سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیمی‌دان‌های دانشگاه وارویک دریافته‌اند که توانایی چسبیدن نانوذرات به سطح تماس دو مایع اختلاط‌ناپذیر دو برابر مقداری است که قبلاً تصور می‌شد. این یافته امکان استفاده از نانوذرات را در سلول‌های زنده، کامپوزیت‌های پلیمری، و فوم‌ها، ژل‌ها، و رنگ‌های با فناوری بالا فراهم می‌کند. محققان مشغول کار روی روش‌های افزایش این قدرت چسبندگی جدید هستند.

در این پژوهش جدید، محققان دانشگاه وارویک شبیه سازی‌های مولکولی برهمکنش میان یک نانوذره بدون بار و سطح تماس «ایده‌آل» مایع-مایع را مورد بررسی مجدد قرار دادند. آنها به شگفتی دریافتند که توانایی شبیه‌سازی‌شده چسبندگی نانوذرات بسیار کوچک (1 تا 2 نانومتر) به سطح تماس میان دو مایع بیشتر از مقداری است که با استفاده از مدل های استاندارد پیش‌بینی می شود.

این پژوهشگران دریافتند که انرژی لازم برای جدا کردن کوچک‌ترین ذرات از سطح تماس مایع-مایع، 50 درصد بیشتر است. با این حال با افزایش اندازه ذرات، این انحراف از مدل استاندارد به تدریج کم شده و از بین می‌رود.

دکتر استفان بُن و دکتر دیوید چونگ، محققان اصلی این پژوهش بر این باورند که مدل‌های قبلی، عملکرد «امواج مویین» را در نشان دادن رفتار نانوذرات در سطح تماس مایع-مایع به حساب نمی‌آوردند.

دکتر بُن می‌گوید: «این درک جدید از مقیاس نانو، انعطاف‌پذیری بیشتری در طراحی همه چیز، از مواد کامپوزیتی پیشرفته گرفته تا استفاده از نقاط کوانتومی، بیوشیمی سلولی، و تولید ذرات پلیمری رنگ «مسلح» به ما می‌دهد».

حال این محققان در حال کار روی روش‌های توسعه این چسبندگی طبیعی نانوذرات هستند؛ آنها می‌خواهند نانوذرات پلیمری با سطوح متضاد آبدوست و آبگریز طراحی نمایند که با نیروی بیشتری در سطح تماس روغن/آب پیوند می‌یابند.

نتایج این کار پژوهشی در مجله Physical Review Letters منتشر شده است. عنوان مقاله منتشر شده عبارت است از:

“Interaction of nanoparticles with ideal liquid-liquid interfaces”






تاریخ : یکشنبه 88/1/30 | 1:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
دانشمندان دانشکده فیزیک دانشگاه میلان نشان داده‌اند که نانوسیال‌ها می‌توانند
به‌عنوان مواد هوشمند عمل کنند و بین وضعیت اتلاف زیاد و مؤثر گرما (روشن) و
وضعیت اتلاف کم گرما (خاموش)، تغییر وضعیت دهند. گرم‌کردن و سردکردن برای رسیدن
به عملکردهای بهینه در هر افزاره فناورانه اهمیت بسیار زیادی دارد.


همرفت ("Convection") یک فرایند اساسی برای انتقال گرما در سیال‌ها است. این
فرآیند در تعداد زیادی از پدیده‌های طبیعی از قبیل گردش هوا در اتمسفر و گردش
آب در اقیانوس‌ها نقش اساسی دارد و در کاربردهای فناورانه بی‌شماری که در آنها
سردکردن و عایق‌ گرمایی مهم هستند، اهمیت زیادی دارد. اضافه کردن مقداری
نانوذرات به‌صورت سوسپانسیون به یک سیال و به اصطلاح ایجاد یک نانوسیال، قدرت
انتقال گرمای سیال را به شدت افزایش می‌دهد، هر چند که دلیل این افزایش هنوز
کاملاً مشخص نیست.


در گذشته توجه دانشمندان و مهندسان بیشتر روی اتلاف مقادیر زیاد گرما متمرکز
شده بود، زیرا آنها اعتقاد داشتند که اتلاف زیاد گرما از گرم‌شدن بیش از حد
افزاره جلوگیری می‌کند و در نتیجه راندمان آن را افزایش می‌دهد. در سال‌های
اخیر به دلیل فقدان منابع فراوان انرژی پاک و گسترش بسیار زیاد افزاره‌هایی از
قبیل تلفن‌های همراه و لپ‌تاپ‌ها که از باتری استفاده می‌کنند، نیاز به مدیریت
هوشمند منابع و جلوگیری از اتلاف انرژی، بیشتر نمایان شده است.


اکنون گی دونزِِلی، روبرت سرگینو و آلبرت وایلانتی، فیزیکدانان دانشگاه میلان
نشان داده‌اند که یک دسته‌ی خاصی از نانوسیال‌ها می‌توانند به‌عنوان یک ماده
هوشمند عمل کرده و مانند شیر گرما برای کنترل جریان گرما استفاده شوند.


این نانوسیال‌ها به آسانی ‌می‌توانند یا در حالت"کم" (در این حالت انتقال گرما
کم است) یا در حالت "زیاد" (در این حالت انتقال گرما زیاد است)، تنظیم شوند.


این محققان نتایج خود را تحت عنوان "انتقال زیست‌پایدار گرما در یک نانوسیال"
در مجله‌ی Physical Review Letters منتشر کرده‌اند.





تاریخ : یکشنبه 88/1/30 | 1:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
پژوهشگران دانشگاه تهران موفق‌شدند طی پژوهشی ترکیب بین‌فلزی Mg2Ni را
تولیدکنند که با داشتن ظرفیت زیاد در جذب هیدروژن، موجب افزایش ظرفیت و زمان
دشارژ باتری‌های هیدروژنی شده‌است.


خانم مهندس مریم مُهری، دانشجوی دکتری مهندسی مواد دانشگاه تهران، در این‌باره
گفت: «میزان ذخیره هیدروژن بصورت اتمی در این ترکیب، از میزان هیدروژن مایع هم
حجم آن بیشتراست.»


مهندس مُهری، در گفتگو با بخش خبری سایت ستاد ویژه توسعه فناوری نانو گفت:
«هیدروژن سوخت مناسبی است اما ذخیره‌کردن آن به‌لحاظ اشغال حجم زیاد و نیز
خطرات ناشی از اشتعال و انفجار، دارای مشکلات زیادی‌است. یکی از روش‌های
ذخیره‌کردن هیدروژن، به‌کارگیری ترکیب جاذب هیدروژن است که در بین نانومواد،
منیزیم و برخی از ترکیبات آن بیشترین میزان ظرفیت پذیرش هیدروژن دارا هستند.»



ترکیب بین فلزی Mg2Ni از جمله مواد جاذب هیدروژن است که ظرفیت جذب هیدروژن به
میزان 6/3 درصد وزنی خود را دارد. این ماده، در ساخت الکترود آند باتری‌های
قابل شارژ NiMH استفاده‌شده‌است و همچنین در مخازن هیدروژن نیز قابل‌استفاده
هستند. هیدروژن به‌صورت محلول جامد در داخل این ترکیب ذخیره‌می‌گردد.


مهندس مُهری، ساخت این ترکیب با استفاده از روش‌های ذوب و ریخته‌گری را(به‌دلیل
تفاوت نقاط ذوب و فشار بخار عناصر آن) دارای مشکلات زیادی دانست که باعث عدم
یکنواختی آن می‌شوند و درنتیجه ظرفیت پذیرش هیدروژن در آن را کاهش می‌دهند.


وی، آلیاژسازی مکانیکی را روشی مناسب برای تهیه ترکیبات بین‌فلزی بیان‌کرد و
افزود: «به‌علت کاهش اندازه دانه‌ها و افزایش سطح در معرض واکنش در
نانوبلور‌های Mg2Ni، سینتیک جذب بهبودمی‌یابد و ظرفیت دشارژ بالاترمی‌رود و
زمان فعال‌سازی نیز کاهش‌پیدامی‌کند. همچنین از عناصر آلیاژی مانند نیوبیم برای
بهبود خواص جذب و دفع هیدروژن، استفاده شده‌است».


برای ساخت ترکیب بین‌فلزی Mg2Ni به‌روش آلیاژسازی مکانیکی، آسیاب با اتمسفر گاز
خنثی و از نوع گلوله‌ای سیاره‌ای(به‌دلیل انرژی بالای آن) استفاده‌شده‌است.
برای بررسی خواص الکتروشیمیایی پودرهای به‌دست‌آمده، یک پیل الکتروشیمیایی با 3
الکترود به‌کار گرفته‌شده و ساختمان بلوری این پودرها نیز به‌وسیله پراش‌سنج
پرتو ایکس(XRD) و مورفولوژی مخلوط پودری، با استفاده از میکروسکپ الکترونی
روبشی(SEM) بررسی‌شده‌است.


جزئیات این پژوهش که با هدایت آقای دکتر فرشید کاشانی‌بزرگ و در دانشکده مهندسی
مواد و متالورژی دانشگاه تهران انجام‌شده‌است،
در مجلهInternational Journal of
Modern Physics B (IJMPB)
(جلد 22؛ صفحات 2946-2939؛ سال 2008)
منتشرشده‌است.





تاریخ : یکشنبه 88/1/30 | 1:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
در دانشگاه کالیفرنیا و مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، برای اولین بار نانوذرات
سیلیکونی لومینسانت ویژه‌ای تولید کرده‌اند که اثرات جانبی سمیت را کاهش می‌دهد.
این نانوذرات که از سیلیکون متخلخل ساخته شده‌اند، برای تصویربرداری ایمن از
تومورها در موش‌ها و تحویل دارو‌ها به سلول‌های سرطانی در این حیوان‌ها، استفاده
شده‌اند.


نانوپزشکی هنوز در مراحل اولیه خود است و بسیاری از نانومواد فلورسانت مانند نقاط
کوانتومی سلنیدکادمیوم که برای تصویربرداری از تومورها یا کشتن سلول‌های سرطانی
استفاده می‌شوند، دارای اثرات سمیت احتمالی برای انسان هستند. دانشمندان به‌دنبال
توسعه جایگزین‌های غیررسمی برای این نانومواد هستند. این مطلب مهم است که این ذرات
بعد از انجام تصویربرداری‌شان یا کشتن تومور، در مدت زمان قابل قبولی به صورت ایمن
از بدن حذف شوند.







تصویر میکروسکوپ الکترونی این نانوذرات.



اکنون میخائیل سیلور از دانشگاه کالیفرنیا و همکارانش در MIT، اولین نانوذرات
لومینسانت مبتنی بر سیلیکونٍ بسیار درخشانٍ غیرسمی را تولید کرده‌اند. این
نانوذرات قادر به حمل دارو، انتقال آن به تومورها و رهاسازی آهسته دارو و
همچنین تصویربرداری از تومور‌ها می‌باشند. این نانوذرات سپس به طور بی‌ضرر و
بدون محصول جانبی تجزیه می‌شوند و بدین طریق می‌توانند در مدت حدود پنج روز به
صورت ایمن از بدن حذف شوند.


