سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

11) همدیگرا را چک نکنید

در خیلی از اختلافات دوران نامزدی شاهد هستیم که دو طرف بیشترین وقت خود را صرف آتو گرفتن از هم میکنند بعنوان مثال خانمی از یک شماره همراه دیگری مدت سه ماه به همسر خود پیامک ارسال میکند و خودرا جای فرد دیگری میزند تا همسر خود را به قول خود امتحان کند ، اوبا توجه به آشنایی با تمایلات جنسی همسر خود در پیامکهای خود سعی در تحریک جنسی همسر خود داشته که مطمئن شود آیا او به وی خیانت میکند یا خیر ، اینکه شما دام برای همسر خود بیندازید با اینکه او را امتحان کنید تفاوتهایی وجود دارد

اگر رفتاری شک بر انگیز از همسر خود دیده اید اولا به جای آنکه صبر کنید این رفتارها روی هم انباشته شود و شما در ذهن خود داستان پردازی کنید لازم است همان اولین رفتار شک برانگیز را که دید با آرامش با او در میان بگذارید البته نباید مضووع را اینگونه مطرح کنید که او تصور کند شما اعتمادی به وی ندارید ، آقایان نیز باید در نظر داشته باشند خانم ها بسیار حساس هستند و جزئیات را کامل به خاطر میسپارند پس زود تصور نکنند که همسرشان به وی بی اعتماد است

12) قبل از ازدواج چشمها را بازو بعد از ازدواج آنها را ببندید

برخی از مسائل هستند که تا زمانی که ازدواج نکرده اید باید مورد بررسی قرار دهید ، رابطه همسرتان با دوستان ، نوع پوشش ، نوع برخوردهای اجتماعی ، محیط کار ، وضعیت ادامه تحصیل یا اشتغال ، نوع برخورد با همکار جنس مخالف در محیط کار ، خانواده و فرهنگ خانوادگی و از این قبلی مسائل را قبل از ازدواج باید مورد بررسی قرار بگیرد

13) همانگونه که هستید پذیرفته بشید و همانگونه که هست بپذیرید

هر فردی برای ازدواج معیارهایی در نظر دارد ، فردی را انتخاب کنید که تا حد زیادی منطبق بر معیارهایی شما باشد ، برخی از افراد فردی را انتخاب میکنند و انتظار دارند او خود را متناسب با معیارهای وی کند که این انتظار منطقی نیست هر کسی را اگر همانگونه که هست متناسب با معیارتان است بپذیرید اگر نیست آن فرد مناسب ازدواج با شما نمیباشد ، اینکه فردی کلیه شرایط و برنامه های زندگی خود را تغییر دهد تا شما آنرا بپذیرید اصولی نیست گذشته از این به یاد داشته باشیم اگر چه همه ماها دنبال بهترین و کاملترین هستیم حتی اگر خودمان کامل نباشیم اما هیچ انسانی کامل نیست و اصولا کمالگرائی درانتخاب همسر صحیح نیست ، چنانچه فرد مقابل شما بالاتر از 60 درصد از معیارهای شما را داشت میتوانید امیدوار باشید که فرد مقابل میتواند انتخاب مناسبی باشد به دنبال فردی که 100 درصد معیارهای شما را داشته باشد نباشید چرا که ازدواج با چنین فردی حتی در صورت وجود ، خلاف تصور دیگران ، ازدواج موفقی نخواهد بود .

14) دروغ نگوئید

از همان ابتدا با هم رو راست و صادق باشید ، صداقت پایه اعتماد است و اعتماد یکی از پایه های زندگی مشترک ، از آنجایی که معمولا برای حفظ یک دروغ چندین دروغ دیگر بکار برده می شود و انسان توانایی حفظ چند دروغ را ندارد ( چون ذات انسان با دروغ مخالف است ) لذا نهایتا دروغ و دروغهای شما افشا می گردد ، ممکن است بخشیده شوید حتی برای چند بار ، اما علیرغم بخشیده شدن اعتماد طرف مقابل از شما سلب شده است . ممکن است یک دروغ حتی باعث بر هم خوردن یک ارتباط بطور کامل شود

15) پیش داوری نکنید

خیلی از افراد بدون صحبت کردن با فرد مقابل یا بدون دادن فرصت دفاع یا توضیح به فرد مقابل یکطرفه بر اساس برداشتهای نادرست خود قضاوت نادرست کرده و تصمیم گیری میکنند و حتی فرصت به فرد مقابل نمیدهند که توضیح دهد ، معمولا افرادی که دنبال آتو گرفتن هستند از جمله این افراد هستند . از همان ابتدا اگر موضوعی شما ار نارحت کرده یا رفتاری از نظر شما شک بر انگیز است با طرف مقابل خود صحبت کنید و به او فرصت دهید تا توضیح دهد اکثر مواقع اتفاقات آنگونه نیست که ما در ذهنمان برداشت میکنیم .

16) اصول گفتار صحیح با همسر را بیاموزید

به جای اینکه بگوئید میخوام فلان کار را انجام دهم

بگوئید: به نظرت فلان کار را انجام دهم ؟

بگوئید : میخواستم نظر تو رو در مورد انجام فلان کار بپرسم

به جای آینکه بگوئید این چیه پوشیدی ؟

اگر خانم هستید به همسر خود بگوئید فلان لباس بیشتر بهت میاد

اگر آقا هستید به همسر خود بگوئید به نظر من فلان لباس خیلی خوشگلترت میکنه

به جای اینکه بگوئید می آیی دنبالم ؟

بگوئید : دوست دارم تو راه برگشت با تو باشم میتوانی بیائی ؟

به جای اینکه بگوئید بریم خرید ؟

بگوئید : دوست دارم خریدم با سلیقه تو باشه

همیشه یک واژه محبت آمیز را در ابتدای صحبتها و جملات خود ثبت کنید و قرار بگذارید در دعوا و بحث هم این واژه حتما بکاربرده بشود حتی در مقابل دیگران :

واژه هایی نظیر : عزیزم ، عشقم ، زندگیم و...

در نتیجه هر وقت همدیگر را میخواهید صدا کنید اول یکی از واژه های بالا را بکار میبرید ، استفاده از این روش باعث می شود تا دعواها و بحثهای زوجین درمدت کوتاهی خاتمه یابد .

ادامه دارد

در مقالات آتی موارد دیگری را که در ظاهر ساده اما عملا مفید و کارساز میباشد ، منتشر می شود

با تشکر

مقاله از : علی سلطانی مجد ( محقق و پژوهشگر ) گرداوری شده توسط : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده






تاریخ : جمعه 91/6/31 | 9:18 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

اگر به‌تازگی زندگی مشترک خود را آغاز کرده‌اید، با رعایت نکات ساده و در عین حال، بسیار حساس زیر، می‌توانید از زندگی‌تان لذت‌ برده و برای همسرتان، همراهی همیشگی باشید.

1 - به‌ یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید
با یاد خدا، دل‌ها آرام می‌گیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.

2 - هدفی مشترک را در نظر بگیرید
با هم‌فکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.

3 - خودخواه و خودرای نباشید
خودخواه و خودرأی نباشید تا بتوانید لذت‌های معنوی را درک کنید

4 - عیب‌های خود را ببینید
فقط به‌دنبال عیب‌جویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.

5 - قدرشناس باشید
قدر محبت‌های پدر، مادر، همسر و دوستان‌تان را بدانید و سپاس‌گزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آن‌چه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزت‌نفس بیش‌تری بیابید.

6 - اهل عمل و مس?ولیت‌پذیر باشید
به‌جای توقع‌داشتن از دیگران، به فکر انجام مس?ولیت‌ها و وظایف خود باشید.

7 - به ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید

8 - مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.

9 - هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید
بحث و جدل، تش کینه را در دل شعله‌ور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشه‌دار می‌کند.

10 - دلی آرام و نیک‌خواه داشته باشید
دل‌آرامی، یکی از راه‌های برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگی‌های همسر دل‌آرام، مثبت‌اندیشی، ایمان، جاذبه‌ی فکری و امیدواری‌است.

11 - عاشقانه زندگی کنید
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچ‌کاری کوتاهی نکنید.

12 - معناجو باشید
حساسیت‌های رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابط‌تان نشود.

13 - پیش از صحبت، تفکر کنید
هرگاه حرفی می‌‌زنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.

14 - تا جایی‌که می‌توانید، با یکدیگر غذا بخورید
جمع‌شدن افراد خانواده دور میز یا سفره‌ی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیش‌تر آنان خواهد شد.

15 - شبکه‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید
یکی از علت‌های ایجاد افسردگی در خانواده‌ها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آن‌را ترجیح می‌دهید.

16 - به رشد یکدیگر کمک کنید
زن و شوهر باید به‌منظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامه‌ی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.

17 - به یکدیگر هدیه دهید
به همسرتان هدیه بدهید چون نشان‌می‌دهد به او توجه دارید.

18 - خوش اخلاق باشید.

19 - بی‌ریا و صادق باشید
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوه‌بر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسان‌تر می‌پذیرند.

20 - به‌عهد خود وفا کنید
اگر قولی به همسرتان می‌دهید، تمام تلاش خود را برای عمل‌کردن به آن، به‌کار گیرید.

21 - از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازه‌ی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.

22 - همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبی‌هایی هم دارند. سعی‌کنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.

23 - عیب‌پوشی کنید
همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.

24 - خانواده‌گرا باشید
همیشه برای خانواده‌تان اعتبار قائل شوید و به ‌رشد و پیشرفت هم کمک کنید.

25 - عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.

26 - رازدار باشید
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.

27 - صبور و باگذشت باشید
صبر و گذشت موجب می‌شود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.

