هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.
آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.
ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:
- بهلول، چه می سازی؟
بهلول با لحنی جدی گفت: بهشت می سازم.
همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت: آن را می فروشی؟!
بهلول گفت: می فروشم.
قیمت آن چند دینار است؟
در زمان سلطان محمود میکشتند که شیعه است،
زمان شاه سلیمان میکشتند که سنی است،
زمان ناصرالدین شاه میکشتند که بابی است،
زمان محمد علی شاه میکشتند که مشروطه طلب است،
زمان رضا خان میکشتند که مخالف سلطنت مشروطه است،
زمان پسرش میکشتند که خرابکار است،
.
.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود:
تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است،
حالا تو اسرائیل میکشند که طرفدار فلسطینیها است،
عربها میکشند که جاسوس صهیونیستها است،
صهیونیستها میکشند که فاشیست است،
فاشیستها میکشند که کمونیست است،
کمونیستها میکشند که آنارشیست است،
روس ها میکشند که پدر سوخته از چین حمایت میکند،
چینیها میکشند که حرامزاده سنگ روسیه را به سینه میزند،
و میکشند و میکشند و میکشند...
و چه قصاب خانهیی است این دنیای بشریت.
احمد شاملو
در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما
آزمون مدیریت استرس
این یک آزمون استاندارد روان شناسی است. شما باید خودتان را در هر یک از ده موقعیت زیر تصور کنید و گزینه مناسب خودتان را پیدا کنید و علامت بزنید...
بعد از آن، باید نمره مناسب خودتان را در پرانتز انتهای هر گزینه بخوانید و مجموع نمرات تان را حساب کنید تا بفهمید که آیا شما از آن آدم هایی هستید که زیر فشارهای زندگی، به هم می ریزند و تسلیم می شوند یا این که با صبر و اعتماد به نفس، در برابر مشکلات زندگی مقاومت می کنید و می ایستید.
? فرض کنید کارفرمایتان از شما می خواهد به دفتر او بروید و هنگامی که شما را در دفترش می بیند، با لحن تندی با شما برخورد می کند. شما در این حالت، کدامیک از کارهای زیر را انجام می دهید؟
?) احساس شکست و تحقیر می کنید و هنگامی که به محل کارتان برمی گردید، ماجرا را برای بقیه همکاران تان هم تعریف می کنید. (? نمره)
?) به محل کارتان برمی گردید و سعی می کنید همه چیز را فراموش کنید. (? نمره)
?) موضوع را با یکی از صمیمی ترین دوستان تان در میان می گذارید و سعی می کنید با کمک او راه حلی برای مشکل تان پیدا کنید. (? نمره)
به این تست شک نکنید. این آخرین و استانداردترین تست شخصیت شناسى است که این روزها در اروپا بین روانشناسان در جریان است. پاسخهایش هم اصلاً کار دشوارى نیست. کافى است کمى به خودتان رجوع کنید. یک کاغذ و قلم هم کنار دستتان باشد و جوابی را که انتخاب می کنید یادداشت کنید که بتوانید امتیازهایى که گرفته اید جمع بزنید.
حاضرید؟
پس شروع کنید:
1) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟
الف- صبح،
ب - عصر و غروب،
ج - شب
مقدمه
توسعه صنایع، همراه با گسترش سازمانهای مختلف دیگری که برای تأمین نیازمندیهای روزافزون اجتماعی پا به عرصه وجود نهاده¬اند، مسائل سازمانی متعددی را ایجاد کرده است که حل و فصل آنها ملازمه با «دید علمی جامع و جهانی مدیریت» دارد . با توجه به کمبود منابع مادی و انسانی، و توسعه سازمانها در جهت تولید و توزیع کالاها و خدمات به اقتضای پیشرفت تکنولوژی و تکامل ارزشهای فرهنگی، ضرورت و رفتار عقلائی و خردگرائی سازمانی (Rationality) بیش از هر زمان دیگری احساس می¬شود.
در حالیکه مدل های نظری دربارل سازمان و مدیریت در طول زمان تغییر و تحول یافته است، خردگرائی همواره به عنوان یک الگوی اساسی، راهنمای اندیشه و عمل جمیع کسانی بوده است که تلاشهای علمی خود را در جهت تدوین و تکامل دانش مدیریت و ارائه طرحهای سازمانی بکار گرفته¬اند.
ماکس وبر (Max Weber) جامعه شناس معروف آلمانی، برای خردگرائی مفهوم عامی قائل است. بنظر وی «خرد گرایی متضمن طرح ریزی و ایجاد یک سیستم اداری از طریق تقسیم کار و هماهنگ کردن فعالیتها بر اساس بررسی منظم روابط یک فرد با افراد دیگر به منظور بدست آوردن بهره وری بیشتر است» .
بدین تعبیرف در مقیاس وسیع خردگرائی کوششی است به سوی کمال و تلاشی است در جهت بهزیستی و چیرگی روزافزون بر دنیای خارج که با استفاده از قریحه و نبوغ فکری و تکنولوژیکی بشر و با توجه به ضروریات عملی زمان تحقق می¬یابد.
تعریف سیستم
اصطلاح «سیستم» به «مجموعه¬ای از اجزاء وابسته» اطلاق می¬شود. به عبارت دیگر، سیستم به معنای یک «کل» بکار می¬رود که از ترکیب اجزاء متعددی تشکیل یافته است. بدین ترتیب، اصطلاح «سیستم» بفهوم وسیع و گسترده¬ای دارد که شامل مصادیق مختلفی در زیست شناسی و امور فیزیکی و اجتماعی و نظائر آنها می¬شود. به عنوان مثال، در زیست شناسی بدن موجود زده یک سیستم تلقی می¬شود که اجزاء یا سیستم¬های فرعی متعددی (مانند دستگاه اعصاب، دستگا گردش خون، دستگاه گوارش و غیره) تشکیل یافته است . در نتیجه فعل و انفعال و تأثیر متقابل اجزاء وابسته، پدید? کل (سیستم) ظاهر می¬شود.
حدود سیستم اصلی و سیستم¬های فرعی (Sub-Systems) همیشه تابع قواعد و ظوابط معینی نیست. به عنوان مثال، اگر بدن انسان را یک یستم اصلی فرض کنیم، هر یک از اجزاء آن (مانند دستگاه گوارش) سیستم فرعی بشمار می¬رود، ولی چنانچه خود دستگاه گوارش را سیستم اصلی تلقی نمائیم، اجراء وابسته (مانند معده، روده، کبد و غیره) سیستم های فرعی سیستم اصلی (دستگاه گوارش) را تشکیل می¬دهند. بهمین ترتیب در داخل یک سازمان (به عنوان سیستم اصلی) سازمان غیر رسمی خود سیستم اصلی تلقی شود، در اینصورت سیستم¬های فرعی رفتار عبارتند از شبکه روابط اجتماعی، شبکه روابط تخصصی، شبکه قدرت و غیره که قبلا مورد بحث واقع شد.
سیستم باز و سیستم بسته
سیستم معمولاً به دو نوع تقسیم می¬شود : سیستم باز و سیستم بسته. سیستم بسته بیشتر به سیستم-های مکانیکی در فیزیک و علوم تجربی اطلاق می¬شود. سیستم بسته صرفا با استفاده از نیروهای داخلی و بدون ارتباط با محیط خارج می¬تواند به کار خود ادامه دهد. در نظریه¬های کلاسیک، سازمان به عنوان یک سیستم بسته تلقی می¬شود که فقط متکی بر عوامل و نیروهای داخلی است و بدون ارتباط با محیط خارج می¬تواند مسائل خود را از طریق سلسله مراتب و تقسیم کار و روابط رسمی در داخل دستگاه حل و فصل کند.
یکی از مشخصات سیستم بسته، گرایش ذاتی در جهت تعادل ایستا (Static Equilibrium) و رکود و توقف است. به عبارت دیگر، در سیستم بسته بازده دستگاه تناسبی با منابع مصروفه ندارد و اتلاف منابع بی نظمی و اختلال و اقدامات بدون هدف برای حفظ وضع موجود رواج پیدا می¬کند .
برخلاف سیستم بسته، در سیستم بازگرایشی در جهت تعادل پویا و رشد و تکامل از طریق ارتباط دائم با محیط خارج ملاحظه می¬شود. در این حالت، سیستم با دریافت منابع مادی و انسانی (Input) و تغییر و تبدیل (Transformation) آنها و سعی در ازدیاد و بهبود بازده (Output) بیش از آنچه نیرو می¬گیرد (بصورت نیروی انسانی، مواد و اطلاعات) نیرو تولید می¬کند (بشکل کالا یا خدمات) ، و بدین ترتیب خود را در مقابل سکون و نابودی حفظ می¬کند. در سیستم باز، دستگاه نه تنها بایستی خود را با عوامل محیط خارج سازگار سازد، بلکه دائما خود را با عوامل متغیر داخلی نیز منطبق می-سازد.
سازمان در قالب سیستم
چنانکه اشاره شد، در نظریه¬های کلاسیک، سازمان به عنوان یک سیستم بسته مورد بررسی قرار می¬گیرد ولی در نظریه¬های نوین سازمان یک سیستم فنی- اجتماعی (Socio-Technical) تلقی می-شود که برای رشد و کمال بایستی همواره خود را با عوامل متغیر داخلی و خارجی سازگار و هماهنگ سازد. سیستم سازمانی دو جنبه دارد: یکی جنبه فنی که شامل وظائف تخصصی، ساختمان و ماشین آلات، وسائل و ابزار و تکنیک¬های کار می¬شود، و دیگر جنبه اجتماعی که مشتمل بر روابط کارکنان در داخل دستگاه می¬گردد .
اگر سازمان را به عنوان یک سیستم تلقی کنیم، سیستم مذکور از سیستم¬های فرعی متعددی مانند روابط بین افراد، سازمان رسمی، سازمان غیر رسمی، روابط ناشی از نقش و مقام (Status and Roles) و روابط حاصل ازم حیط فیزیکی کار و تکنولوژی وجود دارد، یکی درونی و دیگری برونی. در درون هر یک از سیستم¬های فرعی، یک رشته فعل و انفعال بین اجزاء سیستم فرعی صورت می-گیرد (مانند کنش و واکنش¬های حاصل از روابط افراد با افراد و یا مشاغل با مشاغل در سازمان رسمی). انفعالات برونی به همبستگی ¬های موجود در بین سیستم های فرعی اطلاق می¬شود. به عنوان مثال بین افراد از یکسو و سازمان رسمی (مشاغل) از سوی دیگر، یک رشته ارتباط و انتظارات متقابل وجود دارد و در صورت تعارض بین توقعات سازمان رسمی و انتظارات افراد، کارکنان ممکن است مجبور شوند مفری برای ارضای نیازهای خود در سازمان غیر رسمی جستجو کنند.
از سوی دیگر بین افراد و سازمان غیر رسمی همبستگی وجود دارد. سازمان غیر رسمی رفتار خاصی را از اعضا خود انتظار دارد و در مقابل افراد نیز توقع دارند که رضایتی از معاشرت با همکاران خود و روابط گروهی با آنان در حین کار بدست آورند. در نتیج? فع و انفعال این دو دسته انتظارات، فرد رفتار خود را با خواستهای گروه (هنجار گروهی) منطبق می¬کند، و گروه نیز ممکن است متقابلاً انتظارات و هنجار گروهی را بر حسب تجلیات شخصیت اعضاء تعدیل نماید.
به همین ترتیب در محیط فیزیکی کار یک نوع همبستگی و ارتباط متقابل بین فرد و ماشین وجود دارد. به عبارت دیگر، شرایط فیزیکی و ابزار و وسائیل و تکنولوژی کار بایستی با توجه به ویژگیهای فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی افراد در محیط خدمت انتخاب شوند.
?
