به گزارش جهان به نقل از مشرق، استفاده از مواد آرایشی از دیرباز مرسوم بوده است و شرکتهای زیادی در این زمینه فعالیت میکنند. اما در سالهای اخیر میزان استفاده از این مواد رشد چشمگیری داشته است و صنایع فعال در این حوزه بازار بسیار وسیعی را در پیش روی خود مشاهده میکنند.
ایالات متحده در صدر جدول صادرکنندگان محصولات آرایشی
بر اساس تحقیقاتی که مرکز گلوبال استادی در سال 2008 انجام داده است، سهم ایالات متحده از بازار جهانی محصولات آرایشی در حدود 38.2 میلیارد یورو بوده است. لازم به ذکر است که شرکت پراکتر و گمبل که بزرگترین شرکت تولید کننده محصولات آرایشی دنیا است، آمریکایی است.
نتایج به دست آمده از این تحقیقات حاکی از آن است که سهم ژاپن و چین از بازار محصولات آرایشی به ترتیب 23.7 و 8.2 میلیارد یورو است. اروپا با سهم کلی 63.5 میلیارد یورو، بیشترین سهم را داراست. در بین کشورهای اروپایی، کشور آلمان با سهم 11.7 میلیارد یورویی بیشترین سهم را داراست و کشورهای فرانسه (10.4 میلیارد یورو)، انگلستان (10 میلیارد یورو)، ایتالیا (8.8 میلیارد یورو) و اسپانیا (7.4 میلیارد یورو) در رتبههای بعدی هستند. [1]
سهم کشورهای مختلف در بازار 136.2 میلیارد یورویی محصولات آرایشی در سال 2008
ایران هفتمین مصرف کننده لوازم آرایشی دنیا
ایران بعد از عربستان، بیشترین میزان مصرف لوازم آرایشی را در خاورمیانه دارد. کل مصرف لوازم آرایشی در خاورمیانه در سال 2008 در حدود 7/2 میلیارد دلار است که با میانگین رشد حدود هشت درصد در سال، بعد از کشورهای اروپای شرقی بالاترین رشد را دارد و این بدان علت است که تقریبا نیمی از جمعیت منطقه زیر 30 سال هستند. در این حال 14 میلیون خانم ایرانی از نظر مصرف لوازم آرایشی گوی سبقت را تقریبا ازکل کشورها منطقه ربوده اند به نحوی که تقریبا 29 درصد کل مصرف کنندگان منطقه خاورمیانه را تشکیل می دهند. به عبارت دیگر اگر جمعیت زنان خاورمیانه 155 میلیون نفر باشد، 9 درصد این زنان یعنی 14 میلیون نفر زنان ایرانی حدود یک سوم یعنی 2/1 میلیارد دلار هزینه لوازم آرایشی از 7/2 میلیارد دلار بازار لوازم آرایشی خاورمیانه را پرداخت می کنند.
اغلب اجناس در بازار ایران تقلبی، نامرغوب و چینی هستند و لوازم آرایشی قاچاق بدون هیچ گونه نظارت و مجوزی در فروشگاهها و حتی کنار خیابان به فروش می رسند. در سطح جهانی ایران رتبه هفتم را به لحاظ مصرف لوازم آرایش به خود اختصاص است.
رقابت در بازار محصولات آرایشی
ده کشور برتر در زمینه لوازم آرایشی بیش از نیمی از بازار این محصولات را در اختیار دارند. این شرکتها با ایجاد مافیایی قدرتمند، از تصویب قانونها و انجام اقداماتی که با منافع شرکتهای تولیدی مواد آرایشی سازگار نباشند، جلوگیری میکنند. طبق تحقیقات انجام گرفته توسط موسسه گلوبال تایمز در سال 2008، ده شرکت برتر در زمینه تولیدات محصولات آرایشی و سهم آنها در بازار بدین ترتیب است:[2]
ده کمپانی برتر در زمینه لوازم آرایشی بیش از نیمی از بازار این محصولات را در اختیار دارند
لوازم آرایشی، سمومی زیبا و خوشبو
مقاله های زیادی درباره خطر استفاده از برخی روان سازها در مواد آرایشی منتشر شده است. سدیم لوریل سولفات (SLS) استفاده شده در این مواد سبب مشکلات پوستی متعددی می شود که آماس پوستی شایع ترین آنهاست. از مواد رایجی که در بعضی محصول ها یافت می شود، می توان به ماده ای اشاره کرد که به ویژه در محصولات حاوی سورفاکتانت یافت می شود و از طریق پوست، تنفس و گوارش قابل جذب بوده و گفته می شود، علاوه بر خشکی و التهاب پوست و مخاط ها، درصورت مصرف زیاد آثار سرطان زایی نیز دارد. ایزوپروپیل الکل و الکل های مشابه که به وفور در این محصولات یافت می شود، می تواند باعث خشکی، التهاب و درماتیت آلرژیک و چروک خوردگی سریع تر پوست شود.
سدیم لوریل سولفات و آمونیوم لوریل سولفات که در بسیاری از مواد آرایشی و بهداشتی یافت می شود، در دسته سورفاکتانت های آنیونی قرار می گیرند و در اکثر مواد شوینده و کف کننده استفاده می شوند. سورفاکتانت های کاتیونی نیز که بار الکتریکی مثبت دارند، در محصول هایی از قبیل نرم کننده ها و صاف کننده های مو و لباس به عنوان ضدالکتریسته ساکن وجود دارند. مصرف این مواد علاوه بر آثار التهابی و آلرژیک بر پوست و چشم، درصورت جذب سیستمیک یا خورده شدن به طور اشتباهی می تواند آثار داخلی متعددی داشته باشد. [3]،[4]،[5]،[6]،[7]
کلروفورم های حاوی آئروسل در ترکیبات عطرها و ماده ای به اسم " دی متابروسالان وتری متابروسالان وتتراکللوروسال دئودرانت ها سی لانیلید" در دئودورانت ها زمانی که در مواجه با نور آفتاب قرار می گیرند حساسیت زا هستند.
پارابن که به عنوان ماده نگه دارنده در لوازم آرایشی مورد استفاده قرار می گیرد در افراد دارای حساسیت به پارابن، سبب خارش و آماس پوستی می شود.[8] همچنین آزمایشات انجام شده بر روی حیوانات حاکی از فعالیت استروژنی ضعیف این مواد است.[9] این ماده شیمیایی می تواند فعالیت های غددی را کمی مختل کند یعنی به عبارت ساده تر می تواند وضعیت هورمون ها را در بدن شما به هم زند.این ماده به طور وسیعی در مواد آرایشی استفاده می شود و در واقع یک ماده نگهدارنده است که از رشد میکروب ها جلوگیری می کند. این ماده همچنین در ریمل، کرم های صورت، ضدآفتاب ها، دئودورانت ها و….وجود دارد.
