سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلار

 

دلایل کاهش ارزش ریال

 

کم بودن ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی به گونه ای است که توجّه هر ایرانی را به خود جلب می کند. این را به راحتی از کسانی که برای تفریح یا زیارت به خارج از کشور می روند، می توانید دریابید. البته بحث بحران واردات و صادرات هم جای خود دارد که مربوط به افراد خاصی(تجار) است.

 

مدتّها بود که این سؤال برای من مطرح بود که با این که کشورهای غربی خصوصاً آمریکا، درگیر مشکلات اقتصادی خود هستند، چرا روز به روز ارزش پول آنها افزایش می یابد و از ارزش پول ما کاسته می شود؟ چرا ارزش پول ایران در کشورهای همسایه مثل عراق که سال گذشته بیشتر بود، به نصف کاسته شده؟

 

از یک دوستم (که بیشتر به سایتهای غربی و مخالف نظام) مراجعه می کند، پرسیدم علت کاهش ارزش ریال در برابر دلار چیست؟ گفت: در این قضیه دست دولت در کار است و برای سودجوئی برخی در ایام انتخابات می باشد.

 

البته من دخالت دولت را تأیید می کنم ولی سوء استفاده سیاسی برای انتخابات را نه. فاصله ی حدود 600 تومانی بین قیمت دولتی و آزاد دلار، خیلی ها  را برای سودجوئی وسوسه می کند. زیرا آنهائی که در تهیه ی دلار دولتی دست دارند و می توانند به بهانه هائی دلار دولتی بگیرند و ذخیره نمایند یا در بازار آزاد بفروشند، چه پولها که به جیب نمی زنند.

 

به نظر می رسد، اگر نمایندگان مجلس آینده جلوی این حرکات دولت و دست اندرکاران ارزی را نگیرند، در مورد افزایش فشار اقتصادی بر قشر کم در آمد که از پیامدهای غیر مستقیم افزایش قیمت دلار و ارز و کاهش ارزش ریال است، مسئول خواهند بود.

 

نتیجه: در کاهش یافتن ارزش ریال در برابر ارزهای دیگر، دست هائی در کار است . دولت گمان می کند با این کارها (کاستن ارزش ریال و طرح های اقتصادی بعضاً غلط) به اقتصاد (تا حدودی) بیمار کشور حرکت می دهد. ولی این اشتباه آشکاری است.



عوامل اصلی کاهش ارزش ریال 

 

به اعتقاد برخی اقتصاد دانان، مهمترین علت رشد نرخ ارزها در برابر ریال ایران پیش بینی نرخ تورم بیش از 20 درصد در ایران است.  پیش بینی نرخ سه درصدی تورم آمریکا و نرخ 22 درصدی تورم ایران به معنای این است که تا پایان سال ارزش پول ایران نسبت به پول آمریکا 19 درصد کمتر شود.  کاهش ارزش پول ایران در برابر دلار به معنای کاهش قدرت خرید ریال در بازار های جهانی است، که این موضوع باعث ایجاد نگرانی از سرمایه گذاری در ایران می شود .

 

آیا کاهش ارزش ریال به افزایش صادرات و کاهش واردات منجر خواهد شد؟ 

 

 کاهش ارزش پول ملی هر کشور ترفندی است که دولتها برای افزایش صادرات و کاهش واردات همچنین کاهش هزینه تولید داخلی کشور خود بکار می گیرند. متأسفانه ارزش ریال ایران در بین دیگر ارزهای معتبر جهانی در رتبه 3 البته از آخر بوده یعنی در دنیا تنها 2 ارز از ریال ایران ضعیف تر است یکی ویتنام و دیگری کشوری کوچکتر از کومور ! 

 

نکته دیگر این که، حجم واردات در این مدت افزایش چشمگیری داشته است. به عبارت بهتر کاهش شدید ارزش ریال در این مدت تأثیری بر کاهش واردات و افزایش صادرات ایران نداشته بلکه روند واردات کالاهای مختلف به داخل کشور تسهیل و تقویت نیز گردیده است. همچنین نیازمندی دولت به درآمدهای نفتی افزایش نیز داشته است.  با توجه به ورود ارزهای حاصل از نفت اگر نرخ ارز کاهش پیدا کند و ریال ارزان تر شود هیچ تأثیری در حجم واردات پدید نخواهد آمد زیرا همان حجم کاهش ارزش ریال توسط دولت و بوسیله فروش دلار یا ارزهای خارجی حاصل از نفت به اقتصاد تزریق خواهد شد. بنابراین قدرت خرید در داخل هیچ تغییری نمی کند.

