موشکهای دریاپایه
شاید فکر کنید که با وجود موشکهای بالستیک قاره پیما، میان برد و کوتاه برد زمین پایه که از سطح خشکی قابل پرتاب هستند، چه نیازی به موشک «بالستیک دریایی» است. قبل از این که به مقوله این موشکها بپردازیم به توضیح است که نیروهای استراتژیک موشکی قدرتهای بزرگ به سه شاخه موشکهای بالستیک زمین پایه، بمب افکنهای دوربرد (نظیر «بی- 52» آمریکا و «بیر» و «بی سون») و موشکهای بالستیک دریا پایه و زیردریایی پرتاب روسیه تقسیم میشوند.
در غرب، این سه سیستم به «سه شاخه» مشهور است و این عبارت به یک نیروی جنگ افراز مختلط اطلاق میشود و مفهموم آن این است که دشمن برای پوشش پدافند یا پدافند زمینی، دریایی و هوایی در مقابله با نیروی حریف باید منابعش را به سه قسمت تقسیم کند. با در اختیار داشتن چنین نیروی مختلطی، حتی اگر پیشرفت تکنولوژی کشوری به او امکان دهد که با سیستم پدافندی خود در یک رویارویی متقابل یک یا دو منبع از منابع پیش گفته را خنثی کند، دستکم منبع سوم، برای حمله و به هم زدن تعادل حریف یا بازداشتن آن از عملیات مؤثر باشد.
موشکهای دریایی قبل از آن که موتور آنها خاموش شود، با استفاده از هوای فشرده یا مولدهای گاز داخل مقر، تحت فشار لوله محل استقرار به بیرون پرتاب میشوند. این روش پرتاب به روش «پرتاب سرد» معروف است که در این حالت موتور موشک پس از خروج از آب روشن میشود. از معایب این روش پرتاب این است که در محل خروج موشک از آب، امواج متلاطم و حبابهایی پدید میآید که تا 15 دقیقه ادامه مییابد. این پدیده به شناسایی محل پرتاب موشک کمک میکند، با وجود تکنیک پرتاب سرد، دارای مزایایی به شرح زیر است:
- گازهای گداخته شده به دیوار داخلی سیلو آسیب نمیرسانند.
- با توجه به این که مقر موشک بعد از پرتاب با جرثقیل به بیرون پرتاب میشود، برای بارگیری و پرتاب دوباره موشک به زمان کمتری نیاز است.
- موشک در مرحله پرتاب نیاز به سوخت کمتری دارد که در نتیجه میتواند کلاهک بزرگتری حمل کند یا برد بیشتری را بپیماید.
اساس هدایت این موشکها و دیگر موشکهای بالستیک، بیشتر بر مبنای «اینرسی» است. در این نوع هدایت، تغییرات موشک در ارتفاع، سرعت و سمت در تمامی جهات حس میشود. در این سیستم رایانه هدایت، انتگرال شهابهای اندازه گیری شده را گرفته و بدین ترتیب سرعت و مسافت طی شده را نسبت به زمان محاسبه و با این اطلاعات موقعیت موشک را به طور دائم محاسبه میکند. حس کنندههای اینرسی باعث تولید علایمی در ارتباط با انحراف موشک از مسیر (به وسیله کنترل اینرسی) میشود و نقش مهمی در دقت موشک ایفا میکند.
موشکهای بالستیک دریایی همانند دیگر موشکهای استراتژیک، دارای سه نوع کلاهک هستند که نوع اول دارای سرجنگی منفرد و نوع دیگر آن دارای کلاهک حاوی چندین سرجنگی مخصوص یک هدف است که با علامت (MRV) مشخص میشوند. نحوه عمل این موشکها، طوری است که پس از تمام شدن سوخت پیشران اصلی، هر یک از پیکانها یا سر جنگی از محفظه اصلی جدا شده و با تغییر کمی در سرعت پس از طی مسیری منحنی، جداگانه در اطراف هدف (حدود 800 متری) فرود میآیند. این کلاهکها با یک عیب اساسی رو به رو هستند و آن این که در صورتی که هر یک از پیکانها در مرحله ورود دوباره به جو، اگر به اندازه کافی از هم جدا نشوند یک انفجار اتمی دفاعی در ارتباط با هر یک از آنها باعث صدمه دیدن بقیه آنها میشود. از طرفی جدایی بیش از حد آنها باعث میشود که انفجار «سرهای جنگی» بعد از فرود در اطراف هدف، پوشش کافی نسبت به هم ایجاد نکنند که در این صورت درصد صدمه زنی کم خواهد شد.
