سربست
به روایت محمد محمدی، قربان خان رمضانی، علی بخش استواری ، محمد یار سلیمانی، سعادت اللّه رمضانی، علی جان استواری
قربان خان رمضانی
در حدود 4 کیلومتر بالاتر از روستای «ده دامچه» روستای «سربست» واقع است، نام دفتری این روستا «برم بوره» میباشد، املاک آن به همین نام ثبت بوده و به روی شناسنامههای قدیمی نیز همین کلمه نوشته است. آقای «محمد محمدی» ریاست محترم اداره ی جنگل بانی ومنابع طبیعی «کامفیروز» که بچه ی همین روستا میباشد، دراین مورد چنین میگوید: «تا حدود 40 سال قبل ازاین، یک " بَرمی " (ماندآب - مرداب - آب راکد) بسیاربزرگ وعمیق به روی زمین های چم پایین وجود داشت، که آب خیلی زیاد وزلال وسبزرنگ داشت، که به آن " برم بوره " میگفتند. به همین اعتبار به روستای که اکنون به «نام سربست» میشناسیمش، تاسال 1340 "برم بوره" میگفتند. درآن سال دست اندرکاران امور به این نتیجه رسیدند که این نام برای این روستا دارای معنی ومفهوم رسانیست، بنابراین ازآن جا که این روستا در انتهای یک پوزه ی دراز واقع شده که از رشته کوههای «گر» ریشه گرفته است، نام آن را از " برم بوره " به «سربست» تغییر دادند.»
دو کانال بسیار مهم صحرای «اللّه مراد خانی» از زیردست همین محل شروع شده و در واقع این روستا همان «سربند» است . از صحرای «اللّه مراد خانی» گرفته تا آب ماهی (به استثنای گرمه) تمام روستاهای این مسیر دارای تاریخ مشترک، مالک مشترک، حکم مشترک، و حتی سرنوشت مشترک اند. به طور خلاصه میتوان گفت تاریخ گذشته ی همه ی این روستاها به پنجاه سال نمیرسد، چنان که میشود در یک جمله چنین گفت: «مالک اولیه ی همه شان سردار امیر حسن خان مشهور به «سرداراحتشام» بوده، ورثه ی او به نگارشیرازی فروختند، اوهم به زیاد خان سترک و حاج امیر حمزه کشکولی فروخت، آنها به نسبت سهم 3 دانگ به 3 دانگ به حاج امراللّه قره قانی و حضرات خوانین امینی فروختند، آن ها هم به احمد ومحمود اجاره دادند، نسبت سهم مالک و رعیت 25 درصد، یا 27 درصد، یا 30 درصد بود، اصلاحات ارضی آمد و دنیا را دیگرگون کرد.» این خلاصه ی تاریخ چه ی همه ی روستاهای پل به بالا است .
با این وجود، هر روستا یک رشته خوصیات منحصر به خود دارد که ثبت آن خالی از فایده نیست، از جمله این که «سربست» در ابتدا یک قلعه ی کوچک بوده که در محل زیر دست جاده در نوک پوزه قرار داشته است، این قلعه به دستور سلیمان خان امینی و دیگر شرکاءبرای رعیت ساخته شد، کربلایی حسین خان به عنوان معمار برکار احداث قلعه نظارت میکرد. خانههای داخل این قلعه همگی دارای دوطبق بودند، طبقه ی پایین برای حیوانات وعلوفه درنظر گرفته شده بود، درطبقه ی بالا، آدمها زندگی میکردند. قربان خان رمضانی تاریخ بنای آن قلعه راسال 1333 (هش) نقل میکند. تا آن سال کشاورزان درفصل تابستان به این جا آمده وکومههای برپا میکردند، کشت وزراعت شان را که بر میداشتند، برای زمستان نشینی به «حاجی آباد» میرفتند. در آن سال خوانین امینی و حاج امراللّه قره قانی قلعه ی کوچک دارای 4 برج ساختند که حدود 15 - 16 خانوار را در خود جای میداد، متعاقب آن مرحوم علی پناه استواری را کد خدا مقرر کرده واز زارعان هم خواستند تا درهمین جا سکنی گزینند .