 

دخالت یا کاهش ارزش پول ملی ؟

 

در شرایطی که نرخ دلار در بازار‌های جهانی در برابر ارزهای دیگر مانند یورو در حال کاهش است ولی در داخل نرخ دلار ثابت مانده و این مسئله نشان می‌دهد در واقع کاهش ارزش پول ملی در واقع بهایی است که برای این ثبات نرخ دلار پرداخت شده است. البته در شرایط کنونی من این تغییرات را بررسی نکرده‌ام ولی در صورتی که این اتفاق در بازار افتاده باشد به معنی دخالت دولت در بازار ارز است که برای تثبیت قیمت ارزی در حال سقوط از ارزش پول ملی کاسته است که این مسئله نیز در مقابل رسالت بانک مرکزی برای حفظ ارزش پول ملی قرار می‌گیرد. متأسفانه تغییر ترکیب سبد ارزی از دلار به یورو که من از توصیه‌کنندگان اصلی آن بودم در مقطع زمانی نادرست و به شکلی مدیریت نشده اتفاق افتاد که محاسبات توسط مراجع بین‌المللی در همان زمان نشان داد عدم مدیریت زیانی بین 4 تا 5 میلیارد دلار به اقتصاد ایران تحمیل کرده است..

 

پاسخی به چرایی کاهش ارزش ریال 

 

اگرچه تحریم‌ها در تشدید نابسامانی‌های اقتصادی در ایران از جمله پایین آمدن شدید نرخ ریال در برابر ارزهای خارجی تاثیرگذار بوده‌اند، اما هرگز علت آن نمی‌باشند. علت اصلی، ریشه در واقعیت‌های اقتصادی ایران دارد و نه در سیاست‌های خارجی دولت و تبعات اقتصادی آن.

 

مشکل بزرگ اقتصاد ایران بحران ویژه‌ای‌ست که به اصطلاح به آن رکود تورمی می‌گویند. در این شرایط و در حالی که اقتصاد در رکود بسر می‌برد و در حالت طبیعی باید شاهد تورم بسیار پایین و یا حتی تورم منفی باشیم، نرخ تورم بالاست. در این شرایط افزایش نقدینگی نه تنها قادر نیست اقتصاد را از رکود برهاند که بر میزان تورم نیز می‌افزاید.

 

هنگامی که نرخ تورم بالاست و اقتصاد در رکود بسر می‌برد، افزایش نقدینگی نه تنها کمکی به اقتصاد نمی‌کند که منجر به افزایش تورم و در نتیجه تشدید رکود میشود که نتیجه‌ای جز ادامه‌ی زنجیره‌ی رکود و تورم را به‌دنبال نخواهد آورد

 

اما مثل روز روشن است که هیچ‌کدام از این سیاست‌ها نخواهند توانست مشکل کاهش ارزش ریال در برابر دلار را حل کنند. از سویی با نرخ تورم کنونی، بالا رفتن سود سپرده‌های بانکی نمی‌تواند پاسخ‌گوی نرخ تورم باشد، از سوی دیگر نیز تهدید و چماق تنها تاثیرش گرم‌تر شدن بازار سیاه دلار و در نتیجه گران‌تر شدن آن خواهد بود، همان‌طور که سال‌ها در جمهوری اسلامی کار دلالان ارز غیرقانونی بود ولی هیچ‌گاه نتوانستند سیر خرید و فروش دلار را که از خیابان‌ها حتا به دفاتر بی‌نام و نشان کشیده شده بود، قطع کنند.

 

افزایش سپرده‌های بانکی از سوی دیگر می‌تواند نتایج منفی بر اقتصاد در شرایط کنونی به‌بار‌آورد. بانک‌ها برای پرداخت سود این سپرده‌ها باید به موازات آن وام‌ها را با نرخ‌های بالاتر در اختیار سرمایه‌داران در بخش صنعت قرار دهند، چرا که در غیر این صورت خود با خطر ورشکستگی روبرو می‌شوند.

 

جالب آن‌که در چنین شرایطی دولت به‌دنبال اجرای مرحله‌ی دوم طرح یارانه‌ها می‌باشد که نشان‌گر چیزی نیست جز بی‌برنامگی و تناقض آشکار در رفتارهای اقتصادی دولت. بی‌شک اجرای مرحله‌ی دوم طرح یارانه‌ها در این شرایط تورم را بیش از آن‌چه هست لجام گسیخته خواهد ساخت، آن‌هم در شرایطی که اجرای تحریم بانک مرکزی حداکثر از ابتدای تیرماه آغاز می‌گردد، تحریمی که با تحریم صنایع پتروشیمی و نفت ایران (در ماه‌های آینده) می‌تواند وضعیت اقتصادی را بیش از آن‌چه که هست وخیم‌تر ساخته و آن‌وقت یعنی دقیقا زمانی که دولت برای خریدهای خود به ارزهای خارجی دسترسی ندارد، نرخ ریال به شکلی بی‌سابقه و غیرقابل تصوری در برابر دلار کاهش خواهد یافت.  

 

آینده ریال از زبان اقتصاد دان سرشناس ایرانی  

 

دکتر جواد صالحی اصفهانی در یادداشت خود می آورد« این واقعیت که دولت ها در کشورهای صادرکننده نفت می توانند نرخ تعادلی ارز را صرفا با فروش نفت بیشتر تحت تاثیر قرار دهند، مشخص می کند که تنها اصل مکتوب عرضه و تقاضا نیست که بر نرخ ارز اثر می گذارد. بازار ارز خارجی تحت سیطره یک انحصارطلب، یعنی دولت، است که مجبور است در مورد صادرات نفت و نرخ ارز به طور همزمان تصمیم بگیرد»

منبع وبلاگ بوی سیب






تاریخ : جمعه 90/12/12 | 7:49 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.