ازدواج با غیرمسلمانان، از دیدگاه قرآن، در دوقسمت قابل طرح است: ازدواج با مشرکان و اهلکتاب.
الف. ازدواج با مشرکان:
یکى از موانع ازدواج براى مرد یا زن مسلمان، شرک* است. مسلمان نمىتواند با مشرک بهصورت دائم یا موقّت ازدواج کند.[180] قرآن مىفرماید: با زنان مشرک تا ایمان نیاوردهاند، ازدواج نکنید! (اگر چه، جز به ازدواج با کنیزان دسترسى نداشته باشید زیرا) کنیز با ایمان، از زن آزادِ بتپرست، بهتر است; گرچه شیفته زیبایى و ثروت یا موقعیّت او شوید: «ولاتَنکِحُوا المُشرِکـتِ حتّى یُؤمِنَّ و لاََمَةٌ مُؤمِنَةٌ خیرٌ مِن مُشرِکَة و لَو اَعجَبَتکُم...». در ادامه آیه مىفرماید: زنان مسلمان را به مردان مشرک ندهید (اگرچه ناچار شوید آنها را به همسرى غلامان با ایمان در آورید); زیرا غلام با ایمان از مرد بتپرست بهتر است; هرچند از مال و موقعیّت و جذابیّت او خوشتان بیاید: «ولاتُنکِحُوا المُشرِکینَ حتّى یُؤمِنوا و لَعَبدٌ مُؤمِنٌ خیرٌ مِن مُشرِک و لَو اَعجَبَکُم...». حکمت تحریم ازدواج با مشرکان، جلوگیرى از تأثیر آنان بر فرهنگ جامعه اسلامى است: «اُولـئِک یَدعون اِلى النّارِ واللّهُ یَدعوا اِلى الجَنَّةِ والمَغفِرَة بِاِذنِه... = آنان (مشرکان) بهسوى آتش دعوت مىکنند، درحالىکه خدا دعوت به بهشت و آمرزش مىنماید». (بقره/2، 221)
درباره حفظ اعتقادات جامعه و دگرگونى تدریجی آن نمىتوان بىتفاوت بود; بهویژه با توجّه به اینکه اگر مشرکان از طریق ازدواج به درون خانههاى مسلمانان راه یابند، افزون بر تأثیرپذیرى فرزندان و زنان و برخى از اقشار مسلمانان، جامعه اسلامى گرفتار دشمن داخلى مىشود، و با مختلط شدن نژادها و پیروان ادیان دیگر، هویّت دینى، ملّیّت و اصالت نژادى آن به خطر مىافتد.[181] در آیه10 ممتحنه/60 درباره زنان مشرک هجرتکننده به مدینه، مىفرماید: آنان را بیازمایید. وقتى به ایمانشان اطمینان کردید، ایشان را به کافران مکّه بازنگردانید; زیرا اینان و کافران بر یکدیگر حلال نیستند و مهرى را که کافران به آنان پرداختهاند. بپردازید، پس از آن مىتوانید با ایشان ازدواج کنید: «... اِذا جاءَکُمُ المُؤمِنتُ مُهجِرت فَامتَحِنُوهُنَّ اَللّهُ اَعلَمُ بِاِیمنِهِنَّ فَاِن عَلِمتُموهُنَّ مُؤمِنت فلا تَرجِعوهُنَّ اِلى الکُفّارِ لاهُنَّ حِلٌّ لَهُم و لا هُم یَحِلّونَ لَهُنَّ وَ ءَاتوهُم مااَنفَقوا و لا جُناحَ علَیکُم اَن تَنکِحوهُنَّ...» ، و در جاى دیگر مىفرماید: «اَلزّانى لایَنکِحُ اِلاّ زانِیةً اَو مُشرِکةً والزّانِیةُ لایَنکِحُها اِلاّ زان اَو مُشرِکٌ و حُرِّمَ ذلِکَ عَلَى المُؤمِنینَ». (نور/24،3) همانگونه که گذشت، عدّهاى، مفاد این آیه را حکم انشایى دانستهاند;[182] ولى برخى، آیه را خبر از واقعیّت خارجى شمردهاند.[183] در بحث ازدواج با مشرکان، آیات دیگرى بهصورت عام وجود دارد که با بحث اهلکتاب مشترک است و در بحث بعدى به آنها پرداخته مىشود.
