منبع : راسخون
5. ایجاد عملیات روانی در جهت خنثیسازی عوامل ضد انگیزشی
همانگونه که در گفتارهای قبلی اشاره شد، تنها یک عامل موجب عدم رضایتمندی و یا رضایت شغلی نمی شود بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب میشود که فرد شاغل در لحظه معینی از شغل خود احساس رضایت یا نارضایتی کند. شناخت عوامل انگیزشی و ضدانگیزشی یکی از مقدمات مهم برای ترغیب کارکنان است.
در تاریخ زندگی حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله نمونههایی از ترغیب و تحریض و عملیات روانی در جهت خنثیسازی عوامل ضدانگیزشی به چشم میخورد. خداوند متعال در سوره مبارکه انفال به رسول خود صلی الله علیه و آله به عنوان مدیر میفرماید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ :
ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن. هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه میکنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز میگردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند. (1)
باید توجه کرد انگیزش در سازمانها امری متقابل است؛ به این معنا که مدیران فاقد انگیزه کافی نمیتوانند کارکنان پرانگیزهای را پرورش دهند و کارکنان کم انگیزه هم بر رفتارهای مدیر و انگیزههای او بیتأثیر نیستند.
فقط مدیران و رهبران نیستند که باید انگیزش ایجاد کنند، بلکه کارگزاران نیز باید با ادای حقوق رهبران خویش در آنان انگیزش به وجود آورند. این انگیزش طرفینی، انگیزش اسلامی و رحمانی است که با شناخت حقوق متقابل و عمل به آن به دست می آید.
پس از آشنایی با عوامل انگیزشی مانند امنیت شغلی، نظام حقوق و پاداش، توسعه در ابعاد گوناگون و ... باید یادآور شد انگیزه، همانطور که تحت تأثیر عوامل بیرونی و درونی ایجاد میگردد در اثر برخی از عوامل ضدانگیزشی کمرنگ می شود و یا به طور کل از بین میرود.
عوامل ضدانگیزشی میتوانند به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم شود:
عوامل ضد انگیزشی درونی
مانند نبودن یا روشن نبودن اهداف سازمانی، عدم اعتقاد راسخ به اهداف سازمانی، عدم عدالت مدیران، عدم همکاری بین کارکنان، پایین بودن سطح تخصص و تجربه کارکنان و عدم دست یابی به اخبار صحیح و دامن زدن به شایعات...
در تاریخ آمده است، معاویه با آغاز زمان خلافت حضرت علی علیه السلام توطئه مخفیانهای را طرح کرد که در موسم حج، گروهی از مردم زبان دان و سخنران شامی را به مکه اعزام کند و در مکه با شایعه پراکنی و دروغسازی، مردم را بر ضد امام علی علیه السلام بشوراند و بین مردم رواج دهد که حضرت علی علیه السلام یا قاتل عثمان است و یا از او حمایت نکرده است و هر کدام از این دو باشد، شایستگی برای خلافت ندارد و از سوی دیگر نیکیهای مصنوعی معاویه را شایع کنند. مأموران مخفی اطلاعاتی امام علی علیه السلام که در شام بودند، جریان را به آن حضرت گزارش کردند، امام علیه السلام بیدرنگ نامهای برای قثم بن عباس، (فرماندار مکه) نوشت و جریان را به او گزارش داد.
در آن نامه آمده است:
«مامور اطلاعاتی من از شام گزارش کرده است که گروهی از مردم شام به سوی مکه فرستاده شدهاند. گروهی کوردل و گنگ و ناشنوا تا در موسم حج، ذهن مردم را تیره کنند و باطل را با حق مشوّب نمایند. آنها دین به دنیا فروشانی هستند که اطاعت مخلوق را در برابر فرمان خدا برگزیدهاند و از دنیا شیر میدوشند و از مجازات آخرت غافلند... بنابراین آنچه حزم و تدبیر اقتضا میکند و آنچه از امکانات در اختیار داری، قیام و حرکت بر ضد آنها کن؛ قیامی عاقلانه و خیرخواهانه (با توجه به احترام مکه) و در عین حال جدی و خنثی کننده توطئه دشمن!. از آن افراد نباش که هنگام رفاه و نعمت، مغرور و خوشحالند و هنگام ناراحتی و سختی، سست و زبون میباشند حتما اقدام جدی کن؛ والسلام.»
