طراحی بهینه ی ژئوتکنیکی پی های عمیق (3)
دستاوردهای اخیر در طراحی بهینه ژئوتکنیکی پی های عمیق (3)
د) روش تحلیل انطباق سیگنال (CAPWAP)
در تحلیل شمعکوبی سه مقدار نامعلوم وجود دارند که عبارت اند از: نیروهای موجود در شمع، تغییر مکان های شمع و شرایط پیرامونی شمع. در صورتی که دو مقدار از سه مقدار فوق مشخص شوند، مقدار سوم قابل محاسبه خواهد بود. CAPWAP یک برنامه ی کامپیوتری است که از رکوردهای نیرو و سرعت به دست آمده از تحلیل گر شمع کوبی استفاده می کند. این برنامه می تواند با استفاده از مقادیر معین نیرو و تغییر مکان و همچنین یک مهندس با تجربه، شرایط پیرامونی شمع را با انجام سعی و خطا توسط روش انطباق سیگنال تعیین نماید. شرایط پیرامونی شامل ظرفیت باربری شمع، توزیع مقاومت خاک، تغییر مکان گسیختگی و ضرایب میرایی خاک می باشد.
پارامترهای ورودی برنامه ی CAPWAP عبارت اند از: مدل پیوسته ی شمع، رکورد سرعت در رأس شمع، مدول مفروض برای خاک شامل توزیع مقاومت خاک، مقادیر تغییر مکان های گسیختگی و ضرایب میرایی برای هر یک از المان های خاک در جدار و انتهای شمع. برنامه ی CAPWAP با استفاده از مقادیر فوق رکورد نیرو در رأس شمع را محاسبه می کند. رکورد محاسبه شده ی نیرو با رکورد اندازه گیری شده ی نیرو که در سایت شمع کوبی توسط تحلیل گر شمع کوبی به دست آمده، مقایسه می گردد. با انجام سعی و خطا و قضاوت مهندسی، پارامترهای خاک باید طوری تنظیم شوند که انطباق کامل بین رکودهای محاسبه شده و اندازه گیری شده حاصل گردد. مدل CAPWAP و فرآیند سعی و خطا در شکل 12 نشان داده شده است.
برنامه ی CAPWAP در هر سعی کیفیت انطباق را ارزیابی می کند. کیفیت انطباق از حاصل جمع مقادیر مطلق اختلاف های نسبی بین مسیرهای موج اندازه گیری شده و محاسبه شده نیرو به دست می آید. عدد کیفیت انطباق برای هر یک از این چهار محدوده به دست می آید. چهار محدوده ای که انطباق مسیر موج نیرو در این محدوده ها صورت می گیرد به طور شماتیک در شکل 13 نشان داده شده است. یک نمونه از فرآیند سعی و خطا جهت انطباق مسیرهای موج در شکل 14 نشان داده شده است.
همان طور که از شکل 15 پیداست، بهترین انطباق بین مسیرهای موج اندازه گیری شده و محاسبه شده حاصل شده است. جهت بررسی دقت و منحصر به فرد بودن مدل خاک به این ترتیب عمل می شود که ابتدا مسیر موج نیروی اندازه گیری شده به عنوان پارامتر ورودی به برنامه ی CAPWAP معرفی می گردد. سپس میزان انطباق بین مسیرهای موج سرعت اندازه گیری شده و محاسبه شده در راس شمع مورد برسی قرار می گیرد. برنامه ی CAPWAP پس از ایجاد بهترین انطباق بین مسیرهای موج، پارامترهای مدل خاک را تعیین می کند. این پارامترها شامل ظرفیت باربری شمع، توزیع مقاومت اصطکاکی در عمق، تغییر مکان های گسیختگی و ضرایب میرایی می باشند.
برنامه ی CAPWAP همچنین توانایی انجام مدل سازی بارگذاری استاتیکی شمع را با استفاده از مدل شمع، توزیع مقاومت خاک و تغییر مکان های گسیختگی دارا می باشد. نحوه ی مدل سازی آزمایش بارگذاری استاتیکی به این ترتیب است که بار به طور تدریجی به رأس شمع اعمال شده و مقادیر نفوذ المان های شمع و مقادیر مقاومت استاتیکی متناظر با آن ها محاسبه می گردد. با انجام این تحلیل، منحنی مدل سازی شده ی بار – تغییر مکان رأس شمع به دست می آید. مقاومت استاتیکی به دست آمده از روش CAPWAP برای المان هایی از شمع که تحت نیروهای پس ماند کششی قرار دارند، کوچک تر از مقدار واقعی است. بنابراین توزیع مقاومت به دست آمده از روش CAPWAP تحت نیروهای پسماند قرار می گیرد ولی مقاومت استاتیکی کل تحت تأثیر نیروهای پس ماند قرار نمی گیرد (Authier and Fellenius, 1983).
برآورد نشست و تغییرات بار – تغییر مکان شمع ها
از آن جا که یکی از اهداف به کارگیری پی های عمیق عبور از لایه های نشست پذیر سطحی، اتکای فونداسیون بر لایه ی سفت و متراکم و یا کنترل نشست برای روسازه می باشد، لذا برخلاف پی های سطحی محاسبات نشست برای پی های عمیق و یا شمع ها در مقایسه با تعیین ظرفیت برابری و یا طراحی سازه ای از اهمیت کم تری برخوردار است. معهذا در برخی شرایط ممکن است با نشست ها و موارد غیر عادی به شرح زیر رو به رو بوده که باید آن ها را به دقت ارزیابی و برآورد نشست مربوط به پی عمیق را انجام داد.
- روسازه نسبت به نشست ها حساس می باشد.
- پی عمیق دارای قطر بزرگ بوده و بخش مهمی از ظرفیت شمع مربوط به مقاومت کف باشد.
- از کف زمین به پایین لایه های با نشست پذیری بالا وجود داشته به خصوص این که یکی از این لایه ها در حوالی زیر کف شمع واقع باشد.
- نیروهای کششی به سمت پایین ممکن است در طول عمر سازه فعال شوند (خاک اطراف شمع نشست نموده و موجب تحمیل اصطکاک جداری رو به پایین به شمع شود).
- مهندس سازه جهت اعمال عکس العمل شمع بر روسازه در ملاحظات اندرکنش زیر سازه – روسازه از فنرهای معادل استفاده نموده و بنابراین نیازمند میزان جابه جایی های شمع تحت بار وارده از ستون ها و اجزای رو سازه می باشد.
- پس از اجرای شمع و سرشمع، جهت محوطه سازی، دسترسی ها و سایر ملزومات در اطراف بنای احداثی، خاکریزی شده که موجب نشست خاک اطراف شمع می گردد.
روابط متعدد تئوریک و تجربی جهت نشست شمع های تک و گروهی پیشنهاد شده است. اما از آن جا که عمدتاً در پروژه ها، از شمع ها به صورت گروهی استفاده می شود، ممکن است در حالاتی خاک اطراف و کف شمع نشست پذیر بوده و موجب بروز اصطکاک منفی در شمع شده که متعاقباً اثرات قابل توجهی بر روی مقاومت سازه ای و نیز در نهایت نشست پذیری شمع ها دارد. نشست گروهی شمع ها با استفاده از روش متحد و عملکرد بلوکی با استفاده از پی معادل فرضی گروه شمع ها مورد ملاحظه قرار می گیرد. مدل پیشنهادی ترزاقی و پک ارائه شده در شکل 16 بر این مبناست که در حد فاصل زیر سرشمع تا کف شمع در عمق معادل 2D/3 با فرض یک پی گسترده معادل (جهت توزیع بارهای سرویس و یا دائمی و یا دیگر بارها با شیب 2 به 1) به محاسبه ی نشست در لایه های زیر چنین رقومی پرداخته که نشست گروه شمع اطلاق می گردد.
بر مبنای تحلیل کلی فوق و در روش متحد پیشنهادی توسط Fellenius, 1990 , CFEM, 1992 رقوم توزیع بار جهت محاسبات مربوط به نشست گروه شمع اصطلاحاً صفحه ی خنثی نامیده می شود و مکانی است که در آن سطح، نشست خاک اطراف و شمع معادل می گردد. در بالاتر از آن نشست خاک بیش از شمع و در پایین تر از آن نشست شمع بیش از خاک است (شکل 16).
جهت توجیه صفحه ی خنثی (1)، درنظر گرفتن جابه جایی شمع نسبت به خاک و یا خاک نسبت به شمع به طور نسبی مورد ملاحظه قرار می گیرد که در حالت اول اصطکاک مثبت و در حال دوم که شمع توسط خاک اطراف به پایین کشیده می شود اصطکاک جداری منفی (2) مطرح می شود. شرط تعادل نیروها ایجاب می کند که برآیند کلیه ی نیروهای وارد به شمع در شرایط استاتیکی برابر صفر باشند. اصطکاک منفی ایجاد شده در قسمت بالایی شمع موجب ایجاد نیرویی در شمع شده که مقدار آن از صفر در سرشمع به مقدار ماکزیمم خود در عمق به تعادل می رسد (نقطه ای در عمق که جهت تنش اصطکاکی از منفی به مثبت در شمع تغییر می کند). در زیر عمق تعادل، به علت مقاومت اصطکاکی مثبت و مقاومت انتهایی، بار محوری شمع کاهش می یابد.
در هر شمع، بارهای مرده ی وارد به سرشمع و اصطکاک منفی جداری از یک سو و مقاومت اصطکاکی مثبت و مقاومت انتهایی از سوی دیگر در تعادل با یکدیگرند. محل تعادل این نیروها در طول شمع صفحه ی خنثی نامیده شده و عمقی از شمع است که تنش برشی جدار شمع از منفی به مثبت تغییر علامت می دهد. در این عمق تغییر مکان نسبی بین شمع و خاک برابر صفر است.
معمولاً صفحه ی خنثی پایین تر از وسط شمع قرار دارد و در حالت خاصی که انتهای شمع روی توده ی سنگی قرار داشته باشد، صفحه ی خنثی در نقطه ی انتهایی شمع واقع می شود. در مورد یک شمع شناور (صرفاً متکی بر مقاومت اصطکاکی و انتهایی) در یک خاک همگن و با افزایش خطی مقاومت اصطکاکی (rs) در طول شمع، صفحه ی خنثی در نقطه ای به اندازه ی 3/1 طول مدفون شمع در خاک، بالاتر از انتهای شمع قرار می گیرد. هر چه مقاومت انتهایی بزرگ تر باشد صفحه ی خنثی در عمق بیش تری از سرشمع قرار می گیرد. از طرف دیگر هر چه بار مرده ی وارده به سرشمع بزرگ تر باشد، صفحه ی خنثی در عمق کم تری از سرشمع قرار می گیرد. چنانچه آزمایش بارگذاری استاتیکی روی شمع انجام شود، با افزایش تدریجی بار، صفحه ی خنثی به تدریج به سمت بالا حرکت کرده تا بالاخره در لحظه ی گسیختگی به سطح خاک برسد (شکل 17).
همان طور که در شکل 17 نشان داده شده است، نیروی اصطکاکی منفی Qn، در بالای صفحه ی خنثی ایجاد می شود و مقدار آن از انتگرال گیری اصطکاک منفی واحد سطح در طول شمع به دست می آید. به طور مشابه، مقاومنت کل اصطکاکی مثبت در زیر صفحه ی خنثی، Rs، با انتگرال گیری از مقاومت اصطکاکی مثبت واحد سطح در طول شمع به دست می آید. همچنین در شکل 17، چگونگی تغییر محل صفحه ی خنثی با تغییر بار وارده ی Qd نشان داده شده است.
شکل 18، چگونگی تغییر محل صفحه ی خنثی را با تغییر وارده Qd به سرشمع نشان می دهد. توجه شود که مقدار نیروی اصطکاک منفی نیز با تغییر مقدار Qd تغییر می کند. همچنین توزیع و تغییرات نیروی اصطکاک منفی نیز در تغییر جای صفحه ی خنثی مؤثر است. همان طوری که در شکل 18 مشاهده می شود نشست خاک و شمع در محل صفحه ی خنثی برابر است. به علاوه در محل صفحه ی خنثی بیش ترین بار سازه ای را در شمع داریم که در ملاحضات طراحی سازه ای به کار گرفته می شود.
همان گونه که ملاحظه گردید، مکانیسم توزیع نیرو در شمع و نشست خاک و شمع به هم وابسته و اندرکشی بوده زیرا تغییر بار وارده به شمع محل صفحه ی خنثی را تغییر داده و تغییر محل صفحه ی خنثی، مقدار نیروی ماکزیمم در شمع و نیز توزیع بار دائمی جهت تعیین نشست را تغییر می دهد.
در مجموع برای محاسبه ی نشست گروه شمع مراحل گام به گام زیر را داریم:
1- تعیین محل صفحه ی خنثی که می توان از رابطه ی تعادلی مجموع بار مرده و اصطکاک منفی از یک طرف و مجموع مقاوم کف و اصطکاک مثبت را در نظر گرفت. در شرایط خاک های همگن معمولاً در 3/1 ارتفاع از کف می توان جای آن را در نظر گرفت (همان مدل ترزاقی و پک).
2- توزیع بارهای دائمی گسترده با شدت Q0 از صفحه ی خنثی نسبت به عمق با روش تقریبی 2 به 1 یا روش تئوریک بوسینسک و یا وسترگارد ابعاد سرشمع به قرار B و L بوده و BXL/ (بارهای دائمی)=q0 می باشد.
3- محاسبه ی نشست با استفاده از روابط متداول در مکانیک خاک و مهندسی پی و یا استفاده از روش های پیشنهادی جانبو به صورت لایه به لایه تا جایی که بتوان از آثار تنش های وارده صرف نظر نمود (10 درصد q0 در اعماق زیر صفحه ی خنثی و یا معادل 5 درصد تنش مؤثر).
4- با توجه به این که تعیین محل صفحه ی خنثی با فرض بسیح کامل مقاومت انتهایی انجام شده لازم است مقدار جابه جایی در کف شمع کنترل شده که اگر کم تر از 5 درصد قطر شمع باشد محاسبات تکرار و مقدار کم تری برای مقاومت انتهایی در نظر گرفته شود. تا با جای جدید صفحه ی خنثی محاسبات را تکرار نمود.
5- نشست گروه شمع برابر مجموع مقدار نشست به دست آمده مربوط به صفحه ی خنثی به علاوه ی فشردگی الاستیکی شمع می باشد.
پینوشتها:
1- Neutral Plane
2- Negative Skin Resistance
طراحی بهینه ی ژئوتکنیکی پی های عمیق (2)
دستاوردهای اخیر در طراحی بهینه ژئوتکنیکی پی های عمیق (2)
استفاده از نتایج آزمایشات درجا (1) در تعیین توان باربری شمع ها
به عنوان مکمل روش استاتیکی و با توجه به این که آزمایشات درجای رایج SPT (2) و CPT (3) اطلاعات پیوسته ای از خصوصیات خاک بر حسب عمق فراهم می کنند، می توان از نتایج آن ها که عمدتاً به صورت تجربی می باشد در تعیین توان باربری شمع ها استفاده نمود. از آن جا که در اکثر مطالعات ژئوتکنیکی و شناسایی های محلی مربوط به پروژه های عمرانی استفاده از آزمایش SPT اجتناب ناپذیر است، استفاده از نتایج این آزمایش در تعیین ظرفیت باربری شمع ها مورد توجه مهندسان محاسب می باشد.
در صورت استفاده از نتایج SPT برای ظرفیت باربری شمع، ضریب اطمینان تا 4 توصیه می شود. فرم کلی روابط تعیین ظرفیت باربری شمع ها بر اساس نتایج آزمایش SPT به صورت زیر می باشد:
مقاومت واحد جداره ی شمع بر حسب KPa
A: ضریب تناسب بین مقاومت واحد جداره ای شمع و متوسط مقدار N در جداره ی شمع
مقاومت واحد کف شمع بر حسب MPa
B: ضریب تناسب بین مقاومت واحد کف شمع و متوسط مقدار N در حوالی کف شمع
مقادیر مربوط به فاکتورهای A و B، پیشنهادی توسط برخی محققان در جدول 5 ارائه شده است.
همچنین تغییرات مقاومت های واحد کف و جداری برای یک سری شمع در خاک های مختلف دانه ای بر حسب عمق اندازه گیری شده برای چندین مورد عملی در شکل 3 نشان داده شده است. همان طور که از این شکل پیداست، مقادیر متوسط مقاومت اصطکاکی و جداری شمع با افزایش مقدار N حاصل از آزمایش SPT یا به عبارتی میزان تراکم خاک ها افزایش می یابد.
بر خلاف SPT، استفاده از نتایج آزمایش درجای CPT در تعیین ظرفیت باربری شمع به خصوص در خاک های دانه ای شل و نسبتاً متراکم و همچنین خاک های ریزدانه ی نرم تا سقف بسیار رایج است. به عبارتی می توان از کاربردهای اولیه و مهم CPT به تعیین توان باربری شمع اشاره نمود و آن را با توجه به اندازه گیری مقاومت نوک و جداری حین نفوذ در زمین به عنوان یک مدل فیزیکی از شمع قلمداد کرد. آزمایش نفوذ مخروط به سرعت در حال تبدیل به مشهورترین نوع آزمایش های درجا می باشد. این بدان علت است که CPT یک آزمایش سریع و اقتصادی بوده و به طور پیوسته اطلاعاتی را از لایه بندی زمین شناسی و ارزیابی خصوصیات خاک به دست می دهد. آزمایش با توجه به استاندارد ASTM D-3441 (سیستم های مکانیکی) ASTM D5778 (سیستم های الکتریکی و الکترونیکی) انجام شده و شامل فرستادن میله ی استوانه ای فولادی با نرخ ثابت mm/s 20 به داخل زمین و اندازه گیری مقاومت نفوذی می باشد. پنترومتر استاندارد دارای نوک مخروطی با زاویه ی رأس 60 درجه، قطر بدنه ی 7/35 میلیمتر و غلاف اصطکاکی با سطح مقطع cm2 150 می باشد. مقاومت نوک را با qc و مقاومت جداری را با Fs نشان می دهند. همچنین، استاندارد ASTM قطر بزرگ تر mm 7/43 برای بدنه ی میله را نیز پیشنهاد می نماید (شکل 4).
از آزمایش CPT می توان در رس های بسیار نرم تا ماسه های متراکم استفاده نمود. ولی هنوز این آزمایش برای شن ها یا عوارض سنگی مناسب نمی باشد. علاوه بر این، دقت و توانایی دستگاه های نفوذ مخروطی CPTu در اندازه گیری qc و fs و u به کاربرد این امکان را می دهد که میزان فشار آب حفره ای اضافی شده (u) در طی آزمایش نفوذ مخروط را اندازه گیری نماید. لذا با استفاده از نتایج آزمایش CPTu، می توان ظرفیت باربری شمع را بر مبنای تنش های مؤثر به دست آورد. نمونه ای از دانه های حاصل از CPT در شکل 5 ارائه شده است.
روش های تعین ظرفیت باربری شمع بر اساس نتایج آزمایش CPT و یا دیگر آزمایشات درجا به دو دسته تقسیم می گردند: روش های مستقیم و روش های غیرمستقیم. در روش غیرمستقیم پارامترها و مشخصات مکانیکی خاک از نتایج آزمایش CPT تعیین می گردد، سپس با استفاده از این پارامترها و روابط تحلیل استاتیکی، ظرفیت باربری شمع تعیین می گردد. اما در روش های مستقیم بین نتایج آزمایش CPT و ظرفیت باربری شمع یک رابطه ی مستقیم نتایج آزمایش CPT و ظرفیت باربری شمع یک رابطه ی مستقیم ارائه می گردد. در اغلب این روش ها برای تعیین مقاومت کف شمع از مقادیر مقاومت نوک مربوط به آزمایش CPT یعنی qc استفاده شده است، اما برای تعیین مقاومت واحد جداری شمع، هم از مقادیر مقاومت نوک qc و هم از مقادیر مقاومت اصطکاکی Fs مربوط به آزمایش CPT، استفاده شده است.
بررسی ها توسط (Bruiad, 1988) بر روی 98 مورد عملی و (Eslami & Fellenius, 1997) بر روی 102 مورد عملی نشان می دهد که روش های مستقیم مبنی بر نتایج CPT با دقت مناسب و قابل قبولی ظرفیت باربری شمع ها را پیش بینی می کنند. در جدول 4 تعدادی از روابط ارائه شده برای تعیین ظرفیت باربری یک شمع بر اساس نتایج آزمایش CPT، ارائه شده است.
تعیین ظرفیت باربری با روش های استاتیکی
آزمایش بارگذاری استاتیکی شمع را می توان مستقیم ترین و کامل ترین روش تعیین ظرفیت باربری یک شمع دانست. به دلیل وجود موارد عدم اطمینان متعدد در روند آنالیز و طراحی شمع ها، انجام شدن این آزمایش بر روی شمع های در ابعاد واقعی به صورت یک امر ضروری در اکثر پروژه های مهم درآمده است. در چنین مواردی به دلیل وجود شرایط واقعی حاکم بر سیستم خاک – شمع، پاسخ سیستم در برابر بار وارده بر شمع، مشابه شرایط واقعی است. عملاً برای پروژه هایی حاوی پی های عمیق که در خاک های مسأله دار اجرا شده، متراژ شمع مصرفی زیاد و نیز پروژه از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و یا تجارب کمی از پروژه های مشابه در منطقه در دسترس باشد انجام شدن آزمایش بارگذاری در پروژه اجتناب ناپذیر است.
اهداف آزمایش بارگذاری عبارت اند از:
1- تعیین توان باربری تک شمع و یا گروه
2- تعیین جابه جایی تک شمع و یا گروه تحت بار سرویس
3- کنترل توان باربری مفروض و مقایسه ی آن با مقدار واقعی
4- کسب اطلاعات در خصوص چگونگی مقادیر انتقالی توسط جدار و کف شمع
5- تدقیق و کاهش ضریب اطمینان و صرفه جویی در هزینه ی پی سازی پروژه های کلان
بارگذاری توسط یک جک هیدرولیکی و سیستم بارمرده انجام می شود که در مورد استفاده از جک هیدرولیکی، یک سیستم عکس العملی متشکل از چند شمع کششی، که عکس العمل جک از طریق یک یا دو تیر متقاطع به آن ها منتقل می شود، تأمین می گردد. همچنین سیستم بارگذاری شده باشد. مطابق ASTM-D 1143 ، ظرفیت سیستم کنترل کننده ی عکس العمل جک حداقل 25 درصد بیش از میزان بار وارده بر شمع باید باشد. شکل 6، شمایی از آزمایش بارگذاری استاتیکی بر روی شمع را نشان می دهد.
نتایج به دست آمده از آزمایش بارگذاری شمع به صورت یک نمودار بار –تغییر مکان، همانند شکل 7، ارائه می شود. برای حصول مقاومت نهایی و یا بار مجاز معمولاً نتایج آزمایش بارگذاری تفسیر می گردد. طبق تعریف یک شمع زمانی به گسیختگی کامل می رسد که تحت یک بار ثابت یا افزایش اندک بار، مقدار جابه جایی شمع به سرعت زیاد شود. (منحنی A از شکل 7) اما در اغلب اوقات، نمودار بار نشست به دست آمده از آزمایش بارگذاری به گونه ای است که تعریف فوق را برای ظرفیت باربری نهایی ارضا نمی کند (منحنی B از شکل 7). در چنین حالت هایی است که مسأله ی تفسیر نتایج آزمایش بارگذاری مطرح می گردد.