این محققان با قراردادن ویفرهای سیلیکونی در معرض یک جریان الکتریکی این
نانوذرات را تولید کردند. این جریان الکتریکی حفره‌های نانواندازه‌ای در ویفرها
ایجاد می‌کند. سپس فیلم متخلخل حاصله، هنگامی که در معرض امواج مافوق‌صوت قرار
داده شود، به صورت نانوذرات تجزیه می‌شود. این نانوذرات فوتولومینسانت هستند و
هنگامی که در معرض نور UV قار داده می‌شوند، نور قرمز از خود ساطع می‌کنند.


این محققان با شناسایی لومینسانت این نانوذرات با یک پیمایشگر فلورسانت، از
آنها به صورت موفقیت‌آمیزی برای تصویربرداری در یک موش استفاده کردند.


نتایج این تحقیق در مجله Nature Materials منتشر شده است.






تاریخ : یکشنبه 88/1/30 | 1:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
فیزیکدانان در آمریکا کشف کرده‌اند که الکترون‌های جریان یافته در مدارهای مبتنی بر
نانولوله کربنی، انرژی خود را در روش‌های کاملاً متفاوت با الکترون‌های جریان یافته
در افزاره‌های ساخته شده از نیمه‌هادی‌های مرسوم مانند سیلیکون، از دست می‌دهند.
این محققان نشان داده‌اند که چگونه انرژی جریان‌های الکتریکی در نانولوله‌های کربنی
به گرما تبدیل می‌شود و بصورت نوسان‌های به‌هم پیوسته‌ای از اتم‌های نانولوله و
نوسان‌های سطحی بستر زیرین آن، تلف می‌شود.


در افزاره‌های نیمه‌هادی مرسوم، لایه‌های متفاوتی از مواد همیشه با پیوند‌های
شیمیایی به هم متصل می‌شوند. این اتصال یک محیط پیوسته برای انتقال گرما در سرتاسر
چنین افزاره‌هایی ایجاد می‌کند و سردکردن آنها را نسبتاً آسان می‌کند. تعداد زیادی
از محققان اعتقاد دارند که افزاره‌های الکترونیکی آینده می‌توانند از نانولوله‌های
کربنی ساخته شوند. نانولوله‌ها می‌توانند اندازه را خیلی کوچک‌تر کرده و بنابراین
عمکرد را بهبود بخشند. نانولوله‌ها برای اتصال به ساختارها، به صورت شیمیایی پیوند
نمی‌دهند؛ در نتیجه حذف گرما از چنین افزاره‌هایی خیلی مشکل خواهد بود.






شمایی از چگونگی گرم‌شدن یک نانولوله با عبور یک جریان الکترونی درسرتاسر آن.

اما اکنون محققان IBM متوجه شده‌اند که الکترون‌ها در نانولوله‌ها می‌تواننند
انرژی خود را مستقیماً در یک بستر مجاور حتی اگر با آن پیوند شیمیایی نداشته
باشند، پراکنده کرده و از دست بدهند. این محققان همچنین متوجه شده‌اند که
الکترون‌های حامل بار در افزاره‌های نانولوله‌ای فرآیند نرمال گرمایی که در آن
نوسان‌های گرمایی به تعادل آماری می‌رسند، را طی نمی‌کنند.


اگرچه فقدان پیوند شیمیایی با بستر، مانع هدایت گرمایی می‌شود؛ اما این محققان
نشان داده‌اند که موقعی که الکترون‌ها با اتم‌های بستر برخورد می‌کنند، جابه‌جایی
متوالی در مکان اتم‌ها یک میدان الکتریکی تولید می‌کند که تا داخل نانولوله
گسترش می‌یابد. هنگامی که الکترون‌های نانولوله با این میدان برهم‌کنش می‌کنند؛
می‌توانند انرژی خود را مستقیماً در بستر پراکنده کنند.


نتایج این تحقیق در مجلهNature Nanotechnology منتشر شده است.





تاریخ : یکشنبه 88/1/30 | 1:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

شیمیدانان در دانشگاه کُنِکتیکِت راهی برای افزایش شدید راندمان لومینسانس نانولوله‌های کربنی تک‌جداره کشف کرده‌اند. این کشف می‌تواند کاربردهای مهمی در تصویربرداری پزشکی و دیگر زمینه‌ها داشته باشد. افزایش راندمان لومینسانس نانولوله‌های کربنی ممکن است روزی این امکان را برای پزشکان فراهم کند که نانولوله‌های میکروسکوپی را برا ی شناسایی تومور‌ها، انسداد سرخرگ‌ها و دیگر مشکل‌های درونی، به بدن بیمارها تزریق کند.

دانشمندان به جای به‌کارگیری توان بالقوه پرتوهای مضر X یا استفاده از رنگدانه‌های رادیواکتیو، می‌توانند به سادگی از یک نور مادون‌قرمز استفاده کنند. این نور مادون‌قرمز لومینسانسِ نانولوله‌ها را در نواحی از بدن که مشکل دارند، با قدرت تفکیک بسیار بالا آشکار می‌کند.

اگرچه کربن در کاربردهای متنوعی استفاده می‌شود، اما دانشمندان زمان طولانی است که درگیر مشکل محدودیت عنصری کربن در انتشار نور هستند. در بهترین حالت دانشمندان با نانولوله‌های کربنی غوطه‌ور در محلول توانسته‌اند که راندمان لومینسانسِ نانولوله‌ها را به نیم درصد برسانند که در مقایسه با دیگر مواد از قبیل نقاط کوانتومی و میله‌های کوانتومی، بسیار کم است.

این محققان با پیچاندن یک آستین شیمیایی گرداگرد یک نانولوله کربنی تک‌جداره، قادر به کاهش نقایص بیرونی شده‌اند که بوسیله جذب شیمیایی مولکول‌های اکسیژن بوجود می‌آیند. برای درک بهتر، تصور کنید که یک لوله‌ی کوچک داخل یک لوله با قطر اندکی بزرگ‌تر، سُر می‌خورد. آنچه بیشتر جلب توجه می‌کند این حقیقت است که در این حالت لوله‌بزرگ‌تر سخت‌تر از لوله کوچک‌تر(نانولوله‌ کربنی) نیست، اما یک آستین شیمیایی متشکل از مشتقات سنتزی فلاوین(یک ماده‌ی مشابه ویتامین B2)، تشکیل می‌دهد که راندمان لومینسانس نانولوله‌ها را به شدت تقویت می‌کند. طبق گفته این محققان برا ی اولین بار است که یک نانولوله با راندمان لومینسانس حدود 20 درصد نورافشانی می‌کند.

این محققان نتایج خود را در مجله‌ی Science منتشر کرده‌اند.






تاریخ : یکشنبه 88/1/30 | 1:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

زهرا دانسفهانی

یکی از مشکلات تهران دوگانگی اجتماع شهری است که در تمام محورهای زندگی رسوخ کرده است، چیزی شبیه به تقابل سنت و مدرنیته،  آن هم در تمامی جوامع صنعتی ، اداری ، دانشجویی و روشنفکری موجود در شهر .
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، یکی از مشکلات شهر تهران دوگانگی موجود در جامعه آن است که در تمام محورهای زندگی آن رسوخ کرده است، سنت و مدرنیته؛ این دو گانگی در جوامع مختلف مثل جامعه صنعت، جامعه‌ بازار، جامعه خدمات و اداری، جامعه کسب، جامعه دانشجو، جامعه روشنفکر، تحصیلکرده و متخصص، جامعه ارتشی و به طور کلی در همه جا به چشم می‌خورد.

«سیروس باور»، عضو هیات امنا انجمن مفاخر معماری ایران، در این باره می‌گوید: « در جامعه کنونی نوعی ناپایداری در همه جریان‌های زندگی به چشم می خورد. این ناپایداری‌ها بر تفکر ما تاثیر فراوان گذاشته است، ولی تفکر کنونی اندیشمندان در برابر این فرآیند ناپایداری در موضع دفاعی قرار گرفته است.»


وی در ادامه همین مطلب می‌‌‌‌گوید: «ناپایداری همیشه به طرف نابودی پیش می‌رود و این ضعف عمومی اندیشه، ما را ناتوان و درمانده کرده و لازم است که در آستانه تجدید نظر در تمام نظریه‌های گذشته قرار گیریم و در نهایت بتوانیم چیزی را جانشین این وضع ناپایدار و چندگانگی‌ها کنیم و این شاید به این خاطر است که بیشتر فکر می‌کنیم و عمل نمی کنیم. همین وضع است که آن را حالت دموکراتیک تلقی کرده‌ایم. این وضع موجود در این شهر دیگر چاره‌ساز نیست و به درد نمی‌خورد.»
باور در همین حال می‌گوید: «به نام دموکراسی کارها را به دست مردم رها کردیم، مسافرکشی و ساختمان‌سازی در اینجا دارای یک مفهوم است. ما دیگر امکان دخالت دادن مسائل اجتماعی، فنی، فن‌آوری، ضوابط و معیارهای گوناگون را در طرحهای معماری و شهرسازی و ترافیک، نداریم.»


 بینش جایگزین؛
 بنابر آنچه که گفته شد، تمام آن چیزی را که می‌توان جست و جو کرد یک بینش «جایگزین»‌است که وضع ناپایدار را در مسیری پایدار هدایت کند. فقط در این صورت است که اندیشمندان و روشنفکران، فضایی برای عرضه مطالعات و تحقیقات و نظریه‌های خود پیدا می‌کنند.
"باور" در همین راستا تاکید می‌کند که ما باید به این بازار مکاره که مانند ویروس در حرفه معماری و شهرسازی رسوخ پیدا کرده است نقطه پایانی بگذاریم، بنابراین لازم است، ثابت کنیم که آغازی دیگر وجود دارد، آنگاه می‌توانیم حق انتخابی مثبت درباره «پایان»‌ داشته باشیم.
وی ادامه می‌دهد: «امروز آنچه بیشتر لازم است فکر ما را متوجه خود کند، اندیشیدن به جهان مدرن است، این جهان مدرن ما را وادار به تفکر و تامل درباره مساله پیشرفت می‌کند. توسعه پایدار با تعریف‌های مشابه برای شهری مانند تهران، صحبتی است «سورئالیستی». یعنی هیچ وقت به عمل نمی‌رسد. درست مثل منحنی کشش آهن است که به مرحله گیستختگی می‌رسد، بازگشتی به جایگاه نخست ندارد، می‌‌‌‌رود تا گسیخته شود. از این رو باید قبل از گسیختگی، فکری برای این شهر چند منظوره کنیم.»

جامعه ناهمگن؛
 دهه 30 را به خاطر بیاوریم؛ هنگامی که بخش خصوصی مشغول هموار کردن تپه‌های کوتاه‌تر جنوب تپه‌ امانیه بود، (یعنی به طور تقریبی در منطقه بولوار ناهید و سایر بولوارهای جنوب و شمال آن در محدوده بین خیابان ولی‌عصر و آفریقا) این فکر وجود داشت که شهرداری از گسترش شهر تهران به سمت شمیرانات جلوگیری کرده و کمربند سبزی از چمنزار و جویبار و درخت‌ها بین تهران و شمیرانات به وجود آورده تا محوطه‌ای برای تنفس شهر و فضای تفریحی برای گذران اوقات فراغت شهروندان باقی بماند، ولی چنین ایده‌ای هرگز به عمل نرسیده و گسترش شهر به طرف شمال، این فضای خالی را هم از ساختمان‌سازی پر کرد و تهران را به شمیرانات و شمیران را تا جای که امکان داشت به رشته کوههای توچال آنچنان چسباند که جایی برای تنفس شهر باقی نگذاشت.
به گفته این کارشناس، امروز کار ما، دیگر تشخیص علایم بیماری شهری نیست، بلکه تفکری عمومی‌تر در مقیاسی وسیع است. به نظر می‌رسد، هر عملی که روی این شهر (که بدون برنامه گسترش یافته است) انجام گیرد، گره زدن رشته گیسخته عناصر مختلف آن با همان شیوه و تفکر قدیم است.

