سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران و ایرانی
دهقان فداکار پیر شده،چوپان دروغ گو عزیز شده،شنگول و منگول گرگ شدن،کلاغ و روباه دستشون تو یه کاسه هست،کلیله و دمنه پند هاشون رو ول کردن چسبیدن به نوشتن رمان عشقی،کدوی قلقله زن کدوش رو رنگ می کنه به جای ماشین می فروشه به مردم،حسنک گوسفنداش رو ول کرده و رفته تو یه شرکت آبدارچی شده،آرش کمانگیر معتاد شده،رستم دو پینگ کرده ،سهراب نتونست باباش رو ببینه خودکشی کرد، شیرین خسرو و فرهاد رو نا فرم پیچونده و با اسفندیار میرن مخ زنی و کیف قاپی،لیلی و مجنون رو تو یه پارتی می گیرن و بعدش می فهمن لیلی دختر فراری بوده،نخودی از مامان باباش قهر کرده رفته خواننده شده!!!
شاید با خوندن مطالبی که بالا نوشتم ، اول خندتون بگیره،ولی یه کم فکر کنید یا بهتره بگم فکر کنیم ببینیم که چی بودیم و چی شدیم؟چرا باید ایران این طوری بشه؟ چرا باید بشه یه کشور جهان سومی که اصلا هم در حال رشد نباشه؟چرا همه می خوان سر هم دیگه رو کلاه بذارن؟دیگه هر کسی فقط به فکر خودشه و به نظر من اصلا به فکر پیشرفت و رشد کشورش نیست.
به خدا ما جز 10کشور برتر دنیا از لحاظ IQ هستیم.باور کنید چشم تنگا(ژاپنی ها چینی ها و..)از لحاظ مخ و IQ خیلی از ما پایین ترند.تو رو خدا بیایین یه کم بیشتر به فکر ایران یا حداقل خودمون باشیم.خیلی زشته که ژاپنی ها بعد از جنگ جهانی و اون بمب اتم و اون همه ضربه از ما بالاتر باشند.اشکال ما اینه که هنوز سختی نکشیدیم.دلمون فقط به این نفت خوشه که چهار روز دیگه تموم میشه.اگر تموم بشه... 100سال که عقب هستیم 100 سال دیگه هم عقب می افتیم.اون وقت چی جوری می خوایم این 200 سال رو جبران کنیم؟تو رو خدا بیایین فکر کنیم  که واقعا چی به سر ایران و ایرانی اومده...






تاریخ : پنج شنبه 87/11/24 | 9:23 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

می‌گن یه روز جبرئیل می‌ره پیش خدا گلایه می‌کنه که:‌آخه خدا؟ این چه وضعیه آخه؟ ما یه مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر می‌کنن اومدن خونه باباشون! بجای لباس و ردای سفید، همشون لباسهای مارک‌دار و آنچنانی می‌پوشن! هیچکدومشون از بالهاشون استفاده نمی‌کنن، می‌گن بدون بنز و بی‌ام‌و جایی نمی‌رن! اون بوق و کرنای من هم گم شده، یکی از همین‌ها دو ماه پیش قرض گرفتش و دیگه ازش خبری نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو کردم. امروز تمیز می‌کنم، فردا دوباره پره از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه! من حتی دیدم بعضی‌هاشون کاسبی می‌کنن و هاله های بالاسرشون رو به بقیه می‌فروشن!


 

خدا میگه:‌ ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه،‌ فرزندان من هستن و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. این‌ها هم که گفتی خیلی بد نیست! برو یه زنگی به شیطان بزن تا بفهمی مشکل واقعی یعنی چی!


 

جبرییل زنگ میزنه به جناب شیطان. دو سه بار می‌ره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب می‌ده: جهنم. بفرمایید؟


 

جبرییل میگه:‌ آقا خیلی سرت شلوغه انگار!


 

شیطان آهی می‌کشه میگه:‌ نگو که دلم خونه. این ایرانی‌ها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نذاشتن! تا روم رو می‌کنم اینطرف، یه آتیشی دارن اون‌طرف به پا می‌کنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...حالا هم که .... ای داد!!! آقا نکن! جبرییل جان، من برم... اینها دارن آتش جهنم رو خاموش می‌کنن که جاش کولر گازی نصب کنن!


 

                                         


 






تاریخ : پنج شنبه 87/11/24 | 9:22 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
با استفاده از نانوذرات نقره ساخته می‌شود

طبق اولین بررسی‌هایی که تاکنون روی نانوذرات فلزی انجام شده، برهم کنش نانوذرات نقره‌ با ابعاد یک تا 10 نانومتر با ویروس HIV-1 و چسبیدن این ذرات به آن مانع از اتصال این ویروس به سلول میزبان می‌شود.

در این بررسی، دانشمندان نانوذرات نقره را با سه عامل پوششی متفاوت کربن کف‌آلود، پلی N- وینیل-2- پیرولیدین (PVP) و سرم آلبومین گاوی ‌(BSA) مخلوط کردند.

از سوی دیگر، دانشمندان مشغول ساخت کرمی با استفاده از این نانوذرات برای پیشگیری از HIV-1 هستند که قرار است آن را روی انسان مورد آزمایش قرار دهند.

به نظر یاکامن، استاد دانشکده مهندسی دانشگاه تگزاس، عدم به کارگیری این مواد پوششی باعث تشکیل بلورهای بزرگ به جای نانوبلورها می‌شود.