یکی از معمول ترین روش های تعیین ظرفیت باربری نهایی شمع، در این حالت ها بدین صورت است که دو بخش مستقیم نمودار بار – نشست را که بخش اول آن نشان دهنده ی تغییر شکل الاستیک و بخش دوم آن مؤید تغییر شکل پلاستیک شمع است، امتداد می دهند که محل تلاقی این دو خط، ظرفیت باربری نهایی شمع را نشان می دهد. این بار حدی یا نهایی به گونه ای حاصل می شود که به میزان زیادی به قضاوت اپراتور و مفسر وابسته بوده و همچنین انتخاب مقیاس محورهای بار – تغییر مکان نیز می تواند مفهوم بار حدی یا نهایی را تغییر دهد. به طور کلی، حصول بار نهایی تفسیر شده از نتایج آزمایش بارگذاری باید بر اساس یک قاعده ی ریاضی و تعریف شده باشد که نتیجه ی حاصل از آن تکرارپذیر بوده و مستقل از ضوابط مربوط به مقیاس و قضاوت شخص تفسیر کننده باشد.
تعیین ظرفیت باربری با روش های دینامیکی
هنگامی که ضربه ی چکش در حین عملیات شمع کوبی به سرشمع نواخته می شود، شمع قدری در زمین فرو می رود از عوامل مؤثر بر میزان فرو رفتن شمع در زمین به ازای هر ضربه، عبارت از سختی شمع، مقاومت و سختی خاک در اطراف جداره ی شمع در اعماق مختلف و همچنین در کف و پاین تر از آن و میزان انرژی وارده می باشند. لذا میزان فرو رفتن شمع در خاک به ازای هر ضربه ی چکش با انرژی وارده مشخص، می توان شاخصی از مقاومت خاک باشد به عبارت دیگر به ازای هر ضربه ی چکش یک آزمایش بارگذاری دینامیکی روی شمع صورت می پذیرد، اما تفاوت آن با آزمایش بارگذاری استاتیکی در آن است که به علت ماهیت دینامیکی ضربه ی وارده، اثر جرم و میرایی نیز در رفتار مجموعه ی شمع و خاک اطراف مؤثر است. همچنین تست های دینامیکی برخی از معضلات آزمایشات استاتیکی از قبیل وقت گیر بودن، پرهزینه بودن و عدم امکان انجام اغلب آزمایشات استاتیکی موجود در حیطه های دریایی را ندارد. در نتیجه می توان با حل کلی معادله ی حرکت برای سیستم بر حسب میزان فرو رفتن شمع در خاک، معادل ظرفیت باربری استاتیکی شمع را محاسبه نمود.
توجه به این نکته در دهه های گذشته دست اندرکاران طراحی و اجرای عملیات شمع کوبی را بر آن داشت تا از قوانین ضربه ی نیوتن برای تخمین ظرفیت باربری شمع در حین عملیات استفاده نمایند. فرض فوق بدان معنی است که در حین اعمال ضربه، انرژی وارده توسط چکش به شمع به طور همزمان به نوک شمع نیز اثر کرده و لذا فرمول هایی به نام فرمول های دینامیکی شمع به عنوان جسم واحد صلب فرض شده که یکپارچه پس از اعمال ضربه به پایین حرکت می کند. در صورتی که عملاً حالت انعطاف پذیری مطرح می باشد.
تجارب حاصل از شمع کوبی نشان داد که انتقال انرژی به انتهای شمع به طور همزمان صورت نگرفته و پس از اعمال هر ضربه، موج طولی در شمع ایجاد شده که زمان زیادتری نسبت به اعمال ضربه برای رسیدن به کف شمع و انعکاس از آن داشته، پس می توان سیستم شمع – خاک – چکش در حین شمع کوبی را توسط تئوری انتشار موج در یک محیط محیط یک بعدی مدل نمود. Smith, 1960 اولین راه حل عددی معادله ی فوق را با استفاده از یک مدل ساده برای سیستم شمع - خاک - چکش از روش تفاضل های محدود رای تحلیل تغییر مکان های شمع تحت ضربه ی چکش پیشنهاد نمود. وی در سال 1960 کاربرد روش معادله ی موج یا WEAP (4) را برای تحلیل شمع و شمع کوب به طور مبسوط شرح داد. در مدل عددی Smith شمع و سیستم کوبش به صورت عناصر مجاز در نظر گرفته شده که اجزا شمع به صورت وزنه های معادل در نظر گرفته شده که با فنرهایی با سختی مشخص به هم مرتبط هستند (شکل 8).
اما این روش نیز دارای نقاط ضعفی است که عبارت اند از:
1- دشواری در برآورد صحیح میزان انرژی وارده از طرف چکش به شمع
2- تخمین پارامترهای مناسب بر ای خاک در اعماق مختلف مانند ضریب میرایی جدار و نوک شمع
به منظور رفع نقیصه های موجود در روش تحلیل معادله ی موج، تلاش هایی در راستای تکمیل به کارگیری آنالیز معادله ی موج صورت پذیرفت که منجر به انجام آزمایشات دینامیکی گردید. یکی از متداول ترین این آزمایشات، آزمایش دینامیکی شمع یا PDA (5) می باشد که نصب سنسورهایی در نزدیکی سرشمع، مقادیر نیرو و سرعت (شتاب و کرنش) وارده ی ناشی از ضربه ی چکش را مستقیماً اندازه گیری می کنند. مکمل آزمایش PDA انجام تحلیلی انطباق سیگنال است که در واقع تحلیلی شبیه به WEAP می باشد. با این تفاوت که ورودی های اولیه ی برنامه، نتایج آزمایش PDA است. با استفاده از نتایج این تحلیل می توان اطلاعات مبسوط تری از توزیع تنش و نیرو در امتداد طولی شمع به دست آورده و در نتیجه مقاومت های جداری و نوک را به تفکیک محاسبه نمود. یکی از برنامه های تجاری موجود برای این منظور برنامه ی CAPWAP (6) است.
کاربرد آزمایشات در تفسیرهای دینامیکی نه تنها برای شمع های کوبیدنی، بلکه در سال های اخیر برای شمع های ریختنی و یا حتی شافت های درجای متکی بر سنگ نیز کاربرد داشته و به عنوان آلترناتیو مناسبی برای آزمایشات بارگذاری استاتیکی جهت تعیین باربری و تفکیک اصطکاک جداری و مقاومت کف مطرح و نتایج مطلوبی را نیز به همراه داشته است.
الف) فرمول های دینامیکی
در کنار روابطی که ظرفیت باربری شمع را با استفاده از روش های تحلیل استاتیکی به دست می دهند، روابطی وجود دارند که به کمک آن ها می توان ظرفیت باربری نهایی شمع را در حین کوبش کنترل نمود که این روابط به فرمول های شمع کوبی یا روابط دینامیکی مشهورند و از اهمیت عملی بالایی برخوردارند. با فرض این که در حین اعمال ضربه، انرژی وارده توسط چکش به شمع به عنوان جسم صلب به طور هم زمان به کف شمع نیز اثر نموده، فرمول های دینامیکی جهت تعیین ظرفیت باربری شمع ارائه گردید.
W = وزن چکش
H= ارتفاع سقوط چکش
Eh = انرژی اسمی وارد به سر شمع
Ru = توان باربری نهایی شمع
S = میزان نفوذ در هر ضربه
ب) روش تحلیل معادله ی موج
در مراحل ابتدایی توسعه ی شمع کوبی تصور می شد که قوانین ضربه ی نیوتن برای مدل نمودن شمع کوبی کاربرد داشته باشد. فرض فوق بدان معنی است که در حین اعمال ضربه، انرژی منتقل شده توسط چکش به شمع، به طور هم زمان به انتهای شمع (نوک شمع) نیز اثر کرده و لذا فرمول های شمع کوبی قابل توجه و متفاوتی توسط محققین مختلف ارائه شد. تحلیل کوبش (7) به منظور شبیه سازی کوبش واقعی شمع بوده و نتایج حاصل از آن به صورت یک مجموعه ی گراف هایی که شامل تعداد ضربات – ظرفیت باربری نسبت به عمق و یا ظرفیت باربری بر حسب عمق می باشند، ارائه می گردند. در واقع تعدادی تحلیل برای عمق های مختلف صورت گرفته و نتایج به صورت شکل 9 می باشند.
ج) تست های دینامیکی PDA
اندازه گیری های دینامیکی مقادیر نیرو و سرعت جهت تخمین رفتار سیستم کوبش، شمع و خاک حین کوبش ویا کوبش مجدد مورد استفاده قرار می گیرد. تحلیل گر شمع کوبی با استفاده از اندازه گیری مقادیر نیرو و سرعت می توان مقادیر ظرفیت باربری، عملکرد شمع کوب و میزان انرژی انتقال یافته به شمع، تنش های ایجاد شده در شمع حین کوبش، آسیب دیدگی شمع حین کوبش و پارامترهای ورودی تحلیل معادله ی موج را محاسبه نماید.
ابزاربندی سیستم تحلیل گر شمع کوبی شامل دو شتاب سنج، دو کرنش سنج، تحلیل گر شمع کوبی، اسیلوسکوپ و Channel cassette recorder می باشد که در شکل 10 نشان داده شده است. شتاب سنج ها و کرنش سنج ها معمولاً به فاصله ی دو برابر قطر شمع پایین تر از راس نصب می گردند. سیگنال های فرستاده شده از هر گیج در یک کابل اتصال که از شمع یا کلاهک آویزان است، جمع آوری می گردد. یک کابل اصلی، سیگنال ها را به تحلیل گر شمع کوبی که روی زمین قرار گرفته منتقل می کند. شماتیک تحلیل گر شمع کوبی در شکل 10 نشان داده شده است. تحلیل گر شمع کوبی برای هر ضربه ی چکش، سیگنال های آنالوگ کرنش و شتاب را به اطلاعات دیجیتال نیرو و سرعت بر حسب زمان تبدیل می کند. مسیرهای موج در حین کوبش بر روی اسیلوسکوپ نمایش داده می شوند. بدین ترتیب کیفیت اطلاعات قابل ارزیابی بوده و در صورت لزوم تصحیح می گردند. همچنین به منظور امکان انجام تحلیل های بیش تر روی اطلاعات در هر زمان، سیگنال های نیرو، سرعت و شتاب بر حسب زمان به طور دایمی روی نوار مغناطیسی یا دیجیتالی ذخیره می گردند. تحلیل گر شمع کوبی همچنین برخی از پارامترهای دینامیکی را برای هر ضربه بر روی کاغذ چاپ می کند. این پارامترها عبارت اند از: حداکثر نیروی فشاری و کششی اندازه گیری شده در محل اندازه گیر، حداکثر انرژی منتقل شده به شمع عبوری از محل اندازه گیر، تخمین ظرفیت باربری استاتیکی شمع توسط روش Case.
قبل از آماده نمودن شمع جهت کوبش می توان با نصب یک شتاب سنج به آن و کوبیدن آن توسط یک چکش دستی، سرعت موج در شمع را اندازه گیری نمود. هر مرتبه که موج تنش از محل نصب شتاب سنج روش شمع عبور می کند، یک پیک شتاب مثبت قابل ملاحظه است. حاصل تقسیم دو برابر طول شمع بر فاصله ی زمانی بین دو پیک شتاب، سرعت انتشار موج در شمع را نشان می دهد.
استفاده از روش Case جهت تعیین ظرفیت باربری
تحلیل گر شمع کوبی با استفاده از حل به روش بسته ی انتشار یک بعدی موج، مقاومت های کل استاتیکی و دینامیکی در برابر کوبش را محاسبه می کند. محاسبه ی این مقدار توسط رابطه ی پایه ی روش Case مطابق رابطه ی 17 صورت می گیرد:
که در آن RTL مقاومت کل (شامل مقاومت های استاتیکی و دینامیکی)، FT1 مقدار نیرو در زمان 1 (زمان ضربه)، FT2 مقدار نیرو در زمان 2
پس از زمان ضربه)، VT1 مقدار سرعت در زمان 1، VT2 مقدار سرعت در زمان 2، M جرم شمع، C سرعت موج در شمع و L طول شمع می باشند. مقاومت دینامیکی ناشی از میرایی توسط رابطه ی 18 قابل محاسبه است:
که در آن Jc فاکتور بی بعد میرایی Case و Vt سرعت نوک شمع می باشد. با تخمین مقاومت دینامیکی، ظرفیت باربری شمع، RSP، از رابطه ی زیر محاسبه می شود:
گرچه تخمین ظرفیت باربری توسط روش PDA بسیار مفید است اما دقت نتایج به دست آمده از این روش به انتخاب مناسب فاکتور میرایی Case برای خاک موجود در محل دارد. بهترین روش انتخاب فاکتور میرایی Case ایجاد همبستگی بین نتایج روش PDA و آزمایش بارگذاری استاتیکی (که تا گسیختگی انجام شده باشد) و یا استفاده از تحلیل CAPWAP است. شکل 11 یک مثال ساده از نحوه ی محاسبه ی میزان انرژی انتقال یافته در شمع را نشان می دهد.
پینوشتها:
1-In-situ Tests
2- Standard Penetration Test
3- Cone Penetration Test
4- Wave Equation Analysis Program
5- Pile Driving Analyser
6- Case Pile Wave Analysis Program
7- Driveability Analysis
طراحی بهینه ی ژئوتکنیکی پی های عمیق (1)
مهندس آرش سخاوتیان (2)
چکیده:
استفاده از پی های عمیق به عنوان کامل ترین سیستم فونداسیون در مقایسه با پی های سطحی، سطحی و بهسازی و نیز پی های نیمه عمیق در مهندسی عمران مطرح می باشد و مزایای چون کاربرد در خاک های مسأله دار، تحمل بارهای جانبی، تقلیل و کنترل میزان نشست، امکان حفاری در آتیه در مجاورت پروژه، تراکم و بهسازی خاک های دانه ای و تأمین پایداری سازه های بلند را می توان در این زمینه برشمرد. در سال های اخیر، متناسب با توسعه ی تجهیزات اجرا و آزمایشات پی های عمیق و نیز پیشرفت بخش نرم افزاری و همگام با بررسی عملکرد واقعی بسیاری از پی های عمیق این امکان وجود دارد که علاوه بر تبیین مناسب رفتار پی های عمیق، با استفاده ی بهینه از این فونداسیون ها با توجه به گستره ی آن ها در پلان و پروفیل، به اقتصاد پرژه کمک شایانی نموده و صعوبت های اجرایی را به حداقل ممکن کاهش داد. در این مجموعه، تحلیل استاتیکی، روش های مکمل جهت تدقیق و تعیین ظرفیت باربری به کمک آزمایشات درجا، تست های دینامیکی و تحلیل های دینامیکی تشریح شده است. همچنین، ارزیابی نشست گروه شمع و نیز عملکرد پی رادیه مرکب نیز مورد بحث قرار گرفته است.در نهایت، با تشریح دستاوردهای نوین و روش های مکمل در ارزیابی طراحی شمع ها اعم از استاتیکی، درجا و دینامیکی توأم با اندازه گیری های مربوطه و تشریح عوامل تعیین کننده ی ضریب اطمینان، با کاهش آن از مقادیر سنتی 3 تا 4 به مقادیر 5/1 تا 2، ضمن تأکید به کارگیری پی های عمیق، می توان با تقلیل معضلات اجرایی و اقتصادی به گونه ای عمل نمود تا پی سازی عمیق در صنعت عمران مطلوب و کارآمد باشد.
کلیدواژه ها: پی های عمیق، ظرفیت باربری، تحلیل استاتیکی، تحلیل دینامیکی، نشست گروه شمع، پی رادیه ی مرکب
کلیات
پی های عمیق (شمع ها) (3)، به آن دسته از اعضای خطی سازه ای چوبی، بتنی و یا فولادی اطلاق می گردد که با استقرار در زمین، بارهای سطحی را به لایه های عمیق تر زمین منتقل می کنند. یک شمع همانند پی های سطحی توانایی تحمل بارهای قائم را علاوه بر عکس العمل کف توأم با عکس العمل جانبی (مقاومت جداری) دارا می باشد. به علاوه، پی های عمیق با اطمینان بیش تری نسبت به پی های سطحی نیروهای جانبی و نیز کششی و یا برکنش را تحمل می نمایند (شکل 1). استفاده از پی های عمیق به عنوان کامل ترین سیستم فونداسیون در مقایسه با پی های سطحی، سطحی و بهسازی و نیز پی های نیمه عمیق در مهندسی ساختمان مطرح می باشد و مزایایی چون کاربرد در خاک های مسأله دار، تحمل بارهای جانبی، تقلیل و کنترل میزان نشست، امکان حفاری در آتیه در مجاورت پروژه، تراکم و بهسازی خاک های دانه ای و تأمین پایداری در برابر عوامل ناپایداری سازه های بلند را می توان در این زمینه برشمرد.کاربرد پی های عمیق مختص پروژه های خاص و با اهمیت و در صورت وجود شرایط خاک نامناسب در بستر می باشد، مضافاً به این که تجهیزات ساخت و اجرای پی های عمیق نیز همه جا در دسترس نبوده و در صنعت عمران فراگیر نمی باشد. در نتیجه به کارگیری سیستم پی های عمیق عمدتاً پُر هزینه و وقت گیر بوده و بنابراین مراحل تحلیل، طراحی و اجرای آن ها معمولاً متضمن بررسی جامع تر و استفاده از تجارب مهندسان متخصص در این زمینه و در نهایت مستلزم دسترسی به پرسنل، امکانات و تجهیزات، تکنولوژی و دانش نوین و دقیق تر در این زمینه می باشد. جدول 1 اشکال و زمینه های مختلف کاربرد پی های عمیق و همچنین مزایا و معایب انواع مختلف آن را نشان می دهد. موارد اشاره شده در ذیل از ملزومات اساسی تحلیل و طراحی پی های عمیق می باشند:
- ظرفیت باربری
- نشست
- طراحی سازه ای
- کنترل پایداری
- جنبه های اجرایی و اقتصادی
استراتژی به کارگیری پی های عمیق
1- تعیین وضعیت و مقدار بارهای وارده از روسازه به پی اعم از ثقلی، جانبی و لنگرها2- تعیین تکلیف استفاده و یا عدم استفاده از پی عمیق بر اساس مطالعات ژئوتکنیک، شرایط زیر سطحی و محیطی و همچنین ملاحظات اقتصادی
3- انتخاب نوع پی عمیق اعم از شمع درجا، کوبیدنی و موارد دیگر مانند جنس شمع ها، وضعیت مقطع، راستای اجرای شمع به صورت قائم یا مایل، تجهیزات و امکانات ساخت و اجرا
4- تعیین عمیق استقرار شمع ها با توجه به خصوصیات ژئوتکنیکی خاک سایت و چگونگی بارهای وارده و امکانات اجرایی
5- آرایش شمع ها در پلان و نحوه ی عملکرد به صورت تک و یا گروهی شمع ها چگونگی اندرکنش با رادیه
6- تعیین توان باربری ژئوتکنیکی پی های عمیق با استفاده از آنالیز استاتیکی
7- تدقیق توان باربری به دست آمده با استفاه از نتایج تست های در جای ژتوتکنیکی و یا تحلیل دینامیکی
8- کنترل و ارزیابی نشست مجموعه ی فونداسیون
9- طراحی سازه ای شمع و سرشمع
10- محک عملی توان باربری با استفاده از آزمایش بارگذاری استاتیکی و یا آزمایشات دینامیکی جهت کنترل صحت اجرا و نیز اطمینان از عدم آسیب دیدگی شمع ها حین استقرار و یا حتی تقلیل ضریب اطمینان که در نهایت بهینه سازی اقتصادی پروژه را به دنبال دارد.
تعیین توان باربری ژئوتکنیکی شمع ها
ظرفیت باربری (4) شمع ها از دو جنبه ی مقاومت ژئوتکنیکی و مقاومت سازه ای می تواند مورد ملاحظه قرار گیرد. مقاومت ژئوتکنیکی یا ظرفیت باربری، باری است که موجب گسیختگی خاک اطراف و کف شمع می گردد. گسیختگی هنگامی اتفاق می افتد که در اثر افزایش بار روی شمع گسیختگی برشی در اطراف شمع به وقوع پیوسته و ضمن جدا شدن شمع از خاک اطراف، گسیختگی برش کلی و یا از نوع سوراخ کننده (پانچ) در کف شمع اتفاق می افتد.متدهای زیر جهت تعیین توان باربری شمع ها متداول اند:
1- تحلیل استاتیکی2- تحلیل استاتیکی با استفاده از نتایج تست های درجا
3- تحلیل و تست های دینامیکی
4- آزمایش بارگذاری استاتیکی
آنالیز استاتیکی جهت تعیین توان باربری شمع
جهت تعیین توان باربری باید مقاومت های کف و جداری را از هم تفکیک نمود و با محاسبه ی هر یک، توان باربری نهایی شمع را که مجموعه ی مقاومت های کف و جداری می باشند را به صورت زیر آورد:(1)
تعیین مقاومت واحد کف؛
با توجه به این که بعد شمع و یا قطر آن B در مقایسه با پی های سطحی کوچک می باشد معمولاً از ترم سوم رابطه ی فوق در محاسبات صرف نظر می شود و داریم:
در خاک های چسبنده اشباع و در شرایط کوتاه مدت و زهکشی نشده که گرفته می شود داریم:
برای خاک های درشت دانه و ریزدانه و با ملاحظات باربری در درازمدت و شرایط زهکشی شده و با آنالیز تنش مؤثر،
تابعی از بوده و در شکل 2 برای روش های توصیه شده توسط محققان مقدار آن مشخص شده است. همان طور که از شکل 2 پیداست، برای یک زاویه ی معین، تفاوت زیادی در مقادیر توصیه شده توسط مؤلفان مشاهده می شود. مضافاً به این که تهیه ی نمونه ی دست نخورده از خاک های درشت دانه جهت اندازه گیری مشکل می باشد. همچنین شرایط متفاوت و مقادیر مختلف زاویه ی متناسب با نوع آزمایش و چگونگی انجام آن نیز از معضلات طراحی به روش تحلیل استاتیکی می باشد.
مقاومت واحد جداری،
به طور کلی، سه روش در تعیین مقاومت واحد جداری شمع موجود است که به قرار زیر می باشد:که در روابط فوق rs اصطکاک جداری، چسبندگی زهکشی نشده، تنش مؤثر در عمق و ضرایبی می باشد که بر حسب نوع شمع، نوع خاک و عمق استقرار تعیین می شوند. به خلاصه ی روش های آنالیز استاتیکی برای تعیین توان باربری شمع ها در جدول 2 ارائه شده است.
با عنایت به تنوع روش ها و توصیه ها و متدها و بر مبنای تجارب حاصله و هماهنگی در طراحی ها و اجتناب از طراحی های متفرق در ذیل به دو روش آیین نامه ای اشاره می شود.
روش متحد (5) در تعیین ظرفیت باربری شمع ها
با توجه به تنوع روش ها و توصیه ها در خصوص مقادیر و نیز روابط مختلف برای بر حسب رویه ای یکنواخت تحت عنوان روش متحد جهت طراحی توصیه شده است که جزئیات آن به شرح زیر می باشد.تنش مؤثر در تراز کف شمع
مقادیر برای خاک های مختلف و همچنین شمع ها درجا و کوبیدنی در جدول 3 ارائه شده است.