این عضو هیات امنا انجمن مفاخر تاکید می‌کند که ساماندهی یک شهر از دید فیزیکی، همان شیوه تفکر قدیم است؛ ساماندهی خیابان‌ها و خیابانی را به طراحی شهری کشاندن، اما در مرحله نخست باید فکری به حال این هیاهو، این نابسامانی، این آلودگی و این شلوغی کرد، چون «چگونه زیستن» پرسشی اخلاقی است که می‌تواند بنیاد هستی ما را دگرگون کند.
وی در ادامه می‌افزاید: «به هر حال زندگی، فضا و مکان می‌خواهد، زندگی انسان درآشفتگی و ناموزونی نمی‌تواند زندگی‌ای باشد که بر اساس فلسفه‌ای علمی یا اخلاقی پایه‌گذاری شده است. بنابراین باید در جست و جوی فلسفه‌ای برای زمان خود باشیم و همچنین یافتن جا و فضایی برای پیاده کردن فلسفه جدید برای رسیدن به یک زندگی سالم. "اندیشیدن به زندگی" به انسان توانایی می‌دهد؛ "توانایی لذت بردن"»


 تفکیک بخشهای مختلف جامعه از یکدیگر؛
هر شهری دارای محدوده‌ای معین برای جمعیتی معین است. در این محدوده معین، تقسیم‌بندی‌های مشخصی داریم که جمعیت آنها هم در رابطه با نوع عملکرد آنها روی طرح جامع مشخص شده است.
باور می‌گوید: «حال اگر تمام این معیارها، قوانین، ضوابط، راه‌حلها، دسترسی‌ها و آن چه که از قبل طرح‌ریزی و محاسبه شده است به هم ریخته و از هم گسیخته شود و به همین ترتیب جامعه هم ناهمگن شود؛ از جامعه روستایی، جامعه صنعتی، دانشگاهی، سنتی، روشنفکری تا جامعه اداری، فرهنگی و جز آن، در یک جا و مکان دور هم جمع و در هم ادغام شوند، هیچ انتظاری برای ساماندهی و آرایش معنوی و فیزیکی آن نمی‌توان داشت. جز اینکه بعضی از بخش‌های مشخص که دارای هدفی معین هستند را از سایر بخشها جدا کرد و در مکانی دیگر فضایی جدید و تازه و خالص را به آنها عرضه کرد تا به تقاضاهای مختلف و متعدد، جواب‌های بهتری را بدهد.»
باور در خاتمه گفته‌های خود ضمن پیشنهاد انتخاب شهری به عنوان پایتخت فرهنگی ایران، می‌گوید: «این رویکرد با تمام مشکلاتش می‌تواند به بسیاری از سوال‌ها و نیازهای امروز و فردا جامعه شهری پاسخ دهد،که این همتی بالا و عزمی راسخ را می‌طلبد.»
به نقل از http://www.persiangeo.com//






تاریخ : شنبه 88/1/29 | 1:39 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

امید مرادی ،حسن خانه زر

در حال حاضر استاندارد بین المللیISO/IEC 17025  که در نتیجه تجربیات وسیع حاصل از اجرایISO/IEC Guide 25 و استاندارد اروپایی EN45001 تهیه شده است، جایگزین هر دوی آنها شده است. این استاندارد شامل کلیه الزاماتی است که آزمایشگاه های آزمون و کالیبراسیون باید آنها را برآورده سازند تا بتوانند اثبات کنند که یک سیستم کیفیت را به کار گرفته و از نظر فنی صلاحیت داشته و قادر به فراهم آوردن نتایج معتبر ‌می باشد {1و2}   مراجع تأیید صلاحیت که صلاحیت آزمایشگاه‌های آزمون و کالیبراسیون را به رسمیت می‌شناسد، باید این استاندارد را به عنوان مبنای تأیید صلاحیت خود قرار دهند.

آزمایشگاه هایی که بخشی از یک سازمان بزرگتر می‌باشند یا خدمات دیگری هم ارایه می‌نمایند، قادر به اجرای سیستم کیفیتی هستند که با استانداردهای ISO9001 یا ISO9002 و نیز با این استانداردهای ذکر شده  که مرتبط با گستره خدمات آزمون و کالیبراسیون که در سیستم کیفیت آزمایشگاه منظور شده است، در نظر گرفته می‌شود. آزمایشگاه های آزمون و کالیبراسیونی که الزامات  ISO 17025را برآورده نمایند، خودبه‌خود الزامات استانداردهای ISO 9001 و ISO 9002 را نیز برآورده خواهند نمود. با این حال گواهی انطباق با استانداردهای ISO 9001 و ISO 9002 به تنهایی حاکی از صلاحیت آزمایشگاه در فراهم آوردن و ارائه داده‌ها و نتایج فنی معتبر نخواهد بود] 4 و [3.

در صورتی که آزمایشگاه‌ها الزامات استاندارد ISO 17025 را برآورده نمایند و توسط مراجعی که دارای موافقت نامة شناسایی متقابل با مراجع هم تراز خود در سایر کشورهای استفاده کننده از این استاندارد هستند، تأیید صلاحیت شوند، پذیرش نتایج آزمون و کالیبراسیون کشورها آسان خواهد شد. به کارگیری این استاندارد همکاری بین آزمایشگاه ها و سایر سازمان‌ها را تسهیل و به تبادل اطلاعات، تجارب و نیز هماهنگ کردن استانداردها و روش‌های اجرایی کمک می‌کند.

مسئولیت هر آزمایشگاه این است که فعالیتهای آزمایش و کالیبراسیون خود را به نحوی انجام دهد که الزامات این استاندارد رعایت شود و خواسته‌های مشتریان، مراجع قانونی یا سازمانهایی که آزمایشگاهها را به رسمیت می‌شناسند، نیز برآورده گردد. این استاندارد شامل دو بخش الزامات مدیریتی و الزامات فنی می‌باشد. برآورده شدن این دو به معنی داشتن صلاحیت بر اساس  ISO 17025 است.

 الزامات بخش مدیریتی

الزامات مدیریتی شامل موارد زیر است:

1.      سازماندهی و نحوه آن

2.      سیستم کیفیت مدیریت

3.      کنترل مدارک

4.      بازنگری درخواست‌ها، پیشنهادها و قراردادها

5.      واگذاری آزمون و کالیبراسیون به پیمانکاران فرعی

6.      خرید خدمات و ملزومات

7.      ارائه خدمات به مشتریان

8.      اقدامات پیشگیرانه

9.      کنترل سوابق

10. ممیزی‌های داخلی

11. بازنگری‌های مدیریتی

12. شکایات

هر یک از موارد فوق دارای روشهای عملیاتی و اجرایی خاص خود و رویه‌هایی می‌باشد که هر آزمایشگاه ملزم به رعایت آن در چارچوب‌های تعریف شده می‌باشد.

الزامات بخش فنی

بخش الزامات فنی شامل موارد زیر است:

1.      کارکنان

2.      جایگاه و شرایط محیطی کار

3.      روشهای آزمون و کالیبراسیون و صحه گذاری بر روشها

4.      تجهیزات و امکانات

5.      نمونه‌برداری

6.      جابجایی اقلام مورد آزمون و کالیبراسیون

7.      تضمین کیفیت نتایج آزمون و کالیبراسیون

8.      گزارش‌دهی نتایج

در این خصوص نیز روشهای اجرایی و عملیاتی جهت برقراری الزامات وجود دارد. آزمایشگاه در منظر کلی و عمومی باید کارکنان مدیریتی و فنی داشته که دارای اختیارات و منابع لازم برای انجام وظایف خود باشد و وقوع هر انحرافی را از سیستم کیفیت یا از روشهای اجرایی مربوط به انجام آزمونها و یا کالیبراسیون شناسایی کنند و اقداماتی برای پیشگیری یا به حداقل رساندن این انحرافات انجام دهند. ترتیب آزمایشگاه ها باید طوری باشد که بتواند از این که مدیریت و کارکنان آن از هر گونه فشار و تأثیرپذیری نابجای تجاری، مالی و غیرة داخلی و خارجی که اثر نامطلوبی بر کیفیت کار آزمایشگاه داشته باشد، اطمینان حاصل کنند.

آزمایشگاه باید خط مشی‌ها و روش‌های اجرایی داشته باشد که بر اساس آن بتواند از حفاظت اطلاعات محرمانه و حقوق مالکیت معنوی مشتریانش اطمینان داشته باشد. همچنین آزمایشگاه باید خط مشی‌ها و روشهای اجرایی داشته باشد که بر اساس آن بتواند از دخالت در هر نوع کاری که باعث کاهش اعتماد به صلاحیت، بی‌طرفی، درستی قضاوت یا درستی عمل آن گردد جلوگیری نماید. آزمایشگاه باید سازمان و ساختار مدیریتی آزمایشگاهی، جایگاه در سازمان اصلی و روابط میان مدیریت کیفیت، عملیات فنی و خدمات پشتیبانی را تعیین نماید.

همچنین آزمایشگاه باید مسئولیت، اختیارات و روابط میان تمامی کارکنان را تعیین کند که بر کیفیت آزمونها و یا کالیبراسیون تأثیر گذار است و بوسیله اشخاصی آشنا با روش‌های آزمون، روش‌های اجرایی مربوط با اهداف هر آزمون و نیز ارزیابی نتایج داشته و نظارت کافی بر کارکنان انجام دهندة آزمایش و کالیبراسیون، از جمله کارورزان داشته باشد.

آزمایشگاه باید مدیریت فنی داشته باشد که مسئولیت کلی عملیات فنی و فراهم کردن منابع لازم برای حصول اطمینان از کیفیت مورد نیاز عملیات آزمایشگاهی را بر عهده گیرد. آزمایشگاه باید یکی از کارکنان را به عنوان مدیر کیفیت منصوب نماید که صرفنظر از سایر وظایف و مسئولیتهای وی، مسئولیت و اختیارات معینی داشته باشد. برای حصول اطمینان از این که سیستم کیفیت در آزمایشگاه اجراء و در تمام اوقات رعایت می‌شود، مدیر کیفیت باید به عالی‌ترین سطح مدیریتی که تصمیم‌گیری در مورد خط مشی و منابع آزمایشگاه در آن سطح انجام می‌گیرد، دسترسی مستقیم داشته باشد. آزمایشگاه باید جانشین‌هایی برای کارکنان کلیدی مدیریت تعیین نماید ]5[.