28 - همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید
از درآمد هم، مطلع باشید تا با هم‌فکری، برنامه‌ریزی بهتری انجام دهید.

29 - به خلوت یکدیگر احترام بگذارید
گاهی‌اوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در این‌صورت، آرامش همسرتان را به‌هم نزنید.

30 - به‌ فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید
سعی‌کنید تغییر در حرکت به‌سمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راه‌های درست ایجاد آن‌را بدانید.






تاریخ : جمعه 91/6/24 | 10:53 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

آیا حوصله دیگران را سر می برید

ما در این مقاله چند فاکتور آدم های کسل کننده ای را که تا بحال ملاقات کرده ایم به شما معرفی می کنیم ؛ امیدواریم شما از جمله آنها نباشید:

1- یک جمله را مدام تکرار می کند: فردی که مرتب می گوید:" اوه واقعا؟واقعا؟جالب است ، واقعا؟" این آدم ها واقعا حوصله آدم را سر می برند!

2- فردی که سئوالات ساده می پرسد:به گزارش نیک صالحی ،افرادیکه حتی زحمت فکر کردن به مسائل ساده را به خودشان نمی دهند و مرتب سئوال می کنند"ما کی حرکت کردیم؟کی رسیدیم؟کجا می رویم؟"این سئوالها نشان دهنده کنجکاوی نیست نشانه فراموشکاری و حماقت است!

3- فردی که وسط حرف دیگری می پرد: این کار واقعا بی ادبانه است ، وقتی شما دارید چیزی تعریف می کنید او مدام وسط حرف شما می پرد: راست می گویی؟ این اتفاق واقعا افتاد؟ اوه برای من هم اتفاق افتاده است... او که بود؟ تکرار کن چه گفت؟....

4- فردی که از شما می خواهد مفهوم حرف هایتان را برایش توضیح دهید: کسیکه دوست دارد تمام حرف هایتان را برایش تفسیر کنید و برایش بیشتر توضیح دهید." منظورت چیست؟ دقیقا چه اتفاقی افتاد؟" شما پس از مدتی از حرف زدن و تعریف کردم خاطره ای برای این دسته از افراد واقعا پشیمان می شوید.

5- افرادی که دوست دارند بیشتر خودشان حرف بزنند تا حرف های شمارا بشنوند: این دسته از افراد دوست دارند یک گوش بیکار پیدا کنند و از هر موضوعی که دوست دارند صحبت کنند و مجالی برای حرف زدن به شما نمی دهند.

6- موقعیت بدن:افرادیکه هنر گپ و گفتگو را بلدند موقع حرف زدن به شما نگاه می کنند؛ اما زمانیکه شما دارید با فردی صحبت می کنید و او مدام سرش را به این طرف و آن طرف می چرخاند ، حواسش از شما پرت می شود ... مطمئنا دیگر دوست ندارید با او صحبت کنید.






تاریخ : دوشنبه 91/6/20 | 10:19 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

رابطه دوست و تاثیر آن

 

رابطه دوست و تاثیر آن
رابطه دوست و تاثیر آن

 

خانه و خانواده

مطالعات نشان می‌دهد انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگران دارند ، استرس کمتری را تجربه می‌کنند و شادتر هستند. طبیعتا در هر رابطه صحیح و انسانی رعایت یکسری اصول اولیه ضروری می‌باشد. در اینجا به چند اصل مهم اشاره شده است :
اولین و مهمترین نکته برای یاری کردن دوستان گوش کردن فعالانه است. چیزی که معمولا به سادگی از کنار آن می‌گذریم. گوش کردن فعالانه یعنی تمرکز و توجه به افکار ، صحبت‌ها و احساسات فرد ، بطوری که بتوانیم از دیدگاه او به موضوع نگاه کنیم. در صورتی که ما به جای گوش کردن در این فکر باشیم که چه راه حلی به او پیشنهاد کنیم نمی‌توانیم شنونده خوبی باشیم و از طرف دیگر وقتی او هنوز فرصت فکر کردن به مشکل و بیان کاملا حساساتش را پیدا نکرده نصیحت‌های ما هر چند هم که صادقانه باشد نمی‌تواند موثر واقع گردد.
1- انتظارات واقع گرایانه‌ای از طرف مقابل داشته باشید. هیچ کس دقیقا همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه افراد با اعمالشان شما را نا امید می‌کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید.
2 - با یکدیگر صحبت کنید. گفتگوی سالم یکی از ارکان ارتباط سالم است. بدین معنا که : ـ برای خود وقت بگذارید. ـ شنونده خوبی باشید. وقتی طرف مقابل مشغول صحبت است تنها به صحبتهای او گوش دهید و به پاسخ خودتان نیندیشید. ـ با گوش جان صحبت‌های طرف مقابل را بشنوید. گاه افراد در گفته‌هایشان احساسی را بیان می‌دارند که تنها با گوش شنیده نمی‌شود و بایستی قلب خود را نیز برای آن بکار بگیرند. ـ سوال کنید. اگر احساس می‌کنید نکته‌ای را از گفته‌های طرف مقابل متوجه نشده‌اید از او بخواهید تکرار کند.علاقمندی خود را به شنیدن مطلب نشان دهید. ـ تبادل اطلاعات کنید. مطالعات نشان می‌دهد تبادل اطلاعات برای شروع ارتباط مفید می‌باشد. در بیان خود و اطلاعاتتان راحت باشید ولی متوجه باشید که در آغاز طرف مقابل را با انبوهی از مطالب دچار سردرگمی‌نکنید.یک رابطه سالم، گفتگوی سالم می‌طلبد.
3 - انعطاف پذیر باشید. بسیاری از ما سعی می‌کنیم افراد و موقعیتها را تابع خواسته‌های خویش سازیم و طبیعی است وقتی آنها به شیوه خود عمل می‌کنند ما آمادگی آن را نداشته و احساس نگرانی، غم و حتی خشم می‌کنیم. در یک رابطه سالم رشد و تغییرات هر یک از طرفین مجاز می‌باشد.
4 - مراقب و متوجه خود باشید. رضایت خودتان را در یک رابطه نادیده نگیرید. رابطه سالم دوجانبه است و هر دو نفر بایستی از آن احساس رضایت کنند.
5 - راسخ و ثابت قدم باشید. چنانچه مسئولیتی را می‌پذیرید، آن را بطور کامل به پایان برسانید. در یک رابطه سالم ثبات و مسئولیت پذیری از شرط‌های اساسی به شمار می‌آید.
6 - به شکلی منصفانه بحث کنید. بسیاری از ارتباطات تعارضاتی را نیز به همراه دارد. این بدان معنا نیست که شما به عقاید یکدیگر احترام نمی‌گذارید بلکه بدین معناست که مسئله‌ای دارید : ـ برای گفتگو و مذاکره درباره مسئله موجود وقت مناسبی را تعیین کنید. توجه داشته باشید که گفتگوهای دشوار را زمانی که خسته یا عصبانی هستید آغاز نکنید. با توافق طرف مقابل زمان مناسبی را برای گفتگو درباره مساله موجود انتخاب کنید. یک رابطه سالم بر مبنای احترام متقابل پایه ریزی شده است. ـ ایراد نگیرید و سرزنش نکنید. به موضوع حمله ببرید نه به شخص. یک گفتگوی ملایم را به شکلی قاطعانه و با گفتن کلمه ” من ” آغاز کنید. چگونگی ناراحتی خود را از مساله بیان نمایید. و هرگز کلمه تو یا شما را به منظورسرزنش و تحقیر طرف مقابل بکار نبرید. در یک ارتباط سالم سرزنش جایی ندارد. ـ به احساسات منفی و غیرقابل کنترل خود اجازه بروز ندهید. به دیگران فرصت دهید درباره خودشان صحبت کنند. یک رابطه سالم به افراد حق بیان می‌دهد. ـ از موضوع بحث خارج نشوید. حول یک موضوع مشخص بحث و گفتگو کنید و هر موضوعی که شما را آزرده ساخته و ارتباطی با موضوع فعلی ندارد پیش نکشید. یک رابطه سالم اشتباهات را می‌پذیرد. ـ با مفروضات خود نتیجه گیری نکنید. وقتی با کسی صمیمی‌می‌شوید هرگز بر پایه فرضیات خود نتیجه گیری نکنید. شما احساسات و افکار طرف مقابل را بخوبی نمیشناسید. یک رابطه سالم همه جوانب را می‌سنجد. ـ اگر احساس کردید به کمک فرد دیگری احتیاج دارید از وی کمک بگیرید. در صورتی که نتوانستید مسائل خود را با طرف مقابل به شیوه‌ای صحیح حل نمایید حتما از فردی مثل مشاور، والدین، افراد با تجربه دیگر و افراد قابل اعتماد کمک بخواهید. یک رابطه سالم از تقاضای کمک نمی‌هراسد. ـ بخاطر بسپارید همیشه پایان گفتگوها حل کامل مسئله نیست. خود را برای پایان ناموفق و یا بینابین آماده کنید. یک رابطه سالم پیروی کورکورانه ویا توافق کامل را طلب نمی‌کند. ـ نسبت به دیگران خرده گیر نباشید. البته شما نمی‌توانید هر چیز و هر کس را بپذیرید ولی در عین حال خرده گیر هم نباشید. این کار از انرژی‌های شما می‌کاهد. مطالعات نشان می‌دهد هر چه بیشتر خوبی‌های دیگران را ببینید و کشف کنید، روابط بهتری برقرار خواهید نمود. رابطه سالم با سوء تفاهم و زخمهای گذشته ارتباطی ندارد. ـ بخاطر بسپارید هدف از گفتگو، پیروز شدن هر دو نفر است. ارتباط سالم بر مبنای برنده و بازنده استوار نیست. یک رابطه سالم دارای دو برنده است که هر یک با کمک دیگری به دنبال پاسخ مسئله می‌گردد. ـ شما قادرید ارتباط خود را قطع کنید. شما می‌توانید خود را از یک رابطه بیرون کشیده و به ارتباط خود پایان دهید. مطالعات نشان می‌دهد اگر چه در یک ارتباط موثر وفاداری اصل مهمی‌است اما یک ارتباط سالم به اکنون می‌اندیشد نه امیدواری نسبت به یک ایده‌آل احتمالی در آینده.
7 - محبت و صمیمیت خود را نشان دهید. صمیمیت نقش بسیار مهمی‌در ارتباطات بین فردی دارد. یک رابطه سالم احساسات صمیمانه و دوستانه را می‌طلبد.
8 - تعادل زندگی خود را حفظ کنید. در همه امور تعادل خود را حفظ کنید و به هر یک از افراد و مسایل زندگی خود سهم مناسبی را اختصاص دهید. یک رابطه سالم وابستگی شدید و عادت گونه را نمی‌پذیرد.
9- به خود فرصت دهید. دوست شدن و ایجاد یک رابطه سالم یکباره اتفاق نمیافتد. بخصوص وقتی در محیطی جدید مثل دانشگاه و خوابگاه قرار می‌گیرید. نزدیک شدن به افراد جدید کمی‌دشوار به نظر می‌رسد. ولی بخاطر بسپارید آشنا شدن با افراد کمی‌طول می‌کشد. ایجاد یک رابطه سالم نیاز به زمان دارد.
10 - خودتان باشید. اگر بتوانید در برخوردهایتان خودتان باشید و نقش بازی نکنید بسیار دلچسب تر و مقبول تر خواهید بود. چنانچه خود را زیر نقاب پنهان کنید بالاخره دیر یا زود خود واقعی تان آشکار خواهد شد و به روابط شما لطمه خواهد زد. یک رابطه سالم با انسانهای واقعی ساخته می‌شود نه با تصورات. خنده و سلامتی تحقیقات نشان داده‌اند که خنده نه تنها سبب نشاط افراد می‌شود بلکه سلامت آنها را نیز تضمین می‌کند. خنده سیستم ایمنی بدن را مقاوم ساخته و توانایی بدن را در مبارزه با عفونت افزایش می‌دهد. از طرفی باعث کاهش سطح هورمون‌های استرس زا شده و از تاثیر گذاری آنها بر روی سیستم ایمنی بدن جلوگیری می‌کند. خنده باعث افزایش ترشح اندورفین از مغز می‌شود، ماده‌ای که نقش تسکین دهنده را در دردها و رنج‌های ما دارد. ترشح اندورفین علاوهبر افزایش توان ما در برابر مقاومت در مواجهه با استرس‌ها و ناراحتی‌ها موجب افزایش بازدهی سیستم تنفسی ما می‌شود و تاثیر آن درست مثل زمانی است که به ورزش دو پرداخته‌ایم. هنر شاد بودن مستلزم توانایی خندیدن به مشکلات در کوتاهترین زمان ممکن پس از وقوع آنهاست اگر دقت کنید می‌بینید که کودکان بطور طبیعی و بدون توجه به اطراف و یا احساس خجالت تقریبا به همه چیز می‌خندند گویی می‌دانند که خندیدن آنها را سالم و متعادل نگه می‌دارد.
برای شاد بودن باید بر افکار شاد متمرکز شویم. هر چند ما غالبا برعکس عمل می‌کنیم، یعنی تعریفها وتمجیدها را ناشنیده می‌گیریم و حرفهای نا خوشایند را مدتها در ذهن نگه می‌داریم. لازمه شاد زیستن جستجوی زیباییها و خوبی‌هاست. یکی زیبایی منظره را می‌بیند و دیگری کثیفی پنجره را. گاهی می‌توانیم در مواجهه با استرس‌های محیطی با رفتارهایی مانند صحبت‌های خنده دار علاوه بر کاهش استرس، محیط را برای بررسی مشکل واقعی و پیدا کردن راه حل مهیا کنیم. راه دیگر این است که سعی کنیم همیشه لبخند به لب داشته باشیم، هر چند طرف مقابل ما اخمو باشد ! شما برای شاد زیستن چه می‌کنید‌‌؟ چگونه دوستان خود را یاری کنیم‌‌؟
دوستان در مواجهه با مشکلات یکدیگر غالبا به یاری هم می‌شتابند. شما تا چه حد در کمک به دوستانتان موفق بوده‌اید؟ چه عواملی در این زمینه موثر است؟ اولین و مهمترین نکته برای یاری کردن دوستان گوش کردن فعالانه است. چیزی که معمولا به سادگی از کنار آن می‌گذریم. گوش کردن فعالانه یعنی تمرکز و توجه به افکار، صحبت‌ها و احساسات فرد، بطوری که بتوانیم از دیدگاه او به موضوع نگاه کنیم. در صورتی که ما به جای گوش کردن در این فکر باشیم که چه راه حلی به او پیشنهاد کنیم نمی‌توانیم شنونده خوبی باشیم و از طرف دیگر وقتی او هنوز فرصت فکر کردن به مشکل و بیان کاملاحساساتش را پیدا نکرده نصیحت‌های ما هر چند هم که صادقانه باشد نمی‌تواند موثر واقع گردد. شاید فکر کنید گوش کردن کاری انفعالی و بی اهمیت است. اما باید گفت که ما با گوش دادن صمیمانه با فرد مقابل ارتباط برقرار می‌کنیم. برای این منظور بهتر است مستقیما به او نگاه کنیم. در صورت لزوم از او توضیح بیشتری بخواهیم. گاهی گفته‌های او را خلاصه و به او منعکس کنیم تا هر دو مطمئن شویم که موضوع را درست فهمیده‌ایم و یا با پرسیدن سوال به او کمک کنیم تا به صحبتهایش بیشتر دقت نماید.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت: mosaieb_kh






تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:56 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

برای دوستان خود الگوی خوبی باشید

 

برای دوستان خود الگوی خوبی باشید
برای دوستان خود الگوی خوبی باشید 
نویسنده::سولماز فروتن


 
آیا می خواهید دوستان شما به شما احترام بگذارند یا از شما به عنوان الگو پیروی کنند؟ این مقاله به شما می گوید چگونه این کار را بکنید:
1-باید همیشه مثبت باشید. آنها را ناامید نکنید و دست نیندازید. باید همیشه پشتیبان آنها باشید و به جای عیب آنها، ویژگیهای خوبشان را ببینید.
2-سعی کنید در صورت نیاز عاقلانه رفتار کنید. هیچ کس نمی خواهد از یک آد م بی مصرف الگو بگیرد.
3-بیش از حد به خودتان اعتماد نداشته و سرکش نباشید. در عوض، آد می باشید که از قوانین تبعیت می کند اما در عین حال شوخ طبع نیز هست. دوستان شما احتمالا نمی خواهند کسی را الگوی خود قرار د هند که همیشه خودش را به دردسر می اندازد.
4-نگرش مثبتی داشته باشید. سعی کنید همیشه کار سرگرم کننده ای انجام د هید یا حرفی از شادمانی برای گفتن داشته باشید.
5-در حد توان، بهترین باشید. فردی مطمئن بوده و همیشه شاد باشید.
6-بهتر است از به زبان آورد ن حرف های زشت و نامربوط خودداری کنید. این می تواند آزاردهند ه باشد که بشنویم که در هر چند کلمه خود دشنام می دهد.
7-دوستان شما کسی را می خواهند که هوای آنها را داشته باشد. دیگران را به خاطر خطاهای خودتان سرزنش نکنید.
8-عیب های خود را بپذیرید. عدم توانایی خود را قبول داشته باشید. همیشه ذ هنیت منفی نداشته باشید.
9-هرگز کسی را از جمع دوستان خود طرد نکنید.
10-اگر به نظرتان می رسد یک انسان خوب به دوست نیاز دارد، دوست او باشید.
11-مثبت اندیش باشید، خوش بگذرانید، آرامش خود را حفظ کنید و شاد باشید،
*با دوستان خود خوش بگذرانید. تمام مدت عصبی و جدی نباشید.
*خوب باشید، آن کسی باشید که دیگران واقعا می خواهند او را الگوی خود قرار د هند.
*تا جایی که ممکن است شاد باشید.
*سعی نکنید به زور رهبر گروه باشید.
*کاری را که نمی خواهید ،انجام ند هید.
*سعی کنید با همه دوست باشید.
*سعی نکنید به زور دیگران را به دوستی با خودتان وادار کنید.
*تاثیر گذار باشید.
*دیگران شاید تمامی حرکات شما را الگوی خود قرار ند هند.اگر نخواستند د قیقا مثل شما باشند، عصبانی نشوید.
منبع:موفقیت 192





تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:54 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

راهنمای دوست یابی

 

راهنمای دوست یابی
راهنمای دوست یابی 
مترجم : آناهیتا درود یان

  پیدا کرد ن یک یار همزبان ، مثل خیلی از کارهای د یگر اصول و قوانینی دارد

 

یک نویسند ه ناشناس می گوید:« د وستان در زند گی مانند ستون های یک ایوان هستند. بعضی وقت ها شما را با بالا نگه می دارند و گاهی به شما تکیه می کنند . گاهی اوقات فقط کا فیست که بدانید از شما حمایت می کنند.دوستی لذت زند گی شما را در زند گی دو برابر و غم ها یتان را نصف می کند . زیبا ترین چیزی که دوستان واقعی کشف کرد ه اند این است که می توانند جدا از هم در زند گی رشد کنند ، بدون اینکه از هم جدا شوند.»
به ساد گی می توان گفت مهم ترین جایگا هی که هر فرد باید در آنجا یک د وست داشته باشد ، ازدواج است . به این د لیل مشاوران ازدواج مدا م به زن و شوهر ها توصیه می کنند که با هم د وست باشند . چون ممکن است شما از همسرتان طلاق بگیرید ولی نمی توانید دوستتان را طلاق بد هید .
در تجارب و محیط های اجتماعی هم دوستی به تثبیت ارتباط میان افراد کمک می کند . د وستی پیمان با ارزشی است که با ید به آن احترام بگذاریم ، آن را پرورش د هیم و بزرگ کنیم .