فرمالدئید که در خیلی از محصول ها مثل رژ لب، لاک ناخن و.. یافت می شود، می تواند باعث التهاب و تحریک پوستی شده و درصورت تماس مزمن باعث ضعف عمومی شود. رنگ های شیمیایی متعددی که در محصول های مختلف، به ویژه در محصول های زیبایی و آرایشی مصرف می شود، می تواند درصورت رعایت نکردن استانداردهای خاص، مشکل ساز باشد. گاهی این رنگ ها برای ایجاد رنگ خاصی با هم ترکیب می شوند که علاوه بر عوارض پوستی، می تواند عوارض متعدد داخلی نیز داشته باشد. به ویژه در مورد رژلب که در طول روز چند بار تکرار شده و احتمال دارد با خوردن هر نوع ماده غذایی مقداری از آن مستقیما نیز وارد بدن شود.
همچنین استفاده بلندمدت از مواد آرایشی سبب نازک شدن پلک می شود.[10]
استفاده از مواد خوشبو کننده در محصولات آرایشی بسیار مرسوم است. تحقیقات انجام گرفته درباره این مواد بیانگر آن است که این خوشبوکننده ها از مواد افزودنی متعددی تشکیل شده اند که اغلب آنها حساسیت زا هستند.[11]
بسیاری از صاحبنظران در زمینه مواد آرایشی شرکتهای بزرگ در این زمینه را به دلیل ادعاهای علمی دروغ خود مورد انتقاد قرار میدهند. زیرا این شرکتها با این ادعاهای علمی سبب گمراه شدن مردم و استفاده از این مواد بدون آگاهی از عوارض جانبی آنها میشوند. [12]، [13]
آزمایش بر روی حیوانات
یکی از بحثبرانگیزترین اقدامات انجام گرفته در صنعت لوازم آرایشی، انجام آزمایشها بر روی حیوانات در آزمایشگاههای شرکتهای تولید کننده مواد آرایشی است. این تستها که همچنان در ایالات متحده در حال انجام شدن هستند، عبارتند از: مسمومیت کلی، خارش پوست و چشم ومسمومیت به هنگام قرار گرفتن در معرض نور خورشید.[14]
آزمایش بر روی حیوانات در کشورهای هلند، بلژیک و انگلستان ممنوع شده است و پس از 13 سال بحث و مشاجره و اعمال فشار از سوی گروههای حامی حقوق حیوانات، اتحادیه اروپا در سال 2002 قانونی تصویب کرد که طبق آن فروش آن دسته از لوازم آرایشی که بر روی حیوانات آزمایش شدهاند، از سال 2009 به بعد در کشورهای عضو این اتحایده ممنوع میباشد. فرانسه که شرکت لورآل، بزرگترین شرکت سازنده مواد آرایشی در آن قرار دارد، با طرح دعوا در دیوان عدالت اروپا در لوکزامبورگ، خواستار لغو این محدودیت شد.[15] این قانون همچنین از سوی فدراسیون افزودنیهای آرایشی اروپا که نماینده بیش از 70 شرکت در بلژیک، فرانسه، سوئد، آلمان و ایتالیا است، مورد مخالفت قرار گرفت.[16]
علاقه غیرمسلمانان به لوازم آرایشی حلال
بدنبال نخستین همایش بین المللی شکل گیری خطوط تولید لوازم آرایشی حلال بسیاری از شرکتهای بزرگ لوازم آرایشی حلال اقدام به ارائه محصولات طبیعی خود در این عرصه کرده و با استقبال خوبی مواجه شده است.
اهلام مومین مالک شرکت لوازم آرایشی شفا به عنوان یک شرکت داری مجوز محصولات آرایشی حلال که زمانی تنها در بازار خاورمیانه کار می کرد گفت: درحال حاضر تقاضا برای محصولات حلال در حال افزایش است، تمام محصولات ما دارای گواهی تأییدیه حلال هستند و در ساخت آنها از هیچ محصول حیوانی یا الکلی استفاده نمی شود، این محصولات کاملا طبیعی و گیاهی هستند.
در اکثر لوازم آرایشی از محصولات طبیعی استفاده می شود اما در برخی از محصولات ترکیبی از محتوایات برای مصرف کنندگان حلال چالش برانگیز است که در این میان می توان به محصولاتی اشاره کرد که از منابع حیوانی گرفته می شود و در ساخت آنها از کلاژن، اسید هیالورونیک، کارمین سدیم و گلیسیرین استفاده می شود.
براساس اظهارات مومین، درحال حاضر برای این مواد جایگزین حلال پیدا شده است و ما راهی یافته ایم تا برای مثال یک ماده گیاهی را جایگزین گلیسیرین کنیم که کارکرد آن درست به همان شکل است.
اگرچه برخی از استانداردهای منطقه ای برای شرکتهایی که خود را حلال معرفی می کند وجود دارد اما براساس اظهارات مومین شرکت لوازم آرایشی شفا تنها شرکت آمریکایی در این عرصه بوده که دارای گواهی تأیید محصولات حلال خود است.
در سال 2005 بخش لوازم آرایشی و بهداشتی 9 درصد بازار جهانی محصولات حلال را دراختیار داشت اما اکنون براساس آمارهای موجود این بخش سهم بزرگی از بازار درحال رشد حلال را که محصولات آن را 8/1 میلیارد نفر در سراسر جهان استفاده می کنند در اختیار دارد.
ماه حسین گمبلز بنیانگذار شرکت محصولات مراقبت از پوست صاف پیور به عنوان یکی از شرکتهای دارای گوای حلال اظهار داشت: بسیاری از غیر مسلمانانی که از ماهیت این نوع محصولات آگاه هستند نیز سهم بسزای در رشد بازار محصولات حلال آرایشی و بهداشتی ایفا می کنند.
معضلی به نام قاچاق
طبق اظهارات مقامات ایرانی سالانه 800 میلیون دلار لوازم آرایشی قاچاق وارد کشور می شود. واردات قانونی کشور ما در لوازم آرایشی بهداشتی به طور متوسط 150 میلیون دلار است که تولیدات ما در داخل جوابگوی 10 درصد از این مقدار هم نیست و حداقل 800 میلیون دلار از نیاز ما از طریق قاچاق وارد میشود.
به دلیل عوارض پوستی استفاده از لوازم آرایشی از یک سو و استفاده از نوع نامرغوب و غیربهداشتی آن از سوی دیگر سلامت مصرف کنندگان به شدت به مخاطره افتاده است. در حال حاضر ایران فقط درصد کمی از نیاز خود به محصولات آرایشی و بهداشتی را تولید میکند و بیشتر این محصولات از کشورهای چین، ترکیه، کره و امارات وارد یا قاچاق میشوند.
آمار سرانه مصرف مواد آرایشی یک خانم ایرانی حدود 150 دلار است
ادامه مطلب...