  سیستم کیفیت آزمایشگاه

آزمایشگاه باید یک سیستم کیفیت متناسب با گسترة فعالیت‌های خود ، اجرا نموده و برقرار نگه دارد. آزمایشگاه باید خط مشی‌ها، سیستم‌ها، برنامه‌ها، روش‌های اجرایی و دستورالعمل‌های خود را تا حدی که برای تأمین کیفیت نتایج آزمون ضروری باشد، مستند سازد. مستندات سیستم باید به کارکنان ذیربط اطلاع داده شود. خط مشی‌ها و اهداف سیستم کیفیت آزمایشگاه باید در یک نظامنامة کیفیت تعیین گردد. اهداف کلی باید در یک بیانیه خط مشی کیفیت مدون شود و بیانیه به امضای بالاترین مقام اجرایی برسند. این بیانیه حداقل باید شامل موارد زیر باشد:

1.   تعهد مدیریت آزمایشگاه نسبت به اعمال رویه عرضه‌ای خوب و نیز کیفیت خدمات آزمایش و کالیبراسیون ارائه شده به مشتریان

2.      بیانیه مدیریت درباره استاندارد خدمات آزمایشگاه

3.   آزمایشگاه باید کلیه کارکنان مرتبط با فعالیتهای آزمایش را با مستندات کیفیت آشنا ‌سازد و خط مشی‌ها و روش‌های اجرایی را در کار خود اعمال ‌نماید.

4.      تعهد مدیریت آزمایشگاه در مورد برآورده کردن الزامات

مستندسازی مدارک و کنترل آن، تصویب و صدور مدارک، ارائه خدمات به مشتریان، الزامات فنی و نحوه اجرای آن، دستورالعمل‌های مستند شده و شرایط محیطی و عملی آزمایشگاه، تجهیزات، خرید ملزومات و غیره بصورت جزء این استاندارد رویه و دستورالعمل‌های خاص خود را دارد.

مزایای اخذ استاندارد ISO17025

برخی از مزایای اخذ این استاندارد عبارتست از:

1.      ارتقا سطح آزمایشگاه‌های عضو و کسب اعتبار بین‌المللی

2.      افزایش اطمینان از صحت نتایج ارایه شده توسط آزمایشگاه‌ها

3.      کسب اطمینان از کالیبره شدن مستمر تجهیزات آزمایشگاه‌ها

4.      تسهیل همکاری میان آزمایشگاه‌ها و سایر سازمانها

5.      استاندارد کردن روشهای اجرایی و مدیریتی آزمایشگاه‌ها

6.      ارتقاء سطح مشتری مداری آزمایشگاه‌ها

7.      امکان پذیرش آزمایشگاه‌ها به عنوان آزمایشگاه مرجع از طرف موسسه استاندارد

8.      امکان ارایه خدمات در سطح بین المللی

9.      انطباق استانداردهای ISO 9001-9002 با مقدمات این استاندارد

مشکلات اخذ استاندارد ISO17025

برخی از مشکلات اجرای این استاندارد برای آزمایشگاه‌های شبکه عبارتست از:

1.   آزمایشگاه ها بایستی برای کالیبراسیون جدیدترین نسخه نرم افزار کالیبراسیون را روی کامپیوتر برای تحلیل نتایج آزمایش نصب نمایید، اما بخاطر برخی از تحریم ها این امکان وجود ندارد.

2.   آزمایشگاه ها بایستی بطور تناوب تجهیزات خود را با مواد مرجع تایید شده یا CRM

(Certificate Reference Materials) کالیبره نمایند.  اکثر این مواد در اختیار شرکت های آمریکایی مثل NBS می باشد که براحتی در اختیار ایران قرار نمی دهند.

مراجع

[1]. ISO/IEC 17025

[2]. http://www.fasor.com/iso25/

[3]. ISO 9001

[4]. ISO 9000-2, 3

[5]. کتابچه الزامات عمومی احراز صلاحیت آزمایشگاهها- خدیو، محسن-1381






تاریخ : شنبه 88/1/29 | 1:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
مجتبی  برزگر , حسن علم خواه 

مقدمه :
نانوکامپوزیتهای خاک رس / پلیمر بهبود فوق‌العاده‌ای در بسیاری از خواص فیزیکی و مهندسی پلیمرهایی که در آنها از مقدار کمی پرکننده استفاده می‌شود، ایجاد می‌کند. این تکنولوژی که امروزه می‌تواند کاربرد تجاری نیز پیدا کند، توجه زیادی را طی سالهای اخیر به خود جلب کرده است. عمدة پیشرفت‌هایی که در این زمینه بوقوع پیوسته، طی پانزده سال اخیر بوده و در این مقاله به این پیشرفتها و همچنین مزیتها، محدودیتها و برخی مسایل و مشکلات آن خواهیم پرداخت
هر چند اخیراً پیشرفتهای عمده‌ای در توسعة روشهای سنتزی و کاربرد آنها در پلیمرهای مهندسی صورت گرفته و تحقیقاتی نیز در مورد خیلی از خواص مهندسی آنها صورت گرفته، ولی با اینحال، برای فهمیدن مکانیزم‌هایی که باعث افزایش کارایی در نانوکامپوزیتهای مرسوم به الیاف تقویت می‌شوند، مزیتها و امتیازاتی دارد، ولی هنوز نتوانسته تاثیری در بازار کامپوزیتهایی که در آنها جزء الیافی درصد بالایی دارد، ایجاد کند.
موضوع فناوری نانو طی سالهای اخیر بطور فزاینده‌ای مطرح شده است. عرصة نانو، محدوده‌ای بین ابعاد میکرو و ابعاد مولکولی است و این محدوده‌ای است که دانشمندان مواد و شیمیدان‌ها در آن به مطالعاتی پرداخته‌اند و اتفاقاً مورد توجه آنها نیز قرار گرفته است، مانند مطالعه در ساختار بلورها. ولی تکنولوژی که توسط علوم مواد و شیمی توسعه یافته و به نانومقیاس معروف است، نباید به عنوان نانوتکنولوژی تلقی شود. هدف اصلی در نانوتکنولوژی ایجاد کاربردهای انقلابی و خواص فوق‌العاده مواد، با سازماندهی و جنبش آنها و همچنین طراحی ابزار در مقیاس نانو می‌باشد.
تعریف
نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلیمر یک مثال موردی از نانوتکنولوژی هستند. در این نوع مواد، از خاک­رس‌های نوع اسمکتیت (Smectite-type) از قبیل هکتوریت، مونت موریلونیت و میکای سنتزی، به عنوان پرکننده برای بهبود خواص پلیمرها استفاده می‌شود. خاک­رس‌های نوع اسمکتیت، ساختاری لایه‌ای دارند و هر لایه، از اتمهای سیلیسیم کوئورانیه شده بصورت چهار وجهی که به یک صفحه هشت وجهی با لبه‌های مشترک از Al(OH) 3 یا Mg(OH) 2 متصل شده، تشکیل شده است. با توجه به طبیعت پیوند بین این اتمها، انتظار می‌رود این مواد خواص مکانیکی فوق‌العاده‌ای را در جهت موازی این لایه‌ها نشان دهند ولی خواص مکانیکی دقیق این لایه‌ها هنوز شناخته نشده‌اند. اخیراً با استفاده از روشهای مدل‌سازی تخمین زده شده که ضریب یانگ در راستای لایه‌ها، پنجاه تا چهارصد برابر بیشتر از یک پلیمر عادی است. لایه‌ها نسبت صفحه‌ای (aspect ratio) بالایی دارند و هر لایه تقریباً یک نانومتر ضخامت دارد، در حالیکه شعاع آن از سی نانومتر تا چند میکرون، متفاوت می‌باشد. صدها یا هزاران عدد از این لایه‌ها بوسیله یک نیروی واندروالسی ضعیف، روی هم انباشته می‌شوند تا یک جزء رسی را تشکیل دهند. با یک پیکربندی مناسب این امکان وجود دراد که رس‌ها را به اشکال و ساختارهای گوناگونی، درون یک پلیمر، به شکل سازمان‌یافته قرار دهیم.
در گذشته، عمدتاً به این شکل از دانه‌های رسی برای افزایش کارایی پلیمر استفاده می‌شود که آنها را در حد میکرونی خرد می‌کردند تا از آنها در تولید پلیمرهای تقویت شده بوسیله پرکننده‌های در اندازه میکرون، استفاده کنند. همانطور که در شکل 1 نشان داده شده.
می‌توان تصور کرد که خواص مکانیکی فوق‌العاده لایه‌های منفرد در اجزای خاک­رس نتوانند در یک سیستم به طرز موثری عمل کنند و پیوندهای ضعیف بین دو لایه منشاء ایراد در این کار می‌باشد. معمول است که از میزان بالایی از خاک­رس استفاده شود تا به بهبود کافی هر ضرایب دست یابیم، در حالیکه این کار باعث کاهش استحکام و سختی پلیمر می‌شود.














شکل 1: اصول کاربردی متفاوت در ساخت میکرو و نانوکامپوزیت‌های رایج
اصلی که در نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلیمر رعایت می‌شود، این است که نه تنها دانه‌های رسی را از هم جدا می‌کنند، بلکه لایه‌های هر دانه را نیز از هم جدا می‌کنند (همانطور که در شکل 1 بصورت شماتیک نشان داده شده است) با انجام این عمل، خواص مکانیکی فوق‌العاده هر لایه نیز بطور موثر بکار می‌آید و این در حالی است که در اجزای تقویت­شده نیز بطور چشمگیری افزایش پیدا می‌کند، زیرا هر جزء رسی خود از صدها تا هزارات لایه تشکیل شده است.
ویژگیها نانوکامپوزیت­های خاک رس / پلیمر
یکی از دستاوردهای تحقیقات این است که مشخص شده که بسیاری از خواص مهندسی هنگامیکه از میزان کمی معمولاً چیزی کمتر از 5% وزنی، پرکننده استفاده شود، بهبود قابل توجهی می‌یابد. در پلیمرهایی چون نایلون (nylon-6) 6 هرگاه از چنین میزان کمی پرکننده استفاده شود، یک افزایش 103 درصدی در ضریب یانگ، 49 درصدی در قدرت کشسانی و 146 درصدی در مقاومت در برابر تغییر شکل بر اثر گرما، از خود نشان می‌دهد. سایر خواص فیزیکی بهبود یافته عبارتند از: مقاومت در برابر آتش، مقاومت باریر (barrier resistance) و هدایت یونی.
امتیاز دیگر نانوکامپوزیتهای خاک رس / پلیمر این است که تاثیر قابل توجهی بر خواص اپتیکی پلیمر ندارند. ضخامت یک لایه رس منفرد، بسیار کمتر از طول موج نور مرئی است، بنابراین نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلیمر که خوب ورقه شده باشد، از نظر اپتیکی شفاف می‌باشد. میکرو نانوکامپوزیت‌هایی که تصویرشان در شکل 1 نشان داده شده، از ترکیب خاک­رس و پلی­پروپیلن و با استفاده از روش سرد کردن سریع جهت به حداقل رساندن اثر کریستالیزاسیون، ساخته شده‌اند. میکروکامپوزیت‌های مرسوم، قهوه‌ای و مات به نظر می‌رسند، در حالیکه نانوکامپوزیت‌ها تقریباً شفاف و بیرنگند. با این دلایل، نتیجه می‌گیریم که نانوکامپوزیتهای خاک­رس/ پلیمر نمایش خوبی از نانوتکنولوژی می‌باشد. با سازماندهی و چینش ساختار کلی در پلیمرها در مقیاس نانومتر، مواد جدید با خواص نو یافت شده‌اند. نکته دیگر در توسعه نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر این است که این تکنولوژی، فوراً می‌تواند کاربرد تجاری پیدا کند، در حالیکه بیشتر نانوتکنولوژی‌های دیگر، هنوز در مرحله مفاهیم و اثبات هستند.
 