عناصر مدیریت
مدیریت را بطرق مختلف کرده¬اند. بر طقبق یک تعریفف مدیریت عبارتست از هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به هدف . اما اگر بخواهیم (چنانکه معمول است) مدیریت را بر حسب عناصر تشکیل دهند? آن (یا وظائف مدیر) تعریف کنیم، مدیریت را می¬توان علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیتهای دسته جمعی برای نیل به هدفهای مطلوب با حداکثر کارائی تعریف کرد.
رهبری مساعی انسانی برای تأمین هدف یا هدفهای معین، در طی قرون و ادوارم ختلف تاریخ صورت گرفته، ولی آنچه که از پدیده¬های قرن حاضر بشمار می¬رود، دو مسأله است.
1) پیدایش و تکامل طبقه جدیدی در اغلب جوامع امروزی که از مدیران موسسات عمومی و خصوصی تشکیل می¬شود – در صنایع جدید مالکیت بنگاه از ادار? آن تفکیک شده و عملاً سرنوشت بنگاههای صنعتی بزرگ در دست مدیرانی است که با توجه به استعداد شخصی و صالحیت فنی انتخاب می¬شوند. هدفهای عالیه اجتماع نیز در سایه کاردانی و تلاش مدیران موسسات عمومی تحقق می¬یابد. نقش مهم عامل مدیریت در اجتماع امروز زاده ضرورتی است که گسترش سازمانهای عمومی و خصوصی و تعدد و تنوع وظایف و تخصصی شدن عملیات آنها ایجاد کرده است.
29 تعیین وظایف مدیر یا عناصر مدیریت- در گذشته عناصر مدیریت، و یا به عبارت دیگر وظایف مدیرف معلوم و مشخص نبود و بیشتر کوشش مدیر صرف مسائل و اموری می¬شد که جنب? اجرائی داشت و کارمندان نیز می¬تونستند در صورت داشتن اختیار آن وظایف را به خوبی انجام دهند. امروز این نظریه عمومیت پیدا کرده است که مدیر باید وظائف مربوط به اجرای عملیات را به مرئوسین خود تفویض نماید و فعالیتهای خود را محدود به انجام وظائفی کند که تأثیر عمومی در سازمان داشته باشد. طبق نظریه جدید، وظایف مدیر باید محدود به تنظیم برنامه و خط مشی، متشکل و هماهنگ کردن منابع انسانی و مای و رهبری و نظارت به منظور تأمین هدفهای سازمان گردد.
در فصل گذشته، دربار? طبقه بندی عناصر مدیریت (یا وظایف مدیر) طبق نظریه فایول، تیلور و گیولیک بحث کردیم. امروز دانشمندان مدیریت سه عامل یا وظیفه مهم برنامه ریزی، سازماندهی و کترل (نظارت) را جزو وظایف اساسی مدیر بشمار می¬آورند. عده¬ای هماهنگی را از عمل سازماندهی (و یا حتی از نفس مدیریت) جدا نمی¬دانند. برخی به فهرست فوق وظایف رهبری یا انگیزش و نوآوری (Innovation) را نیز اضافه می¬کنند. معذلک امروز درباره عناصر مدیریت، و یا وائفی که مدیر باعتبارم قام و موقع سازمانی خود انجام می¬دهد، وحدت نظر نسبتب وجود دارد. برای بحث و تجزیه و تحلیل علمی، عناصر مدیریت یا «وظائف خاص مدیریت» در این بخش به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفته است.
1) برنامه ریزی- یکی از وظائف مدیر تنظیم برنامه عملیاتی است که زیر نظر وی هدایت می-شود. برای این منظور لازم است که هدفهای سازمان معلوم و مشخص گردد و خط مشی و موازینی برای هدایت مسئولان اجرای عملیات وضع شود. از طرف دیگر، برنامه¬های جاری باید بر حسب اطلاعات جدید و تغییر شرائط اجرای عملیات در فواصل معین تعدیل گردد.
برنامه ریزی مستلزم تشخیص مسائل و مشکلات، پیدا کردن طق مختلف برای حل مسائل سازمان، بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج هر یک از طرق مزبور، و انتخاب طریقه¬ای است که باید پیروی شود. مساله¬ای که با تنظیم برنامه ارتباط دارد، تعیین حدود آزادی عمل و استقلال در اخذ تصمیم توصسط متصدیان واحدهای تابعه دستگاه است، و همین مسأله درجه تمرکز یا عدم تمرکز سازمان را تعیین می¬کند.
2) سازماندهی- چنانچه عملیات دستگاه بقدری توسعه یابد که به خدمات بیش از یک نفر احتیاج باشد، تشکیل سازمان ضرورت پیدا می¬کند، زیرا در اینصورت لازم است وظائف متعدد به افراد مختلف محول شود و مساعی آنان به منظور تامین هدف مشترک هماهنگ گردد. پس از توسعه عملیات، واحدهای متعدد سازمانی در طبقات مختلف سازمان اجیاد و به هر یک مأموریت خاصیم حول می¬شود. بدین ترتیب، تشکیل سازمان مستلزم تقسیم کار و طقبقه بندی وظائف و تفویض اختیار است. بعلاوه سازمان در وهله اول از افرادی تشکیل می¬شود که تمایلات و نیازمندیهای متعددی دارند. ارضاء تمایلات و نیازمندیهای مزبور تامین هدفهای رسمی سازمان را تسهیل می¬کنند. بدین جهت علاوه بر تشکیلات رسمی، مدیران دستگاه باید سیستم اجتماعی سازمان را به نحوی تنظیم کنند که منطبق با نیازمندیهای روانی و اجتماعی کارمندان باشد.
3) هماهنگی- یکی دیگر از وظائف مهم مدیر ایجاد موازنه و تطبیق بین وظائف متعددی است که واحدهای مختلف سازمان به منظور تأمین هدفهای متشرک انجام می¬دهند. در تشکیل سازمان وظائف بین واحدهای مختلف سازمانی تقسیم می¬شوند، ولی تقسیم وظائف به فرض اینکه با رعایت اصول طبقه بندی منطی صورت گرفته باشد، بخودی خود تحقق هدف یا هدفهای عمومی سازمان را تضمین نمی¬کند، زیرا این امر مستلزم برقراری تعادل و تطبیق لازم بین وظائفی است که میان واحدهای متعدد سازمان تقسیم شده است. سازمان مانند ماشینی است که هر قسمت آن وظیف ه خاصی را انجام می¬دهد مثل تولید نیرو، فشار ، حرارت و غیره. همچنانکه حفظ تعادل و ارتباط منطقی بین اجزاء مختلف ماشین ضروری است، به همین ترتیب نیزا نطباق و تعادل وظائف واحدهای متعدد سازمان برای تأمین هدفهای مشترک لازم است. بدین جهت بعضی از نویسندگان هماهنگی را جزو وظیفه تشکیل سازمان منظور می¬دارند و ما از نظر اینکه هماهنگی عملیات یکی از وظائف مهم مدیر محسوب می¬شود آنرا جداگانه ذکر کردیم.
4) رهبری- برنامه¬های روشن و تشکیلات منظم زمینه را برای اجرای عملیات مساعد می¬سازد، ولی هدایت فعالیتهای افرادی که با هم کار می¬کنند برای تحقق هدفهای سازمان ضروری است. نقش مدیر در مقام رهبری شامل روابط متقابل وی با مرئوسین می¬گردد. اهمیت نقش رهبری از این ضرورت ناشی می¬شود که مدیر باید نیازمندیهای روانی و اجتماعی افراد را با مقاصد سازمان وفق دهد.
مسأله مهم در رهبری، ایجاد انگیزه¬های موثر در کارمندان به منظور همکاری در جهت مقاصد سازمان است. به فرض اینکه برنامه¬های دستگاه روشن و تشکیلات آن منظم باشد، مقاصد مدیر بدون تمایل کارمندان به همکاری با هم در جهت منافع عمومی سازمان تأمین نمی¬شود. بدین جهت مهمترین وظیفه مدیر رهبری مساعی افراد و ایجاد محرکهای موثر در آنان به منظور تحقق هدفهای سازمان است. بی شک قدرت رهبری، و دارا بودن بینش و نرمشی که برای تحریک افراد به همکاری لازم است، صفت اساسی مدیر هر سازمان بشمار می¬رود.
5) کنترل – یکی دیگر از وظائف مدیر،برقرار کردن سیستم نظارت یا کنترل است. منظور از کنترل مطابقت نتایج عملیات با هدفهای اولیه و برنامه¬های پیش بینی شده است. مدیر سازمان باید موازینی برای ارزیابی نتایج عملیات انتخاب کند و مکانیم کنترل را به نحوی برقرار سازد که به مجرد انحراف نتایج عملیات از هدفهای پیش بینی شده زنگ خطر به صدا درآید. بدین ترتیب، در صورت انحراف نتایج عملیات از هدفهای پیش بینی شده، مدیر به موقع درصدد چاره جوئی و بر طرف کردن علل انحراف بر می¬آید و در صورت لزوم هدفهای اولیه و برنامه¬های پیش بینی شده را بر حسب تغییر شرائط تعدیل می¬کند.
?
سازمان
توسعه و تکامل اشکال مختلف زندگی در جوامع انسانی، سازمانهای متنوع و متعددی را بوجود آورده است. توسعه نیازمندیهای متعددی که منشاء آن تکامل و تغییر شکل زندگی انسان در جوامع مختلف می¬باشد، بر اهمیت سازمان افزودن است. تنوع و تعدد وظائف سازمان ایجاب می¬کند که طبق اصول و موازینی تشکیل گردد.
سازمانهای موجود در هر کشور هدفهای مختلف دارند، چنانکه هدف مؤسسات نظامی با مقاصد دانشگاه و یا فروشگاه و موسسات تولیدی تفاوت محسوس دارد. لیکن آنچه در کلیه سازمانهای انسانی مشاهده می¬شود، و به اصطلاح وجه مشترک جمیع آنها محسوب می¬گردد، اجتماعی یک دسته از افراد است که به طور دسته جمعی تحت رهبری سلسه مراتب سازمانی با امکانات محدود بمنظور تحقق مقاصد خاصی همکاری می¬کنند. بدین ترتیب، سازمان عبارت از یک رشته روابط منظم و عقلانی است که بین افرادی که وظائف پیچیده و متعددی را انجام می¬دهند، و کثرت تعداد آنان به قدری است که نمی¬توانند با هم در تماس نزدیک باشند، به منظور تأمین هدفهای مشترک خاصی برقرار می¬گردد .
تعریف فوق اگرچه جامع و معرف همکاری هوشیارانه دسته جمعی به منظور تحقق هدفهای مشترک است، معذلک عناصر ضروری تشکیل سازمان را بخوبی نشان نمی¬دهد. بدین جهت لازم است برای روشن شدن مطلب نخست به شرح اموری بپردازیم که انجام آن برای تشکیل هر نوع سازمان ضرورت دارد. برای تشکیل هر سازمان سه عمل صورت می¬گیرد:
1) تقسیم کار- برای همکاری موثر دسته جمعی باید مجموع وظائفی که اجرای آن برای نیل به هدف معینی لازم است به نحوی با رعایت امکانات هماهنگی و کنترل بین افراد و واحدهای مختلف سازمانی تقسیم گردد که از تکرار و یا تداخل وظائف جلوگیری شود. بنابراین لازم? تشکیل سازمان در درجه اول تقسیم کار و وطبقه بندی وظائف است. یا تداخل وظائف جلوگیری شود. بنابراین لازم? تشکیل سازمان در درجه اول تقسیم کار و وطبقه بندی وظائف است.
2- اختیار و مسئولیت- همکاری دسته جمعی به منظور تأمین هدفهای مشترک به ناچار باید تحت رهبری سلسله مراتب سازمان انجام یابد، زیرا در غیر این صورت هرج و مرج و خود مختاری جای نظم و انضباط را می¬گیرد و تحقق هدفهای سازمان مشکل می¬شود. بدین جهت لازم است که حدود اختیارات و مسئولیتهای شاغل هر شغل معلوم و مشخص گردد.