با استفاده از میکروسکوپ TEM معلوم شدکه نانوذرات نقره موجود در شبکه کربن کف‌آلود به یکدیگر متصل شده، اما در همین زمان استفاده از حمام مافوق صوتی در آب یونیزه‌شده باعث آزاد شدن مقادیر قابل توجهی از این نانوذرات با ابعاد (69/8 19/16) نانومتر می‌شود. این نانوذرات از بیشترین تنوع شکلی برخوردار بوده و به اشکالی چون بیست ‌وجهی و ده ‌وجهی یافت می‌شوند.

به نظر دانشمندان، این نانوذرات پوشیده شده با کربن کف‌آلود شانس بیشتری برای داشتن توزیع شکل گسترده دارند.

محققان با استفاده از پرتوهای الکترونی توانستند باقیمانده نانوذرات را از توده به هم چسبیده ذرات جدا کنند.

دانشمندان از گلیسرین به عنوان عامل حلال نانوذرات نقره پوشیده شده با PVP استفاده کردند. اندازه این نانوذرات در حدود (41/2 53/6) نانومتر بود.

به گزارش ایسنا، محققان در تحقیقی دیگر از سرم آلبومین که معمول‌ترین پروتئین پلاسمای خون است استفاده کردند. آنها دریافتند که ترکیبات شیمیایی گوگرد، اکسیژن و نیتروژن موجود در BSA باعث پایداری نانوذراتی با ابعاد ( 00/2 12/3) نانومتر می‌شود.

دانشمندان همچنین از بررسی طیف جذبی و نیز نمودار طیف مرئی- فوق بنفش این روش‌ها، توانستند به ترتیب شکل و اندازه نانوذرات را تعیین کنند. آنها هر کدام از این سه روش تهیه نانوذرات نقره را درون سلول‌های HIV-1 مورد مطالعه قرار دادند.

یاکامن و همکارانش با کشت نمونه‌ها در دمای 37 درجه سانتی‌گراد و استفاده از این نانوذرات نقره به ترتیب پس از سه و 24 ساعت مشاهده کردند که هیچ سلولی زنده نمانده است.

با انجام این آزمایش‌ها مشخص شد که وجود غلظت بیش از 25 از نانوذرات نقره در سلول‌های بازدارنده HIV-1 تأثیر به مراتب بهتری دارد. افزون بر اینکه کربن کف‌آلود هم به نسبت دو ماده پوشش دهنده دیگر، به دلیل داشتن سطح آزاد، تا حدی پوشش‌دهنده بهتری به شمار می‌رود.

همچنین در این بین اندازه ذرات هم بی‌تاثیر نیست چرا که اندازه هیچ کدام از نانوذراتی که به هم چسبیده بودند بیش از 10 نانومتر نبود.

به نظر دانشمندان نانوذراتی که از طریق نقاط گلیکو پروتئین 120gp به ویروس HIV-1 متصل می‌شوند این کار را با استفاده از گوگرد باقیمانده در این نقاط انجام می‌دهند.

جالب آن که فاصله بین این نقاط که تقریباً 22 نانومتر است دقیقا با فاصله بین مرکز نانوذرات برابر است.

به گزارش ایسنا از ستاد ویژه توسعه فن‌آوری نانو، اگر چه با انجام این تحقیق امیدهایی جهت درمان HIV-1 با نانوذرات نقره پدید آمده است، اما همچنان لازم است دانشمندان در این باره تحقیقات بیشتری انجام دهند.

به نظر این محققان آنها هنوز از اثرات درازمدت این نانوذرات فلزی هیچ اطلاعی ندارند. اما در حال حاضر دانشمندان مشغول ساخت کرمی با استفاده از این نانوذرات برای پیشگیری از HIV-1 هستند که قرار است آن را روی انسان مورد آزمایش قرار دهند.

یاکامن می‌گوید: ما مشغول آزمایش این نانوذرات علیه دیگر ویروس‌ها و میکروب‌ها می‌باشیم و نتایج اولیه نشان دهنده آن است که می‌توان از آنها به طور موثری علیه دیگر میکروارگانیسم‌ها نیز استفاده کرد.







تاریخ : شنبه 87/11/12 | 11:48 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

منزل شخصی بیل گیتس

 

این منزل در مدینا/ واشنگتن/ Medina-Washington مشرف به دریاچه واشنگتن واقع شده و مساحت زمین ان بالغ بر 5.12 acre میباشد. بیل گیتز زمین این خانه را در سال 1988 به مبلغ

2 ملیون دلار خرید و ساخت خانه اش حدود هفت سال به درازا انجامید و در سال 1995 بپایان رسید. از خصوصیات این منزل انست که به محض ورود هر مهمان یک microchip به سینه او نصب میگردد که ارکاندیشن و الکتریسیته و سایر احتیاجات در محل سکونت مهمان ، با سلیقه و خواست مهمان ، مرتبا بصورت اتوماتیک تنظیم میگردد. در ضمن تمام دکوراسیون و اثار هنری در قسمت اقامت مهمان مطابق با سلیقه شخصی مهمان بلافاصله تغیر میکنند و همیشه فقط نزدیک ترین دستگاه تلفن به ان شخص زنگ میزند. سایر اطلاعات در مورد این خانه بدین شرح است : مساحت این خانه 50000 square feet است. درسال 2005 قیمت این خانه 200 ملیون دلار برا ورد شده است. هر یک ازدستگیره های در های این خانه 2000 دلار ارزش دارد. زمانی در این خانه تعداد 300 نفر به کار مشغول بودند که تعداد 104 نفر انها در قسمتهای کامپیوتر و الکترونیک منزل کار میکردند. در تمام قسمتهای این خانه حتی درون دیوارهای سنگی دوربینهای مخفی کار گذاشته شده است. درختی که قبلا در زمین این خانه وجود داشت و مورد علاقه بیل گیتز میباشد مرتبا بوسیله کامپیوتر و سایر تجهیزات الکترونیکی مراقبت میشود و اب و کود و محیطش بصورت اتوماتیک کنترل میگردد. در زیر زمین این خانه یکی از مجهز ترین سالنهای سینما در جهان برای استفاده شخصی بیل گیتز و مهمانانش ساخته شده است. هنگامی که او میخواهد به منزل مراجعه کند اب وان حمامش بطور اتوماتیک در وان ریخته میشود و حرارت ان مطابق با نظر او ثابت میماند. در ضمن قسمت اعظم این خانه در زیر زمین ساخته شده تا ظاهرا زیاد بزرگ بنظر نرسد!.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 