قوانین طلایی د وستی

بدون شک بزرگ ترین قانون ارتباطی میان انسان ها این است : «با مرد م همان طور رفتار کن که د لت می خواهد آنها با تو همان رفتار را داشته باشند.» با این وجود، نباید بر اساس رفتارهای نا درست د یگران ، همان نحوه برخورد را شما هم در پیش بگیرید . پس به رفتارهای بی اد بانه با نهایت مهربانی پاسخ د هید . به طور حتم نمی دانید که زند گی آن فرد تا به امروز چطور گذ شته اما می توانید پیش خود تان این طور تصور کنید که روز خوبی نداشته است.شاید د وستی که به او علاقه مند ید همان روز شغلش را از دست داد ه ، رئیسش به طور ناعاد لانه ای او را توبیخ کرد ه یا به خاطر سرماخورد گی کم طاقت شد ه است . شاید هم متوجه شد ه که فرزند نوجوانش مواد مخد ر مصرف می کند. به هر حال علت رفتار مناسب دوستتان هر چه باشد ، نباید آن را برای خود تان بزرگ کنید . یک کلمه محبت آمیز یا لبخند ملایمی که نشان می د هد او را درک می کنید به این فرد کمک می کند تا رفتار غیر منتظره اش را اصلاح و از شما عذ ر خواهی کند . وقتی که مرد م در نظر شما بی اد ب و زشت جلوه کنند ، برایتان آزار د هند ه می شوند . بنابراین چنین احساسی را از خود تان دور کنید.

چهار پیشنهاد برای داشتن د وستی پایدار

برای اینکه د وستی شما پایدار باشد باید قبالیت های زیاد ی داشته باشید :
1 ـ خود خوا هی را از خود تان دور کنید.
2 ـ به دوستتان کاملا توجه داشته باشید .
3 ـ وقتی نیاز دارد با او حرف بزنید و به خوبی به حرف هایش گوش د هید .
4 ـ‌ به او نشان د هید که برایش ارزش و احترام قائل هستید و از او قد ر شناسی می کنید این کارها روی خود شما هم تاثیر مثبتی می گذارد و علاوه بر پایدار کرد ن دوستی تان، احساس خوبی پیدا می کنید.

رفیق غم و شاد ی ها

گا هی اوقات در مواقع غم و ناراحتی ، عمق دوستی ها مشخص می شود .اینکه نمی دانید در چنین مواقعی چه بگویید موضوع مهمی نیست ، بلکه مهم این است که کنار دوستتان حاضر باشید و هر کاری که لازم است برای او انجام د هید . همه آد م ها نیاز دارند که در غم و شادی هایشان باهم شریک شوند و بد ین ترتیب دوستی لذت بخش تری داشته باشند .اگر دوستان در چنین شرایطی همواره در کنار هم باشند ، پیمان آنها واقعا گرانبها و ارزشمند می شود . وقتی دوستی ها فقط به مواقع خوشی و شاد ی ختم شود ، دوام چندانی ندارند و به تدریج کمرنگ خواهند شد.

دوست واقعی کسی است که عیب هایت را جلوی رویت بگوید

یک د وست همیشه خوبی شما را می خواهد و این میل را با مهربانی ، احساسات و احترام به شما نشان می د هد. از طرف د یگر یک د شمن کسی است که به پیشرفت و رفاه شما علاقه مند نیست .
باید بدانید وقتی کسی از شما انتقاد می کند نسبت به فرد ی که مدام از او تعریف و تمجید می شنو ید دوست بهتری است چون انتقاد های او شما را به سوی پله های پیشرفت سوق می د هد.اگر هر بخش از انتقاد ها را درست ارزیابی کنید ، در کمال تعجب توجه می شوید که این افراد واقعا دوستان شما هستند . این طرز فکر همراه با کمی انعطاف پذ یری به شما کمک می کند تا اشخاصی را که از شما انتقاد می کنند دوست خود تان بدانید .
بعضی از دانش آموزان به معلمشان به چشم یک دشمن نگاه می کنند . به هر حال بخشی از موفقیت یک دانش آموز در مدرسه به تأثیر معلم در کلاس درس بستگی دارد. پس به دانش آموزان از این دست بگو یید به جای این طرز فکر ، باید بدانند معلمی که اشتباهات آنها را اصلاح می کند بهترین دوستی است که می توانند داشته باشند.
از هر دست بد هی از آن دست پس می گیری
در اینجا بهتر است داستانی را بخوانید که پیام مهمی را درباره دوستی به همراه دارد: روزی روزگاری یک مرد شهری مزرعه ای خرید . مالک قبلی در مورد مرز میان این مزرعه با زمین همسایه اش مشکلات زیادی داشت و کشاورز همسایه مدام با او جر وبحث می کرد. وقتی مرد شهری برای بررسی پرچین ها به مزرعه رفت ، با همسایه اش روبه رو شد. کشاورز به او گفت : «این پرچین باید 30 سانتی متر به سمت زمین تو عقب تر برود». مرد شهری پاسخ داد :«اصلا بهتر است 60 سانتی متر عقب تر برود.» کشاورز با تعجب گفت : «اما این بیشتر از آن چیزی است که مد عی آن هستم». مالک جد ید در جواب گفت : «مانعی ندارد . من ترجیح می د هم به جای داشتن 60 سانتی متر زمین بیشتر ، با همسایه ام در صلح و آرامش زند گی کنم.» کشاورز گفت : «این نهایت لطف شماست ولی من اجازه این کار را نمی د هم . این پرچین اصلا از جای خود ش تکان نمی خورد» . بسیاری از مرد م به ند رت طرز فکر این مرد شهری را دارند و بیشتر آنها د ید گاهی مانند این کشاورز دارند. بنابراین اگر کمی وقت بگذارید و برای داشتن چنین نقطه نظرات مثبتی تلاش کنید، در نهایت دوستان بیشتری را در کنار خود خواهید داشت.

با خوش بینی دوست پیدا کنید

آیا از بود ن در کنار یک فرد خوش بین لذت می برید؟ جواب معلوم است . بیشتر مرد م ترجیح می د هند با شخصی نشست و برخاست داشته باشند که فکر می کند فردا روز بهتری است تا اینکه مدا م فرد ی را ببینند که باور دارد امروز بد تر از د یروز است . افراد خوش بین هر جا که می روند شادی و نشاط را منتقل می کنند و باعث می شوند د یگران درباره خود شان احساس خوبی داشته باشند . این طرز فکر یک راه مطمئن برای این است که بتوانید با د یگران دوست شوید.

دیگران را مجذوب کنید

زمانی که شما به توانایی در د وست یابی غبطه می خورید و می گویید فلان شخص کاریزما دارد ، در واقع درباره شخصیت فوق العاد ه او صحبت می کنید . به طور مثال وقتی وارد اتاق می شود د یگرا ن بد ون توجه به ظاهر او جذ ب شخصیت این فرد می شوند یا وقتی در جمع گسترد ه ای حضور دارد ، نا گهان می بینید که د یگران دور او جمع شد ه اند و به حرف هایش گوش می د هند.

پنج توصیه برای جلب نظر دیگران

مهم است بدانید که چطور می توانید در نظر د یگران شخصیت مطلوب تری داشته باشید . در این مورد توصیه هایی وجود دارد که حتما به کارتان می آید :
1 ـ وقتی فرد ی را می بینید لبخند بزنید
لازم نیست که حتما لبخند پهنی روی صورت تان داشته باشید . فقط یک تبسم ملایم و د وستانه کا فیست . با این برخورد یک ارتباط خوب و صمیمی بین شما و د یگران ایجاد می شود که می تواند شروع خوبی برای د وست یابی باشد.
2ـ لحن صدای شاد و د لنشینی داشته باشید.
حتی اگر به تازگی با فرد ی آشنا شد ه اید با او طوری صحبت کنید که انگار یکی از دوستان خوب شماست . لازم نیست که حتما به جمع دوستان صمیمی شما اضافه شد ه باشد تا چنین رفتاری داشته باشید . با این نحوه برخورد د یگران تصویر بهتری از شما خواهند داشت و راحت تر روی آنها تاثیر می گذارید .
3 ـ برای بهبود فن سخنوری در د وره های آموزشی شرکت کنید
وقتی بتوانید درباره توانایی های خود تان خوب صحبت کنید توجه د یگران به طور مطلوبی به سوی شما جلب می شود. اگر فکر می کنید در این زمینه چندان تبحر ندارید ، بهتر است در د وره های آموزشی شرکت کنید و با کمک متخصصان این فن ، توانایی لازم را به دست آورید .
4 ـ حس شوخ طبعی تان را پرورش د هید
تعداد ی کتاب یا مجله طنز بخوانید .این کار باعث می شود رفتار شما نسبت به گذ شته کمی اجتماعی تر و دوستانه تر شود . وقتی این قابلیت را با توانایی صحبت درباره خود تان ترکیب کنید اعتماد به نفس تان بالا می رود. البته شوخ طبعی شماباید درست و بجا باشد و در این کار زیاد ه روی نکنید.
5 ـ ناعاد لانه انتقاد نکنید
یکی از معیارهای د وستی این است که به موقع از دوستتان انتقاد کنید ولی این طور نباشد که همیشه به د نبال نکته ای برای انتقا د کرد ن باشید . بهتر است رویکرد معقو لانه و مهربانانه ای در پیش بگیرید و رد صورت لزوم به موقع انتقاد کنید تا این شبهه برای د یگران پیش نیاید که فرد ی ایراد گیر و منفی هستید . یاد تان باشد که در وجود هر فردی نقاط روشن هم وجود دارد . پس باید خوبی هایش را جست وجو کنید و نقاط مثبت هر فرد را هم در نظر داشته باشید . این رفتارها را تشویق کنید تا بتوانید تاثیر مثبتی داشته باشید.
منبع:همشهری مثبت 180





تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:54 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

جمله های قصار درباره دوستی

 

  جمله های قصار درباره دوستی
جمله های قصار درباره دوستی

  -هزار دوست برای شخص کم است، اما حتی یک دشمن هم زیاد است.