ب. ازدواج با اهلکتاب:
ازدواج زن مسلمان با اهلکتاب* جایز نیست;[184] امّا درباره ازدواج مرد مسلمان با زنان اهلکتاب چند نظر وجود دارد.
1. نظریّه غالب میان فقیهان شیعه، حرمت ازدواج دائم با زنان اهلکتاب و جواز ازدواج موقّت با آنان است;[185] البتّه عدّه فراوانى از امامیّه معتقد به جواز نکاح دائم با کتابیه شدهاند و این نظر، میان متأخّران، طرفدارانى یافته است.[186] فقیهان اهلسنّت به اتّفاق، نکاح با زنان حرّ از اهلکتاب (حربى یا معاهد) را جایز دانستهاند.[187] فقط برخى به کراهت قائل شدهاند; بهویژه اگر حربى باشد.[188] براى حرمت نکاح با زنان اهلکتاب، چند استدلال قرآنى شده است: 1. آیات حرمت ازدواج با مشرک (بقره/2، 221; نور/24، 3)، زیرا قرآن درباره اهلکتاب که عُزیر و مسیح را پسر خدا مىدانند (توبه/9، 30ـ31)، تعبیر شرک را بهکار برده است: «سُبحـنَهُ عَمّا یُشرِکونَ» ; پس احکام مشرکان شامل آنان نیزمىشود.
در پاسخ این استدلال گفتهاند که اوّلاً در اصطلاح قرآن اهلکتاب، کافرند; ولى مشرک شمرده نمىشوند;[189]هرچند کلمه «یُشرِکون» درباره آنان آمده است. دلیل این مطلب آن است که در آیات 105 بقره/2، 1 و 6 بینه/98، اهلکتاب بر مشرکان عطف گرفته شده که دلیل بر مغایرت مفهومى بین آن دو است.[190] ثانیاً برخى روایات دلالت دارند که این آیه، بهوسیله آیه5 مائده/5 نسخ شده است. در حدیثى از حضرت على(علیه السلام)آمدهاست: آیاتى در قرآن وجود دارد که نیمى از آن نسخ شده و نیمى به حال خود باقى است. امام براى این مطلب، به آیه221 بقره/2 مثال زده که قسمت اوّل آن به ممنوعیت نکاح با زنان اهلکتاب مربوط است که با آیه5 مائده/5 نسخشده; ولى قسمت دوم آن «ولاتُنکِحُوا المُشرِکین» که به ازدواج زنان مسلمان با اهلکتاب ارتباط دارد، نسخ نشده و بر ممنوعیّت، باقى مانده است.[191]
2. برخى گفتهاند: بر فرض که واژه مشرک، شامل اهلکتاب نشود، حکمتى که براى حرمت ازدواج با مشرکان بیان شده است: «اُولـئِکَ یَدعونَ اِلَى النّارِ» (بقره/2،221)، شامل اهلکتاب مىشود; زیرا زن و شوهر از نظر اخلاقى و دینى، بر یکدیگر تأثیر مىگذارند و در این جهت، تفاوتى میان شرک و آیین اهلکتاب نیست; بنابراین، ازدواج با اهل کتاب نیز باید ممنوع باشد; ولى گویا حکمت در این آیه، تعمیمدهنده حکم نیست و گرنه فسق یا اختلاف در مذهب نیز باید مانع ازدواج قلمداد شود; زیرا این حکمت در آنجا هم وجود دارد; درحالىکه هیچکس ملتزم به این مطلب نشده است.