تاریخ : شنبه 87/11/5 | 12:1 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

باید پس از خواندن هر سؤال در عرض فقط 5 ثانیه به آن جواب درست را بدهید در پایان تعداد پاسخهای درست شما ضرب در 10 میشود و میزان آی کیو شما را نشان میدهد.


 


پروژه های دانشگاهی در بیتاسافت www.bitasoft.ir


1- بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟


2- اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟


3- من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟


4- عدد 30 را به نیم تقسیم کنید وعدد 10 را به حاصل آن اضافه کنید چه عددی به دست می آید؟


5- مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟


6- اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟


7- فردی خانه ای ساخته که هر چهار دیوار آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسی بزرگ به این خانه نزدیک میشود این خرس چه رنگی است؟


8- اگر 2 سیب از 3 سیب بردارین چند سیب دارید؟


9- حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟


10- اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست؟


 ارزیابی تست براساس تعداد جوابهای نادرست سطح هوش


7 تا و بیشتر دانش اموز دبستان


6 تا دانش اموز دبیرستان


5 تا دانشجو


2-3 استاد دانشگاه


1 مدیران ارشد


 


پاسخ تست ها


1- تمام ماهها حداقل 29 روز را دارند


2- یک ساعت (شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1/5 و بعدی را در ساعت 2 می خورید)


3- ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که


ساعت 9 شب است


4- حاصل 70 است ( تقسیم بر نیم معادل ضرب در 2 است)


5- او 9 گوسفند خواهد داشت


6- کبریت


7- سفید چون خانه ای که هر چهار دیوارش رو به سمت جنوب پنجره داشته باشد باید در نوک قطب جنوب باشد


8- همان2 سیب


9- هیچ( حضرت نوح بود نه حضرت موسی)


10- خوب خودتونید دیگه( نام خودتان)






تاریخ : شنبه 87/11/5 | 11:12 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
احتمالأ گذر شما نیز تاکنون به ماشین حساب موجود در ویندوز افتاده است. یک ماشین حساب تقریبأ پیشرفته که کار آن انجام عملیات ریاضی است. اما در این ترفند قصد داریم به وسیله یک روش مخفی ، از طریق همین ماشین حساب کاری کنیم که بتوان کلیه سایت های اینترنتی را با آن مشاهده کرد. به نوعی آن را تبدیل به یک مروگر صفحات اینترنتی کرد!


برای این کار:
ابتدا به اینترنت وصل شوید.
برنامه Calculator را از طریق Start > All Programs > Accesroies اجرا کنید.
از منوی Help برنامه روی Help Topics کلیک کنید. خواهید دید پنجره جدیدی و مربوط به Help برنامه باز میشود.
اکنون از بالای پنجره ، سمت چپ ، محلی که عبارت Calclulator به چشم میخورد ، بر روی آیکون علامت سوال زرد کلیک کنید.
در داخل منو بر روی Jump to URL کلیک کنید. خواهید دید که پنجره کوچکی باز میشود.
اکنون کافی است در فیلد مخصوص Jump to this URL ، آدرس سایتی که میخواهید به آن وارد شوید مثلأ
http://www.yahoo.com را وارد کنید و روی دکمه OK کلیک کنید.
حالا چند ثانیه صبر کنید تا پنجره سمت راست ، صفحه اینترنتی شما لود شود.
به این ترتیب شما یک مروگر مخفی در اختیار خواهید داشت.
لازم به ذکر است برای وارد کردن آدرس اینترنتی ، وارد نمودن //:http الزامی است.






تاریخ : دوشنبه 87/10/30 | 12:38 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
عنوان مقاله  مقایسه ویژگیهای میکروبی و شیمیایی بستنی های سنتی عرضه شده در شهر شیراز با استاندارد ملی ایران

نشریه

مجله علوم و صنایع غذایی ایران تابستان 1385

نویسنده

 شکرفروش سیدشهرام,جعفرپور بهشاد

حجم فایل

192 کیلو بایت

دریافت مقاله

دریافت مقاله



کلمات کلیدی :

 بستنی سنتی، استاندارد، شیراز


چکیده مقاله :