-اگر دوستی ها نبود، دشمنی ها، دنیا را جهنم می کرد.
- هرکسی اظهار دوستی با تو کرد، تا امتحانش نکرده ای، او را به دوستی نپذیر.

-دوستی را که به عمری فرا چنگ آرند
نشاید که به یک نفسش بیازارند
سعدی

-آنان که سفها و نادانان را به دوستی گیرند، خوار و بی مقدار شوند.
- آن که با تو درِ دوستی می زند، باوی ره دوستی گیرکه این گونه دوستی پایدارتر است.
- اگر دوستت مرتکب خطایی شد، از دوستی او صرف نظر مکن؛ زیرا انسان در معرض خطاست.
- برای اینکه دوست پیدا کنی، باید خود را لایق و آماده دوستی باربیاوری.
- بگذار دوستی کم کم به اوج خود برسد؛ اگر این رسیدن، برق آسا باشد، ناگهان از نفس می افتد و متوقف می شود.
- بهترین دوست تو آن کس است که عیب های تو را نزد تو هدیه فرستد.
- پرسیدم: دوست بهتراست یا برادر؟ گفت: دوست، برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب می کند.
- چنانچه شفای بدن با دوا باشد، نشاط و بقای نفس نیز با دوستان بود؛ پس زیاد گردانید دوستان خود را.
-هنگام انتخاب دوست همواره بکوشید کسانی را که شایسته تر و فاضل ترند، رفیق خود سازید، تا در سایه کیمیای مصاحبت و اخلاق و فضیلت آنها مس وجود شما زرشود.
- دوستی حقیقی مانند نهالی است که در کوهستان بروید، به مجرد اینکه ریشه های خود را به سنگ های صخره کوه متصل کرد، دیگرطوفان های سخت و بادهای تند قادر به کندن آن نخواهند بود.
- دوست، کسی است که من با او می توانم صمیمی باشم و نزد او با صدای بلند فکر کنم.
- دوستان حقیقی اگر از دیده بروند، از دل نخواهند رفت.
- دوستان دو گونه اند: آنان که همیشه شما را می خندانند، ازایشان خیری نخواهید دید؛ دیگر آنان که عیب شما را می گویند و شما را به تفکر وامی دارند، قدرایشان را بدانید.
- دوست واقعی، ضعف شما را ستایش نمی کند، بلکه می کوشد قدرت و نیروی شما را بیدار سازد.
- دوستانی که در هنگام برگشت روزگار، با انسان همراهی کرده اند، فراموش شدنی نیستند.
- دوستی اگربه خاطر جلب منفعت باشد، دوستی نیست، بلکه تجارت است.
- دوستی دیرینه مثل اسناد کهنه است؛ قدمت تاریخی، آن را قیمتی تر می کند. دوستِ همه کس، دوست هیچ کس نیست.
- دوستی نعمتی گران بها است، خوشبختی را دو برابرمی‌کند و بدبختی را تخفیف می دهد.
-دوست حق گله گزاری از دوست را دارد. گله گزاری دلیل دوستی و علاقه به دوام روابط است.
- دوستان واقعی در خدمتگزاری و فداکاری در حق هم، رقیب و حریف یکدیگرند و هیچ پاداشی نمی خواهند.
-دوست، آن است که در هنگام مصیبت از کنارانسان نرود.
-دوستی برپایه تقوا پایدار است و همین که این پایه لغزید، بنای دوستی واژگون می شود.
-دو دوست، مثل دو دستند که آلایش یکدیگر را می شویند.
-دوست حقیقی آن است که پشت سر دوست هم راستگو باشد.
-دوستان، یک نفس اند، فقط جسم های ایشان از هم جداست.
-کسانی که دوستی را از زندگی شان حذف می کنند، مثل آن است که آفتاب را از عالم بردارند.
-کسی که دوست خوبی دارد، احتیاج به آیینه ندارد.
-گشادن عقده های درون در پیش دوستان دو اثردارد: یکی آنکه شادی را دو برابر می کند و دیگرآنکه غم را دو نیم می سازد.
- نشان دوست نیکو آن است که خطای تو را بپوشاند و تو را پند دهد و رازت را آشکارنکند.
- هرگاه خواستی با کسی دوستی کنی، پیش از هرچیز ببین که فهم او چه اندازه است، نیک و بد را درچه می داند، افتخار و اهانت را چه می شمارد و نیک بختی و بدبختی از نظر او درچه چیز است؟! (1)

پی‌نوشت‌ها:

1.نک: غلامحسین ذوالفقاری، رهنمون، صص 354 – 372؛ حبیب الله شاملویی، بزرگان چه گفته اند؟ ص 156...

 

منبع: نشریه گلبرگ- ش116





تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:53 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

احکام کسانی که عشق گرفته اند!؟

 

احکام کسانی که عشق گرفته اند!؟
احکام کسانی که عشق گرفته اند!؟
نویسنده: روح الله حبیبیان
نقل می کنند فردی که سرما خورده بود به شدت هوس خوردن ماست کرد و در نتیجه بین این هوس و تصور ضرر داشتن ماست برای بیماری اش دچار تناقض شد و از تصمیم گرفتن باز ماند. هر چه با خود فکر کرد، دید نمی تواند از میل به خوردن ماست بگذرد. از طرفی هم اگر این غذا برایش ضرر داشته باشد، شرعاً خوردن آن جایز نیست. خلاصه برای رفع این مشکل کلاه خود را قاضی کرد و به این نتیجه رسید که برای خوردن ماست استخاره کند تا اگر خوب آمد اجازه کتبی خدای عالم، مشکل را حل کرده باشد. اما از قضا استخاره بد آمد. اما هوس ماست چیزی نبود که بتواند از آن بگذرد. به همین خاطر دوباره استخاره کرد که ماست را با نان بخورد، اما باز هم بد آمد... این داستان استخاره ده ها بار دیگر در خصوص ماست و خیار، ماست و پلو، سر کشیدن ماست از طغار، خوردن آن با نی و... هم ادامه یافت تا در نهایت تنها موردی که خوب آمد؛ آن بود که نان را در ماست تلیت کند و بعد با قاشق، نان ماست آلود را به هوا بیندازد و بخورد؟
داستان این بنده خدا شبیه حکایت برخی از جوانان است که هر چند در خصوص مسأله روابط دختر و پسر ده ها بار در سایت ها و وبلاگ ها و کتاب ها و استفتائات مراجع، حکم آن را خوانده اند و یا از روحانیون مختلف حکم آن را شنیده اند و تکلیف را می دانند، اما باز با دیدن یک روحانی برای چند صدمین بار می پرسند؛ حاج آقا حکم دوستی با جنس مخالف چیست؟ و تنها قصد و غرض شان هم آن است که در میان این سؤال و جواب ها بتوانند جواز نصف و نیمه ای بیرون بکشند و ماست خود را سر بکشند. در هر حال، هر چند در شماره های گذشته به طور مفصل به مسأله روابط پسر و دختر پرداخته ایم، اما در این شماره به برخی از مسائل جزئی در این باره اشاره می کنیم، شاید برای برخی افراد فرجی حاصل شود.

ارتباط - آشنایی - دوستی

از نظر اسلام، روابط زن و مرد نامحرم با محدودیت های بسیاری تعریف شده و ارتباطات عاطفی در حد دوستی های نزدیک جایز نیست. اما این به معنی قطع هر نوع ارتباط با دیوار کشیدن بین پیاده رو و زنانه و مردانه کردن آن نیست!
برای توضیح این مطلب باید گفت چنان که می دانید روابط اجتماعی انسان ها شکل های متفاوتی دارد و برای هر نوع از این روابط تعریف معینی ارائه می شود. مثلاً در یک اداره زن و مرد همکار یقیناً با هم ارتباط کاری دارند و در عین حال نوعی آشنایی هم بین آن ها وجود دارد. همین گونه است در روابط خانوادگی و آشنایی های فامیلی که پسرها و دخترهای فامیل یا زنان و مردان یک خانواده یقیناً دارای روابط خانوادگی و آشنایی مختصری از هم هستند. و یا در یک محیط آموزشی مانند یک کلاس در دانشگاه اکثریت پسرها و دخترها همدیگر را تا حدودی می شناسند و چه بسا روابط عادی درسی یا عرفی مانند سلام و علیک و یا مشارکت در فعالیت های جمعی درسی و پژوهشی با هم داشته باشند. اما آیا همه این ها به معنای دوستی است؟
نکته دقیق مسأله همین جاست که فقها و مراجع تقلید بخاطر مفاسد و خطرات جدی که در بستر دوستی بین دو نامحرم پدید می آید این کار را جایز نمی دانند. اما این امر به معنی بر هم زدن هر نوع رابطه عرفی و عادی و کاری یا پرهیز از هر نوع آشنایی و ارتباط معقول نیست.
پس حرمت دوستی دو جنس مخالف نه ملازم با انزوای اجتماعی و دگم اندیشی (پا فشاری روی تعصبات) و طالبانیسم است و نه مانع از شکل گیری شناخت و آشنایی که مقدمه ازدواج محسوب می گردد و این تهمت ها به هیچ وجه به تفکر اسلامی و نظرات خاص مراجع تقلید ارتباطی ندارد.
ناگفته نماند که آنچه در خصوص مجاز بودن ارتباطات درسی و کاری و آشنایی های عرفی بیان شد، مشروط به برخورداری از دو شرط مهم عدم تحریک جنسی و دور بودن این رابطه از مفاسد احتمالی آینده است.