3) روابط- همکاری افراد در یک گوه متشکل به منظور تأمین مقاصد معین مستلزم این است که روابط آنها با یکدیگر معلوم باشد. لازم نیست که این روابط همیشه تابع قاعده مختار و مرئوس قرار گیرد، ولی در همه حال مجاری ارتباطات باید معلوم و روشن باشد.
بر حسب عناصر مذکور در بالا، سازمان را می¬توان عمل طبقه بندی وظائف، تفویض اختیار و تثبت مسئولیت برای اجرای وظائف، و تعیین روابط به منظور همکاریم وثر در انجام هدفهای سازمان تعریف نمود .
اهمیت تقسیم کار
بطوری که هانری فایول می¬گوید، تقسیم کار یکی از قوانین طبیعی است که منظور از آن بدست آوردن نتیجه بهتر و زیادتر می¬باشد. کارگری که شئی واحدی را می¬سازد، و یا کارمندی که با مسائل یکسان سروکار دارد، طی زمان مهارت، اطمینان و دقتی در کار خود تحصیل می¬کند که موجب افزایش بازدهی کار او می¬گردد. بعلاوه در اثر تغییر حرفه یا شغل مقداری از کوشش انسان صرف سازگار ساختن خود با شرایط جدید می¬شود و این امر کارآئی سازمان را تقلیل می¬دهد.
طبقه بندی وظایف
برای اجرای اصل تقیسم کار و تخصص، لازم است که وظایف طبقه بندی شوند و عملیات مشابه به منظور امکان و تسهیل نظارت و هماهنگی در واحدهای سازمانی متمرکز گردند.
مبانی طبقه بندی وظایف
در نظریه های کلاسیک، و به خصوص در نوشته¬های لوترگیولیک، مبانی طبقه بندی وظایف در تشکیل سازمان بشرح زیر توصیف شده است:
1- هدف (Purpose) : به معنای بازده (نوع خدمت یا نوع محصول). چنانچه سازمانی بر حسب هدف تشکیل شودف در وهله اول بازده دستگاه مورد توجه قرار می¬گیرد. بازده یا به صورت خدمت است و یا به شکل کالا. به هر صورت کلیه فعالیتهای مشابه یا غیر مشابهی که برای انجام خدمت یا تولید کالای معینی لازم است دسته بندی شده و در یک واحد سازمانی قرار می¬گیرند.
2- نوع عملیات یا تخصص (Function) : اگر سازمانی بر حسب نوع عملات یا تخصص تشکیل شود، در اینصورت کلیه فعالیتهای خاصی که از نظر نوع و یا تخصص با هم تشابه دارند، در یک واحد سازمانی زیر نظر مستقیم ریاست سازمان متمرکز می¬شوند.
3- منطقه عملیاتی (Place) : در طبقه بندی بر حسب منطقه عملیات، هر یک از واحدهای سازمانی که زیر نظر مستقیم ریاست سازمان قرار دارد، مسئول رسیدگی به کلیه اموری است که دستگاه در منطقه معینی که حدود جغرافیائی آن مشخص شده است، انجام می¬دهد.
4- ارباب رجوع (Clientele) : چنانکه سازمان بر حسب ارباب رجوع تشکیل شود، هر یک از واحدهای سازمانی که زیر نظر مستقیم یک مدیر قرار دارد، مسئول رسیدگی و حل و فصل کلیه اموری است که مربوط به طبقه خاصی از ارباب رجوع یا مشتری می¬شود.
?
تفویض اختیار و عدم تمرکز
شاید هیچ لفظی در مباحث علوم اداری مانند اختیار (Authority) مورد تفاسیر مختلف قرار نگرفته باشد. بدین جهت توضیح بعضی از نظریه های مهم دربار? اختیار و منشاء آن، قبل از بحث راجع به سایر مسائل این فصل، لازم به نظر می¬رسد.
نظریه¬های کلاسیک اختیار
نظریه¬های متداول اختیار ناشی از فلسف? قدیم بوروکراسی است که ماکس وبر یکی از تاریخ نویسان آلمان، مبتکر آن بشمار می¬رود. بنابر نظری? وبر، قدرت ناشی از مقام و دستورات مافوق صرفاً به اعتبار اینکه شاغل مقام معینی است که قانون حدود اختیارات آن را تعیین نموده، برای کارمندان زیردست لازم الاجراء می¬باشد. طبق تحلیل وبر، سازمان اداری یا بوروکراسی بر پای? اصول زیر قرار دارد :
1) هر سازمانی به حکم قانون ایجاد می¬گردد.
2) اختیارات اداری ناشی از مقام است و صلاحیت و حدود اختیارات هر مقام را قوانین موضوعه و مقررات اداری تعیین می¬کند.
3) سازمان اداری بر اساس سلسله مراتب رسمی قرار دارد و مادون قانوناً ملزوم به رعایت دستورهای مافوق است.
4) دستورات، اعم از دستورهای کلی به صورت بخشنامه یا دستورهای انفرادی باید کتبی و جامع باشد تا هر کارمندی وظایف خود را بطور صریح و روشن بداند و مجال تعبیر و تفسیری در بین نباشد. مجموع? بخشنامه¬ها و دستورهای اداری به منزله قوانینی است که بر دستگاه حکومت می¬نماید.
5) اداره تشکیل می¬شود از افرادی که در سازمان بطور ثابت کار می¬کنند، به ضمیم? لوازم کار و دستورات و مقررات اداری.
نظری? چستر بارنارد
طبق نظری? چستر بارنارد نویسند? معروف آمریکائی چنانچه دستوری مورد قبول مرئوس قرار گیرد در اینصورت اختیار دستور دهنده در صدور آن دستور محرز می¬گردد. لکن سرپیچی مرئوس از اجرای دستور، عمل سلب اختیار از دستور دهنده می¬کند ولو اینکه قانوناً اختیار صدور آن دستور را داشته باشد. بنابراین اختیار عبارت از قدرت تحمیل فرمانبرداری است که ناشی از قبول دستور مافوق از طرف زیر دست می¬باشد، یعنی منشاء اختیار قبول ضمنی دستور و تمایل کارمندان به اطاعت از آن است؛ و بدین جهت اگر شخصی به سبب مقام اداری خود حق فرماندهی و صدور دستور را داشته باشد ولی دستورهای او مورد قبول دستور گیرنده واقع نگردد، در اینصورت فاقد هر گونه قدرت و اختیاری است .
صف و ستاد (Line and Staff)
سازمانهای صف و ستاد امروز در بیشتر مرسسات، مخصوصاً سازمانهای وسیع، متداول است. در این نوع سازمان، خط فرماندهی و نظارت واحدی طبقات سازمان را به یکدیگر وصل می¬نماید، منتهی چون روسا و سرپرستان سازمان اطلاعات تخصصی کافی دربار? کلی? مسائل فنی مربوط به ادار? امور خود ندارند، بدین جهت از نظریات و خدمات تخصصی کارشناسان در مراحل مختلف فعالیتهای سازمان استفاده می¬کنند. بدین ترتیب، روسای سازمان پس از کسب نظر و دریافت پیشنهادهای مشورتی اهل فن، دستورات مستقیم از طریق خط واحد فرماندهی صادر می¬کنند.
با توضیح فوق روشن می¬گردد که سازمان صف و ستاد از دو نوع واحد متمایز تشکیل می¬شود: یکی واحدهای صف که مأمور اجرای عملیات مربوط به هدف سازمان هستند، و دستورات اجرائی به وسیل? آنها از طریق خط واحد فرماندهی صادر می¬گردد و نظارت مستقیم بر فعالیتهای واحد تابعه دارند، و دیگری واحدهای ستاد که وظیفه آنها محدود به فراهم آوردن وسائل پیشرفت و تسهیل کار واحدهای صف از طریق انجام خدمات مشورتی و کمکی یا تخصصی است و بدین جهت نظارت مستقیم بر واحدهای صف (که مأمور اجرای عملیات اصلی سازمان هستند) ندارند. بدین ترتیب ملاحظه می¬شود که واحدهای صف از دو جهت با واحدهای ستاد متفاوت هستند:
الف) نوع وظیفه: وظایف واحدهای ستاد جنب? مشورتی، تخصصی یا کمکی دارد، در حالیکه وظایف واحدهای صف صرفاً اجرایی است.
ب) نوع فرماندهی: واحدهای صف نظارت و فرماندهی مستقیم بر واحدهای مادون دارند، و دستورات به وسیل? آنها صادر می¬گردد، و به همین ترتیب گزارشهای عملیات واحدهای تابعه را آنها دریافت می¬دارند، در حالی که واحدهای ستاد نظارت مستقیم و اجرائی بر واحدهای صف ندارند و نظریات مشورتی آنها از طریق واحدهای صف به نحوی که وحدت فرماندهی حفظ گردد، اعمال می¬شود.
?
هماهنگی و ارتباطات
دو موضوع در تشکیل سازمان اهمیت بسیار دارد: یکی تقسیم کار و طبقه بندی وظایف، و دیگری هماهنگ کردن عملیات واحدهای مختلف سازمان بمنظور تحقق هدفهای مشترک دستگاه. بدیهی است که تقسیم منطقی وظایف میان واحدهای مختلف سازمان کافی نمی¬باشد و برای اینکه هدفهای مشترک سازمان تحقق یابد لازم است که عملیات واحدهای متعدد دستگاه هماهنگ گردیده و ارتباط مناسبی بین آنها برقرار گردد.
سهولت هماهنگ کردن عملیات تا حد قابل توجهی به روابط مستقیم مدیران سازمان با واحدهای تابعه بستگی دارد. بدین جهت چنانچه تعداد واحدهائی که تحت سرپرستی مستیم یک مدیر قرار دارند بقدری زیاد باشد که امکانات سرپرستی موثر را محدود سازد، در اینصورت بدیهی است که هماهنگ کردن عملیات واحدهای تابعه مشکل خواهد شد. بدین ترتیبف محدود کردن حیط? نظارت رؤسای سازمان برای تسهیل عمل هماهنگی لازم است.
رهبری
شکی نیست که چگونگی رهبری در طرز سلوک و رفتار کارمندان، و بالنتیجه در تحقق هدف و کارآئی سازمان، موثر می¬باشد. صرفنظر از اصول و فنون سازمانی، رهبر خوب می¬تواند بسیاری از مشکلات دستگاه را حل نماید. اغلب اتفاق افتاده است که تغییر رؤسای سازمان در نتایج عملیات دستگاه مؤثر واقع گردیده.
دربار? وظایف رهبری، یعنی اینکه شخص در مقام رهبری چه وظایفی را باید انجام دهد، نظریه-های مختلی وجود دارد. نتایج بررسیهای دانشگاه اوهایو نشان می¬دهد که وظایف اساسی رهبر که در همه حال معرف نقش رهبری بشمار می¬رود، بدین قرار است :
1) حفظ عضویت : برای این منظور رهبر سازمان با سایر افراد گروه روابط نزدیک و تماسهای متعدد برقرار نموده و مورد قبول آنان واقع می¬گردد.
2) تأمین هدف: مسئولیت اساسی رهبر هماهنگ کردن فعالیتهای دسته جمعی به منظور تحقق هدف مشترک است.
3) تسهیل روابط گروهی: رهبر می¬کوشد تا روابط متقابل مؤثری را میان اعضاء سازمان بقرار سازد و موجبات همبستگی افراد گروه را فراهم نماید.