کاربردهای نانوکامپوزیت­های خاک رس / پلیمر
اولین کاربرد تجاری این مواد با استفاده از نانوکامپوزیت خاک­رس / نایلون 6 بعنوان روکش نوار زمان‌سنج برای ماشینهای تویوتا در همکاری با ube در سال 1991 بود. به فاصله کمی بعد از آن Unikita نانوکامپوزیت نایلون6 را بعنوان محافظ روی موتورهای GDI شرکت میتسوبیشی معرفی کرد. در آگوست 2001، ژنرال موتورز و باسل، کاربرد نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلیمر را بعنوان جزء مکمل COMC ساخاری و شورلت اکستروژن‌ها به همگان اعلام کرد. این امر با کاربرد این نانوکامپوزیت‌ها در درب‌های شورلت ایمپالاز (Impalas) صورت گرفت.
اخیراً شرکت نوبل پلیمرز (Noble/Polymers) نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلی‌پروپیلن را برای استفاده در صندلی‌های هندا آکورد ساخته است و این در حالی است که Ube دارد نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / نایلون12 (clay/nylon-12) را برای استفاده در اجزای سیستم سوخت‌رسانی، تولید می‌کند.
علاوه بر کاربرد در صنعت خودرو، نانوکامپوزیت­های خاک­رس / پلیمر، به صنایع نوشیدنی‌ها نیز راه یافته‌اند. Alcos CSZ نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر چندلایه را در کاربردهای جدید خود (بعنوان مواد خطی – سدی) (barrier liner materials) بکار می‌برد. شرکت Honey well محصولات نانوکامپوزیت خاک­رس / پلیمری Aegis TM NC resin را در بسته‌بندی نوشیدنی‌ها بکار می‌برد و اخیراً شرکت‌های Mitsubishi Gas Chemical و Nano car ، نانوکامپوزیتهای Nylon-MXD6 را برای ساخت بطری‌های چند لایه (polyethylene terephtalate) PET ساخته است.
تاریخچه نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر
اگرچه تحقیقات در مورد ترکیب خاک­رس/ پلیمر به قبل از 1980 برمی‌گردد، ولی کارهایی که در آن زمان صورت گرفت را نباید در تاریخچه نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر به حساب آورد، چرا که هیچگاه به نتیجه چشمگیری برای بهبود خواص فیزیکی و مهندس آنها ختم نشد. در حقیقت می‌توان منشاء نانوتکنولوژی خاک­رس / پلیمر را کارهای شرکت تویوتا که تلاش برای لایه‌لایه کردن دانه‌های رسی در نایلون6 شروع شد، دانست. آنها فاش ساختند که توانسته‌اند بهبود قابل توجهی در خواص پلیمرها، با تقویتشان بوسیله خاک رس در مقیاس نانومتر، ایجاد کنند. از آن موقع به بعد تحقیقات وسیعی در این زمینه در سطح جهان انجام شده است. در حال حاضر این بهبودها به سایر پلیمرهای مهندسی از جمله پلی­پروپیلن (PP) ، پلی­اتیلن، پلی­استایرن، پلی­وینیل کلرید،­ آکریلونیتریل، پلیمرهای بوتا ای ان اسنایرن (ABS) ، پلی­متیل متاکریلات، PET ، کوپلیمرهای اتیلن سوینیل استات، پلی­اکریلونیتریل، پلی­کربنات، پلی­اتیلن اکسید (PEO) ، اپوکسی رزین، پلی­امید، پلی­لاکتید، پلی­کاپرولاکتون، فنولیک رزین، پلی­پی­فنیلن وینیلن، پلی­پیرول، لاستیک، استارک (آهار)، پلی­اوراتان، پلی­وینیل پیریدین، سرایت کرده.
تکنولوژی ساخت نانوکامپوزیت­های خاک­رس / پلیمر
مرحله نهایی در ساخت نانوکامپوزیت­های خاک­رس / پلیمر، جدا جدا کردن لایه‌های رسی و پخش آن در پلیمر می‌باشد. استراتژی کار بستگی دارد به سازگاری و همگون بودن رس و پلیمری که استفاده می‌شود. این تعیین می‌کند که آیا نیاز به عملیات مقدماتی روی خاک­رس یا پلیمر قبل از مخلوط کردن هست یا نه. اگر سطح لایه‌های سیلیکاتی با پلیمر، سازگار و همگون باشد، اختلاط مستقیم بین این دو می‌تواند اتفاق بیفتد، بدون اینکه نیاز به عملیات مقدماتی باشد. چنین مواردی بیشتر وقتی اتفاق می‌افتد که پلیمر قابل حل در آب، مانند PEO یا PVP استفاده کنیم، چرا که این پلیمرها و سطح لایه‌های سیلیکات، هر دو آبدوست هستند و نیروهای دوقطبی یا وان‌دروالسی بین لایه‌های سیلیکات، باعث سهولت جذب مولکولهای آبدوست و ایجاد فشارهای عمودی روی لایه می‌شود که در نتیجه باعث جداکردن تک‌تک لایه‌های رسی در این پلیمرها می‌گردد.
اما به هر حال، بیشتر پلیمرها آب گریز و در نتیجه با دانه‌های رسی آبدوست، ناسازگار هستند. در این موارد نیاز به یکسری عملیات مقدماتی روی خاک­رس یا پلیمر داریم. پرکاربردترین روش‌های برای اصلاح دانه‌های رسی، استفاده از آمینواسیدها، نمکهای آمونیم آلی و یا فسفونیم تترا ارگانیک‌هاست تا سطح آبدوست رس‌ها را به آب گریز تبدیل کنیم. دانه‌های رسی که به این روش اصلاح می‌شوند، ارگانوکلی نامیده می‌شوند. در مورد پلیمرهایی که فاقد هرگونه گروه عاملی می‌باشند، مانند پلی­پروپیلن (PP) ، معمولاً از تکنیک­های افزودن گروه عاملی قطبی روی زنجیره پلیمری استفاده می‌شود و یا اینکه در طی فرآیند ساخت، پلیمرهای پیوند خورده را بصورت مستقیم وارد می‌کنند. مثلاً در نانوکامپوزیت­های رسی / پلی­پروپیلن (clay PP) از مالئیک اسید پیوند خورده به پلی­­پروپیلن، بصورت مستقیم استفاده شده است. در طی پیشرفتهای اخیر، از مخلوطی که پلی پروپیلن، پروپیلن پیوند خورده با مالئیک ایندرید و ارگانوکلی استفاده شده است.
روشهای زیادی در تولید نانوکامپوزیتها استفاده شده، ولی سه روشی که از ابتدای کار توسعه بیشتری یافته‌اند عباراند از: پلیمریزاسیون in situ ، ترکیب محلول القاشدن و فرآیند ذوبی .
روش اینسیتو عبارت است از وارد نمودن یک پیش ماده پلیمری بین لایه‌های رسی و آنگاه پهن کردن و سپس پاشیدن لایه‌های رسی درون ماده زمینه (matrix) با پلیمریزاسیون. ابتکار این روش بوسیله گروه تحقیقاتی شرکت تویوتا بود و زمانی رخ داد که می‌خواستند نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر6 را بسازند. این روش قابلیت و توانایی تولید نانوکامپوزیتهایی با لایه لایه شدگی خوب را دارد و در محدوده وسیعی از سیستم­های پلیمری، کاربرد دارد. این روش برای کارخانه‌های پلیمر خام مناسب است تا در فرآیندهای سنتزی پلیمر، نانوکامپوزیت‌های رسی / پلیمر بسازند و مخصوصاً برای پلیمرهای ترموستینگ (پلیمرهایی که در برابر گرما مستحکم‌تر می‌شوند) بسیار مفید است.
روش ترکیب محلول القا شده (solution induced interceletion) از یک حلال برای بارگیری و پخش رس‌ها در محلول پلیمری استفاده می‌شود. این روش هنوز مشکلات و موانع زیادی را در راه تولید تجاری نانوکامپوزیت‌ها پیش رو دارد. قیمت بالای حلالهای مورد نیاز و همچنین مشکل جداسازی فاز حلال از فاز محلول تولید شده، از جمله این موانع هستند. همینطور در این روش، نگرانیهایی از نظر امنیت و سلامتی وجود دارد . با این وجود این روش در مورد پلیمرهای محلول در آب قابل اجرا و مقرون به صرفه است، بخاطر قیمت پایین آب که بعنوان حلال استفاده می‌شود و همچنین امنیت بیشتر و خطر کمتر آن برای سلامتی.
در روش فرآیند ذوبی، ترکیب خاک­رس و پلیمر در حین ذوب شدن انجام می‌شود. بازده و کارآیی این روش به اندازه روش اینسیتو نیست و کامپوزیتهای تولید شده، ورقه‌ورقه شدگی کمی دارند. به هر حال این روش می‌تواند در صنایع تولید پلیمر قدیمی که در آنها از روشهای قدیمی مانند قالبگیری و تزریق (Extrution and injection molding) استفاده می‌شود، بکار رود و اتفاقاً نقش مهمی در افزایش سرعت پیشرفت تولید تجاری نانوکامپوزیت‌های رس / پلیمر ایفا کرده است.
علاوه بر این سه روش با روش‌های دیگر نیز در حال توسعه هستند که عبارتند از: ترکیب جامد، کوولکانیزاسیون و روش سل-ژل. این روشها بعضاً در مراحل ابتدایی توسعه هستند و هنوز کاربرد وسیع پیدا نکرده‌اند.
 