3. در آیه10 ممتحنه/60 مىفرماید: به پیوندهاى ازدواج که پیشتر با زنان کافر بستهاید، پاىبند مباشید; یعنى پس از مسلمان شدن، همسر کافر خود را (مشرک باشد یا کتابى) رها کنید[192]: «...ولاتُمسِکوا بِعِصَمِالکَوافِر...». برخى بهدلیل عمومِ لفظِ «کوافر» که شامل زنان اهل کتاب هم مىشود، دلالت آیه را بر مطلب تمام دانستهاند[193] این نظر را مىتوان پاسخ داد، زیرا بحث و شأن نزول آیه درباره روابط مشرکان مکّه با مسلمانان است و شاید شامل اهلکتابنباشد.
4. در آیه25 نساء/4 مىفرماید: کسانىکه توانایى ندارند با زنان آزاد و پاکدامن و با ایمان ازدواج کنند، با دختران با ایمان که مملوک و کنیزند، ازدواج کنند; البتّه ایمان ظاهرى آنان کفایت مىکند; زیرا حقیقت ایمان را خدا مىداند: «ومَن لَم یَستَطِع مِنکُم طَولاً اَن یَنکِحَ المُحصَنتِ الْمُؤمنتِ فَمِن ما مَلَکَت اَیمنُکُم مِن فَتَیتِکُمُ الْمُؤمنتِ واللّهُ اَعلَمُ بِاِیمنِکُم بَعضُکُم مِن بَعض فَانکِحُوهُنَّ بِاِذن اَهلِهِنَّ...». وجه استدلال به آیه چنین است: ذکر صفت ایمان در آیه، نشانگر عدم جواز ازدواج با زنان غیرِ مؤمن (مشرک یا کتابى) است. ولى به نظر مىرسد آیه نمىتواند دال بر مقصود باشد زیرابراى مفهوم وصف، حجّیّت و اعتبارى ثابت نشده است.[194]
5. در آیه22 مجادله/58 مىفرماید: اى رسول خدا! هرگز مردى را که به مبدأ و معاد ایمان دارد، نخواهى یافت که با دشمنان خدا و رسول دوستى* کند، و چون ازدواج براى برقرارى مودّت و محبّت و رحمت است (روم/30، 21)، ازدواج با مشرکان و اهلکتاب جایز نیست. از این استدلال، پاسخ داده شده[195] که اوّلاً آیه دوستى با کافران را بهسبب دشمنى آنان با خدا و رسول منع مىکند; زیرا حکم، بر وصفِ «مَن حادَّ اللّهَ و رَسولَه» معلّق شده است; پس دوستى با کافران، به جهت لزوم رابطه مودّت بین زوجین، اشکال ندارد; بدین سبب، به دوستىهاى بسیارى در قرآن، حتّى با کافران و مشرکان، سفارش شده است; مانند سفارش به مصاحبت و رفتار نیک با پدر و مادر گرچه کافر باشند: «وصاحِبهُما فِىالدّنیا مَعروفًا» (لقمان/31،15)، و سفارش به صله رحم در آیه21رعد/13. ثانیاً ازدواج گاهى به جهت رفع نیاز جنسى و نه براساس مودّت و رحمت است; بدین جهت گاهى نشوز و اختلاف، در عین زوجیّت، به چشم مىخورد.