 در این بررسی 70 واحد تولید و عرضه بستنی سنتی در مناطق مختلف شهر شیراز بطور تصادفی انتخاب و بر اساس وضعیت بهداشت ظاهری واحد و پرسنل آن به واحدهای درجه یک تا سه دسته بندی شدند؛ سپس از آنها نمونه بستنی تهیه و بر اساس استاندارد ملی ایران مورد آزمایشهای میکروبی شامل شمارش کلی، شمارش انتروباکتریاسه، شمارش استافیلوکوکوس آرئوس کوآگولاز مثبت،‌ جستجوی اشریشیاکلی و جستجوی سالمونلا، و آزمایشهای شیمیایی شامل اندازه گیری اسیدیته، ماده خشک بدون چربی شیر، چربی شیر و ماده خشک قرار گرفتند. از نظر شمارش کلی 100 درصد، تعداد انتروباکتریاسه 92.6 درصد، تعداد استافیلوکوکوس آرئوس کوآگولاز مثبت 36.6 درصد و آلودگی به اشریشیاکلی 20 درصد نمونه ها آلودگی بالاتر از حد استاندارد ملی ایران داشتند. از هیچیک از نمونه ها باکتری سالمونلا جدا نشد. اسیدیته 7.8 درصد نمونه ها بالاتر از حد استاندارد بود. مقدار ماده خشک بدون چربی شیر 80 درصد نمونه ها، مقدار چربی 70 درصد نمونه ها و ماده خشک 1.5 درصد نمونه ها کمتر از حد استاندارد بود. به غیر از آلودگی استافیلوکوکوی که واحدهای درجه سه (با 50% درصد آلودگی بالاتر از حد استاندارد) بطور معناداری آلودگی بیشتری از واحدهای درجه یک (با 16.7% درصد آلودگی بالاتر از حد استاندارد) داشتند، در بقیه موارد تفاوت معناداری بین واحدهای درجه یک تا درجه سه وجود نداشت. تحقیق حاضر نشان داد که نه تنها وضعیت بهداشتی بستنیهای سنتی در حد قابل قبول نمی باشد و بسیاری از آنها برای مصرف کنندگان مخاطره آمیز می باشند و از ظاهر واحدهای تهیه و عرضه بستنی سنتی نمی توان به کیفیت بهداشتی و تغذیه ای محصول عرضه شده پی برد و به آن اطمینان نمود؛ بلکه ارزش تغذیه ای بستنیهای سنتی به عنوان یک منبع لبنی در حد مطلوب نمی باشد.






تاریخ : سه شنبه 87/7/23 | 9:14 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
1-موسیقی سنتی:موسیقی اصیل ایران که قدیمی ترین موسیقی ایرانی می باشد.این نوع موسیقی توجه ما را به سمت عواملی چون بوی جوی مولیان,عکس رخ یار در آینه و نیز زلف پریشان وی, شراب ظلمانی و ساقی رند و حافظ و ... معطوف می نماید.(از اونجایی که این موسیقی خیلی اصیل و غنی و سنتیه واسه اینکه متهم به زیر سوال بردن ارزش های ایرانی نشم زیاد بش گیر نمی دم!)
 
2-موسیقی لاله زاری:نوعی موسیقی که همراه با قر کمر و حرکات موزون یک انسان به نام رقاصه همراه بوده است.اوج شکوفایی این موسیقی قبل از دوران انقلاب اسلامی می باشد!مهوش,پریوش و بند آمدن توپخانه و لاله زار! از مهمترین موضوعات قابل ذکر در این نوع موسیقی می باشند.(از اونجایی که پرداختن به این نوع موسیقی هم یه کم مسئله داره پس زیاد بش کاری نداریم)
 
3-موسیقی جواتی:نوعی موسیقی که مخصوص نشستن پشت کامیون و وسایط نقلیه سنگین می باشد و خوردن عرق سگی همراه با گوش دادن این موسیقی خیلی فاز میدهد.بزرگان این نوع موسیقی به دلیل معروفیت و مشهوریت زیاد نیاز به معرفی ندارند.مسائل پرداخته شده در این نوع موسیقی عشق لاتی عرق سگی تا آخر خاطر خاطیم بیا بغلم فاطی و ... می باشد.
 
4-موسیقی پاپ:
این نوع موسیقی به چند دسته تقسیم می شود:
 
اول:موسیقی پاپ قدیم:که خود به چند زیر شاخه تقسیم میشود
 
الف:موسیقی فرهادی:نوعی موسیقی که  قصد آن آگاه نمودن گنجشک اشی مشی از خطر های زندگی و اینکه نباید روی پشت بام خانه آقای خواننده بشیند و همچنین یاد آوری روزهای هفته میباشد.نکته قابل توجه در این موسیقی چکیدن خون از ابری سیاه رنگ می باشد.
 
ب-موسیقی داریوشی:نوعی موشیقی ,چیز ببخشید یعنی نوعی موسیقی که خوراک نشستن پای منقل و وافور(بافور)وکشیدن تریاک میباشد.در این نوع موسیقی ما متوجه میشویم که .....بی خیال ولش کن ما چیزی متوجه نمیشویم چون الان وشط حش و حالیم!اون در رو هم ببند شوز و شرما(سوز و سرما) نیاد!!!
 
پ-موسیقی لس آنجلسی قدیم(نام دیگر:دامبولی دیمبول):نوعی موسیقی که در سال های ابتدایی دهه 70 در خارج از کشور اجرا میشد و بسیار  طرفدار داشت.مهمترین دغدغه خواننده این نوع موسیقی دیر اومدن دوست دخترش سر قرار بود و این که اگر دوست دخترش بره اون چگونه خاکی را روی سرش بریزد؟!؟!.آها قرش بده دوست دارم! موضوعات مورد علاقه این نوع موسیقی عبارتند از:عزیزم نفسم جیگرم خوشگلم  جونم عشقم مهربون من و ....مثال:تو جون منی همراه منی نفس منی عشقولی من.اگه تو بری من دیگه زنده نمی مونم. ضمناً یکی از ویژگی های این نوع موسیقی رفوزه شدن با نمره 20 می باشد!(خانم درس چیه حساب چیه هندسه و کتاب چیه؟.....)و البته تنبل بودن مبصر کلاس در درس عاشقی نیز از جمله پیام های اخلاقی این نوع موسیقی می باشد(وقتی از در تو میای تنبل کلاس میشم و توی جمع سینه ها! گیج و بی حواس میشم.خوب دس منو خوندی منو کلی! سوزوندی منو مثل یه برده خونه ننت کشوندی....) یه دختر دارم چشم نداره دماغ و دهن هم نداره!.....
 
