سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وقتی سارا دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می کنند. فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد.
http://www.fun-group.info/pic/10-08-2009/G/002.jpg

سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت، قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست، سکه ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار.

http://www.fun-group.info/pic/10-08-2009/G/003.jpg

بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه ای هشت ساله شود. دخترک پاهایش را به هم می زد و سرفه می کرد، ولی داروساز توجهی نمی کرد، بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت.
http://www.fun-group.info/pic/10-08-2009/G/004.jpg

داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می خواهی؟
دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، می خواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!!
http://www.fun-group.info/pic/10-08-2009/G/005.jpg

دختـرک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سـرش چیزی رفته و بابایم می گویـد که فقط معجـزه می تواند او را نجات دهد، من هم می خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟
داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولی ما اینجا معجزه نمی فروشیم.
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا می توانم معجزه بخرم؟
http://www.fun-group.info/pic/10-08-2009/G/007.jpg

مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت، از دخترک پرسید: چقدر پول داری؟
دخترک پول ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخنـدی زد و گفت: آه چه جالب، فکـر می کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد!
بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت: من می خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می کنم معجزه برادرت پیش من باشد.
آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود.

http://www.fun-group.info/pic/10-08-2009/G/008.jpg

فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.
پس از جراحی، پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم یک معجـزه واقعـی بود، می خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟
http://www.fun-group.info/pic/10-08-2009/G/009.jpg

دکتر لبخندی زد و گفت: پنج دلار بود که پرداخت شد .






تاریخ : سه شنبه 91/2/12 | 3:3 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

به بهانه فرا رسیدن روز معلم از بچه های کلاس

 

خواستم توقعات خودشونو از معلماشون برام بنویسن

 

چندتاشوبدون تحریف بخونید...

 


 

فاطمه : این ها را با تمام وجود عرض می نمایم

 

که مشکلات ما را از ما بپرسند و اگر ما گفتیم مِن مِن نکنند!

 

نه فقط درس دهند بلکه درس زندگی بیاموزند

 

اگر چیزی به آنها امانت می دهیم اگر سالم پس نمی دهند حداقل پس بدهند!

 

مریم : هیچوقت با انجام ندادن کاری با عصبانیت با ما صحبت نکنند

 

وهنوز ما توضیحی به خاطر کارمان ندادیم برای ما منفی نگذارند

 

به ما هیچوقت دستو ندهند مانند برو مثلا این پول را بردار و خوراکی برای من بخر!

 

فائزه : بین بچه ها فرق نگذارند

 

با ادب و بامزه باشند!

 

شکیبا : من توقع خاصی ندارم فقط چیزی که برایم مهم است این است

 

که معلمان وژدان(وجدان) کاری داشته باشند

 

هم چنین ناحق به کسی نمره ی بالاتری ندهند

 

سارا : درست درس بدهند

 

همش نگن ساکت!

 

مهدیه : در هنگامی که می گوید از شما امتحان می گیرم

 

از بین 20سوال 4سوال 20نمره ای ندهد!زیرا که ما شاید از هر سوالی یکی دوتا را جا انداخته باشیم

 

به خاطر همین یکی دوتا، از ما 5نمره کم می شود

 

ندا : به آنهایی که درسشان ضعیف است بیشتر توجه کند تا درسش بهتر شود

 

نرگس : اگر حرفی زدیم تذکر بدهد اما نه طوری که آبرویمان برود

 

اجازه بدهد بی اجازه آب بخوریم!






تاریخ : سه شنبه 91/2/12 | 2:57 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

به نام خداوند خورشید و ماه                             که دل را به نامش خرد داد راه

جز اورا مدان کردگار سپهر                                فروزنده ی ماه و ناهید و مهر

به دانش گرای و بدو شوبلند                             چوخواهی از بد نیابی گزند

زدانش در بی نیازی بجوی                                 وگر چند سختیت آیدبه روی

زنادان بنالد دل سنگ و کوه                                ازیرا ندارد برکس و شکوه

توانا بود هرکه دانا بود                                         زدانش دل پیر برنا بود






تاریخ : شنبه 91/2/9 | 11:57 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

چه شاد و خرم، چه باصفایی

در شهر ما نیست جز دود و ماشین

دلم گرفته از آن و از این

 در شهر ما نیست جز داد و فریاد

خوشا به حالت که هستی آزاد

ای کاش من هم پرنده بودم

با شادمانی پر می­گشودم

می رفتم از شهر به روستایی

آنجا که دارد آب وهوایی






تاریخ : شنبه 91/2/9 | 11:57 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

     بسیاری از بزرگان ادب و حکم گذاران ملک سخن فارسی بر این اعتقاد هستند که اشعار مولوی شاعر پر آوازه ایرانی هم از نظر غنای فرهنگی و پشتوانه فکری موجود در آنها و هم از نظر استحکام ساختار زبانی سر آمد همه اشعار دیگر فارسی محسوب میشوند . یکی از معروفترین اشعار مولانا در نزد ما ایرانیان شعر موسی و شبان از دفتر دوم کتاب مثنوی معنوی ......... 

