ویژگیهای نانولوله های کربنی (4)
- مقدمه:
در مقاله ی قبلی دو مثال از کاربرد نانولولههای کربنی در بهبود خواص حرارتی نانوکامپوزیتهای زمینهی پلیمری و زمینهی سرامیکی ارائه دادیم. مشخص شد که نانولولههای کربنی تاثیر چشمگیری بر بالا بردن نرخ هدایت حرارت در این مواد زمینه دارند. در این مقاله با یکی از چالشهای موجود در صنعت میکروالکترونیک آشنا میشویم و به تواناییهای نانولولههای کربنی به عنوان موادی جدید در حل این معضل پی میبریم.
در یک مطالعه، محققین تاثیر حضور نانولولههای کربنی را بر رسانایی حرارتی بین دو قطعهی جداگانه از یک نوع ماده بررسی کردهاند. اما پیش از توضیح این کاربرد، ابتدا موضوع اصلی این کاربری را مطرح میکنیم. اتلاف حرارتی اساسیترین مشکلی است که کارایی، قدرت و قابلیت اطمینان و متعاقبا کوچکسازی قطعات میکروالکترونیک را محدود میسازد. در این ادوات، فاصلهای بین منبع تولید کنندهی حرارت (قسمتی از ابزار که به دلیل اتلاف انرژی در آن و تبدیل شدن انرژی مصرفی آن به حرارت، مداوما در حال گرم شدن است) و مادهای که وظیفهی انتقال این حرارت به بیرون از ابزار را دارد، وجود دارد. از طرفی عملکرد حرارتی این ابزارها شدیدا تحت تاثیر مقاومت حرارتی مربوط به فاصله بین منبع حرارتی و مادهی تخلیه کنندهی حرارت قرار دارد. برای درک بهتر ماهیت این فاصله، مشاهدهی زیر را مطالعه کنید.
مشاهده: برای همگی ما پیش آمده است که مادهای گرم را در دستان خود بگیریم. میتوانید هنگامی را در نظر بگیرید که برای خرید نان تازه به نانوائی رفتهاید. در این حالت اگر دستتان را کاملا در تماس با جسم داغ (نان) قرار دهید، و یا روی آن فشار دهید، شما داغی آن جسم را بر روی دستان خود احساس میکنید، اما اگر در دستان خود احساس سوزش کنید، کمی دستتان را شل میکنید و در نتیجه داغی جسم از روی دست شما برطرف میشود. در واقع و به زبان فیزیک، انتقال حرارت از جسم گرم به دستان شما کاهش یافته است. میتوان با ادبیاتی معادل، این طور گفت که در این حالت مقدار همبستگی بین کف دستان شما و جسم گرم کاهش یافته و در نتیجه فواصل کوچکی بین دستان شما و جسم گرم ایجاد شده و در نتیجه، مقاومت حرارتی فضای بین دست شما و جسم گرم افزایش یافته است. |
با توجه به مشاهدهی بالا و مطالب بیان شده میتوان چنین گفت که عملکرد حرارتی این ابزارها شدیدا تحت تاثیر مقاومت حرارتی مربوط به فاصلهی بین منبع حرارتی و مادهی تخلیه کنندهی حرارت قرار دارد. بهبود رسانایی حرارتی موجب کاهش مقاومت حرارتی ایجاد شده توسط این فاصله که مجرای شار حرارتی است، میشود. از آنجایی که هیچ سطحی هرگز کاملا صاف نیست، حد فاصل بین دو سطح شامل اتصالات نقطهای در قسمتهای بر آمده و همچنین بستههای هوایی (که به آنها گاف هوایی میگوییم) در قسمتهایی که از یکدیگر دور هستند، میباشد (شکل 1). کمی از حرارت از طریق نقاط تماس فیزیکی عبور کرده و مقدار بیشتر آن باید از گافهای هوایی عبور کنند. همانگونه که میدانید، هوا رسانای بسیار ضعیفی برای گرماست، بنابراین باید آن را با یک مادهی دیگر جایگزین کنیم.
شکل 1- نمایی از فصل مشترک بین دو سطح که در تماس با یکدیگر هستند. این تصویر چند هزار برابر بزرگتر از اندازههای واقعی رسم شده است.