دوم:موسیقی پاپ نیمه جدید:این موسیقی در داخل ایران به وجود میامد و خواننده هدف خاصی از بیان ترانه هایش نداشت و تنها هدفش شبیه بودن صدایش به خواننده های آن ور آبی بود!سردمدار این نوع موسیقی جناب آقای مهندس دکتر  خشایار اعتمادی بود که با صدای داریوش و آهنگ های حیدر مریم زاده! و قیافه شرک! قصد تصاحب دل جواتان , ببخشید نه چیز یعنی جوانان ایرانی را داشت.در همین دوران و در خارج کشور یک پدیده به سرعت دارای مقبولیت عام میگشت!و این پدیده کسی نبود جز آقا با داود با آهنگ:رنگ چشات عسل!رنگ .....(سانسور) هم زرد! اسمتم که غضنفر!نشه کله ات کچل!
 
سوم: موسیقی پاپ جدید:
 
الف :موسیقی لس انجلسی جدید:ادامه دهنده راه موسیقی لس آنجلسی قدیم با این تفاوت که آهنگ ها دارای ریتم تند تری شده است و باعث حرکت سریعتر غذا داخل معده میشوند!در این نوع موسیقی خواننده دیگر نگران دیر آمدن دوست دخترش نیست بلکه می خواهد به زور به بیینده القا کند که دوست دختر شان امشب بسی خوشگل شده است! موضوعات مورد علاقه در این نوع موسیقی عبارتند از:هوس !تو سرم نمیزنی چرا پس؟- آی خانوم کجا کجا؟- دیا دیاوم دیا دیاوم!(صدای فنر پنبه زنی)آس آس آسمو پاسم ولی عاشقونه!-دیوونه دیوونه دیوونه اون باباته!-و .... بدون شک پدیده این نوع موسیقی کسی نیست جز جناب اسماعیل خان اسماعیل خان(اشتباه نکنید!نوشتن دو بار اسم این عزیز اشتباه تایپی نیست.بلکه چون ایشان پایه گذار یه سبک جدید در موسیق ایرانی هستند به نام جوات جوات! اسمشان رو دو بار نوشتم که تأ کیدی باشد بر هنر والای این برادر عزیز!) !!مثال هایی از شاهکار های هنری آقا اسماعیل: دبی دبی-قبول قبول-میشکنم میشکنم و ....ضمناً به طرفداران اسماعیل خان هم وعده می دهم که بنا بر اخبار رسیده نام آلبوم بعدی ایشان " خاک تو سرم خاک تو سرم " میباشد.
 
ب-موسیقی پاپ جدید ایرانی( 6 و 8!): این نوع موسیقی در داخل ایران بوجود آمد و برای اینکه در این رشته خواننده شد ابتدا باید یک خیانت بزرگ از دوست دختر تیریپ لاوتان  بخورید تا بتوانید آثار موفق بیرون بدهید.و البته خواننده این نوع موسیقی همش از بی وفایی یار می نالد و اخرش هم هر چی فحش بلد است رو سر دوست دختر بنده خدایش سوار میکند!موضوعات مورد علاقه عبارتند از:تف تو مرامت عوضی کثافت! مادر .... بدم میاد ازت! پدرسگ فکر کردی کی هستی و ...مسلماً بزرگان این نوع موسیقی مثلث  حامد هاکان-محسن یگانه و محسن چاووشی هستند با توانای منحصر به فرد در دادن البوم هر 8 ساعت یکبار!
 
نکته:شخصی به نام محمد اصفهانی نیز در این کشور فعالیت موسیقی انجام میدهد ولی نگارنده هنوز متوجه نشده است وی در حیطه موسیقی سنتی کار میکند یا پاپ! با عرض معذرت از آقای چارلی چاپلین!!!
 
5-موسیقی بندری!(نام دیگر دوبٌائو دوبٌئو !):نوعی موسیقی که از دیر باز جهت تکون دادن قسمت بالا تنه به کار می رفته و دریای بوشهر و بندر عباس و ماهشهر را در ذهن انسان تداعی می کند.هدف خواننده در این نوع موسیقی آشنا نمودن با شنونده با دختر های جنوبی و چهره سیاه سوخته آنها را همچون پریان دریایی توصیف میکند!چندی پیش آهنگ بسیار جالب توجه سیاه نرمه نرمه! انقلابی بزرگ در زمینه این نوع موسیقی پدید آورد و بعد از آن آهنگ خالو خالو و آفاب لب بومه روز کارش تمومه! در رتبه های بعدی قرار دارند.





تاریخ : شنبه 87/4/1 | 1:10 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
در عصر حجر

در این عصر چون  هم زن و هم مرد زبون همدیگه رو نمی فهمیدن(چون هنوز زبان اختراع نشده بود) کار مردا سخت تر بود.چون دیگه نمیشد با صحبت کردن و عزیزم ساعت چنده و ببخشید مستقیم کدوم طرفه و .... مخ طرف رو بزنی.پس باید با استفاده از ظاهر و عملیات محیرالعقول یه زن رو به دست میوردی.از جمله روش های مخ زنی این دوره عبارت بودند از:

 * داشتن گرز بزرگ تر و و محکم تر (مثل امروز که هر کس ماشینش شیکتر و با کلاس تر باشد گزینه های بهتری گیرش میاد!)

 *داشتن پشم و پیلی بیشتر در ناحیه سینه آقایون و کلاً در همه جای بدن! (نکته: پشم و پیلی نام یکی از عضو های بسیار مهم و حیاتی در بدن مرد های قدیم بود که نشانه مردانگی هم بود.)