 

    جلال الدین محمد بلخی متخلص به شمس تبریزی و مشهور به مولوی یا مولانا در سال 604 هجری ( قرن13میلادی ) در شهر بلخ متولد شد و در سال 672 هجری در شهر قونیه ازجهان رفت . بلخ امروز از شهرهای افغانستان است و قونیه در ترکیه قرار دارد . مدفن این شاعر و حکیم بزرگ ایرانی در قونیه است . در زمان حیات او بلخ جزو خراسان بود و خوارزمشاهیان بر ایران حکومت میکردند .

     معروفترین آثار مولوی عبارتند از کتاب مثنوی ، دیوان شمس و فیه مافیه . مثنوی مولانا از 26000 بیت تشکیل شده است که در 6 دفتر نگاشته شده اند . مثنوی مولوی بنا به قولی یکی از بهترین کتب ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت ایرانی پس از اسلام است . 

     بسیاری از بزرگان ادب و حکم گذاران ملک سخن فارسی بر این اعتقاد هستند که اشعار مولوی شاعر پر آوازه ایرانی هم از نظر غنای فرهنگی و پشتوانه فکری موجود در آنها و هم از نظر استحکام ساختار زبانی سر آمد همه اشعار دیگر فارسی محسوب میشوند . یکی از معروفترین اشعار مولانا در نزد ما ایرانیان شعر موسی و شبان از دفتر دوم کتاب مثنوی معنوی است که برای سالها  در ایام ماه مبارک رمضان ، در هنگام لحظات روحانی پیش از اذان مغرب و شروع افطار، قسمتهائی از آن  همراه با دعای زیبای ربنا هر روز از رادیو ایران به گوش رسیده . 

     به همین مناسبت بد ندیدیم که متن کامل این شعر سروده شده در قالب مثنوی را به همه هموطنان  خود در سراسر ایران  تقدیم کنیم تا شاید به این ترتیب مردم اهل ذوق در این آخرین روزهای رمضان با خواندن و تفکر در این شعر با خدای خود نزدیکی بیشتری را احساس کنند . متن کامل مثنوی موسی و شبان به این شرح است :

 

دید موسی یک شبانی را به راه........کو همی گفت ای خدا و ای اله 

تو  کجائی تا شوم من چاکرت؟...........چارقت دوزم ،کنم شانه سرت؟

دستکت بوسم  ، بمالم پایکت............وقت خواب آید  ،  بروبم جایکت 

ای خدای من ،فدایت جان من............جمله فرزندان و خان و مان من

ای فدای تو همه بزهای  من..........ای به یادت هی هی و هیهای من

گر تو را بیمارئی آید به  پیش .......من توراغمخوارباشم همچوخویش

گفت موسی:حال خیره سرشدی!......خودمسلمان ناشده کافرشدی!

این چه ژاژاست وچه کفرست وفشار.....پنبه ای اندردهان خودفشار!

گفت:موسی،دهانم دوختی..................از پشیمانی تو جانم سوختی

جامه را بدرید و آهی کرد تفت...................سر نهاد اندربیابان و برفت

وحی آمدسوی موسی ازخدا :  ...................بنده ما را زما کردی جدا

تو برای وصل کردن آمدی.........................نی برای فصل کردن آمدی

ما برون را ننگریم و قال را........................مادرون را بنگریم و حال را

ملت عشق ازهمه دینهاجداست.......عاشقان راملت ومذهب خداست

لعل راگرمهرنبود،باک نیست...........عشق دردریای غم غمناک نیست

چونکه موسی این عتاب ازحق شنید.........دربیابان، درپی چوپان دوید

برنشان پاک آن سرگشته راند.......................گرد از پربیابان برفشاند

عاقبت دریافت و او را بدید..................گفت مژده ده که دستوری رسید

هیچ آداب و ترتیبی مجوی...................هرچه میخواهد دل تنگت، بگوی






تاریخ : شنبه 91/2/9 | 9:33 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

تمام فارس را غرق خون خواهم کرد
بو موسی !
که همیشه غرق فارس ی...






تاریخ : پنج شنبه 91/2/7 | 10:4 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
همه روز روزه رفتن، همه شب نماز کردن/همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن

ز مدینه تا به مکه، به برهنه پای رفتن/دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن

به معابد و مساجد، همه اعتکاف جستن /ز مناهی و ملاهی، همه احتراز کردن

شب جمعه‌ها نخفتن، به خدای راز گفتن /ز وجود بی‌نیازش، طلب نیاز کردن

به خدا قسم که آن‌را، ثمر آن قدر نباشد/که به روی ناامیدی در بسته باز کردن

(شیـــــــخ بهــــــایی)





تاریخ : پنج شنبه 91/2/7 | 9:51 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

 

 اصول انتخاب لباس
اصول انتخاب لباس

 