نظارت یا کنترل
نظارت نیز مانند برنامه ریزی برای اشخاص مختلف مفاهیم مختلفی دارد. لکن منظور اصلی از کلی? طرحهای نظارت یا کنترل، حصول اطمینان نسبت به مطابقت نتایج عملیات با هدفهایم طلوب است. به عبارت دیگر، منظور از کنترل مراقبت در آن است که انجام هر عمل مطابق نقشه¬ای باشد که برای اجرای آن طرح گردیده¬ است، تا در صورت انحراف نتایج عملیات از هدفهای مطلوب، اقدامات لازم بمنظور جلوگیری از وقوع یا تکرار انحرافات به عمل آید.
فرد، جامع و سازمان
سازمان پدید? غامض و پیچیده¬ای است. علت این پیچیدگی، دخالت و فعل و انفعال عوامل مختلفی است که در طرز کار و بازدهی سازمان موثر واقع می¬شوند. وجود افراد، گروههای متشکل کوچک، روابط متقابل دسته جمعی، و تعارض عقاید و منافع بین افراد و گروههای مزبور، بررسی سازمانی را دشتوار ساخته و موجب پیدایش نظریه¬های متعدد و گاهی اوقات متعارضی گردیده است. کثرت همین نظریه¬های مختلف، و انطباق آنها با شرایط واقعی سازمانهای موجود، بر دشواری بررسیهای سازمانی، افزوده است.
تعدد هدف
یکی از عوامل که ارزیابی کارآئی سازمان را دشوار می¬سازد، تعدد هدفهای سازمان است. علمای کلاسیک مدیریت معمولاً برای سازمان هدف واحد یا یک رشته هدفهای مشابهی فرض می-کردند، و کارآئی سازمان را بر حسب درج? توفیق آن در نیل به هدف معین، مورد ارزیابی و اندازه-گیری قرار می¬دادند.
فرد و سازمان
لیکرت (Likert) بر اساس تحقیقاتی که به عمل آورده معتقد است که رابطه مستقیم و نزدیکی بین «بازدهی» و «روحیه» وجود دارد، یعنی به همان نسبت که روحی? کارکنان بالا می¬رود، بازدهی و میزان تولید آنان نیز افزایش می¬یابد.
?
نتیجه
چنانکهدر بالا مذکور افتاد، دخالت و فعل و انفعال عوامل مختلف فردی، گروهی و اجتماعی، بررسی مسائل سازمانی را دشوار ساخته و همین امر موجب پیدایش مکاتب و نظریه¬هایم ختلفی دربار? جهان گوناگون مسائل سازمانی گردیده است. پیرامون مکتب کلاسیک (Universalists) سعی کرده¬اند که مطالع? امور سازمانی را بر اساس اصول و موازین عمومی استوار سازند. طرفداران مکتب سلوک انسانی (The Human Behavioral School) بررسی مسائل سازمانی را مبتنی بر تحقیق دربار? انگیزه¬های روانی و روابط گروهی افراد ساخته، و بالنتیجه برای روانشناسی فردی و روانشناسی اجتماعی در مطالعات سازمانی اهمیت خاصی قائل شده¬اند. عده¬ای نیز که تابع مکتب اجتماعی
(The Social System School) هستند سازمان را یک سیستم اجتماعی می¬دانند که ناشی از همکاری دسته جمعی افراد برای غلبه بر نیازمندیهای بیولوژیکی، فیزیکی و اجتماعی آنان است؛ و بالطبع از جامعه شناسی در بررسی مسائل سازمانی کمک می¬گیرند. گروهی از دانشمندان پیرو مکتب تئوری تصمیم (The Decision Theory) هستند، و مطالعات خود را برپای? تحقیق دربار? چگونگی اخذ تصمیم (انتخاب یک شق از شقوق ممکن برای رسیدن به هدف خاص) و تحکیم مبانی تصمیم گیری در مواقع مختلف سازمانی، استوار کرده¬اند. در سالهای اخیر عده¬ای نیز از مکتب ریاضی
(The Mathematical School) پیروی کرده و برای بررسیهای سازمانی به یک رشته مدل¬های ریاضی و معادلات تابع و متغیر متوسط شده¬اند. از طرف دیگر، بعضی از علمای مدیریت روش تطبیقی را بر سایر طرق بررسی سازمانی برتر شمرده و معتقدند که از طریق مطاع? موارد خاص (Case Studies) و مقایسه طرز عمل در سازمانهای مختلفی که در رسیدن به هدفهای خود توفیق حاصل کرده¬اند می¬توان اصول و موازینی را برای تشکیل سازمان و مدیریت دستگاه انتخاب نمود .
با توجه به مطالب مختلفی که در طی فصول این کتاب توصیف گردید، امروز مسلم شده است که مطالعات و بررسیهای علمی دربار? مسائل مدیریت بر پایه دو محور اصلی ادامه خواهد یافت:
1- ابداع و تکامل فنون و روشهای خاصی که مبنای تصمیم گیری را استواری بخشیده و مدیران را در اخذ تصمیم¬های مناسب بر اساس آمار و اطلاعات (Facts) واقعی یاری می¬کند. فنون و روشهای مزبور تحت عناوین مختلفی مانند سیستم¬های مدیریت (Management Systems) و یا روشهای مقداری (Quantitative Methods) در مدیریت، مورد بررسی قرار می¬گیرد.
2- بررسیهای علمی دربارل انگیزش و عوامل مختلفی که در چگونگی رفتار سازمانی کارکنان موثر واقع می¬شود. در این نوع بررسیها، سازمان صرفاً یک سیستم همکاری بین جمعی از افراد تلقی می¬شود، و بدین لحاظ اعتقاد بر این است که وظایف باید به نحوی متشکل گردد که همکاری گروهی به حداکثر افزایش یابد، و از اینرو در مطالعات سازمانی از علوم رفتاری به مقیاس وسیع استفاده می¬شود.
درین سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند
کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند
گذر گهی ست پر ستم که اندر او به غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند
چه چشم پاسخ است ازین دریچه های بسته ات ؟
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر ، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند
"هوشنگ ابتهاج"
نوشتن یکی از راه های بر قراری رابطه میان انسان هاست که به وسیله مجموعه ای از شکل ها ، نمادها، علامت ها و خطوط مرتبط یکدیگر که هم قرار دادی هستند ، انجام می گیرد. آمادگی نوشتن به توانایی کودک برای استفاده از هر نوع آموزش نوشتن اطلاق می شود . اگر چه مقداری از فعالیت های تشخیص و تمیز بینایی و شنوایی توسط خود کودکان و به طور طبیعی شکل می گیرد ،
ولی باید تمرکز نظامدار بیشتری روی فعالیت های ویژه برای آمادگی نوشتن صورت گیرد . پس ازآن که کودک مداری را به دست گیرد وبا آن بنویسید ، باید تمرینات زیادی را در زمینه ی چگونگی به دست گرفتن و کنترل مداد و هماهنگی دست و چشم انجام داده باشد. با ارائه بازیهاوفعالیت های ساده- ای می توانیم به او کمک کنیم که چنین کنترلی را کسب کند. این نکته نیز حائز اهمیت است که اگر چه خواندن و نوشتن رامی توان دوش به دوش آموزش داد ، اما نوشتن به علل مختلف مهارت بسیار پیچیده تری است. با این حساب توانایی کودک در نوشتن بسیار ضعیفتر از توانایی او در خواندن می باشد. اگر می خواهیم کودک عادات نادرستی در نوشتن پیدا نکند ، باید از همان ابتدا عادات صحیح درست نوشتن شکل حروف را در او به وجود آوریم . عادات نا صحیح درنوشتن حروف ، پیشرفت کودک را در سنین بالاتر کند می سازد. برای کودک نوشتن حروف چه به صورت درست وچه نادرست کار ساده ای است.
این مقاله که کار پژوهشی کتابخانه ای است، شامل تعدادی بازی وفعالیت مختلف است که هدف از نوشتن آن ایجاد بازی هایی سر گرم کننده برای کودکان می باشد تا کودک قادر شود مهارتها ومفاهمیی را که فراگیری نوشتن کمک می کند را فراگیرد.
خداوند منان را بسی سپاس گویم که در سایه ی لطف و عنایت خود ، چنین امکانی را فراهم آورد تا بتوانیم مجموعه ای اندک وناچیز را در اختیار دست اندار کاران نظام تعلیم وتربیت قرار دهم.
رشد آمادگی نوشتن:
فعا لیتهای آمادگی نوشتن مستلزم موارد زیر است:
رشد ماهیچه کوچک - هماهنگی چشم راست.
کار با مواد نوشتاری . کودکان قبل از عمل نوشتن ، نیاز به تجربه هایی با مواد مختلف از جمله فعالیت رنگ آمیزی ، استفاده از مداد باید آخرین وسیله ای باشد که یاد گیری کار با آن به کودکان توصیه می شود ؛ زیرا با مداد نوشتن دشوارتر است ونیاز به تسلط ماهیچه ای بیشتری دارد.
درک حروف کودکان باید شکل را تشخیص دهند، حرکات مورد نیاز در تولید اشکال و فرمها را درک کنن، وسپس بتوانند حروف را به صورت کلامی توصیف کنند.
هدفهای رفتاری : باید بتوانند مهارتهای مربوط به کشیدن خطوط افقی ، عمودی، مورب ونیز از رو کشیدن اشکال را کسب کنند.
مهارتهای پیش از نوشتن:
از بسیاری کودکان نمی توانند از مهارتهای نوشتن با دست بهره بگیرند زیرا چندین مهارت پیش از نوشتن را فرا گرفته اند درک رابطه های بدن ، مانند بالا و پایین ، رووزیر، بازشناسیی ومدل برداری از اندازه ها و شکل های گوناگون درست گرفتن مداد، درست قراردادن کاغذ و طرز قرار گرفتن و..... ازجمله مواردی هستند که قبلا به آنها اشاره شد از این رو کار کردن با مداد یا ماژیک برای این کودکان نومید کننده ودشوار است. برخی مداد را بیش از حد محکم به دست می گیرند در حالی که بعضی بچه ها آن را بسیار شل و برخی دیگر با دو دست می گیرند . بسیاری ازاین کودکان باید چگونگی صحیح به دست گرفتن مداد با ماژیک را گام به گام آموزش ببینند ناتوانی نسخه برداری از شکل های هندسی واحد ، کاستی دیگر در این زمینه است . برای مثال یکی از کاستی هایی که اغلب هنگام نسخه برداری از اجسام دراین کودکان مشاهده می شود تمایل به رسم گوش هایی در گوشه دایره یا مربع یا مثلث است سایر کودکان در هنگام مدل برداری به غلط بخشی را حذف می کنند یا بخشی به آن می افزایند . امکان دارد برخی شکل ها بیش از حد کوچک یا بیش از حد بزرگ نسخه برداری شود. همچنین ممکن است برخی رفتارهای غیر عادی مثل کشیدن خطوط از راست به چپ در کودکان در برخورد با حروف وکلمه ها مشکلات نوشتاری داشته باشد. از میان عوامل دیگری که امکان دارد درنارسایی های نوشتن با دست مهم داشته باشد ، نحوه قرار گرفتن بدن است طرز قرار گرفتن بدن برخی کودکان به گونه ای است که سر آنان تقریباً به کاغذ چسبیده است به دلیل چنین
ا.ر.ک: فرخنده مفیدی ، برنامه آموزش وپرورشدر دوره پیش دبستان ، ( محل: تهران، ناشر: نشر فرهنگ اسلامی، چاپ پنجم 1380 ) برداشت از ص 177و179 |
وضعی کاغذ هم در وضعیت نامناسبی قرار می گیرد برخی کودکان کاغذ را با زاویه بسیار زیاد ، اوریب
می گذارند در حالی که برخی دیگر آن را به حد کافی کج نمی گذارند. استفاده از میز وصندلی بزرگتر یا
کوچکتر از اندازه نیز در مشکلات گوناگون نوشتن با دست موثر پیشنهاد می شود تمام این مسائل پیش از شروع به نوشتن وقبل ازآن که کودک اقدام به رونویسی ونوشتن بکند اصلاح شود!