دوستی چیست؟

برای بسیاری از افراد این سؤال جدی وجود دارد که واقعاً حقیقت دوستی و به چه نوع رفتارها و ارتباط هایی دوستی می گویند؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت تعریف این مسأله تا حد زیادی عرفی است و نمی توان قانونی جامع و تعریفی دقیق در مورد آن ارائه کرد. اما به شکل مختصر می توان گفت؛ دوستی نوعی رابطه متقابل است که از نوعی علاقه و میل شخصی بین دو طرف نشأت می گیرد و لوازم طبیعی خود مانند ارتباط مستمر فیزیکی و اجتماعی یا فکری و روحی را به دنبال دارد. در واقع دوستی بین یک زن و مرد مفهومی عمیق تر از آشنایی و شناخت عادی اجتماعی دارد. بلکه نوعی رابطه و علاقه شخصی و ویژه است که البته دارای درجات و مراتب مختلفی است و ابزار این علاقه و صمیمیت و روابطی چون پیگیری احوال و افکار و تمایلات و نظرات فرد مقابل را به دنبال داشته، با لوازمی چون هدیه دادن و همراهی کردن در رفت و آمدها و تفریح ها و یا قرار داشتن مستمر ارتباط از راه های گوناگون همراه است.
البته ممکن است در همه دوستی ها همه این علائم و ویژگی ها وجود نداشته باشد، اما لااقل برخی از این امور در اکثر دوستی ها به چشم می خورد. مهم آن است که مجموعه روابط دو طرف از حد یک ارتباط و آشنایی ساده اجتماعی و عرفی خارج شده و نوعی صمیمیت شخصی و فردی در این رابطه شکل بگیرد. اینجاست که چنین رابطه ای بین دو نامحرم ماهیتی غیر شرعی پیدا می کند و باید به شدت از آن پرهیز نموده از عواقب سخت و خطرناک آن ترسید.

آخه چرا؟

هر چند این سؤال فقهی نیست و در چارچوب احکام شرعی تعریف نمی شود، اما برای بسیاری از جوانان این سؤال مطرح است که چرا دین اسلام تا این حد در خصوص این روابط سخت گیری کرده و این میل خدادادی در درون انسان باید سرکوب شود. به خاطر اهمیت این سؤال و ارتباط آن با حکم شرعی مسأله شاه کلید رمز گشایی این مسأله مهم را به اختصار بیان می کنیم!
دلیل این سخت گیری یک چیز است و آن هم «عشق»... دل تان غنج نرود و ذوق نکنید (!) زیرا این عشق با آن عشقی که دهان جوانان را آب می اندازد صنّار سی شاهی توفیر دارد!
چون حقیقت عشق همان اوج محبت و علاقه قلبی است که مصداق حقیقی آن در رابطه با خداوند و شکل مجازی آن در بالاترین درجات بین دو جنس مخالف شکل می گیرد و شکل قابل قبول آن بلکه فلسفه وجودی آن در انسان تنها در قالب زندگی مشترک و تشکیل خانواده تعریف شده است که عامل اصلی پایداری نظام خانواده و تحمل سختی ها ومشکلات احتمالی پیش رو است و وقتی چنین عشقی در بستر خانواده شکل می گیرد، به خاطر تنوع روابط و منطقی و همه جانبه بودن ارتباطات و درک کامل طرفین از یکدیگر شکلی واقع بینانه، معقول و هدفمند پیدا می کند.
اما وقتی در خارج از حوزه زندگی مشترک چنین علاقه شدیدی ایجاد شود، تبدیل به نتایجی می شود که غالباً در صفحه حوادث روزنامه ها یا در آمارهای دفاتر ثبت طلاق و یا زندان ها و دادگاه ها و... می خوانید و می بینید.

چند وقته عشق گرفتید؟

در واقع از نظر روان پزشکان- با عرض معذرت از همه عشاق مشهور و غیر مشهور عالم- چیزی که تحت عنوان عشق بین دخترها و پسرها شکل می گیرد، نوعی بیماری روانی محسوب می شود که مانع جدی در برابر زندگی عادی و رفتارهای طبیعی و تصمیم گیری های معقول در زندگی آن ها می شود و در عین شیرینی و جذابیت برای خود فرد، او را به سمت نابودی می کشاند. در واقع از افرادی که گرفتار چنین عارضه ای شدند باید پرسید «چرا خود را در معرض چنین بیماری قراردادی؟» همانطور که از یک معتاد به مواد مخدر که لذت کشیدن مواد را به همه تبعات منفی آن ترجیح می دهد، همین سؤال را می پرسیم. چون در این وضعیت بسیار دیده می شود که جوان عاشق، علیرغم فهم و درک عقل خود و توصیه همه خیرخواهان و دوستان و بستگان دست به تصمیماتی می زند که پس از مدت کوتاهی حتی از یاد آوری آن تصمیمات و رفتارها خیس عرق یا افروخته از خشم و نفرت از خود می شود و اگر کارش به خودکشی یا افسردگی حاد نکشد، تا آخر عمر از این رفتارهای خود پشیمان و متأسف خواهد بود. به همین خاطر اسلام خواسته زمینه شکل گیری این علاقه بیماری گونه که در نتیجه ارتباط نزدیک و توجه به ویژگی های جسمی و روحی جنس مخالف است را تا حد امکان از بین ببرد تا علاقه طبیعی و معقول و عشق واقعی به جنس مخالف درگیر و دار ازدواج و زندگی مشترک و در بستر صحیح خود شکل بگیرد نه در بستری غلط که معمولاً نتیجه ای جز تباهی زندگی انسان ها به دنبال ندارد.
حیف که از بحث احکام خودمان خیلی دور می شویم و الا برخی آمارها و نکات دقیق در خصوص نتایج و پایان کار این نوع عشق ها ارائه می دادیم تا روشن شود که بیش از 80 درصد این عشق ها به ازدواج منتهی نمی شود و اگر هم بشود در بیش از 80 درصد موارد به طلاق می انجامد.

Sms و Email عشقولانه تعطیل

اما به غیر از دوستی ها و ارتباطات دوستانه معمول، بسیاری از افراد هستند که دوستی های اینترنتی دارند و از طریق ایمل و چت کردن با فردی از جنس مخالف آشنا شده و ارتباط برقرار می کنند و یا نوعی رابطه متقابل با آن ها دارند. آیا این نوع روابط اس ام اس هم مصداق دوستی حرام به حساب می آید؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت متأسفانه در فضای اینترنت یا ابزارهای گوناگون ارتباطی از آن جا که ارتباط مستقیم نبوده و افراد چندان احساس خطر نمی کنند، این ارتباطات خیلی زود نزدیک و صمیمی شده و به عرصه گفتگوهای ناشایست میل پیدا می کند و یا حریم های شرعی با ابزارهایی نظیر وب کم (Webcam) زیر پا گذاشته می شود که یقیناً چنین ارتباطاتی حرام و غیر شرعی است.
اما اگر این ارتباط در حد نوعی آشنایی گذرا و با اهداف معقول باشد و رعایت حریم های شرعی و عرفی در آن بشود، علی القاعده مشکلی ندارد. مگر آن که خود مصداق نوعی دوستی شود. یعنی چت ها و smsها به نوعی عاشقانه و دوستانه شوند یا ارتباط طرفین کاملاً مستمر و نزدیک و مداوم شود که طبق تصریح برخی از مراجع این نوع رفتارها هم به خاطر مفاسد و خطرات احتمالی آن جایز نیست و مصداق دوستی غیر شرعی با جنس مخالف محسوب می شود.
در نتیجه اگر همکلاسی دانشگاه هنوز هیچی نشده پسر خاله شده و هر روز smsهای عشقولانه می دهد که «همه گلبول های سفید خونم فدای همه باکتری های وجودت»!
شما توجهی نکنید و پاسخ ندهید و از رنجش او هم نترسید که این پاسخ های 12-10 تومنی می تواند به قیمت ورود به عرصه خطرناک گناه و انحراف تمام شود!

عشق مان پاک است؟!

