سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادتون می آید

8/4/1388 آخرین امتحان ما دانشجو های پلیمر ورودی 84 بود

آخرین  امتحان مون

امتحان اقتصاد با خانم دکتر صالحی



دی ماه 84



اولین امتحان ما زبان پیش بود



یادش بخیر



به همین سادگی 4 سال گذشت



وحالا یکسال دیگر نیز گذشت



خدای من چه زود گذشت.چقدر زود بزرگ شدیم.




یاد روزهای مهد کودک،یاد روزهای دبستان،بازیهای کودکانه،یادش بخیر.





یادعلی رضا،سارا،مهدی،محمد،مریم،مهرداد،همبازیهای کودکم بخیر.


کودکیاد بابام با موهای سیاه،یاد جوونیهای مادرم،یاد اون شلواری که هیچ وقت دوست نداشتم بپوشمش،بخیر.یاد گریه کردنهام توی خیابون برای بستنی،بخیر.چه زود گذشت،چه زود گذشت.




یادش بخیر،سال اول ابتدایی:بابا چند بخشه،مادرچند بخشه.




دیکته های بیست،شاگرد اولی هام،مبصری هام.چه زود گذشت،چه زود بزرگ شدم.





من یار مهربانم----داناو خوش بیانم،مسافر صحرا،تصمیم کبری رو کی یادش می آید.




یادش بخیر دیکته ایی رو که.....



یادشون بخیر معلمام،خانم آقای حق پرست،آقای روستا،آقای توکلی،آقای حسین پور،آقای فلاح.




یادشون بخیر همکلاسی هام،دوستان تو کوچه م،توپه بازی هام،سر شکستنهام،کتک خوردن هام.




یادش بخیر،دستم تو دست مامان،دستم تو دست بابا،توی خیابون بستنی میخوردیم.


یادش بخیر،آتاریم رو میگم،جایزه ی معدل بیستم،چه حالی میداد اتاری بازی،چه حالی می داد دوچرخه بازی.


یادش بخیر بازی با پسر دایی،دختر دایی،دختر خاله،پسر خاله،پسر عمه وپسرعموو.............



یادش بخیر اون روزی که زنبور نیشم زد.یاد اون روزها که دست وپام توی فوتبال زخمی می شد.یاد کچل کردن های دوره ی ابتدایی.




یاد دوره ی راهنمایی،یاد فرار از مدرسه،یاد عیدی هایی که تو نوروزاز مامان وبابام می گرفتم.


دبیرستان.یادش بخیر.


حالا از اون روز ها فقط یه خاطره مونده،چند تا عکس وچند خط نوشته.


یادش بخیر،مسافرتها،چه حالی میداد تبریز،اصفهان وتهران.یاد مشهد وامام رضا،یاد شمال رفتنا،یاد ایران گر دیها بخیر.


یاد همشون بخیر.


یاد آرزوهام،یاد دعاهام،یاد اتاق اسباب بازی هام.یادشون بخیر.


یاد پشت کنکوری،کتابخانه،درس وتست بخیر.

یاد سکوت هام،یاد فکر کردن ام،یاد خنگ بازی هام،بد شانسی هام،یادشون بخیر.


یاد سال های دانشگاه،امتحان ها



مهندس باصری ، دکتر گودرزیان ، مهندس نوعی ،خانم دکتر صالحی،خانم دکتر شکوهی،مهندس اسدی ،دکتر خوشحال ،دکتر فیروزی فر؛مهندس محبی و.....



مخصوصا مهندس باصری با ........


یاد دوستام،یاد دوستام،بازم یاد دوستام و


یاد داداش هام
یاد خواهرای گلم، یاد ....
انشاا... که .....


یاد اونهایی رو که یاد ندارم،یادشون بخیر



چه زود بزرگ شدم،چه زود بزرگ شدیم.



چه زود می رسه،اون روزی،که یاد امروز رو بخیر میکنم.



یادش بخیر،چه زود گذشت،چه زود بزرگ شدیم






تاریخ : شنبه 89/3/8 | 8:0 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.