دلم هوای تو کرده هوای آمدنت/صدای پای تو آید صدای آمدنت
بیا که خوانده برایم به کودکی مادر/همیشه در دل شب قصه های آمدنت
دگر ز روز و شب و ماه سال بگذشته/تمام عمر نشستم به پای آمدنت
چقدر وعده وصل تو را به دل بدهم/چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت
نیامدی و دلم شد شکسته مولاجان/چه نذرها که نکردم برای آمدنت
حقوق زنان در ازدواج (سن ازدواج)
طبق ماده ی 1041 قانون مدنی: "عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن؛ ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح". سن ازدواج برای دختران 13 سال تمام شمسی و برای پسران 15 سال تمام شمسی در نظر گرفته شده، درحالی که در قوانین قبلی دختر و پسر بعد از رسیدن به سن بلوغ می توانستند ازدواج کنند. نکته ای که در این ماده وجود دارد این است که قانون ازدواج دختر و پسر را زیر سن 13 و 15 سالگی ممنوع نکرده بلکه برای آن شرایطی ایجاد کرده، می توان گفت با این که قانون سن ازدواج را تعیین نموده ولیکن پدر دختر می تواند اگر صلاح بداند با اجازه ی دادگاه دختر را به عقد فردی که درنظر دارد درآورد.
رویه ی معمول بدین گونه است که اگر پدر یا جد پدری صلاح بداند که دختر از قبل از سن قانونی (13سال) شوهر بدهد، به دادسرای محل مراجعه نموده و داداسرا دختر مورد نظر را به پزشکی قانونی معرفی نموده و چنان چه پزشکی قانونی تشخیص دهد که دختر از نظر توانایی های جسمی و روانی به رشد کافی رسیده و مشکلی ندارد تائیدیه ی خود را اعلام می کند و درنهایت، دادگاه با توجه به دلایل ازدواج که از طرف پدر یا جد پدری بیان می شود اجازه ی ازدواج را صادر می کند.
اذن پدر در ازدواج
قانون مدنی در ماده ی 1043 بیان می دارد: " نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه ی پدر یا جد پدری او است و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه ی او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید."مسلم است که هم طبق قانون و هم طبق شرع و عرف جامعه، ازدواج دختر باکره صرفاً با اجازه ی پدر یا جد پدری واقع می شود، بنابراین می توان گفت این حقی است که به پدر و در نبود وی به جد پدر داده شده و مادر و سایر بستگان نمی توانند در نکاح دخالت کرده و اجازه صادر کنند؛ البته ماده ی 1043 علاوه بر بیان این مطلب در خصوص عدم اجازه ی پدر یا جد پدری نیز تمهیداتی در نظر گرفته و می گوید اگر پدر با ازدواج دخترش که به سن قانونی رسیده مخالف باشد و دلایل موجهی برای مخالفت خود نداشته باشد دختر می تواند به دادگاه مراجعه نموده و دادخواستی تنظیم نماید و مرد مورد نظر خود را کاملاً معرفی نماید، شرایط نکاح و مهریه ی تعیین شده را به دادگاه ارائه دهد و دادگاه از پدر می خواهد دلایل مخالفت خود را بیان کند. چنانچه دلایل موجه نباشد دادگاه می تواند اجازه ی ازدواج را صادر کند؛ ولیکن اگر دلایلی که پدر ارائه می کند برای دادگاه معقول و مقبول باشد، درخواست دختر رد می شود و دادگاه اجازه ی ازدواج صادر نمی کند، علی الحال اگر دادگاه مجوز ازدواج را صادر کند، طرفین با ارائه ی این اجازه نامه به دفتر خانه ی رسمی ازدواج، می توانند به عقد نکاح یکدیگر درآیند.
در صورتی که پدر و جد پدری حضور نداشته باشند و دسترسی به آن ها نیز ممکن نباشد باز هم دختر می تواند با مراجعه به دادگاه و معرفی کامل مرد مورد نظر خود از دادگاه و درخواست صدور اجازه ی ازدواج نماید که در این حالت دادگاه با انتشار آگهی و توجه به شهادت شهود مبنی بر عدم حضور پدر و جد پدری اقدام به صدور رای می نماید، قانون گذار این مسئله را در ماده ی 44، قانون مدنی و تبصره ی آن این گونه لحاظ کرده است:" در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشد و استیذان از آن ها نیز عادتاً غیرممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می تواند اقدام به ازدواج نماید. تبصره؛ ثبت این ازدواج در دفترخانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص می باشد."
قصد و رضا، از شروط صحت عقد ازدواج
قصد طرفین در ازدواج مبحث بسیار حائز اهمیتی است چرا که اگر ثابت شود یکی از طرفین قصد ازدواج نداشته ممکن است عقد باطل محسوب شود، بنابراین عقد ازدواج باید با الفاظ و سخنانی بیان شود که به طور واضح، قصد طرفین را نشان دهد؛ چنان چه ماده ی 1062 در این باره می گوید: "نکاح واقع می شود با ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید" و همچنین در ماده ی 1064 باز تأکید می کند: " عاقد (عقد شونده) باید عاقل و بالغ و قاصد باشد." همان گونه که در قانون بیان شده، قصد یکی از ارکان و شرایط لازم برای عقد ازدواج محسوب می شود که باید با الفاظ مشخص و معلومی بیان گردد که شاهدان عقد به قصد زوجین پی ببرند.ماده ی 1067 قانون مدنی می گوید: " تعیین زن و شوهر به نحوی که برای هیچ یک از طرفین در شخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است." باز هم به نوعی داشتن قصد را بیان کرده است؛ چرا که عقد ازدواج رابطه ی مستقیمی با شخصیت طرف مقابل دارد؛ بنابراین اگر در طرف مقابل شک و تردیدی ایجاد شود، می تواند سبب بطلان عقد شود. به عنوان مثال شخصی به خواستگاری دختری می رود و دختر خواستگار را قبول می کند ولی زمان عقد دختر را برای برادر بزرگ تر خواستگار عقد می کنند، مسلما چنین عقدی باطل است چرا که دختر قصد چنین ازدواجی را نداشته است.
رضایت طرفین نیز یکی دیگر از شروط عقد ازدواج است، البته باید گفت عدم رضایت قلبی باعث بطلان عقد نیست، ماده ی 1070 قانون مدنی در این خصوص می گوید: " رضای زوجین شروط نفوذ عقد است و هرگاه مکره بعد از زوال کره عقد را اجازه کند نافذ است ؛ مگر این که اکراه به درجه ای بوده که عاقد فاقد قصد باشد." در واقع منظور این است که اگر یکی از طرفین عقد بدون داشتن رضایت قلبی " بله" بگوید ولی بعد از عقد راضی شود این عقد صحیح خواهد بود.
در حقیقت تفاوت میان قصد و رضایت در ازدواج این است که نداشتن قصد ازدواج ممکن است سبب ابطال عقد شود، ولی نداشتن رضایت عقد را باطل نمی کند؛ بنابراین عقد ازدواج شخصی که خواب یا بیهوش است به دلیل فقدان قصد باطل است.
تا بدین جا با مباحثی که مربوط به قبل از ازدواج است آشنا شدیم. از این پس به موضوعات بعد از ازدواج خواهیم پرداخت که اولین مرحله را می توان " در ضمن عقد" بیان کرد؛ بدین مفهوم که شروط و مسائلی که در حین یا ضمن عقد وجود دارند را بررسی کنیم، مسلما اولین نکته ای که در ضمن عقد به آن توجه می شود و بسیار امر پر سروصدایی است، مهریه است.