روش API (6) در تعیین توان باربری شمع ها
این آیین نامه عمدتاً برای تحلیل و تعیین توان باربری شمع ها برای سازه های فراساحلی تدوین شده است.- خاک های چسبنده
فاکتور بی بعد و C مقاومت برشی زهکشی نشده ی خاک در رقوم مورد نظر می باشد.
- خاک های اصطکاکی
K ضریب نسبت فشار جانبی خاک، تنش مؤثر موجود در رقوم انتهایی شمع، تنش مؤثر موجود در رقوم انتهای شمع و فاکتور عمق مربوط به ظرفیت باربری می باشند. پارامترهای طراحی برای خاک های اصطکاکی بر مبنای روش API در جدول 4 ارائه شده است.
پینوشتها:
1- دانشیار و عضو هیأت علمی دانشکده ی مهندسی عمران دانشگاه گیلان و دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
2- کارشناس ارشد ژئوتکنیک، گروه عمران، دانشکده ی فنی و مهندسی، دانشگاه گیلان.
3- Deep Foundations (Piles)
4- Bearing Capacity
5- Unified Method
6- American Petroleum Institute
پایه های سنگ دانه ای متراکم(1)
خلاصه
نیاز روزافزون به ساخت و ساز در حواشی شهرها و وجود خاک ضعیف و نامناسب در چنین مناطقی باعث گردیده است تا مهندسان ژئوتکنیک و سازه برای تقویت و تسلیح خاک در محل به عنوان تکیه گاه شالوده های متعارف به فن آوری سنتی و اتکای آن ها بر بسترهای مقاوم با حجم بالای خاک برداری یا جایگزینی خاک نامرغوب محل با خاک ریز مرغوب مهندسی، و یا طراحی شالوده های عمیق همراه با دال های کف سازه ای مستلزم صرف هزینه و وقت زیاد می باشد. انتخاب نوع پی تحت تأثیر عملکرد نشست درازمدت، مدیریت بارهای لرزه ای، ضوابط اجراپذیری محلی، و صرفه جویی وقت و هزینه ها قرار دارد. استفاده از پایه یا ستون سنگ دانه ای کوبیده شده به عنوان تکیه گاه پی های سطحی متعارف یک رویکرد در حال گسترش است. آشنایی با مفاهیم اساسی طراحی مورد استفاده در این فن آوری بهبود زمین، به مهندسان عمران امکان می دهد تا پی های سطحی متعارف متکی بر زمین بهبود یافته را با رفع پیچیدگی کلی و کاهش زمان و هزینه ی پروژه، طراحی نمایند. دراین مقاله عملکرد، قابلیت اجرا و هزینه های پایه ی سنگ دانه ای کوبیده شده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.کلید واژه ها: پایه ی سنگ دانه ای متراکم، بهبود زمین، پی های سطحی.
مقدمه
برای نواحی و شرایط بارگذاری مختلف، مهندسان قادر به انتخاب گزینه ی مناسب از میان چندین سیستم پی رایج هستند. اما در مواجهه با محوطه های خاک ضعیف تنها گزینه های محدودی دارند. اجرای شمع بتنی چه به صورت کوبشی و چه به صورت در جاریز با افزایش هزینه ها و محدودیت های اجرایی روبه رو می باشد و لذا مهندسان مجبور شده اند سیستم های پی دیگری مدنظر قرار داده و طراحی نمایند. شیوه های متنوع بهبود زمین نظیر خاکبرداری حجیم و جایگزینی با خاکریز مهندسی، ستون های سیمانی، پایه های سنگ دانه ای کوبیده شده، ستون های سنگی ارتعاشی جایگزین و تزریق تراکمی این امکان را به مهندسان می دهد تا راه حل مناسب برای شرایط محلی خاص را پیدا نمایند.با شباهت بسیار به خاکبرداری حجیم جایگزین شده با خاکریز مهندسی، اجرای پایه ی سنگ دانه ای کوبیده شده (RAP) (2) یک نوع فن آوری مبتنی بر همان اصول است؛ یعنی برداشتن خاک ضعیف و آن گاه بهبود سختی، مقاومت آن و قابلیت حمل ایمن بارهای شالوده. اجرای پایه ی سنگ دانه ای سنبه کوب می تواند به عنوان حفاری گسسته و جایگزینی با سنگدانه ی متراکم (خاکریزی مهندسی) تلقی شود
(Farrell et al 2004)، با فهم فرایند طراحی و اجرای پایه ی سنگ دانه ای فشرده، بینش مفیدی از این شیوه ی بهبود زمین می تواند حاصل شود. این مقاله بر آن است شرح مختصری از اجرای این روش برای بهبود باربری شالوده های متعارف را ارائه دهد.
زمینه ی گسترش پایه های سنگ دانه ای کوبیده شده
روش پایه های سنگ دانه ای توسط فوکس (Fox) در اواسط دهه ی 1980 ابداع گردید و کاربرد آن جهت تقویت پی ها در طول دهه ی گذشته مقبولیت زیادی به دست آورده است.اصول طراحی و روش اجرای خاص سیستم پایه های سنگ دانه ای توسط محققان بسیاری از جمله لاتون و همکاران (Lawton et al 1994)، ویسمن و همکاران (Wissmann et al 2000)، هندی و فوکس (Handy & Fox 2002) و وایت و همکاران (White 2007)، مورد ارزیابی قرار گرفته است [Pham & White 2007]. همچنین فرایند ساخت پایه ها و تنش های به وجود آمده به واسطه ی کوبش و همچنین تراکم خاک اطراف پایه ی تحت کوبش به عنوان عوامل تأثیرگذار بر رفتار پایه ها توسط هندی (Handy 2001) و وایت و همکاران (White 2001) مورد بررسی قرار گرفته است. در رابطه با کوبش پایه ها در خاک های با درصد اشباع بالا و امکان وقوع روان گرایی ضمن شرح فرایند کوبش، تحقیقاتی نیز توسط هندی و وایت (Handy & white 006)2 صورت گرفته است.
در رابطه با بررسی رفتار پایه ها پس از بارگذاری و چگونگی توزیع بار در پایه ها مطالعاتی توسط (White & Suleiman 2006) صورت گرفته است. نتایج این تحقیق در قالب نمودارهایی می تواند به منظور طراحی این پایه ها مورد استفاده قرار گیرد. تحقیقات مفصل تری در رابطه با تأثیر نوع خاک بر رفتار پایه ها توسط شیلد و همکاران (Shield et al 2004) لیلیس و همکاران (Liliis et al 2004) ارائه شده است. در مطالعات صورت گرفته توسط شیلد، رفتار پایه ها در خاک های ماسه ای مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعات که بر اساس نتایج 19 آزمایش بارگذاری در خاک های ماسه ای می باشد، ضمن اشاره به رفتار پایه ها در خاک های ماسه ای، به ضرورت استفاده از غلاف در اجرای پایه ها در این نوع از خاک ها اشاره شده است. در تحقیقات صورت گرفته سنگ دانه ای واقع در خاک های رسی مورد بررسی قرار گرفته است. لاتون و همکاران (Lawton et al 1994) مطالعاتی در رابطه با ظرفیت برکنش این پایه ها انجام داده اند. در این مطالعات سیستم های خاصی به منظور ایجاد ظرفیت برکنش در پایه ها ارائه شده است. در ادامه ضمن شرح مختصری از اجرا و ملاحظات طراحی، عملکرد، قابلیت اجرا و هزینه های پایه ی سنگ دانه ای کوبیده شده به نقل از مرجع (Farrell et al 2004) مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
شکل 1: روند اجرای پایه ی سنگ دانه ای سنبه کوب:
B سنبه کوب کردن سنگ شکسته 2 اینچی به داخل پیاز تحتانی
C سنبه کوب کردن سنگ شکسته 75/0 تا 5/1 اینچی در لایه های 25 سانتیمتری تا تراز cm 15+cm30+ نسبت به کف پی
اجرای پایه ی سنگدان های سنبه کوب (PAR)
برای برداشتن خاک نرم و ضعیف اجزای منفرد RAP نوعاً به قطر متوسط cm75 حفاری گردیده و تا عمق هایی در بازه ی 2 تا 10 متر با به کارگیری روند ساخت ساده ی نشان داده شده در شکل 1 اجرا می شوند.ابزار سنبه کوبی متشکل از یک دستگاه حفاری هیدرولیکی 20 تنی مجهز به یک کوبه ی انقطاعی هیدرولیکی 5/1 تنی و یک سنبه ی پخ دار مخصوص با پخ می باشد، شکل 2 را ملاحظه نمایید. کوبه ی هیدرولیکی انرژی معادل 1300 تا 2600 کیلوژول در تقریباً 400 ضربه در دقیقه به سنبه منتقل می نماید.
بعد از حفاری، با عملیات سنبه کوبی با فرکانس زیاد، لایه ای از سنگ شکسته در ته چاه متراکم می گردد، این بخش معمولاً به حباب یا «پیاز تحتانی» موسوم است. در خاک ضعیف، مقداری در حدود
سنگ شکسته می تواند کوبیده شود تا پیاز تحتانی پایدار گردد. هنگامی که پیاز تحتانی پایدار گردید، بقیه ی شافت پُر می شود. ابزار سنبه کوب لایه های نازک سنگ شکسته را به اطراف شافت حفر شده کوبیده و به طور شعاعی در خاک مجاور جای می دهد. تأثیر خالص این کار، افزایش در مقاومت و سختی توده ی خاک تا فاصله ای معادل قطر RAP از کناره ی خاک است (Pit et al. 2003).
در مقایسه با ستون های خاک - سیمان یا پایه های بتنی، اجرای RAP خاک ته شافت را متراکم نموده و نیز خاک اطراف را به طور شعاعی به سمت بیرون شافت فشرده می سازد. از این رو RAP نه تنها عضوی سازه ای در داخل خاک ضعیف ایجاد می کند، بلکه خاک مجاور را نیز اصلاح می نماید. این روند باعث ایجاد ظرفیت باربری اتکایی بالاتر و نیز اصطکاک محوری بیش تر در اطراف هر پایه ی RAP خواهد شد.
در این جا می توان بین عملکرد میلگرد ساده (صاف) و میلگرد آجدار در بتن مسلح مقایسه ای انجام داد. میلگرد ساده دارای چسبندگی خوب و قدری اصطکاک در بتن است، در حالی که میلگرد آجدار دارای چسبندگی خوب و اصطکاک خیلی بیش تری در بتن است. یک پایه ی RAP شبیه میلگرد تسلیح کننده آجدار در خاک بهبود یافته عمل می کند.
جدول 1: مدول سختی RAP و ظرفیت باربری مرکب مجاز برای تخمین های طراحی اولیه
طراحی پی متعارف
طراحی پی های متعارف متکی بر خاک یا خاکریز بهبود یافته ای RAP، نسبت به طراحی پی های واقع بر خاک مرغوب نهشته ی طبیعی یا خاکریز مهندسی هیچ تفاوتی ندارد. لازم است مهندس سازه شناخت کافی در رابطه با رفتار خاک بهبود یافته ی RAP داشته و طراحی را برای فشار باربری مناسب پی انجام دهد.در عمل، هر RAP طوری طراحی می شود تا به صورت یک پایه ی سخت در توده ی خاک مسلح عمل نموده و اکثر بار اعمالی شالوده و / یا بارهای دال کف را جذب کند در حالی که خاک بین این اجزا تنها بخشی از بار اعمالی را تحمل می نماید. متداول ترین شرایطی که حاکم بر طراحی شالوده ی RAP است حمل بار شالوده مستقیماً به اجزا RAP و یا شالوده های متکی بر خاکریز مهندسی واقع بر اجزا RAP را شامل می گردد، شکل 3 را ملاحظه نمایید.
جایی که پی ها در تماس با اجزا RAP هستند، شالوده به نحوی طراحی می شود که مستقیماً به RAP و خاک اصلاح شده مرتبط شود. از این رو، یک ظرفیت باربری بالا، نوعاً دو تا چهار برابر فشار مجاز خاک اصلاح نشده (Hall et al. 2002)، برای تعیین اندازه ی شالوده مورد استفاده قرار می گیرد. ابعاد شالوده بر مبنای ترکیب بارهای آیین نامه ای تعیین گردیده و به طراح / سازنده ی RAP ابلاغ می گردد. آن گاه بر اساس این طرح ریزی، مهندس سازه ضخامت و فولاد لازم را بر اساس اصول متعارف طراحی سازه های بتن آرمه تعیین می نماید. در مواردی که شالوده ها در تماس مستقیم با اجزا RAP نیستند، ابعاد آن ها بر اساس فشار باربری مجاز خاکریز مهندسی تعیین می گردد. طراحی شالوده های متکی بر RAP در دو دسته ی مجزا قرار می گیرد:
1) شالوده های با بارگذاری سنگین بر اجزایی با فواصل کم تر از سه برابر قطر RAP قرار می گیرند و به صورت شالوده های منفرد یا دال های کوچک بین قاب ها و دیوارهای برشی طراحی می شوند. ابعاد کف (پلن) این شالوده ها می بایست پوشش کامل اجزا RAP را ایجاد نموده و دارای نسبت تعویض سطح RAP حداقل 30 درصد باشد.
2) شالوده های پیوسته (نواری) متکی بر اجزا RAP در فواصلی بیش از 3 برابر قطر قرار می گیرند و ممکن است لازم باشد به طور سازه ای بین اجزا RAP پل بزنند. بدین لحاظ برای شرایط خاک ضعیف، شالوده پیوسته می تواند با به کارگیری سختی فلزی اجزا RAP و خاک اصلاح نشده، به صورت تیر بر بستر کشسان طراحی گردد.
خواص اساسی مورد نیاز برای طراحی شالوده ی متعارف شامل مدول سختی RAP یعنی (kg) و فشار باربری مرکب مجاز (qc) هستند. این خواص اصولاً از آزمایش نفوذ استاندارد (Nspt) و خواص مقاومت برشی زهکشی نشده (su) خاک اصلاح نشده به دست می آیند و به خوبی در متون تخصصی شرح داده شده اند (Lawton 1994, Fox & Cowell 1998, Wissmann 1999, Minks 2001, Majchrzak et al. 2004) همان طور که بعداً بحث شده است، این مقادیر با آزمایش های مدول بار تمام مقیاس در محوطه هر پروژه تأیید می شوند. مقادیر طراحی اولیه برای kg و qc در جدول 1 ارائه شده اند.
ظرفیت های نهایی
بسته به دانسیته و مقاومت خاک اصلاح نشده یا خاکریز، ظرفیت باربری نهایی قائم به پایه ی RAP می تواند در دامنه ی 435 تا kN 1305 باشد. با افزودن یک مهار سازه ای فولادی طراحی شده ی خاص، RAP می تواند در برابر برکنش ایجاد شده توسط زلزله و باد نیز مقاومت نماید. (Lawton 2000, Caskey 2001, Wissmann et al. 2001) پایه ی برکنشی rap می تواند به نحوی طراحی شود تا در برابر نیروی برکنش تا kN 870 مقاومت نماید. در عمل، معمولاً ظرفیت های برکنش نهایی 435 تا kN 650 مشخص می شوند.از آن جا که RAP متشکل از سنگ شکسته ی بسیار متراکم است لذا مقاومت لغزشی بالایی در برابر بارهای جانبی ارائه می دهد. در نتیجه، شالوده های متکی بر اجزا RAP دارای مقاومت بالاتری در برابر نیروهای لغزشی جانبی هستند (Lawton 2000, Wissmann et al 2001) توده ی خاک RAP ضرایب اصطکاک نهایی بین 8/0 تا 1/1 به دست می دهد، که به کل کف شالوده اعمال می گردد. برای تعیین مقادیر مجاز طراحی، ضرایب ایمنی مناسب اعمال می شود.
نشست
نشست شالوده ی متکی بر RAP با مدل نمودن آن به صورت صفحه ی صلب متکی بر سیستمی از فنرهای سخت RAP و فنرهای نرم خاک برآورد می گردد، و فرض می شود که اجزای سخت RAP و خاک نرم به طور یکنواخت نشست می نمایند (Handy 2001)، شکل 4 را ملاحظه نمایید. برای جابه جایی یکسان، سر پایه ی RAP دارای تنش های متمرکزی متناسب با نسبت سختی RAP به خاک طبیعی (اصلاح نشده) است. در عمل، نسبت های سختی RAP به خاک طبیعی در محدوده ی 10 تا 50 است.نشست کل شالوده از طریق افزودن نشست بخش بالایی به نشست بخش پایینی محاسبه می گردد، شکل 5 را ملاحظه نمایید. نشست بخش بالایی توسط تقسیم تنش RAP بر سختی آن به دست می آید. نشست بخش پایینی با به کارگیری مکانیک خاک کلاسیک محاسبه می گردد. شرحی از محاسبات طراحی RAP را می توان در مراجع مجکرزاک و همکاران (Majchrzak et al 2004) و نیز پیت و همکاران (pitt et al 2003) پیدا نمود.
تکیه گاه دال کف
تکیه گاه دال کف نیز از موارد مهم و مفید کاربرد اجرای RAP است که در محوطه های خاک ضعیف مورد استفاده قرار می گیرد. دال کف انبار کالا یا مرکز تولید یا بارهای سطحی 7kPa یا بالاتر تا kPa 5/37 می تواند طراحی گردد تا روی اجزای RAP در گِل های نرم ساحلی یا خاکریز ضعیف کنترل نشده در دهنه 3 تا 5 متر پل بزند. این طرح در مقایسه با شمع پرهزینه و دال سازه ای متکی بر تیز ترازبندی بسیار مناسب تر و اقتصادی تر است. شکل 6 را ملاحظه نمائید. دال متکی بر RAP یا به صورت دال روی تراز زمین و یا دال سازه ای دسته بندی می شود و این به ضخامت خاکریز بین دال و اجزای RAP بستگی دارد. طراحی دال سازه ای (تسلیح کننده ی «فعال») هنگامی مورد نیاز است که این دال می بایست فاصله ی خالی بین اجزای RAP را پل بزند. بحثی راجع به این مورد را می توان در مرجع مینکس و همکاران پیدا نمود (Minks et al 2003).
شکل 6: شرایط حاکم بر دال های متکی بر RAP
ادامه دارد...
پایه های سنگ دانه ای متراکم (2)
عملکرد
اجرای RAP اطمینان افزاینده ای در مهندسان نسبت به عملکرد سیستم پی، تحت هر دو شرایط بارهای استاتیکی و بارهای دینامیکی، فراهم می آورد. سختی به خوبی مشخص ساخت RAP و عملکرد نشست از دلایل عمده ی این اعتماد رو به رشد هستند.
سختی به خوبی معین ساخت RAP توسط موارد زیر اثبات شده است:
1- آزمایش های بارگذاری تمام مقیاس در کارگاه.
2- نظم و سادگی ساخت. هر سطل سنگ RAP حجمی معادل دو بالاروی 30 سانتی متراکم شده را دربر می گیرد، که لایه های متراکم شده ی نازک برای هر پایه ی نصب شده را تضمین می نماید.
3- گمانه زنی حجیم در هر پایه ی RAP برای مهندس ژئوتکنیک مسجل می سازد که محوطه ی ساخت و ساز توسط گمانه های شناسایی خاک به خوبی معرفی شده است.
سختی معین
در حین اجرای RAP در لایه های خاک متوسط تا سفت، کوبه ی هیدرولیکی سنگ شکسته را با تغییر شکل جانبی متوسطی در داخل خاک جای خواهد داد، و در لایه های خاک نرم و ضعیف، سنگ شکسته با تغییر شکل جانبی زیادی در داخل خاک جای خواهد گرفت، و این منجر به افزایش اصلاح خاک در جای مورد نیاز خواهد شد. در نتیجه، لایه های خاک نرم و ضعیف ناشناخته توسط حجم های سنگ بالاتر (خورند سنگ بیش تر) بهبود می یابد. این بهبود از طریق نتایج چندین آزمایش بار مدول در نواحی خاک نرم ثابت شده است.
آزمایش های بار مدول تمام مقیاس سختی فنری اتکایی (مدول سختی، kg) اجزای RAP را اندازه گیری می کنند. آزمایش مدول RAP به طور کلی طبق استاندارد آزمایش بارگذاری شمع (ASTM D 1143) با اصلاحاتی ویژه ی اجرای RAP انجام می شود. از آن جا که پارامترهای طراحی بر مبنای داده های آزمایش بار تمام مقیاس هستند، رفتار RAP به خوبی شناخته شده است، و این داده ها می تواند برای طراحی آیین نامه ای متعارف یا طراحی مبتنی بر عملکرد مورد استفاده قرار گیرد.
پایه ی فشاری تا 120 درصد تنش بیشینه ی سر پایه ی RAP بارگذاری می شود تا مدول سختی اندازه گیری شود و آن گاه تا 200 درصد بارگذاری می گردد تا ظرفیت باربری نهایی کاذب به دست آید (شکست در منحنی بار - تغییر شکل) مجموعه ی ابزار آزمایش را در شکل 7 ملاحظه نمائید. اگرچه هدف از آزمایش مدول، تأیید مدول سختی مورد استفاده در محاسبات طراحی است، در عین حال این آزمایش ها می توانند بینش مفیدی نیز در رابطه با چگونگی رفتار RAP در خاک های مختلف به دست دهند. در حین آزمایش بارگذای، سازوکار گسیختگی RAP می تواند از طریق شاخص های نصب شده در ته و وسط پایه ی RAP شناسایی شود. همان طور که در شکل 8 نشان داده شده است، میله ی شاخص تنها اندکی جابه جا شده است در حالی که تغییر شکل های سر پایه ی RAP در تنش بیش از MPa 175 (ksf 25) افزایش یافته اند. این رفتار دلالت بر آن دارد که در تنش های بالاتر RAP به جای فرو رفتن اندکی به سمت بیرون متورم می گردد (Majchrzak et al 2004). تحدب جانبی رفتار ارجح و «حالت حدی» مناسبی برای RAP است.
عملکرد برکنش
پایه ی برکنشی RAP تقریباً یکسان با پایه ی باربر فشاری تنها اجرا می گردد با این تفاوت که در حین اجرای پایه ی با قابلیت حمل برکنش، یک مهار صفحه ی پایه در پیاز تحتانی قرار داده می شود. این مهار سازه ای فولادی متشکل از چهار میلگرد تمام آجدار برجسته شماره ی 7#، (MPa 517) هر یک با مقاومت نهایی کمینه ی kips 60 (kN 260) می باشد، خواص سازه ای این میلگرد را در شکل 9 ملاحظه نمایید.
شکل 7: عکس مجموعه ابزار آزمایش مدول RAP
شکل 8: نمودار نتایج آزمایش مدول، محوطه ی کارگاهی دوبلین
شکل 9: خواص میلگرد تمام آجدار برجسته
شکل 10: نمونه پایه ی برکنشی RAP
ته کلیه ی این میلگردها به یک صفحه ی فولادی A36 گالوانیزه شده ( با غوطه وری داغ) به ضخامت یک اینچ پیچ می گردد. این مجموعه توسط پوشش افشان های پلی یوریثان (Polyurethane) در اتصالات پیچ شده و روی تمام صفحه پایه محافظت می شود، شکل 10 را ملاحظه نمایید. سر کلیه ی میلگردها صفحات باربر مربعی 4 اینچی قرار می گیرد، که مهاربندی لازم در شالوده را فراهم می آورند. برای منظور نمودن قابلیت اعتماد دراز مدت، میلگردها بیش از اندازه بوده و به روش غوطه وری داغ گالوانیزه شده و آن گاه توسط پلی اتیلن فشرده به ضخامت 25mm محافظت می شوند، پوشش پلی اتیلن توسط بتونه قیری انعطاف پذیری محکم به میلگرد چسبانده شده است. شکل 10 را ملاحظه نمایید. این کار به طور موثری انتقال رطوبت و اکسیژن به فولاد که لوازم خوردگی هستند را حذف می نماید.