 
اغلب افراد در انتخاب لباسی که مناسب جثه آنهاست و همچنین چگونگی ست کردن آنها دچار سردرگمی می باشند. در زیر به اصول کلی انتخاب و هماهنگ کردن لباس ها با یکدیگر می پردازیم:
*همواره لباسی را بپوشید که کاملا اندازه شما باشد.
*پوشیدن لباس های بزرگ تنها اندام شما را اغراق آمیزتر جلوه داده و آنها را پنهان نمی کند.
*بیشتر سعی کنید تنها در زمانی که کمر باریکی دارید از کمربند استفاده کنید .
*پارچه های سنگین مانند پشمی، بافتنی و چرمی شما را سنگین وزن تر جلوه می دهند.
*پارچه های سبک وزن مانند کتان، نخی شما را لاغرتر جلوه می دهند.
*رنگ های تیره شما را لاغرتر و کوچک تر می کنند.
*رنگ های روشن شما را بزرگتر و حجیم تر می کنند.
*لباس های بالا تنه و پایین تنه یکرنگ شما را لاغرتر جلوه می دهند.
*لباس های بالا تنه و پایین تنه با رنگ های متفاوت شما را بلند قدتر می کند.
*لباس های یقه بلند گردن را کوتاه تر می کند.
*گردن بند کوتاه نیز گردن را کوتاه تر می کند.
*روسری که به سمت پایین آویزان شده باشد، قد شما را بلندتر جلوه می دهد.
*لباس با خطوط افقی شما را چاق تر و با خطوط عمودی شما را لاغرتر جلوه می دهد.

برای لاغرتر و بلند قدتر به نظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:

*لباس های کاملا اندازه بپوشید چون لباس های خیلی کوچک و خیلی بزرگ تنها شما را چاق تر نشان می دهند.
*لباس های یکدست و یکرنگ بپوشید. ترجیحا یکرنگ از سر تا نوک پا.
*از پوشیدن لباس های با طرح برجسته و پارچه های زمخت خودداری کنید.
*لباس های تیره رنگ با پارچه های نازک و نرم بپوشید.
*شلوار را در ناحیه کمر بالا بیاورید نه پایین تر.
*کروات با پهنای متوسط پوشیده و حتما طول آن تا کمر برسد.
*از پوشیدن لباس هایی با نقش و نگار شلوغ خودداری ورزید.
*لباس با طرح راه راه عمودی بپوشید.
*از داشتن ملزومات بیش از حد خودداری کنید.
کفش پاشنه بلند به پا کنید.

برای کوتاه تر و چاق تر به نظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:

*لباس های با رنگ متفاوت بپوشید.
*رنگ های روشن و پر رنگ بپوشید.
*کروات پهن تر بپوشید.
لباس های چند لایه به تن کنید.
*کفش بدون پاشنه و ظریف بپوشید.
*شلوار تمام قد بپوشید.
*از پوشیدن لباس های سرتاسر یکرنگ بپرهیزید.
*لباس با طرح راه راه عمودی و کراوات باریک نپوشید.

چگونه ست کنیم ؟

*رنگ جوراب باید همرنگ و یا تیره تر از شلوار باشد.
*رنگ کمربند با رنگ کفش یکسان باشد.
*کت و شلوار خاکستری و سرمه ای با کفش مشکی، و کت و شلوار قهوه ای و زیتونی با کفش قهوه ای ست است.

نکات ست کردن لباس برای خانم های قد بلند:

*از کمربند پهن استفاده کنید.
*از دامن خیلی کوتاه و خیلی بلند پرهیز کنید.
*بهتر است پیراهن خود را داخل شلوار و دامن تو بگذارید تا خط عمودی کمرتان نمایان تر گردد.
*لباس نقش دار وطرح خطوط افقی بپوشید.
*دامن بلند و یا دمپا گشاد بپوشید.
*لباس های سرتا پا یکرنگ نپوشید.
*از گردنبند و گوشواره کوچک استفاده نکنید.
*کیف دستی کوچک حمل نکنید.
*شلوار راسته بپوشید.
*تاپ نپوشید.
*کفش پاشنه بلند نپوشید و از کفش اندکی لژدار استفاده کنید.

نکات ست کردن لباس برای خانم های قد کوتاه و ریز نقش:

*لباس با طرح راه راه افقی نپوشید.
*از لباس های رنگارنگ، ملزومات بزرگ و شلوار دمپا گشاد و یا پاچه های تا شده استفاده کنید.
*دامن کوتاه با نقش و نگار بزرگ نپوشید.
*لباس های یک رنگ و شلوار راسته و لباس تنگ و ملزومات کوچک استفاده کنید.
*خطوط عمودی و لباس های یقه هفت بدن را کشیده تر می کنند.
*کفش کمی نوک تیز بپوشید.
*کفش پاشنه بلند بپوشید.
*از کمربند باریک استفاده کنید.

نکات ست کردن لباس برای آقایان لاغر:

*کراوات باریک و پیراهن و یا تیشرت یقه هفت نپوشید.
* لباس های براق و با خطوط عمودی و چسبان نپوشید.
*کت و شلوار اپل دار بپوشید.
*شلوار بگی بپوشید.
*پلیور حجیم و یقه اسکی بپوشید.