 *داشتن غار بزرگ تر

 *داشتن لباس!(که این یکی رو فقط مرفهان بی درد اون دوره داشتند)

 هدف از مخ زنی: بر اساس نقاشی های به دست آمده از روی غار ها انجام این عملیات احتمالاً هیچ هدفی رو دنبال نمی کرده و تنها جهت هضم شدن غذا بوده!(چون بر اساس مطالعات پزشکی گوشت دایناسور دیر هضمه و باید فعالیت شدید! داشته باشی تا هضم بشه)

 بعد از عصر حجر یه عصری اومد که در اون زن ها خیلی راحت در دسترس بودند و لازم نبود کلی تلاش کنی تا مخشون رو بزنی. البته به دلیل تلاش های زیادی که بعضی از زنان فمنیست جهت حذف کردن این قسمت تاریخ داشته اند ما اطلاعات دقیقی از این دوران نداریم.ولی میدونیم همیشه هم نبوده که مردا زجر بکشن!بلکه یه دوره ای توی تاریخ بوده که مردا حالشو بردند و چیز دیگه ای که میدونیم اینه که احتمالاً زنهای این دوره انسانهای بسیار فهیم و با منطقی بوده اند و خودشون درک کردند که اگر الکی کلاس بذارند ترشیده می شن و میمونن روی دست ننه باباهشون واسه همین هیچوقت نه نمیگفتند!!!!

 دوره هخامنشی

در این عصر رن و مرد زبون همدیگه رو می فهمیدند ولی هنوز ساعت مچی اختراع نشده بود که  بشه با گفتن جمله عزیزم ساعت چنده مخ یه دختر خانوم رو بزنی! و اصولاً زن های این دوره دو دسته بودند یکی زن های اشراف زاده و درباری بودند که کافی بود یه تیکه ناقابل بشون بندازی تا حسابت با کرام الکاتبین و شخص داریوش و کورش کبیر باشه و دسته دیگه زن های رعیت بودند که تنها کاری که بلد بودند آشپزی و آوردن آب از چاه بود!برای همین در این دوران برای اینکه یک زن خوب رو برای خودت برداری باید اول کلی زحمت می کشیدی و روش های شمشیر زنی و ... رو یاد می گرفتی.بعد میرفتی توی جنگ شرکت می کردی.بعد اگه احیاناً زنده می موندی میتونستی یکی از زن های دشمن رو واسه خودت به غنیمت ببری!پس می بینیم که باز هم علی رغم اینکه انسان بسیار پیشرفت کرده بود(نسبت به عصر حجر) اما بازم مخ زنی یکی از کار های شاق بود!اما برای زدن مخ زنان درباری باید ویژگی های زیر رو مد نظر قرار میدادند:

 *حداقل یکی از اجداد پدری و مادری باید یه ربطی به دربار داشته باشه تا مثلاً خون پادشاهان در رگ اون مرد جاری باشه(به اصطلاح امروزی آقازاده باشه!!!)

 *داشتن شمشیر از جنس طلا و سپر از جنس نقره و نیزه از جنس برنج (رجوع شود به شرایط گرز در عصر حجر)

 *داشتن ریش بلند (رجوع شود به شرایط پشم! در عصر حجر)

 هدف از مخ زنی: بر اساس کتیبه های به جا مانده از تخت جمشید هدف از مخ زنی داشتن نوکران و کنیزان زیاد و خوردن شراب بوده!

 دوره قاجار:در این دوره یه پادشاهی بوده به اسم آقا (آغا) محمد خان قاجار که همه میدونیم چه مرگش بوده! آره دیگه خلاصه به خاطر این بلای خانمان سوزی که این جناب بش دچار شده بودند(و ایشالله خدا نصیب هیچ مردی نکنه)  یه کمی زیاد عقده ای شده بودند و به همین دلیل نمی تونستند ببینن که یه مردی برای اینکه زن دلخواهش رو به دست بیاره عملیات مخ زنی انجام بده و هر کسی که این کارو می کرد چشماش رو در می آورد تا عبرت بقیه شه!و کلاً اون عملیات قدغن و غیر قانونی بوده. به همین دلیل در اون زمان به دلیل این محدودیت فوق العاده روش مخ زنی زیاد پیشرفتی نکرد و به دلیل زیر زمینی بودن! اطلاعات دقیقی از چگونگی انجام آن در دست نیست.البته بر اساس یک نوشته تاریخی تأیید نشده در این دوران برای مخ زنی بی بی صغرا و ننه سکینه پس از شناسایی دختر مورد نظر(یا همون طعمه) به حمام می رفتند (در روزی که طعمه هم به حمام می رفت ) و بدن وی را در حمام دید می زدند و در صورت تأیید این عزیزان و زدن مهر استاندارد و ایزو 9002 ادامه عملیات در خانه پدر دختر و تحت عنوان خواستگاری انجام میشد و نه پسر دختر رو می دید و نه دختر!(به نظر من که خیلی باحال بوده.فکرشو بکنید یه روز مامانتون بیاد بتون بگه عرشیا جان عزیزم امروز ساعت 5 برو کافی شاپ هویج  دوست دخترت اونجا منتظرته!)

 هدف از مخ زنی: داشتن پسر جهت ادامه شغل پدر!