نتایج آزمایش برکنش در شکل 11، تکرارپذیری در سختی پایه ی برکنشی RAP درخاک نرم بعد از دو نوبت اعمال بار دوره ای چند گانه را نشان می دهد. این آزمایش بر مبنای ASTM D389 روش آزمایش بار برکنش سریع شمع، در محوطه پروژه ای در ساکرامنتو (Sacramento) انجام شده است. شرایط خاک در این ناحیه لای ماسه دار سست و رس لای دار نرم بوده و تا عمق 5/5 متری قرار دارد. مقادیر Nحاصل از آزمایش SPT در خاک لای ماسه دار و رس لای دار بین 2 تا 5 ضربه قرار دارند.
برای این آزمایش خاص، پایه ی برکنشی گسیخته نشد. اما به طور کلی رفتار پایه برکنشی RAP مشابه رفتار پایه بتنی رنگی شکل است، از این حیث که تحت برکنش با رسیدن ظرفیت باربری پایه ی به حد نهایی، تدریجاً شروع به بالا آوردن توده ی بزرگی از خاک در سطح زمین می نماید(Lawton 2000). توجه نمایید که تقریباً 50 درصد تغییر شکل کشسان اولیه مربوط به کشیدگی فولاد بوده که به خوبی در محدوده کشسانی بیان شده می باشد. این پایه ی برکنشی بعد از اعمال دوره های تنش چندگانه، سختی خطی را حفظ می نماید.
کنترل نشست
در رابطه با طراحی شالوده، به نظر می رسد مهندسان سازه با فشارهای باربری (مقاومت) آشنایی بیش تری داشته، و با مدول بستر (سختی) کم تر آشنا هستند. گاهی مهندس سازه با این مساله مواجه است که با استفاده از فشارهای باربری متوسط برای طراحی، گزینه نیاز به بهبود زمین تکیه گاه پی را دنبال کند یا در عوض با انتخاب فشار باربری کم تر، شالوده های بزرگ یا سیستم پی عمیق با دال سازه ای را به کار گیرد. صرفه نظر از رویکرد انتخابی، سازه های فوقانی می بایست از جنبه های نشست های کل و نشست های تفاضلی بین ستون های مجاور محافظت گردد.
طراحی و اجرای RAP منجر به کاهش در هر دو نشست کل و نشست تفاضلی می گردد (Majchrzak et al 2004). در این جا این سوال مطرح می شود که کنترل نشست تفاضلی تا چه اندازه مهم است؟ یک قاب خمشی دو دهانه ی بتنی را در نظر بگیرید که ستون میانی آن دارای جا به جایی تفاضلی 75/. اینچ باشد. برای طول دهانه و ابعاد متعارف، این نشست به تنهایی می تواند لنگری معادل 40 درصد لنگر تسلیم را در تیرها ایجاد نماید.
برای ارائه ی تصویر درازمدتی از کنترل نشست RAP، دو سازه ی 6 طبقه، یکی در ساکرامنتو (Sacramento) و دیگری در دوبلین (Dublin)، به لحاظ نشست مورد پایش قرار گرفته و در مرجع ماجکرزاک و همکاران (Majchrzak et al 2004) به تفصیل مورد بحث قرار گرفته اند. این مطالعات موردی کنترل نشست یکنواخت خوبی در نواحی با خاک رس نرم تا سفت، امتداد یافته تا عمق 9 متری، را نشان می دهند. در هر دو پروژه، پی های RAP با عمق متوسط 7/6 تا 9 متری جایگزین شمع های کوبشی 23 و 20 متری گردیدند.
در ساکرامنتو موقعیت 12 ستون با بار مرده وزنی به اضافه بارهای زنده در دامنه ی 138 تا kips 835 و دو دیوار برشی بار مرده وزنی به اضافه بارهای زنده در دامنه ی 1200 تا kips 1800 در هر سمت، مورد زمان در شکل 12 رسم شده اند. نتایج دلالت بر آن دارند که نشست های پی در دامنه 0/3 تا 0/8 اینچ قرار داشتند که هم مقدار بیشینه و هم متوسط این مقادیر کوچک تر از برآوردهای طراحی هستند (Majchrzak et al 2004).
در پروژه دوبلین، چندین مکان از جمله ستون های وزنی با بارهای مرده و زنده در دامنه kips 3000 تا kips600 و دال های قاب خمشی با مجموع بار مرده و زنده 1500 kips تا 2300kips مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج قرائت های نشست شالوده برا ی محوطه دوبلین در برابر زمان در شکل 12 رسم گردیده اند. نشست های واقعی ثبت شده در دامنه 0/3 تا 0/7 اینچ قرار داشتند که هم مقدار بیشینه و هم مقدار متوسط کوچک تر از برآوردهای طراحی هستند.
قابلیت اجرا
عملکرد تکرارپذیر ارائه شده توسط اجرای RAP نتیجه ی مستقیم فن آوری های ساده ی نصب و کنترل کیفیت آن ها می باشد. استفاده از سنگ شکسته معمولی موجود در معادن سنگ محلی به حفظ کیفیت اجرای RAP اجرا شده کمک می نماید. همچنین استفاده از مهارهای فولادی سازه ای با طراحی ویژه، عملکرد تکرارپذیر اجزای برکنشی RAP را نیز تضمین می نماید.
از منظر پیمانکار، ساخت پی های سطحی متعارف بر روی خاک بهبود یافته بسیار ساده از اجرای کلاهک های شمع یا کلاهک های پایه و تیرهای ترازبندی است. در برخی موارد که جایگزین خاکبرداری حجیم با خاکریز مهندسی توصیه شده است ولی ته گود برداری پایین تر یا نزدیک به سفره ی آب زیرزمینی است، استفاده از RAP می تواند نیاز به سیستم پیچیده بی آب سازی گود را مرتفع سازد.
به خاطر بهبود ایجاد شده در خاک های اصلاح نیافته یا خاکریزهای کنترل نشده ی مجاور، اجزای RAP همیشه نیازی به ادامه تا لایه ی خاک محکم عمیق ندارند، که این ویژگی مشکلات اجرا را کاهش می دهد. همچنین این جنبه، سیستم RAP را برای اکثر شرایط خاک نرم و ضعیف قابل کاربرد می سازد. سرعت ساخت برای سیستم اجزای RAP حدود 40 تا 60 پایه در روز است. این سرعت اجرای RAP، به پیمانکاران اجازه می دهد تا خاکبرداری شالوده را زودتر شروع نموده، بنای سازه ی فوقانی را زودتر از پروژه ی پی عمیق به سمت بالای تراز زمین گسترش دهند.
از دیدگاه کنترل کیفیت، شبیه هر سیستم پی دیگری، اجرای RAP توسط مهندس ژئوتکنیک تحت نظارت و آزمایش قرار می گیرد. علاوه بر انجام آزمایش های بارگذاری مدول، نفوذ مخروط دینامیکی روزانه و پایدارسازی تحتانی، نماینده ی کارگاهی مهندس ژئوتکنیک عمق های حفاری، متوسط زمان سنبه کوبی هر لایه، انواع سنگدانه ها در هر لایه، ضخامت متوسط لایه، و شرایط غیرمعمول پیش آمده در شافت های حفاری شده را نیز ثبت می نماید. کنترل کیفیت RAP مشابه کنترل کیفیت پایه ی بتنی است، با این تفاوت که اجرای RAP، انجام یک آزمایش بارگذاری تمام مقیاس در هر کار را دربر می گیرد. بحث مشروحی از آزمایش کنترل کیفیت برای اجرای پایه ی سنگ دانه ای سنبه کوب شده را می توان در گزارش ICBOES ملاحظه نمود (2002).
به خاطر اندازه ی نسبی ابزار اجرای RAP، محدودیت های بالاسری به ندرت پیش می آید. همچنین محوطه های فشرده ی شهری در نواحی مسکونی توجه خود را به این روش فنی معطوف کرده اند زیرا اجرای RAP سرو صدای کمی ایجاد می نماید. برخلاف ارتعاشات پیوسته ی ناشی از کوبش شمع های بتنی، ارتعاشات ناشی از اجرای RAP در فاصله ی 3 متری از کوبه، کم تر از 2/0 اینچ در ثانیه هستند. برای محوطه های شهری خط صفر زمین، اجزای RAP می توانند در فاصله 5/5 متری از ساختمان موجود اجرا شوند، که این ویژگی نیاز به شمع زنی را مرتفع می سازد.
تنها محدودیت اجرای RAP عمق آن است. به همین دلیل اجرای RAP به عنوان «سیستم پی متوسط» نام گرفته است. رس های نرم تحکیم عادی یافته یا خاک های با قابلیت روانگرایی که تا بیش از عمق 10 متری گسترش یافته اند، به واسطه ی محدودیت های ابزاری نمی توانند با این روش اصلاح شوند. در حالی که عمیق ترین اجزای RAP اجرا شده در حدود 11 متری زیر سطح زمین هستند، 90 درصد اجزای RAP دارای عمق کم تر از 6 متر هستند. به علاوه، برای شرایط خاک حفره دار و نیز ماسه ای سست، گاهی از غلاف موقت (CASING) استفاده می گردد.
ساخت و ساز سبز
اجزای RAP را می توان با افزودن یا جایگزینی با بتن بازیافتی و سنگ دانه ی بازیافتی ارتقا بخشید. در سال 2003، شرکت ساختمانی DPR دفتر منطقه ای خود در ساکرامنتو را کامل نمود و به علت استفاده از مصالح بازیافتی محلی در اجرای پی RAP جایزه ی مدال نقره را از شورای ساختمان سبز آمریکا (USGBC 2004) دریافت نمود. این اولین پروژه ی خصوصی در درّه ی مرکزی (Central Valley) بود که توانست چنین افتخاری را کسب نماید. در واقع سیستم پی RAP به عنوان پی با مشخصه های ساختمانی سبز یا دوستدار محیط زیست شناخته شده است.
جنبه های اقتصادی
در حالی که هر سیستم ساختمانی اصولاً توسط عملکرد و قابلیت اجرایی آن مورد داوری قرار می گیرد، این سیستم به کار گرفته نخواهد شد مگر آن که نفع اقتصادی نیز برای مالک فراهم نماید. سیستم پی RAP در بیش از 10000 پروژه ی دولتی و خصوصی در آمریکا به کار برده شده است که بیش از 75 درصد آن ها در کالیفرنیا بوده است. چون بسیاری از پروژه های دولتی هزینه های پیشنهادی برای مناقصه های پایه و گزینه های مناقصه را منتشر کرده اند، لذا می توانند نمونه هایی از این که چه مقدار صرفه جویی با اجرای پی های سطحی متعارف متکی بر RAP محقق شده است را فراهم نمایند.
سه پروژه ی مختلف اجرا شده در دانشگاه کالیفرنیا در داویس (UCD) را در نظر بگیرید: 1) برای سازه ی پارکینگ ورودی غربی، پایه های سنگدانه کوبیده شده گزینه ی پیشنهادی در برابر پایه های بتنی زنگی شکل بود. طبق اسناد دولتی، صرفه جویی گزارش شده برای اجرای RAP نسبت به پایه های بتنی زنگی شکل 950000 دلار بود. 2) در ساختمان دانشکده ی علوم ریاضی، اجرای RAP با صرفه جویی گزارش شده 145000 دلار در برابر پایه های بتنی مستقیم رقابت نمود. 3) در مرکز فعالیت های تفریحی، شرکت مک کارثی (McCarthy) با به کارگیری اجزای RAP به جای پیشنهاد خاکبرداری حجیم 3 متری و جایگزینی آن با خاکریز مهندسی، یک صرفه جویی 300000 دلاری را گزارش نمودند.
نتیجه گیری ها
اجرای RAP یک شیوه ی بهبود زمین برای اتکای پی های سطحی متعارف است که در میان جوامع مهندسی ژئوتکنیک و سازه به خوبی مورد پذیرش قرار گرفته است. همان طور که در این مقاله نشان داده شد، با وجود RAP برای حمل ایمن بارهای دال کف و پی به رس نرم، ماسه و لای سست، خاکریزهای بدون نظارت و به طور کلی محوطه های خاک ضعیف و سست، مهندسین گزینه ی مطمئن دیگری در اختیار دارند. با شالوده های متکی بر RAP، مهندسان می توانند از سادگی طراحی، مشخصه های عملکرد دراز مدت خوب، اجراپذیری اثبات شده، و قابلیت رقابت اقتصادی اطمینان پیدا نمایند.
اجرای RAP در آمریکا و به ویژه در کالیفرنیا به طور موفقی در حال گسترش به پروژه های بخش دولتی و خصوصی می باشد. مطالعات موردی پیش گفته نشان می دهند که استفاده از تسلیح خاک RAP به عنوان بستر اتکای شالوده های با ظرفیت باربری بالا در چارچوب استانداردهای اجرایی یکسان با سیستم های پی عمیق و سطحی متعارف، منجر به صرفه جویی در هزینه ها می گردد. در نهایت توصیه می گردد این تجربه ی موفق در بهبود خواص مهندسی زمین برای مقاصد پی سازی در ایران نیز مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
تشکر و قدردانی: بر خورد لازم می دانم از آقای مهندس نعیمی فر برای همکاری در جست و جوی منابع و تهیه ی پیش نویس پیشینه ی موضوع قدردانی نمایم.
پینوشتها:
2- Farrell Design-Build Companies, Inc. (January 1999). Block 224 Parking Garage Geopier Design and Constraction Recommendations. Acramento, CA.
3- Farrell lDesign-Build Companies, Inc. (June 2000). Corporate Headquarters Geopier Design-BuildSubmittal. Dublin. CA.
4- Farrell T. et al. "Rammed Aggregate Pier Design and Construction in California-Performance. Constructability, and Economics" SEACO 2004 CONVENTION PROCEEDINGS, pp. 147-154.
5- Fox, N.S. and Cowell, M.J. (1998). Geopier Foundation and Soil Reinforcement Manual. Geopier Foundation Company, Inc., Scottsdale, Arizona.
6- Hall, K.M., Wissmann, K.J., Caskey, J.M., and FitzPatrick, B.T. (2002). "Soil reinforcement used to arrest bearing capacity failure at a steel mill." Proceedings, 4th International Conference on Ground Improvement. Kuala Lumpur, Malaysia, 26-28 March.
7- Handy, R.L. (2001). "Does Lateral Stress Really Influence Settlement." ASCE Journal of Geotechnical and Geoenvironmental Engineering Vol. 127, No.7.
8- Handy R.L. and White D.J. "Stress Zone Near Displacement Piers: I. Plastic and Liquefied Behavior" J. Geotechnical and Geoenvironmental Engineering, Vol.132, No.1,2006pp.54-62.
9- Handy R.L. & White D.J., "Stress Zone Near Displacement Piers: IIRadial Cracking and Wedging." J. Geotechnical and Geoenvironmental Engineering, Vol. 132, No.1, 2006, pp.63-71.
10- ICBOES Report ER-5916 (Reissued September 1, 2002) ICBO Evaluation Service, Inc. 5360 Workman Mill Road, Whittier, California 90601. www.icboes. Org.
11- Lawton, E.C., and Fox, N.S. (1994). "Settlement of structures supported on marginal or inadequate soils stiffened with short aggregate piers." Vertical and Horizontal Deformations of Foundations and Embankments, A.T. Yeung and G.Y. Fello (Editors), American Society of Civil Engineers, 2, 962-74.
12- Lawton, E.C., Fox, N.S. Fox, and Handy, R.L. (1994). "Control of settlement and uplift of structures using short aggregate piers. "In-Situ Georgia. 121-132.
13- Lawton, E.C. (2000). "Performance of Geopier Foundations During Simulated Seismic Tests at South Temple Bridge on Interstate 15. Salt Lake City, Utah. "Final Reort, No. UUCVEEN 00-03, University of Utah. Salt Lake City Utah.
14- Lillis C. etal. 2004."Compression and Uplift of Rammed Aggregate Piers in Clay." GeoSupport Conference, January 29-31.
15- Majchrzak, M., Lew, M., Sorensen, K., and Farrell, T. (2004). "Settlement of Shallow Foundations Constructed lOver Reinforced Soil: Design Estimates vs. Measurements."Proceedings, Fifth International Conference on Case Histories in Geotechnical Engineering, April 13-17, 2004, New York, NY.
16- Minks, A.G., Wissmann, K.J., Caskey, J.M., and Pando, M.A. (2001). "Distribution of Stresses and Settlements Below Floor Slabs Supported by Rammed Aggregate Pirs." Proceedings, 54th Canadian Geotechnical Conference. Calgary, Alberta. September 16-19.
17- Pham T.V. and. White D.J. "Support Mechanisms of Rammed Aggregate Piers. I: Experimental Results", J. Geotechnical and Geoenviromental Engineering, Vol.133, No. 12, 2007, pp.1512-1521.
18- Pham T. V. and. White D. J. “Sopport Mechanisms of Rammed Aggregate Piers. I: Experimental Results” ,J. Geotechnical and Geoenvironmental Engineering, Vol.133,No.12,2007,pp.1503-1511.
19- Pitt, J.M, White, D,.J., Gaul, A., Hoevelkamp, K. (2003). Highway Applications For Rammed Aggregate Piers In lowa Soils. Lowa DOT Project TR - 443.
20- Shields C.S. et al. 2004. "Modulus Load Test Results for Rammed Aggregate Piers in Granular Soils." GeoSupport Conference, January 29-31.
21- USGBC (2004) DPR-ABD Office Building, LEED#0480.LEED Version 2 Certification Level: Silver.
http://www.usgbc.org/Docs/Certified Projects / Cert¬_Reg IIS. pdf.
22- White D.L. et al. 2001. "Lateral Earth Pressure lInduced by Rammed Aggregate Piers." Proceedings, 53rd Annual Canadian Geotechnical Conference, Montreal, Canada.
23- Wissmann, K.L. (1999). "Technical Bulletin No. 2_Bearing Capacity of Geopier – Supported lFoundation Systems." Geopier Foundation Company, Inc. Blacksburg, VA.
24- Wissmann, K.L., and Fitzpatrick, B.T., and lLawton, E.C. (2001). "Technical Bulletin NO. 3- Geopier Uplift Resistance." Geopier Foundation Company, Inc. Blacksburg, VA.
25- Wissmann, K.L., and Fitzpatrick, B.T., and Lawton, E.C. (2001). "Technical Bulletin No. 4- Geopier Lateral Resistance." Geopier Foundation Company, Inc. Blacksburg, VA.
تولید بتن مقاوم در مقابل خوردگی ناشی از اسید
بررسی خوردگی شیمیایی و مقام سازی بتن در مقابل خوردگی ناشی از اسید)
چکیده
مسأله ی استفاده از بتن های مقاوم در مقابل خوردگی ناشی از اسید و نیاز روز افزون به تولید آن به لحاظ وسعت صنایع به کار گیرنده و نیازمند این نوع از بتن در کشور نظیر صنایع پتروشیمی، باطری سازی های سربی اسیدی، اسید شویی در صنایع مختلف و غیره، به عنوان یکی از موارد مهم و بسیار قابل توجه در عرصه ی ساخت و تولید مصالح معدنی مطرح است.
در محیط های اسیدی و در صورت استفاده از بتن معمولی، در اثر واکنش اسید با سیمان پرتلند که خود خاصیت قلیایی دارد، نمک های محلول در آب ایجاد، و این واکنش منجر به تخریب و خوردگی بتن می گردد. در این ارتباط جهت حفاظت بتن معمولی از خوردگی ناشی از اسید باید تماس سیمان پرتلند و اسید را توسط یک لایه ی محافظ و مناسب به حداقل رساند. انتخاب لایه ی محافظ تابعی از نوع مواد شیمیای مخرب و عوامل محیطی و نیز بارهای وارده است. روش دیگر در ارتباط با این مساله، استفاده از مواد جایگزین چسباننده ی مصالح دانه ای به جای سیمان پرتلند است که در مقابل حملات اسیدی مقاومت مورد نظر را دارا باشند. از جمله ی این مواد سیمان آلومینا و یا گوگرد را می توان عنوان نمود. با توجه به عدم تولید سیمان آلومینا در ایران و وجود منابع طبیعی تامین گوگرد در کشورمان و نیز به لحاظ ویژگی های خاص این ماده، و در راستای پاسخ به نیاز روز افزون صنایع مذکور در این ارتباط، در این تحقیق که مقاله ی حاضر برگرفته از آن می باشد، ضمن معرفی و برشماری خواص بتن گوگردی به عنوان بتن مقاوم در مقابل اسید، مزایای و معایب آن مورد بررسی قرار گرفته است. در جریان این تحقیق نیز سعی شده است که علاوه بر عوامل موثر بر مقاومت فشاری بتن گوگردی، سایر عوامل موثر بر خوردگی آن، تاثیر مواد مضاف، عواتمل زمان و دما، اثر اسید و اثر باز نیز مورد بررسی و پردازش قرار گیرد.
کلید واژه ها: بتن گوگردی، ماده ی مضاف، DCPD ، SMZ، مقاومت بتن گوگردی، خوردگی اسید، خوردگی باز
1- گوگرد و بتن گوگردی
1-1- گوگرد
گوگرد عنصری جامد، ترد و به رنگ زرد روشن است که در اثر حرارت دستخوش دگرگونی می گردد. این ماده در دمای 119 ذوب و به صورت سیال زرد رنگ، در دمای 160 به صورت مایع قهوه ای رنگ است و در دمای 200 به بالاتر از سیالیت آن کاسته می شود. این ماده دارای جرم ویژه 2070 کیلوگرم در مترمکعب و در دمای 135 به حدود 1800 کیلوگرم در مترمکعب می رسد.
1-2- بتن گوگردی و ویژگی های آن
این ماده با ترکیب مصالح سنگی، فیلر و گوگرد به عنوان ماده ی چسباننده ساخته می شود. جهت جلوگیری از کاهش مقاومت آن، یک ماده ی مضاف نیز به ترکیب آن اضافه می گردد. مقاومت فشاری این بتن در ساعات اولیه ی ساخت نمونه حدود 300-200 کیلوگرم بر سانتی متر مربع است. دوام شیمیایی این نوع بتن خوب، و مناسب استفاده در محیط های صنعتی است؛ ولی در قابل درجه حرارت بالا آسیب پذیراست و تاثیرات خورندگی آن روی آرماتورها در محیط مرطوب، آن را در بسیاری از موارد صنعتی غیر قابل استفاده می نماید.
بتن گوگردی ماده ای است مرکب از گوگرد، شن و ماسه که به آب و سیمان احتیاج ندارد. خواص مکانیکی و فیزیکی این نوع بتن در جدول 1 نشان داده شده است.