منبع: نشریه بانو شماره 32
تفاهم
انسان ها دارای اعتقادها و علاقه هایی هستند که در سرشت شان، شکل گرفته و شخصیت آنان را ساخته است. برای به هم پیوستن دو نفر، این خصوصیت ها هستند که شدنی بودن این امر را ممکن یا نا ممکن می سازد. در فرهنگ عامه، دو نفر که دارای خصوصیات یکسانی باشند و دید و استنباطی شبیه یکدیگر از مسائل بیرون و درون داشته باشند را افرادی که با یکدیگر تفاهم دارند، خطاب می کنند! این کلمه در واقع دلیل اصلی برای انتخاب یک همسر مطلوب از سوی افراد بیان می گردد. از هر دختر و پسری که سؤال کنید برای انتخاب همسر، چند فاکتور مهم است، بلافاصله عنوان می کند باید با هم تفاهم داشته باشند اما متأسفانه این کلمه در جای خودش به کار گرفته نشده است. تفاهم از نگاه عام، به این معناست که افراد از یک موضوع، برداشت مشترکی داشته باشند و در نتیجه بتوانند همدیگر را در زندگی درک کنند. افراد برای شناسایی یکدیگر و پیدا کردن وجود یا عدم وجود تفاهم، به طور معمول شروع به ابراز و ارائه ی شرایط و خصوصیت ها و علایق خود در موضوع های مختلف می کنند و در صورت یکی بودن آن ها، بسیار خوشحال می شوند که با هم تفاهم دارند اما این رابطه در صورت منجر شدن به ازدواج، افراد را تبدیل به زوج های ناموفق می کند! آنان مانند هزاران زن و شوهری هستند که در اطراف خود می توانید بیایید و ببینید که چگونه با وجود داشتن عشق و علاقه و تفاهم در ابتدا، اکنون مشکل های عجیبی در زندگی شان نمود پیدا کرده است چرا که معنای صحیح کلمه ی تفاهم، چیز دیگری ست. تفاهم یعنی درک وضعیت و قبول شرایط در لحظه ی مناسب.این دو تفسیر به ظاهر مربوط به هم، بی نهایت با هم تفاوت دارند. به اعتقاد ما، نقش کلمه ی «تفاهم» را در زبان، باید کلمه ی «هم باشگاهی »بازی کند که متأسفانه این چنین نیست زیرا هیچ دو نفری در دنیا نیستند که عضو یک باشگاه باشند و نتوانند با هم زندگی کنند. این دو نفر حتی اگر به هیچ عنوان با یکدیگر تفاهم (در معنی لغت ابتدایی) هم نداشته باشند، می توانند شاد و سلامت در کنار یکدیگر زندگی کنند.
انسان ها هر کدام دارای خصوصیت های بد و خوب و یک سری عقیده ها و واکنش ها نسبت به اطراف شان می باشند. تفاهم، این نیست که این واکنش ها یکی باشد، بلکه پذیرفتن یک واکنش به دور از قضاوت است. به راحتی می توان با افرادی که دارای بزرگ ترین اشکالات از هر نظر هستند، زندگی راحت و آرامی داشت به شرطی که این ایرادها، از سوی شما پذیرفته شود اما فقط کافی ست بخواهید خلاف این عمل کنید، نتیجه واضح است!
درحقیقت، باید معنای صحیح واژه را بپذیرید. در زمان شناسایی، به جای یافتن نقاط مشترکی که با هم دارید، به میزان قبول یا عدم قبول خصوصیت های غریب شخصیت همدیگر بپردازید. یافتن این که چه نقاط مشترکی دارید، برای داشتن تفاهم، اشتباه محض است، بلکه بررسی میزان پذیرش این اختلاف ها، برگ برنده ی شما خواهد بود.
از خود گذشتگی و ایثار
همه ی افراد دارای خواسته ها و شرایطی هستند که شخصیت شان را می سازد. برخی افراد در شروع یک رابطه، شروع به پنهان کردن این خواسته ها کرده و خصوصیت های بد و خوب خود را مخفی می سازند. این کار، انرژی زیادی می طلبد و به مرور زمان، باعث خستگی و ضعف فرد شده و ناگهان فرد موضوعات پنهان شده را نمایان می کند و این اشتباه بزرگی ست که در ابتدای زندگی زناشویی برخی افراد، رخ می دهد. این گروه، دارای رفتارهای ناخودآگاهی هستند و به گمان خود، در رابطه با طرف مقابل، خود را فراموش کرده و از خود گذشتگی نشان می دهند غافل از این که معنای این کلمه را اشتباه متوجه شده اند و بعد از ازدواج، این خصوصیت ها کم کم خود را نمایان کرده و مشکلات بعدی را به وجود می آورند.بنابراین برای به دست آوردن کسی، بازی نکنید. خود را دیگری نشان ندهید و خود را حذف نکنید. هر کس هر قدر هم که ارزشمند باشد، اگر قرار باشد برای بودن با او، شما در مقابل خود قرار بگیرید، حماقت بزرگی مرتکب شده اید. از خود واقعی تان نگذرید و آن را سرکوب نکنید تا تنها نقش بازی کنید بلکه با تفاهم( به معنای جدید) به هم بپیوندید.
زندگی مشترک
متأسفانه در ارائه ی این کلمه، تا حد زیادی اغراق شده است. زندگی مشترک، تصویری از زندگی ست که همه ی زوایای آن برای هر دو شریک، آشکار و واضح است اما متأسفانه این چنین پیداست که افراد فکر می کنند در زندگی مشترک، باید همه چیز با هم تقسیم گردد. آنان چیزی را از یکدیگر می گیرند که به راحتی فقدان آن، زندگی افراد را نابود می کند؛ یعنی فقدان مکان و حریم تنهایی، منظور از این خلوت، خلوت های لحظه ای، مسائل غار تنهایی آقایان و یا چاه فروریزی خانم ها نیست بلکه چیزی ست که باید آن را «حریم فکری» نامید. متأسفانه برخی خانم ها علاقه و تأثیر شدیدی در سوزاندن این حریم دارند. آنان همه چیز را مشترک می خواهند، در حقیقت مرد بعد از ازدواج حتی یک اتاق راحت و تنها برای خود ندارد. در مورد مردانی که خانم های شان خانه دار هستند، مسأله بغرنج تر است. خانم ها کل روز در خانه، دارای حریم شخصی هستند. آنان در طول روز برای خود، فضا و زمانی کامل برای رؤیاپردازی در کنار تمام مسؤولیت های سنگین خانه داری دارند. زمانی که مرد از محیط کار به خانه بر می گردد، زن به راحتی از مسائل خود خارج شده و به سوی مرد می آید و با لبخندی سرشار از عشق، از او می خواهد که یاریش نماید و با او همگام باشد. این در حالی ست که مرد، خسته از فکرهایی که شاید نیمی از آنها به زندگی شخصی بر نمی گردد، مجالی برای خود ندارد. اگر این حقیقت که مردان، نیاز به زمانی برای رؤیاپردازی دارند را فراموش کنیم، به طور قطع اشتباه بزرگی را مرتکب شده ایم.منبع: نشریه شادکامی و موفقیت-ش67.