نکات ست کردن لباس برای آقایان چاق:

*ژاکت اپل دار نپوشید.
*کراوات زرق و برق دار نزنید.
*دکمه پیراهن را تا انتها و بالا نبندید.
*ساعت باریک به دست نکنید.
*پلیور حجیم و یقه اسکی نپوشید.
*بلوز و پیراهن یقه هفت نپوشید.
*شلوار تنگ نپوشید.
*لباس با خطوط عمودی و کراوات یکرنگ استفاده کنید.
*از لباس های تیره رنگ استفاده کنید.

نکات ست کردن لباس برای آقایان شکم بزرگ:

*جلیقه یا هر چیزی که روی شکم بیافتد و به آن فشار بیاورد را نپوشید.
*شلوار را روی شکم خود نیاورید.
*لباس های براق یا روشن نپوشید.
*لباس های گشاد یا تیره رنگ بپوشید.
*کراوات پهن بزنید که تا خط کمر بلند باشد.
*ژاکت و شلوار یکرنگ بپوشید.

نکات ست کردن لباس برای آقایان قد کوتاه:

*کفش بوت و ساق بلند نپوشید آنها شما را قد بلندتر نمی کنند.
*شلوار پاچه کوتاه و یا پاچه تا شده نپوشید.
*لباس آستین دار به تن کنید.
*از نقش و نگار عمودی راه راه عمودی و شلوار راسته و کراوات باریک استفاده کنید.
منبع: نشریه دنیای زنان شماره 68





تاریخ : پنج شنبه 91/2/7 | 10:5 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

 

حسادت در زندگی زناشویی
حسادت در زندگی زناشویی

 

نویسنده: محمدرضا دژکام




 
اگر شما دیگر علاقه ای به همسرتان نداشته و برای رابطه تان ارزشی قائل نباشید، با هیچ گونه تهدیدی در این رابطه حس حسادت تان برانگیخته نخواهد شد؛ اما اگر این رابطه برای شما اهمیت داشته باشد و خود را به آن متعلق بدانید، هر خطری را تهدیدآمیز تلقی می کنید و در برابر آن حسادت از خود نشان خواهید داد.
حسادت می تواند افراد را مجبور به انجام کارهایی کند که پیش از این هیچ وقت انجام نداده اند! مانند جاسوسی طرف مقابل یا اقدام به ضرب و شتم عامل تهدید و یا حتی کشتن او!
ویژگی های رفتاری و شخصیتی افرادی که در زندگی زناشویی آنها حسادت وجو د دارد:
بسیاری اوقات کسانی که با بحران حسادت دست و پنجه نرم می کنند، احساس می کنند عقل شان را از دست داده اند! و گاه در نیتجه همین احساسات اقدام به کارهای عجیب و غریب و حتی خشونت آمیز می کنند. حسادت از نگاه روانشناسی یک مشکل شایع در روابط زناشویی زوج ها محسوب می شود. زن یا شوهری که از شدت حسادت آرامش ندارد و همواره بی قرار است، احتمالاً شخصی کاملاً ناراضی، ناخشنود و نگران است که در زندگی زناشویی همواره به مشکل بر می خورد و با همسرش رابطه خوشایند و مطلوبی ندارد. حسادت معمولاً یک هیجان ساده نیست، بلکه معمولاً با اضطراب شدیدی همراه است. علاوه بر این، افکار و اعمال وسواسی، خشم، پرخاشگری و شرایط ابتلا به اختلالات دوقطبی و افسردگی در افرادی که حسادت در زندگی زناشویی شان حکمفرماست، به وضوح دیده می شود. اینها فرایندهایی هستند که از بعد روانشناسی می تواند همراه با حسادت بروز کنند. اساساً افراد حسود برای حفظ موقعیت، امنیت و رضایت خویش، شرایطی را تعیین می کنند! آنان تصور می کنند که باید همسرشان را از آن خود سازند!

پیامدهای حسادت در زندگی زناشویی:

در رابطه ای که بر پایه اعتماد و امنیت بنا شده است، حسادت می تواند نقش «یادآور» را ایفا کند و به طرفین متذکر شود که تا چه حد برای یکدیگر اهمیت قائلند! ولی در واقع حسادت به طرفین یادآوری می کند که رابطه شان چه امنیت و اهمیتی به زندگی زناشویی شان بخشیده است! از سوی دیگر، وقتی حسادت مشکلی پایدار و همیشگی است، احساس امنیت و اعتمادی که زیربنای هر رابطه زناشویی است مورد تهدید قرار می گیرد. بنابراین درگیری همیشگی با حسادت ممکن است باعث از پاافتادگی جسمانی و روانی زوجین و در نیتجه منجر به دلزدگی از روابط زناشویی شود. با این توضیح، به طور مختصر به پیامدها و رهاوردهای ناشی از حسادت در زندگی زناشویی می پردازیم:

1. اضطراب و افسردگی:

معمولاً افرادی که حسادت در وجودشان رخنه کرده است، دچار اختلالات اضطراب و افسردگی می شوند و به خاطر داشتن یک سری افکار غیر منطقی و ناراحت، خشم در آنها، پدیده ای پایدار شده و در صورت عدم بروز، منجر به افسردگی و اضطراب دائمی می گردد.