زمانی که گوگرد اصلاح نشده و مصالح سنگی برای تهیه ی فرآورده های گوگرد در حالت گرم مخلوط شوند، گوگرد چسب شده به شدت تحت اثر تنش های داخلی قرار می گیرد و در نتیجه ی آن دچار خرابی و انهدام زودرس می گردد. بنابراین روش های مختلف اصلاح گوگرد الزامی است که در این ارتباط، روش Vroom (ورم) و با همراهی اورتگا از دانشگاه مک گیل قابل طرح است. در این روش، اصلاح گوگرد توسط واکنش آن با یک پلیمرهیدروکربن اولینفینی صورت می گیرد. در جدول شماره ی 2، تشابه خواص مقاومتی بتن گوگردی اصلاح شده و اصلاح نشده در قیاس با بتن معمولی صورت گر فته است.
از ویژگی های دیگر بتن گوگردی می توان به خصوصیات ذیل اشاره نمود:
- بتن گوگردی در تغییر شکل بیشتر به مقدار مقاومت حداکثر خود می رسد.
- افزایش درصد گوگرد و در نتیجه ی افزایش مقاومت فشاری بتن گوگردی با افزایش ضریب ارتجاعی آن همراه است.
- مقاومت آن در برابر محیط های خورنده به خصوص محیط های اسیدی، حملات نمک ها، کلرها، و سولفات بسیار قابل توجه است که خود از مزیت هایی است که قابلیت استفاده از آن را در پوشاندن کف محیط هایی که با مواد خورنده در تماس هستند و یا استفاده از آن در ساختار سل های الکترولیت در حوضچه های اسیدی، ساخت مخزن اسیدی و کف های عمومی در محیط های اسیدی و خورنده را به صورت قابل توجهی افزایش می دهد.
- بتن گوگردی در قیاس با بتن با سیمان پرتلند زودگیرتر است.
- بتن گوگردی ساخته شده با سنگدانه ی شکسته دارای مقاومتی به مراتب بیش تر از بتن ساخته شده با سنگدانه ی معمولی است.
- مقاومت این بتن در اثر تغییر دما تغییر می یابد، به طوری که با افزایش دما بیش تر از 50 درجه، مقاومت آن کاهش می یابد. لذا استفاده از آن تا دمای 80 درجه سانتی گراد محدود است.
- بتن گوگردی دارای خاصیت شکنندگی است که یکی از خصوصیات نامطلوب آن است که با استفاده از الیاف تقویت کننده با مواد شیمیایی قابل اصلاح و بهبود است.
- این بتن دارای خزش بیش تری نسبت به بتن سیمان پرتلند است.
- قابلیت بازیافت این نوع بتن یکی از خواص جالب و قابل توجه آن است؛ بدین معنی که هر زمان که لازم باشد می توان این بتن را ذوب نمود، گوگرد و سنگدانه ها را جدا نمود و دوباره از آن ها در ساخت بتن استفاده کرد.
- به لحاظ افزایش قابل توجه قیمت سوخت که باعث افزایش قیمت سیمان و در نتیجه ی آن افزایش هزینه ی ساخت بتن با سیمان پرتلند می گردد، هزینه ی ساخت بتن گوگردی امروزه در قیاس با بتن معمولی قابل رقابت است.
2- روش ساخت و مصالح مورد استفاده در بتن گوگردی
2-1- روش ساخت
اساساً سه روش برای ساخت بتن گوگردی پیشنهاد می گردد:
جدول 1: خواص فیزیکی و مکانیکی بتن گوگردی
محدوده |
خاصیت فیزیکی – مکانیکی |
70-28 |
مقاومت فشاری MPa |
10-3 |
مدول گسیختگی MPa |
20-12 |
نسبت مدول گسیختگی به مدول فشاری |
8-3 |
مقاومت کششی MPa |
2-10 |
نسبت مقاومت کششی به فشاری |
45-20 |
مدول الاستیسته GPa |
35-8 |
ضریب انبساط حرارتی ( / 10-6 ) |
15-0 |
جذب آب % |
جدول 2: مقایسه ی مقاومت بتن های گوگردی اصلاح شده و اصلاح نشده در ملات سیمان
سیمان و آب |
گوگرد |
گوگرد اصلاح شده |
ماده ی چسباننده |
2/65 ماسه |
64 ماسه |
78 ماسه |
اختلاط (% وزنی) |
550 |
450 |
680 |
مقاومت فشاری |
70 |
75 |
140 |
مقاومت کششی خمش |
28 |
1 |
2 |
زمان نگهداری تا تعیین مقاومت ها |
* DCPD= dicyclopentadiene
- روش مخلوط گرم : در این روش پودر گوگرد و مصالح سنگی توسط یک مخلوط کن مجهز به سیستم گرم کننده، مخلوط می شود. پس از آن دمای مخلوط به 140 درجه ی سانتی گراد می رسد و این دما تا زمانی که مخلوط کاملاً به صورت همگن و روان درآید و گوگرد مذاب بتواند سطح سنگدانه را اندود نماید، حفظ می گردد. پس از آن مخلوط در قالب ریخته می شود.
- روش مالهوترا: در این روش سنگدانه ها قبل از مخلوط کردن با گوگرد تا دمای 180 درجه ی سانتی گراد گرم می شوند.
- روش ابداعی: با توجه به این که دو روش قبلی برای ساخت بتن گوگردی اصلاح نشده مورد استفاده قرار می گیرند، در این روش (اصلاحی) چون باید برای استفاده از مواد مضاف (DCPD) گوگرد را ذوب، و با ماده ی مضاف ترکیب نمود، بدین لحاظ ابتدا گوگرد تا دمای 140 درجه ی سانتی گراد گرم و ذوب می گردد. پس از آن، ماده ی مضاف به آن اضافه می گردد و پس از مدت مشخصی، گوگرد مذاب با سنگدانه هایی که قبلاً گرم شده اند در داخل مخلوط کن ریخته می شوند. در این تحقیق از این روش جهت ساخت بتن گوگردی اصلاح شده استفاده شده است.
جدول 3: مقاومت فشاری MPa
80-140 Hs+D |
Hs+SMZ |
Hs |
سن (روز) |
25 |
25 |
15 |
1 |
36 |
5/27 |
23 |
14 |
42 |
33 |
18 |
28 |
2-2- مصالح به کار رفته
- مصالح سنگی: بر طبق استاندارد ASTMD33
- گوگرد: گوگرد مصرفی از نوع خالص (گل گوگرد) یا ناخالص.
- ماده ی مضاف: دو نوع ماده ی مضاف SMZ و DCPCD .
- فیلتر: پودر سنگ عبوری از الک شماره 200 و در اکثر موارد از خاکستر بادی.
- اسید و باز: اسید سولفوریک با نرمالیته ی 6/6 و هیدروکسید سدیم (یا سود سوزآور) با نرمالیته ی 1/6 در دمای محیط حدود 31 درجه ی سانتی گراد
- وسایل و محیط آزمایش: قالب مناسب استاندارد، دستگاه مخلوط کن ویژه، وسایل ایمنی، دماسنج دیجیتال، جک هیدرولیکی و ترازوی با دقت بالا، انجام آزمایشات در محیط آزمایشگاهی باز.
- در خصوص روش ساخت بتن گوگردی با ماده ی مضاف، لازم به تذکر است که در ارتباط با ماده ی مضاف SMZ استفاده از روش سوم مناسب است، زیرا دمای ذوب SMZ کمی بالاتر از پودر گوگرد (حدود 160 درجه ی سانتی گراد) می باشد و در صورت استفاده از دو روش اول و دوم، احتمال عدم ذوب کامل SMZ وجود دارد. ضمناً تمامی مصالح مصرفی باید خشک باشند.
در خصوص استفاده از دی سیکلوپنتادین (DCPD) نیز از روش سوم استفاده می شود، چون ماده ی مزبور باید طی زمان مشخصی با گوگرد مخلوط گردد تا نتیجه ی مطلوب حاصل گردد.
3- بررسی تاثیر مواد مضاف بر مقاومت فشاری بتن گوگردی و مقاومت هر کدام در برابر خوردگی (نتایج آزمایشگاهی)
3-1- بررسی تاثیر مواد مضاف DCPD و SMZ و مقاومت فشاری
نتایج آزمایشات مربوط به 6 نمونه بتن گوگردی بدون ماده ی مضاف، 6 نمونه با ماده ی مضاف و 6 نمونه با ماده ی مضاف DCPD در سنین 1، 14، 28 روزه در جدول 3 قابل مشاهده است.
مقادیر مندرج در جدول فوق نیز طی نمودار شماره ی 1 نشان داده شده است.
بررسی جدول 3 در خصوص مقاومت بتن گوگردی معمولی و همچنین انجام مجدد آزمایش تکراری آن نشان می دهد که این بتن در شرایط یک روزه دارای مقاومت فشاری حدودMPa 20 است که پس از گذشت 14 روز به حدود MPa 25 می رسد که دارای رشدی حدود 25% است ولی پس از آن مقاومت فشاری آن دچار افت می شود و حتی از مقاومت 14 روزه به دست آمده نیز کم تر می گردد. درحدی که نسبت به مقاومت یک روزه، رشدی در حد 5/12% را از خود نشان می دهد. دلیل چنین رفتاری بدین شرح است که در بتن گوگردی دو مکانیزم به صورت سهم زمان در حال شکل گیری است: 1- کریستاله شدن گوگرد که باعث رشد مقاومت فشاری بتن گوگرد می شود. 2- تبدیل گوگرد از خانواده مونوکلینیک به ارتورمبیک که خود باعث ایجاد تنش های داخلی در بتن و در نتیجه افت مقاومت بتن گوگردی می شود. در واقع در چند روز اول کریستاله شدن گوگرد تاثیر بیش تری بر بتن گوگردی دارد و در نتیجه ی آن، مقاومت فشاری افزایش می یابد. در حالی که در روزهای حدود چهارم، کریستاله شدن به پایان می رسد و تبدیل خانواده ی گوگرد تاثیر بیش تری بر مقاومت فشاری می گذارد و باعث افت آن می گردد.
• بتن گوگردی با مضاف SMZ: نتایج به دست آمده از آزمایش مقاومت فشاری بتن گوگردی با ماده ی مضاف SMZ، بیان گر رشد تقریباً یسکان طی 1 تا 28 روز است.
همان گونه که در نمودار شماره ی 1 نیز مشخص است، مفاومت فشاری با این ماده ی مضاف از MPa 25 یک روزه با رشد 10 درصدی به مقاومت MPa 5/27 در طی 14 روز رسیده است. این بتن در سن 28 روزه به مقاومت MPa 33 با رشد 32% نسبت به مقاومت یک روزه رسیده است. در این نوع بتن ماده ی مضاف SMZ در فرآیند تبدیل گوگرد مونوکلینیک و ارتورمبیک تاثیر گذاشته و در جهت نگهداری گوگرد در حالت مونوکلینیک عمل می نماید و باعث افزایش مقاومت یک روزه ی بتن می گردد. این عمل در ضمن باعث می شود مقاومت فشاری بتن مزبور تا 28 روز به متوسط رشد 32% برسد.
• بتن گوگردی با ماده ی مضاف دی سیکلوپنتادین: نتایج مقاومت فشاری بتن گوگردی ساخته شده با DCPD که در شرایط بهینه یعنی 5/4 درصد DCPD و دمای 140 درجه ی سانتی گراد با زمان ترکیب 80 دقیقه، بهترین مقاومت را دارا می باشد، در طی جدول 3 و نمودار شماره ی 1 مشخص شده است. همان گونه که در نمودار نیز مشخص است، مقاومت فشاری بتن فوق در روز اول MPa 25 و در روز چهارم MPa 36 است که نشان دهنده ی رشد 44 درصدی است و مقاومت 28 روز آن MPa 42 می باشد که نشان دهنده ی رشد 68 درصدی نسبت به مقاومت یک روزه ی آن است. بر اساس این نتایج مشخص می گردد که بتن فوق دارای رشد مقاومت فشاری بالایی است که نشان گر تاثیر بالای دی سیکلوپنتادین بر ثبات گوگرد در حالت مونوکلینیک است.
• مقایسه ی مقاومت های فشاری بتن های گوگردی، دی سیکلو پنتادین و SMZ
چنانچه در نمودار شماره ی 1 نیز مشخص شده است، مشاهده می گردد که بتن های گوگردی SMZ و DCPD دارای مقامت یک روزه ی بالاتری نسبت به بتن گوگردی معمولی هستند و این برتری در طی زمان بیش تر می شود. بر اساس همین نمودار می توان نتیجه گرفت که در سنین یک روزه، مقاومت فشاری بتن گوگردی ساخته شده با دی سیکلوپنتادین برابر با بتن ساخته شده با SMZ است؛ در حالی که در طول زمان 28 روزه، اختلاف مقاومت بتن آخر به حد MPa 9 می رسد. با بررسی این نتایج اثر ماده ی مضاف بر افزایش مقاومت فشاری بتن گوگردی کاملاً محسوس، و از طرف دیگر برتری دی سیکلوپنتادین نیز ماده ی مضاف SMZ در خصوص افزایش بر مقاومت فشاری نیز مشهود است.
جدول 4: نتایج بتن گوگردی معمولی در اسید
W4 |
W3 |
W2 |
W1 |
W0 |
W |
HS/- |
2495.4 |
2494.1 |
2490.7 |
2487.35 |
2475.05 |
2470 |
وزن |
-1.03 |
-0.98 |
-0.84 |
-0.70 |
-0.20 |
0.00 |
کاهش (وزن%) |
جدول 5: نتایج بتن گوگردی با SMZ در اسید
W4 |
W3 |
W2 |
W1 |
W0 |
W |
HS/- |
2449.90 |
2450.19 |
2445.88 |
2443.76 |
2439.01 |
2437.08 |
وزن |
-0.53 |
-0.54 |
-0.36 |
-0.27 |
-0.08 |
0.00 |
کاهش (وزن%) |
جدول 6: نتایج بتن گوگردی (Hs/D140-80) در اسید
W4 |
W3 |
W2 |
W1 |
W0 |
W |
HS/-pcpd |
2465.42 |
2465.55 |
2462.09 |
2460.67 |
2458.18 |
2455.9 |
وزن |
-0.39 |
-0.39 |
-0.25 |
-0.19 |
-0.09 |
0.00 |
کاهش (وزن%) |
3-2- بررسی مقاومت بتن گوگردی در برابر خوردگی در برابر اسید
برای بررسی خوردگی، یک نمونه از هر یک از بتن های گوگردی معمولی، با ماده ی مضاف DCPD و ماده مضاف SMZ به کار گرفته شد. دمای محیط به طور متوسط 30 درجه ی سانتی گراد اندازه گیری گردید و از اسید سولفوریک 6/6 مولار در این ارتباط استفاده شد این اسید معادل اسید سولفوریک 37% است. برای بررسی میزان خوردگی در برابر اسید، ابتدا وزن هر نمونه مشخص گردید (W) و پس از یک ساعت، نمونه از اسید خارج شد و مجدداً وزن آن اندازه گیری گردید (W0) . پس از آن نمونه داخل اسید قرار گرفت. پس از یک هفته نمونه از اسید خارج، و در محیط هوای آزاد سطح آن خشک گردید و وزن آن ها اندازه گیری گردید و دوباره داخل اسید قرار داده شدند. این عمل در طی 4 هفته به صورت متوالی تکرار شد. نتایج حاصل طی نمودارهای 2 تا 4 و جداول 4 تا 6 ارائه شده است.
مقایسه ی نتایج به دست آمده در آزمایشات فوق نشان می دهد که بتن پرتلند در محیط های اسیدی شدیداً دچار خوردگی می گردد، اما از جمله مهم ترین ویژگی های بتن گوگردی مقاومت آن ها در محیط های اسیدی است. همان گونه که در نمودار ذیل مشاهده می گردد، انواع بتن گوگردی مقاومت مناسبی در مقابل اسید از خود نشان می دهد.
بتن گوگردی معمولی پس از یک ماه غوطه وری در اسید حدود یک درصد افزایش وزن پیدا می کند، ولی بتن گوگردی (Hs/SH7) افزایشی در حدود 5/0 درصد از خود نشان می دهد. مناسب ترین جواب مربوط به بتن گوگردی (Hs/D140-80) است. وزن این بتن پس از یک ماه غوطه وری حدود 4/0 درصد و برابر 5/9 گرم افزایش می یابد. همان گونه که از این نمودار مقایسه ای مشخص می گردد، هر سه نوع بتن در مقابل اسیدکاملاً مقاوم هستند، ولی بتن گوگردی از تیپ (Hs/D140-80) از خود جواب مناسب تری نشان می دهد که نشانه ی پیوستگی بهتر و نفوذپذیری کم تر آن است.
• خوردگی در برابر باز: از هر سه نمونه بتن گوگردی مشابه آزمایش مقاومت در برابر اسید، یک نمونه جهت آزمایش در برابر باز به کار گرفته شد. برای این کار، از هیدروکسید سدیم یا سود سوزآور 1/6 مولار به عنوان باز استفاده گردید. هر نمونه به صورت غوطه ور داخل باز به مدت یک ماه قرار گرفت. ابتدا وزن هر نمونه اندازه گیری شد و پس از یک ساعت غوطه وری، سطح آن در هوای آزاد خشک گردید و دوباره وزن آن اندازه گیری گردید. وزن نمونه مشابه روند آزمایشات اسید در طی 4 هفته اندازه گیری گردید. نتایج آزمایشات مقاومت در هر سه نمونه به صورت یک جا طی نمودار 6 و جدول 7 مشخص شده است.
نتایج حاصل و نمودار 6 نشان می دهد که اساساً بتن گوگردی در مقابل بازها دچار خوردگی شدید می گردد و این امر به دلیل حل شدن گوگرد در باز صورت می گیرد. همان گونه که مشاهده می گردد، بتن گوگردی معمولی پس از یک ماه غوطه وری داخل باز تقریباً دچار فروپاشی می شود و نصف وزن خود را از دست می دهد. با اضافه نمودن SMZ این مشکل بهبود نمی یابد و نمونه پس از 4 هفته حدود 40% وزن خود را از دست می دهد. اما بهترین نتیجه ی حاصله مربوط به نمونه ی بتن گوگردی DCPD است که پس از4 هفته، تنها 8/7 درصد از وزن خود را از دست می دهد. در شکل نمونه های قرار گرفته در باز در کنار هم قابل مشاهده است.
تصاویر فوق به ترتیب نشان دهنده ی بتن گوگردی معمولی،گوگردیSMZ و گوگردی با دی سیکلوپنتادین هستند. در پایان نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که استفاده از بتن گوگردی به جای بتن معمولی در برخی از صنایع که در آن ها احتمال خوردگی و تخریب بتن ناشی از مواد شیمیایی وجود دارد نظیر صنایع پتروشیمی، باطری سازی، سالن های اسید شویی و ... مناسب و قابل توجیه است. لازم به ذکر است که آزمایشات صورت گرفته در این تحقیق در راستای تولید صنعتی در مقیاس کوچک انجام شده است که مستلزم ادامه ی فعالیت جهت دستی یابی به روشی مناسب جهت تولیدات عمده ی صنعتی خواهد بود.
جدول 7: نتایج آزمایشات مقاومت بتن گوگردی در مقابل هیدروکسید سدیم
W4 |
W3 |
W2 |
W1 |
W0 |
W |
|
1324.26 |
1633.25 |
1981.37 |
2255.97 |
2369.67 |
2367.1 |
HS |
1465.55 |
1675.23 |
1861.39 |
2334.47 |
2381.53 |
2379.38 |
HS/SMZ |
2291.72 |
2338.23 |
2409.34 |
2457.52 |
2489.73 |
2489.56 |
HS/DCPD |
پی نوشت ها :
1- عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
2- عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
3- عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
4- دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
منابع:
1- طرح تولید بتن گوگردی، دفتر توسعه ی صنایع دستی پتروشیمی، وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران.
2- Sulphur Concrete, United State Patent 4025352.
3- Sulfur Concrete for Aggressive Environments, A. H. VROOM and C. H. VROOm, STAR crete Technologies Inc, Calgary, Candad.
4- Manufacture of Sulphur Concrete, Jack E. gillott, Robert E. LOOV, Patent number 4188230.
خاک های مشکل آفرین و روش های بهسازی آن (2)
تزریق تراکمی
خاک های نرم و ضعیف به وسیله ی تزریق ملاتی با اسلامپ بسیار کم (کم تر از 2/5 cm) و با فشار زیاد قابل متراکم شدن هستند. روشی که به عنوان تزریق تراکمی شناخته شده است، به دلیل این که ملات مورد استفاده بسیار غلیظ می باشد، حباب با ستونی تشکیل داده که جابه جایی خاک اطراف آن متراکم گردد. تزریق تراکمی ممکن است در یک سری نقاط مربوط به یک شبکه یا در امتداد یک خط اجرا گردد. فواصل تزریق های نقطه ای در محدوده ی 1 تا 4/6 متر انتخاب می شود. [18]تزریق از بالا به پایین موجب خواهد شد که حباب ملات فوقانی، احتمال فرار بعدی ملات در سطح و بالاآمدگی آن را کاهش داده و مقاومت و تغییر اضافی ایجاد نماید که در اعمال بیش تر امکان استفاده از فشار تزریق بزرگ تر فراهم آید.
کاربردهای تزریق در بهسازی خاک
1- پُر کردن فضای خالی جهت جلوگیری از نشست های زیاد و تقویت خاک ریز پی2- کنترل نشست و کاهش قابلیت نفوذپذیری خاک و یا ایجاد پرده های آب بند در سازه های خاکی جهت جلوگیری از فرار آب.
3- مقاوم سازی خاک ریز سازه موجود به منظور جلوگیری از جابه جایی ساختمان به دلیل خاکبرداری در هسمایگی. کوبیدن شمع و اجرایی شمعک های تزریقی.
4- کنترل جابه جایی زمین در حین عملیات احداث تونل
5- مقاوم سازی خاک برای کاهش سیستم های حفاظتی جانبی
6- مقاوم سازی خاک برای افزایش مقامت در برابر بارگذاری جانبی شمع ها
7- تثبیت شیروانی ها
8- کنترل تغییر حجم خاک های انبساطی به کمک تزریق دوغاب آهکی
معمولاً برای تثبیت خاک های ریزدانه ی پلاستیسیته بالا و قابلیت تورم 3 تا 6 درصد وزن خشک خاک به آن آهک افزوده می شود و برای تثبیت خاک ماسه ای و خاک با پلاستیسیته کم 3 تا 8 درصد وزن خشک به آن سیمان پرتلند می افزایند. [4]
تزریق با فشار
در تزریق فشاری خاک با ملات سیمان که تحت فشار بالا به صورت افقی تزریق شده، در یک گمانه ی حفاری شده از قبل، مخلوط می شود. سر لوله ی تزریق برای این که ملات در همه ی جهات تخلیه شود دوران می کند. هوا و آب جهت کمک به عمل اختلاط نیز ممکن است ترکیب شود. تزریق فشاری از انتهای گمانه شروع شده و به طرف بالای آن پیشروی می کند و به دنبال خود یک ستون یکنواخت از مخلوط و سیمان بر جای می گذارد. با هم پوشانی ستون ها قبل از گیرش کامل، دیوارها و سازه های مدوله شده ای زیر سطح زمین قابل احداث می باشد. [14]روش های پیش بارگذاری
متداول ترین روش پیش بارگذاری، انباشتن مصالح خاکریز است. پس از اتمام پیش بارگذاری این مصالح جابه جا شده و یا در ساخت همان پروژه به کار برده می شوند.روش دیگر پیش بارگذاری استفاده از سازه ی نهایی برای اعمال فشار است. این روش که بهتر است به آن پس بارگذاری گفته شود، به میزان وسیع در ساخت مخازن ذخیره ی نفت به کار برده می شود که قبل از پیش بارگذاری مخزن ساخته شده، و به تدریج با آب پُر می شود یا این که می توان از اجزا سازه ی نهایی استفاده کرد مانند شکل که از بلوک های پیش ساخته شده ی همان تأسیسات به کار رفته است. [15]
لزوم استفاده از روش های بالا بردن مقاومت خاک
در اکثر مناطق شهری ساخت هر پروژه ی ساختمانی با تخریب سازه ی قدیمی آغاز می گردد که این امر با نخاله برداری و برداشت خاک سطحی به همراه نخاله موجب رسیدن به سطح زیرین پی در شالوده های کم عمق می گردد که این خاک می بایست دارای حداقل خواص ژنوتکنیکی جهت اسقرار پی و سازه ی رویین را داشته باشد.ولی در مواردی که عمق خاک سست سطحی زیاد باشد، مسأله ی برداشت خاک خود باعث افزایش مشکلات ذیل می گردد.