بچه ها مواظب باشید
فکر می کنید چه مردهایی حال یک زن را به هم می زنند؟ یا زن ها چه مردهایی را ترک می کنند؟
قبل از اینکه به فکر ایراد گرفتن از همسرتان باشید، باید حواستان را جمع رفتار و گفتار و مرام خودتان در زندگی کنید.این مقاله گریزی زده ایم به رفتارها و خصلت هایی که اگر در یک مرد به صورت غالب وجود داشته باشد، همسرش ناخواسته از او دور خواهد شد!
مردهایی که حال ندارند
o محافظه کارها:تصور می کنند در رابطه باید منتظر رفتار و حرکت زن شد، منفعل هستند و می خواهند مطابق خوشایند او رفتارشان را تعریف کنند.می خواهند زن را همیشه راضی نگه دارند.زن از مردی خوشش می آید که گاهی کمی کله شقی هم داشته باشد یا گاهی اوقات تند هم صحبت کند.
o مرد نق نقوی زیر آب زن:مردهایی که در گذشته یل لطمه ای خورده اند و به همین دلیل، دائم دنبال تایید گرفتن از همسرشان برای اثبات حقانیت شان نسبت به زن قبلی هستند و علاوه وارد خاله زنک بازی می شوند، نکته اینکه خانم زنک بازی به اندازه وقتش کارکرد روانی دارد اما برای مردها حال به هم زن است.
o مردهای معتاد به کار:این مردها هم جزو مردهای بی حال هستند و تمام حرف خها و مثال هایشان در مورد کارشان است.مساله ای که باعث می شود فضای گفت و گوی این افراد با همسر و نامزدشان محدود شود.
o مردهای زیاد حسابگر:مردهایی که جرات خرج کردن ندارند، البته این با خساست فرق دارد.
مردهایی که ضدحال می زنند
مردهایی که خیلی در امور زنانه وارد هستند و جزئیات و ریزه کاری های خصوصی زنانه از روان شناسی زن ها گرفته تا مسائل زیبایی و آراستگی زنانه را هم می دانند، از این دسته اند.(مثال:مرد راجع به میزان اکسیدان رنگ موی زن اظهار نظر می کند!)برای زن ها ضد حالند.در جواب به این سوال هم که یک مرد چقدر باید از زن ها اطلاعات داشته باشند؟ باید گفت:یک مرد باید کمی اطلاعات فیزیولوژیک داشته باشد، فقط بداند تا رفتارش را درست تنظیم کند، نه اینکه در مورد اطلاعاتش با یک زن صحبت کند.
مردهای بچه ننه!
مردهایی که استقلال روانی از مادرشان پیدا نکرده اند و براب راضی نگه داشتن تمام زن ها زندگیشان نقلای بیهوده می کنند و نمی خواهند بپذیرند که بین زنان وجود بعضی اختلافات معمول است و می خواهند این نظم را به هم بزنند.یا به خاطر نداشتن این صلح همگانی همیشه خودشان را ملامت می کنند.طبیعی این است که بین زن ها در متوسط اختلاف باشد و همه با هم هماهنگ نباشند.اما این مردها خودشان را به آب و آتش می زنند تا همه با هم خوب باشند.مرد خشنود کن،مردی است که زن ها و به ویژه همسرش را از خود دلزده می کند.این کار مثل این است که بخواهیم فقر را فقط با توزیع پول ریشه کن کنیم.
مردهای نقل مجلس
مردی که همیشه در مجالس بار هیجانی را به دوش می کشد، زن او ممکن است ناخواسته دلگیر شود.چون زن فکر می کند او دارد خودش را سبک می کند.ضمن اینکه این مرد در خانه اش این قدر با هیجان نیست و زن فکر می کند او فقط برای دیگران این طور است و با او مشکل دارد.باید یک نسبت و تعاملی بین شوخ طبعی ما در داخل و خارج از خانه باشد؛ مثلا در خانه برج زهر مار و در مهمانی دوست داشتنی ترین آدم نباشیم.
مردهای جان دوست
مردهایی که نگران چین و چروک وجوش صورتشان هستند، یا روی اندامشان وسواس دارند، مثلا بدن سازی می روند اما بیشتر وقتشان را به جای خانه و خانواده در باشگاه می گذرانند در واقع وسواس و دقت روی مسائلی دارند که لزوما مردها نباید خیلی نگران آنها باشند.ضمن اینکه این ورزش خوب ،باعث یک غیبت بد در خانواده می شود.
مردهای موفق عقیده ای
آدم هایی که خودشان را از طبقه پایین به بالا می کشند، چه در دانش، چه رد فرهنگ و چه در پول، لزوما انسان موفق سالمی نمی شوند. اینها ممکن است تبدیل به آدم های موفق عقده ای شوند؛ مثلا وقتی برای بچه شان پلی استیشن می خرند، ناخواسته به این فکر می کنند که در بچگی خودشان چیزی نداشتند یا آن قدر از تلخی های زندگیشان که منجر به موفقیت شده می گویند که همسرشان احساس ترحم پیدا می کند، این مردها از سختی های زندگی شان عبور نکرده اند.
مردهای خود شیفته
مردهایی هستند که احتیاج دارند به خاطر قابلیت هایشان تحسین و دیده بشوند.این مردها به دلیل این خواسته افراطی شان وقت ندارند و نمی گذارند دیگران را ببینند.مرد خودشیفته فکرش، تجربیاتش، خانواده اش، بدنش، تحصیلاتش و نظراتش از نظر خودش یگانه هستند.و این نیاز زیاد به تحسین باعث دلزدگی اطرافیان می شود.خودشیقته ها نیاز به عذرخواهی در اشتباهاتشان هم نمی بینند.به شدت در ترک های عاطفی مقاومت می کنند و اعتقاد دارند هر کس آنها را ترک کند ضرر کرده.
مردهای ضعیف
مردی که در ابراز احساسات خودش خیلی حسابگری می کند خیلی اصرار دارد که احساساتش را با جزئیات منتقل کند (مثال:من به خاطر فلان و فلان و فلان مساله و چون این طوری ما با هم به این و این و این می رسیم، از شما خوشم می آید!به جای یک جمله ساده من از شما خوشم می آید)از طرفی مردهایی که هیج محدودیتی در ابراز احساسات ندارند، مثل دستگاهی هستند که یک دکمه روشن و خاموش دارد.مردهای ضعیف، مردهایی هستند که در برابر شکست عاطفی فرو می ریزند و به طرفشان احساس گناه و ترحم می دهند؛ مثلا ادعا می کنند که به خاطر تو معتاد شدم.
منبع:همشهری جوان شماره
روزتان را با تبسم آغاز کنید
* با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید. فکر نکنید که فقط و فقط باید کارهای سخت را انجام دهید. چنان چه دیدتان را نسبت به انجام کار کمی عوض کنید، جدی ترین کارها هم مثل یک شوخی به نظر می رسد. شوخی را جدی بگیرید.* پانزده دقیقه زودتر از معمول از خواب برخیزید و به کاری که از آن لذت می برید (مانند : ورزش، مطالعه کتاب، دعا و نیایش کردن ) مشغول شوید.