(خطاهای متداول در نوشتن با دست )
ا.ر.ک : رشد آموزش ابتدای .اردیبهشت 79 شماره مسلسل 42 . برادشت از ص 16 و 17 |
نقص |
دلایل فیزیکی |
1 - کج نویسی بیش از حد |
الف) بسیار نزدیک بودن بازو به بدن ب) بسیار سفت گرفتن شست ج) دور بودن خیلی زیاد نوک قلم از انگشتان ت) صحیح نبودن جهت کاغذ ث) درست نبودن جهت حرکت قلم |
2-راست نویسی بیش از حد |
الف) بسیار دور بودن بازو از بدن ب) بسیار نزدیک بودن انگشتان به سر قلم پ) هدایت قلم به تنهایی با انگشت برابر ت) نا صحیح بودن جهت کاغذ |
3- پر فشار نوشتن |
الف) فشار دادن بیش از حد انگشت سبابه ب) استفاده از قلم نامناسب پ) نازک بودن بیش از حد قلم |
4- کم رنگ نویسی بیش از حد |
الف) بیش از حد اریب یا راست نگهداشتن قلم ب) چرخش نوک قلم به یک سمت پ) قطر بیش از حد قلم |
5- زاویه دار نویسی |
الف) سفت بودن بیش از حد شست ب) بیش از حد شل نگهداشتن قلم پ) حرکت بیش از حد کند قلم |
6- نامرتب نویسی |
الف) نبودن آزادی حرکت ب) حرکت بیش از حد کند دست پ) محکم گرفتن قلم ت) نادرست یا ناراحت بودن وضعیت |
(مهارت های پیش نیاز برای کسب توانایی در نوشتن)
برخی از دانش آموزان ممکن است در یکی از زمینه های فوق (کنترل حرکتی، ادراک بینایی ، نقص درحافظه دیداری و.....) از خود ناتوانی نشان دهند. در واقع دانش آموزان باید قبل از کسب هر یک از مهارت های مربوط به بیان نوشتاری ، کفایت لازم را در پیش نیازهای آن مهارت ها کسب کند، چرا که بدون یادگیری این دسته از پیش نیازها، کسب مهارت های سطوح بالاتر مشکل است . در اینجا به مجموعه ای از مهارتهای پیش نیازبرای کسب توانایی بیان نوشتاری اشاره می شود.
پیش نیاز برای مهارت نوشتن یا دست:
- توانایی لمس کردن ، گرفتن ، ورها کردن
- توانایی در تشخیص شباهتها وتفاوتها
- توانایی در مهارت های مربوط به انگشتان
- حرکت دادن قلم به سمت چپ و راست
- گرفتن قلم با دست ، میان انگشتان
- حرکت دادن قلم به سمت با لا وپایین
- حرکت دادن قلم به شکل دایره وار
- کپی کردن اسم خود از روی پیش نویس
- کپی کردن حروف
- کپی کردن اسم خود ازروی پیش نویس
- کپی کردن از روی الگوی نقطه چین
فعالیت های پیش نیاز در آموزش نوشتن
پیش از این به مهارت های اساس برای آموزش نوشتن اشاره کردیم دراین مقاله نمونه فعالیت های توجه به چند نکته ضروری است:
1) فعالیت هایی که معرفی می شوند به صورت نمونه مطرح گردیده اند و می توان آنها را راهنمایی برای انتخاب یک سلسه فعالیت های مشابه در نظر گرفت
2) فعالیت ها اداری مراحل متفاوتی هستند .بنابراین آنها را با توجه به سن وتوانایی کودک تا مرحله ای که آمادگی رشدی کودک اجازه می دهد ارائه دهید واز ارائه اجباری یک فعالیت به کودکی که هنوز توانایی انجام دادن آن را ندارد ، اجتناب کنید.
3) علایق کودک را درانتخاب وانجام دادن فعالیت در نظر بگیرید. گاه کودک فعالیت را آن طورتوصیف شده است انجام نمی دهد اجازه دهید او نظریات خود را اعمال کند زیرا این بازی نیز اهداف مهمی دارد.
4) فعالیت های رو زمره زندگی را فراموش نکنید. جدا از فعالیت هایی که در اوقات فراغت و هنگام بازی یا به صورت فعالیت های هنری یا آموزش خاص معرفی می گردند، کودکان در طول زندگی ، بسته به سن و میزان توانایی ، همیشه در انجام دادن فعالیت های گوناگون موقعیت هایی به دست می آورند. غذا خوردن با قاشق وچنگال ، استفاده از ظروف گوناگون ،لباس پوشیدن ،مراقبت از خود، مسواک زدن دندانها، شانه کردن موها استفاده از ابزار هایی مثل چکش ،پیچ گوشتی واهرم های گوناگون ، دکمه وبند کفش ، پوشیدن جوراب ولباس و دراوردن آنها ، شتشو ، شتشوی اسباب بازی ها وکمک به نظافت وجابه جایی وسایل بازی ، از فعالیت های زندگی روزانه کودک به حساب می آید. والدین مربیان باید فرصت کافی دراختیارکودکان قرار دهند تاآنان با راحتی خیال وآسودگی خاطر به کسب تجربه بپردازند. چنین تجربیاتی زمینه کسب سایر مهارت ها وتوانایی ها ی لازم سال های آتی ، از جمله نوشتن را فراهم می آورد.
5) ابتکارت خود را نادیده نگیرید وبا استفاده از دانش واطلاعات خود به طرح فعالیت های جدید و متنوع بپردازید.
6) اگر کودک خسته است فعالیت را عوض یا آن را ساده تر کنید با فرصت دیگری در نظر بگیرید. اگر کودک گرسنه است یک خوراکی مختصر به او بدهید یا فعالیت را به بعد از ناهار موکول کنید. گاهی اوقات حواس پرتی را می توان با هیجانی کردن آهنگین یا ریتمیک کردن یا مسابقه ای کردن فعالیت بر طرف وتوجه کودک را به فعالیت جلب کرد.
وضعیت های انتخابی برای انجام دادن فعالیت ها
الف) وضعیت دَمَر یا درازکش روی شکم: در این وضعیت کل بدن بچه ، آرنج ها ،ساعدها و مچ ها در حال حمایت شده قرار می گیرند.
ب) وضعیت نشسته: اگر کودک روی نیمکت ومیز تحریر مدرسه می نشیند. باید پاهایش روی زمین یا روی یک جا پایی مخصوص باشد.
پ) ایستادن: ایستادن یک وضعیت بسیار مناسب برای آموزش پیش نوشتاری است از این وضعیت برای نوشتن با گچ روی تخته یا رسم روی سه پایه نقاشی استفاده می شود.
ت) وضعیت دوزانو: بچه ها می توانند جلو یک سه پایه کوتاه نقاشی با یک میز با ارتفاع متوسط دو زانو بنشیند
ث) وضعیت چهار دست وپا: یک وضعیت عالی برای انجام دادن فعالیت های گروهی کودکان است دراین وضعیت چند بچه اطراف یک ورق کاغذ بزرگ قرار می گیرند وبه نقاشی با رنگ آمیزی می پردازند.
ج) درازکش به پهلو: یکی دیگر از وضعیت هایی است که کودک می تواند برخی فعالیت ها را درآن حالت انجام دهد.
چ) وضعیت زانو زدن روی یک پا: وضعیت کودک به نحوی است که زانوی یک پا کف پای دیگر روی زمین قرار می گیرد.خوب است که کودک تمام وضعیت ها را تجربه کند و در آنها به انجام دادن فعالیت یا بازی بپردازد . اما انجام دادن کارهایی مثل کپی کردن اشکال مخصوص یا رسم خطوط ظریف باید در وضعیتی انجام شود که ثبات بیشتری برای او فراهم آورد.
نمونه فعالیت ها:الف) فعالیت های فراهم آورنده تجارب حسی 1)بافت ها: کودک اشیا را لمس وباآنها بازی می کند - کودک آنها را لمس وتوصیف می کند - کودک با چشم های بسته پس از لمس ، آنها را شناسایی می کند 2) خمیر و پودر نان خشک: با استفاده از نوع خمیر ، شکا های ترکیبی بسازد مثلا آدمی درست کند که صورت ودست وپا یش از خمیر ساده ولباس وکلاهش از خمیر مخلوط باشد.
3) نقاشی با انگشت ودست ها : کار به صورت گروهی وکودکان می توانند از تمام انگشت ها ودست خود را برای نقاشی ورنگ آمیزی استفاده کنند.
4) کاربا کاغذ آلومینیم : صفحه را کمی چروک کنید و در اختیار کودک قرار دهید . کودک با خود کارهای رنگی روی آن را نقاشی ویا رنگ آمیزی می کند. سپس از کودک بخواهید کاغذ را برگرداند ودرآن طرف خطوط بر جسته ای را که مربوط به نقاشی خودش است، بیابدوبا خودکار دنبال کند وروی آن خط بکشد.
ب) کاغذ آلومینیم را به شکل ها واندازه های متفاوت ببرید سپس سطح آن را چروک کنید وبه کودک ارائه دهید تا با استفاده از نوک انگشت یا تنه خودکار ، بدون این که کاغذ پاره شود ، آن را صاف کند.
پ) اشیای گوناگون واسباب بازی های کوچکی دراختیار کودک قرار دهید تا آنها را با کاغذ آلومینیومی بپوشاند. بهتر است این اشیا دارای اشکال ساده مثل مکعب ، توپ ولوله باشد . همچنین می توانید از خوراکی هایی مثل میوه یا بیسکوئیت استفاده کنید.
5) نقاشی روی کاغذ سمباده نرم: قطعه ای کاغذ سمباده تهیه کنید. وکودک با مداد شمعی ومداد رنگی نقاشی کند
6) نقاشی و کارروی گل نرم: مقداری گل نرم سفال گری تهیه کنید:
الف) کودک باید با آن اشکال گوناگونی درست کند.
ب) کودک باید با اشیایی مانند نوک مداد ، سنجاق سر ، مهرهایی با طرح برجسته یا دانه غلات، نقوش گوناگونی روی کاغذ ایجاد کند.
پ) با نوک مداد، روی آن نقوشی ایجاد کند.
7) وزنه ها: برای کار با وزنه ها می توانید از استوانه های کوچک یک اندازه با وزن های متفاوت استفاده کنید. مثلا یک استوانه چوبی ، یک استوانه پلاستکی ، یک استوانه شیشه ای ویک استوانه آهنی تهیه کنید وظاهر آنها را با پارچه یا کاغذ های یکسان بپوشانید تا تنها تفاوت محسوسی برای کودک وزن آنها باشد
8) سوراخ ها: کاغذ نازکی را روی سطح نرمی مانند تکه ای موکت یا ابر قرار دهید : الف) کودک با نوک تیز مداد در آن سوراخ هایی ایجاد می کند وپشت سوراخ ها را که به صورت بر جسته است، لمس کند.
ب) روی کاغذ خطوط افقی یا عمودی رسم کنید واز کودک بخواهید مسیر آن را با سوراخ کردن در امتداد خطوط دنبال وسپس از پشت آن را لمس کند.
پ) خطوط منحنی واشکال هندسی رسم کنید و از کودک بخواهید روی خطوط را با سوراخ کردن دنبال وپشت آن را لمس کند.
9) خارپشت: دراین فعالیت از خمیر بازی وتعدادی خلال دندان استفاده می شود. کودک با مقداری خمیر گلوله ای درست می کند. سپس با چشم بسته واز طریق لمس ، سروانتهای خلا ل دندان ها را تشخیص می دهدوآنها را از انتها وارد خمیر می کند. به نحوی که سطح خمیر پوشیده از خلال دندان ها شود وآن را لمس کند.