1- خاک برداری تا رسیدن به اولین لایه ی خاک قابل قبول موجب تحمیل هزینه ی زیاد خاکبرداری به پروژه می گردد، که در برخی مواقع پروژه را از نظر توجیه اقتصادی دچار مشکل می سازد.
2- برداشت خاک سطحی تا چندین متر موجب افزایش عمق گودبرداری و ایجاد مسائل حاشیه ای مانند جلوگیری از لغزش و فروریزی سازه های جانبی و یا معابر دسترسی می گردد که این نیز موجب به تعویق افتادن زمان پروژه و نهایتاً هزینه های نسبتاً سنگین مهاربندی سازه های کناری شود که باز هم ریسک و خطر ریزش بسیار زیاد می باشد.
3- گودبرداری تا رسیدن به اولین لایه ممکن است موجب به هم ریختن کدهای معماری و ایجاد یک تا 2 طبقه ی زیرین بر طرح اولیه گردد، که این نیز با توجه به نظر کارفرما ممکن است مورد اقتصادی نداشته باشد.
4- مشکل آب زیرزمینی که با استقرار پی در ترازهای پایین تر رخ می نماید، که این نیز خود موجب تدابیر خاص برای این مشکل است.
با توجه به موارد یاد شده ضرورت بررسی و امکان سنجی در روش های افزایش خواص ژئوتکنیکی خاک منطقی به نظر می رسد. جهت نیل به این هدف در ابتدا بررسی دسته بندی خاک های مورد مطالعه با چند ویژگی آن ها ضروری است. در ابتدا، به بررسی چند سازه ی سبک که بر اثر گودبرداری سطحی و عدم رعایت اصول ایمنی در گودبرداری ریزش نموده اند یا در آستانه ی ریزش قرار گرفته اند می پردازیم که مشکل آن ها ناشی از استقرار بر روی خاک سست و دستی بوده است.
تثبیت خاک
افزایش هزینه ی ساخت راه، سد، راه آهن و فرودگاه و به طور کلی سازه های خاکی با توجه به محدود بودن بودجه و سرعت اجرای کار سبب می گردد تا مهندسان برای جلوگیری از جابه جایی زیاد احجام از مصالح محلی، حداکثر استفاده را نمایند. تغییر عملکرد خاک به منظور اصلاح کاربرد مهندسی خاک آن، به معنی اعم، تثبیت خاک نامیده می شود. اصلاح یا تثبیت خاک به طور کلی برای دستیابی به اهداف زیر انجام می گیرد. [4]الف) افزایش مقاومت و خواص ژئوتکنیکی و افزایش توان باربری خاک
ب) تغییر نفوذپذیری و کاهش درصد جذب آب و جلوگیری از تورم
ج) پیش گیری از نشست
د) کاهش چسبندگی در خاک های با چسبندگی زیاد
هـ) افزایش چسبندگی در مورد خاک های با چسبندگی کم (ماسه بادی)
انتخاب روش تثبیت خاک به صورت طبقه بندی شده امر مشکلی است، مهندسی ژئوتکنیک می باید با توجه به کلیه ی مسائل فنی - اقتصادی - نیروی انسانی و ماشین آلات، تجربه ی شخصی و نتایج آزمایشات، روش بهینه را انتخاب و اقدام به تثبیت خاک کند. به طور کلی اهم روش های اصلاح یا تثبیت خاک به صورت فهرست به شرح زیر است:
1- تثبیت مکانیکی، 2- تثبیت الکتریکی، 3- تثبیت حرارتی، 4- تثبیت به روش زهکشی، 5- تثبیت شیمیایی، 6- تثبیت مکانیکی با سیمان، 7- تثبیت با آهک، 8- تثبیت با قیر. اصلاح خاک در کلیه ی موارد مهندسی خاک و به خصوص در شرایط ضعیف بودن خاک مطرح است. صرف نظر از مسائل مربوط به مکانیک خاک و کاربرد آن در پی سازی و غیره ... یکی از معمول ترین کاربرد آن در تقویت راه سازی و باند فرودگاه است. بنابراین مسأله ی مورد توجه برای مهندس طراح این است که به چه ترتیب خاک نامناسب را برای کاربرد مورد نظر اصلاح نمایند.
علل عدم گستردگی استفاده از روش های تثبیت خاک در ایران
با توجه به آن که اکثر مهندسان مشاور و پیمانکاران اطلاعات جامع و کاملی از روش های گوناگون تثبیت و اصلاح خاک دارند و در آیین نامه های مختلف کاربرد آن توصیه شده است متأسفانه در پروژه های معدودی در ایران از این روش ها استفاده شده است که برخی از دلایل به شرح زیر است:1- عدم وجود ماشین آلات مناسب اجرای کار، 2- عدم آشنایی برخی از پیمانکاران به شیوه های اجرای کار، 3- عدم آگاهی از فن آوری های نوین و پرهیز از کارهای فنی جدید، 4- مسائل مربوط به فاصله ی حمل مصالح و مواد، 5- عدم استفاده از روش های بهسازی و تثبیت سبب می گردد تا بر حسب نیاز و مورد مصالح مناسب از فواصل زیاد حمل شود. در این شرایط هزینه ی اجرای کار با توجه به حجم زیاد مصرف مصالح منتخب و مسائل مربوط به آن بسیار گران خواهد بود.
تثبیت سیمان
مکانیزم تثبیت خاک با سیمان شبیه مکانیزم تثبیت خاک با آهک است با این تفاوت که در تثبیت خاک با آهک بخشی از مواد پرزولانی برای فعل و انفعال شیمیایی خاک با آهک از طریق خاک تأمین می شود، در صورتی که مواد پوزولانی برای تثبیت خاک با سیمان به صورت بالقوه در سیمان موجود هستند و لزوماً نباید از طریق خاک تأمین گردد. مشخصات فنی خاک های تثبیت شده با سیمان بستگی به جنس خاک، مقدار سیمان وزن مخصوص خاک تثبیت و کوبیده شده، کیفیت اختلاط سیمان و خاک، شرایط عمل آوردن مخلوط و زمان دارد. مقاومت خاک های تثبیت شده با سیمان در اثر مرور زمان افزایش می یابد. این افزایش مقاومت در روزهای اول، به سرعت بیش تری انجام می شود و سپس با گذشت زمان از سرعت ازدیاد مقاومت خاک تثبیت شده کاسته می شود. اضافه کردن مقدار سیمان بالاتر از 2 درصد خواص خاک را تغییر می دهد. [4]خواص خاک های تثبیت شده به وسیله ی سیمان
افزودن سیمان به خاک ها عموماً باعث تجمع و گلوله شدن خاک می شود. این عمل که به دلیل هیدراتاسیون صورت می گیرد باعث افزایش درصد رطوبت بهینه و کاهش وزن مخصوص خاک تثبیت شده با سیمان نسبت به خاک اولیه می شود، لیکن بیش تر بودن چگالی سیمان نسبت به خاک طبیعی جبران کاهش وزن مخصوص خاک تثبیت شده با سمیان را می کند. برای انرژی تراکم معین تأثیر، تراکم خاک های تثبیت شده با سیمان باعث کاهش وزن مخصوص و همچنین کاهش مقاومت آن ها می شود. اصولاً تراکم خاک های تثبیت شده باید به نحوی انجام شود تا پس از اتمام عملیات تراکم درصد فضای خالی مخلوط به حداقل ممکن تقلیل یابد. درصد فضای خالی خاک های تثبیت شده با سیمان علاوه بر جنس خاک بستگی به درصد رطوبت مخلوط در حین تراکم دارد. برای یک انرژی تراکم معین حداقل فضای خالی تثبیت شده با سیمان در درصد رطوبت بهینه حاصل می شود. خواص خاک های متراکم تثبیت شده با سیمان به وسیله ی مقدار سیمان اضافه شده به تراکم کنترل می شود. با افزایش مقدار سیمان، مقاومت و ظرفیت برشی افزایش می یابد. ولی در خاک های رسی نفوذپذیر میل به افزایش تورم خاک های رسی کاهش داده می شود. از سیمان گاهی برای کاستن خواص خمیری خاک استفاده می شود. با افزایش درصد سیمان به کار رفته برای اصلاح خاک از حد روانی به دامنه ی خمیری کاسته شده و حد خمیری افزایش می یابد. مقاومت فشاری تک محوری خاک ها نیز با افزودن سیمان افزایش پیدا می کند. مقاومت فشاری خاک های دانه ای غیرچسبنده که با سیمان تثبیت شده اند بیش تر از مقاومت فشاری خاک های تثبیت شده با سیمان است. این اختلاف مقاومت با افزایش درصد سیمان در مخلوط بیش تر می شود.تأثیر میزان سیمان بر مقاومت برشی حداکثر مخلوط های سیمانی 28 روزه نشان داده شده است. این شکل نشان می دهد که در مخلوط های سیمانی، تنش برشی حداکثر، به طور پیوسته با افزودن مقدار سیمان افزایش می یابد. تنش برشی حداکثر خاک به همراه 6 درصد سیمان، 3/08 برابر همین مخلوط بدون افزایش سیمان است. [9]
تثبیت خاک با آهک
از جمله موادی که برای تثبیت و یا بهسازی خاک کاربرد بسیار دارد آهک است. از جایی که اکثر خاک ها، دارای ترکیبات سیلیکا و آلومین سیلکا هستند، افزایش مقداری آهک شکفته (ca(oh)2) و آب، برای به وجود آوردن یک ترکیب پایدار، بسیار مؤثر است. تجربه نشان داده است که انواع خاک رس با آهک زنده و یا شکفته ترکیبی تولید می کنند که خواص آن ها مانند خواص ترکیبات سیمانی است.خاک های مناسب اختلاط با آهک
به طور کلی خاک هایی جهت اختلاط با آهک مناسب هستند که دارای مقدار کافی رس باشند، به علاوه تحقیقات گذشته مؤید آن است که تأثیر آهک که نتیجه ی آن کاهش pi و افزایش مقاومت خاک است، هنگامی کاربرد دارد که ph خاک بیش از 10 باشد و اگر ph خاک کم تر از 10 بود برای اصلاح یا تثبیت باید از سیمان استفاده کرد. مهم ترین تأثیر آهک بر خصوصیات خاک، اصلاح آن، کاهش دامنه ی خمیری و افزایش cbr می باشد. در این مرحله ممکن است مقاومت فشاری و مقاومت کششی (سمنته شدن) سریعاً افزایش نداشته باشند بنابراین در عملیات تثبیت هدف از اختلاط آهک با خاک بایستی قبلاً مشخص گردد. به عنوان مثال اگر مقدار کمی سیمان با خاک مخلوط گردد برخی از خصوصیات خاک تغییر می کند ولی مقاومت فشاری و کششی به طور محسوسی افزایش نمی یابند در این شرایط میزان سمنته شدن نسبتاً ضعیف و فقط مرحله ی اصلاح انجام شده است.استفاده از مواد پلیمری چسبناک
با مروری بر تحقیقات انجام شده، به این نکته می رسیم که تعداد کارهایی که بر روی پایداسازی های سنتی انجام شده بسیار زیاد است. افزودنی های سنتی مانند: آهک، سیمان و خاکستر آتشفشانی. اما در مقایسه تحقیقات و مدارک بسیار کمی در رابطه با پایدارسازی های غیرسنتی وجود دارد. محققان آلمانی به تازگی یک محصول تجاری جدید جهت تثبیت و کنترل ذرات خاک ارائه نموده اند. ماده ی جدید که اساس فرمولی آن یک نوع پلی وینیل استات (PVA) می باشد. در صنعت، ونیل استات از واکنش گاز اسیداستیک و استیلن تهیه می شود. پلی ونیل استات ها معمولاً به شکل امولسیون می باشند که در خاک یک حالت نگهدارندگی سه بعدی را ایجاد می کنند که سبب تثبیت موقعیت مکانی ذرات خاک می گردد و این در حالی است که آب و اکسیژن به راحتی قابلیت نفوذ در چنین خاکی را دارند. پلی وینیل استات یک مایع غشایی می باشد که سبب سفت شدن سطح خاک می گردد و در خاک به شکل یک ساختار 3 بعدی حدود 1 تا 2 سانتی متر از خاک سطح را پوشش می دهد. این ماده، دارای 12 تا 18 ماه ماندگاری در خاک است. تحقیقات بیش تر نشان داد که کاربرد این ماده ی چسبناک؛ سبب ارتقای ساختاری خاک، افزایش نفوذ آب، ازدیاد استحکام دانه بندی خاک و infiltration / drainage می گردد و به طور خلاصه؛ کاربرد این ماده سبب جلوگیری از فرسایش ناشی از اثر آب و باد است. استفاده از این ماده ی تثبیت کننده به گونه ای است که این ماده را اسلحه ای در برابر خشکسالی نامیده اند.امولسیون پلی وینیل اکریلیک (PVA): پلی وینیل اکریلیک ماده ای شیمیایی می باشد که از 1970 تاکنون در بازار موجود است و به تازگی، از این ماده جهت تثبیت جاده های خاکی استفاده می شود که با ایجاد نفوذ و چسبندگی بهینه در بین اجزای خاک، مقاومت سطح را در برابر آب افزایش می دهد. این ماده به دلیل ساختار شیمیایی متشکل از مولکول های آرایش یافته در یک زنجیره ی نسبتاً مستقیم که از عرض دارای پیوندهای جانبی با زنجیرهای مجاور می باشند و تشکیل یک شبکه ی مولکولی را می دهند؛ در مقایسه با ساختارهای مولکولیِ روغن ها، قیر امولسیونی و ... دارای ساختار شیمیایی یکنواخت تری هستند.
سریش خاک: این محصول مشتکل از دو نوع پلیمر به همراه یک مقاوم گر در برابر U.V می باشد. همان طور که از اسمش پیداست این ماده نیز جهت تثبیت جاده های روستایی خاکی، اراضی کشاورزی و راه های شنی به کار می رود. به سبب وجود خاصیت چسبناکی در این ماده از آن به جای قیر می توان به عنوان لایه ی محافظ بتن در پی ساختمان استفاده نمود. واکنش سریع این ماده با سطح ممزوج شده از مزایای منحصر به فرد سریش خاک می باشد؛ به طوری که در بحث عایقِ پی که اشاره گردید تنها 15 دقیقه زمان لازم است تا این ماده خشک شود و یک لایه ی محافظ را بر روی بتن تشکیل دهد.
محصولی جهت کنترل فرسایش و تخریب و جابه جای خاک می باشد که به لحاظ محیط زیستی، سازگار با طبیعت است. کاربری این ماده افزایش قابلیت باربری انواع خاک می باشد.
این ماده زود محکم می شود (می بندد) و در شرایط مختلف آب و هوایی قابل استفاده است. برای بست سازی فرودگاه بسیار ایده آل می باشد. این ماده که دارای زنجیر پلیمری بر پایه ی کربن می باشد سبب به هم چسباندن اجزای خاک به یکدیگر می شود. ناحیه ای که با این ماده مخروج می گردد دارای سطحی سخت می گردد و ظاهری شبیه به یک سطح سیمانی دارد.
از خصوصیات محیطی این ماده می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- غیرسمی، 2- عدم خوردندگی، 3- عدم اشتعال پذیری، 4- عدم آلوده کنندگی آب
کلسیم لیگنوسولفات: (لیگنین) این محصول به عنوان تثبیت گر خاک در بازار موجود است. این ماده یک محصول جانبی از صنایع کاغذسازی می باشد. ماده ای خمیری شکل و قهوه ای تیره است کاربرد قابل توجه آن به عنوان خمیر چسبناک برای تغذیه ی حیوانات است. لیگنین حتی سنگدانه های بزرگ (شماره ی 53) را هم به هم می چسباند. این ماده بایستی به صورت 50/50 با آب مخلوط گردد. پس از اختلاط عملیات کوبش لازم نیست و این کار را بار ترافیک انجام خواهد داد.
امولسیون پلی وینیل اکریلیک (PVA): یک نوع از این پایه ی شیمیایی همان می باشد. [11]
جهت تثبیت از پلیمر PVA پلی ونیل استات با ترکیب های مختلف ذیل استفاده شده در تمامی آزمون ها برش بر روی نمونه ها با تراکم 100 درصد و دارای رطوبت بهینه صورت پذیرفت برای حصول به این هدف، تمام مخلوط های ساخته شده، مورد آزمایش تراکم پروکتور قرار گرفتند. تا وزن مخصوص خشک حداکثر و رطوبت بهینه ی هر یک تعیین گردد.
با توجه به نمودار، افزودن پلیمر به خاک موجب بالا بردن ضریب ارتجاعی برشی و نیز چسبندگی و زاویه اصطکاک نمونه ها گردید.
در شکل تأثیر میزان پلیمر بر مقاومت برشی و افزایش خواص چسبندگی و مخلوط ها نشان داده شده است. این شکل نشان می دهد که در مخلوط های پلیمری و خاک، تنش برشی حداکثر، به طور پیوسته با افزودن مقدار ماده مضاف افزایش می یابد. چسبندگی حداکثر خاک به همراه 004/0 درصد پلیمر 9 برابر شده و زاویه ی اصطکاک، 15 درجه اضافه گردید. [4]
این آزمایش نشان می دهد که در شرایط آزمایشگاهی افزودن پلیمر به خاک موجب افزایش خواص مکانیکی خاک می شود.
تجربه در حد صنعتی این روش با توجه به ریزدانه بودن خاک و نیز کوچک بودن حباب تزریقی در این خاک ها مشکل است.
جمع بندی و نتیجه گیری
1- بهسازی خاک گزینه ی مناسبی است که در اغلب اوقات اقتصادی ترین روش برای حل مسائل ژئوتکنیکی است.2- آهنگ کاربرد روش های بهسازی در ایران هماهنگ با کشورهای دیگر نبوده، از روش هایی با تأخیر زمانی و از دیگر روش ها تاکنون استفاده نشده است. با به کارگیری بهسازی در پروژه ها سالیانه میلیاردها تومان صرفه جویی مالی به عمل آمده و زمان اجرا به تناسب کوتاه خواهد شد.
3- عدم استفاده از روش های بهسازی و تثبیت سبب می گردد تا بر حسب نیاز و مورد مصالح مناسب از فواصل زیاد حمل شود. در این شرایط هزینه ی اجرای کار با توجه به حجم زیاد مصرف مصالح منتخب و مسائل مربوط به آن بسیار گران خواهد بود.
4- نقش آهک در تثبیت خاک های ریزدانه از زمان های قدیم شناخته شده است. به طور کلی خاک هایی جهت اختلاط با آهک مناسب می باشد که دارای مقدار کافی رس باشند. واکنش های شیمیایی تبادل یونی بین آهک، آلومین و سیلیس موجود در خاک رس باعث بالا رفتن کارایی، کاهش خصوصیات خمیری خاک و همچنین واکنش های پوزولانی منجر به ایجاد یک جسم سمنته با مقاومت نسبتاً بالا می شود.
5- با توجه به نتایج مقاومت فشاری با درصدهای مختلف آهک، مقاومت نمونه ها روند افزایش یابنده داشته است.
6- تأثیر میزان آهک بر پارامترهای مقاومت برشی (تغییرات میزان چسبندگی و زاویه ی اصطکاک داخلی) در درصدهای متفاوت آهک به 2 صورت هوای خشک و مرطوب مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است، مقایسه ی میزان چسبندگی نمونه های آزمایشی هوای خشک در درصدهای مختلف آهک نشان می دهد، نمونه هایی با 6 درصد آهک پس از 20 روز بیش ترین مقدار چسبندگی را از خود نشان می دهند. این موضوع در مورد زاویه ی اصطکاک داخلی نیز صادق است.
7- در آزمایش برخی مستقیم، بر اثر کاهش 5 تا 8 درصد رطوبت، میزان چسبندگی و زاویه ی اصطکاک داخلی نمونه هایی خشک نسبت به مرطوب به ترتیب 15-80 و 5 تا 50 درصد افزایش داشته که این نتایج اهمیت شرایط نمونه از لحاظ مقدار رطوبت بر مقادیر پارامترهای مقاومتی را نشان می دهد.
8- مقایسه ی میزان چسبندگی نمونه ها در حالت مرطوب و درصدهای مختلف نشان می دهد، نمونه هایی با 6 درصد آهک بیش ترین چسبندگی را نسبت به نمونه های با درصدهای آهک 3 درصد و 9 درصد از خود نشان می دهد. بررسی نمودار زاویه ی اصطکاک داخلی نیز نشان می دهد که نمونه های محتوی 6 درصد آهک دارای مقدار زاویه اصطکاک داخلی مناسبی نسبت به سایر نمونه ها است.
بنابراین نمونه ها با 6 درصد آهک مناسب ترین گزینه هستند. لذا با توجه به نمودارهای مقاومت فشاری و برشی می توان نتیجه گرفت که نمونه ها با 6 درصد آهک بهترین پاسخ را داده اند.
9- افزودن سیمان به خاک رس در مخلوط خاک - سیمان، باعث کاهش نشانه ی خمیری مخلوط می شود و بناراین کارآیی مخلوط خاک - سیمان کم تر می باشد.
10- مقاومت فشاری محدود نشده ی مخلوط های خاک - سیمان با افزودن سیمان افزایش می یابد.
11- مقاومت برشی مخلوط های خاک - سیمان با افزودن سیمان با 6 درصد، تنش برشی حداکثر 3 برابر می گردد. [9]
12- استفاده از پلیمر در خاک های دانه ای با توجه به طریقه ی قرار گیری ذرات و فواصل لازم جهت چسبانیده شدن نتایج بهتری را نشان می دهند.
13- مزیت تقویت خاک با استفاده از پلیمرهای رایج مانند P.V.A و ... به علت عدم خوردگی و تجزیه ی شیمیایی، مدت دوام بالای آن می باشد.
14- با افزودن 004/0 درصد پلی ونیل استات به خاک ML مقاومت برشی 16 درجه و چسبندگی 9 برابر اضافه شد. [4]
15- افزودن پلیمر نیز مانند تزریق سیمان در خاک های ریزدانه بسیار مشکل و شعاع تأثیر ماده ی تزریقی محدود می باشد و این روش در صورت استفاده به صورت آمیختگی با خاک بسیار مؤثرتر است.
16- افزودن پلیمر در خاک های دانه ای با توجه به فواصل لازم جهت چسبانیده شدن نتایج بهتری را نشان می دهد. [4]
مراجع و منابع
1- اشرفی، ح، 1386، «اصول و مبانی گودبرداری و سازه های نگهبان»، چاپ دوم، انتشارات بهینه.