* داد و فریاد کردن هرگز! جیغ و فریاد کشیدن و قیل و قال راه انداختن را کنار بگذارید. آن گاه آرامش و خونسردی خود را بازخواهید یافت.
* روزتان را با آرامش شروع کنید. در هر کاری که می توانید این آرامش را حفظ نمایید. به ندرت کسانی پیدا می شوند که قبول نداشته باشند که در دنیای امروز، زندگی پیچیده، پرمشغله و در واقع پراسترس است، اما بسته به این که روزتان را چگونه آغاز می کنید، می توانید به اندازه ی زیادی از شدت فشارهای روحی خود بکاهید.
* در تمام مراحل زندگی آرامش خود را حفظ نمایید. در اوج نبرد زندگی و فشار روحی آرامش خود را فراموش نکنید.
* همنشین افراد آرام باشید. از بودن در کنار افراد آرام لذت ببرید. برای رسیدن به آرامشی که آن ها منتشر می کنند.
* ترک عادت کنید. بسیاری از فشارهای عصبی، از بعضی عادت ها ناشی می شوند. بنابراین عادت های خود را ترک کنید و در عوض چند بار در روز کارهای دیگری انجام دهید.
با این کار در مسیر رسیدن به آرامش قرار خواهید گرفت.
* دیگران را شاد کنید. شاد کردن دیگران، موجب آرامش می شود.
*رنگ های شاد و آرام بخش را جایگزین رنگ های تیره کنید تا بتوانید به آرامش روحی بیشتری دست یابید. رنگ های شاد شامل سفید، لیمویی، نارنجی، آبی، قرمز و سبز می باشند.
* در آرامش کار کنید. در هر کاری می توانید این آرامش را حفظ کنید. گه گاهی در طول روز به خود اجازه دهید که کمی آرام باشید. فرصتی به خود بدهید که فشارها و نگرانی ها را از یاد ببرید که زمان کوتاه تر و آرامش حاصل شود.
* در محیط کار به خود استراحت بدهید. هنگامی که در محل کار خود هستید هر چند دقیقه یک بار دست از کار بکشید و آرام به پشت صندلی خود تکیه بدهید. در این حالت شانه ها را بالا ببرید و چنان چه نتوانستید چند قدم راه بروید، حتی می توانید برای لحظه ای از اتاق بیرون بیایید و سپس دوباره بازگردید. نوشیدن یک لیوان آب را در زمان معینی فراموش نکنید.
* وقتی که وانمود می کنید که شخص آرامی هستید و خصوصیات یک فرد آرام را می پذیرید، خود را متقاعد می کنید که همیشه آرام باشید.
* مراقب سلامتی جسمی و روحی خود باشید. هر کاری که انجام می دهید باید به گونه ای باشد که آسیبی به بدن تان وارد نسازد و در عین حال تا می توانید خودتان را تحت ناراحتی ها و فشارهای روحی بی مورد قرار ندهید.
* با احساسات خود کنار بیایید و جرأت آن را داشته باشید که تصمیمی درست بگیرید.
* با حرکات آرام و صحبت کردن شمرده، احساس را به دیگری منتقل کنید؛ آیا تا به حال فرد آرامی را دیده اید که با صدای بلند صحبت کند؟
*احساس آرامش را به جمع منتقل نمایید. چنان چه تا به حال اجازه نداده اید فشارهای روحی تان فروکش کند سعی کنید با آرامش و آهسته تر حرکت، صحبت و رفتار کنید. اگر می خواهید دوست هیجان زده ی خود را آرام کنید، خودتان هم آرام باشید و سخنان تان را آرام آرام ادا کنید. به این ترتیب هم شما و هم دوست تان آرام خواهید شد.
* موقع غذا خوردن چنانچه هر لقمه را به آرامی بجوید، نه تنها به تجدید قوای فکری خود کمک می کنید، بلکه احساس آرامش هم خواهید کرد. این کار به ویژه در محیط هایی که باید به سرعت کار کرد ضروری است.
* هنگامی که در جاده به راه بندانی برمی خورید که درنهایت وقت گیراست، باید آرامش را تحمل کنید. شما باید بکوشید آرام و خونسرد بودن برایتان آسان ترین کار ممکن باشد.
* با دوستان ارتباط برقرار کنید. بهتر است با دیگران (دوستان و نزدیکان) ارتباط دوستانه برقرار کنید. خود را عضوی از مجموعه ای بدانید که از شما بزرگ تر است. با خانواده، دوستان، مؤسسات گوناگون، همسایگان و افرادی که در اماکن مذهبی (مسجد) و یا محل ملاقات می کنید، ارتباط برقرار کنید.
*قبل از آن که غذا بخورید در کنار میز یا سفره غذا تأمل کنید، شکرگزاری کنید، آرام بنشینید. این کار به ما کمک می کندتا از غذا لذت ببریم. به جای آن که غذا را بلع نمایید هنگام غذا خوردن آن را آرام تر از معمول بجوید.
* قبل از ورود به خانه آرام بگیرید. پیش از آن که وارد خانه شوید 5 دقیقه جلوی در توقف کنید، آرام بگیرید، خونسرد باشید . هنگام رفتن به خانه آسوده باشید.
* بعد از کار دوش بگیرید. این کار شما را آرام می کند و تغییر محیط کار را به شما یادآوری می کند.
* بی طاقتی و ناشکیبایی را کنار بگذارید. با هوشیاری تصمیم بگیرید که همواره خونسرد و بدون فشار روحی باشید. بدین منظور هنگام رویارویی با مشکلات چند ثانیه صبر کرده و به خودتان بگویید: " خونسرد باش و خودت را کنترل کن." در این صورت خواهید دید که ذهن و روح شما همواره آرامش و دور از استرس خواهد بود.
* برنامه ریزی روزانه داشته باشید. با روزی یک ساعت برنامه ریزی در وقت بیکاری، آرامش و نظم در زندگی خود به وجود آورید. البته برای خودتان برنامه بریزید.
* آرام نفس بکشید. تنفس آرام و عمیق، عامل همه ی پیروزی ها در هنرهای رزمی، تئاتر و رسیدن به آرامش است. عمیق و آرام نفس بکشید و به صدای هر نفسی که می آید و می رود گوش کنید. به این ترتیب آرامش پیدا خواهید کرد.
* آرامش را در گلدان جستجو کنید. طبیعت، شفابخش است و قدم زدن در آن فشارهای عصبی را کم کرده و نگرانی ها را از بین می برد. داشتن گلدان در خانه یا در محیط کار، باغی خیالی را در ذهن تان تداعی می کند. برای بسیاری از افراد گلدانی از گل های رنگارنگ و زیبا، حتی یک شاخه گل، می تواند برای رسیدن به آرامش موثر باشد.