باید بدانیم که پیشران تمامی این موشکها دارای موتور اولیه، مرکب از سوخت دو پایه با زمان سوزش چند ثانیه برای رساندن موشک به سرعت لازم جهت شروع کار موتور توربوجت که از سوخت (JP4) استفاده میکند. ولی گاهی موشکهایی نظیر «اکزوست» و «سی-801» دارای موتور سوخت جامد کندسوز هستند. موتور توربوجت برای رسیدن به بردهای بیشتر و موتورهای «رم جت» برای موشکهای بزرگتر و میان برد به کار میروند.
سومین نوع کلاهک به کار رفته در این موشکها کلاهک از نوع سرجنگی مجتمع با طراحی هر پیکان به یک هدف خاص است و با علامت (MIRV) نشان داده میشوند. مهمترین بخش (MIRV) سیستم کنترل بعد از سیستم پیشران است که به حامل معروف است. حاملها که به تنهایی دارای دستگاه ناوبری اینرسی جهت سنجش سرعت و ارتفاع و محرکه خود است.
در نقطه مشخصی «راکت کمکی» از راکت اصلی جدا میشود و دستگاههای ناوبری، محرکه، منحنی پرواز حامل را طوری انتخاب میکنند که ابتدا به طرف نخستین هدف متمایل شود. با قرار گرفتن در موقعیت نخستین هدف، یک پیکان توسط مکانیزم فنری از آن جدا و به طرف هدف حرکت میکند. سپس مسیر حامل تغییر یافته و طوری حرکت میکند که پیکان دیگری به سوی دومین هدف پرتاب شود.
بدین ترتیب تمامی پیکانها که تعداد آنها به 11 فروند نیز میرسد از کلاهک آزاد میشوند. این حاملها میتوانند پیکانهای متعددی را بدین طریق در فواصل زیاد و با منحنیهای پرواز خاص، بنابر نیاز روانه کنند.
حاملها و پیکانها توانایی مانور نیز دارند. این مانورها به منظور نفوذ به فضاهای محافظت شده (فضایی که دشمن در آنجا حضور الکترونیکی دارد) یا عکسبرداری در مرحله ورود دوباره به جو، استفاده میشوند. هر یک از پیکانها با مانورهای پرهیزی بر طبق فرمانی که از سیستم هدایت صادر میشود، منحنی پروازی خاصی را طی میکند.
شایان گفتن است سفینههایی که برای ورود دوباره به جو زمین به کار برده میشوند، باید قادر به تحمل شتاب کند شوندهای برابر با 150 برابر نیروی جاذبه زمین و درجه حرارتی معادل 7000 درجه سانتیگراد باشند.
بعضی از این موشکها که از زیر دریایی پرتاب میشوند، توان حمله به زیردریاییها را نیز دارند. در این گونه موشکها به جای سرجنگی یک اژدر قرار میگیرد. ابتدا موشک همراه اژدر به سوی هدف رها شده و در ارتفاعی عمود بر محدوده محل استقرار هدف کلاهک موشک (اژدر) آزاد میشود و با استفاده از چتر فرود میآید. پس از رسیدن اژدر به سطح آب چتر فرود رها و همزمان سیستم تجسس و هدایت آن فعال میشود و به سمت زیردریایی حرکت میکند، تا با اصابت به آن صدمات لازم را وارد آورد.
«موشکهای ضد کشتی» گروه دیگری از سلاحهای دریایی هستند که از طریق هلی کوپتر، هواپیما، لانچر زمینی (موشکهای دفاع ساحلی) یا خود شناور دریایی قابل پرتاب میباشند علیرغم این که امروزه این سلاحها در مدلهای متعددی تولید شدهاند ولی هیچ کدام مشابه یکدیگر نیستند و هر یک دارای ساختمان مخصوص به خود هستند.
از مشترکات این موشکها، مأموریت و پیروی از منحنیهای خاص پروازی است که در سه مرحله صورت میگیرد. مرحله «بوست» که موشک از یک راکت سوخت جامد استفاده میکند، «مرحله هجومی» که موشک روی سطح آب ادامه مسیر میدهد و مرحله نهایی که هدایت نهایی فعال میشود.
موشکهای ضد کشتی از نظر ساختمانی دارای بخشهای زیر هستند:
- سرکاوشی یا جست و جوگر که ممکن است بر اساس پدیده راداری، مادون قرمز (IR) یا ماورای بنفش یا ترکیبی از آنها کار کند.
- سیستم تعیین «موقعیت خودکار»
- ارتفاع سنج که ممکن است، راداری یا رادیویی باشد.
منبع:http://www.ettelaat.com