10) رنگ واسفنج : کودک مقداری گواش یا رنگ ها ی متفاوت را باقاشق یا انگشتان روی کاغذ مقوایی قرار می دهد. سپس اسفنج کوچکی را خیس می کند وبه خوبی فشار می دهد تا نمناک شود .سپس آن را روی مقوا می کشد تا رنگ ها به خوبی آمیخته شود ونقش جدیدی به دست آید.
تقلید وکپی کردن:
هنگامی که کودکان توانایی خط خطی کردن را در جهات افقی وعمودی ودایره ای به دست می آورند وبر آن تسلط یافتند. آماده می شوند که تقلید را شروع کنند. این جا مهم است که تمایزی بین تقلید وکپی کردن قایل شویم. در تقلید عمل خط خطی کردن آموزش دهنده در حالی که کودک به دست او وحرکاتهای آن توجه می کند ، علایمی به وجود می آورد. سپس کودک علایم ایجاد شده را در همان جهت تقلید می کند اما در کپی کردن آموزش دهنده کاغذی را که روی آن علامت یا خطی کشیده شده است به کودک نشان می دهد و از او می خواهد مثل آن بکشد در این جا کودک نشانه ها یا خطوط را از طریق بینایی دریافت می کند درواقع دیدن خطوط باید حرکات لازم جهت ایجاد آن خطوط را برای کودک تداعی کند و سپس کودک همانند آن کار انجام دهد . بنابراین نباید از کودکی که قادر به تقلید علایم نیست خواست که کپی کند .
ج) خط خطی کردن : کودک خط خطی کردن را در جهت افقی تقلید می کند جهت افقی اولین جهتی است که در خط خطی کردن تقلید می شود . به خاطر داشته باشید که تمرین این جهت افقی در این مرحله هنوز به صورت تقلید خط خطی کردن تصادفی است و کودک قادر به ایجاد یک خط افقی منفرد ثابت نیست .
پ) کودک تقلید خط خطی کردن تصادفی را در یک جهت عمودی انجام می دهد.
ت) کودک تقلید خط خطی کردن تصادفی را در یک جهت دایره ای انجام می دهد.
ث) کودک ازیک خط منفرد عمودی تقلید می کند .
چ) کودک از یک خط مدوّر تقلید می کند.
ح) کودک یک خط افقی را کپی می کند.
(خ-1) کودک یک دایره کپی می کند. اولین رقابت در میان کودکان گذر از توالی (تقلید-کپی کردن) یا گذاشتن از مرحله خط خطی کردن به خطوط منفرد است . سپس کودک با یک خط منحنی رسم کند و به مرور دو سر آن را به هم ارتباط دهد تا در نهایت دایره درست شود تعدادی از کودکان برای کشیدن دایره با شکل روبه رو می شود.
خ-2 ) کودک از دو خط متقاطع به شکل بعلاوه تقلید می کند . عبور از مرحله ایجاد یک خط افقی و عمودی به طور جداگانه به مرحله ارتباط این دو خط به صورت دو خط عمود بر هم کاری پیچیده است . عده ای از کودکان هنگام طی کردن این مرحله خط عمودی را پهلوی خط افقی قرار می- دهند، ولی قادر به تقاطع دادن آنها نیستند. اما با گذشت زمان به تدریج آنها را به هم ارتباط واز هم عبور می دهند وشکل بعلاوه ایجاد می کنند بنابراین در مرحله ای که قادر به کپی کردن دایره هستند یاد می گیرند که از شکل یک بعلاوه تقلید کنند.
د-الف) کودک دو خط متقاطع با شکل بعلاوه کپی می کند . کودکان دراین مرحله می توانند از طریق بینایی دو خط متقاطع به شکل بعلاوه به یک خط افقی ویک خط عمودی تجزیه وتحلیل کنند .
د-2) کودک یک خط مایل از راست به چپ را تقلید می کند . ایجاد یک خط مایل یا اریب ، نیاز
ا.ر.ک : رشد آموزش ابتدایی سال پنجم اسفند 1380. شماره م 40 . برداشت از ص 43تا 45 |
به مهارت درکی وکنترل حرکتی بیشتری دارد. کودک باید در این مرحله توانایی تشخیص موقعیت
خود و مداد را در فضا بدست آورده باشد .
ذ-1) کودک یک خط مایل یا اریب ، از راست به چپ کپی می کند.
ز-1) کودک یک خط اریب را از چپ کپی می کند.
ز-2) کودک ازیک مربع تقلید می کند مربع از ارتباط خطوط لفقی وعمودی ایجاد می گردد برای رسم مربع بچه باید خطوط عمودی وافقی را از طریق بینایی تجزیه وتحلیل کنند.
ر-1) کودک یک مربع کپی می کند .
ر-2) کودک یک خط اریب را ازچپ به راست تقلید می کند .
ز-1) کودک یک خط اریب را از چپ به راست کپی می کند .
ز-2) کودک از دو خط متقاطع به شکل ضربدر تقلید می کند .
ژ-1) کودک یک شکل ضرب در کپی می کند .
ژ-2) کودک از یک مثلث تقلید می کند.
س-1) کودک از یک لوزی تقلید می کند.
س-2) کودک از یک مثلث کپی می کند.
ش) کودک یک لوزی کپی می کند . کودکان یاد می گیرند که علایم تصادفی را در حدود هجده ماه اول ایجاد کنند.آن ها هماهنگی حرکتی وآگاهی درکی – حرکتی رابرای ایجاد سایر تقلید کردن ها وکپی کردن ها بین 5/3 تا5/4 سالگی توسعه می دهند سپس می توانند مثلث و لوزی رسم کنند و می توان از آن ها انتظار داشت که تعدادی حروف ساده را تقلید وکپی کنند . این روند رشد طولانی وتسریع آن مشکل است این که کودکی به مرحله رسم دایره رسیده است به این معنی نیست که بتواند به علاوه یا یک خط مایل را در هفته آینده بکشد وبعد به دنبال آن یک مربع رسم کند. برای برداشتن هر قدم کودک نیاز به تمرین و تجربه کامل دارد وباید از لحاظ ادراکی قبل از برداشتن گام بعدی آماده باشد.
ح- رنگ کردن: رشد مهارت های مورد نیاز قبل از نوشتن وپیشرفت درآن ها که شامل کنترل مداد وتوانایی تقلید و کپی کردن خطوط است مستقیماً به علاقه کودکان به زمینه رنگ کردن تصاویر وتوانایی آن ها در انجام دادن آن بستگی دارد. بهبود و کنترلی که کودکان به زمینه رنگ کردن اشکال به دست می آورند. به نحوی که از محدوده معین شده خارج نشوند، مستلزم رشد و توسعه مهارت های پیش نوشتاری است که قبلا به تعدادی از آنها اشاره شده است وقتی کودک بتواند خطوط منحنی ، افقی و عمودی را تقلید یا کپی کند، به رنگ کردن تصاویر می پردازد. پوشش تصویر: مرحله 1- کودک یک صفحه بزرگ را با رنگ می پوشاند. در این مرحله کودک مدادرنگی را با سطح بزرگی از کاغذ تماس می دهد. اوقادر نیست مداد رنگی را در محدوده تصاویر موجود در کاغذ حرکت دهد. بلکه کل محیط کاغذ را رنگ می کند. حتی رنگ را بیرون از کاغذ هم می زند ومیز زیر کاغذ را هم رنگ می کند
مرحله2- کودک یک تکه کاغذ5/8 ×11 اینچی را با رنگ می پوشاند. در این مرحله ، کودکان روی دست وبازوو شانه خود کنترل بیشتری دارند . هم زمان شروع به فهم این مطلب می کنند که کاغذ برای رنگ کردن است، نه میز .این توجه را به مرور ، معلم یا والدین در بچه ها تقویت می کنند.
مرحله3- کودک یک محدوده مشخص یا تصویر دایره مربع یا سایر اشکال هندسی را در اندازه 6 اینچی رنگ می کند وازآن حدود خارج نمی شود در این مرحله کنترل دست وبازو را گسترش می دهد وتوانایی رنگ کردن یاابزار های متفاوت را کسب می کند همچنین در می یابد که تصاویر یا محدوده های محصور شده با خطوط ، برای رنگ کردن هستند ورنگ کردن را در خارج از خطوط محیطی کشیده شده ، متوقف می کند.
مرحله 4- کودک یک محدوده کوچک (دایره با یک شکل هندسی 2 اینچ) را رنگ می کند و می- تواند این محدوده کوچک را بدون خروج ازآن رنگ کند.
مرحله5- کودک یک طرح (غیر هندسی) یا نقاشی را در اندازه متوسط رنگ می کند به نظر می رسد که این مرحله تقریبا هم زمان یک مرحله قبلی باشد
مرحله 6- کودک یک طرح (غیر هندسی )یا تصویر کوچک را با توجه دقیق به جزئیات آن رنگ می کند. در این مرحله ، کودک قادر است هر طرح یا تصویر کوچکی را که به وی ارائه می گردد، بدون خروج از محدوده آن رنگ کند.
مراحل کنترل مداد یا ابزار کردن واستفاده از رنگ: وقتی کودکان از نظر توانایی حرکتی و هماهنگی چشم ودست در رنگ کردن یک تصویر کوچک پیش رفت می کنند، هم زمان در زمینه کنترل وسیله مورد استفاده نیز توانا تر می شوند. کنترل مداد یا وسیله مورد استفاده برای رنگ آمیزی طی یک مرحله متفاوت از رشد شکل می گیرد.
مرحله1- زمانی که کودک شکل را با خطوط تصادفی رنگ می کند توانایی کنترل وسیله را ندارد. او گرفتن مداد را یاد می گیرد و خطوطی تصادفی می کشد وهنوز برای رنگ کردن محدوده یک شکل معین وحتی کاغذ توجه وتمرکز ندارد. بیشتر کودکان در این مرحله یک مداد رنگی را به طور تصادفی به کار می گیرند ئ توجه ای به نوع رنگ آن ندارند و ممکن است تمام صفحه وتصویر روی آن را با رنگ نارنجی خط خطی کنند.
ا.ر.ک : رشد اموزش ابتدای ، دی 79 . شماره مسلسل 29 . برداشت از ص 60 تا 62 |
مرحله2- وقتی کودک به هماهنگی چشم و دست می رسد وبه تدریج هماهنگی حرکتی لازم را برای رنگ آمیزی درون محدوده یک شکل با اندازه متوسط به دست آورد، در واقع کنترل مداد را توسعه می دهد وتوانایی ادامه رسم خطوط را در یک جهت مشخص وخاص کسب می کند. کودک در این مرحله غالباً رنگ دوم یا سوم را در نقاشی وارد می کند وممکن است رنگ آمیزی او با قلم زنی های درشت وبه کارگیری چند رنگ بدون تناسب لازم به اتمام رسد.
مرحله 3- کودک کاغذ رابرای ترسیم با دست دیگر ثابت می کند وآن را برای رسم کردن در یک جهت خاص تطبیق می دهد . برای هماهنگ کردن دست ومشخص کردن مسیر رسم به جای چرخاندن مچ، کاغذ را می چرخاند ومسیر حرکتی را با دست خود هماهنگ می کند ممکن است دراین مرحله رنگ را عوض کند وبه انتخاب برخی رنگ ها متناسب دست بزند.
مرحله4- در این مرحله کودک طرز قلم زنی خود را با طرح روی کاغذ متناسب می کند حال او می تواند کاغذ را یک دست نگه دارد وجهت قلم زنی خود را با استفاده از حرکات انگشتان ومچ ، به طور مناسب تغییر دهد.