 دوره پهلوی:در این دوره مردم یه کمی زیاد سیاسی فکر می کردند و اصولاً زیاد توجهی به دختر و مخ و این حرفا نداشتند و به غیر از شهرام شب پره و ابی و فردین بقیه مردا تو فکر براندازی نظام بودند! برای همین حکومت هم برای این که بیاد کار مردا رو آسون تر کنه و باعث بشه اونا دیگه به سیاست فکر نکنن یه مکان های تفریحی –بی فرهنگی! رو درست کرد به اسم کاباره که مردا می رفتن توش و یه کار های بدی رو انجام می دادن که من الان عرق شرم بر پیشانیم نشسته و نمی تونم بگم!خلاصه در این دوران هم به دلیل سهولت بیش از حد دسترسی به داف! عملیات مخ زنی چندان پیشرفتی نداشت . اما خوب بر اساس نسخه های به جا مانده از فیلم های فارسی آن دوران چند تا کار سخت برای مخ زدن باید انجام میشده که عبارت بودند از:

 *فقیر بودن  و بی خانمان بودن پسر!(جهت زدن مخ دختران مرفه و بی درد این امر بسیار لازم بوده است)

 *داشتن زور زیاد و توانایی دریبل زدن چند نفر به طور همزمان....نه چیز ببخشید منظورم توانایی کتک زدن چند نفر به طور همزمان بود(امان از دست این عادل فردوسی پور!)

 *شباهت ظاهری به محمد علی فردین و بهروز وثوق

 *کشیدن سختی های بسیار در دوران کوردکی.

 *داشتن شلوار دمپا گشاد و کت چهار خانه و ریش مدل داریوشی

 *توانایی خواندن آهنگ سلطان قلب ها به صدای بلند!

 *داشتن ویژگی مردانه در حد دعوت شدن به تیم ملی!(به طور مثال اون دوران یکی از نشانه های مردانگی بوی عرق و بوی نئشه آور! توالت بعد از خروج مردان بود! در حالیکه امروز این دو تا بو نشانه آبرو ریزی و بی کلاسیه)

 هدف از مخ زنی:رسیدن به پول و پله ی پدر پولدار دختر  و داشتن زندگی راحت و مرفه!

 دوره انقلاب تا چند سال پیش: در این دوره روش های مخ زنی تغییری کرد اساسی و به نام خواستگاری تغییر نام داد.یک آقا پسر گل باقالی با یک دسته گل و شیرنی همراه مادر و پدر به خانه دختر مورد نظر رفته و بعد از انجام کار های اداری لازم! از قبیل تعیین مهریه و شیر بها و .... دختر و پسر به صورت رسمی دوست دختر و دوست پسر می شدند که بهش زن و شوهر می گفتند!لازم به ذکر است که در انتهای این دوره نقش تکنولوژی در مخ زنی نمایان شد و سوال حیاتی و سرنوشت ساز عزیزم ساعت چنده توسط یکی از پیشگامان عرصه مخ و مخ زنی جناب آقای الف .ی اختراع گشت.و اما ویژگی های لازم برای مخ زدن دختر خانوم ها:

 * سر به زیر بودن آقا پسر(که واقعاً خیلی شرط سختی بوده)

*داشتن سابقه زندان(حداقل 6 ماه) در رژیم شاه

*داشتن سیبیل جهت نمایش مردانگی

 هدف از مخ زنی:تشکیل خانواده و داشتن ارتش 20 میلیونی!

 دوره امروز: به گواهی تاریخ در هیچ دوره ای به اندازه امروز مخ زدن دختر ها سخت تر نبوده و نخواهد بود! به طوری که امروز اگر یک پسر بخواهد مخ دختری را تیلیط(ترید) نمایدباید حتی الامکان و از نظر ظاهری شبیه یک دختر باشد تا آن دختر معصوم بتواند با پسر احساس نزدیکی کند!

ویژگی های اساسی جهت مخ زدن:

 *داشتن ماشین و موبایل و سایر وسایل مدرن که نشان دهنده احترام به تکنولوژی می باشد!

 *تسلط به زبان انگلیسی جهت گفتن عبارات ok  عزیزم- چشم honey –momi  وDady  رفتن بیرون و من تنهام!-I love u و ....

 *آشنایی به اینترنت و یاهو مسنجر ولی در عین حال انکار کردن این ویژگی در جمع!

 *نداشتن سیبیل و پشم و پیلی و به طور کلی تمام ویژگی های مردانه دوره های قبلی

 * به روز بودن (Up to date) در زمینه SMS های جدید!

 *داشتن فامیل در کشور های اروپایی , امریکایی و حوزه دریای کارائیب!

 و هزاران مورد دیگر که شما بهتر از من می دانید!

 هدف از مخ زنی:پر کردن اوقات فراغت و انجام راهکاری جهت حل معضل ازدواج!! 

اما یه نکته:تا دو سال پیش اگه دنبال دوست دختر بودیم واسمون به صرفه تر از داشتن همسر بود .چون به هر حال واسه ازدواج نیازمند ماشین و خونه و شغل و .... می بودیم.اما با این روندی که داره پیش میره - و اینکه دخترای این دوره زمونه به جای اینکه دنبال یه دوست و همدم باشند انگار دنبال یه جنس اتیغه و لوکس هستند- من پیش بینی می کنم تا دوسال دیگه ازدواج خیلی با صرفه تر از داشتن دوست دختر باشه.....!

 واقعاً من هنوزم نفهمیدم هدف از داشتن دوست پسر برای این دختر خانوم ها کلاس گذاشتن پیش بقیه رفقاشونه یا اینکه داشتن یه دوست خوب و همدم صمیمی؟!؟!؟!؟!(البته آقا پسرا زیاد حال نکنند که من طرفشون رو گرفتم چون در بعضی از موارد عکس این قضیه هم صادقه!)