متأسفانه در این عصر ارتباطات و انتقال وسیع اطلاعات، هنوز باورهای نادرست و تصورات غلطی در جامعه رواج دارد که زمینه ساز آلوده کردن توده مردم بخصوص جوانان به انواع آلودگی ها و گناهان خطرناک می شود.
یکی از این تصورات و برداشت های نادرست که جاهلانه یا معترضانه ترویج می شود آن است که اگر پسر و دختری با هم دوست شوند و حتی کارشان به برخی روابط نامشروع هم بکشد، اگر بعدها با هم ازدواج کنند همه گناهان شان بخشیده می شود!
به قول مداح های قدیمی «قلم عفو بر جرائم اعمال شان کشیده می شود!»
در حالی که این تصور بچه گانه از اساس غلط است. پسر و دختر تا قبل از اجراء صحیح صیغه عقد شرعی نامحرم هستند و همه احکام روابط زن و مرد نامحرم بین شان برقرار است و هر گونه تخطی از این مقررات، حرام و گناه است و چه بعدها ازدواج کنند و چه نکنند، تنها راه بخشش این گناهان توبه و استغفار واقعی به درگاه خداوند است و البته بسیار خوب است کسانی در روابط پیش از ازدواج گرفتار گناه می شوند، با هم ازدواج کنند. چون به تصریح قرآن انسان های آلوده لایق ازدواج با افراد پاک نیستند و کبوتر با کبوتر زاغ با زاغ!؟
اما در هر حال علاوه بر شرمندگی و شرمساری از این آلودگی شان باید خالصانه در درگاه خداوند اظهار پشیمانی کنند تا خدا گناهان آنها را ببخشد.
در نتیجه چیزی تحت عنوان عشق پاک و روابط به قصد ازدواج و زن و شوهری که عقدشان در آسمان خوانده شده و یا دوستی های نامشروع برای سالم ماندن از گناهان بزرگ همه و همه توهماتی نادرست و برای فریب دادن خود است که باید متوجه این ترفندهای شیطان بود.
منبع: نشریه دیدار آشنا- ش118

 






تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:52 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

عشق های بنجلی را بیخیال!

 

عشق های بنجلی را بیخیال!
عشق های بنجلی را بیخیال!

  نویسنده: محمد بهمنی

این که ارتباط با جنس مخالف به چه انگیزه هایی انجام می شود، صحبت های فراوانی مطرح شده و می شود از دلایل اجتماعی و سیاسی گرفته تا این که مقصر خانواده ها- دوست، مراکز دینی و... است. شاید همه این ها درست باشد. شاید عده ای بخاطر اعلام مخالفت هنجارشکنی می کنند. و شاید عده ای به دلیل نا آشنایی با مباحث دینی یا سرخوردگی از بچه های مذهبی به هنجارشکنی و از جمله ارتباط با جنس مخالف روی بیاورند.
اما گذشته از همه این حرف ها، بیش از همه و زودتر از همه کسانی که از این گونه ارتباطات آسیب می بینند خود دختر و پسری است که درگیر چنین رابطه ای شده اند. اصلا نمی خواهیم بگوییم هر کسی با یک نفر از جنس مخالف صحبت کرد پس الان درگیر این آسیب هاست ولی نکته اینجاست که هر کسی خودش مرز میان یک ارتباط سالم و ناسالم را به خوبی می فهمد به شرطی که نخواهد سر خودش کلاه بگذارد.

اما آسیب ها:

1. ممکن است در مدت کوتاهی به هر دلیل عاطفی، روانی یا جنسی یا مالی این ارتباط لذت بخش و خوشایند باشد ولی بر اساس آموزه های دینی، ظلمت گناه زندگی فرد را تباه می کند.
2. بسیاری از این ارتباطات پس از جدایی باعث ضربه های روحی و شخصیتی می شود.
3. اکثر و تقریباً همه پسرها هدف اولشان از ارتباط با یک دختر کنجکاوی لذت طلبی و مسائل جنسی است در حالی که اکثر و تقریبا همه دخترها با انگیزه های عاطفی درگیر چنین رابطه هایی می شوند. معمولاً پسر پس از مدتی به دلایل مختلف از جمله تنوع طلبی یا هر عامل دیگر دختر را رها کرده و او را با هجومی از عذاب وجدان، احساس حقارت، احساس شکست و ناتوانی و خدای ناخواسته آبروئی بر باد رفته رها می کند.
4. شاید نکات بالا بیش تر متوجه دخترها باشد ولی این نکته که بسیاری از طلاق ها در دوران عقد و درصد بالائی از طلاق هائی که در دو سال اول، زندگی ها را متلاشی می کند، به دلیل لو رفتن این گونه ارتباطات توسط یکی از زوجین در قبل از ازدواج بوده است.
5. رکن اساسی یک زندگی موفق اعتماد متقابل زوجین به یکدیگر است. اما در زندگی هائی که بر اساس یک رابطة خیابانی شکل گرفته، همواره با یک دلهره همیشگی همراه است که شاید همسر من با دختر یا پسر دیگری ارتباط داشته، شاید همچنان ارتباط دارد. شاید به خاطر دیگری مرا رها کند. شاید به من خیانت کند. این شایدهای واقعی و خیالی زندگی را سست می کند.
6. یک مرد دوست دارد همسرش عفیف و پاکدامن باشد. همچنان که زن هم این گونه است. اما اگر به دلیل اختلافات کوچک و طبیعی زندگی و حتی در یک عصبانیت زود گذر از خود بپرسد: دختری که قبلاً از طریق خیابان، موبایل چت یا هر راه غیر سالم دیگر آشنا شده و جرأت رفاقت با یک نامحرم را داشته شاید من اولین دوست او نبودم و بدتر این که گوید: شاید من آخرین آن هم نباشم. به نظر شما این زندگی تا کجا ادامه پیدا می کند؟
7. بارها دیده و شنیده اید که فلان پسر که اصلاً آدم رو به راهی نبوده، «آدم حسابی شده»، «خوب شده»، «سر به راه شده» و تعابیر تحسین آمیز دیگری که نشان می دهد پسری که اهل هر زشتی بوده اکنون پاک شده است. اما آیا دیده اید یا شنیده اید حتی به دروغ به دختری نسبتی ناروا داده شود و بعد آن دختر را بدون آن اتهام قضاوت کنند، یا بگویند فلان دختر سر به راه شده است. حتی پس از توبه و پاکی چنین کسانی در نگاه هر چند اشتباه جامعه.... متهم، متهم است.
8.در روایات فراوانی همسر شایسته و خوب از نعمت ها و روزی های خدا شمرده شده و باز در روایات دیگری تأکید شده روزی هیچ کس با حرام افزوده نمی شود؛ جز این که کسی بخواهد از حرام کسب روزی (هر نوع روزی- مادی یا غیر مادی) کند از رزق حلال او کاسته شده و گناه نیز انجام داده است. و در روایات دیگری از ائمه معصومین(ع) نقل شده کسی که به خاطر خدا از حرام چشم بپوشد خداوند همان یا بهتر از آن را از راه حلال نصیبش خواهد کرد.
9. پس با خدا معامله کن و اگر می دانی که اشتباه کرده ای همین امروز به اشتباهاتت پایان ده خدا دور نیست.
10. این که من فرق دارم، من مثل بقیه نیستم، یا او با بقیه فرق دارد او پسر یا دختر خوبی است، اما با بقیه فرق داریم، ما عاشق هم هستیم و صدها جمله شبیه به این ها، جملات و کلماتی است که در تمام آن دوستی ها و ارتباطاتی که «شما با آن فرق داری» گفته شده و همه آن ها هم همین حرف های شما را می زدند.
11. نکته آخر این که اگر چه ترتیب این نکات رعایت نشد شاید برخی تذکرات مهم تر باشد ولی در پایان این که: دختر یا پسری که قبلاً تجربه چنین روابطی را داشته اند هنگام ازدواج حتی با کسی غیر از طرف رابطه اشان، همواره با یک بدبینی مفرط که همه دخترها چنین اند یا همه پسرها چنان اند، تصمیم گیری برای ازدواج را مشکل می کند.

منبع: نشریه دیدار آشنا- ش118

 






تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:52 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

یار بد بدتر بود از مار بد

 

یار بد بدتر بود از مار بد
یار بد بدتر بود از مار بد

 

ترجمه: مونا قائمی




 

هشت شخصیت سمی که باید از آنها اجتناب کرد

هرچند ما دوست داریم این طور فکر کنیم کسانی که در زندگی ما هستند، هیچ عیب و نقصی ندارند، شاد هستند و از روان و از تفکر سالمی برخوردارند، گاهی اوقات متوجه می شویم که از این خبرها هم نیست. گاهی انسان، سرحال و بانشاط است دارد کار خودش را می کند. حال خوشی دارد و فکر می کند زندگی چیز باشکوه و زیبایی است که ناگهان یکی از این شخصیت ها سر راه او قرار می گیرد و به کلی روزش را خراب می کند. گاهی اوقات می شود تاثیر اینها را از ذهن و روح پاک کرد. ولی غالبا کار آسانی نیست.
شما ممکن است آدم مثبت اندیشی باشید، ولی وقتی فرد خاصی در اطراف شما می پلکد، ناگهان حس می کنید منفی باف شده اید، شاید هم نگاه شما به جهان یک نگاه آرمانی باشد، اما وقتی در کنار بعضی از این افراد قرار می گیرید، حس می کنید ساده لوح یا توهم گرا هستید. گاهی احساس می کنید از اینکه انسان کاملا مستقلی هستید و مهار زندگی تان را در دست دارید، به خودتان افتخار می کنید، اما وقتی با یکی از این افراد که ممکن است حتی از اعضای خانواده خودتان هم باشد، روبرو می شوید، ناگهان احساس می کنید، مثل دوران کودکی، دست و پا چلفتی و بی عرضه شده اید.
گاهی اوقات این افراد تاثیرات فوق العاده منفی ای بر زندگی ما می گذارند. هر چند همه ما انسان هستیم و «اخلاق» خودمان را داریم، اما بی تعارف،بعضی از این «اخلاق» ها، سمی هستند و شادی و خوشبختی و تفکر و نگاه ما به زندگی را مسموم می کنند. این «اخلاق» ها، عزت نفس دیگران را نشانه می روند و زندگی ها را خراب می کنند. صاحبان این اخلاق ها می توانند انرژی حیاتی را از انسان بگیرند و او را از عمر خود سیر کنند.

