شول بزی
به روایت شیر علی اسدی، یار علی ستوده
حدود 2 کیلومتر بعد از «شیرمحمدی» روستای «شول بزی» قرار دارد. اهمیت «بزی» از دو جهت است: نخست این که محل سکونت مرحوم آیت اللّه «حاج سید محمد علی میر باقری[1]» بوده است، دوم این که روستای «بزی» منبع مهاجرت آدمهای زیاد بوده است، چنان که ساکنین 3 روستای «عباس آباد»، «دژکردک» و «جیدرزار» از همین مردم «بزی» منشأ دارند. وجه نام گذاری «بزی» مانند دیگر روستاهای هم جوار خود در بوته ی ابهام است، عدهی میگویند: درآن قدیم - ندیم هادر حوالی تنگ «بزی» پازن و بز کوهی زیاد وجود داشته است، کسانی هم میگویند یک نفر از اهالی این محل یک رأس بز با خود گرفته و میخواسته آن را به اردکان برده، بفروشد، در مسیر راه به کسی ناشناس برخوردکرده که اورا مورد خطاب قرارداده وگفته: «آی مرد "بزی" به کجا میروی ؟» بعضی میگویند آن شخص ناشناس، دزد بوده که در همین سفر، بز " مردبزی " را از دستش گرفته وطی مشاجره، او را " مرد بزی " خطاب کردهاست .
ساکنین اولیه ی «شول بزی» در حقیقت سر ریز جمعیت قلعه «شول گپ» بوده اند. در حدود 200 سال پیش از این یک رشته قنات به نام " قنات جباری " بر روی زمینهای زیر دست «بزی» حفر شد که در نتیجه اراضی آن نقطه به زیر کشت رفت. متعاقب آن گروهی ازرعیتهای ساکن در«شول گپ» در محلی به نام «له آبی» خانههای محقری ساخته، در آن جا ساکن شدند. در آن سالها روستای «بزی» فقط دارای 12 خانوار جمعیت بود. در مرتبه ی بعد، از محل «له آبی» به نقطه ی جدیدی به نام «کله گاه» منتقل شد. درآن جاکره سنگی های برپا نموده و ساکن شدند، در مرحله ی سوم در همین محل کنونی استقرار یافته و خانههای بزرگ تر، با نقشه ی مناسب احداث نمودند. در سالهای اخیر عدهی از خانوادههای «بزی» محلی جدیدی در نقطهی موسوم به «جاخرمنی» به وجود آوردهاند .
مردم روستای «بزی» و توابع آن وابسته به دو طایفهی " صادقی " و " علی محمدی " هستند. در روستای «عباس آباد» طایفه ی صادقی در اکثریت قراردارند، مردم «دژکردک» تماما از طایفه ی صادقی هستند، در «جیدرزار» هم همین طور.
مالک اولی اراضی «بزی» محمد علی خان کشکولی بود، او از مردم سرانه میگرفت، مال الاجاره هم میگرفت. سپس عزت اللّه خان قشقایی خرید، بدین ترتیب تمام املاک «شول بزی»، «شول بزرگ»، «کودین» و «کله گاه» یک دست شد. دوباره عزت اللّه خان این املاک را به معرض فروش نهاد؛ تااین که 3 دانگ و یک وقه بالا از اراضی «بزی» را به حاج بابا جان و حاج شاه محمد بزی فروخت، بقیهی 3 دانگ ویک وقه کم را 3 برادر به نامهای فتح اللّه فرهادی، شکراللّه فرهادی و حیدر قلی فرهادی خریدند. هم چنین 3 دانگ از اراضی «شول گپ» را حاج محمد قلی بارانی، محمد علی بارانی، علی رحم بارانی و صفی خان اسعدی به قیمت 91 هزار تومان خریدند که تازمان اصلاحات ارضی برآنها مالکیت داشتند. تااین که برنامه ی اصلاحات ارضی آمد، زمینها تقسیم شد .
آقای شیرعلی اسدی بزی جریان احداث جاده ی تنگ «شول » و آمدن نخستین ماشین در این ناحیه را این گونه تعریف میکند: «در حدود سالهای 1335 - 36 (هش) بود که بزرگ ترهای «تنگ شول» بین خود هماهنگی کردند تایک رشته جاده در «تنگ شول» داشته باشند، وماشین بتواند دراین منطقه رفت و آمد نماید؛ قرار شد هرکس محدوده ی محل خود را جاده بکشد، حدود سال 1339 بود که جاده تکمیل شد واولین ماشین به «تنگ شول» آمد. یک دستگاه ماشین باری بود که از روی «لیرمنجان» و «کربلایی محمد حسینی» تا «بزی» آمد. ماشین پر از بار بود، یک عده روی بارها نشسته بودند، چنان که سرآدمها ازبدنه ی ماشین بالاتر بود. در همین تپه ی «بزی» یک پیچ باریک بود که ماشین نتوانست از آن عبورنماید، ماشین ایستاد، مردم «بزی» رفتند بیل و کلنگ آوردند، آن پیچ را به حد کافی تعریض کردند تا ماشین رد شد و تا کودین رفت .
اکنون روستای «بزی» دارای 150 خانوار جمعیت است. یکی از قطبهای آموزشی درتنگ شول محسوب میشود، دارای مدارس ابتدایی و راهنمایی میباشد، از نعمت روشنایی برق، آب لوله کشی، خانه ی بهداشت و مخابرات برخوردار است. زمین زیاد ندارد، اما دامداری و صنعت قالی بافی در این روستا رواج دارد.
این محل دارای دو تیم فوتبال میباشد که هرکدام حایز مقامهای منطقهای هستند. از این روستا تاکنون 2 نفر کارمند پا گرفته اند، که یکی معلم، دیگری بهورز محلی است .
یک نمونه از نسب نامه ی طایفه ی صادقی «بزی» چنین است: جلیل، اسداللّه، شیر علی، آقا جان، محمد حسن، علی، حسن، صادق - صادق از بویر احمد آمد .
از طایفه ی علی محمدی: صادق، هوشنگ، یار علی، دین محمد، علی محمد، علی نظر، حسین، خدانظر - خدانظراز بویر احمد آمد .