(چگونه به کودکان پیش دبستانی خواندن ، نوشتن وحساب بیاموزیم)
ساختن تخته سیاه: به کودک سوزنی کُند همراه با نخ پشمی بدهید و از او بخواهید تا اطراف تصویر از وسط سوراخها نخ بکشد. به جای خرید یک تخته سیاه گرانبها وخیلی کوچک می توانیم خود چنین چیزی را بسازیم. ساده ترین راه این است که یک قوطی رنگ مخصوص تخته سیاه را از رنگ فروشی بخریم، ویکی از دیورهای اتاق کودک را باآن رنگ کنیم. فایده رنگ کردن دیوارها این است که اولا تخته ای که می توانیم این کار را انجام دهیم از همه مهمتر چنین تخته ای خطر افتادن مکرر را ندارد اگر مایل به رنگ کردن دیوار نمی باشید می توانید تخته صافی را رنگ کنید وآن را در اتاق کودک نصب کنید. برای نوشتن چند قطعه گچ به رنگ های متفاوت ونیز یک تخته پاک کن فراهم کنید. گرفتن گچ برای دستهای کوچک ساده تر است بنابراین کودکان ساده تر می توانند ار تخته استفاده کنند علاوه بر این کارو نوشتن با گچ روی تخته برای کودک بسیار جالبتر ولذتبخشتر است. تخته سیاه باعث ابداع بازیهایی خلاق می گردد. قدرت تصور کودکان را به صورتی که اغلب در بازیهای دبستانی انجام می شود، توسعه می دهد .در مراحل بعد می توان از تخته سیاه برای تمرین نوشتن واقعی نیز استفاده نمود.
چه کسی ماهی را گرفت؟ 1) در بالای ورق کاغذ تصویر 5تا 6 آدمک را بکشید وبه هر کدام یک قلاب ماهیگیری بدهید. در پایین کاغذ شکل ماهی را رسم کنید.2) خطهای در هم وبر هم بار ها همدیگر را قطع کنند بکشید وآنها را از قلابها به طرف ماهی امتداد دهید، اما سعی کنید که
فقط یکی ازآنها به ماهی برسد. از کودک بخواهید تا از طریق تعقیب خطوط بامداد ویا انگشت بگوید که کدام یک از آدمکها ماهی را گرفته است؟
بازی نقطه به نقطه: 1) با مداد تصویر ساده یک حیوان ویا شیء را روی کاغذ بکشید.2) به وسیله خود کار نقطه هایی در اطراف شکل به فواصل یک سانتی متری ایجاد کنید. با مداد پاک کن خطوط مدادی را پاک کنید .به این ترتیب تصویر باقی مانده به صورت شکلی نقطه چین نمایان خواهد شد. از کودک بخواهید تا نقطه ها را با مداد به هم وصل کند.
رد گیری :1) با خودکار چند تصویر ساده را روی ورقه های کاغذ بکشید.2) هر تصویر را با یک ورق کاغذ ضد چربی بپوشانید وآن را با گیره به ورقه تصاویر وصل کنید. دقت کنید که گیره روی خطوط تصویر را بپوشاند. از کودک بخواهید تا با مداد تصویر را رد گیری کند. او باید سعی کند تامداد را روی خطوط کشیده شده با خود کار نگه دارد. پس از تکمیل عمل ردگیری با مداد های رنگی تصویر را رنگ کنند.
موثرترین چیزی که در آموزش ویادگیری دانش آموزان تاثیر بسزای دارد.
- دانش آموزان دفتر را چگونه باید جلو خود قرار دهند؟ باید مواظب بود که در هنگام نوشتن دفتر با انحنا جلو کودک نباشد. کودک چه راست دست باشد وچه چپ دست هنگام نوشتن دفتر باید به طور عمود جلواو قرار بگیرد وشانه دستی که قلم را گرفته است تقریباً وسط کاغذ باشد.
- طرز نشستن کودک برای نوشتن باید چگونه باشد؟ میز ونیمکتی که کودک روی آن می نشیند باید با قد او متناسب باشد تا در هنگام نوشتن با اشکال توجه نشود .در ضمن او باید هنگام نوشتن طوری بنشیند که ستون فقراتش انحان نداشته باشد وفاصله چشم او تا صفحه کاغذ در حدود 20تا 25 سانتی متر باشد. نور کافی باید از سمت چپ بتابد.
(چگونه به کودکان پیش دبستانی خواندن ونوشتن وحساب بیاموزیم)
بازیها وفعالیت های پیش از نوشتن :
ط- کشیدن تصاویر روی کف صابون : مقدارکف صابون غلیظ شده را در سطح میز بریزید. بعنوان یک سر گرمی کودک را تشویق کنید تا با دستان خود کف را در روی میز پراکنده سازد. با انگشت خود روی کف تصاویر بکشید. اگر سطح میز تیره باشد، منظره تصاویر جا لبتر به نظر می رسد پس از رسم یک تصویر کودک می تواند دو باره کف را پهن کند وتصویر دیگری را بکشد. پراکنده ساختن رنگ برای کودک جالب و تمیز کردن آن کاری ساده است.
ظ- نخ کشی: نخ کشیدن یک فعالیت جالب در مرحله پیش از نوشتن است زیرا که باعث هماهنگی
چشم ودست و نیز افزایش تمرکز فکر می شود. برای شروع کودک می تواند چند قرقره خالی نخ یا حلقه های مقوایی را که از یک لوله طویل مقوا جدا می شوند با یک بند پوتین نخ بکشد. برای این که بند پوتین در قرقره ها گیر کند بهتر است یک چوب کبریت را به انتها آن با نوار بچسبانیم .در مراحل بعد کودک می تواند با استفاده از یک سوزن کُند دکمه های بزرگ ویا سر شیشه های بیشترتمیز شده را نخ بکشد.
ع- ظرف شن مرطوب : شاید همه در کنار دریا تصاویری روی شن کشیده باشیم این فعالیت کودک را قادر می سازد که چنین تفریحی را برای خود در خانه نیز به وجود آورد .ظرف بزرگ وکم عمقی رابا شن مرطوب پر کنید وکودک را تشویق تا با انگشتانش روی شن نقاشی کند. شن نقره ای برای این منظور مناسبتر است زیرا شنهای مورد استفاده در بناّی لباس کودک را کثیف می سازد. وقتی یک تصویر کامل شد شن را با دست صاف کنید واز کودک بخواهید تا تصویر دیگری را بکشد.
غ- سینی پر از نمک: دریک سینی ویا ظرفی کم عمق لایه ای از نمک را پهن کنید . از کودک بخواهید تا با انگشت روی آن تصویری بکشد . اگر کف سینی رنگ تیره ای داشته باشد، تصاویر مشهودتر خواهند شد. برای از بین بردن تصویر سینی را به آرامی تکان دهید ودوباره شروع کنید. قبل از این که شروع کنید مطمئن شوید که زخمی در دست کودک وجود نداشته باشد.
س- صورت را تکمیل کنید: چند دایره بزرگ روی کاغذ بکشید . روی دایره اول چهره یک آدمک کامل رارسم کنید. این تصویر برای کودک عنوان یک مدل را داشته باشد. بقیه دوایر را به صورت ناقص نقاشی کنید. از کودک بخواهید تا با مداد هر چهره را کامل کند.
ش- از جاده برو : یک راه پر پیچ وخم وطولانی روی کاغذ بکشید برای جالبتر ساختن تصویر در انتهای آن تصویر چیزی که کودک دوست دارد، را رسم کنید. دقت کنید که جاده باریک نباشد ، فاصله 2 سانتی متری ایده آل است. از کودک بخواهید تا به وسیله مداد خطی رااز ابتداتا مغازه شیرنیی فروشی رسم کند . از او بخواهید که مداد را همواره در داخل کادر نگهدارد و از برخورد آن با لبه های جاده خود داری کند.
ص- نیم دیگر را رسم کن: شکل ساده یک شیء را که همه روزه می بینید بکشید اما از رسم نیمی ازآن خودداری کنید. برای کودکان خردسال همه شکل را رسم کنید اما نیمی ازآن را به صورت نقطه چین نمایش دهید. از کودک بخواهید تا شکل را تکمیل کند ویا نقطه ها را به هم وصل کند.
ض- مازها: یک ماز مربع شکل ساده را روی کاغذ بکشید. در ابتدای مازیک پیکان ودر انتهای آن تصویر یک شیء مورد علاقه کودک را رسم کنید. از کودک بخواهید تا از پیکان تا مرکز مازبی آنکه به خطی بر خورد کرده یا ازآن عبور کند، خط بکشد. برای ایجاد انگیزه می توانید یک جایزه کوچک مثل خرما یا موزی را به کودک بدهید.
(آمادگی نکات مورد توجه در آموزش وپرورش )
- کودک باید قبل از شروع به نوشتن چه نکته ای را بیاموزد ؟ چون خط فارسی از سمت راست شروع می شود باید نخست شناخت سمت راست وچپ را به کودک آموزش داد. آموزگار باید به منظور تبثیت این امر با ترفندهای گوناگون به آموزش وتکرار وتمرین دراین زمینه اقدام کند. این عمل باید در دفتر و روی تخته کلاس صورت بگیرد .مثلا مربی برای مدتی سمت راست دفتر کودکان یا تخته کلاس را با نشان مشخص کند تا کودکان بدانند از این سمت باید شروع به نوشتن کنند انجام این امر در روستاها ضروری تر است.
- دانش آموز باید مداد را با چه دستی بگیرد ؟ برای گرفتن مداد مسئله راست دستی وچپ دستی مطرح است آموزگار با انجام دادن آزمایشهای ساده ای از قبیل بریدن کاغذ با قیچی ، گرفتن قاشق ، زدن توپ با پا، نخ کردن سوزن ، سوال از والدینو....... می تواند راست دستی یا چپ دستی کودک را معین ومشخص کند. نباید کودک چپ دست را واداشت که مداد را با دست راست بگیرد .زیرا انجام این کار برای کودک بدون اشکال نخواهد بود . هر کودک باید مداد را با دستی بگیرد که قادر است وتوانایی آن را دارد. کودک چپ دست را باید در محلّی نشاند که برای خودش وبرای دیگران مشکل ایجاد نکند.
- آیا آموزش نوشتاری خط، نیاز به آمادگی سنی وجسمی کودک دارد؟ یکی از شرایط ضروری برای کسب مهارت خط نویسی این است که کودک بتواند برخی ازحرکات هماهنگ بین دست و چشم رابه خوبی انجام دهد. قبل از یادگیری نوشتن حروف لازم است کودکان در گرفتن مداد ونوشتن قوت دست پیدا کرده باشندیعنی توانایی تقلید شکلها وصورتهای مختلف حروف را کسب کند وعلاقه خود را به نوشتن نشان دهد.
- آیا می توان از کودکان چپ دست را وادار به نوشتن با دست راست نمود؟ کودکان به طور طبیعی یا راست دست ویا چپ دست هستند بنابراین وادارکردن کودک چپ دست به نوشتن با دست راست درآنها ایجاد عدم تعادل می کند اجبار ممکن است . الف) به بی علاقگی دانش آموزبه نوشتن ودرس خواندن منجر شود. ب) در پیشرفت تحصیل او وقفه ایجاد شود پ) عارضه لکنت زبان در کودکان به وجود می آید.
- آیا افرادی هستند که می توانند با هر دو دستشان بنویسند؟ افرادی وجود دارند که در اثر تمرین و مهارت با توانایی طبیعی می توانند با هر دو دست خود بنویسند ولی این کارآسان نیست و نمی تواند مجوزی باشد که کودکان چپ دست را آموزگار یا والدین وارد کنند با
ا.ر.ک : مجتبی جوادیان ، چگونه به کودکان پیش دبستانی خواندن و نوشتن و حساب بیاموزیم.( مشهد: موسسه چاپ وانتشارات آستان قدس رضوی ، مشهد، چاپ اول 1374 ) از صفحه 133 تا 145 |
دست راست هم بنویسند.