عوامل ضدانگیزشی بیرونی
مانند قوانین و مقررات موجود، عدم همکاری دستگاههای مرتبط، نامناسب بودن فضای همکاری و...
برای خنثیسازی این عوامل ضدانگیزه میتوان با ارائه روشهای مناسب برای افزایش انگیزه کارکنان اقدام نمود. البته باید گفت چون ایجاد انگیزه امری فردی، قابل تغییر، پویا و بسیار پیچیده است، نمیتوان در زمینه انگیزش انسانها قوانین و دستورالعملهایی ثابت وضع نمود. هیچ فکر واحد و یکسانی نیست که بتواند گویای همه جنبهها و ابعاد انگیزشی انسان باشد. پس مطلوب است که در هر موقعیت بر اساس ویژگیهای فرد و محیط نسبت به انگیزش اقدام کرد.
برخی از برنامههای سازمانی برای ایجاد انگیزش در کارکنان و به عبارتی رویارویی با عوامل ضدانگیزشی عبارت است از:
1-مدیریت مبتنی بر هدف:
یعنی اهداف باید به صورت دقیق تعیین و مشخص شود. هر هدف باید در یک دوره زمانی معین تأمین شود. افراد در طول اجرای برنامه و بصورت مرتب از میزان پیشرفت کارخود آگاهی یابند؛ به عبارت دیگر از عملکرد خود بازخورد بگیرند.
2-مشارکت کارکنان:
پایه و اساس این اندیشه بر این منطق استوار است که کارکنان در فرایند تصمیماتی مشارکت کنند که بر سرنوشت آنان اثر میگذارد و در کار اداری و سازمانی از آزادی عمل بیشتری برخوردار شوند و در نهایت باعث افزایش بازدهی، تولید و بهرهوری در سازمان شوند. برخی از تصمیمهایی که مدیران در سطح کلی سازمان به کار میگیرند، طرحهای انگیزش سازمانی نامیده میشود. این طرحها ممکن است بر مبنای بهرهوری سازمان صرفهجویی در هزینه یا میزان سودآوری باشد. برخی از این طرحها عبارت است از: طرح سهیم شدن در سود و اختصاص سهام به کارکنان.
3-برنامههای مبتنی بر حقوق متغیر:
اجرای برنامههایی با هدف انگیزش، مشارکت کارکنان در سود، دادن پاداش و جایزه، برنامههای مبتنی بر حقوق متغیر است. آنچه این برنامه را از برنامههای حقوق و پاداش سنتی متمایز میکند، این است که شخص نه تنها حقوق و دستمزد خود را بر اساس سابقه کار یا میزان تلاش در یافت میکند، بلکه قسمتی از دریافت وی بر اساس عملکرد او و سازمان پرداخت میشود. بر اساس چنین برنامهای میزان دریافتی به موازات تغییر عملکرد متغییر است. با گذشت زمان،کسانی که عملکرد ضعیف دارند، دستمزد و حقوق اندکی میگیرند و کسانی که عملکرد خوبی دارند، شاهد افزایش دستمزد خود در مقایسه با افزایش درامد شرکت خواهند بود. در این مورد چهار برنامه متفاوت به اجرا در میآید که عبارت است از:
ـ دستمزد بر اساس قطعه
ـ دادن جایزه
ـ مشارکت در سود
ـ طرح دادن پاداش به گروه
4-برنامههای پرداخت بر اساس مهارت (شایستگی):
پرداخت بر اساس مهارت، شیوه دیگری از پرداخت دستمزد بر اساس نوع کار است که در آن به جای عنوان شغلی، مهارت یا شیوه کار، میزان حقوق افراد را تعیین میکند.