2. شخصیت پارانوئید (سوءظن و بدبینی):

با توجه به اینکه خیانت همسر در ذهن افرادی که حسادت در آن حاکم است و با عنایت به اینکه حساسیت بیش از حد به این موضوع حس کنجکاوی آنان را برمی انگیزد، بنابراین شخصیت بدبینانه و داشتن سوءظن، بدبینی، شک و سایرتصوراتی که شاید وجود خارجی نداشته باشند، در این افراد شکل می گیرد.

3. نیاز شدید به عاطفه و محبت:

افرادی که حسادت در شخصیت آنان جا افتاده است، اساساً به مانند یک کودک، نیاز شدیدی به محبت، عشق، صمیمیت و عاطفه همسرشان دارند تا شاید این خلاء عاطفی احساسی شان پر شود.

4. ناامیدی، خشم و دلسردی

یأس و نا امیدی، دلسردی، خشم، کینه، عصبانیت، کدورت و... واکنش حسادت آمیزی است که ریشه در افکار غیرمنطقی و غیر اخلاقی دارد. چنین نگرشی، همیشه فردی را که با حسادت دست و پنجه نرم می کند نگران و آشفته و هراسان نموده و آرامش روح و روان را از او می گیرد.

5. خستگی و پریشان حالی همسر:

این مقوله بیش از سایر موارد می تواند باعث ایجاد مشکلات در روابط زناشویی شود. کنار آمدن با رفتار ناخوشایند همسر در ابتدای امر شاید قابل توجه باشد، ولی به مرور زمان باعث خستگی روحی روانی و آشفتگی و نابسامانی و پریشانی همسر فرد حسود می گردد. شاید به جرأت بتوان گفت فردی که حسادت دارد، همسر خویش را بسیار محدود کرده و تمام رفتارها و برخوردهایش را زیر نظر دارد تا اینکه سرانجام همسر وی از این گونه رفتارهای او به ستوه می آید و خسته و آزرده خاطر می شود!
روش های برخورد با افرادی که در زندگی زناشویی شان حسادت وجود دارد:
1ــ تغییر دادن افکار، عقاید و باورهای غیرمنطقی و غیراصولی 2ــ سفارش به صبر و تحمل بیشتر در قبال رفتار فرد حسود 3ــ آموزش به همسر فرد حسود 4ــ نشان دادن پیامدها و رهاوردهای منفی ناشی از حسادت 5ــ جانشین نمودن رفتارهای دیگر به جای حسادت در افراد 6ــ از بین بردن وابستگی به دیگران 7ــ استفاده از روش های درمانی شناختی (شناخت درمانی) 8ــ توجیه افراد حسود مبنی بر اینکه می توانند حسادت خود را تحت کنترل خویش در آورند.

و کلام آخر اینکه:

امیدواریم روزی فرا برسد که دیگر شاهد پیدایش و گسترش این قبیل رفتارها در زندگی زناشویی زوج های جوان این مرز و بوم نباشیم. به امید آنکه پیوندهای سبز که آغاز می شوند، همچنان پایدار و استوار بمانند و هیچ پدیده ای از جمله حسادت، خیانت، بدبینی و... در زندگی زناشویی وجود نداشته باشد و شاهد گسترش اعتماد، اعتقاد، اطمینان و خودباوری و دیگرباوری در بین زن و شوهرها باشیم.
منبع:ماهنامه دنیای زنان شماره 52

 






تاریخ : پنج شنبه 91/2/7 | 10:5 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

 

ازدواج کنید؛ عاشقانه، عاقلانه!
ازدواج کنید؛ عاشقانه، عاقلانه!

 

نویسنده: محمد رضا دژکام




 
ازدواج تولد دوباره آدمی است. ازدواج، یعنی رسیدن به آمال و آرزوها! ازدواج، یعنی رها شدن از تنهایی دل و پناه بردن در دنیایی که دیگر رویا نیست! ازدواج، یعنی داشتن امید و عشق دوباره به زندگی! به آینده و اینکه من و تو، «ما» شویم. حال برای رسیدن به این فرآیند و اینکه بتوان ازدواج موفق داشت باید به ملاک ها و معیارهای ارزشی و اساسی نیز توجه کرد. نباید چشم بسته پای در این راه پر فراز و نشیب نهاد! یادم باشد و یادتان باشد که «ازدواج» زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگ تری است! در این مقاله قصد داریم تا شما خوانندگان همیشه عزیز و همپا را با این ملاک ها و معیارها آشنا سازیم:
پس لطفا توجه فرمایید:

توجه به اصالت خانواده و ریشه دار بودن فرد مورد نظر

اولین و اساسی ترین معیار انتخاب همسر چه زن و چه مرد، اصالت خانوادگی است. کلمه«اصالت» از ریشه اصل گرفته شده و اصل به معنای ریشه آمده است. یعنی دختر و پسر از خانواده هایی باشند که دارای اصل و ریشه هستند. دختر و پسر باید در خانواده هایی رشد یافته باشند که آنها پدر و مادری عاقل و دلسوز، با تمام وجود در رشد و تعالی فرزند کوشیده باشند. برخلاف خانواده هایی که زن و مرد خانه، کودکان را به حال خود رها کرده و به دنبال گردش و تفریح خود بوده اند و یا مردانی که به علت تعدد زوج ها، فرزندان خود را به حال خویش رها کرده اند! در خانواده های اصیل پدر و مادر می کوشند از نظر اخلاقی و رفتاری برای فرزندان خود، نمونه و الگو باشند و بدون تردید پدر و مادر از نظر ارثی نیز سرمایه های بس گران بهایی را به فرزندان خود انتقال می دهند. دختر و پسری که در یک خانواده اصیل رشد می یابند، منش های اخلاقی را از پدر و مادر خود به ارث می برند و در برخورد با دشواری ها و سختی های زندگی، هرگز از جاده ی راستی و درستی خارج نمی شوند.