منبع: نشریه بانو شماره 32
بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه ای هشت ساله شود. دخترک پاهایش را به هم می زد و سرفه می کرد، ولی داروساز توجهی نمی کرد، بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت.
داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می خواهی؟
دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، می خواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!!
دختـرک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سـرش چیزی رفته و بابایم می گویـد که فقط معجـزه می تواند او را نجات دهد، من هم می خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟
داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولی ما اینجا معجزه نمی فروشیم.
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا می توانم معجزه بخرم؟
دخترک پول ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخنـدی زد و گفت: آه چه جالب، فکـر می کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد!
بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت: من می خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می کنم معجزه برادرت پیش من باشد.
آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود.
پس از جراحی، پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم یک معجـزه واقعـی بود، می خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟
دکتر لبخندی زد و گفت: پنج دلار بود که پرداخت شد .
ز مدینه تا به مکه، به برهنه پای رفتن/دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن
به معابد و مساجد، همه اعتکاف جستن /ز مناهی و ملاهی، همه احتراز کردن
شب جمعهها نخفتن، به خدای راز گفتن /ز وجود بینیازش، طلب نیاز کردن
به خدا قسم که آنرا، ثمر آن قدر نباشد/که به روی ناامیدی در بسته باز کردن
(شیـــــــخ بهــــــایی)
حسادت در زندگی زناشویی
حسادت می تواند افراد را مجبور به انجام کارهایی کند که پیش از این هیچ وقت انجام نداده اند! مانند جاسوسی طرف مقابل یا اقدام به ضرب و شتم عامل تهدید و یا حتی کشتن او!
ویژگی های رفتاری و شخصیتی افرادی که در زندگی زناشویی آنها حسادت وجو د دارد:
بسیاری اوقات کسانی که با بحران حسادت دست و پنجه نرم می کنند، احساس می کنند عقل شان را از دست داده اند! و گاه در نیتجه همین احساسات اقدام به کارهای عجیب و غریب و حتی خشونت آمیز می کنند. حسادت از نگاه روانشناسی یک مشکل شایع در روابط زناشویی زوج ها محسوب می شود. زن یا شوهری که از شدت حسادت آرامش ندارد و همواره بی قرار است، احتمالاً شخصی کاملاً ناراضی، ناخشنود و نگران است که در زندگی زناشویی همواره به مشکل بر می خورد و با همسرش رابطه خوشایند و مطلوبی ندارد. حسادت معمولاً یک هیجان ساده نیست، بلکه معمولاً با اضطراب شدیدی همراه است. علاوه بر این، افکار و اعمال وسواسی، خشم، پرخاشگری و شرایط ابتلا به اختلالات دوقطبی و افسردگی در افرادی که حسادت در زندگی زناشویی شان حکمفرماست، به وضوح دیده می شود. اینها فرایندهایی هستند که از بعد روانشناسی می تواند همراه با حسادت بروز کنند. اساساً افراد حسود برای حفظ موقعیت، امنیت و رضایت خویش، شرایطی را تعیین می کنند! آنان تصور می کنند که باید همسرشان را از آن خود سازند!
پیامدهای حسادت در زندگی زناشویی:
در رابطه ای که بر پایه اعتماد و امنیت بنا شده است، حسادت می تواند نقش «یادآور» را ایفا کند و به طرفین متذکر شود که تا چه حد برای یکدیگر اهمیت قائلند! ولی در واقع حسادت به طرفین یادآوری می کند که رابطه شان چه امنیت و اهمیتی به زندگی زناشویی شان بخشیده است! از سوی دیگر، وقتی حسادت مشکلی پایدار و همیشگی است، احساس امنیت و اعتمادی که زیربنای هر رابطه زناشویی است مورد تهدید قرار می گیرد. بنابراین درگیری همیشگی با حسادت ممکن است باعث از پاافتادگی جسمانی و روانی زوجین و در نیتجه منجر به دلزدگی از روابط زناشویی شود. با این توضیح، به طور مختصر به پیامدها و رهاوردهای ناشی از حسادت در زندگی زناشویی می پردازیم:1. اضطراب و افسردگی:
معمولاً افرادی که حسادت در وجودشان رخنه کرده است، دچار اختلالات اضطراب و افسردگی می شوند و به خاطر داشتن یک سری افکار غیر منطقی و ناراحت، خشم در آنها، پدیده ای پایدار شده و در صورت عدم بروز، منجر به افسردگی و اضطراب دائمی می گردد.2. شخصیت پارانوئید (سوءظن و بدبینی):
با توجه به اینکه خیانت همسر در ذهن افرادی که حسادت در آن حاکم است و با عنایت به اینکه حساسیت بیش از حد به این موضوع حس کنجکاوی آنان را برمی انگیزد، بنابراین شخصیت بدبینانه و داشتن سوءظن، بدبینی، شک و سایرتصوراتی که شاید وجود خارجی نداشته باشند، در این افراد شکل می گیرد.3. نیاز شدید به عاطفه و محبت:
افرادی که حسادت در شخصیت آنان جا افتاده است، اساساً به مانند یک کودک، نیاز شدیدی به محبت، عشق، صمیمیت و عاطفه همسرشان دارند تا شاید این خلاء عاطفی احساسی شان پر شود.4. ناامیدی، خشم و دلسردی
یأس و نا امیدی، دلسردی، خشم، کینه، عصبانیت، کدورت و... واکنش حسادت آمیزی است که ریشه در افکار غیرمنطقی و غیر اخلاقی دارد. چنین نگرشی، همیشه فردی را که با حسادت دست و پنجه نرم می کند نگران و آشفته و هراسان نموده و آرامش روح و روان را از او می گیرد.5. خستگی و پریشان حالی همسر:
این مقوله بیش از سایر موارد می تواند باعث ایجاد مشکلات در روابط زناشویی شود. کنار آمدن با رفتار ناخوشایند همسر در ابتدای امر شاید قابل توجه باشد، ولی به مرور زمان باعث خستگی روحی روانی و آشفتگی و نابسامانی و پریشانی همسر فرد حسود می گردد. شاید به جرأت بتوان گفت فردی که حسادت دارد، همسر خویش را بسیار محدود کرده و تمام رفتارها و برخوردهایش را زیر نظر دارد تا اینکه سرانجام همسر وی از این گونه رفتارهای او به ستوه می آید و خسته و آزرده خاطر می شود!روش های برخورد با افرادی که در زندگی زناشویی شان حسادت وجود دارد:
1ــ تغییر دادن افکار، عقاید و باورهای غیرمنطقی و غیراصولی 2ــ سفارش به صبر و تحمل بیشتر در قبال رفتار فرد حسود 3ــ آموزش به همسر فرد حسود 4ــ نشان دادن پیامدها و رهاوردهای منفی ناشی از حسادت 5ــ جانشین نمودن رفتارهای دیگر به جای حسادت در افراد 6ــ از بین بردن وابستگی به دیگران 7ــ استفاده از روش های درمانی شناختی (شناخت درمانی) 8ــ توجیه افراد حسود مبنی بر اینکه می توانند حسادت خود را تحت کنترل خویش در آورند.