این برنامه کارکنان را تشویق میکند تا مهارتهای زیادی فرا گیرند. از آنجا که افراد میتوانند از کارهای دیگران آگاه شوند و در بسیاری از امور مهارت پیدا کنند، ارتباطات آسانتر صورت خواهد گرفت. اجرای چنین برنامههایی باعث میشود که رفتارهای ناکارامد کاهش یابد و به کمتر این امکان به وجود آید که سازمان با مواردی مواجه شود که فرد از جمله «آن کار من نیست» استفاده کند و در نهایت پرداخت بر اساس مهارت موجب بهبود عملکرد میشود.
5-برنامههای مزایای انعطافپذیر:
طرح مزایای انعطافپذیر به گونهای است که کارگر یا کارمند بتواند از بین مزایای موجود، آنهایی را که میخواهد انتخاب کند. هدف این است که به هر یک از کارکنان فرصت داده شود تا با توجه به نوع نیاز و موقعیت یا وضعیتی که در آن قرار گرفته است، مجموعهای خاص از مزایایی را انتخاب کند که میخواهد از آنها بهرهمند شود. اگر به همه کارکنان مزایای مشابهی داده شود در این صورت چنین فرض میشود که همگی نیازهای همانندی دارند و تردیدی نیست که این فرض نمیتواند درست باشد. بنابر این با استفاده از مزایای انعطاف پذیر میتوان مزایای حاشیهای و هزینههای مربوط را به نوعی انگیزش برای کارکنان تبدیل کرد.
باید در نظر داشت که مزایای انعطافپذیر به گونهای تعیین شود که هر فرد یا عضو سازمان مجموعهای را انتخاب کند که نیازهای کنونی وی را به بهترین نحو تأمین سازد.
6-حضور فرمانده بین کارکنان:
یکی از راههای ایجاد کننده انگیزه حضور مدیر در مجامع کارمندان و سرکشی او به اتاقها، یگانها و دفترهای نیروها است. فرمانده و مدیر لایق بگونهای برنامهریزی میکند که وقت نماز در صفوف نمازجماعت شرکت کند. این کار علاوه بر اهتمام او به این امر الهی، اعلام موجودیتی برای شنیدن سخنان کارمندان و جلوگیری از جوسازیهای زیانبار است.
اسلام در نظریه انگیزشی خویش به گونهای نیازهای گوناگون را پاسخ میدهد که همگان کار میکنند و ابتکار به خرج میدهند با این آموزه که هر کس با قصد قربت به کار و تلاش همت گمارد؛ کارش عبادت است و حاصل کارش به خود او میرسد؛ چه در دنیا و چه در آخرت و این یعنی دادن قویترین انگیزش. در کشور اسلامی ایران میتوان با پرورش روحیه دینی و ارزشی در سازمانها با هر عامل ضد انگیزشی مقابله کرد.
از جمله نکات مهمی که رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردهاند، تلاش آنان برای سلب اعتماد مردم از مسئولان و دولت است و در این زمینه ضمن حمایت خاص از تلاشهای بی وقفه دولت فرمودند:
«اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است که دشمنان میخواهند نباشد. دشمنان میخواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بی اعتماد باشند. سعی کنید این نقشه دشمن را خنثی کنید.» (2)
هم چنین خطاب به نیروی انتظامی فرمودند:
«مواظب باشید یکایک شما برادرانی که در نیروی انتظامی شاغلید، مراقب سازمانتان باشید و نگذارید یک وقت دشمن در این سازمان نفوذ کند. نگذارید فرهنگ خصمانه گذشتگانی که نسبت به دین و ناموس و عقاید، اعتنایی نداشتند، نفوذ کند.» (3)
پی نوشت ها :
1. سوره مبارکه انفال، آیه65.
2. مشهد مقدس، 1/1/1386.
3. بیانات در دیدار با اعضای نیروی انتظامی، 29/4/1373.