کسانىکه ازدواج با زنان اهلکتاب را جایز مىدانند، به آیه5 مائده/5 استدلال کردهاند که بخشى از حلالهاى الهى را بیان مىکند و یکى از آنها، ازدواج با اهلکتاب است: «الیَومَ اُحِلَّ لَکُم ... والمُحصَنـتُ مِنالَّذینَ اُوتُواالکِتـبَ مِن قَبلِکم». بر این استدلال، سه اشکال وارد شدهاست: 1. این آیه به آیات حرمت ازدواج با کافر (بقره/2،221; ممتحنه/60، 10)، نسخ شده و روایاتى نیز بر منسوخ بودن آن دلالت مىکند.[196] این گفته صحیح نیست; زیرا اوّلاً روایات دیگرى بر نسخ آیات حرمت به آیه5 مائده/5 دلالت دارند.[197] ثانیاً مائده واپسین سورهاى است که بر پیامبر نازل شده است[198] (طبق روایت، دو یا سه ماه پیش از رحلت پیامبر[199]) بدین جهت، سوره مائده مىتواند ناسخ آیات دیگر باشد; ولى سورهها یا آیات دیگر نمىتوانند ناسخ آن باشند. ثالثاً آیه جواز نکاح اهلکتاب با کلمه «الیوم» آغاز مىشود که در ناسخ بودن صراحت دارد; زیرا کلمه «الیوم» دلالت دارد بر اینکه از هم اکنون حلّیّت قرار داده شده، و منع و محدودیّت برداشته شده است.[200] رابعاً هیچگونه تنافى بین آیه جواز و آیات حرمت نیست و امکان جمع عرفى وجود دارد; چون آیات مربوط به حرمت ازدواج با مشرک و آیه جواز ازدواج با اهلکتاب، به دو موضوع کاملاً مباین با هم مربوطاند و آیات مربوط به حرمت ازدواج با کافر را مىتوان به آیه جواز ازدواج با اهل کتاب تخصیص زد; زیرا نسبت، عام و خاص مطلقاست.[201]
2. آیه5 مائده/5، به جواز متعه* با زنان اهلکتاب و آیات حرمت به ازدواج دائم با آنان مربوط است; زیرا آنچه را در نکاح دائم پرداخت مىشود، مهریّه یا صداق مىنامند، و کلمه «اجر» در آیه جواز نکاح، در متعه ظهور دارد. این اشکال، قابل پاسخ است; زیرا اوّلاً اجر، در نکاح دائم نیز بهکار رفته است (احزاب/33،50; مائده/5، 5; ممتحنه/60، 10) و ثانیاً این آیه، «اُجور» براى دوگروه، «مُحصَنـت مِن المُؤمِنـت» و «المُحصنـت مِنالّذین اُوتُوا الکِتـب» را مطرح کرده است و بىشک، آیه درباره خصوص متعه، درباره زنان مؤمن سخن نمىگوید، و درباره زنان اهلکتاب نیز به مطلق ازدواج (دائم یا متعه) نظر دارد و اختصاص قید «اِذا ءَاتَیتُمُوهُنَّ اُجورَهُنَّ» به گروه دوم (اهلکتاب) نیز خلاف ظاهر است.[202]
3. هر دو گروه مطرح شده در آیه، زنان مؤمن هستند. براى آنان که از ابتدا ایمان داشتهاند، تعبیر «والمُحصَنـت مِن المؤمِنـت» آمده و براى آنان که نخست اهلکتاب بوده، سپس ایمان آوردهاند، تعبیر «والمُحصَنـت منالّذین اُوتُوا الکِتـب» آمده است; پس آیه اصلا به ازدواج اهلکتاب ربطى ندارد.[203] پاسخ این است که اوّلاً با این ترتیب مىبایست از المحصنات من المشرکات هم نام ببرد; چون گروه سومى از زنان مؤمن هستند که اوّل مشرک بودند; سپس ایمان آوردند و اتّفاقاً تعداد این گروه در صدر اسلام بسیار زیاد بود. ثانیاً در آغاز آیه، طعام اهلکتاب و طعام مسلمانان مطرح شده و مناسب آن است که مقصود، کسانى باشند که در حال حاضر اهلکتابند نه آنان که پیشتر اهلکتاب بوده و اکنون مسلمان شدهاند.