توجه به شرایط سنی فرد مورد نظر

برای انتخاب همسر، لازم است که از نظر سنی بین زوج ها هم خوانی وجود داشته باشد. البته سن مناسب به تنهایی نمی تواند عامل موفقیت در ازدواج باشد، بلکه لازم است که این خصوصیت را با مجموعه ای از صفات دیگر بررسی کرد. هستند پسران یا دخترانی که دارای سن کم هستند، ولی نسبت به بسیاری از افراد دیگر که سن بالایی دارند، از بسیاری جهات عاقلانه تر و هوشیارانه تر عمل می کنند. در مورد اختلاف سنی نیز نمی توان با قاطعیت نظر داد. در بهداشت روانی گفته می شود که سن شناسنامه ای ملاک نمی تواند باشد. ملاک سن عقلانی است . یعنی رسیدن به بلوغ روانی. ولی برای زنان بهتر است با توجه به اینکه زایمان می کنند و چاق و لاغر می شوند و این وضعیت در چهره شان موثر واقع می شود و از نظر ظاهر زودتر از مردان شکسته می شوند، کم سن تر از همسرانشان باشند. چون اگر چنانچه سن زن از شوهرش بیشتر باشد، به نظر خیلی پیرتر از او می آید و گاهی همین مسئله سبب می گردد که مرد فکر می کند که دارای زن پیری می باشد. پس به سود هر دو طرف است که زن بین 3 تا 6 سال، ‌از همسر (شوهر) خود جوان تر باشد تا تعادل بهتری در خانواده برقرار گردد.

توجه به اصول دینی و اعتقادات مذهبی فرد مورد نظر

پایبندی به اصول آیین اسلام، یکی از عوامل خوشبختی خانواده است. دختر و پسری که دیندار باشند، ‌از انجام بسیاری از اعمال خلاف خودداری می کنند، زیرا پایبندی به دین،‌ آنها را از انجام اعمال حرام و خلاف بازمی دارد. این عامل روانی همیشه همراه افراد است و آنان را از ارتکاب به اعمال خلاف انسانی باز می دارد. به همین مناسبت وقتی از پیشوایان دینی سوال می شد که با چه گروهی باید ازدواج کرد؟! در پاسخ می فرمودند: « بر تو باد ازدواج با افراد متدین. یعنی سعی کن با همسری ازدواج کنی که دین دار باشد، زیرا دین داری عامل قوی و استواری است که در بسیاری از موارد انسان ها را از لغزش و ارتکاب اعمال خلاف باز می دارد.

توجه به میزان تحصیلات فرد مورد نظر

در این زمینه لازم است تأکید بیشتری گردد! تا جایی که امکان دارد، ‌دو خانواده از نظر سطح تحصیلات تفاوت چندانی نداشته باشند. زیرا خانواده ای که از سطح سواد کمتری نسبت به خانواده همسرش برخوردار باشد، ممکن است در بسیاری از موارد نتواند با آن خانواده تفاهم داشته باشد، پس بهتر است که تعالی در این رابطه وجود داشته باشد. به طور کلی؛ توصیه، توصیه آن است که مردان از نظر میزان تحصیلات بالاتر از زنان باشند. متأسفانه اخیرا مشاهده شده است که دخترانی با داشتن درجه لیسانس یا بالاتر، همسرانی با تحصیلات کم انتخاب کرده و می کنند! مردان این گونه زنان، همیشه در اضطراب به سر می برند که شاید همسرانشان در طول مدت تحصیل و یا در محل کار به مردان دیگری گرایش پیدا کنند! گاهی این مردان از طریق رفتارهای خشونت آمیز تمایل دارند که برتری خود را نسبت به همسرانشان نشان دهند تا از این طریق برایشان بگویند که مرد هستند و از ایشان برتر می باشند. البته گاهی هم این گونه مردان از روی اجبار و برای رضایت خاطر همسرانشان به ادامه تحصیل می پردازند. لازم به یادآوری است که نوع تحصیلات چندان مهم نیست. آنچه در ازدواج مهم است، سطح تحصیلات است. در عین حال چنانچه تحصیلات زن و شوهر در یک حوزه باشد، تفاهم زناشویی بیشتر خواهد بود.

