد شده به طنز بماند،اما متاسفانه طنز تلخی است که ریشه در واقعیت دارد.هنوز دیر زمانی از هشدارهای شدید رییس کل بانک مرکزی به مردم نمی گذرد که می گفت وارد بازار ارز و سکه نشوید و اگر وارد این بازار شدید و ضرر کردید،جای گلایه ای باقی نیست!

فقط یک تا دو ماه وقت کافی بود تا ثابت شود کسانی که توصیه های آقای رییس کل را بعنوان عالیترین مقام پولی کشور پذیرفتند،ضرر کردند و آنان که گفته های رئیس را پشت گوش انداختند بردند و چه بردی هم کردند!

ظاهرا آقای رییس کل بانک مرکزی مشاور خوبی برای مردم نبوده است و هر کس بر عکس توصیه های او عمل کرده است،تصمیمیش توام با موفقیت بوده است!

چه اتفاقی در بازار افتاده است و چرا سیاستهای بانک مرکزی برای تعدیل و آرام کردن بازارها  این چنین با شکست های فاحش و پی در پی مواجه می شود؟آیا بانک مرکزی به نمایندگی از دولت به دلالی رو آورده و با تیره و تار کردن بازار، به سودورزی رو آورده است یا عوامل پیدا و پنهان دیگری در کار است؟

آنچه مسلم است بانک مرکزی به هر دلیلی خواه موجه خواه ناموجه، در آزمون ثبات بخشی به بازار ارز نمره مردودی گرفته و به خاطرسیاستهای نامعقولانه ،باعث تحریک روزافزون نقدینگی سرگردان به بازار ارز و سکه شد و شد آنچه که نباید می شد.

تمام این اتفاقات در شرایطی رخ می دهد که غربیها برای تحریم نفتی و بانکی ایران خیز برداشته اند و انتظار این است که بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای دقیق و قاطع مانع از وارد شدن شوک روانی به بازار ارز و سکه شود و بازار پولی را بعنوان پیشانی اقتصاد کشور اینچنین ملتهب به جهان خارج معرفی نکند.اما متاسفانه بانک مرکزی نه تنها به آرام بخشی در بازار ارز و سکه رو نیاورده است که برشدت التهاب می افزاید و سرمایه های سرگردان را به حضور در این بازارها تشویق می کند.

ظاهرا دیگر به دولت و بانک مرکزی برای آرام کردن بخش ریالی و ارزی کشور امید چندانی نیست و انتظار این است که سایر مراکز و دستگاههای حاکمیتی  مانند مجلس وارد عمل شده و چاره ایی  برای مهار اوضاع ناخوشایند فعلی اتخاذ کنند هر چند که این امیدها هم چندان پررنگ جلوه نمی کند.

وضعیتی پیش آمده است که چاره ای جز خلع سلاح کردن بانک مرکزی دراتخاذ تصمیمات ساعتی و متناقض باقی نمانده است.اگر چرخ سیستم مالی کشور با مسیر پر از تناقضی که بانک مرکزی ترسیم می کند، به حرکت خود ادامه بدهد،دیر زمانی نخواهد گذشت که مشکلات حادترشود.