درباره وب
http://www.telegram.me/sajjadshafiee_ir . . . رشته مهندسی پلیمر نسبت به رشتههای مهندسی دیگر تقریبا جوان است و شکوفایی آن از زمان جنگ جهانی دوم آغاز شده است. اما به دلیل کاربرد روزافزون پلیمر در صنایع مختلف، این رشته به سرعت رشد کرده و امروزه جزو یکی از رشتههای مهم کشورهای صنعتی پیشرفته میباشد. هدف رشته مهندسی صنایع پلیمر تولید کلیه محصولات پلیمری از قبیل لاستیک، پلاستیک، الاستومر، چسبها، رزین و سایر مواد مورد نیاز صنعت است. برای مثال طراحی و تولید تایر ماشین در صنایع لاستیک، لولههای پلیاتیلن در صنایع پلاستیک و انواع فایبرگلاسها در کامپوزیت به یاری متخصصان مهندسی صنایع پلیمر انجام میگیرد یا حتی در این رشته شکلدهی رزینها نیز مطرح است که برای مثال میتوان به ساخت ملامین اشاره کرد.حتی کیسههای پلاستیکی و روکش ظروف نچسب ( تفلون ) از مواد پلیمری میباشند. در واقع در رشته مهندسی صنایع پلیمر هر آنچه که به این مواد بر میگردد، مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. البته پلیمرها فقط کاربرد صنعتی ندارند بلکه کاربرد پزشکی نیز دارند. مثلا اگر کشکک زانوی یک نفر آسیب ببیند و ترمیم آن امکانپذیر نباشد، شبیه به همان کشکک زانو را با مواد پلیمری درست میکنند و بر روی زانو قرار میدهند و یا دندان مصنوعی و لنزهای چشمی همه از مواد پلیمری ساخته میشوند که به این مواد پلیمری «پلیمرهای زیستی» میگویند. فرصتهای شغلی: در صنعت پوشاک پلیمرها در تولید پاپوشها، تنپوشها و کفپوشها بسیار موثر هستند. در صنایع حمل و نقل زمینی (خودروسازی، قطار و ... )، هوایی ( هواپیما و بالگرد) و دریایی (کشتیها و ...) پلیمرها حضوری چشمگیر دارند، و بالاخره در صنایع نظامی، پزشکی، کشاورزی و بستهبندی کاربرد مواد پلیمری بسیار گسترده است.بدر صنعت پوشاک نیز پلیمرها در تولید پاپوشها، تنپوشها و کفپوشها بسیار موثر هستند. در صنایع حمل و نقل زمینی (خودروسازی، قطار و ... )، هوایی ( هواپیما و بالگرد) و دریایی (کشتیها و ...) پلیمرها حضوری چشمگیر دارند، و بالاخره در صنایع نظامی، پزشکی، کشاورزی و بستهبندی کاربرد مواد پلیمری بسیار گسترده است. باتوجه به کاربرد وسیع پلیمرها در صنایع، فارغالتحصیلان این رشته تواناییهای کافی در زمینههای ایجاد و برنامهریزی واحدهای تولیدی تبدیل پلیمر خام به مواد مصرفی و اشتغا
جستوجو
ویژه مدیریت وب
نویسندگان
لینک دوستان
برچسبها وب
مدیریت (23)
عکس (4)
مدیریت در اسلام (4)
اندروید (3)
فناوری نانو (2)
و (2)
یراق کابینت (1)
کائــوچو (1)
کائوچو طبیعی (1)
کاندیدای (1)
کوبه (1)
نوستالژی (1)
قفل حیاطی (1)
قفل لوکس (1)
قفل یونیک (1)
قفل کتابی (1)
قفل کمدی (1)
گالری یراق کوبه (1)
لاهیجان (1)
مجلس (1)
مدیر موفق (1)
مرد و زن (1)
مرودشت (1)
مزایای بیوپلیمر (1)
ملامین چیست (1)
مدیریت دانش (1)
انقلاب صنعتی (1)
ایام (1)
ایران (1)
اکسترودر (1)
پاسارگاد (1)
پلی اتیلن ، (1)
پلی پروپیلن (1)
پلی ونیل کلراید (1)
ارسنجان (1)
اسلامی (1)
اسلحه پلیمری (1)
امیرکبیر (1)
پی وی سی - PVC (1)
تاسوعا (1)
تسلیت (1)
تولدم مبارک (1)
جزوه الاستومر (1)
حسینی (1)
داستان (1)
داستانهای زیبا (1)
در (1)
دستگیره درب (1)
دهمین (1)
دوره (1)
سوپر جاذب (1)
شعر (1)
شهرستان های (1)
شورای (1)
عاشورا (1)
حامیان بلک اسکین
تاریخ : جمعه 91/6/3 | 1:58 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()