توجه به زیبایی، وضعیت ظاهری و همسانی با فرد مورد نظر

یکی دیگر از ملاک های مهم در ازدواج، تناسب و همسانی دو زوج از نظر زیبایی و قد و اندام می باشد. البته زیبایی امری نسبی است و بیشتر به افکار، خاطرات، تجربیات و آنچه در ذهن افراد است بستگی دارد تا آنچه که در واقعیت است. به همین دلیل، ممکن است فردی را که یک نفر خیلی زیبا می داند، فرد دیگر معمولی بداند! اگر فردی وضعیت ظاهری،‌ صورت و اندام همسر خود را نپسندد، زندگی برای هر دو نفر شان تلخ و ناگوار و گزنده خواهد بود. البته زیبایی به عنوان یک رکن اساسی و معیار مستقل در زندگی زناشویی مطرح نیست، بلکه با صفات دیگری به کمال می رسد. بسیاری از زوج هایی که فقط بر اساس عنصر زیبایی و بدون توجه به آنکه چه در پشت این زیبایی به لحاظ فکری و روانی می گذرد ازدواج کرده اند، چندان موفقیتی در زندگی نصیب شان نشده است! از پیامبر اکرم (ص) پرسیده شد که بهترین زنان کدامند؟! ایشان در جواب فرمودند: بهترین زنان، کسانی هستند که از نظر اخلاق بالاتر و از نظر مهریه، مناسب باشند، هنگامی که خیر را دنبال می کنید نزد زیبارویان بروید، زیرا آنکه زیباتر است رفتارش نیکوتر است!

توجه به وضعیت شغلی و میزان درآمد فرد مورد نظر

یکی دیگر از عواملی که در اتنخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد، نوع شغل می باشد. بعضی از مردان مایل هستند که همسرشان خانه دار باشد. تعدادی مایلند خانم آنان در خارج از خانه شاغل باشد و برخی فقط مایل به کار همسرشان در آموزش و پرورش و کار معلمی هستند. بنابراین، نوع شغل در انتخاب همسر از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در مورد شغل شوهر،‌ آنچه مهم است تأمین نظر دختر است. در این رابطه موارد زیر قابل توجه است: الف) دخترانی هستند به سطح شغلی اهمیت می دهند! از نظر آنان نوع شغل مهم نیست! آنها همیشه مهندس،‌ دکتر، حقوقدان، وکیل و مشاغلی را می پسندند که از نظر وجهه اجتماعی در سطح بالایی قرار دارند و گاه اظهار می دارندکه مثلا لوله کشی هم شد شغل! نجاری یا بنایی یا سیم کشی برق ساختمان و نظایر اینها که از نظر سطح درآمد ممکن است بسیار بالاتر باشند را نمی پسندند!! ب) گروهی از دختران، برایشان سطح شغلی مطرح نیست. آنان شوهری می خواهند که امکانات رفاهی آنان را فراهم کند درآمد زیادی داشته باشد که تمیز باشد و همیشه اظهار می دارند که شوهر روغن مالیده و پر خاک و گچ نمی خواهند! ج) زنان شاغلی هم هستند که مایلند شوهرشان در حوزه شغلی خود آنان کار کند. به عنوان مثال اگر آموزگار باشد، مایل است شوهرش دبیر یا استاد دانشگاه باشد یا اگر پرستار باشد،‌ شوهرش پزشک باشد! در اینجا یک نکته قابل توجه است و آن اینکه بیشتر زنان مایل نیستند که شوهرشان از نظر سطح شغلی پایین تر از آنان باشد. د) بعضی از دختران تحت تأثیر برنامه های هنری تلویزیون، تئاتر، ‌موسیقی و سینما، شوهر هنرمند می خواهند! ) و بالاخره گروهی از دختران شغل شوهر برایشان مهم نیست! بلکه به سایر عوامل مؤثر در ازدواج از جمله مسائل فرهنگی، ‌اخلاقی و اقتصادی توجه بیشتری دارند. با در نظر گرفتن مطالب فوق می توان چنین نتیجه گرفت که در انتخاب شوهر در رابطه با نوع شغل باید به عنوان شغل، محل شغل، میزان درآمد و سطح شغل،‌ توجه کرد.
توجه: نگرش شوهر درباره شغل زن: بعضی از مردان با اشتغال همسرشان در خارج از خانه مخالفند و در پی همسری هستند که فقط خانه دار باشد و روی این مسأله به قدری تکیه و تأکید دارند که آن را جزء شرایط ازدواج قرار می دهند. در مقابل، مردانی هستند که می خواهند همسر آنان شاغل باشد و از این اشتغال، نظر اصلی شان کسب درآمد است که مکمل هزینه خانه باشد؟! برخی هم کسب درآمد و گرفتن حقوق برایشان مهم نیست، بلکه هدف آنان از اشتغال همسر در خارج از خانه آن است که زن با جامعه ارتباط داشته باشد و اجتماعی تر باشد و از زن خانه دار به عنوان یک زن عقب افتاده و منزوی یاد می کنند.