تاریخ : شنبه 87/4/1 | 1:9 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
سال ????
دختر خانواده همراه با مادرش کنار حوض روی تخت چوبی نشسته اند و یک ظرف هندوانه قرمز جلوی شان است. دختر خانواده برای دختر همسایه تعریف می کند: آره زری جون، داداش فرمونم وقتی شنید این پسر لاغرمردنی به من متلک گفته همچین زدش که به سوسک می گفت خرس قطبی. تازه خود داداشم هم گفته می خواد برام یه شوهر خوب پیدا کنه. مادر دختر می گوید: خدا سایهء مرد را از سر هیچ خونه ای ورنداره.


سال ????
پدر خانواده با عصبانیت وارد اتاق می شود و پس از آنکه کمی جَنَم رو کرد و چهار تا کاسه کوزه را زد شکست، فریاد می زند: دخترهء چشم سفید حالا واسهء من دانشگاه قبول میشه… چشمم روشن… مردم از فردا نمی گویند آقا رضا غیرتِ تو شکر؟ هیچی دیگه ولش کن فردا می خواهد شلوار مدل برمودایی و مانتوی بدن نما بپوشد و نوبل صلح هم بگیره… زن اگر اجنبی ها بهش نوبل صلح بدهند مردم چی می گویند؟ مادر خانواده با لحن التماس آمیز می گوید: مرد، حالا چرا شلوغش می کنی؟ نوبل و برمودا چیه؟ دخترمون فقط دانشگاه قبول شده، همین… این قدر سخت نگیر… بالاخره با اصرارهای مادر، پدر قبول می کند دخترش به دانشگاه برود. وقتی پدر قانع شده سیگارش را روشن می کند و مادر می گوید: مرد، خدا سایهء تو را از سر ما کم نکند


سال ????
فریادِ مردِ خانواده تمام کوچه را پر می کند: چی؟! می خواهد برود سرِ کار؟! یعنی من این قدر بی غیرت شدم که دخترم بره سر کار و پول بیآره تو خونه؟ پس من اینجا هویجم؟ مگر این که بابت این بی آبرویی از روی نعش من رد شوید… کسی از روی نعش مرد خانواده رد نمی شود ولی دختر خانواده هم چند ماه بعد با وجود غرغرهای پدرش بالاخره سر کار می رود. صدای مادر خانواده به گوش می رسد: مرد، خدا تو را برای ما حفظ کند


سال ????
مرد خانواده: آخه خانم این چه وضعیه؟ روز اولی که آمدی خواستگاریم، گفتم دلم نمی خواهد زنم از این مانتوها بپوشد و آرایش کند، گفتی دورهء این اٌمٌل بازی ها گذشته، ما هم گفتیم چشم! بعد گفتی اگر خانه خریدی به جای مهریه خانه را به نامم کن، گفتم چشم! آن اول حق طلاق را هم از ما گرفتی، حالا هم می گویی بنشینم توی خانه بچه داری کنم؟ زن: عزیزم مگه چه اشکالی داره؟ مگه تو ماهی چقدر حقوق می گیری؟ تمام حقوقت هم بابت کرایه تاکسی، خرج ناهار خودت و مهد کودک بچه و جریمهء ماشینت می رود. حالا اگر بنشینی توی خانه و از بچه نگه داری کنی هم خرجمان کم می شود هم بچه مان وقتی بزرگ شد از کمبود محبتِ پدر و مادر رنج نمی برد… آفرین عزیزم … خدا سایه ات را (فعلا) سر ما نگه دارد


سال ????
زن خانواده: عزیزم تو که انقدر فسیل نبودی. مثلا توی دوستانت به روشن فکری معروفی. آخه چه اشکالی دارد؟ این همه سال ما زن ها بچه دار شدیم حالا به کمک علم چند وقتی هم شما مردها از این کارها بکنید. اصلا مگر نمی گفتی جد بزرگت همیشه می گفته: چه مردی بود کز زنی کم بود؟ پس از مقداری بحث منطقی مرد بالاخره قبول می کند و نه ماه بعد وقتی بچه بغل وارد خانه می شود زن با عشوه می گوید: مرد … یعنی سایه تو تا کی بالای سر ماست؟


سال ????
چند تا مرد دور هم نشسته اند و در حالیکه سبزی پاک می کنند آهسته مشغول تبادل نظرند. - آره… می گویند هدف این جنبش بازگرداندن حق و حقوق ضایع شدهء مردهاست… - حق با آقا جمشیده… ببینید این زن ها چقدر از ما سواستفاده می کنند؟ تا وقتی خونهء بابامونیم باید آشپزی و بچه داری و اینها را یاد بگیریم و توسری بخوریم، بعدش هم بدون مشورت زنمان می دهند و زنمان هم مارا استثمار می کند… - خب می گفتم… اسم این جنبش سیبیلیسم است و… در این حال با ورود خانم یکی از آنها بحث به زیاد بودن گِل سبزی کشیده می شود! زن می گوید: خدا سایهء شما مردها را از سر سبزی ها کم نکند




سال ????
رادیو، موج Fm، شبکهء پیام (صدای یک خانم) بااعلام ساعت نه شب شما خانم های عزیز را در جریان آخرین اخبار رسیده قرار می دهم. به گزارش خبرگزاری بانوپرس دقایقی قبل سایهء آخرین نمونهء نادر از جنس (مرد) از روی کرهء زمین محو شد! پس از پایان عمر این آخرین بازمانده از شاخهء زینتی مردها از این پس نام این موجودات را فقط در کتاب های تاریخ می توان پیدا کرد ساعت ? و ?? دقیقه با خبرهای جدیدی در خدمت شما خانم های !عزیز خواهم بود. دینگ دینگ






تاریخ : شنبه 87/4/1 | 1:8 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.