1. کلک زن ها:

این افراد در کلک زدن، ید طولانی دارند. واقعیت این است که انسان غالبا حتی متوجه هم نمی شود که کلک خورده است! و اگر هم بفهمد، دیگر خیلی دیر شده و سرش تا خرخره در کلاه فرورفته است! این افراد خیلی خوب می دانند پاشنه آشیل شما کجاست و از همان جا به شما حمله می کنند.
چرا این نوع افراد، سمی هستند؟
این افراد مهارت خاصی در بی اعتقاد کردن شما و نابودی نظام فکری و عزت نفستان دارند. آنها همیشه راه هایی را پیدا می کنند تا شما را وادار سازند کارهائی را انجام بدهید که دلتان نمی خواهد و اصلا گوش از بینی تان هم خبردار نمی شود که چه موقع این را از دست می دهید، ارزش هایی که برایتان اولویت دارند، کم کم از بین می روند و یا تبدیل به ضد ارزش می شوند، توانایی تشخیص واقعیت ها در شما ضعیف می شود و ناگهان چشم باز می کنید و می بینید همه زندگی و شخصیت شما تابعی از خواسته ها و نیازهای آنها شده است.

2. خود شیفته ها:

این افراد بسیار از خود راضی تشریف دارند و تصور می کنند جهان حول محور وجود آنها می گردد. اینها اغلب به اندازه «کلک زن ها» آب زیرکاه نیستند، ولی در عوض بدشان نمی آید برای رسیدن به خواسته هایشان یک کمی رندی به خرج بدهند. انسان در برابر چنین افرادی دائما دلش می خواهد بگوید، «دنیا که حول وجود تو می گردد».
چرا این نوع افراد، سمی هستند؟
این افراد بر خواسته های خود تاکید می کنند و کوچک ترین بی اعتنایی به نیازهای شما ندارند و در نتیجه نوعی احساس یاس و برآورده نشده نیازهایتان را در شما ایجاد می کنند. از این گذشته، آنها همه انرژی شما را متوجه خودشان می کنند و برای شما چیزی باقی نمی گذارند!

3. کله پا کننده های دائمی:

این افراد در زندگی خود کوچک ترین نکته مثبتی را حتی تصور هم نمی کنند. اگر به آنها بگوئید، «به به! چه روز قشنگی!»، بلافاصله درباره یک پیش بینی قریب الوقوع غمبار برایتان داد سخن خواهند داد. اگر به آنها بگوئید که در امتحان نیم ترم، شاهکار زده اید، به شما خواهند گفت که امتحان آخر ترم خیلی مشکل است و معلوم نیست چندان موفق باشید!
چرا این نوع افراد سمی هستند؟
آنها لذت و شادی را از هر کسی می گیرند و نگرش و نگاه زیبا و خوش بینانه شما دائما در معرض منفی بافی آنها قرار می گیرد و له می شود و قبل از آنکه متوجه شوید، منفی بافی آنها همه انرژی شما را از بین می برد و ناگهان درمی یابید که دارید دنیا را با عینک سیاه می بینید.

4. قضاوت کننده ها:

هنگامی که شما چیزی را لطیف و ظریف و دلربا می بینید، اینها آنها را عجیب و نه چندان جذاب می بینند. اگر شما در کسی ویژگی های منحصر به فردی راببینید، اینها دنبال «عیب و نقص» های آنها می گردند. آگر شما سلیقه عالی کسی را تحسین کنید، آنها حتما چیزی «ناراحت کننده» یا «بد» را در او پیدا خواهند کرد.
چرا این نوع افراد، سمی هستند؟
آدم های قضاوت کننده بسیار شبه «کله پاکننده های دائمی» هستند. در جهانی که آزادی، انسان ها را به خود فرا می خواند، داوری کننده ها، آزادی را پس می رانند. البته اگر جهان، مکانی همگن بود و همه مثل هم بودند، جای بسیار ملال آوری می شد، ولی حواستان باشد که اگروقت زیادی را با این نوع افراد سپری کنید، خود به خود تبدیل به آدم قضاوت کننده ای می شوید.

5. قاتلین رویا و آرزو:

هر وقت که شما ایده جدیدی داشته باشید، این نوع افراد برایتان صدها هزار دلیل ردیف می کنند که نخواهید توانست به آن ایده برسید. هر وقت هم برسید، سعی می کنند هر جور شده شما را از جائی که هستید، پائین بکشند. هر وقت رویائی را در سر می پرورانید، آنها نخستین کسانی هستند که به شما می گویند رسیدن به آرزوهایتان غیر ممکن است.
چرا این نوع افراد سمی هستند؟
این افراد به جای آنکه بیندیشند چه می توان کرد، دائما به این می اندیشند که کجا گیر کرده اند و چه هستند. این افراد عزت نفس و اعتماد شما نسبت به خودتان را نابود می کنند. پیشرفت و تغییر تنها زمانی اتفاق می افتد که انسان بتواند چیزهای جدیدی را ابداع کند و اختراع و ابداع، ریشه در رویاپردازی درباره «ناممکن ها» و آرزوی دستیابی به ستاره ها دارد، در حالی که این افراد دشمن شماره یک رؤیاپردازی و تلاش برای دستیابی به ناممکن ها هستند.

6. ریاکاران و دوروها:

شما هرگز در این افراد یک جو صداقت هم پیدا نخواهید کرد. شمابرایتان داستان بامزه ای را تعریف می کنید و آنها لبخند مؤدبانه ای را تحویلتان می دهند. احساس می کنید که افسرده و غمگین هستید و آنها پاسخ «این نیز بگذرد» را تحویلتان می دهند. به آنها می گوئید که درباره موضوعی بسیار هیجانزده هستید و آنها با کلمات نامفهومی مثل «هوم...»، «آهان...» جوابتان را می دهند.
چرا این نوع افراد سمی هستند؟
مردمی که صمیمی، صادق یا اصیل نیستند، روابط خود را با دیگران بر اساس معیارهای پوچ برقرار می کنند. همین ویژگی هاست که روابط آنها را بی معنا می کنند. همین ویژگی هاست که شما واقعا به یک دوست نیاز دارید، از این ها خبری نیست. وقتی که به انتقادی سازنده نیاز دارید، اینها به شما می گویند همان گونه که هستید، هیچ اشکالی ندارید. وقتی به حمایت نیاز دارید، آنها ترجیح می دهند ببینند که شما شکست خورده و از خودتان یک احمق ساخته اید.

7. آدم های بی شخصیت:

این افراد در نامناسب ترین زمان ها، نامناسب ترین حرف ها را می زنند و یا نامناسب ترین کارها را انجام می دهند. آنها ماهیتا پهلوان پنبه های سبک مغزی هستند که فقط هیکلشان بزرگ می شود، اما هنوز بچه اند. شاید یکی از اینها کسی باشد که شما برای دوستی انتخاب کرده و رازهایتان را به او گفته اید و حالا او دارد از همان ها علیه شما استفاده می کند. شاید یکی از اعضای خانواده باشد که دائما توی کارهای شما سرک می کشد و فضولی می کند، در حالی که هیچ یک از آن کارها به او ربطی ندارد. شاید هم همکاری است که دائماً با حرف هایش شما را خوار و خفیف می کند.
چرا این نوع افراد، سمی هستند؟
این افراد حریم دیگران را حفظ نمی کنند. به احساسات آنها احترام نمی گذارند و حریم خصوصی کسی برایشان معنا ندارد و دائماً باعث می شوند که انسان احساس بی حرمتی و خشم کند.

8. سیرمونی نداشته ها:

شما هرگز نمی توانید به چنین افرادی آن قدر بدهید که سیر شوند و احساس شادی و رضایت کنند. آنها شما را فردی در خدمت خود فرض می کنند و از شما انتظارات غیرواقعی دارند و همواره راه هایی را پیدا می کنند که تقصیر را گردن شما بیندازند و هرگز مسئولیت اعمالشان را به عهده نمی گیرند.
چرا این نوع افراد، سمی هستند؟
باید قوت زیادی را صرف راضی کردن آنها کنید و در این فرایند، شخصیت خودتان را از دست می دهید. آنها همه وقت و انرژی تان را می گیرند و شما را خسته و فرسوده و در حالی که خواسته هایتان قربانی شده اند، برجا می گذارند.
همه این شخصیت ها نقاط مشترکی دارند:
1) هرچه با آنها بیشتر مدارا و رفتارهایشان را بیشتر تحمل کنید، بیشتر به رفتار زشت خود ادامه می دهند.
2) متاسفانه اغلب افراد می بینند که کارشان غلط است و در نتیجه، حرف زدن با آن ها مثل حرف زدن با یک فرد ناشنواست و انسان احساس می کند نکند دیوانه شده است.
3) اغلب این افراد هرچه سنشان بالاتر می رود، بدتر می شوند و به مرور زمان تاثیر این ویژگی ها روی آنها بیشتر می شود.
بی پرده بگویم، زندگی کوتاه تر از آن است که آن را با معاشرت با صاحبان چنین ویژگی های مسموم کننده ای از دست بدهید. اگر می توانید، از صرف وقت زیاد با چنین شخصیت هائی خودداری کنید تا احساس شادی و خوشبختی بیشتری داشته باشید. آیا سرو کارتان با چنین شخصیت هائی افتاده است؟ تا به حال چه کرده اید و شیوه های شما برای آسیب ندیدن از آنها چیست؟ آیا شخصیت های سمی دیگری را می توانید به این فهرست اضافه کنید؟
منبع:نشریه شاهد جوان ش 58





تاریخ : شنبه 91/6/4 | 10:51 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.