رقابت نانوکامپوزیت­های خاک­رس / پلیمر با کامپوزیتهای الیافی
با پیدا شدن سروکله تکنولوژی نانوکامپوزیت، جهشی در زمینه تقویت پلیمرها بوجود آمده، و معقول به نظر می‌رسد که فکر کنیم نانوکامپوزیت­های خاک­رس / پلیمر، بتوانند جای کامپوزیتهای تقویت شده با الیاف مرسوم را بگیرند.
از نظر تئوری، تقویت پلیمرها در مقیاس نانویی، امتیازات برتری نسبت به کامپوزیتهای تقویت­شده با الیاف دارند. ضعف کامپوزیت­های تقویت شده با الیاف، در واقع یک شکست در راه استفاده مفید از خواص ذاتی و طبیعی مواد است. مثلاً سعی می‌کنیم که با بکارگیری پیوندهای قوی کووالانسی و استفاده از صفحه‌های آروماتیک ساختار گرافیتی، مواد کربنی را مستحکم‌تر کنیم. در حالیکه الیاف کربنی که امروزه استفاده می‌شود، تنها 3 تا 4 درصد استحکام نظری صفحات آروماتیک را به دست می‌دهند. عدم اتصال داخلی بین صفحات آروماتیک در ساختار الیاف کربنی، مانع دستیابی به استحکام مطلوب مواد می‌شود، در حالیکه این مشکل در مورد نانوکامپوزیتهای تقویت­شده با پرکننده‌های لایه‌ای وجود ندارد. هنگامیکه از پرکننده‌های لایه‌ای و ورقه‌ای در زمینه پلیمری استفاده می‌شود، اتصالات و پیوندهای داخلی بوجود آید و بنابراین حداکثر استفاده از خواص ذاتی و طبیعی لایه‌های منفرد می‌شود.
در حقیقت خواص مکانیکی بدست آمده، در بهترین نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلیمر بسیار کمتر از کامپوزیتهایی است که از درصد بالایی الیاف، برای تقویت استفاده می‌کنند. در حال حاضر بیشترین پیشرفتها و بهبودها در خواص مکانیکی نانوکامپوزیتهای خاک­رس / نایلون6 بدست آمده که در آنها 4 درصد وزنی از خاک­رس بارگذاری شده است. شکل 2 ضریب و قدرت کشسانی این نانوکامپوزیت را با نایلون 60 و نایلون 60 تقویت شده با 48 درصد وزنی، الیاف خرده شیشه‌ای نشان می‌دهد. مشاهده می‌شود که بهترین نانوکامپوزیت خاک­رس / پلیمری، هنگامیکه حجم بالایی از جز را تقویت‌کننده الیافی مطرح باشد، نمی‌تواند با کامپوزیتهای الیافی همسانی و رقابت کند. به منظور دستیابی به خواص مکانیکی بهتر عناصر تقویت‌کننده بیشتری در نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر مورد نیاز است، در حالیکه چنین کاری غیرممکن است. زیرا هنگامیکه عمل لایه لایه شدن اتفاق می‌افتد، سطح تماس لایه‌های رسی صدها و بلکه هزاران برابر می‌شود و این باعث می‌شود که مولکولهای پلیمر کانی، برای خیس کردن تمام سطح تقویت‌کننده‌های رسی نداشته باشیم. 























شکل 2
در هر حال، هنگامیکه بحث استفاده از درصد پایین پرکننده مطرح باشد، در این حالت نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلیمر را با کامپوزیتهای تقویت شده بوسیله الیاف، مقایسه کنیم، می‌بینیم که نانوکامپوزیتها تقویت بهتری را نسبت به کامپوزیتهای الیافی مرسوم، نشان می‌دهند. اطلاعات بدست آمده بوسیله تحقیقات Fornes و Panl در مورد ضریب یانگ نانوکامپوزیتهای خاک­رس / نایلون6 و کامپوزیت­های نایلون6 تقویت شده با الیاف شیشه‌ای در محدوده استفاده از 10 درصد وزنی پرکننده، در شکل 3 رسم شده است. می‌توان مشاهده نمود که نانوکامپوزیتها کارآیی بیشتری را در بهبود ضریب یانگ نسبت به کامپوزیتهای الیافی نشان می‌دهند.
  





  











شکل 3 
از مقایسه بالا مشهود می‌گردد نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر در محدوده بارگذاری درصد پایین از الیاف، امتیازاتی نسبت به کامپوزیتهای تقویت شده با الیاف دارند و مطمئناً بازار کامپوزیتهای الیافی مرسوم با حجم پایین از جزء الیافی، با پیشرفت نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمری تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، ولی فعلاً تابحال، پیشرفت در نانوکامپوزیت­ها تاثیر کمی روی بازار کامپوزیتهای تقویت شده با الیاف گذاشته است.
مشکلات توسعه نانوکامپوزیت­های خاک­رس / پلیمر
علاوه بر پرکننده‌ها، عمده مشکلات پیش­روی پیشرفت نانوتکنولوژی خاک­رس / پلیمر عبارتنداز: عدم شناخت مکانیزمهای موثر در افزایش کارایی، به کاربردی پلیمرهای ترموستینگ و عدم پایداری ارگانوکلی‌ها در برابر حرارت.
اگرچه مدل‌سازی‌های زیادی در جهت پیشبرد درک از مکانیزم افزایش کارایی عمده خواص فیزیکی و مهندسی در استفاده از نانوکامپوزیت‌های خاک­رس / پلیمر انجام شده، ولی هنوز مسافت زیادی را پیش­رو داریم. به­عنوان مثال، هنوز خواص فیزیکی مهندسی لایه‌های منفرد سیلیکات، دقیقا شناخته نشده‌اند. از این رو مشکل است که یک مکانیزم تقویت‌کننده ایجاد کنیم، و از طرفی، ساختار ذغال باقیمانده ناشی از احتراق نانوکامپوزیت خاک­رس / پلیمر هنوز روشن نیست. بدون آن ممکن نیست مکانیزمی برای ایجاد مقاومت در برابر آتش، برای آن طراحی کنیم. مدل‌سازیها و تحقیقات تجربی اساسی، باید در جهتی هدایت شود که در آینده این موانع برطرف شوند.
به کاربردن پلیمرهای ترموستینگ، مشکل عمده دیگری در توسعه نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر می‌باشد. ترکیب خاک­رس با یک پیش ماده پلیمر ترموستینگ می‌تواند عاملیت یک پلیمر را تغییر دهد. تغییر در عاملیت بر میزان اتصالات عرضی تاثیر می‌گذارد و بخوبی مشخص است که عمده خواص مهندسی پلیمر‌های ترموستینگ، تابعی از میزان تعداد اتصالات عرضی است. با این وجود گزارش‌هایی هم وجود داشته مبنی بر بهبود خواص مکانیکی سیستمهای پلیمری تروستینگی که میزان اتصالات عرضی آن پایین بوده است، از جمله اپوکسی رزین با T g پایین و پلی اوراتان‌ها.
آخرین مسئله مستقیماً بر می‌گردد به نگرانی در مورد تجاری‌سازی نانوتکنولوژی خاک­رس / پلیمر، کمبود ارگانوکلی‌های پایدار در برابر گرما و نیز از نظر تجاری در دسترس، از موانع ثبت شده در این مسیر هستند. بیشتر ارگانوکلی‌های در دسترس، از جایگزینی کاتیون فلزی درون ساختار رس، با نمکهای آمونیاک آلی تهیه می‌شوند. این نمکهای آمونیم در مقابل گرما ناپایدارند و حتی در دماهای کمتر از 170 درجه سانتیگراد از بین می‌روند. مسلماً چنین مواد فعال سطعی (سورفکتنت) برای بیشتر پلاستیکهای مهندسی هنگامیکه از تکنولوژی فرآیند ذوب شدن برای ساختن نانوکامپوزیت‌ها استفاده شود، صاحب نیستند و ساخت نانوکامپوزیتهایی که در آن از ارگانوکلی‌های اصلاح شده بوسیله نمکهای آمونیم بکار رفته، با استفاده از تکنیک‌های دیگر، به یک معضل تبدیل شده است. اگرچه تعداد زیادی سورفکتنت پایدار در برابر گرما، مثل فسفونیم شناخته شده‌اند، ولی این سورفکتنت‌ها برای کاربرد تجاری، مقرون به صرفه نیستند. نوآوری‌هایی در جهت اصلاح رس‌های آبدوست با استفاده از پلیمرها و الیکومرهای چند عاملی انجام شده تا ارگانوکلی‌های پایدار در برابر گرما برای تولید نانوکامپوزیتهای رس / پلیمر بسازند.
خلاصه و نتیجه‌گیری:
پیشرفت‌های عمده در توسعه نانوکامپوزیت­های خاک­رس / پلیمر به پانزده ساله اخیر بر می‌گردد و مزیتها و محدودیتهای این تکنولوژی روشن شده است. با این حال، تا شناخت مکانیزم‌های افزایش کارایی و بهبود خواص مهندسی آنها و اینکه بتوانیم ریزساختارهای آنها را سازماندهی و چینش کنیم تا به خواص مهندسی ویژه دست پیدای کنیم، راه طولانی در پیش رو داریم.
در مواقعی که از درصد پایین پرکننده استفاده شود، نانوکامپوزیتهای خاک­رس / پلیمر این پتانسیل را دارند تا جایگزین کامپوزیتهای مرسوم تقویت شده با الیاف شوند. 

به نقل از http://www.autnano.org/display_paper.php?id=3





تاریخ : شنبه 88/1/29 | 1:34 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

دکتر محسن جهانشاهی

مواد جدید همواره یکی از پیشران‌های توان‌زای کلیدی برای ساخت سیستم‌ها و کاربردهایی با اثرات چشمگیر بوده‌اند. این مواد می‌توانند موانع فرآیندهای قبلی را بشکنند و نهایتاً کاربردهایی با منافع بالقوه جهانی را تولید کنند. مواد در مقیاس نانو، یعنی موادی که ویژگی‌هایشان در سطح کمتر از میکرو (کوچکتر از 10 -6 m ) یا نانو ( 10 - 9 m ) قابل کنترل است. خواص مواد در چنین ابعد و اندازه‌هایی با مواد متعارف اساساً متفاوت است و به همین لحاظ تحقیقات در حوزة نانومواد روز به روز فعال‌تر می‌شود

نانوبیوذرات ، ذرات کلوئیدی و جامدی هستند که شامل اجزاء ماکرومولکولی با اندازه 10-1000nmc با شیمی سطح پیچیده هستند. بسته به روش تولید، نانوذرات به شکل نانوکپسول‌ یا نانوکره هستند نانوکره‌ها سیستم‌های ماتریسی می‌باشند در حالی که نانوکپسول‌ها سیستم‌های وزیکولاراند.
نانوکپسول‌ها نانوذراتی هستند که دارای یک پوسته و فضای خالی داخل آن جهت قرارگرفتن و حمل مواد مورد نظر باشند. فسفولیپیدها با یک سر آب‌دوست و یک سر آب‌گریز وقتی در یک محیط آبی قرار می‌گیرند، تشکیل کپسول‌هایی می‌دهند که سر آب‌دوست آن در بیرون و سر آب‌گریز مولکول در درون آن قرار می‌گیرند، از پلیمرهایی مثل لیپید و پروتئین نیز می‌توان برای ساخت نانوکپسول استفاده کرد.

درخت‌سان‌ها ( Denderimers ) ماکرومولکول‌هایی با ساختار منتظم و پرشاخه سه‌بعدی، که به خاطر دانسیته بالای گروه‌های فعال کاربردهای زیادی دارند. درخت‌سان‌ها به دلیل رقابت طراحی و ساخته‌شدن با دقت کاملاً اتمی بیشترین توانمندی را در مقایسه با نانوحفرات، نانوکپسول‌ها و نانوذرات از خود نشان می‌دهند.

کاکلیت‌ها ( Cochleates ) رسوبات دوظرفیتی فسفولیپیدی پایدار از مواد طبیعی هستند. این مواد ساختارهای چندلایه‌ای هستند که از ورقه‌های دولایه‌ای بزرگ و پیوسته چربی که به شکل مارپیچ درآمده‌اند، تشکیل شده‌اند. آنها محتویاتشان را از طریق لایه سیال خارجی به غشاء سلول‌های هدف انتقال می‌دهند. کاکلیت‌ها دربرابر عوامل محیطی مقاوم هستند و ساختار لایه‌ای محکم‌شان آنها را دربرابر تجزیه توسط مولکول‌های شکننده Cochleates محافظت می‌کند، حتی اگر در شرایط سخت محیطی یا دربرابر آنزیم قرار گیرند.

