سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزی دو دوست، یک مهندس و یک فیزیکدان سوار بالون شدند. پس از مدتی فهمیدند که بالون، آنها را به صحرایی دوردست برده است. آنها گم شده بودند. هردو با هم شروع به فریاد زدن کردند: "آهـــــــــــــــــــــای! ما کجـــا هستیــــــــم"؟
این کار را چند بار تکرار کردند و بعد خسته و ناامید نشستند.
ده دقیقه بعد صدایی شنیدند که می گفت: "اوهـــوی! شما داخل یک بالون هستیــــد".
مهندس گفت: "شرط می بندم که این صدا، صدای یک ریاضی دان است".
فیزیکدان پرسید: "از کجا اینقدر مطمئن هستی"؟
مهندس گفت: "چون جوابی که به سوال ما داده صد درصد درست و مطلقا بدردنخور بود" !






تاریخ : دوشنبه 89/3/3 | 12:36 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.