یک چند سال بعد علی پناه استواری در اثر یک دل رنجی، از «سربست» قهر کرده، دوباره به «حاجی آباد» برگشت، مدتی در همان جا ماند، تا در سنه 1344 (هش) از دنیا رفت، ودرهمان قبرستان «حاجی آباد» هم دفن شد، پس از مرحوم علی پناه، میرزا محمد وحاجی سردار سلیمانی مشترکا سمت کد خدایی 3 دانگ «سربست» رابه عهده داشتند، درهمین موقع کد خدایی 3 دانگ دیگر به عهده ی قربان خان رمضانی قرار داشت. بعدها علی بخش استواری رئیس انجمن ده گردید و مدت 14 سال دراین سمت خدمت کرد. اکنون علی جان استواری فرزند مرحوم علی پناه در جایگاه پدر تکیه زده است .
روستای «سربست» هم از چشمه ی «گرمه» حق آبه دارد، هم از رودخانه ی «کُر» محصولات آن عبار ت است از جو، گندم، (دیمی و آبی) نخود، عدس، برنج و جدیدا به درخت کاری روی آوردهاند، دام داری هم رواج خوبی دارد. چشمه ی معروف «انجیره» در نواحی فوقانی «سربست» در محلی موسوم به «تنگ انجیره» قرار دارد این چشمه ی مشهور، در سالیان اخیر نسبتا کور شده و از اهمیتش کاسته شده است .
«سربست» و روستاهای بالاتر از آن در سال 1378 (هش) دارای روشنای برق شد، ولی یک کارخانهی برنج کوبی در آن جاوجود دارد که تاهنوز با موتور دیزلی کار میکند. جادهاش هم خاکی است.
«سربست» امروزه باسرعت در حال پیش رفت است، آیندهاش مانند تمام روستاهای پل به بالا درخشان میباشد، زیرا از امکانات فراوان توسعه برخوردار است، مطابق آمار خانه ی بهداشت، این روستا درحال حاضر دارای 97 خانوار و 530 نفر جمعیت میباشد، ساکنین این محل تماما از طایفه ی باصری میباشند، فقط 3 خانوار ترک قره قانی در میان شان وجود دارند. باصریهای ساکن در روستای «سربست» شامل هر 3 تیره هستند، اما بیش تر کافرهادی هستند، در مرتبه ی دوم کارضایی و کم تر از همه کارمضانی هستند. یک رشته از نسب نامه ی هر 3 تیره چنین است:
1 - محسن، منصور، لال احمد، میرزا محمد، سرمست، بگ وردی، کامدد، قربان علی، کافرهاد - محمود .
2 - بشیر، علی جان، علی پناه، یارمحمد، شیر محمد، رشید، جمشید، بشیر، کارضا - محمود .
3 - مهر زاد، کاکا علی، زاد علی، قربان خان، سلطان، خسرو، فریدون، عباس علی، کارمضان - محمود .
از روستای «سربست» تا کنون 10 نفرکارمند و 8 نفردانشجو پاگرفتهاند. درمیان کارمندان 5 نفر معلم و یک نفر رئیس اداره میباشند. در سال 1378 (هش) یک دانش آموز سربستی به نام مسعود فرهادی در مسابقات علمی دبیرستان های حوزه ی شهرستان «مرودشت» حایز رتبه ی اول شد. در این روستا یک باب مدرسه ی ابتدایی تحت نام «هجرت» فعالیت دارد و یک باب مدرسه ی 5 کلاسه درحال تکمیل وبهره برداری است .
چنان که میگویند، جونان سربستی در حوزههای ورزشی نیز فعالیتهای درخشان داشتهاند، خصوصا در رشته ی والیبال که چند سال قبل حایز رتبه ی منطقهای شد، هم چنین دررشته ی ورزش رزمی تکواندو، در سالهای 1375 - 78 آقای قدم علی استوار بکیانی باشگاه تکواندو در آن جا دایر نموده و چند نفری را آموزش داد، لکن اکنون تعطیل است .
روستای «سربست» دارای مسجدی به نام امام رضا (ع) و هیأت عزاداری به همین نام میباشد. زمین مسجد راآقای فیروز باصری اهداء نموده و امور اجرایی آن را آقای عطااللّه داودیان به اتمام رسانیده است. مسئولین هیأت عزاداری عبارتند از آقایان علی قربان سلیمانی، ساتیار سلیمانی، عباس باصری و بهروز باصری .