و کلام آخر اینکه:
امیدواریم روزی فرا برسد که دیگر شاهد پیدایش و گسترش این قبیل رفتارها در زندگی زناشویی زوج های جوان این مرز و بوم نباشیم. به امید آنکه پیوندهای سبز که آغاز می شوند، همچنان پایدار و استوار بمانند و هیچ پدیده ای از جمله حسادت، خیانت، بدبینی و... در زندگی زناشویی وجود نداشته باشد و شاهد گسترش اعتماد، اعتقاد، اطمینان و خودباوری و دیگرباوری در بین زن و شوهرها باشیم.منبع:ماهنامه دنیای زنان شماره 52

اصول انتخاب لباس
*همواره لباسی را بپوشید که کاملا اندازه شما باشد.
*پوشیدن لباس های بزرگ تنها اندام شما را اغراق آمیزتر جلوه داده و آنها را پنهان نمی کند.
*بیشتر سعی کنید تنها در زمانی که کمر باریکی دارید از کمربند استفاده کنید .
*پارچه های سنگین مانند پشمی، بافتنی و چرمی شما را سنگین وزن تر جلوه می دهند.
*پارچه های سبک وزن مانند کتان، نخی شما را لاغرتر جلوه می دهند.
*رنگ های تیره شما را لاغرتر و کوچک تر می کنند.
*رنگ های روشن شما را بزرگتر و حجیم تر می کنند.
*لباس های بالا تنه و پایین تنه یکرنگ شما را لاغرتر جلوه می دهند.
*لباس های بالا تنه و پایین تنه با رنگ های متفاوت شما را بلند قدتر می کند.
*لباس های یقه بلند گردن را کوتاه تر می کند.
*گردن بند کوتاه نیز گردن را کوتاه تر می کند.
*روسری که به سمت پایین آویزان شده باشد، قد شما را بلندتر جلوه می دهد.
*لباس با خطوط افقی شما را چاق تر و با خطوط عمودی شما را لاغرتر جلوه می دهد.
برای لاغرتر و بلند قدتر به نظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:
*لباس های کاملا اندازه بپوشید چون لباس های خیلی کوچک و خیلی بزرگ تنها شما را چاق تر نشان می دهند.*لباس های یکدست و یکرنگ بپوشید. ترجیحا یکرنگ از سر تا نوک پا.
*از پوشیدن لباس های با طرح برجسته و پارچه های زمخت خودداری کنید.
*لباس های تیره رنگ با پارچه های نازک و نرم بپوشید.
*شلوار را در ناحیه کمر بالا بیاورید نه پایین تر.
*کروات با پهنای متوسط پوشیده و حتما طول آن تا کمر برسد.
*از پوشیدن لباس هایی با نقش و نگار شلوغ خودداری ورزید.
*لباس با طرح راه راه عمودی بپوشید.
*از داشتن ملزومات بیش از حد خودداری کنید.
کفش پاشنه بلند به پا کنید.
برای کوتاه تر و چاق تر به نظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:
*لباس های با رنگ متفاوت بپوشید.*رنگ های روشن و پر رنگ بپوشید.
*کروات پهن تر بپوشید.
لباس های چند لایه به تن کنید.
*کفش بدون پاشنه و ظریف بپوشید.
*شلوار تمام قد بپوشید.
*از پوشیدن لباس های سرتاسر یکرنگ بپرهیزید.
*لباس با طرح راه راه عمودی و کراوات باریک نپوشید.
چگونه ست کنیم ؟
*رنگ جوراب باید همرنگ و یا تیره تر از شلوار باشد.*رنگ کمربند با رنگ کفش یکسان باشد.
*کت و شلوار خاکستری و سرمه ای با کفش مشکی، و کت و شلوار قهوه ای و زیتونی با کفش قهوه ای ست است.
نکات ست کردن لباس برای خانم های قد بلند:
*از کمربند پهن استفاده کنید.*از دامن خیلی کوتاه و خیلی بلند پرهیز کنید.
*بهتر است پیراهن خود را داخل شلوار و دامن تو بگذارید تا خط عمودی کمرتان نمایان تر گردد.
*لباس نقش دار وطرح خطوط افقی بپوشید.
*دامن بلند و یا دمپا گشاد بپوشید.
*لباس های سرتا پا یکرنگ نپوشید.
*از گردنبند و گوشواره کوچک استفاده نکنید.
*کیف دستی کوچک حمل نکنید.
*شلوار راسته بپوشید.
*تاپ نپوشید.
*کفش پاشنه بلند نپوشید و از کفش اندکی لژدار استفاده کنید.
نکات ست کردن لباس برای خانم های قد کوتاه و ریز نقش:
*لباس با طرح راه راه افقی نپوشید.*از لباس های رنگارنگ، ملزومات بزرگ و شلوار دمپا گشاد و یا پاچه های تا شده استفاده کنید.
*دامن کوتاه با نقش و نگار بزرگ نپوشید.
*لباس های یک رنگ و شلوار راسته و لباس تنگ و ملزومات کوچک استفاده کنید.
*خطوط عمودی و لباس های یقه هفت بدن را کشیده تر می کنند.
*کفش کمی نوک تیز بپوشید.
*کفش پاشنه بلند بپوشید.
*از کمربند باریک استفاده کنید.
نکات ست کردن لباس برای آقایان لاغر:
*کراوات باریک و پیراهن و یا تیشرت یقه هفت نپوشید.* لباس های براق و با خطوط عمودی و چسبان نپوشید.
*کت و شلوار اپل دار بپوشید.
*شلوار بگی بپوشید.
*پلیور حجیم و یقه اسکی بپوشید.
نکات ست کردن لباس برای آقایان چاق:
*ژاکت اپل دار نپوشید.*کراوات زرق و برق دار نزنید.
*دکمه پیراهن را تا انتها و بالا نبندید.
*ساعت باریک به دست نکنید.
*پلیور حجیم و یقه اسکی نپوشید.
*بلوز و پیراهن یقه هفت نپوشید.
*شلوار تنگ نپوشید.
*لباس با خطوط عمودی و کراوات یکرنگ استفاده کنید.
*از لباس های تیره رنگ استفاده کنید.
نکات ست کردن لباس برای آقایان شکم بزرگ:
*جلیقه یا هر چیزی که روی شکم بیافتد و به آن فشار بیاورد را نپوشید.*شلوار را روی شکم خود نیاورید.
*لباس های براق یا روشن نپوشید.
*لباس های گشاد یا تیره رنگ بپوشید.
*کراوات پهن بزنید که تا خط کمر بلند باشد.
*ژاکت و شلوار یکرنگ بپوشید.
نکات ست کردن لباس برای آقایان قد کوتاه:
*کفش بوت و ساق بلند نپوشید آنها شما را قد بلندتر نمی کنند.*شلوار پاچه کوتاه و یا پاچه تا شده نپوشید.
*لباس آستین دار به تن کنید.
*از نقش و نگار عمودی راه راه عمودی و شلوار راسته و کراوات باریک استفاده کنید.
منبع: نشریه دنیای زنان شماره 68