- آموزگار در کلاس نسبت به کودکان چپ دست چه نکانی را باید مورد توجه قرارداد؟ آموزگار هر پایه بخصوص پایه اول دانش آموزان را باید مورد شناسایی قراردهد وکودکان چپ دست را بشناسد ونسبت به آنها نکات زیر را اعمال کند
الف) کودکان چپ دست در کلاس باید دارای صندلی ومحل خاصی باشند که راحت بتوانند بنویسند و مزاحم دیگران نباشند
ب) همان گونه که قبلا گفته شد حالت دست کودکان چپ دست در موقع صدا خوانی کلمه ها و نوشتن انها مورد توجه باشد
پ) هر گزآنان را وادار به نوشتن با دست راست نکنند
– شروع نوشتن در پایه اول چه زمانی است ؟ زیر نویس لوحه ها در کتاب فارسی پایه اول به منظور شروع کار نوشتن تهیه و تدوین شده اند و از زیر نویس لوحه دوم این کار شروع می شود
- برای آمادگی دست کودکان به منظور آموزش مهارتهای نوشتاری به چه نکته ای باید توجه کرد ؟ تمرین زیر نویس لوحه ها اولین فعالیت برای توانمند کردن دست دانش آموزان برای آمادگی و شروع یادگیری مهارتهای نوشتاری حروف است ضمن توجه دقیق به کاربرد آنها رعایت خط زمینه روی دفتر وتخته کلاس از اصول قابل دقت و اجراست و باید به عوامل فیزیکی مربوط به این مرحله توجه نشود.
- عوامل فیزیکی مربوط به آمادکی دست کودک برای نوشتن چه هستند ؟ عوامل فیزیکی مربوط به این مرحله عبارتند از : کودک بایستی در جائی راحتی بنشیند واگر روی میز می نشیند دو پایش با زمین تماس داشته باشد . نور از سمت چپ به اندازه کافی به روی دفتر ودست راست کودک بتابد . انگشت اشاره دست راست کودک حدود دو سانتی متر از نوک مداد فاصله داشته باشد و بایستی به سر قلم نزدیکتر باشد تا انگشت شست راست او. حرکت دست کودک هنگام نوشتن فعالیتی آرام و هماهنگ از بازو ، ساعد ، مچ ودست و انگشتان همراه چشم او داشته باشد . در هنگام نوشتن کودک از دست دیگر خود برای گرفتن دفترش کمک لازم را بگیرد . ضوابط هم شکل ، هم اندازه، هم فاصله و تمیز نویسی در نوشتن شکلهای مورد تمرین رعایت شوند . کودک حتماً متوجه باشد از سمت راست باید بنویسد . به کودک باید یاد داد از نظر اقتصادی نباید کاغذ ، مداد، گچ را مورد حیف ومیل واسراف قرار داد . مربی در فرصتهای مناسب علاوه بر طرحهای زیر نویس لوحه ها نکات دیگر مورد نیاز نوشتن را به کودکان آموزش دهد . حرکت دست برای نوشتن تمرین ها به طور صحیح انجام گیرد. و اشتباهات و سهل انگاریهای کودک گوش زد شوند واقدام به اصلاح آنهاگرد.در تمرین لوحه ها اسمی از حروف الفبا برده نمی شود . کودک چپ دست باید در محلی نشانده شود که به آرامی وسادگی و راحتی بتواند بنویسد برای کودک چپ دست باید صندلی ومحل خاصی در نظر گرفته شود تا راحت بنویسد ومزاحم دیگران نباشد.
- طرز قرار گرفتن مداد در دست چگونه است؟ بعد از مشخص شدن راست دستی یا چپ دستی کودک طرز گرفتن مداد بین انگشتان اهمیت بسیار دارد .
- برای شروع به نوشتن از سمت راست کاغذ چگونه باید آموزش داده شود؟ کودکان چه راست دست وچه چپ دست باید خط فارسی را از سمت راست بنویسند . آموزگار برای رسیدن به این منظور باید با توجه به مطالب بند الف تا مدتی برای تثبیت این حالت سمت راست دفتر کودک وتخته کلاس را علامت بزند و به کودکان توصیه کند که ازآن سمتی بنویسند که در دفتر نشانه گذاری شده .
- چه اقدامی برای راست نویسی کودک باید انجام داد؟ کودک از اولین لحظه ای که برای نوشتن اماده می شود باید با خط زمینه دفتر و تخته کلاس وزیر نویس لوحه های کتاب آشنا شود وبداند که منظور از کشیدن و نوشتن روی این خط راست ومستقیم نویسی است.
مداد در اختیارش بگذارید . 1) کلمه ای را با خط نسخ به صورتی روشن وبزرگ روی کارتی بنویسید وتصویری مناسب بالای کلمه بکشید . 2) کارتها را با طلق مخصوص بپوشانید وبه وسیله کیره ها آنها را به کاغذ وصل کنید: سعی کنید گیره ها روی تصویررا نپوشاند. برای اینکه کودک شکل درست کلمه را بنویسد ، می توانید در شروع هر کلمه نقطه ای بگذارید.
نوشتن کلمات از روی نقطه چین : 1) با مداد چند کلمه را که کودک در حال حاضر مشغول فراگیری آن است، روی کاغذ ها بکشید . سعی کنید، حروف بزرگ روشن وبا خط نسخ باشد. می توانید تصویری مناسب بالای هر کلمه رسم کنید .
2) به وسیله خودکار دور هر تصویر نقطه بگذارید وسپس با مداد پاک کن ، خطوط مدادی را پاک کنید .
3) در محل آغازین هر کلمه روی حرف نقطه ی رنگین بگذارید . این عمل به کودک کمک می کند که شکل حروف را درست بنویسد . تعداد زیادی از کلمه ها وتصاویر ونقطه چین را همیشه در اختیار داشته باشید . کودک را تشویق کنید که هر وقت مایل است روی این کلمات کار کند
حروف گیاهی : 1) از کودک بخواهید تا نام خود و یا هر کلمه دیگری را که مشغول فراگیری آن است روی کاغذ خشک کن بنویسد . این کلمات تا آنجا که ممکن است باید بزرگ باشند .
ا.ر.ک : عبد الرحمان صفار پور ، آموزش مهارتهای زبانی . (تهران . چاپ اول 1376 )از صفحه 93 تا 101 |
2) کاغذ را روی بشقاب بگذارید وآن را به خوبی خیس کنید.
3) تخم خردل یا شاهی را به دقت روی حرف بپاشید . کاغذ خشک کن را همواره خیس کنید واین
کار را آنقدر ادامه دهید که کلمه سبز شود
پاره ای از فعالیت های پیشنهادی
- کودکان را به صورت نیمدایره بنشانید .از آنها بخواهید تا چشمان خود رابرای لحظاتی کوتاه ببندند وبه صداهای مختلف گوش فرادهند. بعد از چند لحظه از آنها بخواهید تا چشمان خود را باز کنند،صداهای شنیده شده را توصیف کنند.
.کودکان میتوانند قافیه های مختلفی را که با صدای حیوانات مرتبط است ، یاد گرفته ،بخوانند .
-قوطی ها یا جعبه های کوچکی تهیه کنید و آنها را با شن ، سنگ ریزه،حبوبات،تیله ها و غیره پر کنید و قوطی صدا درست کنید.از هر نوع دو تا درست کنید .از کودکان بخواهید تا قوطی ها را بر اساس صداهایشان مطابقت داده ، مرتب کنند.
به کودکان فرصت دهید تا به صورت نیم دایره بشینند و چشمهای خود را ببندند.یک صدای آشنا به گوش آنها برسانید ، برای مثال ، ریختن آب از لیوان ، یا دست زدن یا زنگوله ای را به صدا درآوردن ویا صدای پای کوبیدن به زمین پس از آنها بخواهید تا صداهای تولید شده را شناسایی کنند.در مرحله اول از هر یک بخواهید تا به نوبت صداهای شنیده شده را ایجاد کنند .
- یک بازی نام زی-زی-زی را با کودکان انجام دهید . از آنها بخواهید دایره ای تشکیل دهند . به کودکان آموزش دهید تا معلم را ببینند و هر چه او میگوید عمل کنند نه آنچه انجام میدهد . پس معلم میگوید : زی-زی-زی –گوش ! و در همین حال گوش خود را لمس میکند از کودکان ، انتظار میرود که محرکات بینایی و آنچه را مشاهده کنند ، یعنی به عمل لمس کردن بینی توسط معلم توجه نکنند و به جای آن بر محرکات شنوایی یعنی فرمان لمس کردن بینی فرمان لمس کردن چشم تمرکز کنند .
- قوطیهای صدای کوچکی بای کودکان درست کنید که صداهای مختلفی را تولید کنند. سپس از کودکان بخواهید تا آنها را برحسب صدا یعنی آهسته ترین صدا مرتب کنند.
- برای شناسایی صدای اول کلمات، ابتدا با نامیدن اسامی کودکان آغاز کنید .به کودکان فرصت دهید تا هر یک صدای اول نام خود را شناسایی کنند. سپس بازی طبقه بندی کردن را با آنها انجام دهید ، برای مثال ، از همه کودکان بپرسید چه کسانی نا مشان با حرف آ شروع می شود . همه آنها یی که نامشان آ شروع می شود کنار دیوار بایستند.
- به همین ترتیب ، معلم می تواند بازی دیگری را با کودکان انجام دهد که در آن از کودکان خواسته می شود تا دوباره اشیایی که در کلاس یا اتاق می بینند، فکر کنند وآنهایی را که مثلا نامشان با حرف ب شروع می شود ، نام ببرند ، برای مثال ، بادبادک ، بوق وغیره.
- در اوخر سال ، می توان برگه های کار عملی را که حاوی تصاویر اشیای آشنا با صدای اول حروف الفبا ست ، به کودکان داد. در این صورت از آنها بخواهید تا تصاویری را که حرف اول آنها مشابه است وبا یک صدای همانند آغاز می شود، بایک رنگ یکسان ، رنگ آمیزی کنند.
- از کودکان بخواهید تا بازی شناخت صدای اول کلمه ها را با هم بازی کنند ویک کلمه سازی در کودکان کمک می کند.
- بازی قافیه سازی را با کودکان انجام دهید. به این ترتیب که ازآنها بخواهید تا به صورت نیمدایره بنشیند معلم می تواند بازی را با معرفی یک کلمه دو بخش شروع کند، مثلا دارا یا بابا وپس از هر یک از کودکان می خواهد تا به نوبت کلمه همه قافیه با آن را بیان کنند . برای کودکان 4و5 ساله، لازم نیست کلماتی که معرفی می شوند، لزوماً معنی دار باشد ؛ زیرا آنها هنوز کلمات کافی در گنجینه لغات خود ندارند . نکته مهم در اینجا این است که کودک باید نسبت به صدای کلمات ، حساسیت لازم را پیدا کند.
- فعالیتها برای این گروه از کودکان مشابه کودکان 4و5 ساله است.
- بازی کلمه سازی با صدای آخر کلمات را با کودکان انجام دهید. به این ترتیب که یک کودک می تواند با گفتن کلمه ای برای مثال آب بازی را آغاز کند. سپس کودک بعدی باید با صدای آخر کلمه شنیده شده یعنی ب کلمه ای دیگربسازد . بازی به همین ترتیب ادامه پیدا می کند.
- دو گروه از کودکان تشکیل دهید . یک گروه از آنها باید کلمه ای بگوید وفقط اول وآخر آن را به کودکان دیگر متذکر شود. در این حال ، گروه دیگر با پرسشهای راهنمایی کننده ، باید کلمه مورد نظر را حدس بزنند، اگر حدس آنها درست باشد، یک امتیاز کسب می کنند وبازی را نیز ادامه می دهند .
- دیگر بخواهند تا جملات را کامل کنند ویا بسط دهند ، برای مثال : من به خانه رفتم ویک ...... را دیدم.
ا.ر.گ: فرخنده مفیدی ، برنامه آموزش در دوره پیش از دبستان ، ( تهران: نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ پنجم 1380 ) برداشت از ص 167 تا 171 |