توجه به سطح اقتصادی خانواده فرد مورد نظر

سطح اقتصادی می تواند عامل اختلاف در روابط زناشویی باشد. ابعاد مختلفی که در این باره مطرح می باشد عبارتند از: مسکن، هزینه های رفاهی و معیشتی و وسایل زندگی. هر یک از این امکانات نقش مهمی در زندگی دارد که عدم وجود یا کمبود آنها می تواند عامل اختلاف و ناخشنودی گردد. نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است آن است که اختلاف سطح اقتصادی در دو خانواده که قصد ازدواج دارند باید مورد توجه قرار بگیرد. پسر جوانی که در یک خانواده فقیر بزرگ شود فرضا تحصیلاتی هم دارد،‌دختری از یک خانواده مرفه و ثروتمند را نمی تواند قانع کند. او (دختر) در یک زندگی با امکانات زیاد بزرگ شده و توقعاتی که در خانه شوهر دارد در همان سطح است و چون چنین وضعیتی در خانه شوهرش نخواهد داشت. احتمال بروز اختلاف وجود دارد. بنابراین باید به امکانات مالی و رفاهی خانواده در زمان انتخاب همسر توجه کافی مبذول گردد.

توجه به سلامت جسمانی و روانی فرد مورد نظر

بسیار مهم است که در ازدواج به سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل اطمینان و اعتماد داشت. چنان که، یکی از زوج ها، دارای بیماری های جسمانی و یا روانی باشد و آن را از ابتدا مخفی نگه دارد، ‌زمینه را برای بروز مشاجره، اختلاف و در نهایت طلاق فراهم کرده است. در ازدواج، بیماری های طرف مقابل را باید جدی گرفت. مانند اعتیاد، افسردگی،‌ اضطراب، وسواس، سوء ظن داشتن و بدبین بودن، سرطان، هموفیلی، تالاسمی،‌صرع، معلولیت های ذهنی،‌ایدز، سوختگی بدن،‌ سل، ‌جذام و انواع بیماری های خاص مردان به طور کلی کسانی که دارای بیماری غیر قابل درمان هستند، انتخاب های مناسبی برای ازدواج نیستند،‌ و بهتر است افراد این گونه که نیز خودشان تمایل به ازدواج دارند، به طور موقت و با اطلاع قبلی ازدواج کنند و تصمیم بگیرند که صاحب فرزند نشوند.

توجه به رشد و بلوغ عاطفی- فکری و روانی فرد مورد نظر (پختگی)

یکی دیگر از عوامل مهم در موفقیت زندگی زناشویی رشد عاطفی است. رشد عاطفی فقط به سن شناسنامه ای بستگی ندارد. بلکه سن عقلی، روانی، اجتماعی، ‌عاطفی و جسمانی، ‌همه از عوامل موثر در پختگی و بلوغ هستند. بهترین سن ازدواج 23 تا 25 سالگی برای مرد (پسران) و 20 تا 23 سالگی برای زن (دختران) است. اگر چه در این سن،‌ عادات مختلف در فرد به صورت نیرومندی در آمده اند ولی هنوز قابلیت تطبیق و سازش در او موجود است. البته باید اضافه کرد که این سن را فقط از لحاظ کلی بیان کردیم. بدین معنی که بسیاری از ازدواج های موفق وجود دارند که زن و مرد در موقع ازدواج، بسیار مسن تر یا جوان تر از سن مذکور بوده و هستند. رشد جسمانی نیز،‌ عامل مهمی در آمادگی برای ازدواج است. اگر چه در جامعه ما ازدواج معمولا بعد از سن بلوغ صورت می گیرد،‌ با وجود این باید گفت که مسئولیت زندگی زناشویی را باید قبول کنند و بپذیرند.

توجه به نگرش و طرز فکر فرد مورد نظر درباره روابط جنسی

اگر چه زندگی سعادتمندانه فقط تا اندازه ای به طرز تلقی مشابه و درست زن و شوهر از روابط جنسی وابسته است،‌ ولی این عامل، ‌یکی از مهم ترین نشانه های خوشبختی در زندگی زناشویی است! زیرا اگر در این روابط یکی از زوج ها احساس نارضایتی کند، یا زن و شوهر در این باره به نتیجه واحدی نرسیده باشند، احساس محرومیت و ناکامی یا ناامنی خواهند کرد. به گونه ای که اکنون یکی از دلایل اصلی طلاق بین زوج ها همین عدم رضایت از روابط جنسی و زناشویی است .

کلام آخر اینکه

در انتخاب همسر خوب باید اندیشید. از روی احساس سطحی و گذرا نباید تصمیم گرفت. ملاک هایی همانند پول، ثروت،‌ موقعیت اجتماعی، شغلی، ظاهر و زیبایی و... نمی تواند تضمین کننده یک رابطه زناشویی پایدار و ازدواج موفق باشد. پس به همه دختران و پسران عزیز و مهربان و دوست داشتنی سرزمین مادری ام توصیه می کنم که اگر می خواهید ازدواج کنید، با عاشقانه های بیدار ازدواج کنید! یادتان باشد که اساسی ترین و اصلی ترین دلیل برای ازدواج، عشق است! همین!! به امید داشتن روزهایی سرشار از عشق،‌ مهربانی و امید ،‌برای همه جوانان این مرز و بوم.
منبع: نشریه دنیای زنان شماره 68





تاریخ : پنج شنبه 91/2/7 | 10:2 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.