موضوع اصلی مدیریت حرارتی در بسیاری از کاربردها، و در واقع موضوع مورد بحث ما در این قسمت، تخلیهی موثر حرارت از ابزار به محیط پیرامون میباشد. عموما این کار شامل چهار مرحلهی زیر میباشد:
- انتقال حرارت درون ابزار گرم شده (درون ماده)
- نتقال حرارت از ابزار گرم شده به تخلیه کنندهی حرارت (از محل اتصال دو ماده)
- انتقال حرارت درون تخلیه کنندهی گرما (درون ماده)
- انتقال حرارت از تخلیه کنندهی گرما به محیط پیرامون (از محل اتصال دو ماده)
پرسش 1: با توجه به آنچه در بالا گفته شد، کندترین مرحلهی فرآیند، موجب محدود شدن سرعت فرآیند کلی میگردد. بنابراین دیگر مراحل هر چقدر هم سریع پیشروی کنند، تاثیری در سرعت کلی فرآیند ندارند. آیا میتوانید این پدیده را توجیه کنید؟ |
هر یک از این چهار فرآیند، ویژگیهای خاص خود را دارد. از جمله اینکه سرعت پیشروی هر یک از این مراحل بسته به عوامل مختلفی تعیین میشود و با سرعت فرآیند دیگری، متفاوت است. از طرفی این مراحل همگی به طور مستقل ولی با هم در حال رخ دادن بوده و در مجموع موجب انتقال حرارت از منبع ایجاد گرما به محیط پیرامون میشوند. بنابراین مرحلهای که کندتر از بقیه پیش برود، در مجموع سرعت پیشروی تمام فرآیند را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
پرسش 2: با توجه به مطالب ارائه شده، آیا میتوانید تعریف دقیقی از سطح تماس واقعی و اسمی و همچنین رابطهای ریاضی برای محاسبهی آنها ارائه دهید؟ |
بنابراین انتقال حرارت از فصل مشترک بین ابزار و تخلیه کننده، از طریق اتصالات بسیار کوچک در برآمدگیهای سطح و همچنین گافهای پر شده از هوا صورت میگیرد. در واقع مرحلهی محدود کنندهی سرعت (انتقال حرارت بین سطوح تماس ابزار گرم شده و تخلیه کنندهی گرما)، همان مرحلهای است که گرما باید از طریق گافها هوایی که به طور ناخواسته وجود دارند، منتقل شود. و از آنجاییکه این مرحله بسیار کند است، باید مادهای را در میان فصل مشترک دو سطح قرار دهیم تا از مقدار گافهای هوایی بکاهد و از طرفی خود این ماده انتقال حرارت بالایی داشته باشد تا خود به عنوان سدی در برابر انتقال حرارت شناخته نشود.
پرسش 3: گفته شد که برای کارایی بهتر این ادوات میکروالکترونیک، باید تخلیهی حرارت به سرعت انجام پذیرد. آیا میتوانید اهمیت و لزوم این موضوع را بیان نمایید؟ |
اکنون به تحقیق صورت گرفته میپردازیم. محققین در این تحقیق دو نوع ماده را انتخاب کردند. آلومینیوم و گرافیت، که هر دو از رساناهای بسیار خوب حرارت هستند. برای این بررسی، در یک حالت دو قطعه از مادهی مورد نظر روی هم قرار داده شد (بدون نانولوله) و در حالت دوم، بین دو قطعه مقداری نانولولهی کربنی قرار داده شد. حالت اول برای به دست آوردن معیار ارزیابی دادههای آزمایش در نظر گرفته شده است. شماتیک این دو حالت را در شکل 2 میبینید.
شکل 2- شماتیک الف) حالت اول، ب) حالت دوم
نتایج حاصل از این تحقیقات در جدول 1 گزارش داده شده است.
نمونهی مورد بررسی | هدایت حرارتی (W/mk) | درصد بهبود |
قطعهی آلومینیومی | 95/73 | - |
دو قطعهی آلومینیومی در تماس مستقیم با یکدیگر | 8/956 | - |
دو قطعهی آلومینیومی با وجود نانولولههای کربنی در فصل مشترک آنها | 43/457 | 385/16 |
قطعهی گرافیتی | 102/066 | - |
دو قطعهی گرافیتی در تماس مستقیم با یکدیگر | 13/475 | - |
دو قطعهی گرافیتی با وجود نانولولههای کربنی در فصل مشترک آنها | 62/278 | 362/79 |
همانگونه که دیده میشود، بدون در نظر گرفتن مادهی حد واسط در فصل مشترک، هوای به دام افتاده در میان گافهای هوایی موجب ایجاد مقاومت حرارتی میشوند. با در نظر گرفتن مادهای مناسب مانند نانولولههای کربنی، میتوان تا حد زیادی بر این مقاومت فائق آمد.
در مقالات بعدی با خصوصیات نانولولههای کربنی بیشتر آشنا میشویم.