2- اسلامی، ا، 1385، «آسیب شناسی لرزه ای شالوده ها و روش های بهسازی»، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی مقاوم سازی.
3- اسلامی، ا، 1385، «مهندسی پی طراحی و اجرا»، چاپ اول، نشریه ی ک-437، مرکز تحقیقات مسکن.
4- بقولی زاده، ع، 1387، «خاک های مشکل آفرین و روش های بهسازی خاک»، پایان نامه ی کارشناسی ارشد.
5- بقولی زاده، ع، 1385، «مقاوم سازی لرزه ای خاک در مقابل روان گرایی»، اولین همایش بین المللی مقاوم سازی.
6- بقولی زاده، ا، 1387، «کاربرد میکروپایل در سازه های نگهبان».
7- روشندل، پ، 1378، «بررسی روش های مختلف تثبیت خاک و مصالح سنگی در روسازی»، فصلنامه ی ژئوتکنیک و مقاومت مصالح، ش 83.
8-شادمهر، ه، سرشار، پ، 1370، «شناسایی پدیده ی واگرایی خاک»، نشریه ی عمران، ش 6.
9- عبدالهی، ر، 1385، «تثبیت خاک های ریزدانه به وسیله ی سیمان»، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی مقاوم سازی.
10- عسکری، ف، فاخر، ع، «تورم و واگرایی از دید مهندس ژئوتکنیک»، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران.
11- علایی، حامد، 1387، «ارزیابی خواص مکانیکی خاک های تثبیت شده ی شیمیایی توسط مواد پلیمری»، پایان نامه ی کارشناسی ارشد.
12- قضاوی، م، 1386، «مهندسی پی»، جزوه ی درسی آموزش مهندسان عمران نظام مهندسی ساختمان اصفهان.
13- کاووسی، ا، هاشمیان، ا، 1380، «بررسی تثبیت خاک با آهک در فرودگاه پارس»، مجموعه مقالات اولین کنفرانس بهسازی زمین، دانشگاه امیرکبیر.
14- لیتکوهی، س، امینی، ح، 1386، «روش های بهسازی و پایداری شیروانی ها»، کنفرانس بهسازی خاک، نظام مهندسی ساختمان اصفهان.
15- منتظرالقائم، س، 1375، «اصلاح خاک از طریق پیش بارگذاری»، چ اول، انتشارات پژوهشگاه بین المللی مهندسی زلزله.
16- منتظرالقائم، س، 1384، «حرکت زمین و روان گرایی خاک»، چ اول، انتشارات پژوهشگاه بین المللی مهندسی زلزله.
17- مهندسین مشاور خدمات مهندسی مکانیک خاک، 1386، کنفرانس بهسازی خاک، نظام مهندسی ساختمان اصفهان.
18- میرمحمد حسینی، م، 1383، «راهنمای مقاوم سازی زمین های سست در برابر روان گرایی»، چ اول، پژوهشگاه بین المللی مهندسی زلزله.
19- میرمحمد حسینی، م. 1378، «مهندسی ژئوتکنیک لرزه ای»، چ اول، انتشارات پژوهشگاه بین المللی مهندسی زلزله.
20- میرمحمد صادقی، م، 1387، جزوه ی ارتقای مهندسان عمران سازمان نظام مهندسی ساختمان اصفهان.
21- وفاییان، م، 1380، «سد های خاکی»، چ دوم، انتشارات دانشگاه صنعتی اصفهان.
ماهنامه ی فنی - تخصصی دانش نما، شماره ی پیاپی 173-172. :
خاک های مشکل آفرین و روش های بهسازی آن (1)
دکتر سید مهدی ابطحی (2)
چکیده
در سال های اخیر رشد جمعیت و افزایش تقاضا برای تهیه ی مسکن موجب شده است، توسعه ی صنعت ساختمان شتابی روزافزون بگیرد و با وجودی که دانش و توان بالا بسیاری از اعضای جامعه ی مهندسی و صنعت ساختمان در کشور ما خود موضوعی برجسته و افتخارآمیز است، لیکن تهیه و تدوین مدارک و مستندات فنی ساختمان بر طبق استانداردها و آیین نامه و مقرررات ملی کُند گردیده است و نقطه ضعف آشکاری را در عرصه ی خدمات مهندسی ایجاد کرده است. با توجه به دلایل مذکور و رشد سریع ساخت و ساز در شهرهای بزرگ از جمله اصفهان بدون رعایت مسائل زمین شناسی و ژئوتکنیکی مشکلات فنی و مهندسی زیادی را به همراه داشته است که از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد.ریزش و یا ترک خوردگی ساختمان ها، نشست ناهمگون ساختمان، بالا آمدن سطح آب زیرزمینی که در نقاط پست می تواند مشکلاتی را برای پی ساختمان ها به وجود آورد، عدم تشخیص دقیق سازند مورد حفاری در پروژه ها نظیر مترو، عدم تشخیص گسل ها و پتانسیل لرزه خیزی آن ها در هنگام تعریف شهرهای جدید، روان گرایی خاک در هنگام زلزله و محل عبور گسل ها از زیر پروژه های عمرانی، عدم دقت به مکان دفن زباله های شهری و استقرار شهرک ها روی خاک های مسأله دار و مشکلات فراوان دیگری از این قبیل که اطلاع از خصوصیات زمین شناسی و ژئوتکنیکی محل انجام پروژه را امری اجتناب ناپذیر می سازد.
کلید واژه ها: خاک مسأله دار، ژئوتکنیک، تزریق، ریزش، گودبرداری، تراکم، تثبیت، مقاومت برشی.
مقدمه
این تحقیق با معرفی خاک های مشکل آفرین آغاز می گردد، سپس با توجه به نوع خاک و مشخصات آن راه کارهای مناسب جهت بهسازی اتخاذ می گردد.خاک های واگرا
واژه ی رس در علم مکانیک خاک در دو مورد، یکی توصیف اندازه ی ذرات خاک و دیگری توصیف انواع خاک به کار برده می شود. در مورد اول کلمه ی رس بر آن دسته از ذرات خاک اطلاق می گردد که از 0/002 میلیمتر کوچک ترند، اما در حالت دوم، خاک رس خاکی است که چسبندگی و خواص خمیری ویژه ای دارد با این نگرش تمام ذرات با اندازه ی رس الزاماً کانی رس نیستند. بالا بودن درصد ذرات کانی های رس در یک خاک، بر ویژگی های آن خاک اثر می گذارد و میزان این تأثیر به نسبت درصد وزنی این ذرات در خاک بستگی دارد. خاصیت واگرا رس (Dispersivity) نیز عمدتاً از خواص ذرات رس و واکنش ان ها نسبت به آب و یا به عبارت دیگر از پدیده های فیزیکی - شیمیایی در سطح ذرات رسی ناشی می شود که به محض تماس یافتن این گونه خاک ها با آب حتی اگر سرعت جریان کم باشد شسته می شوند.مشکلات ناشی از خاک های واگرا
وجود مقدار و نوع املاح موجود در خاک، یکی از مسائل مهمی است که همواره باید در انتخاب قرضه ی خاک های زیر دانه در نظر گرفت که عدم توجه به آن در اجرای سازه های آبی، مشکلات فراوانی را به وجود می آورد.عمده ترین مسأله در خاک های واگرا، مسأله ی آب شکستگی های داخلی و مشکلات ناشی از آن است که به ویژه در سازه های آبی مطرح است، این پدیده در بسیاری از سدهای خاکی و خاکریزها، بستر کانال ها و سازه های آبی دیگری که بر روی این خاک ها ساخته شده است دیده می شود.
روش های شناسایی خاک های واگرا
شناسایی خاک های واگرا در بررسی های محلی
این مرحله از شناسایی، در بازدیدهای مقدماتی از محل و در ضمن بررسی های اولیه ی زمین شناسی در سطح منطقه صورت می گیرد.در جاهایی که سطح زمین شیب نسبتاً تندی دارد، شناسایی خاک های واگرا آسان تر است. در این مناطق، بر اثر بارندگی ها و فرسایش سریع بریدگی های بسیار عمیق و مشخصی در سطح زمین به وجود می آید که مشخصه ی اصلی این گونه خاک هاست. از سوی دیگر در مناطق مسطح و کم شیب، تشخیص خاک های واگرا به سادگی میسر نیست. معمولاً در مناطق دربردارنده ی خاک های واگرا آثار آب شستگی از قبیل کانال های تنگ و عمیق طبیعی، خلل و خرج و حفره های بزرگ یا دیواره های عمودی جویبارها و تونل های آب شستگی های کوزه ای دیده می شود.
آزمایش های متداول در شناسایی خاک های واگرا
متداول ترین آزمون های شناسایی خاک های واگرا عبارت اند از:1- آزمایش پین هول
2- آزمایش تعیین درصد نمک های محلول در آب
3- آزمایش هیدرومتری دوگانه
4- آزمایش کرامب
5- آزمایش استوانه ی چرخان
6- آزمون شاخص واگرایی
7- آزمایش جریان سطحی آب در کانال های کوچک
8- آزمایش تورم آزاد Free swellin Test
ملاحظات طراحی در مواجه با خاک های واگرا و روش های بهسازی
شناخت پدیده ی واگرایی و شناسایی خاک های واگرا باعث شده است که در انتخاب منابع قرضه خاک های ریزدانه ضوابط بیش تر و دقیق تری در نظر گرفته شود. پس به طور کلی اولین راه حلی که در مواجه به خاک های واگرا برسی می گردد، عدم استفاده از آن هاست. اما اگر استفاده از خاک های واگرا ضرورت داشته باشد، باید برای مقابله با پدیده ی آب شستگی در آن ها چاره ای اندیشید، که شامل بهبود با افزودن مواد شیمیایی مانند آهک، سولفات آلومینیوم، سنگ گچ آبدار به خاک یا مخزن سد یا استفاده از فیلتر در مواجهه با این گونه خاک ها است.خاک های رمبنده (فروریزشی)
تعریف
این خاک ها از خاک های غیر اشباعی هستند که در هنگام اشباع شدن، تغییر حجم زیادی در آن ها به وجود می آید. این تغییر حجم می تواند ناشی از اعمال بار اضافی باشد و یا نباشد. شالوده ای که روی چنین خاک هایی احداث گردید در صورت اشباع درآمدن خاک به علت یک رطوبت غیر منتظره ممکن است تحت نشست زیاد و ناگهانی قرار گیرند. این رطوبت ممکن است ناشی از عوامل ذیل باشد:الف) شکسته شدن لوله های آبرسانی
ب) نشست از لوله ی فاضلاب
ج) نشست از مخازن آب یا استخرها
هـ) بالا آمدن تدریجی تر از آب زیرزمینی
نشست خاک های رمبنده (فروریزشی) معمولاً باعث خسارت سازه ای قابل توجه می شود بنابراین شناسایی خاک های رمبنده در حین شناسایی صحرایی بسیار مهم است.
اکثر خاک های رمبنده ی طبیعی بادرفت هستند. بادرفت های خاک های محل و رسوب داده شده توسط باد مانند ماسه بادی و نهشته های خاکسترهای آتش فشانی هستند. این نهشته ها دارای نسبت تخلخل بزرگ و وزن مخصوصی کم هستند و چسبندگی آن ها صفر و یا ناچیز است. بسیاری از خاک های فروریزشی می توانند از خاک های برجا باشند، که حاصل هوازدگی سنگ های منشا می باشند.
نوع دیگری از خاک های رمبنده، رسوبات ناشی از سیلاب های گل آلود می باشند. این رسوبات در صورتی که خشک شوند دارای تخلخل بزرگ خواهند بود. [4]
خاک های مستقر بر روی زمین های دفن زباله
چون در نزدیکی مناطق شهری زمین کمیاب است، شاید استفاده از زمین های قبلی دفن زباله ضرورت پیدا می کند. زمین های زباله که اکنون مورد استفاده می گیرند، اغلب در مکان های مناسبی قرار داشته اند که معمولاً زمین ناهموار بود. و بدین ترتیب امکان تخلیه ی مواد در فرورفتگی ها و پوشاندن بعدی آن ها وجود داشته است. [3]در حال حاضر مکان زمین های دفن زباله را باید طوری تعیین کرد که آلودگی آب زیرزمینی کنترل شود. معمولاً پوشاندن روزانه ی ابنوه زباله ها با لایه ای از خاک ضرورت دارد. روش خوب پوشاندن 6/0 تا 1 متر زباله با 15/0 تا 2/0 متر خاک متراکم در لایه های متناوب است. این کار ممکن است به دلیل تخلیه ی لوازم قدیمی، قطعات اتومبیل، نخاله های ساختمانی و ... همچنین مواد کوچک تر امکان پذیر نباشد.
به هنگام استفاده از زمین های دفن زباله برای ساختمان سازی بعدی، به دلیل تجزیه و یا تحکیم زباله ها، اجتناب از نشست بسیار دشوار است. مطمئناً به دلیل خصوصیت متنوع زباله ها و روش های مورد استفاده ساخت خاکریز نشست های ناهمسان خواهند بود. برای کاهش فشار ناشی از پی بر روی منطقه ی دفن زباله می توان خاکریزی بیش تری انجام داد. با این روش، تحکیم زمین دفن زباله سرعت و افزایش پیدا می کند و چنانچه وقت کافی وجود داشته باشد برای کاهش نشست های آینده روش مطلوبی است.
ضخامت خاکریز اضافی جهت کاهش تنش های روی منطقه ی دفن زباله در حدود 1/5 B است. برای سازه های سبکی همچون ساختمان های مسکونی یک یا دو طبقه، آپارتمان ها، ساختمان های دفتری و انبارها که ظرفیت باربری لازم تنها 25 تا 5 Kpa است، استفاده از پی های یکسره یا پیوسته (یا میلگردهای آرماتوربندی زیاد) ظرفیت باربر، کافی ایجاد می کند و امکان پل زدن بر روی نقاط نرم یا فضاهای خالی موضعی وجود دارد. در صورت کافی نبودن این روش یا عدم تمایل مالک به پذیرش احتمال آسیب دیدگی ساختمان، تنها چاره استفاده از شمع یا پایه های عمیق (صندوقه) جهت عبور از زمین دفن زباله و رسیدن به خاک زیرین است. [3]
خاک های متورم شونده
خاک های متورم شونده خاک هایی هستند که در اثر افزایش رطوبت تغییر حجم افزایشی قابل توجهی از خود بروز می دهند. در واقع می توان گفت که خاک های قابل تورم در جهت کاملاً مخالف با عمل تحکیم حرکت می کنند، یعنی به جای از دست دادن آب و کاهش حجم، آب را جذب کرده و افزایش حجم پیدا می کنند، پدیده ی تورم، پدیده ای برگشت پذیر است، یعنی خاک بعد از کم شدن رطوبت منقبض می گردد.بهترین تعریف از پدیده ی تورم عبارت است از: واکنش فیزیکی و شیمیایی خاک و محیط، که مقدار تورم در آن بستگی به شدت نیروهای جاذبه و دافعه ی فیزیکی و فیزیک و شیمایی دارد.
نشانه های صحرایی تورم در خاک
1- توپوگرافی 2- وزن مخصوص و سختی خاک 3- رنگ خاک 4- عمق آب زیرزمینی 5- بارندگی 6- تبخیر و دمای منطقه [10]روان گرایی Liquefaction
خاک ماسه ای اشباع هنگامی که تحت اثر ارتعاش های زلزله قرار گیرد ممکن است شبیه گل مایع ناگهان به شکل یک سیال درآید این پدیده روان گرایی نامیده می شود. در مفهوم گسترده تر پدیده ای که در آن مصالح دانه ای به علت ارتعاش به حالت مایع درآمده، خواه توده ی خاک به وسیله ی آب اشباع شده باشد یا خیر. در خاک های ماسه ای قبل از این که زلزله و نیروهای ناشی از آن از طریق تماس ذرات بتوانند منتقل شوند، ذرات خاک دارای تماس های پایداری بین یکدیگر هستند. این امر موجب می شود که مقاومت بررشی خاک پایداری سازه ای که بر سطح زمین قرار دارد را تأمین کند.هنگامی که خاک در اثر تنش های برشی ناشی از زلزله تغییر شکل دهد تماس میان ذرات از بین می رود در نتیجه نیروهایی که اصولاً به وسیله ی تماس های ذرات در امتداد قایم تحمل می شوند به آن منفذی منتقل می گردند که در این حالت همان بروز شرایط روان گرایی خواهد بود. در این حالت تماس میان ذرات از بین رفته و مقاومت برشی خاک صفر می شود و خاک ماسه ای رفتاری شبیه یک مایع که وزن مخصوص آن برابر خاک اشباع است از خود نشان می دهد.
استعداد روان گرایی
از آن جایی که تمامی خاک ها استعداد روان شدن را ندارند لذا اولین قدم در ارزیابی مخاطرات روان گرایی معمولاً ارزیابی استعداد روان گرایی می باشد. [19] روان گرایی تنها در خاک های اشباع رخ می دهد، لذا عمق تراز آب زیرزمینی (چه آزاد و چه تحت فشار) بر استعداد روان گرایی اثر می گذارد. استعداد روان گرایی با افزایش عمق تراز آب زیرزمینی کاهش می یابد، اثرات روان گرای معمولاً در ساختگاه هایی که تراز آب زیرزمینی چند متری با سطح آب زیرزمینی فاصله دارد مشاهده شده است.روان گرایی خاک های رسی
داده های به دست آمده از آزمایش های آزمایشگاهی و عملکرد واقعی نشان داده اند که بیش تر خاک های رسی در اثر زلزله دچار روان گرایی نمی شود با این حال مطالعات اخیر در چین [19] نشان داده اند که در انواع معینی از مصالح رسی ممکن است در اثر تکان های زلزله، افت مقاومت زیادی ایجاد شود. به نظر می رسد که این خاک ها دارای ویژگی های زیر باشد:- درصد اجزا دیرتر 0/005 میلیمتر < 15
- حد روانی < 35
- درصد آب > حد روانی 0/9
در صورتی که خاک ها یا ویژگی های فوق در نمودار خمیری بالای خط A قرار گیرند، بهترین روش تعیین ویژگی های مقاومتی آن ها در بارگذاری دوره ای انجام آزمایش بارگذاری دوره ای است، در غیر این صورت می توان خاک های رسی را در مقابل روان گرایی ایمن در نظر گرفت. در خاک های شن دار هنگامی که به علت وجود لایه های غیرقابل نفوذ امکان استهلاک فشار آب منفذی وجود نداشته و در نتیجه شرایط غیرزهکشی حاکم شود خاک های شنی نیز ممکن است مستعد روان گرایی گردد. استعداد روان گرایی تحت تأثیر دانه بندی می باشد معمولاً خاک های خوب دانه بندی شده نسبت به خاک های با دانه بندی نامناسب استعداد کم تری برای روان شدن دارند، پُر شدن حفره های بین ذرات بزرگ تر از، با ذرات ریزدانه در یک خاک خوب دانه بندی سبب کاهش پتانسیل تغییر حجم در شرایط زهکشی نشده می گردد. شواهد محلی نشان می دهد اغلب گسیختگی های روان گرای در خاک های با دانه بندی یکنواخت اتفاق افتاده است.
مقاوم سازی لرزه ای خاک
خاک ها جهت بهبود خواص مهندسی خود صدها سال است که مورد اصلاح واقع شده اند لیکن در 80 سال گذشته ارتقا دانش بشر در زمینه ی رفتار خاک و مخاطرات ژئوتکنیکی موجب بروز روش های بدیع و جدیدی در خصوص اصلاح خواص خاک ها گردیده است. در نواحی فعال و غیر فعال از نظر زلزله، روش های اصلاح خاک معمولاً در ساختگاه هایی که انتظار می رود شرایط موجود خاک به رفتار نامطلوبی منجر شود، مورد استفاده قرار می گیرد.روش های متراکم سازی
ذرات ساختمان یک خاک به طرق بسیار متفاوتی قابل آرایش است. به هر حال مقاومت و سختی خاک هنگامی که ذرات در یک بافت متراکم قرار گیرند بیش تر از زمانی که به صورت متخلخل کنار هم واقع باشند است. همچنین تمایل به گسترش فشار آب حفره ای مثبت زمانی که خاک متراکم است کم تر از هنگامی است که متخلخل باشد در نتیجه عملیات متراکم سازی یکی از مؤثرترین و متداول ترین روش ها جهت اصلاح خواص خاک ها برای کاهش خطرات لرزه ای می باشد.متداول ترین روش های متراکم سازی عبارت اند از تراکم دینامیکی، انفجار و تزریق که از تمایل خاک به متراکم شدن در ارتعاش استفاده می کنند. به همین علت میزان مؤثر بودن آن ها برای خاک های غیرچسبنده از قبیل ماسه های تمیز و شن ها بیش ترین مقدار می باشد.
روش های ارتعاشی
ارتعاش شناوری (Vibro Flotation)
در ارتعاش شناوری یک وسیله ی اژدر (مرتعش شونده ی شناور Vibro flot) که توسط جرثقیل معلق نگاه داشته می شود، برای متراکم کردن یک لایه ی خاک مورد استفاده قرار می گیرد. مرتعش شونده هایی شناوری که معمولاً دارای قطر (30 تا 46 سانت) و طول حدود (3 تا 4/9 متر) می باشند. از وزنه هایی که به صورت خارج از مرکز حول یک محور قرار دارند، تشکیل می شوند. محور فوق الذکر را به وسیله ی یک محرک الکتریکی یا هیدرولیکی می توان جابه جا کرد. [14]مرتعش شونده ابتدا به وسیله ی ترکیبی از ارتعاش و جت آب یا هوا از منافذ مخروطی خود تا انتهای لایه ی خاک پایین برده می شود. سپس مرتعش شونده در ضخامت های 60 تا 90 سانت با سرعت متوسط 30 سانتیمتر بر دقیقه در حالی که هنوز مرتعش می باشد، بالا کشیده می شود. ارتعاش شناوری مؤثرترین روش برای خاک های دانه ای یا درصد ریزدانه کم تر از 20 و درصد رس زیر 3 می باشد در چنین خاک هایی این روش در شعاع 30 تا 46 سانتیمتر از مرتعش شونده دانسیته ی بالا و در شعاع های بزرگ تر دانسیته ی پایین تری تولید می کند.