ویروس ظریف‌ترین نانوبیوذره موجود در طبیعت است و به خاطر تنوع‌اش یک موضوع محبوب برای تحقیقات است. براساس دانش موجود در مورد نانوساختاری و قابلیت ساخت آن،‌ استفاده از خودآرایی برای ساخت نانوترکیبات قابل استفاده در صنعت بسته به بخش‌های تشکیل‌دهنده ترکیب دارد. ویروس‌ها می‌توانند کلون شوند،‌ این ذرات فعال و قابل تشخیص هستند، همچنین می‌توانند تغییرات محیط‌شان را حس کنند. برای ساخت ویروس‌ها باید قادر به ساخت اسید نوکلئوئیک،‌ پروتئین و لیپیدهای قطبی باشیم.

ذرات ویروس‌مانند ( Virus Like Particles ) ( VLps )، بیان نوترکیب ساختمان اصلی پروتئین‌های بسیاری از ویروس‌ها، LP V را تولید می‌کند. چنین ذراتی مورفولوژی شبیه به کپسیدهای خالی از ویروس دارند که از آن منشاء گرفته‌اند، بنابراین ساختارشان شبیه به ویروس اصلی است در عین حال غیرفعالند.

پروتئین نانوذرات، اندازه پروتئین‌ها به طور طبیعی کمتر از مقیاس نانو است. با استفاده از روش‌های سنتز ذرات در نانوتکنولوژی می‌توان پروتئین‌هایی تولید کرد که در مقیاس نانو باشند. این ذرات نانوپروتئینی در سیستم‌های انتقال دارو (به عنوان حامل دارو)،‌ ژن‌درمانی، تولید کرم‌های ضدآفتاب و مواد آرایشی و همچنین در تولید علف‌کش‌های نانویی کاربرد دارند.

بطور خلاصه نانوبیوموادها به خاطر اندازه کوچکشان بسیار مورد توجه‌اند و کاربردهای بسیاری دارند از جمله:

• دارورسانی،‌ نانوبیومواد به خاطر اندازه کوچکشان می‌توانند به داخل سلول نفوذ کنند که باعث تجمع مؤثر دارو می‌شود و دوم اینکه استفاده از مواد زیست‌تخریب‌پذیر برای آماده‌سازی نانوبیوذرات باعث پایداری دارو تا رسیدن به هدف حتی بعد از چند روز یا چند هفته می‌شود.

• به‌کارگیری نانوبیومواد در پاکسازی محیط زیست.

• استفاده از نانوبیومواد در محصولات آرایشی و بهداشتی مانند کرم‌های ضدآفتاب و رنگدانه‌ها، برخی داروها

• انتقال ژن و ژن‌درمانی

• تولید واکسن

• استفاده در علف‌کش‌ها و سموم نباتی

• افزودن طعم و رنگ دلخواه به غذا

• آشکارسازی تهدیدهای بیولوژیکی مثل سیاه‌زخم، آبله و سل و محدوده وسیعی از بیماری‌های ژنتیکی

• افزودن میکرونوترینت‌های حساس به حرارت و pH مثل بتاکاروتن،‌ اسید چرب 1 مگا3

• درخت‌سان‌ها به دلیل دانسیته بالای گروه‌های فعال برای زمینه وسیعی از کاربردها مثل سنسورها کاتالیست‌ها یا موادی برای رهایش کنترل‌شده و انتقال به مکان‌های خاص مناسب‌اند.

• Cochleate ها می‌توانند برای کپسوله‌کردن و انتقال بسیاری از مواد فعال زیستی مثل ترکیباتی که به سختی در آب حل می‌شوند،‌داروهای پروتئینی و پپتیدی. مواد مغذی حساس به حرارت و pH و شرایط نامساعد محیطی استفاده شوند.

• حفظ سلامت غذا، نانوذرات با چسبندگی خاص قادرند به صورت برگشت‌ناپذیر به بعضی از انواع باکتری متصل شوند و مانع آلوده‌کردن میزبان توسط آنها شوند.

نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که برای اینکه سیستم‌های انتقال (دارو، غذا و ژن) مؤثر باشند،‌ ترکیبات فعال کپسوله‌کننده باید به مکان‌های مشخص برسند، غلظت‌شان باید در یک سطح مناسب برای مدت‌زمان طولانی ثابت باشد و از تجزیه نابهنگام آنها جلوگیری شود. نانوذرات توانایی بیشتری در کپسوله‌کردن و آزادسازی نسبت به سیستم‌های قدیمی‌تر دارند و به‌خصوص به خاطر اندازه کوچکشان می‌توانند مستقیماً به سیستم گردش خون وارد شوند.

2- نانولوله‌ها و نانوکامپوزیت‌ها:

نانولوله‌های کربنی اولین نسل محصولات نانو هستند که در سال 1991 کشف و به جهان عرضه شدند. نانولوله‌ها از پیچیده‌شدن ورقه‌های گرانیت با ساختاری شبیه شانه عسل بدست می‌آیند. این لوله‌ها بسیار بلند و نازک هستند و ساختارهایی پایدار، مقاوم و انعطاف‌پذیر دارند.

نانولوله‌ها قوی‌ترین فیبرهای شناخته‌شده‌اند، 100-1 برابر قوی‌تر از واحد وزنی استیل هستند و می‌توانند جایگزین سرامیک‌های معمولی، آلومینوم و حتی فلزات در ساخت هواپیما، چرخ‌دنده‌ها،‌ یاتاقان‌ها، اجزاء ماشین، دستگاه‌های پزشکی، وسایل ورزشی و دستگاه‌های صنعتی تولید غذا شوند.

مطالعات اخیر پیشنهاد می‌کند که از نانولوله‌های کربنی برای اهداف بیولوژیکی مثل کریستالیزاسیون پروتئین‌ها و ساخت بیوراکتورها و بیوسنسورها استفاده شود. نانولوله‌های کربنی در محیط‌های آبی نامحلول‌اند. بنابراین برای کاربردهیا بیولوژیکی باید بر این مسأله غلبه کرد.

پیوند گروه‌های Functional به نانولوله‌های کربنی برای کاربردهای پزشکی بسیار مفیدند به عنوان مثال اتصال نانولوله‌ها به یک توالی خاص DNA می‌تواند باعث اتصال به یک پروتئین در سلول سرطانی شود و اتصال هم‌سلولی به یک بخش دیگر از همان نانولوله‌ می‌تواند یک «پیکان راهنما» برای حمله به سلول سرطانی و نابودکردن آن باشد. نانولوله‌های کربنی به خصوص نانولوله‌های چندلایه با ساختار کاملاً تعریف‌شده نانویی، می‌توانند برای ساختن بیوسنسورها استفاده شوند.

ساخت غشاه با استفاده از نانولوله‌ها پتانسیل استفاده در سیستم‌های غذایی را دارد. غشاهای بسیار باریک انشعاب‌پذیر نانولوله‌ای می‌توانند برای اهداف آنالیزی به عنوان بخشی از یک سنسور برای تشخیص مولکولی آنریم‌ها، آنتی‌بادی‌ها،‌پروتئین‌های مختلف و DNA باشند،‌ همچنین از این غشاءها برای جداسازی مولکول‌های زیستی مثل پروتئین‌ها می‌توان استفاده کرد.

در حال حاضر انتخاب‌پذیری و بازده غشاها در صنایع غذایی و دارویی مطلوب نیست، بیشتر به خاطر کنترل محدودشده ساختار آنها و میل ترکیبی شیمیایی‌شان با کاربردی‌کردن نانولوله‌ها با یک روش دلخواه، غشاهای نانولوله‌ای می‌توانند مولکول‌ها را براساس اندازه، شکل و میل ترکیبی‌شان از هم جدا کند. به عنوان مثال غشاهایی که شامل نانولوله‌ای Monodisperse طلا با قطر داخلی کمتر از 1nm ، می‌شوند می‌توانند هم برای جداسازی مولکول‌ها و هم برای انتقال یون‌ها از محلولی که در یک سمت غشاء قرار گرفته به محلولی که در سمت دیگر غشاء است،‌ استفاده شوند.

با هیدروفوب‌کردن داخل نانولوله‌ها، غشاءهای نانولوله‌ای ترجیحاً مولکول‌های خنثی هیدروفوب‌ را استخراج کرده و عبور می‌دهند. در حال حاضر این تکنولوژی برای کاربردهای صنعتی (غذایی و دارویی) بسیار گران است اما می‌تواند در آینده برای جداسازی مولکول‌های زیستی ارزشمند (مثل پروتئین‌ها،‌ پپتیدها، ویتامین‌ها یا مواد معدنی) استفاده شوند. این مواد در زمینه تهیه غذاهای تقویتی یا مکمل‌های رژیمی یا داروها می‌توانند استفاده شوند.

یک زمینه دیگر کاربرد نانولوله‌های کربنی توسعه غشاءهای رسانای الکتریکی است. به خاطر نسبت بالای طول به قطر، نانولوله‌های کربنی می‌توانند پلیمرهای سنتزی را که نارسانای الکتریکی هستند، به پلیمرهای رسانا تبدیل کنند، اگر این پلیمرها برای توسعه غشاءهای جدید استفاده شوند میزان جداسازی طعم‌ها و مواد مغذی افزایش خواهد یافت.

نانولوله‌های پپتیدی: از ورقه‌های B پروتئین با تعداد مساوی آمینواسیدها L و D تشکیل شده‌اند. این ورقه‌ها با خودسامانی از طریق پیوندهای هیدروژنی، تشکیل نانولوله را می‌دهند. در این نانولوله‌ها تمام زنجیره‌های جانبی بر روی سطح خارجی قرار دارد.

خواص سطحی نانولوله و سوراخ داخلی با ترتیب آمینواسیدها تغییر می‌کن و طول آن بستگی به تعداد Residue ها دارد.

برخی از کاربردهای نانولوله‌های پپتیدی در اینجا آورده شده است:

• باوجود توسعه آنتی‌بیوتیک‌ها، همچنان مقاومت بشر در برابر باکتری‌ها کم است،‌ چون باکتری‌ها به راحتی می‌توانند نسبت به آنتی‌بیوتیک‌ها مقاوم گردند، نانولوله‌های پپتیدی می‌توانند یک نوع آنتی‌باکتری باشند. این نانولوله‌ها به خاطر اندازه کوچکشان به راحتی وارد دیواره سلولی باکتری شده و در آنجا با تشکیل پیوند با دیواره سلولی،‌ باز می‌شوند و این باعث ایجاد روزنه در دیواره سلولی باکتری و درنهایت مرگ آن می‌گردد.

• می‌توانند حامل‌های مناسبی برای انتقال دارو باشند.

• موادی مثل پروتئین‌ها و لیپید یا آنزیم با اتصال به دیواره خارجی آن،‌ از نانولوله پپتیدی یک بیوسنسور می‌سازند.

• نانولوله‌های پپتیدی را می‌توان به عنوان پایه‌ای برای ساخت بیوسرامیک‌ها مورد استفاده قرار داد. بیوسرامیک‌ها در ساخت استخوان یا دندان مصنوعی کاربرد بسیار دارند.