روش دینامیکی
میله ی مرتعش
سیستم های ارتعاش میله از یک چکش شمع کوب ویبره استفاده می کند تا میله ی ایبلند (probe) را داخل خاک فرو برند، سپس در حالی که میل هنوز مرتعش می باشد از خاک بیرون کشید موجب تراکم نمودن آن می گردد به منظور حداقل رساندن نشست ناشی از متراکم سازی در سطح زمین و یا عمق مقداری خاک اضافه ریخته می شود.تراکم دینامیکی
تراکم دینامیکی با تکرار سقوط یک وزنه ی سنگین در نقاط مختلف در سطح زمین انجام می گیرد. وزنه ها معمولاً از صفحات فولادی و یا بتن مسلح با وزن 6 تا 30 تن ساخته شده اند. ارتفاع سقوط معمولاً در حدود (10 تا 30 متر) می باشد. انرژی کل منتقل شده به خاک تابعی از وزن وزنه، ارتفاع سقوط، ابعاد شبکه و تعداد ضربات در هر نقطه می باشد. ریختن یک لایه از شن و ماسه در جایی که سفره ی آب زیرزمینی نزدیک سطح زمین باشد قبل از تراکم مورد نیاز می باشد.تراکم توسط انفجار
مصالح دانه ای متخلخل و سست به وسیله ی عملیات انفجاری نیز قابل متراکم ساختن می باشند. تراکم توسط انفجار شامل انفجار خرج های متعددی بوده، که در چال های قایم به فواصل 3 تا 6 متر از هم دیگر جاگذاری می شود. چال ها معمولاً در فواصل 5 تا 15 متری تعبیه شده و قبل از انفجار دهانه ی آن ها مسدود می گردد. انفجار مؤثرترین روش جهت تراکم ماسه های متخلخلی است که دارای کم تر از 20 درصد لای و 5 درصد رس می باشد، حتی مقدار کمی رس یا رگه های باریکی از رس می تواند مقدار قابل ملاحظه ای تاثیر انفجار را کاهش می دهد انفجار در خاک های خشک کاملاً مؤثر می باشد.روش زهکشی
هدف از اجرای روش زهکشی برای مقابله با روان گرایی، افزایش ظرفیت زهکشی مقطع خاک با استفاده از به کار بردن مصالح با نفوذپذیری بالا در سطح زمین است. این چنین زهکشی عموماً به شکل اجرای شمع انجام می گیرد (Noda 1975) دیگر روش های زهکشی پیشنهادی، زهکشی توسط چاه زهکشی اطراف یک سازه و الحاق یک وسیله ی زهکشی به شمع فولادی یا پرده ی سپر می باشد. قلوه سنگ و بتن را نیز می توان به عنوان مصالح پشت دیوارهای ساحلی به عنوان نوعی زهکشی در نظر گرفت البته به شرطی که پرده ی سپر نفوذپذیر استفاده شده از شسته شدن ماسه ها جلوگیری کند. [15]پینوشتها:
1- کارشناس ارشد خاک و پی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
2- استادیار گروه عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان.
ادامه دارد...
بررسی و تحلیل کیفی بتن خلاطه ای و بتن آماده ی یک ساله ی اخیر شهر اصفهان
چکیده
امروزه با ابداع و ترویج تکنیک های نوین تولید بتن (بتن آماده)، دیگر روش های سنتی و دستی جایگاه خود را از دست داده اند. اما از آنجا که به دلیل متعدد، جایگزینی کامل روش های سنتی در بسیاری از مناطق و شهرها (از جمله اصفهان، به علت بافت تاریخی و تنگی معابر) امری بسیار مشکل و شاید غیرممکن است، لذا به نظر می رسد در شرایط فعلی اصلاح این روش ها بسیار مفیدتر و کم هزینه تر از تلاش برای جایگزینی کامل آن ها باشد. اما قبل از هر تصمیمی در این مورد باید دیدی واقع بینانه نسبت به وضعیت اجرای بتن و دلایل ضعف بتن خلاطه ای در شهر داشت. در راستای مقایسه ی کیفیت بتن سنتی (خلاطه) و بتن مدرن (بتن آماده) اجرا شده در شهر اصفهان، مطالعه ای بر روی مستندات و مدارک یک ساله ی اخیر یکی از آزمایشگاه های بتن شهر انجام گرفت و مقاومت نمونه های 28 روزه ی استوانه ای بتن خلاطه ای و بتن آماده ی شکسته شده در این آزمایشگاه مقایسه شد.
بررسی ها نشان داد که در این مدت، 33 درصد از نمونه های بتن خلاطه ای و 5/1 درصد از نمونه های بتن آماده، مقاومتی پایین تر از 190 داشته اند. پس از آن، دلایل اصلی این مسأله مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که مهم ترین عامل کیفیت پایین بتن خلاطه ای در شهر، عدم حضور ناظر در هنگام بتن ریزی است.
کلید واژه: بتن آماده، بتن خلاطه ای، مقاومت فشاری، آزمایشگاه بتن، ناظر
مقدمه
اکنون بیش از 15 سال از ورود خلاطه به ایران می گذرد. استفاده از خلاطه در ساخت و ساز های شهری جهش بزرگی در افزایش کیفیت بتن که تا آن زمان عمدتاً به صورت دستی و آخوره تولید می شد، به حساب می آمد. اما کم کم با ورود استانداردهای ساخت و ساز به عرصه ی مهندسی کشور و بحث مقاوم سازی ساختمان ها در مقابل زلزله، انتظارات از کییت بتن بیش تر شد و سخت گیری و دقت بیش تری بر فرایند تولید و اجرای بتن اعمال گردید؛ لذا خلاطه ها دیگر قادر به تهیه ی بتن (یکنواخت و با کیفیت بالای) مورد نیاز صنعت ساختمان نبودند.
در سال های اخیر، استفاده از بتن آماده در پاسخ به نیاز صنعت ساختمان به بتن با کیفیت بالا، افزایش چشم گیری داشته است. این نوع بتن به دلایل متعدد از جمله نظارت دقیق بر فرایند تولید، اختلاط کامل، به کارگیری مصالح مرغوب، همگن بودن و ... مشکلات بتن خلاطه ای را ندارد و گزینه ی مناسبی برای استفاده (به خصوص در بتن ریزی سقف ها و فنداسیون) به شمار می آید.
اما با این که امروزه بتن آماده بر هیچ کس پوشیده نیست و با وجود تمام فشارهای سازمان نظام مهندسی به مهندسان و پیمانکاران به منظور جایگزینی کامل بتن خلاطه ای با بتن آماده، باز هم بسیاری از افراد مشغول در صنعت ساختمان اقدام به استفاده از بتن خلاطه ای می نمایند. این مساله نشان دهنده ی این است که هنوز بسترهای لازم جایگزینی کامل بتن خلاطه ای با بتن آماده (حداقل در اصفهان) فراهم نشده است. این جایگزینی فرایندی زمان بر و شاید غیر ممکن است و معلوم نیست چه مدت به دراز بیانجامد؛ لذا بهتر است به جای شعارهای ایده آل گرایانه و غیر عملی در کوتاه و میان مدت، فکری موثر و عملی به منظور ارتقای کیفیت بتن خلاطه ای در حداقل زمان، اندیشیده شود.
در این پژوهش ابتدا به کمک اطلاعات یک ساله ی اخیر یکی از آزمایشگاه های بتن شهر، به بررسی کیفیت بتن های (خلاطه ای و آماده) اجرا شده خواهیم پرداخت تا بینش واقع بینانه تری نسبت به وضعیت اجرای بتن در شهر بیابیم. سپس علل اصلی کیفیت پایین بتن خلاطه ای در اصفهان را بررسی خواهیم نمود. در آخر نیز پیشنهاداتی جهت ارتقای کیفیت بتن خلاطه ای در حداقل زمان، مطرح می شود.
انجام آزمایشات و تحلیل آماری داده ها
تمامی مراحل نمونه برداری، مراقبت و شکستن نمونه ها در آزمایشگاه و مطابق با استاندارد 6044 ایران انجام پذیرفت. مقاومت فشاری طرح تمام نمونه های مورد بررسی، 210 بود. (3) اما با توجه به این که در عمل بسیاری از مهندسان ناظر و محاسب با کمی تخفیف حد مقاومت 190 را به عنوان کمینه ی مقاومت 28 روزه استوانه ای این نمونه ها می شناسند، در تحلیل های آماری انجام شده به منظور طبقه بندی و تعیین درصد بتن مشکل دار و با کیفیت پایین مقاومت 190 معیار عمل واقع گردید.
میانگین مقاومت |
43/225 |
انحراف معیار |
70/53 |
درصد نمونه های قابل قبول |
5/72 |
جدول 1: بتن خلاطه (تابستان 87)
میانگین مقاومت |
44/219 |
انحراف معیار |
74/70 |
درصد نمونه های قابل قبول |
21/65 |
جدول 2: بتن خلاطه (پاییز 87)
مقاومت 190 معیار عمل واقع گردید.
پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها توسط کامپیوتر و نرم افزار Excel آنالیز، به منظور مشاهده ی مرکزیت و میزان پراکندگی داده ها، از دو شاخص آماری میانگین حسابی و انحراف معیار استفاده شد.
بتن خلاطه ای
نزدیک به 400 نمونه بتن خلاطه ای در این مدت مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل آماری داده های به دست آمده از این آزمایشات در جداول و نمودارهای شماره 1 تا 4 قابل مشاهده اند.
میانگین مقاومت |
07/219 |
انحراف معیار |
90/68 |
درصد نمونه های قابل قبول |
17/66 |
جدول 3: بتن خلاطه (زمستان 87)
میانگین مقاومت |
73/212 |
انحراف معیار |
65/69 |
درصد نمونه های قابل قبول |
71/60 |
جدول 4: بتن خلاطه (بهار 88)
بتن آماده
در این مدت حدود 500 نمونه بتن آماده نیز مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل آماری داده های به دست آمده از این آزمایشات در جداول و نمودارهای شماره ی 5 تا 8 ارائه شده اند.
میانگین مقاومت |
90/247 |
انحراف معیار |
12/38 |
درصد نمونه های قابل قبول |
73/94 |
جدول 5: بتن آماده (تابستان 87)
میانگین مقاومت |
34/274 |
انحراف معیار |
43/38 |
درصد نمونه های قابل قبول |
100 |
جدول 6: بتن آماده (پاییز 87)
نتایج و بحث
با مشاهده و مقایسه ی جداول و نمودارهای بالا، نتایج زیر حاصل می شود:
1- میانگین مقاومت فشاری نمونه های خلاطه از میانگین مقاومت فشاری نمونه های بتن آماده در مدت مشابه کم تر بوده و بیش ترین اختلاف در فصول سرد سال مشاهده می شود. به بیان دیگر، به نظر می رسد که بتن خلاطه ای در مقابل سرما بسیار آسیب پذیرتر از بتن آماده است.
2- پراکندگی نمونه های بتن خلاطه ای بسیار بیش تر از پراکندگی نمونه های بتن آماده است. این مساله در نمودارهای 1 تا 8 نیز کاملاً قابل مشاهده است.
3- تقریباً 33 درصد نمونه های خلاطه، مقاومت 28 روزه ی استوانه ای کم تر از 190 داشته اند و باعث ایجاد مشکلات متعدد از جمله عقب افتادن کار، هزینه ی کُرگیری، هزینه ی چکش و یا محاسبه ی مجدد و سبک سازی گشته اند. این مساله در حالی است که در این مدت، تنها 5/1 درصد نمونه های بتن آماده با چنین مشکلی رو به رو شده اند.
4- در یک سال اخیر تقریباً 5/15 درصد کل نمونه ها (خلاطه و آماده)، مقاومت 28 روزه ی استوانه ای کم تر از 190 داشته اند.
میانگین مقاومت |
03/307 |
انحراف معیار |
73/36 |
درصد نمونه های قابل قبول |
100 |
جدول 7: بتن آماده (زمستان 87)
میانگین مقاومت |
23/259 |
انحراف معیار |
62/36 |
درصد نمونه های قابل قبول |
100 |
جدول 8: بتن آماده (بهار 88)
علل اصلی کیفیت پایین بتن خلاطه ای
به کارگیری مصالح نامرغوب
به کارگیری مصالح نامرغوب از علل شایع پایین بودن کیفیت بتن خلاصه ای است . خرید و استفاده از شن گل آلود، ماسه ی نامناسب و سیمان مانده می تواند مقاومت بتن تولیدی را تا حد بسیار زیادی کاهش دهد.
بارها نیز دیده شده است مصالح مرغوبی که مدت ها قبل از بتن ریزی خریداری گشته و در کارگاه دپو شده اند، کیفیت خود را از دست داده و منجر به تولید بتن با کیفیت پایین گردیده اند.
عدم آگاهی و یا عدم احساس مسئولیت مالک خلاطه و کارگران به کارگرفته شده
بارها دیده شده که کارگران خلاطه قبل از حضور آزمایشگاه در محل و یا بلافاصله پس از انجام نمونه گیری (با اطمینان خاطر) اقدام به ساخت بتن شُل و با کیفیت پایین نموده و در مقابل اعتراض ناظر و آزمایشگاه بی تفاوت عمل کرده و کار خود را از پیش برده اند. این بی تفاوتی یا ناشی از اعتماد و اطمینان به روش غلط خویش و یا از روی سودجویی و عدم احساس مسئولیت در قبال کیفیت بتن تولیدی است. بارها شاهد برخورد لفظی و یا حتی فیزیکی این افراد با ناظر و یا نماینده ی آزمایشگاه بوده ایم.
مشکلات مکانیکی دستگاه ها
در بسیاری از بتن ریزی ها به دلیل از کار افتادن دستگاه خلاطه و یا بالابر (به دلایل مختلف) بتن ریزی متوقف می شود و تا شروع مجدد آن مدت زمانی طول می کشد. این مساله باعث ایجاد اتصال سرد در بتن ریخته شده می گردد و بتن کیفیت خود را از دست می دهد.
تعویض مصالح در حین کار
در هنگام بسیاری از بتن ریزی ها پیمانکار و یا کارفرما متوجه کم بودن مصالح پای کار شده و سریعاً اقدام به خرید مصالحی می نماید که ممکن است کیفیت و خصوصیات مصالح اولیه را نداشته باشند. این مساله همگنی بتن ریخته شده را دچار مشکل می نماید.
طرح اختلاط نامناسب
با توجه به پیمانه ی حجمی مصالح در هنگام بتن ریزی با خلاطه (فرغون، بیل و سطل) و تغییر دانه بندی و رطوبت مصالح در پروژه ها و فصول مختلف، استفاده از یک اختلاط (با فرمول مشخص) با بتن ریزی های متفاوت مناسب نیست.
علت انحراف معیار بالای داده های بتن خلاطه ای
عدم یکنواختی در طرح اختلاط مهم ترین عاملی است که باعث پراکندگی بالای نمونه های بتن خلاطه ای می گردد.
از آن جا که در اغلب موارد، به علت عدم حضور مهندس ناظر در هنگام بتن ریزی، نمونه گیری بر عهده ی آزمایشگاه قرار می گیرد، لذا نمونه های گرفته شده در اکثر اوقات (علی رغم تلاش آزمایشگاه) معرف بتن ریخته شده نیستند، چرا که کارگران خلاطه به محض مراجعه به رؤیت بالا می نمایند. در بعضی از موارد اندک نیز آزمایشگاه موفق به غافلگیری کارگران خلاطه و نمونه گیری از بتن واقعی می گردد. در نتیجه این که نمودارهای 1 تا 4 حاصل می شوند که در آن ها پراکندگی داده ها بالاست، و نمونه ها یا بسیار ضعیف و یا بسیار قوی هستند.
اما مهم ترین عامل ضعف بتن خلاطه ای در شهر اصفهان که شاید به نوعی تمام عوامل قبلی را تحت تأثیر قرار دهد، عدم نظارت دقیق ناظر بر فرایند بتن ریزی است که البته با وجود تمام سخت گیری های سازمان نظام مهندسی، باز هم متأسفانه این مساله مورد غفلت بسیاری از مهندسان واقع می شود.
پیشنهادات
همان گونه که گفته شد، جایگزینی کامل بتن خلاطه ای با بتن آماده به دلایل مختلف از جمله بافت قدیمی و تاریخی شهر و عدم امکان تردد کامیون ها و تراک میکسرها در بعضی از خیابان ها و کوچه های تنگ، فرایندی زمان بر و چه بسا غیرممکن است و بنابراین، نیاز به راه حلی کوتاه مدت احساس می شود. در ادامه برخی از راه حل های کوتاه مدت این مساله را بررسی می نماییم.
1- تمامی مالکان خلاطه های مشغول به کار در شهر و کارگران ثابت ایشان شناسایی، و پس از دادن آموزش های لازم، به آن ها گواهی و اجازه ی کار داده شود.
2- به هر دستگاه خلاطه یک پلاک تعلق گیرد و این پلاک بر روی دستگاه به صورت خوانا نصب گردد. این پلاک باید شخصی باشد و در صورت فروش و یا تغییر مسؤول خلاطه، شماره ی آن تعویض گردد.
3- تمامی دستگاه ها به صورت منظم مورد معاینه ی فنی قرار گیرند.
4- به هر مالک خلاطه یک برگه ی سابقه تعلق گیرد که درآن مشخصات کارفرماهای قبلی و گزارش های آزمایشگاه از نحوه ی کار خلاطه و یا تخلفات احتمالی درج گردد و در صورت تکرار تخلف، گواهی کار باطل شود.
5- قبل از شروع کار پروه از کارفرما تعهدنامه ای مبنی بر به کارگیری خلاطه کارهای مجاز گرفته شود و در صورت به کارگیری نیروهای غیرمتعهد، پروژه تحت بررسی های مجدد (آزمایشات بتن سخت شده) قرار گیرد.
6- فشار سازمان نظام مهندسی به مهندسان ناظر به منظور نظارت دقیق تر بر پروژه ها (مخصوصاً بتن ریزی ها) بیش تر گردد.
امید است با به کارگیری روش ها و طرح های مفید از طرف صاحب نظران و متخصصان در صنعت اجرای ساختمان های شهری، گامی موثر در جهت ارتقای کیفیت و افزایش مقاومت ساختمان ها در برابر خطرات احتمالی طبیعی برداشته شود.
پی نوشت ها :
1- دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی اصفهان
Email: pooya_paydary@Yahoo.com
2- کارشناس ارشد سازه از دانشگاه یزد – مدیر مسول آزمایشگاه بتن و سنگدانه شرکت مهندسی ساختمانی اصفهان پارس
Email: mr.ghasemian@Gmail.com
3- اعداد گزارش شده همگی بیان گر مقاومت فشاری استوانه ای نمونه های 28 روزه هستند.
4- منظور از درصد نمونه های قابل قبول، درصد نمونه با مقاومت بالاتر از 190 است.
منابع:
1- مستندات آزمایشگاه بتن و سنگدانه ی شرکت مهندسی ساختمانی اصفهان پارس
2- مستوفی نژاد، داوود، تکنولوژی و طرح اختلاط بتن، انتشارات ارکان، 1379.
منبع: نشریه دانش نما، شماره 176-
برج آزادی
تاریخچه
تاریخچه برج آزادی به سال 1345 هجری شمسی بر میگردد. در این سال طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد و در نهایت طرح مهندس حسین امانت بیست و چهار ساله و فارغالتحصیل دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنا برج آزادی در یازدهم آبان 1348 خورشیدی آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در 24 دیماه 1350 با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید. برج آزادی در ایران، نمونهای از نماد و نشانههای شهری است که معماری شاخص آن، تلفیق طاقهای معماری پیش از اسلام (دوره هخامنشیان و ساسانیان) و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح، معمار حتی به جزئیات اجزای بنا و نحوه چیدمان سنگهای نماد دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت جز جز اجزا به کل واحدی بدل گردند.
برج آزادی به صورت یک تندیس ساخته شده است و به عنوان یک نماد شهری مورد توجه است.
معماری برج آزادی
معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران هخامنشی، ساسانی و اسلامی است. این بنای سه طبقه دارای چهار آسانسور و دو راه پله و 286 پلکان است. در محوطه زیرین آزادی چندین سالن نمایش، نگارخانه، کتابخانه، موزه کانی وسنگ وایران شناسی... قرار دارد. طول این بنا 63 متر، ارتفاع آن از سطح زمین 45 و ارتفاع از کف موزه 5 متر است. گفته میشود در ساخت برج آزادی چهل و شش هزار قطعه سنگ بریده و پرداخت شده به کار رفتهاست.
حسین امانت می گوید: «این بنا به گذشتههای درخشان تاریخ ایران نظر دارد؛ به دورانی که ایران در ادبیات، هنر، معماری، صنایع دستی، علوم مختلف و خیلی چیزهای دیگر سرآمد بود. من می خواستم جمع بندی خودم از اینها را در آزادی ارائه کنم تا اگر کسی از خارج می آید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط می شود.» «در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسری مربوط به دوره پیش از اسلام (دوره ساسانی) است و قوس بالایی که یک قوس شکسته است از دوران بعد از اسلام و نفوذ اسلام در ایران حرف می زند. رسمی سازی هایی که بین این دو قوس را پر می کند، خیلی ایرانی است و من آن را از گنبد مساجد ایران الهام گرفته ام. اساسا تکنیک گنبد سازی در ایران خیلی جالب است و شما در هر مسجدی که می روید، یک چیز تازه ای می بینید. در این گنبدها که نشانه نبوغ ایرانی است، معماران قدیم از قاعده مربع بنا وارد دایره گنبد شده اند و این کار را با کمک رسمی بندیها و مقرنس کاریهای بسیار زیبا انجام داده اند. در برج آزادی هم همین کار انجام شده. هندسه بنا یک هندسه مربع مستطیل است که از روی چهار پایه خود می چرخد و 16 ضلعی میشود و بالاخره به صورت یک گنبد شکل می گیرد. البته شما این گنبد را از بیرون نمی بینید، اما از داخل برج قابل مشاهده است.» «دو طبقه داخل برج، یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد است که با آسانسور به آن می رسید. این طبقه که به عنوان نمایشگاه طراحی شده با گنبدی از بتن سفید پوشیده شده. این گنبد مقرنس ایرانی را به نوع تازه ای اجرا میکند و ارتفاع آن از بام آزادی بیرون می زند و از بام دیده میشود که با کاشیهای فیروزهای معرق ایرانی پوشیده شده است. مصرف بتن سفید در این قسمت و در سالن پذیرایی آن، در آن زمان یک کار جدیدی در ایران بود.»
فضای داخلی برج
نقشهای داخلی برج، تلفیقی از سنت و مدرنیسم است به خصوص سقف طبقه دوم. در ورودی برج، هریک از لنگههای سنگی درها، حدود 5/3تن وزن دارد. جنس این سنگها از گرانیت است. برج دو آسانسور دارد که از دیوارههای برج بالا می روند. آسانسور اول دو طبقه را طی میکند و به سقف سیمانی می رسد سپس از آسانسور دوم استفاده میشود. هیچ یک از سقفها بسته نیستند و همه آنها به فضای بالاتر راه می یابند.
معماری میدان
به گفته حسین امانت: «نقوشی که در میدان هست و باغچهها و گل کاریها را شکل می دهد، از طرح داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان الهام گرفته شده؛ منتها هندسه دایره گنبد تبدیل به بیضی شده است. روابط لگاریتمی جالبی در هندسه و ابعاد گنبد مسجد شیخ لطف الله هست که دانش عمیق ریاضی معماران ایران در دورههای گذشته را نشان می دهد.»
«طرح آب نما و فوارهها هم ملهم از باغهای ایرانی است. همین طور شیب میدان با دقت و به منظور خاصی طراحی شده، حد ارتفاع برج آزادی 45 متر است؛ چون نزدیک فرودگاه مهرآباد قرار گرفته و نمی شود بلندتر از این ساخت. ولی من می خواستم وقتی به بنا نزدیک می شوید به طرف بالا بروید، در حالی که بالا بردن بنا ممکن نبود. ما برای این که مشکل ارتفاع را حل کنیم، یک سرازیری در میدان بوجود آوردیم. یعنی شما از طرف فرودگاه که وارد میدان می شوید به شکل سرازیر به برج نزدیک می شوید و می رسید به آن آب نمای دایره شکل و وقتی به بنا نزدیک می شوید، دوباره بالا می آیید. زمین زیر برج کاملا صاف است. این صافی و آن شیب میدان وقتی به هم می رسند، خطهای قوسی جالبی را ایجاد می کنند.»
منبع:http://alirezamazji.jamnama.com