• نانولوله‌های پپتیدی می‌توانند پایه‌ای برای ته‌نشست مواد معدنی مثل کربنات کلسیم، اکسید آهن، دی‌اکسید سیلیکون و هیدروکسی آپتیات باشند.

کامپوزیت‌های ساخته‌شده در مقیاس نانو با مورفولوژی و خواص سطحی خاص یک گروه جدید از موا با خواص منحصر به فرد هستند. در ساخت اولین نانوکامپوزیت‌ها از زیست کانی‌سازی الگوبرداری کرده‌اند. زیست کانی‌سازی فرآیندی است که یک ماده الی (پروتئین، پپتید یا لیپید) با یک ماده غیرآلی (مثل کربنات کلسیم) واکنش می‌دهد و ماده با استقامت افزوده می‌سازند.

نانوکامپوزیت‌ها جایگزین خوبی برای بطری‌های پلاستیکی نوشیدنی‌ها هستند، استفاده از پلاستیک برای ساخت بطری باعث فساد و تغییر طعم نوشیدنی می‌شوند. نانوکامپوزیت‌ها می‌توانند به عنوان مواد بسته‌بندی جدید استفاده شوند. یک مثال نانوکامپوزیت‌های تشکیل‌شده از نشاسته سیب‌زمینی و کلسیم کربنات است. این فوم مقاومت خوبی به حرارت دارد و سبک و زیست‌تخریب‌پذیر است و می‌توان برای بسته‌بندی مواد غذایی به کار رود.

نانوساختارها همچنین می‌توانند از مواد طبیعی، خاک‌های کریستالی طبیعی به خصوص Montomorillouite مواد آتشفشانی و دسکی شکل نازک در مقیاس نانو، منابع محبوبی برای تولید نانوخاک هستند.

این ماده به عنوان یک ماده افزودنی در تولید نانوکامپوزیت‌ استفاده می‌شود. افزودنی فقط 3-5% از این ماده پلاستیک را سبک‌تر، قوی‌تر و مقاوم‌تر به حرارت می‌کند و خواص ممانعت‌کنندگی بهتر دربرابر اکسیژن، دی‌اکسید کربن، رطوبت و مواد فرار دارد. این خواص برای بسته‌بندی مواد غذایی بسیار مفیدند و استفاده از آنها می‌تواند زمان نگهداری مواد غذایی مثل گوشت‌های فرآیندی، پنیر، آرد قنادی، غلات و غذاهای کنسروشده را افزایش دهد.

3- نانوفیلترها، نانوسنسورها و مواد هوشمند:

فیلترها براساس اندازه منافذشان دسته‌بندی می‌شوند و بر این اساس به میکروفیلترها آلترافیلترها و نانوفیلترها دسته‌بندی می‌شوند. نانوفیلتراسیون در اصل فیلتراسیون با فشار پایین‌تر از اسمز معکوس است، بنابراین قیمت تمام‌شده نانوفیلترها و انرژی مصرفی کمتر است.

نانوفیلترها علاوه بر بازیابی عناصری مثل نمک و کلسیم از آب، قادر به بازیابی ویروس‌ها و باکتری‌ها نیز می‌باشند بنابراین می‌توانند در رفع، آلودگی‌های آب‌های ذخیره نوشیدنی انسان‌ها و آب‌های کشاورزی استفاده شوند.

نانوفیلترها می‌توانند به فیلتراسیون سریع خون کمک فراوانی کنند. در حال حاضر مسمومیت خونی یکی از مشکلات جدی در جهان است و خطر عفونت در واحدهایی که نیاز به مراتب شدیدتری دارند بیشتر است، چون مریض‌ها آسیب‌پذیرترند. اگر مسمومیت خونی اتفاق بیافتد باید خون هرچه سریع‌تر از عامل مسمومیت پاک شود.

برای تشخیص عامل عفونت پلاسما و Endo toxin باید از هم جدا شوند تا عامل عفونت شناسایی شود. با استفاده از نانوفیلترها می‌توان در یک مرحله پلاسما و Endo toxin را جدا کرده و عامل مسمومیت را شناسایی کرد و علاوه بر این خون را تمیز کرد.

علاوه بر این نانوفیلترها می‌توانند در جداسازی‌های بیولوژیکی باکتری، ویروس، اسیدنوکلوئیک تصفیه DNA ، جذب پروتئین‌ها و اسیدنوکلوئیک‌ها، سوبسترا برای کشت Batch ، آلترافیلتراسیون محصولات آشامیدنی و غذایی و استریلیزه کردن سرم‌های پزشکی و سیالات بیولوژیکی استفاده شوند.

نانوتکنولوژی با ساخت سنسورها در ابعاد کوچک ما را قادر خواهند ساخت که بتوانیم بسیاری از پارامترها را با دقت بیشتری ارزیابی کنیم. با استفاده از مولکول‌های بیولوژیکی قادر خواهیم بود که نانوسنسور بسازیم. نانوسنسورها کاربردهای بسیاری در سه حوزه مهم نانوبیوتکنولوژی (پزشکی، کشاورزی و صنایع غذایی) دارند که شامل:

• آشکارسازی عوامل و کمیت‌های شیمیایی و بیولوژیکی

• توالی‌سنجی DNA

• در تشخیص بیماری‌ها و تولید داروها

• در آزمایش‌های مؤثر و سریع بر روی داروهای جدید

• سیستم‌های کنترلی قابل حمل و نقل برای حفظ سلامت محصولات کشاورزی و غذایی در انبارها و حمل و نقل و انتقال

• سیستم‌های مجتمع نانوسنسوری برای اندازه‌گیری، گزارش‌دهی و کنترل هوشمند گیاهان یا دام‌ها

• بیوسنسورهای دقیق‌تر برای شناسایی پروتئین‌ها

• آشکارسازی سریع عوامل بیماری‌زا

مواد هوشمند، مواد واکنشی ( Reactive Material ) که در ترکیب با حسگرها و تحریک‌کننده‌ها و شاید هم کامپ&

• در آزمایش‌های مؤثر و سریع بر روی داروهای جدید

• سیستم‌های کنترلی قابل حمل و نقل برای حفظ سلامت محصولات کشاورزی و غذایی در انبارها و حمل و نقل و انتقال

• سیستم‌های مجتمع نانوسنسوری برای اندازه‌گیری، گزارش‌دهی و کنترل هوشمند گیاهان یا دام‌ها

• بیوسنسورهای دقیق‌تر برای شناسایی پروتئین‌ها

• آشکارسازی سریع عوامل بیماری‌زا

مواد هوشمند، مواد واکنشی ( Reactive Ma t erial ) که در ترکیب با حسگرها و تحریک‌کننده‌ها و شاید هم کامپیوترها به شرایط و تغییرات محیطی پاسخ مناسب می‌دهند، پلیمرهای هوشمند نمونه‌هایی از این دسته مواد هستند. از این پلیمرها می‌توان در ساخت مواد بسته‌بندی جدید برای محصولات غذایی استفاده کرد، این مواد می‌توانند به مصرف‌کننده هشدار بدهند که غذا یا محصولات کشاورزی فاسد شده است. لوازم آرایشی جز صنایع چندمیلیون دلاری است که از این سری مواد هوشمند سود خواهند برد.

4- ماشین‌های نانوتکنولوژی :

بعضی از کارشناسان مفهوم ساخت و تولید مولکولی را که در آن اشیاء اتم به اتم (یا مولکول به مولکول) ساخته می‌شوند، را ابداع کرده‌اند. با استفاده از این روش و بلوک‌های سازنده می‌توان ماشین مولکولی را تولید کرد. ماشین‌های مولکولی که از آنها با عنوان نانوروبات یاد می‌شود می‌توانند کاربردهای زیادی داشته باشند.

نانوروبات‌ها قادرند اطلاعات بسیاری را برای ما فراهم کنند به عنوان مثال در علوم پزشکی با استفاده از نانوروبات‌ها، قادر به انجام جراحی‌هایی خواهیم بود که اکنون بدون اثرات نامطلوب مانند بیهوشی طولانی و اثرات جراحی بر روی بدن بیمار امکان‌پذیر نیستند. این نانوروبات‌ها همچنین قادر خواهند بود که جریان‌های نامطلوب را از رگ‌های بدن پاک کنند و به این ترتیب از سکته‌های قلبی که بر اثر بسته‌شدن رگ‌ها ایجاد می‌شوند، جلوگیری می‌شود. نانوربات‌ها می‌توانند بدون ایجاد عوارض جانبی در بدن حضور داشته باشند و با مونیتورسازی دائم وضعیت سلامت انسان علاوه بر درمان بیماری‌ها به پیشگیری نیز کمک کنند.

نانوربات‌ها می‌توانند برای ثبت برخی پارامترهای مهم فیزیکی یا بیولوژیکی برای محافظت مواد غذایی یا محصولات کشاورزی نیز استفاده شوند.

همچنین با استفاده از نانوربات‌ها می‌توان سلامت محصول یا دام را به طور مرتب بررسی کرد.

• مسیرهای بیوتکنولوژیکی نانوتکنولوژی (نانوبیوتکنولوژی) زمینه‌های تحقیقاتی وسیعی را هموار می‌سازد و می‌توانند به لحاظ هزینه کمتر تحقیقات انتخاب مناسبی برای سرمایه‌گذاری کشورهای در حال توسعه باشد.

در حال حاضر فرصت‌های تجاری صنعتی و تولیدی کوتاه‌مدت مورد علاقه سرمایه‌گذاران می‌تواند مربوط به تولید نانوبیوذرات باشد، چون علاوه بر کاربردهای وسیعی که به بخش‌هایی از آن در این گزارش اشاره شد، تکنولوژی تولید ساده‌تری دارند، همچنین ارزان‌ترند و در حال حاضر در بسیاری از کشورها به مرحله تولید انبوه رسیده‌اند.

فرصت‌های میان‌مدت می‌تواند شامل تولید نانوبیوسنسورها، نانوفیلترها و نانومواد هوشمند باشد اما فرصت‌های تجاری بلندمدت یا سرمایه‌گذاری‌های طولانی‌مدت را باید به نانوماشین‌ها و نانوربات‌ها اختصاص داد.

البته در کنار سرمایه‌گذاری در بخش صنعت باید به سرمایه‌گذاری در زمینه تحقیقات نیز توجه کرد چون اولویت‌هایی که توسط بخش R&D معین می‌گردد می‌تواند راهگشای بخش صنعت باشد.

بنابراین در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و میان‌مدت حتماً باید بر روی تحقیقات نانوبیوتکنولوژی نیز تأکید شود. با گسترش آزمایشگاه‌های اختصاصی نانوتکنولوژی و مراکز تحقیقاتی درنهایت می‌توان به راهکارهای مناسب توسعه این فناوری نوین دست یافت.

منابع :

1) http://www.csa.com/hottopics/nano/overview.html

2) http://www.hkc22.com/nanofood.html

3) http://nanotechwire.com/news.asp?nid=805&ntid= 1 24&pg= 1

4) http://www.foresight.org/Nanomedicine/NanoMedArticles.html

5) http://www.naknow.com/nicfaq.html

6) http://www.def-logic.com/articles/nanomachines.html

7) http://www.nanomachines.com/

8) http://www.elcot.com/nano/nanomachine.htm


به نقل از http://www.autnano.org/display_paper.php?id=2






تاریخ : شنبه 88/1/29 | 1:32 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.